تعبیر خواب گِل
اگر کسی در خواب مشاهده کرد خانه اش را با گل تعمیر و گل اندود می کرد، به غم و اندوه دچار می شود. گل قرمز نشانه لهو و لعب است و گل سیاه نشانه غم. اگر کسی در میان گل فرو رفت، به بلا و مصیبت دچار می شود. گِل در خواب هر قدر چسبناک تر و غلیظ تر باشد، ابتلا به گرفتاری و غم و رنج بیشتر است. کمترین ناراحتی آب گِل آلود یا گِل رقیق و سیال است که اوقات تلخی ساده تعبیر می شود.
امام صادق (ع) می فرماید: اگر ببیند که از میان گل برآمد و خود را بشست، دلیل که از غم برهد.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر ببیند که گل خورد، دلیل که مال بر عیال هزینه کند. اگرببیند که خانه خود را به گل اندود کرد، دلیل غم است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
a.sh : سلام یک جای ناشناخته مربوط به کار شوهرم بودم شوهرم درون حوضچه بزرگی رفته بود اول نفهمیدم چی داخلش بود وقتی تو حوضچه فرو رفت کارش و انجام بده ناپدید شد روی حوضچه کامل ازگل وشل پوشیده شدسطح مدام بالاو پایین میشد.کم کم سطح و صاف کردواز زیرشل خواست بیاد بالا یه دستش و دراز کرد به لبه حوضچه نمیتونست پسرم و که کلا تو خواب فقط حسش میکردم ویه لحظه دستش و دیدم صدا زدم وبا هم کشیدیمش بیرون که دیدم دور حوضچه نفت هم هست از اونجا دور شدیم اون منطقه بیابانی بود از دور دیدم همون حوضچه،ساختمانی کنارش هست ودورش آتیش گرفته عده ای به سمتش میدون ما هم برگشتیم سمتش که طول راه مسیر سخت بود شوهرم آتیش وخاموش کرد به اونجا که نگاه میکردم سردی و غمگینی زیادی و حس کردم تمام وجودم و گرفته بود گفتم زیادی دستکاریش کردی انگار میخواستم کمی شعله و گرمی اونجا باشه
فریبا هراتی
: سلام. همسر شما تلاش می کند که شرایطی فراهم کند تا به رفاه و ثروت زیاد برسد ولی دست به کاری می زدندکه برایش دردسر بسیار زیادی به همراه می آورد. سختی ها و افکار منفی شدیدی او را درگیر می کند و مال و ثروتی که همسرتان به دنبالش است هم حلال نیست. شما به همسرتان کمک می کنید که درست فکر کند و از این کار دست برداشته و فکر خانواده تان باشد. شما شاید احساس می کنید که تنها هستید و کسی به شما کمک نمی کند و از شما حمایت نمی کند. اما وقتی که خوب به این ماجرا نگاه می کنید متوجه می شوید که کاری که همسرتان به آن مشغول بود، سرتاسر شر و سختی و تنشهای عصبی و مشکلاتی بود که باعث ناراحتی او می شد. همسر شما تلاش می کند که این استرسها را از بین برده و به شرایط آرامش ببخشد. اما به هر جهت این کار، موفقیت آمیز نیست و شاید خوابتان هشداری به همسرتان است که از فکر انجام آن کار بیرون بیاید. تشکر از همراهیتون.
Alieh : سلام، مرسی از تعابیر عالی تون.
دیشب خواب دیدم که عمه ام میخاد در و پنجره های خونه اش رو رنگ کنه و از من میخاد که با گِل و لای در و پنجره ها رو بشورم و سمباده بکشم. من هم تشت ها رو پر از خاک میکنم و گل درست میکنم و می پاشونم رو در حیاط. و چند قطره ای هم روی خودم میپاشه و بعد منو میفرستند مشهد تا برم خونه پدر شوهرم و با شوهرم آشتی کنم! (دوسال هست طلاق گرفتم و بی خبرم ازشون). جلوی در خونه پدرشوهرم زمین نشست کرده و یه عالمه کشاورزی کردن (شبیه شالیزار) و همه زمینش گِلی بود! با آسانسور خیلی تنگ و فشرده میرم طبقه 14 و متوجه میشم پدر شوهرم بعد از طلاق من، خونه اش رو عوض کرده و اومده طبقه 3. برمیگردم طبقه 3 و میرم خونشون و از من استقبال گرمی میکنن و میرم اتاق همسرم و میبینم برادر شوهرم نماز می خونه و کنار شوهرم دراز میکشم و دست می کشم لای موهاش و برام تعریف میکنه که "دلش برام تنگ شده و چقدر زندگی بهش سخت گذشته تو این دو سال" انگار منو به اجبار آوردن تو اون خونه و همش دنبال راه فرار میگردم! قایمکی میرم دستشویی و به همسرم جدیدم پیام میدم"هستی خونه تا بیام پیشت؟"
و بعد به بهانه جا گذاشتن کلید هام از پدرشوهر و مادرشوهرم خداحافظی می کنم و مادر شوهرم بهم میگه " ببین خونه من تمیزه و آشغال نداره، جایی نگی که خونه ام کثیف بود" و من میام و سوار یه اسنپ میشم با پلاک 115ن11 و منو میبره یه خرابه بیرون شهر که قصد دارن من و چند نفر دیگه رو با چاقو میوه خوری بکشند و ما از خودمون دفاع میکنیم و اونا رو می کشیم و فرار می کنیم و بر میگردیم داخل شهر و میرم خونه شوهر جدیدم!
ببخشید خیلی طولانی شد. من از شدت خستگی دیشب از ساعت 5 بعد از ظهر خوابم برده و تا 7 صبح خواب بودم!!!
فریبا هراتی
: سلام. استدعا می کنم. عمه ی شما می خواهد حقیقتی را مخفی کند و شما از دست او عصبانی می شوید و موقعیتی درهم برهم و چسبنده وجود دارد که شما را درگیر آن می کنند. شهرت شما کمی خدشه دار شده و زیر سوال می رود. به شما خواهند گفت که همان همسر سابقتان بدرد شما می خورد و لیاقت شما در آن حد است. زندگی همسر سابقتان هم با مشکلات بسیاری توام است و شرایط او منفی شده است. اگر در واقعیت طبقه 14 نبوده اند( باید همیشه بگویید کجای خوابتان واقعیت است کجایش رویا)آنان افراطی رفتار کرده اند و حالا افت مالی یا روحی کرده اند و روح و جسم و ذهنشان با ناراحتی همراه است. برادر شوهرتان سعی می کند که رفتار و زندگی خوبی داشته باشد. شما دوست دارید از افکار همسرتان با خبر شوید و او هم از لحاظ روحی ضعیف تر شده و واقعا دلتنگ شماست. اما شما تلاش می کنید که هرگز به آنان نزدیک نشوید و می خواهید نگرانیهای مربوط به گذشته تان را هم فراموش کنید. اگر در واقعیت شوهر دارید، از او راضی هستید در غیر اینصورت دوست دارید ازدواج مجددی داشته باشید و مجبور نباشید در گذشته زندگی کنید. کسی می خواهد با شما توافق کند که شما به پول آسان برسید ولی نباید حرفشان را باور کنید چون قصد دارند سرتان را کلاه بگذارند. استدعا میکنم. تشکر از همراهیتون.
Fateme : سلام خانم هراتی جان. خواب دیدم دریک خیابان راه میرم وحاشیه خیابان فروشندهای مختلف انواع بستنی‌ها رو می‌فروختند بعد من مسیرمو از پیاده رو کج کردم وداشتم میرفتم به سمت خیابان که دیدم زمین گلی هست من پامو گذاشتم داخل گلها اول سفت بود ولی قدم بعد رفتم داخل و قدم بعدی تا گردن داخل گل خیلی غلیظی شدم بعد دیدم یک نیسان آبی داره عقب میاد و اونم داخل گل گیر کرد و چپ شد و نزدیک بود من زیرش له بشم ولی من خودمو به سرعت کشیدم بیرون و رفتم به سمت خونه .یک خانم منو دید و گفت اینجوری خونه نرو خیلی بده ولی من رفتم تو خونه و داخل حمام چادرم رو که پر از گل بود درآوردم یک تیشرت سفید هم تنم بود که اونم کمی گلی شده بود و اونم انداختم تو حمام که بشورم
فریبا هراتی
: سلام. در مسیر زندگیتان، شما شاهد اتفاقاتی خواهید بود که باید سعی کنید خونسرد باشید و آرامشتان را حفظ کنید. مشکلات زیادی در راه هستند که اگر بخواهید در آنها دخیل شوید، برایتان دردسرهای زیادی بوجود خواهد آمد و بار سنگینی ممکن است به دوشتان تحمیل شود که ناحق است و شما را ممکن است متهم به کاری بکنند که نکرده اید!! شما سعی می کنید که علیرغم همه ی سختیها ایده های خودتان را عملی کنید. شخصیتی با کرامت دارید. مشکلاتتان را خواهید شست و شروعی تازه خواهید داشت. تشکر از همراهیتون
حدیث : سلام خانم هراتی عزیز امروز صبح خواب دیدم دوست صمیمی شوهرم که دوسال پیش فوت کردن دوباره زنده شدن ومن ازاین بابت بسیار خوشحال بودم ایشون کنار من نشستن و پیشانیشون را به پیشانی من چسباندند و در حالی که لایه ای از گِل خشک روی صورتشون بود به حالت معاشقه صورتشون را به صورت من میمالیدن و درد دل میکردن ومن میدیدم که گلهای خشک صورتشون در اثر تماس با صورت من ریخته به ایشون گفتم مهدی آقا بد نیست مردم دارن میبینن که چکار میکنی گفتن همه مردم میدونن که تو چقدر ماهی! بعد گفتم فاطمه خانم(همسرشون)تو این مدت که نبودید خیلی سختی کشید و شروع کردم به گریه و او سختیهای خانمش را تایید میکرد (در کل خوشحال بودن)ممنون از تعبیرهای خوب ودقیقتون
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. او روحش در کالبد روح در کنار شما در تعامل است و فقط حضور فیزیکی خودش را در دنیا از دست داده است. او کاملا شما را درک می کند و از دل شما با خبر است و به خاطر مشکلات شما غصه می خورد. عمر شما طولانیست و این آقا می خواهد که شما که قلبتان پاک است برای آرامش او هم دعا کنید. شما می توانید نگرانیهای او را از بین ببرید. شما خیلی مهربان هستید. همسر او هم البته برایش دعا می کند ولی دعای شما در حق او مستجاب می شود. تشکر از همراهیتون
Maryam : سلام دیشب خواب دیدم باهمسرم وبچه هام توی یه خونه قدیمی هستیم انگار ویلای شمالمون بودبعضی وقتاهم خیال میکردم نه همین خونه دائمی خودمونه میدیدم کف زمین به جای سرامیک ازگل ساخته شده وفرش های ابریشم ماهم روی همون سطح گلی هستش بعصی جاها هم انگار یه کم آب ریخته وگل ها خیس خوردن من همش نگران فرشها هستم که خراب نشن بعد هم تشک پهن میکنیم که بخوابیم وکلا خیلی من ناراحت بودم از این وضع وبه همسرم گفتم بهتره کف خونه رو سرامیک کنیم پسرم گفت نه اینجوری قشنگتره مادرم که فوت شده هم پیش ما بود وبرام یه پارچ وسه تا پیاله گلی کادو آورده بود بعد خواهر شوهرم اومد دیدنمون اونم با خودش عین همون پارچ ولی بادوتاپیاله کادو آورد برامون ومیگفت اینارو مادرشوهرش براش کادو آورده اونم آورده بود واسه من ومیگفت بیا با اونایی که مامانت آورده عوض کنیم ممنون از زحمات شما.
فریبا هراتی
: سلام. شما و همسرتان نگران مشکلات و مسائلی هستید که زمینه ی زندگی تان را درگیر خودشان کرده اند و نگران هستید که رفاه و امنیت شما با این مشکلات، از بین برود. شما می خواهید جایگاه قرص و محکمی در رابطه با این نگرانی ها داشته باشید ولی نمی توانید به این سختی ها فکر نکنید. شاید فقر و مسائل احساسی ناراحت کننده ای ذهنتان را درگیر خودشان کنند. روح مادرتان شاد او از زندگی و نگرانی ها و ترسهای شما با خبر است و برایتان غصه می خورد. او می خواهد به شما بگوید که باید انعطاف پذیر باشید، درست فکر کنید و برای آینده تان برنامه ریزی کنید چون همه چیز کم کم خوب خواهد شد. شرایط شما از خواهر شوهرتان بهتر است و مشکلات کمتری نسبت به او دارید و او حسرت شما را می خورد. تشکر از همراهیتون.
رعنا : خدا قوت عزیزم. پریشب خواب دیدم که داشتم می رفتم منزل کسی و به عنوان کادو می خواستم گیاه بامبو بخرم. (در واقعیت هیچ وقت چنین هدیه ای نمی گیرم). بامبوها آنگونه که باید، بلند نبودند و یکیشون شکوفه داده بود: گل های خوشگلِ قرمز رنگ. نگاه می کردم و لذت می بردم. حس می کنم گل فروشی داخل یه زیرزمین بزرگ بود که به جز گل، چیزهای دیگری هم داشت. روزتون زیبا
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما می خواهید از کسی حمایت و پشتیبانی کنید. این شخص شاید خیلی از نظر اجتماعی یا مالی متمول و قوی نباشد ولی روحی سرشار از صداقت دارد، قابل اعتماد است، قدرت و انعطاف پذیری در روح و رفتارش وجود دارد و عاشق شماست. ( احتمالا کنایه ی خواب به همسرتان است چون همسر شما چنین شخصیتی دارد). او قادر است از موانع و ناامیدهای زندگی ، خیلی راحت به حالت عادی برگردد، عادل است و روابطش را با شما تقویت می کند. او می خواهد با شما عادلانه تر رفتار کند و خیلی خصلت های خوب دیگری هم دارد. تشکر از همراهیتون
مرضیه دانی : سلام دو هفته پیش خواب دیدم با ماشینم در حالیکه مادرم و دو تا از خواهر هام تو ماشین بودیم افتاده بودیم تو یک جای دره مانند که گل بود مادرم و دو تا خواهرام بیرون اومدن من موندم که یکی دیگه از خواهرهام که خواهر بزرگمه یک طناب انداخت من رو کشید بالا .متشکرم
فریبا هراتی
: سلام. شما در مسیر زندگی تان سعی می کنید که کنترل اوضاع را بدست بگیرید و مادر و خواهرتان هم از شما تبعیت می کنند. اما شما مرتکب اشتباه و خطایی می شوید که برایتان دردسرهای زیادی درست می شود. خواهر بزرگ شما حامی شماست و شما را از سختی ها بیرون خواهد کشید پس به نصایح و راهنمایی های او گوش کنید. برای دفع شر صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.
روز : سلام،حدودای ساعت ۷ونیم امروز بادیدن این خواب پریدم،خواب دیدم توی یه عروسی هستیم (ولایت پدریم،دهات)که نمیدونم عروس وداماد چه شخصی هست و بجای رقص وشادی در حال دزدی بودیم قطعه ای از طلا بود که مار کوچکی بهش چسبیده بود ،مار روفراری میدادیم وطلا رومال خود میکردیم که در آخرمشخص شد که هنگام خداحافظی آدمو میگردن ومن از ترس رسوایی توی مسیر خدا حافظی پرتشون کردم،بعداز خداحافظی دیدم که داماد در جایی از همون روستا که یک زیارت گاه توقف کردوگفت عروسم اینجاست (عروس خواهر بزرگتر ازمن بود که مقداری سوختگی بچگی داره یه بار ازدواج ناموفق داشته و برای دومین بار یه ازدواج پنهانی داره که بغییر از من خانواده اطلاعی ندارن،ضمنآ اون مکان ومن میشناسم اونجا یه مکان زیارتی ومقدس برامون )،خواهر من لباس عروس واینا به تن نداشت لباسای معمولی تنش بود ومنتظر داماد بودومشغول ساختن خانه با کاه گل بودوداماد هم خیلی زود مشغول ساختن شد،خواهر داماد ناراحت بود میگفت عروس سینه هاش هم حتی یه اندازه نیست چرا اینو گرفتی ،درنهایت اونا قراربود توی امامزاده زندگی کنن یه ساختمان بزرگ با کاه وگل مشغول درست کردنش بودن که روز بعد عروسی منم رفتم کمکشون ،مشغول ساختن بودیم که من از خواب پریدم (داما خواب رو من نمیشناختم، مدتی میشه که خواهرم میگه معده درد دارم ودیشب رفته دکتر بهش گفته امروز برود اندسکوپی بدهد ومن حالا خیلی خیلی نگرانش هستم ،من چیکار کنم اگر خدایی ناکرده بلایی هست ؟رفع بلا کنم؟)
فریبا هراتی
: سلام. شما نگران خواهرتان هستید و دلتان برای او می سوزد. او احساس محرومیت می کند و شما سعی می کنید که پنهانی به او کمک کنید تا احساس ارزشمند بودن کند و یا حالش خوب باشد ولی نمی خواهید که کسی از این حمایت شما نسبت به خواهرتان با خبر باشد. شوهر خواهرتان او را دوست دارد و خواهرتان هم در ظاهر سعی می کند که عادی رفتار کند و از اینکه با همسرش پنهانی رابطه دارد، کسی را با خبر نکند. اما بشدت از این شرایط غصه می خورد و احساس بدبختی می کند. شوهر او از اینکه خواهرتان نمی تواند آنطور که شوهرش دوست دارد از او حمایت کند و یا با او مهربانی کند، و رابطه ی زناشویی متعادلی ندارند، ناراحت است. شاید رابطه ی آنان دارد خراب می شود و یا دعوایشان می شود. معده درد خواهرتان احتمالا به خاطر این است که اعصابش ناراحت است و چون حرفش را با کسی نمی زند، عصبی شده و اسید معده اش زیاد ترشح می کند. برای سلامتی او صدقه بدهید. اما عروسی او به معنی نگرانی او از رابطه ی نامتعادلش با همسرش است. تشکر از همراهیتون.
سادات خانوم : سلام درواقعیت همسرم دوتا زن داره من اولی هستم خواب دیدم زن دوم اومد که با همسرم رابطه برقرار کنه کنار تخت من دوتا شیر داشت یه بطریشو برد تو اتاق حین رابطه صداش میومد میگفت گل نریز با خودم گفتم چطور گل میریزه؟ بعد منو شوهرم می‌خواستیم بریم جایی با خودم یه نایلون بستنی بردم تو دست شوهرم شیر بود یهو انگار یه موجودی از دهنش گل میپاشید رومون منم گفتم این شیر میبینه گل میپاشه بازم پاشید واومد دنبالمون منم گفتم این بستنی رو میخواد تند تند یه مقدارشو خوردم بقیشو ریختم دور خیلی ترسیده بودم بعد گفتم همینه تو اتاق رو زن دوم گل میپاشیده. اگه ممکنه برا یه دونه خوابم گزینه بذارید ممنون گل ولای منظورمه.
فریبا هراتی
: سلام تعبیر خوابتان این است که همسر دوم شوهرتان، می خواهد مثل شما یاد بگیرد که با مهربانی و آرامش و دلسوزی با همسرتان رفتار کند. اما شوهر شما بداخلاق است و با بیان الفاظ زشت و یا رفتارهای نامتعارف هووی شما را ناراحت می کند. شما سعی می کنید که جوری رفتار کنید که خونسرد و آرام به نظر برسید و عصبانی نشوید ولی همسرتان تند صحبت می کند و هر قدر هم که به او محبت می کنید فایده ای ندارد. تشکر از همراهیتون.
Tamanna : سلام خسته نباشید، من خواب دیدم تو یه کوچه خاکی هستم که حالت قدیمی و قشنگ داشت با کلی در که نزدیک هم بودن تو خواب فکر میکردم تو اون کوچه زندگی میکردم داشتم قدم میزدم دم در هر خونه چندتا دسته گل و سبد گل بود به یه خونه رسیدم رو یکی از سبدا که بزرگم نبود یه کارت پستال بزرگ داشت که عکس یه خانم کوچیک چاپ شده بود اون خانم قیافه معمولی ای داشت نمیدونم کسی بهم گفت یا به نظرم اومد این خانم فوت کرده بود بعد آقایی که عاشق این خانم بود اومده بود تو این خونه خاستگاری اونم با چنین گل و کارت پستالی اهالی خونه هم ناراحت شدن گل رو گذاشتن دم در، یه سری نوشته روش بود که خط زدم یه چیز دیگه نوشتم که یادم نمیاد اما اون لحظه احساس کردم مشکلشون حل شد، تمام مدتم تو فکردم این میگذشت که این خانم خیلی معمولیه چی داشت که این آقا در این حد عاشقش بوده.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما به گذشته ها و زمانهایی که مردم با شرایط سخت و بغرنج و با محدودیت هایی مواجه بوده اند، فکر می کنید. به زمانهایی که مردم دلهایشان به هم نزدیک بود و هر چند که مشکلات زیادی در زندگی داشتند، ولی همه با هم مهربان بودند و به هم خوبی می کردند. شما به این فکر می کنید که در چنین شرایطی، عشق ها واقعی بوده و به خاطر قیافه و فرم بدن، آدمها عاشق هم نمی شدند. دلها پاک بوده و با صحبت و نصایح ساده، مردم مشکلاتشان را حل می کردند و ناراحتی ها را از دل هم بیرون می آوردند. در زندگی واقعی یا به این مسائل فکر می کنید و یا کسی را می شناسید که به اینصورت زندگی کرده و شما به او کمک کرده اید. ذهن شما نسبت به گذشتگان بازتر و اجتماعی تر است و اگر در گذشته زندگی می کردید شاید مشکلات کمتری داشتید. تشکر از همراهیتون