کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب گندم

گندم خیر و برکت و معیشت است. اگر کسی در خواب در حال درو کردن خوشه های گندم رسیده بود، حاصل کارش سود فراوان به او خواهد رساند ولی اگر گندم را خرمن کرده بود، مال فراوان بدست خواهد آورد. اگر گندم را در محلی مخفی می کرد، آدمی خسیس و حریص است. اگر به کسی از گندمها انفاق کرد، نعمتش زیاد می شود و اگر امتناع از انفاق کرد، آن گندمها برای او سودی نخواهد داشت.

اگر ببینید مشتی یا مقداری گندم در جیب دارید، جیب و کیسه شما برکت می یابد و پر پول می شود. اگر در خواب ببینید نان گندم می خورید، گرفتار تنگی معاش می شوید و چنانچه ببینید سنبله گندم را می جوید و تف می کنید، گرفتار فقر و تنگدستی خواهید شد و از نظر تامین معاش به شدت در مضیقه می افتید.

    امام صادق (ع) می فرماید: دیدن گندم در خواب سه وجه است:
  1. معزولی،
  2. تصرف،
  3. غربتی.

محمد ابن سیرین می گوید: دیدن گندم، دلیل بر روزی حلال است که به رنج به دست آید. اگر دید گندم پخته می خورد، دلیل که غمگین شود. اگر دید شکم او تا دهان پر از گندم خشک است، دلیل هلاک او خواهد بود.

ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند خوشه های گندم می خورد، دلیل قحط است. اگر ببیند گندم کاشت، دلیل که گندم در آن دیار ارزان شود.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

50 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

محمد

محمد : سلام.خواب دیدم بهمراه مادرم و دخترم به یک کشتزار میریم که قسمتی گندم کاشته بودند و من با داس چند خوشه گندم میبرم و بعدش سراغ بوته های بادمجون میرم و کلی بادمجون میچینم که اندازه بعضی هاشون خیلی خیلی بزرگ بود و اندازه هندوانه بودند.ممنون از شما

پاسخ
لینک۲ تیر ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۴۴:۲۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شاید شما ثروت زیادی نداشته باشید ولی از جایی که در زندگی تان قرار دارید، راضی هستید. زندگی شما سرشار از وفاداری، عشق و شور و از خود گذشتگی است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲ تیر ۱۴۰۰ ساعت ۲۲:۲۶:۲۸
Sara

Sara : سلام خدمت خانوم هراتی عزیز،شب دوشنبه خواب دیدم که شمال کنار تعداد زیادی از اقوام که در شمال زندگی میکنن بودم دیدم یک عالمه خوشه های گندم که درو شده بود درست یادم نمیاد داخل یه خونه بود رنگ زرد مایل به قهوه ای وطلاییشو خوب یادمه که روی هم جمع بود ومن داشتم گندم ها رو دسته میکردم دسته های کوچیک وبزرگ یک نفر گفت تو نمیتونی اینکارو انجام بدی ولی من کارمو انجام میدادم،احساس میکنم یکی از دسته ها یه مقدار خیس بود یا نمیدونم یه مقدار با بقیه ی دسته هایی که درست کرده بودم فرق میکرد وکوچکتر بود خوابو کامل یادم نمیاد ممنون میشم تعبیرش کنید

پاسخ
لینک۲۸ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۲۶:۴۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما تلاش می کنید که در زندگی تان به موفقیت دست پیدا کنید و به رفاه و ثروت برسید و در اینکار هم موفق خواهید شد. شاید گاهی میزان درامدتان نسبت به قبل کمتر شود ولی این باعث نمی شود که شما از تلاش برای رسیدن به ثروت و پس انداز سرمایه تان دست بردارید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۵۶:۳۳
Saeed

Saeed : سلام
جمعه بعد از نماز صب دیدم لای انگشتای پام انگار چیزی درومده اول فک کردم زگیله بعد که رشدش زیاد شد دیدم گندم هست رشدش زیاد و زیادتر شد خوشه بعدش خرمن اونقدر رشد کرد به آسمان رسید خیلی زیاد

پاسخ
لینک۱۱ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۱۰:۰۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما در ابتدا فکر می کند که راهی که در زندگی پیش گرفته اید و مسیر زندگی تان برایتان مشکل آفرین است و به جایی نمی رسید و یا برای پیشروی در مورد یک تصمیم نگران هستید و فکر می کنید که پیشرفت مطلوبی به دست نمی آورید. ولی فکرتان اشتباه است. فرصت ها و درهای زیادی به روی شما باز می شود و در راه رسیدن به اهدافتان موفق خواهید شد. شما به ثروت بسیار کلانی خواهید رسید که می توانید آرزوهایتان را با آن عملی کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۱ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۰۵:۳۰
Farkhondeh

Farkhondeh : با عرض سلام خدمت شما دوست گرامی . شبی خواب دیدم یک خانم خیلی درشت هیکل من رو به یک مطبخ قدیمی دعوت کرده بود. دیگی رو روی اجاق شومینه ای قدیمی گذاشته بود که با هیزم گرم میشد. به من اشاره کرد که بیام جلو و نگاه کنم, اون دستش رو به پشت یک گونی بزرگ میبرد و خوشه های گندم رسیده و زرد رنگ که با ریشه جدا شده بودند رو به بالای سر دیگ در حال جوش میبرد و فشار میداد اونوقت تبدیل به برنج سفید رنگ میشدن و درون دیگ میریخت .به من میگفت خوب نگاه کن و این کار رو چند مرتبه تکرار کرد.من هم خیلی تعجب کردم .از تعبیر خوبتون ممنون میشم

پاسخ
لینک۲۶ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۴۸:۴۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خوابتان به شما می گوید که باید مانند مردم گذشته اصالت داشته باشید و با احساس کامل و سخاوت تمام، با جان و دل از آنچه که دارید و از ثروتتان در راه خدای بزرگ انفاق کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۶ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۲۳:۳۵:۱۸
 Reyhan

Reyhan : سلام خانم هراتی عزیز انشالله که حالتون خوب باشه چند روز پیش که بهتون پیام دادم حالتون خوب نبود بلا دور باشه ان شالله دعا می کنم همیشه در صحت و سلامت باشید خیلی دلم براتون تنگ شده نمیدونم چرا،من اصلا شما را ندیدم ولی خیلی دلتنگتون هستم عشق و علاقه عجیبی بهتون دارم خیلی دوستون دارم مراقب خودتون باشید هر جا هستید در پناه حق باشید ان شاالله. امروز صبح خواب دیدم توی یک مسیری دارم راه میرم انگار جاده شنی سفید رنگی بود که به ساحل و دریا ختم میشد در مسیر تپه و جنگل و درختان زیبایی بود روی تپه ها پر از گندم ها با خوشه های درشت بود که رسیده بودند و آماده درو بودند من یکی از خوشه ها را چیدم بعد به ذهنم رسید ممکنه صاحبش راضی نباشه میخواستم بندازم دور گفتم من خود چیدم بیا حداقل دونه هاشو باز کن و ببین دونهاش رو باز کردم داخل هر دونه دونه های زیاد دیگری بود که تو دلم گفتم پس وقتی میگن از هر خوشه 7یا700 خوشه دیگه به وجود میاد منظور اینه بعد گذاشتم دهنم دونه ی نرمی بود طعمش کمی شبیه شیر بود. هوا خیلی عالی بود انگار نور هفت رنگ بود نوری از سبز و آبی و طلایی رنگ ها چشم‌نواز بودند نمی دونم کجا بود ولی حس خیلی خوبی به اونجاداشتم بعد یه نوشیدنی شیرین دستم بود خیلی خوش طعم بود وقتی خوردم روحم تازه شد.(خانم هراتی عزیز یه سوال برام پیش اومده تو بعضی از خوابهام وقتی موضوعی رو میبینم تو خواب اشاره میکنم اهان این همونه که شنیده بودم پس منظور اینه این مطالبی که متوجه میشم جریانشون چیه جدیدا زیاد برام پیش مییاد)ممنون میشم تعبیرشو بهم بگید

پاسخ
لینک۲۹ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۰۲:۴۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر عزیزم. شما خیلی محبت دارید خانم مهربان. منم شما رو دوست دارم. همینطور شما. شما در زندگی تان به آرامش روحی و خیال راحت خواهید رسید. زندگی شما پاک و عاری از گناه است و به سبب کارهای خیری که انجام می دهید روزیتان زیاد خواهد شد. چشم انداز مثبتی از موفقیت و کار خیر در زندگی تان مشاهده خواهید کرد. بعضی از خوابها صرفا الهاماتی هستند که در آینده به وقوع می پیوندند و تا در آن شرایط خاص قرار نگیرید، نمی توانید دقیق متوجه شوید که موضوع اصلی خوابتان چه پیامی برایتان داشته است. شکر از دعای خیر و همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۹ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۹:۵۲:۲۳
mEHROU

mEHROU : سلام خانم هراتی نماز و روزه هاتون مقبول درگاه حق، خواب دیدم دختری که درگذشته با من دوست بود و دیگه رفته با خواهرش آمده به شهر ما و می خواد در بازار مغازه ایی باز کنه (بافت قدیم بازار) اون و خواهرش کمی وسایل کمی با خودشان به همراه دارند تو وسایل دختر یک قفس خالی بود که زیرقفس رو یک پارچه مشکی کشیده شده بود ( در واقعیت هم اون دختر قناری و قفس داشت ، قناری در گذشته مرده و فقط قفس اش رو نگه داشته) من از دور آنها را می دیدم. صحبت های آنها را شنیدم که گفتند باید کبوتر و یا قناری بگیرند و به آنها دانه بدهند و رفتم تا من را نبینند. بعد دیدم من در خانه ی قدیمی مادربزرگم هستم آنها هم در دوردست بودند. من با خودم گفتم باز باید به کبوترها دانه بدهم تا او راه را بفهمد که نیاز به خرید چیزی نیست و ببیند (تو واقعیت هم هر روز برای کبوترها دانه می گذارم برای نیت های خیر،خوشنودی خدا، ظهور منجی، شادی اموات، به نیت چهارده معصوم تا رفع گرفتاری و سلامت و برکت مردمان و تمام ذرات و ...) داشتم دانه می ریختم یکی دو کبوتر آمدند نزدیکم نشستند آن دختر هم ناگهانی آمد کنارم باخوشحالی گفت تو کبوترها رو اهلی کردی با دانه دادن به آنها؟ گفتم آره از وقتی رفتی برای آنها دانه می ریزم و اهلی هستن (ینی محبت رو فهمیدن و میان می نشینند سریع) رفتیم بالای سقف تا کبوترهای بیشتری رو بهش نشون بدم و با خودم گندم داشتم تا به کبوترها و پرنده ها بدهم (خانه ی مادربزرگم تو واقعیت قدیمی و کاه گلی هست تو خواب هم همین طور بود)از آنجا گذشتیم دوباره راه رفتیم در حیات به هم نزدیک شدیم داشتیم از کنار دیواری رد می شدیم که گوشه صورت اش کمی ساییده شد به دیوار و یک قطره مایع سفید شفاف و بلوری آمد و من ناراحت شدم و گفتم ببخشید که خراشیده شد صورت ات چون نزدیک شدیم یهو و بهم خوردیم ولی اون خوشحال بود و گفت چیزی نیست بعد پرده ی حجره ایی رو کنار زدیم و وارد اتاقی شدیم آنجا مثل مکتب قرآن یا مکتب خانه بود و من رفت روی پشتی مکتب خانه و جلوی چهارپایه مطالعه ام که، سَر جمع بود و رو به همه نشستم تا کارهام رو انجام بدهم بعضی برادرها هم آنجا بودند آن دختر روی کاغذی نوشت من را دوست داره و مطالبی از این دست و رفت تا کارهام را انجام بدم و خوشحال بود و بعد من از خواب بیدار شدم.

پاسخ
لینک۴ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۵۳:۰۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. زمان خواب شما در تعبیر مهم است که ذکر نکرده اید. اگر روزهای ششم و هفتم و هشتم و نهم خوابتان را دیده باشید، به احتمال قوی خوابتان راست است و اگر دهم و یازدهم و دوازدهم دیده باشید، به احتمال قوی تعبیر با تاخیر همراه خواهد بود. اما به هر جهت تعبیر خوابتان این است که این خانم و خواهرش می خواهند زندگی شان را عوض کنند و چشم انداز تازه ای در زندگی شان بوجود بیاورند. آنها به ازدواج فکر می کنند و خاطره ی این خانم از جدایی برایش خوشایند نیست. شما خردمندانه و با احساس فکر می کنید و دوباره به این فکر می کنید که عشق و شادی را به زندگی تان آورده و او را رام خودتان کنید. درک شما بالاست و او هم از اینکه شما اصرار زیاده از حد نکردید و به او زمان دادید که فکر کند، حالا احتمالا به شما بیشتر فکر کرده و می خواهد به شما نزدیکتر باشد. او کمی عبرت گرفته و متنبه شده. او می خواهد به ذهن شما راه پیدا کند و وقتی با او تعامل بیشتری داشته باشد او به احتمال قوی متوجه می شود که می خواهد شروعی تازه با شما داشته باشد و شما را دوست دارد. تشکراز همراهیتون.

پاسخ
لینک۴ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۸:۱۴:۳۶
Negar

Negar : سلام عزیزم


حالا این همکارام نمیدونم متوجه کارشون شدن یا باز میخوان منو درگیر مسایل حاشیه ای کنن به طرق مختلف هی میان میپرسن ناراحت ...
خواب دیدم ۵ش صبح بود اومدم برم سمت دفتر مدیرم که دیدم همین چندنفر(مدیرم و چندنفر دیگه) دارن باهم از بیرون میان دم در اتاقش منو دید دستمو گرفت گفت بیا باهم صبحونه بخوریم(انگار که مجبور شده باشه چاره ای نداشت بد موقع سر قرارشون رسیده بودم) رفتیم تو اتاقش رو یه میز انگار سفره انداخته باشن من نیمرو خوردم کنارش یه لیموترش از وسط نصف شده هم بود نیمروش چرپ بود و بعد از تموم شدن یکی از نصفه لیمو ترش ها رو خوردم لیموش تازه بود و پالپش کامل مشخص بود(همیشه همینجوری کل لیمو رو میخورم و فقط پوستش رو میندازم دور) گفتم بخورم که روی نیمرو خوبه فقط صبحونه خوردن خودمو دیدم ولی تو خواب میگفتم اینا که رفتن کله پاچه خوردن دوباره اومدن اینجا نیمرو خوردنشون چیه ولی ندیدم چیزی بخورن انگار اون همکارام رو میز کناری من نشسته بودن داشتن حرف میزدن مدیرم داشت میگفت بد شد دست فلانی(ینی من) رو گرفتم کشیدم انگار از اینکه از اول به من نگفته بود برم باهاشون ناراحت شده بود بعد دیدم اومد بالاسرم دلایل اینکه کلا بچه ها رو برا صبحونه دعوت کرده رو میگفت بعد رفت ظرفا رو بشوره منم صبحونه م تموم شد بلند شدم همکارام هنوز نشسته بودن از همه تشکر کردم خواستم برم که همین مدیرم داشت ظرف میشست دستش کثیف بود گفت بیا دست کن تو جیبم بردار دست کردم تو جیبش گندم داشت یه مشت پر برداشتم وبا خودم میگفتم این گندم تو جیبش چرا داشت یه مشتم کلا پرشده بود از ترس اینکه نریزه زمین بقیه ش هم ریختم‌ تو یه دست دیگه م از اتاقش اومدم بیرون بدو رفتم پیش دوست صمیمیم که تعریف کنم چی شده اینا اینجوری رفتار کردن دیدم دوستم رو یه تخت خوابیده بود انگار داشتن ماساژش میدادن بلند شد نشست رو تخت اول دیدم سینه ش صافه بعد دیدم نه خیلی تخت نیست ولی قطر پهناش از حالت واقعیش بزرگتر بود ینی بیشتر پهن بدنش شده بود تا اینکه بزرگ باشه زده باشه بیرون، دیگه دیدم کار داره گفتم بعدا برات تعریف میکنم

مرسی از تعبیرتون

پاسخ
لینک۲۰ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۱۴:۴۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. رئیس شما می خواهد با سیاست و میانه رو باشد و نه خیلی به کسانی که برای او جشن گرفتند، وابسته باشد و نه از شما خیلی دور باشد. او با شما هم رفتاری خوب خواهد داشت و می خواهد که شروعی تازه داشته باشد. از اشتباهات گذشته اش دست خواهد کشید و برای آینده اش برنامه ریزی می کند. او می خواهد که شما برای او کار کنید و روزی شما از طریق همکاری با او برایتان فراهم شود. شما شاید خیلی مخ او را به کار نگرفته ایدو زبان بازی برایش نکرده اید ولی استرس شما به خاطر این میانه روی و تعادلی که رئیستان از خودش نسبت به شما بروز می دهد، برای او مشهود است و متوجه شده که شما تعمدا به او بی محلی نکرده اید. به نفع شماست که رک و پوست کنده به او بگویید که متاسفید که دوستانتان از برنامه ریزی خودشان برای جشن، شما را مطلع نکرده اند. دوستان و همکاران شما فکر خودشان را می کنند و می خواهند جایشان امن باشد و جایگاه بزرگتری در حوزه ی کاری شان داشته باشند. کلا در محیط کار هیچ کسی نمی تواند به صورت مطلق دوست شما باشد. شما هم باید سیاست بیشتری در کارتان داشته باشید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۰ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۱۰:۲۸
سهیلا

سهیلا : دیشب خواب میدیم با کسی ک بهش خیلی علاقه مندم رفتسم ی جایی و از پلاستیک گندم یک مشت گندم برداشتم پلاستیک گتدم مال کسی بود و ما بدون اجازشون یک مشت گندم برداشتیم و میخواستم اون هارو بکارم

پاسخ
لینک۱۱ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۳۷:۱۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما و کسی که دوستش دارید از اینکه محروم و ناتوان باشید خسته هستید. از دیگران نصایحی می آموزید، فرصت ها و درهای تازه ای به روی شما باز می شود. شما در مسیر دستیابی به اهدافتان هستید تا به وفور و ثروت برسید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۱ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۲۲:۲۵:۵۹
zahra

zahra : سلام خانم هراتی عزیز.خواب دیدم درسالن خونه مقدار زیادی گندم روی زمین بود گندمها برای من بود من قصد داشتم بامقداری از گندمها آش درست کنم بعد دیدم شوهرم هم مقدار خیلی زیادی گندم درتمام سالن ریخته بودیک قسمت گندمها زیادتر بود مثل یک تپه گندم روی هم بوداما گندم من تمیز تر درشتر وبراق تر از گندم شوهرم بودبعدادیدم شوهرم گندمها را از اتاق جمع کرده بود ولی برای من روی زمین بوددخترم دوستش رابه خانه آورد البته من اورا نمی شناختم تو دلم گفتم شاید خوب نباشد حالاکه دوستش آمده آش درست کنم میخواستم غذای دیگری درست کنم ولی دوباره تصمیم گرفتم با گندم آش درست کنم

پاسخ
لینک۶ دی ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۰۵:۱۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. وفور و حاصلخیزی، فرصت ها و درهای تازه ای از موفقیت به روی شما باز می شود و به اهدافتان می رسید. شما و همسرتان هر دو ثروتمند می شوید و زندگی تان آرامش و رفاه بیشتری پیدا می کند. شما از خانواده تان و دوستانتان حمایت و پشتیبانی خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۶ دی ۱۳۹۹ ساعت ۱۹:۴۲:۵۲
zeinab

zeinab : سلام. خواب دیدم با مادرم و خواهرام رفتیم سر ی زمین که انگار با مامانم شریکی گندم کاشته بودیم. توی زمین یه تکه اش گندم سبز بود ولی بیشتر زمین گلهای بسیار بسیار زیبا و یه قسمتش که انگار روی ی تپه بود گل های آفتابگردان بود. و ما داشتیم میگفتیم اگر گندم خیلی نداره ولی خیلی زیبا شده زمین و انگار ی تکه زمین که بابام کاشته بوده محصول خوبی داده بود و داشتیم میگفتیم بابام محصولش رو ۷۰۰ تومان یا ۳۰۰ تومان دقیق یادم نیست فروخته. بعد دیدم دوست پسرم که ی مدت سرد شده بود اما الان داره بهتر میشه بهم پیام داده « خانم خاص من پیشاپیش تولدت مبارک» و من با خودم میگفتم وای چقدر خوبه که منو خانمم صدا زده.( در واقعیت تولدم شهریور هست یعنی دوماه دیگه)و داشتم توی ی هاون دانه هل خوشبو میکوبیدم و بعد صحنه عوض شد و انگار یکی به بابام خبر داد که کمر پسرعموش درد گرفته و بابام رفت کمک پسرعموش.

پاسخ
لینک۲۱ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۵۲:۳۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. وفور و حاصلخیزی و فرصت ها و درهای جدیدی به سوی موفقیت به روی شما باز خواهد شد. فراوانی و طول عمر و کامیابی به زندگی تان می آید. درک شما بالاتر خواهد رفت و شما در زمانهای سخت، با استقامت در کارتان به موفقیت خواهید رسید. شما شخصیتی مغرور دارید و باید سعی کنید که گول ظاهر غلط کسی را نخورید. پدر شما معنویت بالا را به مادیات ترجیح می دهد و در زندگی به هارمونی و هماهنگی خواهد رسید. زندگی شما متحول خواهد شد و علاقه ی دوست پسرتان به شما بیشتر می شود. شیرینی و خوشی به زندگی تان راه می یابد و پدرتان به کمک اقوامی که به او نیاز دارند پاسخ مثبت خواهد داد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۱ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۲۰:۰۸:۰۸
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.