کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب بازار

اگر خواب ببینید در بازار هستید، در تمامی امور زندگی موفق خواهید بود. ولی دیدن بازاری متروک در خواب، رسیدن پریشانی و افسردگی خاطر است. دیدن سبزیجات گندیده در بازار، زیان شغلی است.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

58 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

Sepide

Sepide : سلام خواب دیدم با کسی که دوسش دارم وارد یک پاساژ میشیم و اون میگه بهتره از طبقه زیرزمین شروع به دیدن کنیم و بریم بالا بعدش با پله برقی رفتیم پایین و من خیلی خوشحال بودم که کنارش هستم و اون با من خوبه چون در واقعیت اصلا با هم خوب نیستیم. با تشکر

پاسخ
لینک۱۲ شهریور ۱۳۹۷ ساعت ۰۸:۱۲:۴۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما و کسی که دوستش دارید نیاز به پرورش و تکامل احساسی و فیزیکی نسبت به یکدیگر دارید و باید از پایه شروع کنید و ببینید در اصل و نکات کلیدی و پایه چقدر با هم هماهنگ هستید. فرهنگتان عقایدتان و خانواده هایتان چقدر با هم هماهنگ هستند. شما یک عقب نشینی و سرکوب را تجربه خواهید کرد و به فکر کردن وادار می شوید. شما باید متوجه شوید که دلیل این بد بودن شما با همدیگر چیست. شاید اینطور بهتر است قبل از اینکه آدم به کسی دل ببندد بفهمد که اصلا اختلاف روحی اش با او چیست. اصلا برای چی باید به کسی که با شما از لحاظ روحی ست نیست دل ببندید؟!! تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۲ شهریور ۱۳۹۷ ساعت ۱۳:۳۰:۴۰
زهرا

زهرا : سلام صبح بخیر
واقعاخوابم درست یادم نیست ولی توبازارداشتم رد میشدم بعد وایسادم به اطراف نگاه میکردم یه مغازه لباس فروشی خیلی شیک که مال یکی از همشهریهام بود نگاهم را جلب کرد وخیلی ازش خوشم میومد والبته نمی دونن توی همون خواب بود یا یه خواب دیگه احساس کردم نانوای دارم یا تو نانوای کار میکنم ولی نان ندیدم البته خوابی که دیدم طولانی بود واتفاقاتی هم توخواب افتاد که یادم نیست

پاسخ
لینک۲۹ تیر ۱۳۹۷ ساعت ۰۸:۵۱:۴۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. صبح به خیر. شما به دنبال تصویری جدید و ایده ای جدید هستید و می خواهید روش متفاوتی پیش بگیرید. نگران این هستید که در مورد یک موقعیت یا نقشی متناسب و شایسته رفتار خواهید کرد یا نه. سعی دارید با تمام قوا پول در بیاورید.

پاسخ
لینک۲۹ تیر ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۳۰:۴۳
leili

leili : سلام عزیزجان
خواب دیدم توی آموزشکده ای بودم که محل کار قبلی ام در بیداری بود ، قسمت فارغ التحصیلان گفت تو دیگه نمیتونی بیای اینجا و جوابمون برای ادامه ی همکاری با تو منفیه! بعد برگشتم خونه، تلفنم زنگ خورد یدقیقه بدون حجاب اومدم بیرون خونه با تلفن حرف بزنم شلوار راحتی خونه پام بود که در واقعیت دارمش که قرمز رنگه ولی توی خواب خیلی نو و نرمتر بود، کفش پاشنه بلند پام بود ، موهام بلند و نرم و بسیار آراسته بود ، همینطور که داشتم با تلفن حرف میزدم متوجه شدم پسری که دوسش دارم پشت سرم بود گفنم الان فکر می کنه من الکی توی بیرون چادر سرم می کنم، برای همین وانمود کردم ندیدمش و به تلفن حرف زدن ادامه دادم و وارد یه بازاری از مغازه ها شدم. البته خونه ی ما در واقعیت نزدیک بازار هست.
ممنون از لطفتون

پاسخ
لینک۱۲ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۲۴:۳۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما اعتماد به نفس کاملتان را در زندگی به دست آورده اید و می خواهید که جایگاه و موقعیت خودتان را در جامعه پیدا کنید. احساس امنیت خاطر خواهید داشت. به راحتی می توانید خودتان را از لحاظ مالی حمایت کنید و احتیاجات خودتان را فراهم کنید. فکرتان راحت است و عزتتان زیاد و کسی که دوستش دارید هم به شما فکر می کند. او افکار شما را می داند! شما به زندگی واقعی تان وارد شده و در امور زندگی تان موفق خواهید شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۲ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۴۷:۲۲
مریم

مریم : سلام من پنج شنبه قبل نماز صبح خواب دیدم با دوستم تو پاساژی بودیم و راه میرفتیم یکی از استادهای دانشگاه اونجا بود و با لباسی که میومد دانشگاه نبود (با کت وشلوار نبود)با لباس راحتی اومده بود..بعد اومد جلو و با ما تعارف کرد اول با دوستم دست داد بعد من.اونجا به این فکر نکردم که نامحرمه دستشو میاره ما دست ندیم.فقط پیش خودم گفتم چه دست نرمی داره...بعد نماز صبح روز پنجشنبه خواب دیدم تو اتاقم بودم و یک شمعی روشن بودپیش خودم گفتم ابن چند تا شمع رو که اینجان با اون شمع روشن کنم

پاسخ
لینک۱۶ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۰۹:۲۸:۲۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به این فکر می کنید که چه چیزی برای زندگی شما واجب و الزامی است و در صدد هستید که به خواسته هایتان برسید. شرایط شما عوض خواهد شد و با استادتان به توافق می رسید یا تصمیمی می گیرید که به نفع شماست. رابطه شما با استادتان خوب می شود و امید و روشنایی به زندگی تان می آید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۳:۴۴:۵۲
Mohsen

Mohsen : سلام صبح شما بخیر خانم هراتی ساعت ۶ صبح خواب دیدم همسرم خرید داره برای یه مراسمی که با هم رفتیم بازار لباس و کفش با هم در کنار هم راه میرفتیم که ازش میپرسیدم کسی هست تو زندگیش که عاشقت باشه یا دوسش داشته باشی اصلا جواب این سوالمو نمیداد من احساس خوبی بهش داشتم همش بغل هم راه میرفتیم اون بیشتر حواسش به مغازه و خریدش بود دنبال یه مغازه میگشت بعد از ویترین مغازه ها عکس میگرفت که کفش و کتونی بودن مثل اینکه بخواد ببره نشون بده به خانواده که انتخاب کنن احساس میکردم مردم به ما نگاه میکنن بیشتر به همسرم کلا مشکی تنش بود همسرم بعد از من پرسید بایا اینا میخان کابینت کنن خونشون میتونی انجام بدی که ارزون بیوفته براشون آخه تو کار کابینتم هستم که داشتیم در موردش حرف میزدیم همینجوری تو یه پاساژ میرفتیم که یه آب میوه فروشی دم در پاساژه بود که گفتم بیا ابمیوه بخوریم گفت باشه اما چون مکان ابمیوه فروشیه نامناسب بود جای رفت و امد گفتم بریم تو خیابون جلوتر هست هیچی رفتیم تو خیابون که پر از مغازه هم بود دیدم پا برهنه هستم بهش گفتم کفشام کو گفت گذاشتی تو ماشین با دمپایی بیایی اما دمپایی هم پام نبود خیابونم فکر کنم سنگفرش بود مثل سمتای کفش فروشیای سمت چهار راه استانبول ماشین رو نبود فقط مغازه بود حالا یادم نمیاد ایشونم پابرهنه بودن یا نه اما رفتارشون با من خوب بود

ممنون از شما خانم هراتی

پاسخ
لینک۲۶ دی ۱۳۹۷ ساعت ۰۸:۱۸:۰۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. همسر شما به دنبال احتیاجات خودش در زندگی می گردد و اینکه رویکردش به زندگی صحیح باشد، بختی خوب داشته باشد و جیبش پر باشد و از لحاظ مالی قوی باشد. او بیشتر از عشق و عاشقی به این فکر می کند که احتیاجاتش برآورده شود. او از نظر احساسی و ذهنی خسته است و می خواهد تجارب خودش در زندگی را در اختیار خانواده اش قرار دهد. روحیه او خسته و افسرده است و با این اوصاف قطعا کسی هم در زندگی اش نیست. شاید او منتظر است تا شما باز هم به اودرخواست دهید و به خانواده اش محبت کنید، خودتان را به آنها اثبات کنید و به پای او بمانید، تا این عصبانیت و افسردگی او تبدیل شود به عشق به شما. شما می دانید که در شرایط حاضر نباید خیلی یکباره باز با او صمیمی شوید و از او بخواهید که با شما بیرون بیاید و از دوستی نباید چیزی بگویید و این را موکول می کنید به آینده. در شرایط حاضر شما احساس می کنید که تا اندازه ای بازیگوش شده اید. بی خیال و راحت هستید و البته کمی هم مسائلی مثل فقر و بی تحرکی و سو تفاهمات، باعث شده که عزت نفس و اعتماد به نفس شما پایین بیاید و خودتان را باور نداشته باشید. یا اینکه شما ممکن است با مسائلی در مورد هویتتان سروکار داشته باشید. شما برای چیزی که برای شما ترتیب داده شده است آماده نیستید و نه می توانید با او باشید و نه می توانید با او نباشید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۶ دی ۱۳۹۷ ساعت ۱۴:۲۳:۴۴
Mohsen

Mohsen : راستیتش یک ماه پیش به ایشون گفتم رفته بودم دنبال دخترم ببرمش بیرون به ایشونم گفتم بیاد با هم بریم بیرون که برای سوگندم لباس بخریم ایشون گفتند ما با هم هیچ نسبتی نداریم شما فقط پدر بچه ای بیا دخترتو فقط ببر اگه مسوول پذیری وگرنه خودم از پس همه کاراش بر میام دست از سرم بردار محسن بزار راحت باشیم ما ما هم رفتیم با دخترم گشتیم اما براش یه عطر خیلی خوب خریدم دادم دخترم بهش داد اما بهم پیام داد اینو قبول میکنم اما دیگه هیچی برام نگیر ما با هم نسبتی نداریم

بازم ممنون از شما خانم هراتی بی نهایت توکل بخدا

پاسخ
لینک۲۶ دی ۱۳۹۷ ساعت ۱۵:۱۶:۳۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : :))))) عطرو قبول کردن کم کم باقیشم قبول میکنن. شما هنوز تعارف بازی ایرانی هارو یاد نگرفتین؟ :))))

پاسخ
لینک۲۶ دی ۱۳۹۷ ساعت ۱۶:۲۶:۱۴
Mohsen

Mohsen : چی بگم والا خانم هراتی بازم ممنون از شما

پاسخ
لینک۲۶ دی ۱۳۹۷ ساعت ۱۷:۵۲:۵۰
Neda

Neda : وای چقدر جالب خانم هراتی نیتم در خواب در مورد موضوع شخصی بود.ولی خوابی که دیدم و تعبیری کع فرمودین راجب یک مسئله مالی است و راجب پولی که قراره از خانوادم بهم برسه و باهاش کاری انجام بدم واقعا برام جالب بود در مورد مسئله ی مالی خواب رودیدم.ممنونم از زحماتتون

پاسخ
لینک۲۱ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۳۶:۲۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : خواهش می کنم عزیزم.

پاسخ
لینک۲۱ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۲۳:۲۱:۳۴
Neda

Neda : سلام خانم هراتی عزیزم.دیروز حقیقت یادم نیست قبل اذان صبح بود یا بعد اذان صبح.قبلش نیت کردم واز خدا خواستمو حضرت ابلفضل و امام رضا را شفیع قرار دادم جواب نیتم را در خواب بگیرم.خواب دیدم در بازار تجریشم اول بازار که ورودی امام زاده صالح است روبروم بازار و مردم رو میددم و اینکه حتی یک‌سینی( مجمع گرد)پر پیازچه تمیز و سفید هم دیدم.همان وردی که میرسه به امام زاده نزدیک‌میدان دقیقا سر بازار ایستاده بودم.ممنونم از شما و پاینده باشید

پاسخ
لینک۲۱ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۲:۴۶:۰۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما دچار طوفانی از ایده های تازه شده اید و به انتخاب های پیش روی خودتان فکر می کنید. به شما ثروتی پیشنهاد می شود که احساس می کنید که با سخاوت تمام و دست و دلبازی آن را در اختیار تان قرار داده اند ولی ظاهر قضیه با باطن آن بسیار فرق دارد. شما باید راجع به این مسئله کنکاش کنید و از لایه های مختلف فضیه، پرده بردارید و مو به مو موضوع را بشکافید و بفهمید که موضوع چیست! درست مثل پیاز که لایه لایه است شما باید برای رسیدن به خواسته تان با دقت تمام زوایای امر را بررسی کنید و نمی توانید صرفا با ظاهر بینی از روی جریان امور، قضاوت کنید. شاید فریب و تقلبی درکار باشد که شما را به گریه بیاندازد پس خوب دقت کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۱ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۰۱:۵۰
سارا

سارا : باسلام وعرض ادب خواب دیدم تویه بازار که انگار بازاز تجریش بود با دخترم در حال راه رفتن وتماشا ی مغازه ها وحرف زدن بودیم که دیدم یه گوشی تلفن که اکبند وپلوم بود ولی تو جعبه نبود وتو پلاستیک بود و طوسی کمرنگ بودوخیلیم بزرگ نبود تو دستمه که شوهرم ودیدم تلفن و بهش نشون دادم اونم تلفن و ازم گرفت وبه مغازه که سر نبش بود وکلی تلفت جلوی مغازه چیده بود رفت ولی اون تلفنا پولوم نبودن ورنگهای متنوع داشتن که دوتا که شوهرم نگاهشون می کرد کرمی وشکلاتی بود وبا فروشنده صحبت می کرد ومن از فاصله ایی نگاه می کردم

پاسخ
لینک۱۳ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۰۰:۳۳:۵۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. کسی دوست دارد با شما ارتباط برقرار کند ولی شما برای درک او مشکل دارید و از همسرتان کمک می خواهید که او با آن شخص ارتباط بگیرد و بفهمد که هدف او چیست. این شخص رازدار و مغرور است و حرفش را هم به هر کسی نمی گوید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۳ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۰۸:۱۷
zahra

zahra : سلام. دیشب داخل یه بازاری بودم که تا حالا چند بار خوابشو دیدم. انگار که مجبورم اونجا کفش بخرم. چند تا رو هم امتحان کردم ولی چون اندازه ام نبود یا دوست نداشتم علی رغم اجباری که حس میکردم نخریدم و اومدم بیرون

پاسخ
لینک۳ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۰۸:۱۰:۵۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما تمایل به این دارید که کار کنید یا ازدواج کنید ولی حاضر نیستید به هر کاری تن بدهید و یا با هر کسی ازدواج کنید و چون شرایط خوبی فعلا نیست، شما هم هول هولکی اقدام نمی کنید و ترجیح می دهید صبور باشید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۴۶:۳۴
zahra

zahra : سلام. دیشب داخل یه بازاری بودم که تا حالا چند بار خوابشو دیدم. انگار که مجبورم اونجا کفش بخرم. چند تا رو هم امتحان کردم ولی چون اندازه ام نبود یا دوست نداشتم علی رغم اجباری که حس میکردم نخریدم و اومدم بیرون

پاسخ
لینک۲۷ شهریور ۱۳۹۷ ساعت ۰۹:۱۴:۵۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب :
سلام. طبق قوانین سایت که شما آن را هنگام ثبت نام در سایت اخیرا مشاهده فرمودید، و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بسیار بالای تعابیری که فرستاده می شود، هر کاربر فقط مجاز به ثبت یک خواب در 24 ساعت است. در صفحه پرداخت قسمتی که که تیک می زنید قوانین رو قبول دارم بالای اون قسمت قوانین نوشته شده. و یک خواب شما امروز برای تعبیر ثبت شد. لطفا مجددا خواب خود را فردا ارسال کنید . تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۷ شهریور ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۳۶:۳۷
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.