کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب چنگال

اگر کسی ببیند چنگال های نیرومندی دارد، در کار معاش و زندگی خود، قوی پنجه و پر قدرت است. اگر ببیند چنگال برندگان را در دست دارد، در کاری که سر رشته آن در دست اوست موفق خواهد شد و به منفعت خواهد رسید.

    امام صادق (ع) می فرماید: چنگال در خواب بر سه وجه است:
  1. قوت و توانایی در کارها،
  2. معاش،
  3. کسب و کار.

تعبیر خواب چنگال غذا خوری

دیدن چنگال غذا خوری در خواب، زنی صمیمی و عاشق پیشه است که بیننده خواب را بسیار دوست دارد تا جایی که می خواهد لقمه در دهانش بگذارد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

20 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

afshid

afshid : سلام. خواب دیدم کیف پارچه‌ای مشکی که جنسش لی بود و روش طرح‌هایی با چرم مصنوعی طلایی بود، داشتم. کیفم بیشتر شبیه کوله فانتزی بود. توی خوابم این کوله دست دوست‌پسر سابقم بود و اونو به من برگردونده بود ولی داخل کوله پر از پشم بود (پشم‌هایی که عروسکها یا بالش‌ها رو باهاش پر می‌کنن) و همینطور تعدادی قاشق و چنگال. من تعداد قاشق و چنگالها رو‌ روی کاغذی نوشته بودم واون کاغذ هم داخل کیف بود.تو خواب فکر می‌کردم چطوری خانواده‌ش نفهمیدند که این یه کوله دخترونه‌ست. من و اون آقا در حال حاضر با هم ارتباطی نداریم و اون مبلغی رو به من بدهکاره.

پاسخ
لینک۴ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۵۲:۰۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. از نظر دوست پسر سابق شما، شما شخصیتی مغرور، کینه ای و سخت کوش دارید که به نظر می رسد خیلی هم موفق و پولدار باشید ولی او معتقد است که شما بیشتر از اینکه واقعا پولدار باشید، پولدار جلوه می کنید. از نظر او شما شخصیتی حسابگر دارید که به هر کسی خدمتی می کنید توقع خدمت متقابل دارید . او احتمال قوی بدهی شما را پس خواهد داد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۴ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۱۹:۰۰:۲۰
hoseiny

hoseiny : سلام خانم هراتی شما برای من یک خوابی را که دیده بودم تعبیر کردیدکه در همین قسمت است گفتم دیدم که یک زاغ مرده بود و 10 چنگال بریده زاغ را دیدم تعبیر کردید آن زمان من از منشی خودم ناراحت بودم چون کار اشتباهی کرده بود و میخواستم اورا تنبیه کنم این کار را نکردم حتی به روی خودم نیاوردم حتی برایش یک موبایل هشت میلیون تومانی خریدم و هدیه دادم البته خودش بعدا به اشتباه خودش پی برد و عذر خواهی کرد من هر دوماه یک گوسفند قربانی میکنم به کارگرانم میدهم حقوق کارگرانم را دقیقا اخر ماه تسویه میکنم چیزیکه برایم بسیار مهم است این است گه مال حرام وارد زندگی من نشود و به کسی ظلم نکنم در تعبیر خوابهای شما دو مورد برایم مهم است اول اینکه تمامی خوابهای من همان گونه شدند که تعبیر کردید مورد دوم استرسی که در مورد این خواب دارم هنوز نگرانم این خواب تعبیر شود لطفا لطفا راهنمایی کنید با تشکر

پاسخ
لینک۴ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۲۳:۱۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خواب شما هشداری به شما بوده و با جلوگیری از خشمتان، بلا از شما دفع شده است. همین که شما سعی کنید که درستکار باشید و اشتباهی را انجام ندهید و در حق کسی ظلم نکنید، خداوند شما را از بلایا مصون و محفوظ نگه خواهد داشت. منشی شما بچه گانه رفتار کرده و شما پا جای پای او نگذاشته اید و نگرش او را دنبال نکرده اید. این باعث شده که خداوند بلا را از شما برگرداند. خیلی باید مراقب باشید که جایگاه شما موجب غرور ( از جنبه ی بد آن) نشود. خوشا به حال منشی تان :))))) نگران نباشید خداوند جای حق نشسته است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۴ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۱۵:۴۴
hoseiny

hoseiny : سلتم خواب دیدم بالای یک ساختمان دولتی بودم دیدم یک زاغ مرده بود یک چاله یا گودی بود توش اب کثیفی بود و توی ان حدود 10 چنگال زاغ بود منظورم پای بریده ژاغ است بعد زنگ یک ساختمان را زدم رفتم بالا دمپایه پوشیدم یکی از دمپایه هابچه گانه بود رفتم بیرون توی راه فکر کردم من ان را دزدیدم و برگشتم به صاحبش بدهم میترسیدم خانه اون شخص را پیدا نکنم و مدیون او شوم بلاخره خانه را پیدا کردم و دمپایه ها را دادم راحت شدم ولی دیدم پابرهنه شدم ممنون از لطف شما

پاسخ
لینک۱۳ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۵۶:۰۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما کار اشتباهی انجام می دهید و گناهی را مرتکب می شوید که با این گناه روحتان افسرده خواهد شد و باید از ارتکاب این گناه توبه کنید. شما از مقامی استفاده می کنید و جنبه ی تاریک شخصیتتان را نشان می دهید و احتمالا 4 یا 5 نفر دیگر کسانی که در ارتکاب این گناه با شما شریک هستند، همگی استقلالشان را از دست خواهند داد و در نهایت خداوند ایشان را به خاطر این گناه معذب خواهد کرد. شما متوجه اشتباهتان شده اید و سعی می کنید که موضوعی را که حتی یک بچه قدرت درک آن را دارد را بپذیرید ( قبلا از پذیرفتن حقیقت اجتناب می کردید). شما سعی خواهید کرد که اعتماد به نفس از دست رفته و راحتی و رفاهی را که از کسی دزدیده اید به او برگردانید. توبه خواهید کرد و توبه ی شما مقبول درگاه حق قرار خواهد گرفت ولی شما دیگر هرگز نمی توانید به اشتباهی که در ابتدا کردید معتقد باقی بمانید. احساس می کنید که جاپایتان قرص نیست و اعتماد به نفستان کم می شود. اما اگر به خدای بزرگ توکل کنید و سعی کنید که در ادامه به کسی ناحقی نکنید و از قدرت بالایی که در اختیارتان قرار داده اند سو استفاده نکنید، خداوند بخشنده و ارحم الراحمین است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۳ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۲۲:۳۹
Mehrnika

Mehrnika : ,با عرض سلام و احترام
خواب دیدم در فضایی باز پارک مانند یکطرف یه کانال بزرگ ایستادم و منتظرم مقابل دوربین بروم(فیلمبرداری بود)وقتی گفتن حرکت جلو رفتم دختری که مقابلم بود داشت دیالوگ میکفت و کاملا نا مفهوم من خیره نگاهش میکردم و بعد چند تا قاشق چایخوری رو پرت کرد رو زمین من هم یه قاشق مرباخوری دستم بود پرت کردم و کات داده شد ولی من تمام حواسم به قاشقم بود که پیداش کنم ،یادم نیست انگار برف بود و قاشق من گم شد توی برف،و تمام مدت من دنبالش بودم یکی از عوامل گروه صدام کرد که برای ادامه کار برم ولی گفتم قاشقمنو پیدا کنید اون برند بود و برام ارزش داشت ،اما اونا بهم خندیدن بقیه خوابم تمام مدت در جستجوی اون قاشق بودم و ادمای زیادی میامدون و قاشقهای زیادی رو بهم پیشنهاد میدادن ولی من فقط دنبال همون بودم حتی سر راه یه صندوق بزرگ دیدم پر از قاشق چنگالهلی گرانقیمت و کسی هم بالا سرش نبود ولی چیزی بر نداشتم...تو خونه نشسته بودم که یکی از دوستان همسرم که ایشون هم به نام هستن به همراه یه خانم بازیگر محترم که فوت شدن برام یه قالیچه گرانقیمت اوردن و وقتی با بجه هام میخواستم صحبت کنم متوحه شدم که این بخش از خونمون فاصله زیادی با بخش دیگر که بچه ها هستن داره در امتداد هم بودن ولی انکار اونجا دفتر کارم بود.
یکدنیا سپاس از شما خانم هراتی عزیز
بخش قاشقها بنظرم خیلی خنده دار بود.:)

پاسخ
لینک۵ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۰۳:۵۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. احترام متقابل. شما احساس می کنید که باید خودتان را اثبات کنید و اینکه مردم شخصیت شما را قضاوت می کنند. شما از اینکه کسی حرفهای مزخرف و بی سر و ته به شما تحویل دهد و وقتتان را بگیرد و ادای دوستی دربیاورد، خوشتان نمی اید. شما می خواهید یک دوست واقعی داشته باشید که از شما حمایت کند و شما از او حمایت کنید. قدر دوستی هایتان را می دانید و به یک دوست اصیل بیشتر از یک سیاهی لشکر دوستان جدید و متظاهر ارزش قائلید. دوست همسرتان شاید خیلی پولدار باشد و یا شاید حتی هدایای نفیسی برای شما بیاورد ولی شما فقط به خاطر کارتان با او مراوده و تعامل دارید و از نظر شما او هم نقش بازی می کند و فاز فکری او با شما و خانواده تان کاملا مجزاست. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۵ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۵۱:۰۵
ناری

ناری : عرض سلام و ادب
خواب دیدم چنگال و دوتا قاشق دست هم بود در یه مسیر در حال راه رفتن بودم. داشتم می رفتم غذا بخورم..احساس کردم شخص مورد علاقه م پشت سرهم بود اما بهش محل نزاشتم در واقعیت هم ازش ناراحت هستم.به مسیرم ادامه دادم.بعد متوجه شدم شخص مورد علاقه م نبود و شخص دیگری بودن.
با سپاس

پاسخ
لینک۶ دی ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۱۱:۲۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. ادب متقابل. اگر کسی به شما محبت کند، شما متقابلا به او حمایت خودتان را خواهید رساند. شما توانایی آن را دارید که به دستاوردها و اهدافتان برسید و از خودتان به خوبی حمایت کنید. شما فکر می کنید که کسی که دوستش دارید به شما فکر می کند ولی اینطور نیست. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۶ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۲۵:۴۱
Parvaneh

Parvaneh : سلام من خواب دیدم درخانه ای که نمی شناختم زندگی میکنم فکر میکردم خونه ماست پسر همسایه مان که رو بروی خونه ما هستن الان دیدم اونجا بغل ما زندگی میکنن دیدم یواشکی از خونه ما میان بیرون با ناراحتی به خانمش گفتم چه جوری از خونه ما میان بیرون اون بایه دهن کجی جواب داد من جوابش وندادم بعد یه اتاقی بود تو همون خونه شیشه ای یه طرفش که شیشه داشت کوه دشت دیده میشد توی اتاق پر بود از پشم گوسفند سفید وسیاه که تو چند تا چمدان بودند که میگفتم اینا مال دخترم آیلار دخترم دستش یه چک نوشته شده بود بهش گفتم این پشما رو تو گونیها بریز ببین چن کیلو هستن بفروش ممنون اگه تعبیرش کنین

پاسخ
لینک۱ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۵۷:۲۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. روحیات شما عوض خواهد شد و ایده های تازه ای به ذهنتان می رسد و یا زندگی تان متحول خواهد شد. پسر همسایه سعی می کند از کار شما سردربیاورد. سرمایه ای که شما برای دخترتان و خوشبختی و آینده ی او در نظر گرفته اید محفوظ و در جایی امن است و کسی نمی تواند خوشبختی او را بدزدد. شما می خواهید تضمین کنید که موفقیت دخترتان برای او محفوظ می ماند و می خواهید که او ثروتش را از دیگران مخفی کند تا به هوای ثروتش به خواستگاری او نیایند و به او نزدیک نشوند. شما شخصیتی ساده و بی تکلف دارید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۱۸:۵۱
mahta

mahta : سلام خواب دیدم یکی از اقوام ک نوجوان هستش (پسره)تو خونه بودیم البته بقیه هم بودن خلاصه این پسر همش با رفتاراش میومد رو مخ من خیلی خودمو کنترل میکردم چیزی بهش نگم یهو زد ب سرم شروع کردم ب بدو بیراه گفتن و دعوا شروع شد و من اونو چنگ انداخته بودم و بدنش زخمی بود و در حین اینکه همچنان داشت چرتو پرت میگفت من ب فامیلمون گفتم نره مادرشو بیاره (تو ذهنم میترسیدم مادرش بیاد منو چنگ بندازه)بعدش سرو کله مادرش اینا پیدا شدن و مادرش شروع کرد ب صحبت کردن و میگفت پسرم نخبست و این حرفا و ب پسرش گفت شروع کن ب بقیه نشون بدی ک چقد نخبه ای پسره هم نشست ب صدا دراوردنای عجیب (مث صدای حیون بود)و شعر خوانی ک متاسفانه یادم نیست اشعار کدوم شاعر بود...ممنونم

پاسخ
لینک۱۶ دی ۱۳۹۹ ساعت ۰۷:۴۳:۴۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. احتمالا خواب شما بازتابی از افکارتان روی این آقاست که رفتار و صحبت های او شما را آزار می دهد و مادرش خیلی به این آقا می نازد. در حالی که حرفهای او از نظر شما مزخرف است و شما از او به شدت عصبانی هستید. او باعث می شود که فکر شما بهم بریزد و نمی توانید حرفهای او را درک کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ دی ۱۳۹۹ ساعت ۲۰:۱۲:۲۶
ونوس

ونوس : سلام خانوم هراتی عزیزم.ممنونم عزیزم و دوستتون دارم.

پاسخ
لینک۴ تیر ۱۴۰۰ ساعت ۱۴:۱۲:۵۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام عزیز دلم. تشکر از محبت شما. منهم شما را خیلی دوست دارم. تعبیر خوابتان این است که شما می خواهید خردمندانه رفتار کنید و به خاطرات و رازهایی که در ذهنتان دارید رجوع می کنید و کنکاش بیشتری در باره ی معلوماتتان و یا علایق تان انجام می دهید. کتاب اول، در واقع ذهنیت شما نسبت به این است که به اسم اسلام، و به اسم امام حسین ع، خیانت ها و دزدی هایی انجام می شود و کسانی که به این خیانت ها و فریبها اقدام می کنند، ظاهری مذهبی دارند. شما نمی خواهید اینطور زندگی کنید و به اسم متدین بودن، به ثروت و رفاه ناحق در زندگی تان برسید. شما می خواهید مدرن زندگی کنید و رشته ای که مد نظرتان هست را هم انتخاب کنید، ولی نه بخاطر اینکه به دلیل ماده گرایی صرف، و خیانت و فریب دیگران بخواهید متمولتر شوید. رشته ی دوم هم به نظرتان کاربرد خوبی نمی تواند در زندگی تان داشته باشد و با نیازهای جامعه ی امروزی تطبیق ندارد. در مورد کتاب سوم، شما درک درستی از این ندارید که ادامه ی این رشته، شما را در چه مسیری قرار می دهد و یا چه کار یا چه سبک زندگی را برایتان فراهم می کند. اما شما تولد روحانی و معنوی تازه ای پیدا می کنید و ایده های تازه ای به ذهنتان خطور پیدا می کند و شما خواهید که باید با زندگی تان چکار کنید. شما هر زمینه ی کاری و یا هر رشته ی تحصیلی که بخواهید انتخاب کنید، از نظر مالی امنیت و رفاهتان تضمین شده خواهد بود. شما مجددا به رشته ی دوم فکر می کنید و اینکه زمینه ی رشد شماش در این رشته، فراهم است و می توانید خیلی در آن موفق باشید. شما مسائل را بخوبی پردازش و تجزیه و تحلیل می کنید تا درک درستی از آنها بدست بیاورید و انتخاب رشته ی دوم باعث رفاه مالی شما هم خواهد شد. اما شما خیلی مادیگرا نیستید و فقط به کسب ثروت فکر نمی کنید. امکانات متعددی برای کسب ثروت و حمایت از شما در این رشته وجود دارد. در صورتی که این رشته را انتخاب کنید، ارتباط شما با دیگران قویتر خواهد شد و می توانید نگرانیهای خیلی از مردم را رفع و رجوع کنید. شما با سخت کوشی می توانید در این رشته به موفقیت کامل برسید منوط به اینکه با عشق کارتان را انجام دهید و عزم و اراده تان هم به این دلیل بسیار قوی باشد. مضافا به اینکه می توانید خودتان هم زندگی راحتی داشته باشید. خواب شما شامل 3132 کاراکتر و 5 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۴ تیر ۱۴۰۰ ساعت ۲۲:۱۱:۵۶
ونوس

ونوس : متشکرم ازتون خانوم هراتی عزیزم.

پاسخ
لینک۵ تیر ۱۴۰۰ ساعت ۱۴:۱۰:۳۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : استدعا می کنم.

پاسخ
لینک۵ تیر ۱۴۰۰ ساعت ۱۴:۳۰:۲۲
Yaseman

Yaseman : سلام مجدد عزيزم.
خواب دیدم که در منزل قدیم پدرم (زمان کودکی و نوجوانی) هستیم، تمام اقوام پدریم و مادريممهمان ما هستن و دو سفره سفيد و بزرگ ولی خالی پهن است. پدرم خوشحال و خندان کنار مهمانها نشسته ولی مادرم بخاطر دلخوری از پدرم در آشپزخانه مشغول پخت و پز است . هنوز همه مهمانها نیامده اند که پدرم می گوید غذا را بیاورید. دیدم مادرم کلی دیس برنج به همراه ته دیگ سیب زمینی آورد و چند دیس مرغ و چند کاسه پر قرمه سبزی. یکی از سفره ها خالی ماند تا مهمانهای جدید بیایند، ولی برای سفره پر از غذا دیدم بشقاب و قاشق و چنگال چیده نشده، شروع کردم چیدن، و چنگال کم آمد، رفتم با ناراحتی از عدم برنامه ریزی مادرم از کشو 6 عدد چنگال برداشتم، و با دیدن مادرم که خیلی دست تنها و خسته است حق را به او دادم، حتی عمه ام هم بهش کمک نمیکرد و سر سفره نشسته بود. بعد از مهمانی پدرم به مهمانها گفت با ماشین دنبالم بیاید که جای خوبی برویم گردش. بعد مادرم و ما بچه هایش را سوار ماشین خودش کرد و از یک مسیر بسیار زیبا عبور کردیم، ناگهان با سرعت وارد یک کانال آب شد و کفت از اینجا عبور میکنیم و به یک پاساژ خیلی مدرن و شیک میرسیم تا آمدن مهمانها در اين پاساژ بگرديم. به پدرم گفتم عمق زیاد است و خفه میشیم. ولي جالبه زيرآب هم راحت نفس كشيديم. پدرمماشین را در عمق کانال رها کرد و گفت بعدا راننده ام برایم ماشین را میاورد! همه به غیر از پدرم از عمق کانال ترسیده بودیم و به سطح آب آمديم. بعد یکهو جریان آب خیلی سریع و گردابی شد، آب روشن بود ولی در مسیر حرکت (با سرعت و چرخشی میرفتیم) یکی دو جا آب کمی گرم شد و ترسیده بودیم. اینقدر حرکت سریع بود که اطراف را نمیدیدیم. من از خانواده ام رها شدم و دستم را انداختم و به یک خانواده دیگه روی جریان آب حرکت کردم و همه به سلامت به آخر مسیر رسیدیم که درب ورود یک پاساژ بود!!!! تشكر

پاسخ
لینک۲۴ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۰۷:۰۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به خاطرات زمان کودکی تان فکر می کنید. زمانی که پدر و مادرتان هم فکر نبودند و هر کدامشان به دنبال ارضای نیازهای خودش بود و از همدیگر حمایت کافی نمی کردند. مادرتان برای رفاه خانواده سخت می کوشید ولی از او حمایتی نمی شد و او نگرانی ها و ترسهایی داشته و غصه می خورد. شما سعی می کردید که در زندگی تان تعادل به وجود بیاورید و نگرانی های مادر و پدرتان را رفع کنید. والدین شما نمی دانستند که دقیقا باید چه کار کنند و هیچ رمقی برای حمایت و پشتیبانی از همدیگر نداشتند. پدر شما می خواسته که چشم انداز تازه ای در زندگی تان بوجود بیاورد ولی مادرتان بسیار احساساتی شده و در یک جریان احساسی عمیق، مشکلاتش را با شما و خانواده مطرح کرده است. مادرتان از زندگی و بعضی مسائلش احساس پشیمانی کرده و از اینکه به اهدافش نرسیده است به شدت ناراحت می شود. شما احساس کرده اید که زندگی تان از کنترل خارج شده و احسای بی قراری داشته اید. چالش های زیادی در زندگی تان وجود داشت و با پیچ و خمهای زیادی در زندگی مواجه و روبرو شده اید. شما شاید سعی کرده اید که برای رهایی از این مشکلات خانوادگی مستقل زندگی کنید و به این دلیل مجبور شده اید که اقتصادی و با صرفه جویی زندگی کنید تا بتوانید زندگی تان را به پیش ببرید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۴ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۲۱:۰۶:۳۶
Yaseman

Yaseman : سلام خانم هراتى جان. لطفا تمديد اعتبار را باز بفرمايد تا فورا پرداخت انجام دهم و ان شاءلله براى تعبير با محدوديت مواجه نشم. تشكر

پاسخ
لینک۲۴ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۰۱:۲۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام عزیزم. یک خواب کسر کردم. در خوابتان یادآوری کنید که قبلا یک خواب کسر شده تا حقی از شما ضایع نشود. تشکر.

پاسخ
لینک۲۴ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۴۵:۰۳
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.