تعبیر خواب چکمه
دیدن چکمه در خواب برای زن، شوکت و اعتبار و آبروی او در زندگی است. داشتن چکمه های شیک، رسیدن به بخت عالی و شغل خوب است. دیدن چکمه های عالی برای مرد، اعتبار و ارزشی است که در جامعه برای او قائل هستند یا داشتن همسری که باعث می شود شوهرش در زندگی به بزرگی و پیروزی برسد. چکمه های سیاه رنگ، نشانه بزرگی و احترام و چکمه های سرخ، هیجان یا خشم و غضب است. چکمه های زرد رنگ، ناراحتی یا بیماری است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Zahra : سلام خانم هراتی عزیز
من چند روز پیش خواب دیدم که در ساختمان بزرگی که مثل پاساژ وپر از آدوم وفامیل خودمان بود. راه می روم واز پله هاپایین وبالا می روم وجیبهایم پراز نان وشیرینی های سفید که هر کدام به اندازه یک چهارم بشقاب بود می خوردم وبه کسی هم نمی دادم تعارف کردم ولی نخوردند. بعد خود را در سالن کنفراسی که با سالن کنفرانسی که می روم فرق داشت دیدم که در ردیف اول وصندلی که از راست اول می شد نشستم داخل شاگردانی داشت که شبیه هم کلاسی هایم نبود منتظر استادی که در واقعیت هست بودیم من شکلات های کوچکی را می خوردم ونایلونهایش را داخل یکدیگر می دادم که بلندی آشغالها به اندازه ساعد دست می شد من سوالی از کتابم از آقایی که پشت سرم نشسته بود پرسیدم واو به بهانه جواب به سینه ام که بزرگ بود دست زد ومن دستش را زدم، دوتا خانم گفتند استاد دیر میاد ما بریم بعد بر می گردیم، من از ترس آزار آن مرد خواستم که بیرون بروم دیدم آن مرد که قیافه اش عوض شده روی تخت دراز کشیده در حالیکه پشت سرش خانمی هم دراز کشیده بود وهر دو به پهلو بودند آن مرد با آن خانم کاری نداشت بلکه آن زن سربه سر آن مرد می گذاشت ومی خندیدند.با این حال، خواستم چکمه هایم را عوض کنم وبروم بیرون، که دیدم چکمه آب هوایی را روی چکمه های قهوه‌ای خال خالی پوشیده ام. گفتم نشد، باید اول در بیاورم بعد بپوشم که گیج شدم چهار بار زیپ چکمه را بالا پایین کشیدم تا بالاخره پایین کشیدم، که از خواب بیدار شدم. من اصلاچکمه نمی پوشم ودر حال حاضر جدا از همسرم هستم ومنتظر دادگاه برای طلاق
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید به انتخاب هایی که پیش رویتان است نگاه کنید و ایده های تازه ای به ذهنتان رسیده و روی تصمیمی که در سر دارید، مرتب عقب و جلو می روید و فکر می کنید که چه کار کنید... تصمیماتتان را عملی کنید یا نه.. شما می خواهید مسیر زندگی تان را عوض کنید و زندگی تان را بهبود بخشیده و تولدی دوباره داشته باشید و می دانید که جربزه ی اینکار را هم دارید. برکت و انرژی زیادی به زندگی تان راه یافته و شاید کسی از افکار شما پشتیبانی نمی کند و یا کار شما را تصدیق نمی کند. شما می خواهید که قبل از اینکه تصمیماتتان را عملی کنید، ایده و نظرات دیگران را خوب بشنوید و ذهنتان را کاملا باز قرار دهید و آگاهانه اقدام کنید. شما ایده هایی در سرتان دارید که مردم خوبی و مزیت های افکارتان را درک نمی کنند ولی اشتباهات و جنبه های منفی آن را می بینند. شما می دانید که خردمند تر از خیلی ها هستید و آنها فکر می کنند که شما خیلی مقتدر و قوی عمل می کنید و از آنها علم و عقلتان بیشتر است و به شما می گویند که خودت که بهتر می دانی! ما باید بیاییم پیش تو درس بگیریم!! ( خودتان را دست کم نگیرید). شما از خیلی از مردم خردمند تر هستید و همانهایی که خودشان را در مقابل شما دست کم می گیرند، برای دیگران فخر می فروشند! شما می خواهید دست به کار شده و اقدام کنید. قدمهای محکم و ثابت و استواری در راه رسیدن به خواسته هایتان می خواهید بردارید. شما هم می خواهید که حقوق مالی تان از بین نرود و هم می خواهید که با خردمندی و آرامش و فداکارانه برای زندگی تان اقدام کنید و 2 برابر آمادگی خودتان را برای پیشرفت در رسیدن به اهدافتان، قویتر می کنید و مجهز تر می شوید. انشالله بخت با شما یار خواهد بود. خودتان را دست کم نگیرید. خدا باشماست. تشکر از همراهیتون
Zahra : سلام با تشکر از تعبیرات قبلی
دیروز ساعت7 بعدازظهرجیبهایم پراز نونهاوشیرینی های سفید وصاف و خیس به اندازه 1چهارم بشقاب پلوخوری داخل ساختمان بزرگ در حالیکه راه می رفتم واز پله ها بالا وپایین می رفتم وپر از فامیل، می خوردم ودوست نداشتم به کسی بدم آخر دیدم بد می شود تعارف کردم ولی نخوردند، بعد در ردیف وصندلی گوشه اول سالن کنفرانس ومنتظر استاد نشستم شیرینی های کوچک را می خوردم ونایلون هایش را داخل یکدیگر ودر یک صف بلندی قرار می دادم. از آقای پشت سرم سوالی از کتاب باز خودم پرسیدم به بهانه جواب دستش به سینه ام که بزرگ بود خورد ودستش را زدم.دو شاگرد خانم بلند شدند گفتند میریم وبعد از اینکه استاد آمد برمی گردیم،منم به دلیل ترس از آزار اون مرد خواستم بیرون برم که دیدم اون مرد باقیافه دیگه ای روی تخت در حالیکه پشتش به شاگرد خانم دیگه ای است به حالت نوزادی دراز کشیدند وکاری به خانم نداره بلکه اون خانم با اون شوخی می کرد. بعد گفتم بهتره چکمه ام را عوض کنم برم بیرون، که دیدم که بدون اینکه چکمه قهوه ای خال خالی را دربیارم یه چکمه آبی هوایی پوشیدم گفتم باید اول دربیارم بعد بپوشم که گیج شدم دو سه بار زیپ چکمه قهوه ای را بالا پایین کشیدم ولی بالاخره پایین کشیدم که دیگه از خواب بیدار شدم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. دوست عزیز گفتیم خوابتان را کوتاه بنویسید ولی نه آنقدر کوتاه که معما شود!!! مُرس که نمی زنید دارید خواب تعریف میکنید. ساعت7 بعدازظهرجیبهایم پراز نونهاوشیرینی های سفید وصاف و خیس به اندازه 1چهارم بشقاب پلوخوری داخل ساختمان بزرگ در حالیکه راه می رفتم واز پله ها بالا وپایین می رفتم وپر از فامیل، می خوردم ودوست نداشتم به کسی بدم !!!!این چه مدل نوشتن است!؟ هر چه فعل بوده سانسور کرده اید:))))))) لطفا خوابتان را درست بازنویسی کنید. معلوم نیست مهمانی بودید یا در محیط کار یا دانشگاه. مرد گنده به حالت نوزادی دراز کشیده..بابت این خواب از شما هیچ خوابی کسر نشد. تشکر از همراهیتون.
آلا : سلام عرض ادب ۲۷ رمضان ۹تا۱۰صبح خواب دیدم که یه شب زیبابود برف به آرومی میبارید بعدانگارمن چکمه هاموکه مشکین درواقع دارمشون وگم کرده بودم وچندجفت نیم بوت بودن که ساقشون ازمال من کوتاه تربودمال خانم صاحب کارم بودن بعدیه نفرچکمه هاموبهم دادامااین خانم میگفت ایناواسه منه وپرخاش میکردبعدآقای صاحب کارم عصبانی شودازش میخواست‌دست روش بلندکنه من سریع رفتم این خانم پشت خودم قایم کردم وبه این آقاگفتم اگه میخوای بایداول منوبزنی دستموگذاشته بودم بین این دونفرکه باهم درگیرنشن.آقا۲بارآروم به من سیلی زدوچهره خودش درهم شدعینک طبی داشت( عینکی نیست) .بعددستشواوردپایین گذاشت روسینه راستم منم دستم گذاشتم رودستش که بگم من کنارتم.بعداون خانم یه گردنبندنقره پرنگین که به گردنش بودبه من نشون دادکه بیااین مال تومن نگرفتمش به جای اون دست این آقاروگرفتم ورفتیم بیرون
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما علیرغم سختی هایی که در زندگی تان با آن مواجه هستید، احساس آرامش می کنید. می خواهید امنیت و گرمی گذشته تان را بدست بیاورید ولی در شرایط حاضر از امکانات رفاهی خوبی برخوردار نیستید و به فکرتان می رسد که شاید خانم صاحب کار شما قدر داشته هایش را نمی داند و شما می خواهید از امکانات یا موقعیتی که او دارد به نفع خودتان استفاده کنید. خانم صاحب کار شما دلش نمی خواهد که شما موقعیت خوب زندگی و امنیت او را از او بگیرید ولی اقای صاحب کارتان رفتاری دارد که گویای این است که به امنیت این خانم اهمیتی نمی دهد. شما ولی دوست ندارید که باعث بدبختی این خانم شوید و سعی می کنید که به نحوی از او حمایت کنید. آقای صاحب کار شما متوجه ی تلاش شما برای حمایت از این خانم هست و بینش او قویست. شما نمی خواهید که چیزی را که مال شما نیست با زور از این خانم بگیرید ولی اگر این خانم نخواهد با این آقا ارتباطی داشته باشد، شما حاضرید دوستی و محبت این آقا را بدست بیاورید. تشکر از همراهیتون
فاطمه : سلام،وقتتون به خیر
امروز قبل۷صبح خواب دیدم دوستم میگه براش بادبزن درست کنم بعد یه لوله ای برمیدارم و با کاموای صورتی و گره زدن شروع میکنم به درست کردن و از مامانمم سوال جواب ندادبراش مهم نبود،تو فکرم بود از رنگای دیگه هم استفاده کنم،بعد دیدم رو یه کوهی هستیم با مادرم وآبی اونجا جاریه با عمق کم و ما نگاه می‌کنیم و میگردیم خیلی لذت بخش بود و دیدم تو اون آب یه قسمتایی آب با رنگای دیگه بود انگار مواد معدنی یا خاک رنگی تو آب بود ولی با آب مخلوط نشده بود انگار یه نقشایی کف آب با خاک رنگی قرمز ته نشین شده نقش بسته بود و به مادرم میگفتم اینا به خاطر مواد معدنیه و به مادرم گفتم داریم اینجا میگردیم خسته نشی بعد بگی پام درد میکنه بعد مادرم گفت نه خوبم و دور خودمونو نگاه کردیمچکمه سفید پلاستیکی تو پام بود با خودم فکر میکردم چون رو آب راه میرم این پامه
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما ذهنی خلاق دارید و ارتباط تان با دوستتان قویست و سعی می کنید که موجبات آرامش او را فراهم کنید تا استرس از او دور باشد. شما خودتان را درگیر مشکلات دوستتان می کنید در حالی که برای مادرتان، زندگی دوستتان خیلی مهم نیست. شما و مادرتان با چالشهای زندگی مقابله کرده و بر سختی ها غلبه می کنید. احساس آرامش در زندگی تان جاری می شود و مشکلی برایتان پیش نخواهد آمد. شما بخوبی از خودتان حمایت می کنید و شخصیتی انعطاف پذیر و باکرامت و بی گناه از خودتان نشان می دهید و بنابراین درگیریها و مشکلات احساسی برایتان ایجاد نخواهد شد. تشکر از همراهیتون
Ommolbanin : سلام.شهره هستم.خواب دیدم،
در خیابانی شلوغ که گویی همه جیزحراج شده باشه هستم چندتا کفش می خرم . روز بعد به دوستانم هم می گویم و آنها هم مایل میشوند که از همان حراجیها خرید کنند باهم میرویم من می خواهم از مغازه ای که خرید کرده بودم دوباره چکمه بخرم مجبور میشوم از زیر چند تخت به حالت سینه خیز رد شوم و دوستم هم پشتم می آید به جایی میرسم که تخت تنگتر شده و احساس خفگی کردم ولی با قدرت از آنجا هم رد شدم و فروشنده دستم رو گرفت و از زیر تخت کشید بیرون راه ورود مغازه خیلی سخت و بد بود چندتا چکمه شیک که رویش گلدوزی بود به رنگ شیری و طوسی و حتی یکی با جنس لی پیدا کرده و پوشیده و قالب پام بود خیلی قشنگ بودن بغلشون می کنم و گفتم همه رو می خوام فقط اون که شیری رنگ بود زیپش خراب بود و قابل تعمیر . می گویم به قیمتشان می ارزد اینها الان هرکدام هفت یا هشت میلیونه. به فروشنده می گم اگه دونه ای دومیلیون بده سه تا ازش می خرم و اون هم قبول کرد.
فریبا هراتی
: سلام. رویکردهایی تازه و فرصت های مناسبی در دسترس شماست و شما می خوهید که دوستانتان هم از این فرصت ها استفاده کنند و موضع گیری های درستی نسبت به مسائل داشته باشند. شما گاهی مجبور می شوید برای حفظ امنیت و رفاه بیشتر، خودتان را دست کم بگیرید و در مقابل فشار و ظلمی که به شما می شود سکوت می کنید ولی این فشار و حرفهای ناگفته ای که در گلویتان دارید، موجب می شود که شما به استرس دچار شوید. شما مثبت اندیش و مغرور و سخت کوش هستید ولی محافظه کار نمی توانید باشید و نمی توانید احساستان را مخفی کنید. بلکه اگر از کسی بدتان بیاید علیه او جبهه گیری می کنید و یا اگر از کسی خوشتان بیاید به جانبداری از او می پردازید. شما سعی می کنید که همیشه همینطور باشید، و به کمال ذهنی و به موفقیت برسید. تشکر از همراهیتون.
امیرحسین : سلام و عرض احترام
پنهان بماند
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. این خانم سعی می کند که رفتار خوبی داشته باشد و با احترام با شما تعامل کند و نشان دهد که می تواند به خوبی از خودش حمایت کند و جاپای قرص و محکمی پیش شما دارد. اما شما با رفتارتان باعث می شوید که او متوجه شود که از او ناراحتید و می خواهید او بداند که شما می توانید امنیت خاطر او را مبنی بر اینکه روی شما بعنوان یک دوست حساب کند؛ از بین ببرید. در این صورت او سعی می کند که جاه طلبانه بخواسته های خودش برسد و شما را بین زمین و هوا معلق نگه می دارد که شک کنید که او هم دوستتان دارد یا خیر و البته در اینکار هم خیلی ماهرانه رفتار می کند. اما اگر او اینکار را انجام دهد، متقابلا خودش هم دچار شک و تردید می شود که در چه وضعیتی قرار گرفته است و خودش هم آسیب می بیند. شرط اول عشق اعتماد است. اگر اعتماد وجود نداشته باشد، عشقی هم وجود ندارد. خواب شما معادل 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون
زهرا : سلام خاله من خواب دیدن که من یک چکمه چرم مشکی بلند و براق پوشیدم و دارم تو خونشون راه میرم و عروسشون بر میگرده بهشون میگه که به من بگن چکمه ام رو تو خونه نپوشم. و من هم چون حواسم نبوده چکمه رو جلو در خونه در میارم .(من یه هفته است اومدم خونه خاله ام برا یسری کارها)
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که عروس خاله تان از اینکه شما مستبدانه بخواهید قدمهای محکم و قوی در باره ی بعضی کارها برداشته و نظرات خودتان را تحکمی به او ابراز کنید ناراحت است. شما هر نظری دارید و می خواهید جدی آن را عملی کنید، باید در خصوص زندگی خودتان این کار را بکنید و اگر می خواهید کسی را راهنمایی کنید مطلقا تحکمی با او صحبت نکنید. شما البته تعمدی در ناراحت کردن او نداشته اید و سعی می کنید که منبعد با ملایمت بیشتری با او تعامل کنید. تشکر از همراهیتون
atefeh : سلام و خداقوت،من خواب دیدم در اتاق خودم نشستم و کسی که سابقا در ارتباط بودیم و دوسش داشتم هم کنارمه(درحال حاضر من نه تو فکرشم نه اصلا ارتباطی داریم) نمیدونم که اون داشت کتف و کمرم رو ماساژ میداد یا من داشتم براش اینکارو میکردم،ولی میدونم هدفمون رفع خستگی بود و باهم حرف میزدیم،و تو خواب انگار اون شوهرم بود.همون زمان مادرم اومد تو اتاق و یه بالش و پتو اورد که بخوابه من اعتراض کردم که برو یه اتاق دیگه گفت شماها راحت باشین من کاریتون ندارم،ولی من تو ذهنم میگفتم ای بابا این مامان ما هم ول کن نیست میخواد نظارت کنه یکسره.بعد من بی تفاوت به مادرم دراز کشیدم و پامو گرفتم بالا و یک لنگه چکمه نو پاشنه دار و عسلی رنگ رو که تازه خریده بودم از تو جعبه اش دراوردم و پا کردم و با خودم گفتم چه راحت وقشنگه،انگار خز هم داشت،ولی اون یکی لنگه اش نبود و من میدونستم یه جایی تو اتاقه و نگران گم شدنش نبودم،ممنونم از شما
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما به گذشته و شخصیت حمایتگرایانه ای که در قبال کسی که دوستش داشته بودید، فکر می کنید. مادر شما تمایل دارد شما احساس صمیمیت بیشتری با او کرده و از افکارتان برای او بیشتر صحبت کنید. :))))) او اینطوری خیالش راحت تر است. شما گشایش کار خواهید داشت. شما می خواهید جایگاه بالایی در زندگی داشته باشید و قدمهای محکم و استواری را در رسیدن به اهدافتان بردارید. می خواهید به ثروت برسید و از خودتان به خوبی حمایت کنید و به سعادت خودتان فکر کنید. عزم و اراده تان را بالاتر می برید تا مادیگرایانه تر و محافظه کارانه تر ولی مهربانتر رفتار کنید. شما می دانید که می توانید به موفقیت برسید حتی اگر همه ی امکانات شما در حال حاضر مهیا نباشد. تشکر از همراهیتون.
IRAN : سلام وقت بخیر خواب دیدم ایستگاه اتوبوس بودم گوشی دستمه خیلی پیشرفته بود با اعتماد به نفس کار میکردم فکر میکنم آهنگ شادمهر گوش میکردم یه چکمه بلند زرشکی چرم پوشیدم خیلی فاخر کنار زیپش منگولها کوچیک چرمی بود با شلوار لی پاهام کشیده و بلند نشون میداد رفتم یه جا دنباله دوستم خیلی به من اونجا احترام میزاشتند دوستم اومد بهش پاوربانکمو دادم بزنه شارژ یهو یکی از دوستای دوران دبستانمم پشت سرشه خیلی زیبا کلاه نقره ای سرش بود شبیه فرشته ها بود بهم گفت کفشت مبارکه و من تو دلم گفتم چه کلاه قشنگی منم میخوام از اون داشته باشم رفتم یه جا کفش بخرم سفید بود بدون ساق زیر پاشنش توپ بود گفت نه این کیفیت نداره بوت خودمو پوشیدم و مسیری رو رو میرفتم مثلی پله برقی متحرک اما مسطح هموار دَوار وعریض آدما از روبه رو میومدند مثله متروهای خارجی خلوت و شیک بود
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید تصمیم بگیرید که با آینده تان چه کار می خواهید بکنید. با اشخاص قوی و مهمی در ارتباط هستید و این ارتباط به شما اعتماد به نفس می بخشد. احساس می کنید که هارمونی و آرامش به زندگی تان راه پیدا می کند. شما می خواهید بخوبی از خودتان حمایت کنید و مرفه و با پرستیژ زندگی کنید. جاپای قرص و محکمی در رابطه با شرایطی که در آن قرار گرفته اید؛ خواهید داشت و با سخت کوشی می توانید به موفقیت در زندگی تان برسید. نه تنها با انرژی خواهید بود بلکه دیگران را هم تشویق می کنید و یا کمکشان می کنید که با انرژی و مثبت اندیش باشند. شما می خواهید به آرامش خاطر برسید و زندگی آرام و با کرامتی داشته باشید و خودتان هم در زندگی تان نقش تازه ای پیدا می کنید که به امنیت و رفاه می رسید. شما نمی خواهید که به ظاهر سفید بخت باشید اما در عمل بلغزید و شکست بخورید. به ارزشها و باورهای خودتان پایبند خواهید بود و خیلی زود در زندگی تان ترقی و پیشرفت خواهید کرد. شما بر خلاف خیلی از آدمها زندگی موفقی خواهید داشت. تشکر از همراهیتون.
Zinat : سلام خانم هرات من الان خابم تعریف کردم ولو جوابشو نتونستم ببینم با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. عزیزم شما در نوبت هستید روزانه صدها نفر خواب ارسال می کنند و ساعت تعبیر ممکن است از یک ساعت تا 24 ساعت متغیر باشد منوط به تعداد کاربران.