کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب آسمان

امام صادق (ع) می فرماید: اگر آسمان به رنگ سبز است، در آن سرزمین خیر و صلاح و امنیت خواهد بود و اگر آسمان را روشن تر از همیشه ببیند، خداوند به او روشنی و نورانیت کامل در دین عطا می فرماید.

اگر کسی در خواب دید که آسمانی صاف و شفاف را می بیند، سفری در پیش خواهد داشت که از آن سفر سود حاصلش خواهد شد. اگر آسمان را تیره و ابری دید، سفر وی همراه با خیر و برکت نخواهد بود و به مواتعی برخورد خواهد کرد که برایش زیان آور است. رنگ آسمان اگر سبز باشد خیر و برکت است و چنان چه سرخ باشد خون و جنگ است و فسا و فتنه، آسمان سفید بیماری است.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

123 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

ارغوان

ارغوان : سلام مجدد

پاسخ
لینک۲۶ اسفند ۱۴۰۲ ساعت ۰۷:۳۴:۳۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دو خواب اولی که همزمان قبلا فرستادید در همان صفحه ی تعبیر خواب " به" پاسخ داده شد.

پاسخ
لینک۲۶ اسفند ۱۴۰۲ ساعت ۱۲:۴۸:۴۳
Arta

Arta : سلام من میونم با دوست پسرم خراب شده سعی میکنم درستش کنم خواب دیدم که بالای کوهم آدم هم زیاد بود انگار دور تا دور کوه بلند بود و وسطش خالی بود کوه اونقدی بلند بود که به آسمون نزدیک بودیم آسمون افتابی صاف وروشن و آبی بود وسط آسمون پر بود از حیواناتی که هم شبیه جغد بودن هم شبیه پنگوئن بودن اما اندازه شون بزرگ بودن و تعدادشون خیلی زیاد تو آسمون داشتن پرواز میکردن دیدم دوست پسرمم اونجاست داشتیم نگاشون میکردیم انگار باهم آشتی کرده بودیم بهش گفتم ناهار بیا خونه ما ببین بخاطر تو تو روی خانواده م وایسادم مامانم بم گفت پسره خوشتیپ شده از یه طرف هم انگار جنگ شده بود توشهر رو پله مون هم انگار گل سمبل داشتیم پلاستیکی بود انگار خواهرم قایمش کرده بود گلای گلدونو من دوباره آوردم گذاشتم سر جاش دیدم دوست پسرم اومد خونه مون اما انگار شیرینی نیاورده بود

پاسخ
لینک۱۶ بهمن ۱۴۰۳ ساعت ۰۹:۵۹:۵۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. همه معتقدند که شما در اوج موفقیت به سر می برید و علیرغم چالشهای بزرگی که در زندگی تان وجود دارد؛ آدم موفقی هستید. ولی خودتان معتقدید که در شرایطی قرار دارید که نباید ریسک کنید و با توجه به آینده ی روشنی که برای شما وجود دارد؛ باید سعی کنید که خردمندانه رفتار کنید و بینش و شهود را در خودتان تقویت کنید. شما شاید فکر کنید که مسائل، آنطور که شما فکر می کنید جدی نیستند. ولی باید سعی کنید که خونسرد باشید و در عین حال درست قضاوت کنید. احساسات منفی زیادی روی دوش شما سنگینی می کند و باید سعی کنید که تعادل و آرامشتان را حفظ کنید. دوست پسر شما می خواهد از شما حمایت کند. شما به خاطر مهربانی و عشقی که به او دارید؛ خیال می کنید که رفتار او خیلی خوب بوده است؛ اما بین عقل و منطق هر دوی شما و قلبتان، کشمکش زیادی وجود دارد. شما تمایلات غریزی خودتان را سرکوب می کنید و برای اینکه در زندگی تان آرامش وجود داشته باشد وانمود می کنید که با هم مهربانید. او به شما فکر می کند ولی در جهت خوشحالی شما کاری انجام نمی دهد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۶ بهمن ۱۴۰۳ ساعت ۱۹:۳۹:۵۷
الهه

الهه : سلام چندسال پیش خواب دیدم از خونه‌ای که توش زندگی میکنم اومدم بیرون که برم خونه‌ی مادر بزرگم که یک ساختمان دیگر در همان حیات خانه‌ی خودمان هست،ولی وقتی بیرون آمدم آسمان و همه جاتیره‌و تار بودحس خوبی نداشتم از وسط آسمان که انگار مثلث برمودا بودسنگ‌های بسیاربزرگ پرتاب میشدبه جاهای مختلف،یکی از آن سنگ های بزرگ به حیات ما افتاد، من اول خواستم از آن بگذرم و به خانه‌ مادر بزرگم برم ولی برگشتم و یه دستی به آن زدم وزودتربه خانه‌ی مادربزرگم رفتم و وقتی از خانه‌ی مادر بزرگم بیرون آمدم همه جا سرسیز بود هوا عالی بود وقتی به آسمان نگاه کردم یه چیزی مثل کارت ملی با عکس حضرت زهرا در سمت راست آسمان بود و همچنین یه چیزی درمورد یکی از امامهابنظرم امام حسین بود درهمون سمت راست آسمان بود و وقتی در حیات را باز کردم مردم را میدیم که خوشحالند و اصلا عالی بود.

پاسخ
لینک۲۳ تیر ۱۴۰۳ ساعت ۱۱:۲۹:۴۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تعبیر خوابتان این است که شما به سنت ها و فرهنگ خانوادگی تان پایبند هستید و تلاش می کنید که اصیل و با ریشه زندگی کنید. اما مردم زیادی هستند که ذهنشان تاریک است و به جای اینکه روشنفکرانه در صلح و امید زندگی کنند، با قساوت قلب در حق یکدیگر بد می کنند. شما درکتان بالاست و متوجه این موضوع شده اید که نباید در زندگی تان مرتکب خطا و اشتباه بشوید. پس سعی می کنید که با مهربانی، و خردمندانه رفتار کنید. اما کسانی که به دیگران ظلم می کنند، به صورت غافلگیر کننده ای از جانب خداوند مجازات می شوند و در اجتماعی که شما در آن زندگی می کنید، یا بین دوستان و همسایگان و اقوامتان کسانی هستند که تقاص رفتارهای زشت و گناه آلودشان به ایشان برمی گردد. خوابتان به شما هشدار می دهد که اگر در زندگی تان توکلتان به خدای بزرگ باشد، از آرمانهای امام حسین ع پیروی کنید و در کارها به ایشان و حضرت زهرا س توسل کنید تا با دعاهای خیرشان شما را یاری کنند، از جمیع خطرات و بلایا مصون و محفوظ خواهید ماند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۳ تیر ۱۴۰۳ ساعت ۲۳:۴۹:۱۷
Ashraf

Ashraf : سلام
خواب دیدم وسط حیاط خونه پدری موقع نیمه شب ایستاده بودم وبه آسمان خیره شده بودم چندسری تیکه ابر تو آسمان بود ویک سری ان انگار خیلی به زمین نزدیک بود احساس رعب کردم و نگاهم رو که به پشت سرم انداختم دیدم کمی انطرف تر مادرم ایستاده و انگار هوای من را دارد و قوت قلب و ارامش پیدا میکنم

پاسخ
لینک۴ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۱۴:۳۸:۴۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما در رابطه با موضوعی با واقعیت هایی مواجه می شوید که برایتان تعجب برانگیز و یا ناراحت کننده است. شما احساس سردرگمی می کنید، یا شاید خشمگین باشید ولی دعاهای خیر مادرتان پشت سر شماست و انشالله از خطرات مصون خواهید بود. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۴ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۲۱:۰۳:۳۶
جواد

جواد : با سلام لطفاً دیده نشه که خودشون معتقد نیستن

پاسخ
لینک۱۲ آذر ۱۴۰۲ ساعت ۱۱:۳۸:۴۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. برادر شما سعی می کند که مطابق با فرهنگ مرحوم پدرتان، رفتار کرده و پیشرفت آرام و ثابتی به سمت اهدافش داشته باشد. فامیل و دوستان خانودگی رجع به برادرتان حرف می زنند و می گویند که برادرتان می داند که اهدافش چیست و برای رسیدن به خواسته هایش هم ایستادگی می کند و سعی می کند که زندگی و کارهایش را سازماندهی کرده و برای رسیدن به خواسته هایش بجنگد. مادر شما ( روحشان شاد) می خواهد که شما جلوی مردم از عملکرد و نقشه هایتان هیچ چیزی مطرح نکنید تا کسی نتواند خللی در برنامه های شما ایجاد کند. خواهر دومتان معتقد است که حرفهایی که در رابطه با برادرتان گفته می شود زیاد پایه و اساس ندارد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۲ آذر ۱۴۰۲ ساعت ۲۰:۰۸:۱۳
جواد

جواد : با سلام لطفاً دیده نشه بین المللی هست .

پاسخ
لینک۸ آذر ۱۴۰۲ ساعت ۰۷:۵۱:۱۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما سعی می کنید که با تغییراتی که در شرایط زندگی تان ایجاد می شود، کنار بیایید. شخصیتی احساساتی دارید که سعی می کنید نگاه مثبتی به زندگی داشته باشید و سعی می کنید که به خودتان و دیگران دوباره قوت قلب دهید که با وجود همه ی سختیها در نهایت همه چیز خوب و مثبت خواهد شد. اما خیلی زود، شما هم احساس ترس و ناامنی را تجربه می کنید و می دانید که خطری به شما نزدیک است. شما از چیزی با خبر می شوید که انتظار ندارید اتفاق بیافتد و بعد به این فکر می افتید که نباید ظاهربین باشید و باید واقعگرایانه به مشکلات همگانی و اجتماعی توجه کنید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۸ آذر ۱۴۰۲ ساعت ۱۶:۴۵:۳۹
Fatemehh

Fatemehh : سلام خواب دیدم با برادرمرحومم که لباس مشکی تنش بود وخواهرام ومادرم تویک خونه هستیم برادرم تو خواب میگفت باید دنبال یک خونه باشید خطاب به مادرم، همسرمم بود و یک جایی رو تو گوشی نشون داد گفت میخواد نزدیک خونه مادر من خونه بگیره من به مادرم گفتم بجای خونه ی بزرگ یک خونه ی دو طبقه با متراژ پایین بگیر اینطوری راحتترین و توگوشی نقشه ی منطقه شهریار رو نشون دادم یه قسمت رو دیدم نقشه قرمزه تاکیدم رو اسم منطقه جهانشهر بود که بریم خونه بگیریم که دیدم آسمان جهانشهر رو قرمز زده،بعد یکدفعه آسمان قرمز شد خیلی ترسیده بودم پرنده های سیاه زیادی سروصدا میکردن واز بالا سرمون رد شدن وبعد قرمزی آسمان رفت وباران گرفت من دویدم بیرون تا آب بخورم اما آب پیدا نکردم وبرگشتم خانه وقرص آرامبخش تو دهنم بود واز خانه آب خوردم اون پرنده ها روفکر میکردم گنجشک هستن

پاسخ
لینک۱۳ فروردین ۱۴۰۴ ساعت ۰۹:۲۶:۲۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. روح برادرتان شاد. مرحوم برادر شما نگران شماست و او امیدوار است که شما به فکر امنیت تان باشید. خطری قریب الوقوع به شما نزدیک است. شما می خواهید مادرتان احساس امنیت و تعادل بیشتری در زندگی داشته باشد. شما شاهد ناراحتی مردم بی گناهی هستید که احساس بی انگیزگی و ناراحتی می کنند و بعد خطر رفع می شود ولی افسردگی و ناراحتی ناشی از مشکلات اجتماعی ذهنتان را ناراحت می کند و شما نمی توانید بیخیال و خونسرد باشید. هر چند که سعی می کنید که استرس را از وجودتان دور کنید و به خوشبختی و امنیت خودتان دلخوش هستید. شما دلتان برای مردم بی گناهی که فکرشان ناراحت است خواهد سوخت. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۳ فروردین ۱۴۰۴ ساعت ۲۳:۲۵:۵۳
مریم

مریم : سلام و عرض ادب
من مدتها قبل خوابی دیدم به این شکل که در آسمان روی تاب بسیار بزرگ سفید و آهنی نشستم زنجیرهای نگهدارنده تاب تا اسمان رفته. یک میله سفید از آسمان اومده پایین که دستم رو بهش میگیرم و خودم رو تاب میدم. وقتی تاب میخورم زیر پام از کشورهای مختلف هستن که از بالاشون رد میشم و برمیگردم. چه تعبیری داره این خواب؟ از وقتی که میگذارید متشکرم

پاسخ
لینک۱۲ شهریور ۱۴۰۲ ساعت ۰۱:۴۹:۱۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. ((در نوبت هستید)) و باید این خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۲ شهریور ۱۴۰۲ ساعت ۰۹:۵۳:۳۷
مریم

مریم : سلام چشم ممنونم اما تعبیر اولی هنوز نیامده

پاسخ
لینک۱۲ شهریور ۱۴۰۲ ساعت ۱۲:۴۳:۴۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : شما قبلا هم کاربر سایت بوده اید و می دانید که زمان انتظار برای تعابیر در سایت 24 ساعت است و اگر دیرتر تعبیر شد، جای تعجب دارد! اینطور نیست که در سایت خوابتان را ارسال کنید و درجا تعبیر شود. در نوبت هستیدالبته!!

پاسخ
لینک۱۲ شهریور ۱۴۰۲ ساعت ۱۳:۵۷:۱۹
Mina

Mina : باسلام،خواب دیدم با شوهر سابقم(که درواقعیت زن داره)حرف میزدیم سمت مسیری مشترک می رفتیم ،توی مسیر،چندتا پله بود که کف اش دراز و طولانی بود ولی بلندیش ،خیلی کم کوتاه بود هرچی شوهرمو صدا میزدم بمون ولی وسط راه منو ول کرد،منم از پایین از یه گوشه پله هها دست گرفتم پامو بردم بالا و میانبرزدم و رسیدم بهش ،بعدش رسیدیم به اون مکانی،توی حیاتش دوتا اتاق بود رو کف اش فضله مرغ بود،بوی بدی ازش میومد،هردومون نشستیم روی تراسش،اینبار من بهش گفتم نمیخوام پیش تو باشم چون دیگه کسی نمیادخواستگاریم،نگاه کردم هیچ پسری ندیدم اون ورتر،یه دختره دیدم که توی درس و امتحان رقیبمه ، داشتیم باهم حرف میزدیم.بعدش یه موشک تو آسمان دیدم خورد خونه ههای پشت دانشگاه وخراب شدن مردم همه فرار میکردن منم دنبال پدر مادرم بودم که پیداشون کنم که بگم بیرون باشن که بمب نزنه بهشون

پاسخ
لینک۱۴ مرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۳:۴۶:۵۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تغییر و تحولاتی در زندگی شما و همسر سابقتان ایجاد می شود و هر چند که شاید زمان زیادی ببرد تا به درک مشترکی برسید؛ ولی برای شما کاملا مشخص است که او چه کار می کند و حریم خصوصی او برای شما آشکارخواهد شد. شما در جایی از زندگی تان بدون اینکه تجارب او را مجددا خودتان کسب کنید یا بدون اینکه همان راهی را که او در زندگی طی کرده است را طی کنید؛ دوباره به درک بالاتری خواهید رسید. شما با شرایط تازه ای در زندگی تان مواجه می شوید و راجع به مشکلات قدیمی و خاطرات بدتان فکر می کنید. او هم با مشکلات تازه ای در زندگی مواجه می شود. شما اما دیگر در آن زمان، دوست نخواهید داشت که به او فکر کنید و منتظر او بمانید. بلکه می خواهید شخصیتی قویتر و موفق تر و رقابتی تر از امروز از خودتان بروز بدهید. شما خشم زیادی را تجربه می کنید و نمی خواهید مثل قبل احساساتی رفتار کنید و منطق تان را از دست بدهید. بلکه می خواهید تلاش کنید که آینده ای امن و سرشار از آرامش برای خودتان بسازید و اجازه ندهید مشکلات استرس زای گذشته روحیه ی شما را از بین ببرد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۴ مرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۸:۳۳:۴۷
مرد شمالی

مرد شمالی : سلام، من خواب دیدم که ایستادم و با تعجب محو تماشای آسمان هستم، آسمان صاف و آبی ولی پر از اشکال مختلفی بود که انگار از جنس ابر بودند، شکل هواپیما و مهره و نقش های مختلف، موجود عجیبی شبیه هشت پای فضایی با بدنی کشیده و مستطیلی دارای چندین بازو در آسمان دیدم و به خودم و شخص نامشخص کنارم گفتم من اینو قبلا دیدم! بعد تپه‌ای دیدم که درهایی داشت و مردم به آن داخل و خارج میشدن، محو تماشای دقیق آن بودم که متوجه شدم تپه در آسمان نیست و روی زمین است، انگار آسمان و زمین یکی بود یا آینه همدیگه بودند، پدرم هم آمد، گفتم آسمان را نگاه کن، گفت ایستاده سرم گیج میرود و نشست و مشغول تماشا شد، در خواب یادم نبود که پدرم مرحوم شده، لطفا تعبیر خوابم را بفرمایید، متشکرم

پاسخ
لینک۲۶ دی ۱۴۰۲ ساعت ۰۲:۲۴:۴۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما شخصیتی خلاق و امیدوار دارید. آینده ای روشن و فرصت های بیشتری برای رسیدن به آرامش و صلح و آزادی خواهید داشت. شما آرمانهای بلندی برای خودتان در نظر می گیرید و سعی می کنید که دانش و مهارتهای تان را توسعه بدهید و باید با سماجت به خواسته هایتان بچسبید و هر قدر هم که این خواسته ها غیر معمول و عجیب به نظر برسند، از تحققش ناامید نشوید. شما با ثبات و پایداری در کارهایتان می توانید به موفقیت برسید. علیرغم همه ی این مسائل، شما باید به صورت منطقی بر مشکلاتتان غلبه کنید و روی کارهایتان خوب فکر کنید. باید هم خردمندانه و منطقی فکر کنید و هم از رویاها و آرزوهایتان دست نکشید. روح پدرتان شاد. او می خواهد به شما بگوید که باید انتخابهای منطقی تری برای خودتان داشته باشید و روی کارهایتان خوب فکر کنید تا به موفقیت برسید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۶ دی ۱۴۰۲ ساعت ۱۹:۵۵:۵۴
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.