تعبیر خواب کبوتر
اگر کسی در خواب دید که کبوتری را از هوا گرفت، مالی بدون انتظار به وی خواهد رسید. خوردن گوشت پخته کبوتر، به تلف کردن مال زن تعبیر شده و اگر گوشت خام کبوتری را می خورد، چنین قصدی را نمی تواند به انجام برساند. اگر کسی ببیند تعدادی کبوتر دارد، فرزندان زیادی از وی به دنیا خواهند آمد.
فرار کبوتر، به معنای قهر زن و یا مرد و بازگشت کبوتر، به آشتی زن و شوهر تعبیر شده است. اگر محبوسی در خواب کبوتری سفید ببیند از زندان خلاص می شود و آزادی خود را باز می یابد. اگر بیماری این خواب را ببیند شفا حاصل می کند و چنان چه وامداری ببیند، دین خویش را می پردازد.
محمد ابن سیرین می گوید: دیدن کبوتر، دلیل بر زن است. اگر ببیند کبوتری بگرفت یا کسی به وی داد، دلیل که زن بخواهد. اگر ببیند گوشت کبوتر خورد، دلیل که مال زن خورد. اگر ببیند کبوتری را بزد و بیفکند، دلیل که زن را رها کند به سبب سخنی که در حق او بگوید. اگر ببیند کبوتر بچگان بسیار داشت، دلیل که از زنان منفعت یابد.
جابر مغربی می گوید: اگر به خواب ببیند کبوتری داشت، دلیل که غایبش از سفر بازآید. اگر ببیند کبوتری در خانه او بمرد، همین دلیل است. اگر دید کبوتر بسیار در خانه داشت، دلیل که او را فرزندان بسیار باشد و نیز گویند مال تمام حاصل کند. بهترین کبوتر درخواب، سفید و سبز است. اگر زنی کبوتر ببیند، دلیل که شوهری کند و دختران آورد. دیدن کبوتر بازی در خواب، دلیل است بر کاری باطل و کبوترخانه، دلیل بر ناحق است.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن کبوتر بر پنج وجه است:
- زن،
- کنیزک،
- مال،
- نامه که از غایب رسد،
- ریاست.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Amanda : سلام.خواب دیدم در بالکن همین خونه ای که الان زندگی میکنیم رفتم جلو پنجره دیدم بالکن ، کلی کبوتر قهوه ای نشسته و هرچی دستمو بهشون تکون میدم فرار نمیکنن.پنجره رو باز کردم و به مقعد کبوتران نگاه کردم دیدم خیلیاشون تخم دارن و فهمیدم چون می‌خوان تخم بزارن اونجا لانه کردن و من یواشکی پنجره رو دوباره بستم که نترسن و تو بالکن ما بمونن و مادرم هم خونه بود صداش کردم گفتم بیا کبوترها رو نگاه کن. در واقعیت من با مادرم زندگی میکنم و خواهر برادرام ازدواج کردن
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید چشم انداز تازه ای نسبت به زندگی تان داشته باشید، عشق و امنیت و ثروت و رفاه را تجربه کنید، جایگاه بالاتر و با پرستیژتری در زندگی تان داشته باشید و رشد و پیشرفت کنید. اما دو دل هستید که الان وقت ازدواجتان و تشکیل زندگی تان هست یا خیر. هر چند که شما با ازدواج به صورت کلی مخالفتی ندارید ولی امروز ترجیح می دهید که کنار مادرتان باشید و ازدواج را موکول می کنید به آینده. تشکر از همراهیتون
Amanda : بله.من نمی‌خوام خانه ی مادری رو ترک کنم.ولی نه به خاطر علاقه به مادرم.چون اصلا رابطم با مادرم خوب نیست .اگه ازدواج کنم و برم خانه رو به نام برادرم می‌کنه و منتظر ازدواج منه .و منم مشتاق ازدواج با عشقم هستم و به همین خاطر میخوام پنهانی ازدواج کنم تا مادرم خانه رو نتونه به اسم برادرم بکنه. البته باید این ازدواج پنهانی رو عشقم هم بخواد که نظرشو اصلا نمیدونم قبول کنه یا نه
آیلا : با سلام .خواب دیدم بعد نماز صبح بود و کنار پنجره بودم و دعا میکردم ، بعد پنجره رو بستم و دیدم پایین پای مامانم که دراز کشیده بود یه کبوتر سفید با رگه های طوسی بود که اونجا کمی دونه برنج ریخته شده بود که میخوردش و به مامانم گفتم تکون نخور یه موقع میترسه . بعد کبوتر اومد توی آشپزخونه که اونجا هم براش برنج ریختم بعد تبدیل به یه زن قد بلند شد که آب میخواست و میخواستم از شیر بهش آب بدم که گفت از یخچال میخوام و گفتم یخچال آب داغ میده که خودش یه دکمه زد و آب متعادل شد و من بلد نبودم اون دکمه رو .
بعد بهم گفت اسمت چیه که من یکم ازش ترسیدم و اول میخواستم یه اسم الکی بگم ولی نگفتم و اسمم رو هم نگفتم و حس کردم از قصد اومده خونمون و قصد داره منو اذیت کنه . ممنون میشم خوابمو تعبیر کنید .
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که شما می خواهید چشم انداز تازه ای در زندگی تان داشته باشید و آرزوهایتان مستجاب شود. دعای شما مستجاب می شود. شاید شما خودتان را به خاطر موضوعی مقصر بدانید. اخباری به شما می رسد و صلح و آرامش و شادی را در زندگی تان تجربه خواهید کرد. شما از شایعه پراکنی دوری می کنید و اجازه هم نمی دهید که کسی اخباری از شما داشته باشد که به خاطرش شایعه بسازد. ولی خداوند می خواهد که شما افکار تنفر را از وجودتان دور کنید و استرس و نگرانیهایتان از بین خواهند رفت. تشکر از همراهیتون
Ghoncheh : سلام من شب قبل خواب
لطفا خواب دیده نشه
فریبا هراتی
: سلام. عشق و شادی به زندگی شما راه می یابد و شما در حالی که سعی می کنید جلوی اینکار را بگیرید ولی کسی به شام دلبستگی پیدا می کند و عاشقتان می شود. صلح و آرامش و دوستی بیشتری را در زندگی تان تجربه می کنید. تشکر از همراهیتون
Hashemi : سلام خانم هراتی عزیز خانمی لطفا خواب مخفی باشد
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که همسر شما شخصیتی سخت کوش و مقاوم دارد و در کارهایش از مرد فامیلتان تبعیت و یا پیروی می کند. شما و همسرتان احساس ایزولگی و تنهایی دارید و از حمایت کافی خانواده تان برخوردار نیستید. اما برای رسیدن به خواسته هایتان به خدای بزرگ توکل کرده و متوسل به ائمه ی اطهار ع می شوید تا از دعاهای خیرشان شما را بهره مند کنند. مشکلات مالی و نگرانیهای شما و همسرتان انشالله با تلاش خودتان و نیز با توکل به خداوند بزرگ رفع خواهد شد. زن عموی همسرتان از تحقق آرزوهایش ناامید شده و فکر می کند که رفاه مادی او محقق نخواهد شد و باور نمی کند که با دعا، بتواند به اهدافش برسد. همسر خواهرتان با رفتاری جدی و کینه توزانه، خودش را محق می داند که آرزوهای او هم تحقق پیدا کند و او هم دست به دعا برداشته که منافعش محفوظ بماند. خوابتان شامل 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون
Khatoon : سلام ،امروز صبح بعدازنماز خواب دیدم با پدرم در ساختمانی هستم که در بیداری نمیشناسم کبوتری از پنجره وارد شدو انگار پناه آورده بود پدرم صدام زد گفت بیا این کبوتره غیر عادیه انگار مریض،نگاه کردم پدرم پشت یک جایی شبیه میز یا پیشخان که سفید رنگ نشسته بود و کبوتر روی میز بود و راه میرفت اولا دیدم کبوتر‌کامل سفید نیست انگار چرک بود و بجز اون پرهای رنگ تیره داشت پدرم به بالش اشاره کرده دیدم بال راستش کامل کنده شد و افتاد رو میز بدون هیچ جای زخمی یا رد اتصالی و کبوترهم خودش افتاد طرف دیگه، برش داشتم و بغلش کردم آوردمش روی پیشخونی که سمت خودم بود به پهلو خوابیده بود تو چشمام نگاه میکردو ناله میکردومیگفت تشنمه براش آب آوردم نخورد غر میزد بغلش کردم از پله ها بردمش پایین با این که دیدم بالش کنده شده بازهم امید داشتم که شاید خوب شه و داشتم بهش کمک میکردم دایم داشت حرف میزد میگفت حقمه من فلان گناه رو کردم که این بلا سرم اومد بخودم اومد دیدم اونی که تو بغلمه و از پله ها میبرمش پایین یک مرد خیلی هیکلی ودرشت با موهای پرو حالتدار و مشکی که جا خوردم این هیکلو چجوری دارم جابجا میکنم و حتی تو خواب بخودم نهیب زدم که دیوانه به کمرت فشار میاری برای چی ولی عجیب بود که سنگین نمیومد برام و داشت از گناهش میگفت که انگار در رابطه با نامحرم کاری کرده بود رسیدم به یک طبقه ای که مثل درمانگاه بود گذاشتمش روی تخت و بهش میگفتم که اینجا باید دوران درمانتو سپری کنی و مردهای دیگه ای هم انگار اونجا بستری بودن و من بهشون میگفتم ببینید میگه فلان کاررو کرده و این بلا سرش اومده عبرت بگیرید
فریبا هراتی
: سلام. شما خردمندانه تر از گذشته فکر می کنید و شخصیت قوی تری از خودتان بروز می دهید. هویت تازه ای به خودتان گرفته و از نظر احساسی بالغانه تر فکر می کنید. خبری از کسی به شما می رسد و شما به نحوی در رابطه با این خبر خودتان را مقصر می دانید. کسی که قبلا شما را به دلیلی ناراحت کرده و شما به او نگاهی مثبت داشته اید، به شما بد کرده و حالا تقاص کارش را پس خواهد داد. او آزادی عملش را از دست داده و احساس استیصال می کند. شما می دانید که او گناهکار است. شما دلتان برای او می سوزد و افکار انتقام و تنفر از او را دور می ریزید و امیدوار هستید که خداوند او را ببخشد. (این کبوتر می تواند نمادی از ضمیر ناخودآگاه خودتان هم باشد و در اینصورت شما خودتان به خودتان بد کرده اید و مرتکب گناه شده اید و حالا تقاص کارتان را پس خواهید داد- تشخیص اینکه کدامیک از تعابیر اول و یا دوم درست باشد، منوط به خودتان است ولی به احتمال قوی تعبیر اول درست تر است). تشکر از همراهیتون
maryam19 : سلام من دیشب خواب دیدم به صورت کلی جزئیات یادم نمیاد ، مثل اینکه میخواستم یه پرنده بردارم رفتم طرف پرنده ( اصلا تو خواب پرنده ای ندیدم حسم اینطور بود) یه خانم که نمی‌شناختم بهم گفت اگه میخوای کبوتر بخری فکر کنم گفت باید پنجاه هزارتومان پرداخت کنی یا پنجاه بار نوازشش کنی یه همچین چیزی بود خیلی دقیق یادم نیست ( البته تو خوابم هیچ پرنده و کبوتری ندیدم فقط به صورت کلی و مبهم یه همچنین چیزی بود ) بعد من به اون خانم گفتم نه نمیخام و منصرف شدم و( دلیلش این بود که حوصله مراقبت ازش رو نداشتم یا به دلیل اینکه باید پول پرداخت میکردم یا هر دوش یا کلا دیگه نمیخاستم اینو تو خواب یادم نیست به چه دلیلی منصرف شدم )
لطفا برام تعبیر کنید تشکر
فریبا هراتی
: سلام. شما هدف و آرزویی دارید که امیدوار هستید که محقق شود. برای تحقق آن، شما باید به سهم خودتان تلاش کنید و نه اینکه همه ی کار را به تقدیر و سرنوشت واگذار کنید. ولی بعد به این فکر می کنید که رسیدن به خواسته تان مستلزم تلاش زیاد است و برایتان خالی از هزینه نیست و اعتباری هم برای موفقیت تان قائل نیستید بنابر این، از تصمیم تان برای تحقق آرزویتان منصرف می شوید. تشکر از همراهیتون
Milad : سلام خواب دیدم با دختری ک چند سال باهم بودیم و چهارماهه کات کردیم توی یه خیابون بودیم داشتیم باهم بحث میکردیم بعد یه کبوتر سفید توی دستای من بود هی میپرید دوباره برمیگشت تو دستام
بارها پریدو برکشت
فریبا هراتی
: سلام. شما گاهی خودتان را به خاطر کارهای او مقصر می دانید و گاهی به شایعاتی که راجع به او شنیده اید فکر می کنید. شما دوست دارید که با او صلح و آشتی کنید و آرامش و عشق را در کنار او تجربه کنید ولی مرتب مردد و دو دل می شوید که بروید یا بیایید. به شایعات توجه کنید یا خیر، او را مقصر بدانید یا خودتان را. تشکر از همراهیتون
Maya : سلام وقت بخیر من بابت یک حاجتی که بیشتر شبیه به معجزه است از خدا خواستم نشونه ای بهم بده که تقریبا چند هفته پیش یکی از دوستانم خوابی دیدن که شما تعبیر کردید و خبر از حاجت رواییم دادید دوشب پیش خواب دیدم یک کبوتر کاملا سفید و خیلی زیبا رو دیدم که پرواز کرد و اومد بین دو دستم مثل یک کبوتر نامه رسون خیلی آروم همونطور که با دو دستم نگهش داشته بودم زل زده بود به چشمام و هردو داشتیم همو نگاه میکردیم انگار داشت تو سکوت با من حرف می زد و بعد از یه مدت کوتاه مثل اینکه اون کبوتر نامه رسون خبرو بهم بده و کارش تموم شده باشه پر کشید و رفت. ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. خبر خوشی به شما می رسد. صلح و آرامش، هارمونی و عشق و دوستی به زندگی تان راه می یابد. شما باید اقدامی انجام دهید و دست روی دست نگذارید. شما افکار تنفر و انتقام را از فکرتان دور می کنید. تشکر از همراهیتون
Maya : سلام وقت بخیر ما در خونه ای حیاط دارساکن هستیم که در حیاطش باغچه کوچکی داره که دوتا درخت بزرگ در باغچه هست و هیچ بوته ای در باغچه نیست و به وضوح میشه پشت این باغچه رو دید و چیزی نیست که جلوی دیدو بگیره دیروز صبح خواب دیدم من و خواهر و خواهرزادم در حیاط هستیم و اون باغچه پر از بوته های سبزه طوریکه نمیشه پشت باغچه رو دید خواهرم جلو می‌ره و میبینه پشت بوته ها دوتا کبوتر سفید طوسی هستن که هردو مردن ولی انگار مدت زیادیه که از مرگشان می گذره چون خواهرم گفت یکیشون به حدی خشک شده بود که سرش از تنش جدا شده بود (یکی از همسایه های ما از کبوترها نگهداری می کنه و هراز گاهی داخل حیاط ما کبوتر مرده می بینیم که بعضی وقتها بخاطر برخورد با شاخه های درخت یکسریهاشون گردنشون شکسته) من جلو نرفتم و تعجب هم نکردم فقط کمی بخاطر مرگ کبوترها ناراحت شدم ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. تعبیر خوابتان این است که شما از مشکلات و موانعی که در زندگی همسایه ها و یا اقوامتان وجود دارد، به خوبی آگاهی ندارید و فقط ظاهر خوب ایشان و روابط مثبت شان با خودتان را می بینید. شاید راجع به زندگی کسی قضاوت اشتباهی کرده اید و فکر کرده اید که او خیلی خوشبخت است ولی از پس پرده و عمق ماجرا بی خبرید و از مشکلات ایشان اطلاعی ندارید. هرگز سطحی نگری نکنید و از روی ظاهر ماجرا مردم را قضاوت نکنید. تشکر از همراهیتون
Sna : سلام من دوماه پیش رفیقمو از دست دادم و هر روز به قدری دلتنگیم براش زیاد میشه که فقط دوست دارم بخوابم که تو خواب ببینمش دو شب پیش همین طوری که داشتم بهش فکر میکردم و گریه میکردم خوابم برد توی خواب دیدم که خوابیده بودم و از خواب بیدار شدم دیدم پنجره اتاقم بازه و یه کبوتر خاکستری و سفید اومده داخل و نشسته روی فرش اتاق پایین پنجره که یه حالت پریشونی و اینکه بخاد یه چیزی بهم بگه و بره داشت منم از جام بلند شدم و خواستم از اتاقم بیرونش کنم که از خواب پریدم
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. تسلیت عرض می کنم. روح دوست شما زنده است و در کالبد روح زندگی می کند. او آزادانه به هر جا که بخواهد، پر می کشد و شما نباید فکر کنید که او مرده و تمام شده است. او می خواهد که شما حضورش را در کنار خودتان باور داشته باشید. اما شما فکر می کنید که کسی که مرد، تمام شده است. انسان در زمان مرگ، فقط حضور فیزیکیش را در دنیا از دست می دهد ولی تمام هویت و شخصیت و خصلتهای اخلاقی و علایق او همه در کالبد روح برای همیشه زنده است. روح انسان از جنس انرژیست و انرژی هرگز نمی میرد. برای همین است که کسی که مثلا پا یا دست یا رحم یا کلیه اش را از دست می دهد، هنوز از نظر روحی کامل است چون فقط بخشی از فیزیکی او مرده و نه روحش! تشکر از همراهیتون