کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب بستر

محمد ابن سیرین می گوید: بستر در خواب زن است و نیک و بد آن تعلق به زن دارد. اگر ببیند که بستری خرید یا بستر را عوض کرد یا از آن بستر به بستری دیگر شد، دلیل که زن دیگر خواهد و زن نخستین را طلاق دهد. اگر ببیند که بستر از حال خود متغیر شد، دلیل که زن او از حالی به حال دیگر گردد. اگر ببیند که بستر خویش را بفروخت، دلیل است که زن خود را طلاق دهد و یا از او غایب گردد و یا از ایشان یکی بمیرد.

ابراهیم کرمانی می گوید: اگر کسی خود را بر بستری مجهول ببیند، دلیل که به قدر و قیمت آن او را زیانی رسد. اگر ببیند که بستر وی بر تختی مجهول گسترده بود و بر آن نشسته بود، دلیل که بزرگی و منزلت یابد و دشمنان را شکست دهد.

جابرمغربی می گوید: بستر درخواب ولایت و تن آسایی است. اگر ببیند که بستر را از خانه بیرون انداخت و بعد از آن به خانه آورد، دلیل که میان او و زن طلاق رجعی افتد. اگر خویش را بر بستر نرم گسترده ببیند که خفته بود، دلیل که آن سال بر وی مبارک گردد.

اگر ببیند که بستر او از پشم آکنده بود، دلیل که زن توانگر خواهد. اگر ببیند که بستر او دریده بود یا سوخته است، دلیل که اجل او نزدیک آمده باشد و عیالش را دین و دیانت و شرم نباشد. اگر ببیند که بستر او ابریشمین است و با بستر کرباسین بدل کرد، دلیل که زن فاسقه را از دست بداده و زن ستوده بخواهد.

اگر در خواب ببیند که بستر او را موش سوراخ کرده بود، دلیل است که میان زن او و کسی، کاری ناسزا صورت گیرد و به فساد رضا دهد. اگر بسترش درهوا معلق باشد، دلیل که بستر او در جایگاهی بلند گسترده شود و شغل او بالا گیرد و دولت یابد. اگر ببیند که بستر وی از هوا به زمین افتاد، دلیل که زنش بیمار شود و عاقبت شفا یابد.

    امام صادق (ع) می فرماید: دیدن بستر در خواب بر چهار وجه است:
  1. زن،
  2. کنیزک،
  3. ولایت،
  4. معیشت و منفعت و تن آسایی.

حضرت دانیال می گوید: اگر بستر خود را سبز ببیند، دلیل که زنی خواهد دیندار و پارسا. اگر بستر خود را سرخ ببیند، دلیل که زن او بدخو و ناسازگار شود. اگر ببیند که بسترش کهنه است و نو شده، دلیل که زنش از خلق بد به خلق نیک بازگردد. اگر ببیند بستر او سبز بود ولی سرخ شد، دلیل که زن وی از صلاح به فساد مایل شود. اگر به خلاف این باشد، از فساد به صلاح بازآید.

اگر ببیند بستر او سرخ بود، سفید شد یا زرد شد، دلیل که زنش از گناه توبه کند و بیمار شود، چنانکه بیم مرگ خواهد بود. اگر ببیند بستر او نو است و در زیر خود گسترده بود و بالش ها نهاده بود، دلیل کند که ازدواج کند. اگر دید بر بستر خویش بالش ها نهاده، دلیل بر خادمان کند. اگر ببیند بستر به جای مجهول است، دلیل که زمینی بخرد و در آن کشاورزی کند.

معبران گفته اند: میراث یابد. اگر ببیند بر بستر خفته، دلیل که راحت و آسانی یابد. اگر ببیند بستری داشته و بر هوا بر روی آن خفته است، دلیل است که به سبب زن جاه و بزرگی یابد. اگر ببیند بسترش دریده است، دلیل که زنش نابکار است. اگر ببیند آتش در بستر او افتاده و بسوخت، دلیل که زن را طلاق دهد یا بمیرد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

122 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

alie

alie : سلام خانم هراتی عزیز،من چند سال پیش خواب دیدم که به خودم می گفتم بخاطر اینکه نمیدونم با کی باید ازدواج کنم میرم و شکایت میکنم پیش استاد!!!! دیدم رفتم داخل یکی از اتاقهای اساتید که دور میز اون استاد پر بود از آقاهایی که لباس سیاه پوشیده بودند، منم بخاطر اینکه به اون آقاها برخورد نکنم موندم گوشه اتاق تا کار آنها تمام بشود بعد بروم جلو که یهو دیدم آیت الله بهجت اون استادی بود که همه دورشون بودند با دست راه را باز کردند و گفتند تو بیا دنبالم( ایشون بالهایی داشتند که بافاصله زیادبخاطر وجودآنها باید از پشت سرشون راه میرفتی چون بقدری بلند و سنگین بود که روی زمین کشیده میشد)، بعد باهم رفتیم داخل یک اتاق بزرگی که پر بود از رختخوابهای پهن شده ای که آخوندهایی با عمامه سفید داخل اونها خوابیده بودند و فقط عمامه های سفیدشون از رختخواب بیرون بود بقیه بدنشون زیر پتو بود،رفتیم پایین پای یکی از آنها، اون هم لباسش مثل همه بودولی رختخوابش بزرگتر بود ، آیت الله بهجت دومرتبه عصایشان رو به زمین کوبیدن تا بیدار شد بعد گفتند آقای ....چرا خوابیدی؟اون آقا با عجله پتویش راکنار زد و نشست تا خواست کاری بکند وسرپا به ایستد یکدفعه ، آیت الله بهجت به من اشاره کرد که بشین کنارش ،من گفتم( نه ، کنار دوستانش خجالت می کشد،) که دوباره گفتند (:بشین کنارش).به صورتش که نگاه کردم برایم نورانی شده بود(اون موقع نمیشناختمش فقط اونقدر شفاف بود که همیشه در یادم هست)با فاصله در رختخواب کنار اون آقا نشستم بعد آیت الله بهجت از دیوار انتهای اتاق عبور کردند و رفتند ،اون آقا هم که کنارم بود پتو رو روی من و خودش زد ،و تمام شد ....،الان که چند سال از اون خواب گذشته من باورم نمیشه یکی از اساتید هیئت علمی دانشکده علوم پزشکی که درون آن درس می خوانم دقیقا همون آقایی هستند که اون موقع خواب دیدم و چون من نفر اول دانشکده هستم به طبع توجه بیشتری به من دارند ،ضمنا ایشون و من هر دو مرجرد هستیم، می خواستم بدونم تعبیر این رویا از نظر شما جی هست،ممنونم

پاسخ
لینک۳۱ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۵:۱۲:۰۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. روحشان شاد. او به شما گفته که باید چه کار کنید! عصای ایشان در خوابتان گویای این است که او به این استاد اعتماد دارد و شما نیاز دارید با او در تعامل باشید. نشست و برخواست کنید و اجازه دهید که شما را ببیند. شما باید سعی کنید به هر وجهی ارتباط تان را با او قوی کنید ( اگر مطمئن هستید که ایشان همان کسی است که آیت الله بهجت به شما معرفی کرده). اگر او تقدیر شما باشد، به هر بهانه ای که به او نزدیک شوید، شما را انتخاب خواهد کرد. ولی شما باید قدم اول را بردارید تا او بیدار شود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳۱ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۲۱:۲۵:۳۲
مایا

مایا : لطفا خوابم نمایش داده نشود .متشکرم

پاسخ
لینک۴ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۲۵:۴۴
مایا

مایا : باسلام و عرض ارادت

این خواب ۳ بخش دارد

پاسخ
لینک۴ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۵۳:۲۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ارادت متقابل. شما می توانید مشکل کسی را حل کنید و راه حل کاری در دستان شماست. کسی از شما کمک خواهد خواست و یا اینکه خودتان گشایش کار خواهید یافت. عدد 6 به سعادتمندی و تعادل و آرامش در زندگی اشاره می کند و اینکه این مد نظر شماست و می خواهید به تعادل و عشق و سعادت خانوادگی برسید. شما می خواهید که عشق و آرامش و مهربانی به زندگی تان بیاید. این آقا می خواهد قدرتش را به رخ بکشد و به خاطر توانایی هایش شناخته شود. می خواهد قدرش را بدانند و خودش را با دل و جرات یا با شورو شوق نشان می دهد. او نمی خواهد که همه ی احساسش را رک و پوست کنده بیان کند ولی می خواهد بداند که احساس شما نسبت به او چیست و اینکه اصلا قدرت و اقتدار شما در چه حد است. او در زندگی احساس گرمی و امنیت نمی کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۴ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۲۸:۵۴
مریم

مریم : سلام. خواب دیدم اقایی که دوستش دارم برای یک مراسم شادی دقیق نمیدونم عروسی بود یا چی اومدن شهر ما و من باخودم میگم چقد بامعرفت اینهمه راه اومده, و دیدم توی اتاق خودم کنار هم خوابیدیم و من با خودم میگم چند شب که ما کنار هم خوابیدیم حتی یک انگشتشم به من نزده چقد خودشو کنترل کرده
ممنون از تعبیرتون

پاسخ
لینک۲۲ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۱۴:۴۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. کسی که دوستش دارید به خاطر مسئله ای با شما همفکری می کند یا در شادی و در غمی با شما شریک می شود ولی هیچ تمایلی برای ارتباط نزدیک با شما از خودش نشان نخواهد داد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۲ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۱۹:۳۹:۵۳
محمد

محمد : سلام یکی از دوستان من قبلا با یک زن مطلقه ارتباطی داشت که الان فاصله گرفتن، توی خواب دیده که پیش اون زن هست و آن زن بهش میگه : نمیتونم، و بعد دوستم به رختخواب آن زن نگاه میکنه میبینه مردی جوان خوابیده و اون مرد جوان پتو رو پایین میکشه و به دوستم نگاه میکنه،

پاسخ
لینک۲۹ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۴۱:۳۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. این خانم اهداف تازه ای در زندگی اش انتخاب کرده و می خواهد مستقل باشد و گشایش کار پیدا کند و جوری زندگی کند که از زمانی که دوست شما با او بود، احساس خوشبختی بیشتری بکند. دوست شما نباید فکر کند که اگر از این خانم حمایت نکرده دنیا برای او تمام شده. او حمایت های لازم را در زندگی اش دریافت خواهد کرد و مثل یک مرد قادر خواهد بود استقلال خودش را حفظ کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۹ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۲۰:۴۵:۰۴
Nora

Nora : سلام وقت بخیر.خانم هراتی عزیز من در واقعیت از یه رابطه چندساله طولانی بیرون اومدم البته سالها ما اینجوری بهم زدیمو باز بهم برگشتیم.دیشب خواب دیدم این آقا وسایل منو دارن برام میفرستن مادرشونم داشت بهش کمک‌ میکرد.منم داشتم نگاه میکردم و مواظب بودم چیزی جانمونه.که سه تا کارتن بزرگ برام جلب توجه کرد بازشون کردم دیدم تو یکیش رختخوابه تو یکیش دوتا پرده و مقداری کاغذ و مجله و کمی طلا که درواقعیت طلاهای خودمه.فضای خواب یهو شد شبیه خونه خودمون منم انگار توی برف بودم بعد انگار سرماو بارون بود اون رختخوابارو که از کارتن درآورده بودم تا کردم گذاشتم تویه کیسه که خیس نشه تشکش دقیقا همونیه بود که تو خونه خودش بود.گذاشتم دم در یکی از همسایه های خودمون که مثلا بیام برش دارم خیلی خواب گنگی بود.

پاسخ
لینک۱۶ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۰۸:۱۱:۲۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. کسی که قبلا با شما ارتباط داشته می خواهد که از تمام وجود شما را کنار بگذارد. او تمایل به ارتباط و آرامش داشتن در کنار شما؛ ناراحتی هایی که بین شما به وجود آمده و حرفهایی که هرگز بیان نشده، هر چه که از شما و رابطه ی با شما یاد گرفته و خاطرات و حتی موفقیت هایی که می توانسته در کنار شما کسب کند؛ قید همه شان را زده و به شما پس داده تا شروعی تازه داشته باشد. شما از این احساسات سرد و بی تفاوتی او و بی تفاوتی ها و سردی روابطی که در کل با شما شده، ناراحتید ولی نمی خواهید که احساساتی رفتار کنید. سعی می کنید که مثل باقی مردم زندگی خوب و نرمالی داشته باشید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۵:۱۴:۱۰
شمایل

شمایل : سلام من و همسرم اختلاف داریم و جدا زندگی میکنیم خواب دیدم رفتم خونه ی شوهرم و خواستم چندتا از وسیله های دخترمو بردارم( دخترمو برده بودم چکاب دکتر که نزدیک خونه ی شوهرمه) و برم که شوهرم و دوتا برادراش و مادرش اونجا بودن انگار میدونست من میرم اونجا اینا راهم اورده بود که یعنی مهمونن و من نرم و بمونم، منم پیش خودم گفتم وقتی خوابیدن میرم، خونه ریخته بهم بود هرکدوم یجا توی حال میون وسیله ها روی زمین پیدا کردیم که دراز بکشیم مادر شوهرم وسایلی که روی تختخواب ما که توی حال بود را زد کنار و گفت میخام روی این بخابم، وقتی همه داراز کشیدیم من دیدم نزدیک یکی از مردای فامیلشون که تاحالا ندیدمش دراز کشیدم. بعد فهمیدم اینم اوردن که تا این هست من نرم به حرمت مهمون بودنش منم گفتم خوب مجبورم فردا که این رفت برم بعد دیدم دستشو دراز کرد منم دستمو دراز کردم دستمو گرفت منم دستشو گرفتم بعد اون یکی دستشو باز کرد یعنی بیا بغلم، شوهرم هم پایین پای ما دراز کشیده بود منم از گناه بودن کار و اینکه شوهرم هم بفهمه نرفتم و گفتم فکر کردم دست شوهرمه شوهرمم بیدار شد و نگا کرد بهش گفتم فکر کردم تویی، بعد دیدم با بچم توی بغلم نشستم انگار خونه ی مادرشوهر بودم و یکی یا دوتا زنای فامیلشون که خوشلباس و خوشهیکل بودن اومدن و با اونا احوال پرسی کردن و با من نه چون همو نمیشناختیم بعد دیدم من و مامانم و دخترم و یه زن دیگه کنار خیابان بالای خونمون وایسادیم خیابان از زمین ارتفاع حدود ۵ متری داشت، چندتا ماشین توی خیابان میرفتن که کارناوال عروسی بودن یکی از مینیبوسا راهو اشتباه رفت بعد سریع دور زد و حین دور زدن وارونه شد و افتاد پایین کنار ما منم گفتم خوب بهمون نخورد به صحنه هم نگاه نکنید خوب نیست بیایید بریم از اینجا.

پاسخ
لینک۲۴ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۵۸:۱۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید به شرایط دخترتان و مشکلاتی که او دارد و نیز رفاه او فکر کنید و متاسفانه ننوشته اید که دخترتان پیش همسرتان زندگی می کند یا پیش شما. اگر پیش شماست، شما از همسرتان تقاضا دارید که برای دخترتان رفاه بیشتری قائل باشد و اگر پیش اوست، دلتان می خواهد که از روحیات دخترتان با خبر باشید. مادر همسرتان الان از قبل به همسرتان نزدیک تر است و با او همفکری می کند. شما می خواهید که قوی و مصمم رفتار کنید ولی نمی خواهید طوری برخورد کنید که خصمانه و یا مستبدانه به نظر بیاید. سعی می کنید که با شوهرتان دوستانه برخورد کنید. شرایط مالی آنها خیلی خوب شده. اگر شما در ارتفاع قرار داشتید، زندگی تان بهتر از گذشته خواهد شد دنیا به شما رو می آورد و شما شاهد این خواهید بود که کسانی که در زندگی شان از حمایت همدیگر خسته می شوند و به خانواده هایشان احترام و یا اهمیتی قائل نیستند، در زندگی شکست می خورند. شما نمی خواهید با این گونه مشکلات مواجه شوید و یا حتی فکرش را بکنید. احتمال قوی شرایط به نفع شما پیش خواهد رفت و زندگی تان تحولی مثبت خواهد داشت. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۴ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۲۳:۵۰:۳۸
سمیرا

سمیرا : سلام و خدا قوت خدمت خانم هراتی عزیز، چند وقت پیش خواب یه آقایی رو دیدم که دو سال پیش باتوجه به حرکات و سکناتشون فکر می کردم عاشق من هستن و قصدشون ازدواجه. خواب دیدم که ایشون به خونه قدیمی ما اومدن. اتاق من سرتاسر پر از لحاف تشک بود و ایشون هم دراز کشیده بودن، به اینصورت که ما سر هامون به هم چسبیده بود ولی ایشون به سمت مثلا شمال دراز کشیده بودن، من سمت جنوب. یعنی بغل همدیگه دراز نکشیده بودیم. من با تعجب به ایشون گفتم آقای فلانی اینجا چیکار می کنی؟ ایشون هم با یه حالت خجالت و علاقه و انگار که بدونن مقصرن گفتن اومدم یکی از عشق های قدیمیمو ببینم. منم بلند شدم و گفتم خوش به حال عشقتون. ایشون با تعجب گفتن چرا؟ منم شروع کردم به گله و شکایت که در حق من خیلی نامردی کردین وحداقل میگفتین منو نمیخوایین وغیره. مادرم اینام توی اتاق بودن یعنی تنها نبودیم

پاسخ
لینک۱۲ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۲۹:۲۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. این آقا هدفش از رسیدن به عشق، رسیدن به موفقیت و پیشرفت در زندگی است و نه صرفا عشق. برعکس شما که پر شور و حرارت و احساساتی هستید و از عشقتان انتظار و توقع دارید که به شما گرما و هیجان ببخشد و زیاد دنبال این نیستید که خودتان را در زندگی بالا بکشید. بنابراین، ایشان عاشق هر کسی است که بیشتر از دیگری، بتواند او را به آرمانها و موفقیت های مورد نظرش برساند. منافع برای او مهمتر است از عشق. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۲ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۵۴:۲۶
Sobhan

Sobhan : سلام وقتتون بخیر.
من خواب دیدم در روضه امام حسین (ع) شرکت کردم که بعد از نشستن یکی از خادم های روضه برام چای و میوه آورد، میوه انگور سبز بود که از اون یک خوشه انگور همه دونه‌هاش نمیه سالم بودن بجز یکی که توجه منو جلب کرد منم اونو گرفتم تو دستم بعدش هم گفتم اشکال نداره که انگورها سالم نیستن، چون مهمه اینه که تبرکه و برای روضه اربابه.
بعدش از خواب بیدار شدم و دوباره خوابیدم.
دقیقا بعدش دوباره خواب دیدم که رختخواب خودمو می‌خواستم بزارم توی صندوق عقب ماشین بابام که نمیشد چون توی صندوق وسیله بود، چند بار رختخوابو به خونه بردم تا صندوق خالی بشه (تمیز بشه) بعدش بتونم رختو بزارم صندوق، این کار دو تا سه مرتبه تکرار شد تا اینکه بالاخره گذاشتمش صندوق عقب ماشین پدرم. (توی خواب این حسو داشتم که خانواده‌ام می‌خوان برن مسافرت منم رختخوابو بهوشن قرض دادم که اونجا ازش استفاده کنن)
رنگ رختخوابم قرمزه بود توی خواب(توی واقعیت هم رختخوابم که الان ازش استفاده میکنم قرمز هست)
عدد یک پنجم رو در خواب دیدم، ولی یادم نیست برای کدوم خوابم بود.
ممنون میشم اگه توی تعبیرش کمکم کنید.
سپاس

پاسخ
لینک۱۴ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۴۳:۵۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. دوست عزیز قبل از تعبیر خوابتان از شما استدعا می کنم همانطور که هنگام ثبت نام در سایت به شما اطلاع رسانی شده، فقط یک خواب از خوابهای هر شبتان را برای تعبیر ارسال بفرمایید. ارسال و ثبت چند خواب در یک کامنت حتی اگر در یک شب دیده شده باشند خلاف مقررات سایت است و خدای نکرده شما را مدیون سایت و کارمندان آن خواهد کرد. شما حاجتی دارید که متوسل به امام حسین ع خواهید شد و دعای شما به درگاه ایشان، شنیده شده و مستجاب خوهد شد. هر چند که شما ممکن است با مشکلات کمی هم در رسیدن به هدفتان مواجه شوید. شما می خواهید به خانواده تان حمایت و پشتیبانی برسانید تا فکر آنها هم راحت شود. شما باعث می شوید پدرتان فکرش باز شود و مشکلاتش کمتر شده و به آرامش و شور و نشاط بیشتری برسد. عدد یک پنجم به تنهایی قابل تعبیر نیست مگر اینکه زوایای مختلف خوابتان را ذکر بفرمایید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۴ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۸:۴۳:۱۳
yasamin

yasamin : سلام وقت بخیر


ممنون میشم متن خوابم پاک بشه

پاسخ
لینک۱۵ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۵۵:۲۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما سعی می کنید که مانند مادر بزرگتان شخصیتی خردمند و پر احساس داشته باشید و از تجارب او در زندگی تان استفاده خواهید کرد. اتفاقات خوبی در شرف وقوع است و شما جشن و شادی خواهید داشت و عصه نخواهید خورد. شما خدا را شکر می کنید و به امنیت و گرمی و رفاه می رسید و اگر مجرد هستید ازدواج خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۵ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۹:۳۸:۰۲
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.