کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب چانه

چانه غرور و شخصیت و اعتبار و عزت شما است و اگر ببینید چانه شما حالت طبیعی ندارد، از این بابت و در همین زمینه آسیبی به شما می رسد. اگر ببینید که روی چانه شما ریش روییده و در بیداری ریش نداشته باشید، بر عزت و حرمت شما افزوده می شود.

اگر در خواب ببینید که چانه شما زیاد بزرگ یا کوچک شده، نزد دوستان و خانواده بی حرمت و فاقد اعتبار خواهید شد و زیان مالی می بینید. اگر در خواب ببینید که چانه ای متناسب دارید که خودتان از آن خوشتان بیاید بسیار خوب است. اگر چانه شما کج باشد، مورد سرزنش قرار می گیرید و پشت سرتان حرف می زنند. اگر دیدید که اصلا چانه ندارید و زیر لب پایین شما بدون برجستگی است، در این صورت بیکار و بی عزت می شوید.

محمد ابن سیرین می گوید: چانه درخواب، بزرگتر خاندان است. اگر ببیند چانه او ستبر و بزرگ است، دلیل که از بهر دودمان و اهل بیت خوار و حقیر شود. اگر ببیند از چانه او خون روان شد، دلیل که بر قدر آن، از مهتر خاندان زیانی به وی رسد و بعضی ازمعبران گویند که در کسب و کارش نقصان افتد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

13 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

الهه

الهه : سلام مهربانو
من خواب دیدم که در یک مکانی نشستم که ازمون بدم و با پدرم هستم و چون جا نبوده منو رویه زمین نشوندن من کفش پاشنه بلند پوشیده بودم پاهام درد گرفت و بابام رو صندلی نشسته بود به اون مراقب گفتم میشه جایه منو با بابام عوض کنین؟مراقب زن هم یه چش غره رفت قبول کرد بعد من از دور به بابام اشاره میرفتم که بلند شه و طفلی اونم بلند شد اومد جایه من رو زمین نشست و من رو صندلی نشستم داشتم ازمونمو تند تند حل میکردم که یکی از دوستام که الان دیگه باهام در ارتباط نیست رو دیدم که با مراقب دعوا گرفت ولی تویه خواب رابطمون خوب بود و مثل قبل صمیمی بودیم و دیدم که یک ان مراقب استخونه فک پایینشو(چونه)رو کند و تویه دستاش گرفت و من داشتم تند تند امتحانمو میدادم چون مث کنکور زمان داشت و نمیتونستم بلند شم.بعد این خون که از کنده شدن استخونه فک دوستم داشت میریخت پاشید رو برگه امتحانی من.اینم چنان گریه میکرد منم بلند بلند گریه کردمو جیغ میزدم دیگه دوستم چانه نداشت و پوستش اویزون بود و خیلی زشت شده بود و منم بخاطره اون زاار میزدم.بعد در نهایت اون مراقبو بردن دوستمم بردن بیمارستان منم که امتحانم تموم شد دیدم پلیس اومده ازم بازجویی کنه چون این اتفاق کنار من افتاده بود و من شاهد بودم و تویه همه این اتفاقا بابام هوامو داشت یعنی من گریه داشتم میکردم یهو مراقب امتحان سرم داد کشید و بابا بلند شدو جلوش قد علم کرد و اون کنار رفت.ولی فک دوستمو استخونشو تویه دستاش گرفت و خورد کرد.در خقیقت من با دوستم الان هیچ رابطه ای ندارم به علت بی احترامی ایشون در حالیکه خیلی صمیمی بودیم و از رازهایه هم مطلع.ولی بعلت توهینی که به خانوادم کردن درصورت اینکه بغیر از کمک چیزه دیگه ای ندیدن،رابطمون قطع شد.این خواب برای ایشون بده؟تویه خواب خیلی گریه میکردو درد داشت و منم بخاطرش خیلی گریه میکردم:(

پاسخ
لینک۳۰ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۴۳:۱۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما سعی می کنید که خودتان را اثبات کنید و اعتماد به نفستان را بدست آورده و جایگاه بالایی در زندگی بیابید. شما قدرت دارید که از لحاظ مالی خودتان را به خوبی تامین کنید. شما احساس می کنید دوست شما پیش شما کم می آورد و نمی تواند سرش را بالا بگیرد و همتای شما خودش را موفق ببیند. دوست شما برای حل مشکلاتش به خدا پناه برده و شما هم باید او را ببخشید و حلالش کنید تا زندگی اش شکل مثبتی بگیرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳۰ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۱۵:۵۵:۱۱
Farkhondeh

Farkhondeh : با عرض سلام خدمت شما دوست گرامی . دوشب پیش خواب دیدم که صورتم همین اندازه واقعیش هست ولی چانه ام تیزتر و گونه هایم برجسته تر شده بود . ممنون از تعبیر خوبتون.

پاسخ
لینک۲۸ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۲۰:۱۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما شخصیت مهربانتری از خودتان به دیگران ارائه می کنید و احترامتان پیش مردم بالاتر خواهد رفت و بعد از یک دوران سخت، حالا شخصیت و قدرت بیشتری از خودتان نشان می دهید و می توانید با افتخار سرتان را بالا بگیرید و خوشبین باشید که اوضاع بسیار بهتر از گذشته خواهد شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۳۴:۵۴
zahra

zahra : سلام خانم هراتی .دیشب خواب دیدم توی آینه به صورتم نگاه میکردم .چانه ام تیره بود.و چند بار با تعجب نگاه کردم که چرا چونه من تیره بود.؟!خیلی مراقبت میکنم که حرفی یا حرکتی نکنم که خدا و خلق خدا ناراحت بشن.ولی بازم به لطف شما تعبیر بشه.و ان شالله چیزی باشه جبران کنم...ممنون برای همیشه

پاسخ
لینک۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۴:۴۹:۰۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تصویر ذهنی شما از خودتان این است که شما نمی توانید سرتان را بالا بگیرید و با افتخار و خوش بینی بگویید که کاملا درستکار و بی گناه هستید. شما می ترسید که در درگاه خداوند سرتان را بالا بگیرید و ادعای درستکاری کنید؛ ولی اشتباه می کنید. خواب 24 رمضان به احتمال قوی بر عکس است و این یعنی ترس شما بی مورد است. شما پاک و آمرزیده هستید. تشکر برای افتخار همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۰۰:۲۷:۵۳
عبدالله یزدانی

عبدالله یزدانی : سلام خانم هراتی. دوست عرب مذکر این دو خواب رو امروز دیدند و تعبیر خواستند: ۱-خواب دیدم گوشت زیر چانه (نرسیده به گردن) من خیلی بزرگ شده مثل بعضی افردا چاق که معمولا از بس بزرگ هست افتاده. من لباس عربی سفید پوشیده بودم . خودم از یک جایی به خودم نگاه میکردم این رو میدیدم. ۲-دوست خانمم که باهاشون قهر هستم و ایشان کات کرده بود به من نگاه میکرد در حالی که من سعی میکردم به یکی از دوستان مذکرم نحوه رانندگی ماشین رو یاد میدادم. اون آقا زیاد بلد نبود در نتیجه من سعی میکردم کمکش کنم و این خانم هم پا شد و آمد کمک کرد که من یک دستی بر کتف ایشان زدم به معنی تشکر. من به کارم ادامه میدادم و ایشان توجه میکرد و نگاه میکرد. ممنون

پاسخ
لینک۲۸ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۱۳:۳۶:۳۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دوست شما به خودش افتخار می کند و می داند که می تواند بعد از سختی هایی که پشت سر گذاشته، حالا دوباره با قدرت و توانایی زیاد، سرش را بالا بگیرد و نسبت به آینده اش خوش بین باشد. مقام دوستتان در اجتماع به احتمال قوی، بسیار مهم و جایگاه او محترمانه است. او رفتاری با کرامت و آرامش از خودش بروز می دهد. دوست خانم او، به این آقا توجه می کند و می داند که توانایی این آقا در پیشبرد اهدافش از خیلی ها بالاتر است و می تواند به عنوان یک الگو برای دیگران محسوب شود. این خانم تلاش می کند ( یا دوست دارد تلاش کند) که تاثیر مثبتی روی دوست شما بگذارد و نشان دهد که به او اهمیت می دهد. متقابلا دوستتان نشان می دهد که حاضر است حامی او هم باشد. تعبیر دوم برای خواب دوم این است که دوست شما تمایل دارد که بتواند قدرت و توانایی های خودش را به این خانم اثبات کند تا به او بفهماند که چه مرد قوی و مقتدری را از دست داده است. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۸ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۲۲:۵۱:۵۷
عبدالله یزدانی

عبدالله یزدانی : سلام. خواب دیده بودم چند روز پیش ۱۶ شعبان که یکی از بستگان روی چانش چند تار مو سفید روییده. به خودم گفتم تارهای مو سفید من نسبت به اون بیشتر هست. ممنون

پاسخ
لینک۹ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۴۴:۰۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما مجرب تر و پخته تر از فامیلتان برخورد می کنید و خرد و دانش و بینش شما از او قویتر است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۹ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۲۳:۴۷:۰۰
عبدالله یزدانی

عبدالله یزدانی : ببخشید اشتباهی نوشتم در بخش چانه خیلی عذر میخوام

پاسخ
لینک۳ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۲۸:۲۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : استدعا می کنم.

پاسخ
لینک۳ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۹:۵۱:۴۱
عبدالله یزدانی

عبدالله یزدانی : سلام دوستم خواب دیدند که آمدند خانه دیدن ما. تمام افراد خانواده آنجا بودیم بعضی ها رو نتوانسته بشناسد ولی میدونست از خانواده و اقوام ما هستند. من از سر کار رسیده بودم و همان لحظه یک عضو از خانواده ظاهر شده. آن یک خانم محجب جوان (در خواب دختر عمه خاله یا دایی ...) که ایرانی نبوده که روی مبل نشسته و رفتار محبت آمیز داشته با این دوست ما. ممنونم

پاسخ
لینک۳ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۲۷:۲۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دوست شما به شما فکر می کند و اینکه احتمالا کسی به زندگی شما اضافه خواهد شد. شاید شما ازدواج می کنید و دوستتان ممکن است این اتفاق را به صورت رویایی صادقه دیده باشد. خوابهای 28 ماه احتمال درست بودنشان بالاست. یا اینکه صرفا او ذهنیت شما را خوانده و تمایل شما برای ازدواج با کسی را حس کرده است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۲۰:۱۴:۰۰
Mehr

Mehr : سلام.خواب دیدم یه خانمی که در فامیل داریم همراه با دختر خالش در یه میز بودن .اون خانم داشت یه کتابی رو از این ور اون ورش چسب کاغذی میزد .داییم هم اونجا بود می‌گفت می‌خوام صد هزار بدم چسب بخرم .بعد داییم اومد کنار اون خانم .یه انگشتر طلایی رنگ بدل همینجوری روی میز بود که معلوم نبود مال کیه. اون خانم اونو برداشت و به شوخی سمت دختر خالم گرفت و گفت: اینو آقای فلانی (یعنی داییم) برا شما خریده .که داییم زود گفت: چرا برا اون بخرم ، برا تو میخرم .بعد اون خانم گفت من از این شانسا ندارم تو برام انگشتر طلا بخری. و انگار داییم از رو علاقه دستشو گذاشت زیر چانه اون خانم و محکم چانه اون خانمو نگه داشت . اون خانم می‌گفت ولم کن ولی داییم همچنان چونشو محکم نگه داشته بود

پاسخ
لینک۶ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۰۰:۱۳:۱۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خانم فامیل شما سعی می کند که خودش را به دایی تان بچسباند و وارد زندگی او شود. دایی تان هم به این فکر می کند که این موقعیت خوب را از دست ندهد. این خانم وانمود می کند که اصیل و با فرهنگ است. دایی شما او را فقط برای خوشیهای زودگذر و موقتی می خواهد و مطلقا روی او جدی فکر نمی کند ولی این خانم دارد ذوق مرگ می شود و فکر می کند که خیلی داییتان عاشق اوست. داییتان می خواهد او را مجاب کند که باور کند که با وجود دایی تان خوشبخت خواهد شد ولی نیت واقعی او فقط خوش گذرانیست و بس. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۶ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۵۹:۲۰
Salsabil

Salsabil : با عرض سلام و تشكر
خواب ديدم چانه ام تحت فشار به شدت مى لرزد و انگار در حال كنده شدن است و من به شدت ترسيده ام و با نگاهم از ديگران كمك ميخواهم اما كسى نميتواند به من كمك كند و پس از مدتى چانه ام به حالت عادى بازميگردد، اين چندمين بار است كه چنين خوابى مى بينم
با تشكر از شما

پاسخ
لینک۵ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۲۲:۳۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به طور موقت، احساس می کنید که نمی توانید سرتان را بالا بگیرید و خوش بین باشید، قدرتتان کم شده و شخصیتتان را ضعیف می پندارید. فکر می کنید که نمی توانید سختی ها را پشت سر بگذارید و از فلاکت به خوشبختی برگردید. اما اینطور نیست واقعیت این است که شما باید توکلتان را به خدای بزرگ زیاد کنید. در قرآن کریم آمده است که کسانی که به خداوند ایمان واقعی دارند، هرگز از هیچ کس و هیچ چیز نمی ترسند چون می دانند که عاقبت همه ی کارها بدست خداست و خداوند هرگز کسی را که به او تکیه کند را تنها نخواهد گذاشت. ولی به خداوند تعیین تکلیف نکنید و بگویید خدایا آینده ام را چنان بساز که تو صلاح می دانی و نه آنطور که من می خواهم و خودت بار مشکلات را از پشت من بردار. ایمانتان را قوی کنید و دیگر هرگز چانه تان ( قدرت موفقیت و مبارزه ی شما) نخواهد لرزید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۵ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۳۴:۱۷
 Shoka

Shoka : سلام وقت بخیر ۱۷ خواب دیدم با همسرم و بچها درشهر خودمون تو خیابون قدم میزدیم و درباره ارزش پول که داره میاد پایین حرف میزدیم که همسرم گفت همه چی گرون میشه من الان ۲۰۰ تومن تو حسابم دارم من نگران شدم و تودلم گفتم به خانواده م میگم که قضیه تقسیم ارث رو مشخص کنن.همینطور قدم میزدیم و میرفتیم سمت خونه پدر(خدا رحمتش کنه)که چندتازنای فامیل اومدن جلو ما و گفتن شما کجا بودین و رو به من گفتن میدونی چقدرمادرت گریه میکنه و دعا میکرده که شما پیدا بشین.منم تو دلم گفتم ما که گم نشده بودیم و میرفتیم پیش مادرم که سرراه یک ساختمون نیمه کاره بود همسرم نگاش کرد گفت این مال دوستمه اینهمه سال چرا تمومش نکرده داشت حرف میزد وراه میرفتیم یک دفعه حواسش نبود (چون به ساختمان نگا میکرد)تلو خورد و باچانه افتاد بلند شد منم بلندش کردم چانه ش مثل چانه پدربزرگ مادریم (به رحمت خدا رفتند)بود از چانه ش درواقعیت کمی بزرگترو کشیده تر ولی به صورتش میومد تقریبا .وقتی بلند شد دید چانه ش کمی ضربه دیده و به سمت راست متمایل شده که سعی کردبا دست درستش کنه منم میگفتم اشکال نداره چیزی نشده ولی خودش خیلی ناراحت شد و از داخل دهانش اندازه یک نقطه زخمی شد رفتیم پیش مادرم که خونه قدیمی عمه م بود مادرم از اینکه ما برگشتیم گریه همراه با خوشحالی داشت .ولی عمم از اینکه من مورد توجه مادرم بودم خوشش نیومدبعد من یک ظرف تو دستم بود توش کمی خون غلیظ لخته شده بودکه تو یک دستمال گذاشته بودم رفتم پشت دیوارخونه پدرم که تپه ای از گل و سنگ و بوددستمال وخون رو پشت تپه پرت کردم یک اقای قدبلندی هم داشت کوچه رومیشست که من ظرف روبهش دادم آشغال توکوچه توش بریزه ولی هنوز یک تکه کوچک خون تو ظرف بودو گفتم اشکال نداره ( میدونستم خون مال همسرم بودکه افتاده بودولی موقعی که افتاد خونی ازش نیومده بود )صحنه بعد روی یک خانه خیلی بزرگ چندطبقه زیبا ایستاده بودم که خانه رو پدرخدابیامرزم برای برادربزرگ مجردم ساخته بود ولی انگار مال هممون بود و همه ما میخاستیم از اون خونه استفاده کنیم.

پاسخ
لینک۲۸ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۰۲:۱۰:۲۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تعبیر خوابتان این است که شما و همسرتان راجع به کم شدن عشق و محبت بین مردم با هم صحبت می کنید و همسرتان احساس ایزولگی و تنهایی می کند و باور او این است که زیاد برای او اعتبار قائل نیستند و زیاد دوستش ندارند. شما می خواهید با خانواده تان صحبت کنید تا بی مهری از جانب آنان به همسر شما نرسد. مادر شما از این که شما احساسات و نظرات او را بد متوجه شده اید و نظر او را درست درک نکرده اید از شما ناراحت است و غصه خورده. احتمالا مادرتان حرفی زده که همسرتان فکر کرده که مادرتان او را دوست ندارد. همسر شما باید روی ذهن و جسم خودش کار کند و شخصیتی قویتر از خودش بسازد. غرور و شخصیت همسرتان به خاطر مسئله ای شکسته و احساسات او جریحه دار شده ولی گفتن بعضی حرفها برای همسرتان سخت است. مادر شما شخصیتی با فرهنگ دارد. شما سعی می کنید که استرس و نگرانی را از زندگی تان دور کنید. عمه ی شما از اینکه رابطه ی شما و مادرتان خوب شود خوشحال نخواهد شد. شما با اینکار به اوج موفقیت خواهید رسید و همانطور رفتار خواهید کرد که پدرتان از شما انتظار داشته و این اراده ی شما برای بهبود رابطه ی همسر و مادرتان بسیار به نفع شماست.

پاسخ
لینک۲۸ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۹:۱۵:۲۶
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.