تعبیر خواب آشتی
امام صادق (ع) می فرماید: آشتی کردن در خواب به سه وجه دلالت دارد:
1) عمری دراز.
2) قوت و نیرومندی.
3) خلق و خو و اعتقاد پسندیده.
اگر با کسی آشتی کردید که در بیداری با او قهر هستید، نشان آن است که بد او را می خواهید و کینه ای از او به دل دارید ولی اگر در خواب با کسی آشتی کردید که در بیداری قهر نبوده اید خوب است و تعبیرش این است که خیر و صلاح در پیش دارید و می توانید برای یکدیگر مفید و موثر واقع شوید . اگر در خواب با کسی که اصلا او را نمی شناسید آشتی کردید نشان آن است که کسی به شما نیکی می کند .
ابن سیرین آشتی را در خواب طول عمر تعبیر کرده است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
علی : سلام .من هفته پیش توی همین صفحه که الان هم توی تعبیر دوتا خواب قبلتر موجوده براتون در مورد خواب آشتی با برادر خانمم براتون فرستادم.الان مجددا مامانم خواب دیده که برادر خانمم که باهاش قهرم اومده پیش مامانم و خودش رو معرفی میکنه و میگه: تو رو خدا کمکم کن ،من وضعم بد نیست ولی چون تو خیلی آدم مهمی هستی خواهش میکنم کمکم کن(برادر خانمم به مامانم فحش داده و من بهمین خاطر اصلا قصد آشتی کردن با اونو ندارم ضمنا در مورد فحاشی هیچ چیزی به مامانم نگفتم)
فریبا هراتی
: سلام. او از اینکه اینطور نسبت به مادرتان صحبت کرده پشیمان است. آدم زمانی که عصبانی می شود خیلی حرفها را می زند که واقعا منظورش این نیست که این حرفها صحت دارند و فقط میخواهد عصبانیتش را خالی کند و بعد که آرام شد، از کرده ی خودش و حرفهایی که زده پشیمان می شود. برادر خانمتان می داند که مادرتان برای شما خیلی مهم است و خواسته که مادرتان او را حلال کند و شما هم او را ببخشید. همیشه از قدیم گفته اند بخشش از بزرگان است- یعنی بزرگی روح می خواهد- و شما که از لحاظ روحی قویتر و درکتان بالاتر است شایسته است که او را ببخشید. خداوند بارها گناهان انسان را می بخشد و تا زمان مرگ به او فرصت توبه داده است. شما هم از روح الهی در بدنتان دمیده شده و شایسته است که مانند خداوند بخشنده و مهربان باشید. تشکر از همراهیتون.
علی : سلام.من چند سال که با برادر خانمم و در کل خانواده خانمم قهرم و هیچ ارتباطی هم با هم نداریم و اصلا قصد آشتی کردن هم ندارم.دیشب خواب دیدم که رفتم دم در خونه پدر خانمم(توی خواب خونه فعلی شون نبود و یک خونه دیگه بود که از خونه فعلی شون کوچکتر بود و ضمنا خونه فعلی بر خیابون اصلییه و توی خواب توی یک کوچه بود)زنگ زدم و از شکافی که بین دیوار و در خونه بود دیدم برادر خانمم داره میاد که در رو باز کنه وبا خوشرویی اومد و در رو باز کرد و من داخل حیاط شدم و خودم هم تعجب میکردم که چرا اینقدر برادر خانمم مهربون و خوب شده چون در واقعیت اصلا اینطوری نیست ، بعدش از حیاط رفتم داخل خونه و فقط یک خانم از آشناهاشون توی هال بود که هال خونه هم نسبت به خونه فعلی شون خیلی کوچکتر شده بود(که توی خواب احساس کردم که من با شوهر این خانم دعوا کردم) و کس دیگه ای رو ندیدم.ممنون از لطفتون
فریبا هراتی
: سلام. حال و روز زندگی پدر خانمتان زیاد جالب نیست و با مشکلات و کمبودهایی مواجه هستند که خبرش به شما درز می کند و متوجه می شوید که شرایط زندگی شان خوب نیست و برادر خانمتان غصه می خورد. سرمایه و ثروت خیلی کمی برایشان مانده و ارتباطاتشان هم با دیگران ضعیف تر شده است. تشکر از همراهیتون.
فران : سلام خانم هراتی عزیز
چند هفته بود نمیتونستم عضو شم بلاخره موفق شدم این خواب برام خیلی مهمه من چن ماهی هست از همسرم جدا شدم تواین مدت هم حال خوشی نداشتم گاها منتظر برگشتنش بودم دختر خالم تو شهر دیگه ای زندگی میکنه یه روز بهم زنگ زد که خوابم رودیده البته اینم ذکر کنم این دختر خالم خوابهای حقیقی زیاد میبینه اعتقاد دارم به خوابهاش تو خواب دیده همسرم و مادرش اومدن خونه ما مادرش افتاده به پاهام و گریه میکرده و پشیمون بوده میخواستن منو برگردونن همسرهم میگفته من عوض شدم بیا بریم سرخونه زندگیمون منم انگار دودل بودم برم یانه دختر خالمم وخالمم بودن که همشون گریه میکردن و میگفتن اگه واقعا عاقل شده برو سر زندگیت مادرشوهرم باگریه میگفته از وقتی طلاق گرفته حال وروزمون خوش نیس
ببخشید اگه طولانی شد ممنون میشم تعبیر بفرمایید
فریبا هراتی
: سلام. خوش برگشتید. او واقعا از اینکه شما جدا شده اید پشیمان است و مادر او امیدوار است که شما با هم دوباره آشتی کنید. گریه ی ایشان هم خوشحالی و رهایی از غم است. امیدوارم که اوضاع بر طبق صلاح خداوند انشالله به نفع شما پیش برود و آشتی کنید. تشکر از همراهیتون.
Maryam : سلام خانم هراتی من خواب دیدم شوهرم از سوئد امده و تو یه خونه با یه عده فامیل پدریش هستند که اصلا ندیده ام اونارو.ماهم بودیم انگار فامیلش جمع شده بودن واسه وساطت وآشتی کنون.شوهرم اروم بودولی بابا و داداشم تهاجمی بودن. من میترسیدم که با شوهرم دعواشون شه.یه خانم نسبتا مسن اومد با شوهرم کنارم گفت بیاین به هم فرصت بدین من تودلم راغب به اشتی بودم به شوهرم گفت فعلا سه تا سکه طلابهش بده.اونم گفت زن عمو ما که قصد بچه دارشدن نداریم چرا سکه بدم؟و رفت منکه ازحرف و تفکرش ناراحت شدم دنبالش رفتم که یه زن عمو دیگه اش که جوونترقبلی بود اومدجلوگفت نرو اشتی وسازش. اینا (منظورش خانواده شوهرم بود)سالهابمن اذیت زیاد کردن و شوهرم هم طرف من نبود .متوجه شدم خبری از دوتاخواهرشوهر و مادرشوهرم نیس گفتم بهتر یا ناراضی ان که من برگردم یا شوهرم ازترس دعوا و کولی گریشون نذاشته بیان تو مهمونی.توراه دیدم دختر جاریم دراز خوابیده تواتاق خوشحال بودم میبینمش افتادم روش گریه کردیم گفتم من دوست دارم ولی مجبورم از عموت جداشم بهم نمیخوریم.و اون گفت که تو مث خواهربزرگتر من بودی.من رفتم اتاق بعدی دنبال شوهرم دیدم رفته حموم و به صورتش سفیداب پودری مثل ماسک زده خیلی جوونتر شده بود.اومد بیرون گفتم بهش بگم راجع به نظرش به سکه دادن که بدون نگاه به من حرفی زد که الان یادم نیس رفت دوباره توحموم .دوباره دودل شده بودم که یه دختر قدکوتاهترمن با عینک افتابی و ببنی عمل شده اومد سمت چپم گفت تو هنوز ...رو دوست داری؟حسم گفت این همون مورد قبل من بوده واسه ازدواج با شوهرم که برام گفته بود.گفتم آره خیلی دوسش دارم ولی نمیدونم بمونم یا برم.انگار منتطرتصمیم من بود. شوهرم از حموم صورت شسته اومد بیرون انگاراز اومدن اون دختر تو دلش خوشحال بودوصداش کرد الی وبا مهربونی نگاهش میکرد.کمی ناراحت شدماز بی توجهی به من توفکربودم اگه جداشم احتمالا ایناازدواج میکنن.دیدم هردوتاشون دوطرف من ایستادن و گریه میکنن. رگهای زیر پوست دماغ دختره معلوم بودزیبا نبودولی معلوم بود شوهرمو میخواد .باخودم گفتم این اگه زن ...شه میره سوئد ولی حس میکردم همه چیز دست منه واز طرفی حس دودلیم که خیلی نگران اینده شوهرم بودم میگفت خب بعد طلاق شایدبا این سروسامون بگیره .خودشم که به این دختره انگار راضیه و تو این افکار که طلاقم کار درستیه یانه واینکه ایا شوهرم و من همو میخوایم یا نه بیدارشدم.ممنونم اگه با توجه به شرایطم زحمت تعبیرشو بکشید . ببخشید زیاد نوشتم .سپاس فراوان
فریبا هراتی
: سلام. مریم عزیز خواب شما به خاطر افکارتان در بیداری و دودل بودنتان نسبت به تصمیمی که باید بگیرید نقش بسته و گویای این است که شما او را دوست دارید ولی او شما را دوست ندارد. اینکه ما نمی خواهیم بچه دار شویم یعنی من و او به هم نمی خوریم و آینده مشترکی نداریم. شما اگر با او ازدواج کنید خوشبخت نخواهید شد. دوست دارید بروید سوئد در غربت روزی صد بار آرزوی مرگ کنید؟ بکنید این وصله ی نا چسب را از خودتان!!! تشکر از همراهیتون.
Mahnaz : سلام خانم هراتی جان وقتتون بخیر
دیشب خواب دیدم معشوق سابقم برگشته و من تو خونه داشتم آماده میشدم که بیاد دنبالم بریم بیرون (تو خوابم همه چیز خیلی شبیه واقعیت بود ) بعد من از حموم در اومدم و رفتم اتاق لباس بپوشم که معشوقم رسید و خواهرم گفت ا رسید داره از پله ها میاد بالا و اومد داخل خونه و به خواهرم گفتم نزار بیاد تو اتاق من آماده بشم بعد بیاد بعد تو خواب معشوقم به خاطر خجالتی که از خواهرم میکشید که منو اذیت کرده بوده فکر کنم گل آورده بود درست یادم نیست
بعد معشوقم اومد اتاق و من آماده نبودم بدو بدو داشتم آماده میشدم و اون نشسته بود منتظرم بعد تو خوابم یه کاپشن سفید خیلی تمیز و قشنگ پوشیده بود که بغلش کردم و تو خوابم یه انگشتر حرز امام جواد( ع) که خودم بهش هدیه داده بودم (ولی خیلی وقت بود دستش نمیکرد) انداخته بود دستش و تو خواب با خودم گفتم ببین انگشترو انداخته دستش بعد با هم رفتیم بیرون و همه چیز خوب بود بعد برگشتم خونه حتی تو خوابم از نظر تاریخی هم اسفندماه بود... نمیدونم اصلا تعبیر داره یا نه ممنون میشم راهنماییم کنید .
فریبا هراتی
: سلام.تشکر. او به شما فکر می کند و شما نگرانی هایتان را خواهید شست و شروعی تازه خواهید داشت. او می خواهد به شما برگردد و به شما ابراز محبت کند. سعی می کند که رفتاری حمایتگرایانه و با کرامت از خودش نشان دهد و به شما نشان دهد که نسبت به شما متعهد است. احتمال اینکه خواب شما تعبیر واقعی داشته باشد بسیار زیاد است. بعید نیست به زودی از او خبردار شوید. تشکر از همراهیتون.
میثم : باسلام . وقت بخیر.
ممنون میشم خواب مخفی بماند.
و از روستاهای اطراف میومدن و اونجا دخیل میبستن . با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. بله شما به مقام بالایی خواهید رسید و به کسی متوسل شده اید که قطعا پشتیبان شماست و باعث خواهد شد که شما به ثروت و اعتبار برسید. مضافا به اینکه قلب شما پاک است و در امام راده را باز کرده اند و به داخل رفته اید یعنی این امام زاده زیارت شما را پذیرفته و شما را از نزدیکان و مقربین خودش حساب می کند. شما کاری را که دوست دارید به دست می آورید. دوست شما دو کار متفاوت دارد یا دو جور متفاوت در انجام کارهایش رفتار می کند. با عده ای یک جور نشست و برخواست دارد و با عده ای جور دیگر و دوست ندارد که شما از کارهای او سردربیاورید. البته او دوست ندارد که شما هنوز نیامده بسیار مستقل شوید و دوست دارد مدتی شما پیرو و دنبال روی او باشید و او باشد که کنترل کارها را به دست می گیرد و شما باشید که پیروی می کنید. او شخصتی رقابتی دارد و حسادت می کند. چیزی که حق الهی شما باشد قطعا به شما می رسد چه دوستتان بخواهد چه نخواهد. انشالله وقتی هم که رفتید سر کارتان یکباره پسرخاله نشوید! دوری و دوستی. احترام و ظاهری خوش با او داشته باشید. بگذارید که خودش را پیدا کند و به او نشان دهید که مستقل و توانا هستید و نیازی به وابستگی به او ندارید. تشکر از همراهیتون.
مریم : سلام خانم هراتی عزیز...من از همسرم جدا شدم...دیشب خواب دیدم که آشتی کردیم و بعد رفتیم تو یه کوچه و من و خانوادش و همسرم تو یه کوچه تنگ بودیم و من گفتم که کوچه آشتی کنان چون تنگ هست....و بعدش من و همسرم رفتیم تو یه مغازه و واسم کفش خرید و بعد رفتیم جاییی من کفش را میخاستم بپوشم نمیدونستم چه کفشی بپوشم چون چند جفت کفش دیگه هم بود و همسرم کفشم را برام پیدا کرد و یه کفش کتونی آبی و کمی سفید بود که من در واقعیت این کفشو نداشتم..میشه تعبیرش بگید
فریبا هراتی
: سلام. شما و همسرتان هر دو در شرایطی بغرنج و با محدودیت های بسیاری به سر می برید و از طلاق پشیمان هستید. ممکن است همسرتان دوباره از شما تقاضای ازدواج کند و شما به شرطی که قبول کنید.... که در ابتدا مردد هستید که قبول کنید یا نه، زندگی ساده و بی آلایشی را باید بپذیرید ولی به آرامش خواهید رسید. تشکر از همراهیتون.
ندا :
من خواب دیدم که تو خونه ی دوست پسرمم با دو تا از دوستام اونا منتظر دوست پسر و شوهرشون بودن اونا با دوست پسرم اومدن و من چون کات بودیم بهش نگاه نمیکردم و قهر بودم اومد سلام کرد لبخند زد دست داد و منت کشید و برام مانتو خریده بود داد تنم کردم .بعد منو برد تو اتاق بغلم کرد و یهو شلوار منو کشید پایین آلتشو فرو کرد داخل عورتم.. ما واقعا هم ۲۳ روز از هم جدا شدیم دوست پسرم با من کات کرده
فریبا هراتی
: سلام. شما به او فکر می کنید و منتظرید که برگردد ولی چون غرور دارید خودتان اقدامی نمی کنید. او هم دلش می خواهد که با شما آشتی کند و می خواهد که شما رفتارتان را عوض کنید و جوری که او می خواهد رفتار کنید. دل او برای شما تنگ شده ولی در حال حاضر صرفا قهر و از هم جدا هستید. تشکر از همراهیتون.
ندا : من خواب دیدم که تو خونه ی دوست پسرمم با دو تا از دوستام اونا منتظر دوست پسر و شوهرشون بودن اونا با دوست پسرم اومدن و من چون کات بودیم بهش نگاه نمیکردم و قهر بودم اومد سلام کرد لبخند زد دست داد و منت کشید و برام مانتو خریده بود داد تنم کردم .بعد منو برد تو اتاق و یهو شلوار منو کشید پایین آلتشو فرو کرد داخل عورتم.. ما واقعا هم ۲۲ روز از هم جدا شدیم دوست پسرم با من کات کرده
فریبا هراتی
:
سلام. طبق قوانین سایت که شما آن را هنگام ثبت نام در سایت اخیرا مشاهده فرمودید، و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بسیار بالای تعابیری که فرستاده می شود، هر کاربر فقط مجاز به ثبت یک خواب در 24 ساعت است. در صفحه پرداخت قسمتی که که تیک می زنید قوانین رو قبول دارم بالای اون قسمت قوانین نوشته شده. و یک خواب شما امروز تعبیر شد. لطفا مجددا خواب خود را فردا ارسال کنید . تشکر از همراهیتون.
Sahar : سلام خسته نباشید
خواب دیدم انگار خونه مادربزرگمم دوست پسرم که باهاش کاتم اونجاست با دوستش و دوستای من انگار میخان بازی کنن منم میرم بازی کنم اما میخام رو ندم به دوست پسرم ،،میرم بازی پاسوره ،یه بازی هست به نام شیطان که هر کی آس پیک آخر تو دستش میمونه بازنده هست و هر کسی باید برگه رو از نفر قبلی بکشه اگه نداره بعد من میرم برگه رو از دوست پسرم بکشم برگه تو دستش همه به سمت خودش بود جز ۲ برگ آس دل و ۲ خشت که از بین برگه هاش به سمت منه منم آس دل رو میگیرم یه جوری با خوشحالی و فخر بهشدمیفهمونم با چشم و ابرو که آس دلو ازت گرفتم بعدم اونم لبخند میزنه میگه خودم بهت نشون دادم که بگیری بعد انگار روابطمون طی بازی خوب شد و باهم آشتی کردیم ولی خیلی باهم راحت نبودیم یک دفعه من برگه هام کم شده بود و داشتم میبردم که یه دفعه دوستش برگه های وسطو با برگه های من قاطی کردو بازیو بهم زد یه دفعه دیدم برگه هام زیاده! البته آس پیک دست من بود گفتم چرا بازیو بهم زدی کلی خندیدیمو.. من تو فکر این بودم مبلای خونه مامانبزرگم چقد نامرتبه و خونه چقد بهم ریخته مامان بزرگم داشت خونه رو مرتب میکرد منم بهش کمک کردم همه برنج رو زمین کلی ریخته بود داشتم جارو میکردم مامانبزرگم گفت بگو همینجا بخوابن داشت جای خوابشونو تعیین میکرد..
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما سعی می کنید که به سنت ها و اصولی که از خانواده تان به شما رسیده است پایبند باشید و با همان فرهنگی که از مادر بزرگتان به شما رسیده است رفتار کنید. شما شخصیتی مغرور و اجتماعی دارید. شما سعی می کنید که در رابطه با دوست پسرتان با استراتژی پیش بروید. دوست پسر شما سعی می کند که عشق و ثروت و مادیات خودش را به رخ شما بکشد و شما عشق او را به مادیات ترجیح می دهید و سعی می کنید که از ناامیدیها و مشکلات فرار کنید. دوست دوست پسر شما موجب می شود که شما احساس شک و دودلی کنید و رابطه ی بین شما را بهم می زند و در ناراحتی شما نقش دارد. شما سعی می کنید که فکرتان را مرتب کنید و نسبت به مسائل مالی و امکاناتی که دارید، ناامید نباشید و کارهایتان را به خوبی برنامه ریزی کنید. می خواهید که مشکلاتتان را از بین ببرید و سعی کنید که با عقلانیت و خردمندی زندگی کنید و صبور باشید تا ببینید در آینده چه پیش خواهد آمد. تشکر از همراهیتون.