تعبیر خواب کشمش (مویز)
خوردن کشمش در خواب، به قدرت بدنی زیاد و نیروی جسمانی تعبیر شده است. اگر کسی خواب ببیند که مقداری زیاد کشمش در خانه دارد، سود زیادی خواهد برد و با شادکامی زندگی خواهد کرد.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر ببیند کشمش داشت و بخورد، دلیل است به قدر آن منفعت ببیند. اگر ببیند کشمش به کسی داد، دلیل است راحتی به وی رساند.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر درخواب ببیند کشمش به خروار درخانه بود، دلیل است مال تمام حاصل نماید.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن کشمش درخواب بر سه وجه است:
- منفعت،
- مال حلال،
- کسب و معیشت.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Ad0rina : سلام، خواب ديدم كه دوست پسرم كه الان كات كرديم خونمون بود و داشت نخودچي كشمش ميخورد كه يهو داداشم داشت ميومد خونه، من با دلهره و هراسون بهش گفتم داداشم داره مياد ولي اون كاملا خونسرد رفت بيرون و با داداشم وسايلي كه خريده بود رو كمك كرد و اوردن خونه، من هم تعجب كرده بودم هم كلي كيف كردم كه اون با اعتماد به نفس بود و خودش رو از داداشم پنهان نكرد و حتي كمكشم داد.
فریبا هراتی
: سلام. دوست پسر شما به شما فکر می کند و حرص و جوش می خورد که چطور زمان گذشت و او نتوانست ارتباطش را با شما مطابق با میل خودش قویتر کند. اما همزمان او برادرتان را درک می کند و اگر خودش هم جای برادرتان بود، از اینکه شما با یک آقا دوست بودید و او می خواست با شما رابطه ی صمیمی داشته باشید، خوشش نمی آمد. او مانند برادر خودتان فکر می کند. شاید در ظاهر مخالف قطع ارتباط تان باشد اما عمیقا خودش هم دوست ندارد خواهرش این طور بی خیال و آزاد با کسی در ارتباط باشد. تشکر از همراهیتون.
Dalir : سلام برای راهنمایی و حل دو مشکل نیت کردم و خوابیدم و صدقه دادم برای سلامتی امام زمان...خواب دیدم آقای با ریش و پیراهن سفید حدودا سی سی و پنح ساله به من یک بسته کشمش سبز داد و گفت من عرب هستم.چون تو قبلا هم به من کمک کردی و حالا هم قصد کمک داشتی اینو بهت میدم من از دیدن کشمش سبز تازه خوشحال شدم. بهش گفتم پس شماره کارت بفرمائیدتا حساب کنم . شماره حساب نداد و رفت...بسته ای که بهم داد اندازه دو سه مشت کشمش سبز تازه مثل بسته های نذر و یا بقول ما مشکل گشا بود.
فریبا هراتی
: سلام. شما حاجتتان را از حضرت امام زمان ع گرفته اید. شما برای سلامتی او دعا کرده اید و او نیز پاسخ دعایتان را با دعاهای خیر خودش نسبت به شما داده است. مسیر موفقیت شما به صورت درستی برنامه ریزی شده و راه برایتان تنظیم شده است. کار و معیشت شما خوب خواهد شد و به منفعت و مال حلال خواهید رسید. مشکلاتتان حل و فصل می شوند. تشکر از همراهیتون.
Eli : سلام من دیشب خواب دیدم یه سید بزرگواری که صاحب خانه من هستن و دارم از پیششون میرم ی مویز آوردن و گفتن اینو برا فلانی ک من باشم آوردن با اون افطار کنم. و من اونو خوردم. امکانش هست بگین چ تعبیری داره؟
فریبا هراتی
: سلام. او می خواهد که شما ازدواج کنید و معتقد است که دارید پیر می شوید و نباید بیشتر از این خودتان را از ازدواج محروم کنید. شما او را درک می کنید و نصیحت او را می پذیرید و انشالله ازدواج خواهید کرد. اما اگر متاهل هستید او می خواهد که شما نیروهای منفی را از ذهنتان پاک کنید و به ثروت و رفاه برسید. فکر نکنید که دیر شده، شما به موفقیت خواهید رسید. تشکر از همراهیتون.
Laenz : سلام و خسته نباشید
شب خواب دیدم انگار داریم نذری میدیم و کلی مهمون داریم و غذا زرشک پلو با مرغ هست بعد برای من یه ظرف پر زرشک پلو با مرغ آوردن اما روی پلو آب مرغ ریخته بودن و کلا قرمز بود و چون من از آب مرغ خوشم نمیاد یه کم خوردم و رفتم خودم از دیگ زرشک پلو با مرغ ریختم وقتی داشتم میریختم دیدم کف دیگ آب زرشک هست برا همین از رو ریختم که آب زرشک نداشته باشه و وقتی ظرفمو نگاه کردم دیدم کلی کشمش داره البته زرشک و مرغ داشت . و هم‌کشمش هم زرشک خیلی درشت بودن و خیلی خوشمزه بود
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما می خواهید به دیگران کمک کنید تا نگرانیهایشان رفع شود و خودتان هم خیالتان راحت شود. اما از اینکه نگران باشید و بترسید و احساسات منفی را در وجودتان راه دهید بدتان می آید. شما سعی می کنید که بر افکارتان مسلط باشید و الکی حرص و جوش و غصه نخورید. شما تجاربی دارید که به راحتی به دست نیامده اند و این تجارب ارزشمند هستند. پس با توجه به این تجارب سعی خواهید کرد که زندگی آرام و بی دردسری برای خودتان بسازید و به رفاه برسید. تشکر از همراهیتون.
مریم : سلام خواب دیدم سوارماشینم میخوام برم شمال و قسمت مچ استین مانتوم پارست و میبینم جایی هستم وباعجله کفش پوشیدم و کفشام لنگه به لنگه است و هر لنگش مال کسی و می خوام برم تاپ بخورم و یک تاپ بزرگ میبینم ک اول پسر عمم میخواست کمک کنه سوار شم و بعد میبینم اون پسر عموی مرحوممه اول نمیشه سوار تاپ شم میرم و دوباره برمیگردم اول با زنعموم همراه میشم و بعد مادربزرگ مرحومم اما دلم نمیخواد باهاش همراه شم ازش جدا میشم و انگار سوار تاپ که میشم میرسم به مسجد خودم و خواهرمو داخل مسجد میبینم و روی زمین تیکه های شیرینی ریخته و من اونا رو برمیدارم میخورم و بنظرم خیلی خوشمزه میاد و بعد مراسم مسجد تموم میشه واز بلندگو اعلام میکنند جلوی در هدایایی هست هر چی دوس دارید انتخاب کنید و من کشمش سبز بر میدارم و خواهرم لواشک و دارم اون کفش لنگه ب لنگه ها رو میپوشم که پلاستیکم از دستم میفته و دوباره پیداش میکنم و میبینم داخلش علاوه بر کشمش نون هم هست ممنون میشم تعبیرشو بگید
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید به موفقیت برسید ولی دستتان کوتاه است و امکانات لازم را ندارید. می خواهید از خودتان در مقابل دشمنانتان محافظت کنید ولی امکانات و قدرت مالی تان کم است. می خواهید جاپایتان قرص باشد و جایگاه درستی در زندگی داشته باشید ولی از هر کسی یک نظر و ایده را گرفته اید و می خواهید به کار ببرید که کارهایتان با هم هماهنگ نیست. می خواهید راحت و آزاد و بی مسئولیت باشید و خیالتان راحت باشد ولی مردد هستید و نمی توانید درست تصمیم بگیرید. شما می خواهید زنده باشید و زندگی را دوست دارید اما احساس می کنید که شرایطتان اصلا خوب نیست . روح امواتتان شاد. شما به شادیهای کوچکی دلخوش کرده اید و به ثروت می رسید و مال حلال بدست می آورید اما خودتان احساس خستگی دارید. خداوند روزی شما را می رساند ولی شما خیلی ذهنتان خسته است. شاید از چیزی ناراحت بوده اید و خوابیده اید. برای دفع نگرانی ها و شر صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.
Golnesa : سلام. دیشب خواب دیدم دوستم که رفته چابهار برام کشمش سوغاتی آورده بود و من به یکی از دوستامون که پیشمون بود میگفتم کشمش خیلی خاصیت داره تو هم بخور ولی اون نخورد دوست نداشت. من خودم خوردم. حالت خوشه داشت ولی شکلش شبیه توت خشک بود. البته تو خواب میدونستم کشمشه. در ضمن من و دوستم مجرد هستیم.
فریبا هراتی
: سلام. دوست شما از اینکه هنوز ازدواج نکرده به شدت دچار استرس و نگرانیست و خیال می کند که دیگر ترو تازه و شاداب نیست و او همین نظر را راجع به شما هم دارد اما دوست ندارد که کسی به خودش اینگونه صبحت کند و او را پیر بداند. شما اما خردمند هستید و می دانید که بالاتر رفتن سن دلیل بر بدرد نخور بودن انسان نیست بلکه انسان مجربتر و عاقلتر می شود و گول هر کسی که سر راه او سبز شد و ادعای عاشقی کرد را نمی خورد! شما از شرایط تان بهترین بهره برداری را می کنید و دوستتان غصه اش را می خورد. تشکر از همراهیتون.
leaili jan : خواب دیدم با همکارم رفتم تهران برای کارهای اداری، کسی رو که دوست دارم تهرانه و الان رابطه مون خیلی رو به راه نیست بین من و همکارم راه میره، همش میترسیدم همکارم شک کنه و با خودمم میگفتم اصلا فکرشو میکردم تا قبل از عید بینمش؟ بعد همینطور که داشتیم تو خیابون راه میرفتیم دستشو باز کرد ده دوازده دونه کشمش دستش بود گفت یکیو انتخاب کن منم یکیو برداشتم، ازم گرفتش دو تا کشمش به هم چسبیده بود گفت این مال من بود حتما باید اینو انتخاب میکردی گفتم من از کجا میدونستم
فریبا هراتی
: سلام. کسی که دوستش دارید، به این فکر می کند که روابط اجتماعی خودش را با دیگران گسترش دهد و به خلوت و رابطه ی صمیمی با شما فکر نمی کند. او به شما نشان می دهد که به دستاوردهای بزرگی در زندگی رسیده و ابراز می کند که می خواهد از شما حمایت کند، ولی او منافع خودش را در نظر می گیرد و قلبا شما را دوست ندارد. به نفع شما نیست که ارتباط تان را با او ادامه دهید. شاید او فکر می کند که می تواند با کسی که جوانتر از شماست رابطه داشته باشد ( که البته کسی که صرفا سن را معیار انتخاب همسر برای خودش می داند، بسیار کم عقل و بی مغز است). تشکر از همراهیتون.
رز : سلام من دیشب خواب دیدم که تو یه راهی که دارم میرم درختایی هست که روشون مویزه همین طور که رد میشم مویز میچینم ومیخورم وقتی که پایین تر رسیدم انگار که من و دختر عموم و یه مرد دیگه که نمیدونم کسی بود که دوستش داشتم یا نه پیش یه دستفروش وایسادیم دختر عموم جارو خرید ولی خودش انگار کلاه داشت اون آقا هم یه جارو ودو کلاه صورتی برای من خرید که مث هم بودن یکی از کلاها رو پوشیدم خیلی بهم میومد و خوشکل شده بودم و اون آقا میگه باید همین رو بخری
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید به ثروت و نیرو و رفاه برسید ولی از جهتی فکر می کنید که زمان دارد می گذرد و هنوز به خواسته تان نرسیده اید. دختر عمویتان سعی می کند شرایطی فراهم کند که مشکلات زندگی اش از بین برود. او نقشه هایی در سر دارد که می خواهد عملی شان کند. شما هم تحولی مثبت در زندگی تان اتفاق می افتد که می توانید نگرانی هایتان را از بین ببرید و عشق و شادی و افکاری مثبت را به ذهنتان راه خواهید داد. تشکر از همراهیتون.
Shahrzad : باسلام.من در بیداری یک ماهه با نامزدم قهرم.خواب دیدم صمیمی ترین دوست نامزدم تو ماشینش کلی به من مویز(کشمش)که سیاه بود میده و من صورتم تپل و چشمام سبز مژه هام بلند و کلا صورتم خوشگل شده بود و یک شال صورتی هم سرم بود همینطور که به من مویز میداد و من ادا اصول درمیاوردم مثلا چشمامو درشت و لبامو غنچه میکردم و مویزارو میخوردم خیلی شاد بودم.احساس میکردم دوست نامزدم به من علاقه دارد.
فریبا هراتی
: سلام. دوست نامزدتان ممکن است به صورت منفی علیه شما کار کند. شما به ثروت می رسید یا او پول خرجتان می کند. شما به چیزها با طرز فکری حسودانه و یا مادیگرایانه و پولی عکس العمل نشان می دهید و می خواهید که بیشتر جلوه کنید. در فکرتان هست که عشق و رمانتیک به زندگی تان بیاید و به شما توجه شود و دورتان شلوغ باشد. می خواهید نشان دهید که درکتان بالاست و با هر کسی هم حرف نمی زنید یا زیاد حرف نمی زنید. به او اعتماد نکنید شاید دارد شما را امتحان می کند. تشکر از همراهیتون.
Hoshang : سلام شهره هستم
این خوابو دهم عید دیدم
وقتی بیدار شدم صبح شده بود و هوا روشن بود
با عده ای بودم چهار مرد و چهار زن بودیم از مردها فقط یکیشون آبدارچی اداره قبلیم بود چاق و قد کوتاه و کچل واز زنها هم یکیشون خانمی از همکارای سابقم که به زیبایی و شیکی معروف و اما خیلی مغرور و با ارتباطات اجتماعی پایین. ما زنها لباسی بلند با روسریهای بلند و کاملا سفید تنمون‌بود طوری که انگار باد کمی می وزید و انداممون کمی مشخص بود و به صف ایستاده بودیم. انگار هرکدوم‌باید با یه آقا هم اتاق میشدیم من دوست داشتم با مردی که از همه زیباتر و‌شیکتر بود هم اتاق شوم.مردها حق انتخاب داشتن و آن ابدارچی مرا انتخاب کرد و وقتی متوجه شدم با او باید هم اتاق شوم خیلی عصبی و ناراحت شدم به سمت اتاق میروم بدترین اتاق نصیبمان شد نزدیک پله و شوفاژخانه البته حصاری از شیشه اطراف پله داشت و اصلا سروصدا و گرمای شوفاژخانه وارد اتاق نمیشد اتاق قشنگی نبود مرد در راه پله را باز کرده بود و گرمای زیادی فضا را گرفته بود و دعوایش کردم و در را بستم تا دیگه گرما و سروصدا نیاد، من به آن مرد می گویم برای خودم مواد خوراکی آوردم و می شینم و شروع می کنم به خوردن مویز و کشمشهایی که تو نایلون داشتم و او گفت سیگاری است و مشروب می خورد و من با اکراه به او نگریستم . بیدار شدم و مجدد خوابیدم و در ادامه احساس کردم در رختخواب دارم کمی ادرار می کنم که از خواب برخاستم
فریبا هراتی
: سلام. شما در مورد کارتان سعی می کنید درست رفتارکنید و صلح طلب باشید ولی کاری به شما واگذار می شود که احساس می کنید تحت فشار عصبی قرار می گیرید و مجبور خواهید بود رفتارتان را کمی اصلاح کنید. از استرس و عصبانیت و غصه خوردن و یا الکی خوش بودن هم باید دست بردارید. باید سعی کنید با نیروهای منفی که در محیط کاریتان با آن مواجه می شوید مقابله کنید ولی مطمئن باشید که مشکلی برایتان پیش نمی آید. تشکر از همراهیتون.