کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب خانه

اگر کسی خود را در خانه جدیدی دید که متعلق به خود اوست، و در آن خانه وسایل رفاه و راحتی کاملی وجود داشت، به زودی ازدواج می کند و به خوشبختی و رفاه خواهد رسید. اگر شخص متاهلی این خواب را ببیند، نشانه داشتن زندگی مرفه و خوبی است. ورود به خانه نو نیز ازدواج است.

اگر دید در خانه ای بدون وسایل و تک و تنها به سر می برد، نشانه نزدیک شدن به پایان عمر است. اگر کسی ببیند خانه ای محقر و ویرانه دارد و آن خانه متعلق به خودش است، زندگی بر او تنگ خواهد شد و درآمدش کاهش خواهد یافت. چنان چه ببیند یکی از اتاقهای خانه آشفته و خراب است، بخشی از زندگی بیننده خواب دچار خرابی و ویرانی می شود و غمی و زیانی به او می رسد.

اگر ببینید که درب خانه شما آهنی است، زندگی قابل دوامی دارید و ثروتمند می شوید. اگر درب خانه شما از نقره بود، بیننده خواب گنه کار است و باید توبه کند. اگر درب نویی به خانه اش وصل کردند، بیننده خواب شغل و کار جدیدی پیدا می کند.

اگر کسی دید درب خانه خود را کند، و به دور انداخت، اگر درب کهنه و شکسته بود، و به جای آن درب نویی گذاشت، از غم و اندوه مالی خلاصی و نجات پیدا می کند و به مال و نعمت می رسد و اگر کسی دید که دیگری درب خانه او را می کند، از آن شخص خصومت خواهد دید و اگر دید درب خانه اش بزرگ شده به مقام وی افزوده می شود.
اگر کسی دید درب از خانه ی قدیمی می کند، در خیرات به رویش گشوده می شود. اگر کسی درب خانه ی خود را کوچک دید که به زحمت می توانست وارد سرای شود، به تنگدستی دچار می شود.

    امام صادق (ع) می فرماید: دیدن سرای به خواب بر هشت وجه است:
  1. مرد را زن و زن را شوهر،
  2. توانگری،
  3. ایمنی،
  4. عیش خوش،
  5. مال،
  6. ولایت،
  7. عزت،
  8. امانت.

محمد ابن سیرین می گوید: خانه مفرد درخواب، زن است. اگر ببیند خانه یا ستونهای خانه را از جای برداشت، دلیل که زن با مروتی می خواهد و به زودی زنش آبستن خواهد شد. اگر ببیند وارد خانه ای نو شد، دلیل که زنی خواهد و توانگر شود.
اگر ببیند که خانه مفرد به کنج اندوه بود و ندانست که خانه از کیست، دلیل که از دنیا رحلت کند. اگر ببیند درب خانه باز بود و او در را قفل نکرده بود و آن خانه به خانه دیگر راه داشت، دلیل که از غم و اندوه رها گردد. اگر بیمار این خواب را ببیند، شفا یابد. اگر ببیند درب خانه خود را بشکست، دلیل که از کسی او را مالی رسد.
اگر ببیند درب سرای بشکست یا بسوخت، دلیل که برای صاحب سرای مصیبت اتفاق خواهد افتاد. اگر ببیند زمین سرای او بزرگ و فراخ شد، دلیل که به قدر آن فراخی او را روزی در دنیا فراخ شود. اگر برخلاف این ببیند، روزی بر وی تنگ شود. اگر ببیند سرای او را می کندند، دلیل که راه صلاح بر خود ببندد و نماز و عبادت کم کند. اگر ببیند سرای کهن را می کند، در خیرات بر وی گشاده شود و خرم گردد.

ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند که خانه بر وی افتاد، دلیل که مالی بسیار بدو رسد. اگر ببیند که خانه بزرگ و فراخ گردید و از آن که بود بزرگتر شد، دلیل که مال و نعمت بسیار بر وی رسد. اگر ببیند درِب خانه او آهنین بود، دلیل که توانگر شود.
اگر درب خانه او سیمین است، دلیل که او باید از گناه و معصیت توبه کند. اگر توانگر بود، نعمتش زیادتر شود. اگر ببیند پیرامون خانه او هیچ خانه ای نبود، دلیل که حالش تباه شود. اگر ببیند که میان سرایِ نو شد، دلیل که او را دختری یا خواهری آید و هم او گوید که صفحه سرای، دلیل کند بر پدر و مادر. اگر دید صفحه سرای او نو و پاکیزه است، دلیل است بر تندرستی تن مادر و پدر.

حضرت دانیال می گوید: اگر ببیند در سرای بیگانه شد و هیچکس را نشناخت و در آنجا مردگان دید، دلیل که آن سرای آخرت بود و وقت اجل وی رسیده است، اگر ببیند در آنجا شد و بیرون آمد، دلیل که بیمار شود و نزدیک هلاک باشد و شفا یابد. اگر در سرای معروف وارد شد که بنیاد آن از گل بود، دلیل که روزی حلال یابد.
اگر ببیند بنیاد سرای او از خشت پخته و گچ بود، دلیل که جوینده مال حرام است. اگر ببیند از آن بیرون آمد، دلیل که از حرام توبه کند. اگر ببیند در سرائی بزرگ و فراخ بود، دلیل که روزی بر وی فراخ شود. اگر سرای کوچکی و تنگ دید، دلیلش به خلاف این باشد.

جابرمغربی می گوید: اگر کسی دید در سرائی بزرگ و پاکیزه و نو داخل شد و دانست که آن سرای ملک او بود، دلیل که روزی بر وی فراخ و گشاد شود و عزت و جاه یابد و زن خوبروی خواهد و توانگر شود و ولایت یابد. اگر این خواب را زنی دید، شوهر توانگر بخواهد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

1443 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

علیرضا

علیرضا : سلام دیشب خواب دیدم با یکی از دوستان مشترک خودم و معشوق سابقم که یک دختر است در یک میهمانی هستیم از روی کنجکاوی از دوستم پرسیدم که معشوق سابقم چه طوره و چی کارا میکنه اونهم در جواب بهم گفت که چند ماهی است در یک املاکی مشغول به کار شده و از همان ابتدا معاملات بزرگی انجام داده و حتی در یک معاملع 1.5 میلیارد پول بدست اورده و یک خانه خریده من در خواب خیلی ناراحت شدم و حتی از شدت ناراحتی به دوستم گفتم پس دیگه من و تحویل نمیگیره و دوستم گفت نه اینطوریا نیست چرا باید این کارو بکنه.
می خواستم خواهش کنم تعبیر خوابم را بهم توضیح بدهید با سپاس

پاسخ
لینک۲۰ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۲۲:۱۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دوست دختر سابق شما، سعی کرده که فکرش را به کار بیاندازد و بهترین نصایح را برای پیشبرد زندگی اش بپذیرد. در نتیجه اعتبار او بالا رفته و سود کرده است. شرایط سخت برای او حل و فصل شده و وضع روحی او بسیار خوب است. الان او به صورت مستقل فکر می کند و روحیه اش قوی شده و ایده های تازه ای برای زندگی اش در نظر گرفته است. اینها هیچ کدام دلیل بر این نیست که به طور مطلق شما را از یاد برده باشد. او فقط سعی می کند که درست فکر کند و منطقی باشد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۰ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۲۱:۴۳:۳۶
Afsane

Afsane : ‎سلام.این خواب رو مادرم دیده و من تعریف میکنم،خواب دیدم با دخترم رفتیم خونه مادرشوهرش اما خودشون خونه نبودن و یکدفعه چشمم به قسمتی از سالن میفته که انگار جای مادرشوهر پدرشوهر دخترم اونجا بوده و همیشه اونجا مینشستن،اما اونجا کاملا خالی بود مثل یک زمین خالی و هیچ اسباب اثاثیه ای نبود حتی فرشم پهن نبود،غیر از منو دخترم ۲نفر از همسایه ها(یک آقا و یک خانم)و خواهر شوهر دخترم هم بود که اون توی آشپزخونه بود،و هر زمان که میخاستم با اون خانم همسایه صحبت کنم از داخل آشپزخانه سَرَک میکشید و حواسش به ما بود،و تا اون میومد ببینه چه حرفی میزنیم من ساکت میشدم،انگار خانم همسایه جریان(اختلافات و بدی هایی که همسر دخترم و خانوادش کردن)رو برای آقای همسایه تعریف کرده بود،اون آقا پیرهن و شلوار یک دست سفیدی پوشیده بود نگاهی به دخترم کرد و گفت اگر به من گفته بودید چه اتفاقی افتاده من حتما به شما میگفتم،بعد به همراه دخترم بلند شدیم و رفتم توی حیاط دستشویی(در واقعیت خونه شون آپارتمانی هست) و بعد خواهر شوهر دخترم تا یه جایی ما رو بدرقه کرد.

پاسخ
لینک۲۰ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۲:۵۹:۰۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. مادر شوهر و پدر شوهر دخترتان، بی احساس هستند و جایگاه امنی در زندگی ندارند. آنها هیچ برنامه ای برای زندگی شان ندارند و راحتی شان را از دست می دهند. دختر آنها از امکانات رفاهی و منابع مالی آنها برای آرامش خودش استفاده می کند و آبروی مادر و پدر او در خطر است. شما از آنها شاکی هستید و تقاص کارهای بدی که در حق دخترتان کرده اند را پس خواهند داد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۰ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۵۰:۵۲
فرانک

فرانک : سلام لطفا این خواب در سایتتون نزارید

پاسخ
لینک۲۱ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۲:۱۷:۵۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. همسر او معتقد است که دختر عمویتان به خاطر بیماری اش خیلی غصه می خورد ولی دختر عمویتان می داند که با این عمل، او شفا خواهد یافت و مشکلش از بین خواهد رفت. او الان ناراحت است ولی ناراحتی او انشالله از بین خواهد رفت. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۱ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۴۳:۰۴
Farid

Farid : باسلام من خواب دیدم رفتیم طبقه بالای خونه خودمونو که بازسازی کردن ببینیم و خیلی جالب بود که از خونه خودمون بزرگ تر شده بود و سرویس هاش خیلی قشنگ بودن و برای من جالب بود که یه انباری هم داشت ممنون میشم تعبیرشو بهم بگید.

پاسخ
لینک۲۴ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۰۷:۱۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. درک و عقلانیت شما قویتر خواهد شد. بینش و آگاهی شما نسبت به مسائل بیشتر می شود و چشم انداز تازه ای در زندگی تان بدست خواهید آورد. زندگی تان تحولی مثبت خواهد داشت و ذهنیت شما باز و آماده ی یادگیری بیشتر و به خاطر سپاری خاطراتی بهتر خواهد شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۴ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۲۳:۳۰:۱۱
Lia

Lia : باسلام پسرم خونه پدربزرگش میخوابه.خواب دیده ی چیزی گرفته اش و نمیذاشت دستشوبلند کنه یا داد بزنه.یا حسین میگه سبک میشه و احساس میکنه روحش از اتاق پدربزرگش میاد سر جایی ک خوابیده. هنوز خوابه.سه تا سایه میبینه میترسه اما دنبالشون میکنه.اوناسه مرد غریبه شل و کج و کوله ان ک ادمای درستی نیستن و فرار میکنن ب حیاط ک تو خواب از سمت راست ب ی انباری زیرزمین مانند راه داره ک پشت اتاق پدربزرگه.پسرم میفهمه هر چیه مربوط ب اون انباره ک تو واقعیت وجود نداره.با عصبانیت میگه اگه ی بار دیگه بیایید با تیر میزنم تو سرتون.مرد سوم وسط سرش کچله و‌پیرهن ابی روشن تنشه برمیگرده نگاه میکنه ...با تشکر

پاسخ
لینک۲۵ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۱۸:۵۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. کسی با پدر بزرگ شما مسائل حل نشده ای از گذشته دارد و او را نفرین کرده و یا آرزوهای بدی برای او کرده و یا متوسل به دعانویسان و جنیان شده تا روحیه ی پدر بزرگتان را خراب کند و زندگی بدی برای او به وجود بیاورد. پسر شما بینش و درک قوی دارد و حضور این نیروهای منفی را در زندگی پدر بزرگتان حس کرده است و این نیروها به خاطر افکار و مشکلاتی که از قدیم پدر بزرگتان با دیگران داشته است، به سمت پدر بزرگتان فرستاده شده. باید برای دفع این نیروها دعای جوشن کبیر را در منزل پدر بزرگتان بخوانید و صدقه دهید تا انشالله دفع شر شود و نیروهای منفی او را رها کنند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۵ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۰۲:۵۹
زهرا

زهرا : با عرض سلام. من پریشب خواب دیدم که مادر نامزدم که نه ماه پیش از هم جدا شدیم تو یه خونه ای ناشناس که اونجا تو خواب انگار خونه ما بود با مادر و خاله های من تو اتاق دیگه ای مشغول صحبت بود. زن دایی من تو اتاق دیگه با فاصله زیاد از اونا داشت واسه من تعریف میکرد که خدا رو شکر با این پسره ازدواج نکردی چون مادرش تو کار عروسش خیلی دخالت میکنه و مدام دنبال اینه که پسرش رو از عروسش دور کنه. این مادر صدای زن دایی منو شنید و حمله ور شد با قیافه ای خیلی بد غضبناک سمت زن داییم.من گفتم منو بزن اون تقصیری نداره اومد یه لگد زد ولی یهو دگرگون شد گفت تو خیلی خوب بودی چرا پسر منو قبول نکردی

پاسخ
لینک۱۶ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۵:۴۸:۰۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما واقعا شانس آوردید که عروس او نشدید. مادر این آقا الان تازه متوجه شده که شما چقدر از عروسش بهتر هستید و از اینکه شما را رد کرده پشیمان است. شخصیت او سلطه جوست و در کار عروسش دخالت می کند. خبر این کارهای او شاید بعدا به شما برسد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۲۳:۵۹:۵۵
Mahya

Mahya : خواب دیدم بادخترهمسایه قدیممون ومامانم تو1خونه قدیمی خیلی خوشگل وپردرخت با1حوض قشنگ پرماهیای قرمزبودیم ک دخترهمسایه براماهیاگل پرپر میکردمیریخت داخل حوض،پسته داخل حوض بود،خیار پوست کند ریخت براشون،من میدونسم خوابم ودلم میخواس این خونه مال ما باشه،1درخت انگورم بودکه برگاش پلاسیده خشکیده بودو1درختم بودخیلی قشنگ بود،داشتن خونه رو آب وجارو و تمیزمیکردن

پاسخ
لینک۱۷ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۴۸:۴۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما یاد خاطرات قدیم و روابط خوب و صمیمی قدیمی و احساس پاک و مثبت آن زمان افتاده اید که صحبت از عشق بود و ثروت و آرزوهای مثبت و سلامتی. اما می دانید که بعضی از آرزوهایتان هرگز براورده نشده و همینطور آرزوهای خوبی از قدیم دارید که امیدوارید تحقق پیدا کند. شما به صفا و صمیمیت گذشته و تمایل دوستانتان برای حل مشکلات فکر می کنید و ضمیر ناخودآگاه شما این تصویر ذهنی را از گذشته برایتان تداعی کرده است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۷ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۹:۵۰:۳۵
پر

پر : سلام وقتتون بخیر، بعدازظهر خواب دیدم خانه باغ کوچکی که در کودکی هایم به شکل دیگری نزدیک محل سکونتمان بود را برای مادرم است، بیرون خانه را سفید کرده ام و میخواستم سقفش را صورتی کنم و در خواب رنگ شده می دیدمش، برخلاف تصورم دیدم پشت خانه ساخت و ساز هست اما با فنس از حریم جدا شده است، من دست پسری که دوستش دارم را گرفته بودم و از روبرو حرکت می کردیم و می بردمش تا خانه را ببیند و شاید در فکر بودم آنجا برای مراسممان آماده شود.(مادرم مشکلی قانونی منزلشون دارند و پسری هم که دوستش دارم سه روزی هست کم محبت شده اند). ممنون

پاسخ
لینک۲۳ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۱:۳۴:۱۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. فکر مادرتان ناراحت است و شما می خواهید که او به آرمانها و آرزوهایی که از گذشته داشته برسد. شما می خواهید که مادرتان خیالش راحت باشد و او را پاک و بی تقصیر می دانید کما اینکه نهایت محبت و عشق را به او ابراز می کنید چون می دانید که او با محبت و مهربان است. اما مسائل دیگری در زندگی شما در جریان هستند که ربطی به اختیارات و افکار و ایده های مادر شما ندارد و تصمیماتی که برای حل مشکلات مادرتان گرفته می شود، فرای اختیارات شما یا اوست. باید ببینید که اخر کار چه می شود. شما دلتان می خواهد که ارتباطتان با کسی که دوستش دارید قویتر باشد و مشکل مادرتان هم زودتر تمام شود و شما با هم احساس تعهد بیشتری داشته باشید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۳ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۴۳:۱۹
Sepide

Sepide : عذر میخوام یادم رفت بنویسم متن رو حذف کنین دستتون طلا

پاسخ
لینک۲۴ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۵۴:۳۵
Xanum

Xanum : سلام خواب دیدم با مادربزرگم هستم ایشون سواد ندارن اما همراه من میخواست دکتری بخونه و من خودم لیسانسم هنوز، به شکل پرواز داشتیم همه جا میرفتیم و یه جایی بود تو محلمون که نرده داره و دیوار بلند صافیه که پایینش خیابونه وبلندی دیوار تقریبا بیست متر میشه میترسیدم بیوفتم اما تونستم نرده رو رد کنم، آخرش خودمونو تو خونه مادربزگم دیدم که خونش قدیمی شده بود و هردومون خواب بودیم که من بیدار شدم و رفتم دیدم اون روی پشت بوم خوابیده بود (که هیچوقت نمیخوابه) و اصلا جایی برای خوابیدن نداره، هوا یکم ابری بود و رفتم کوچه دیدم سیب پوست کنده شده تقریبا بزرگ تر از حد معمول دستمه که یه دستی هم پشت دستم بود مثل دست اضافی که مال خانومی ناشناس بود که توی خواب اینطور تصور میکردم که قبلا اومده دفترمون و میگفت فامیل یکی از آشناهامونه و دستش روی دست من جا مونده بود و ناخن انگشت شصتش یه جوری بود سیاه شده بود، کوچه سرسبز شده بود و روی دیوارا گلایی بود که معمولا روی نرده های روی دیوار یا باغ میشن و گل سفید خوش بو دارن میخواستم از سیب عکس بگیرم با سبزه ها و گلا که منصرف شدم و خواستم یه گازم از سیب بزنم و همسایه مامانبزرگم از پشت پنجره منو میپایید (الان اون همسایشون اسباب کشی کرده و زن خوبی بود) و منم اهمیتی ندادم بعدش مامانبزرگم بیدار شد و خوابم تموم شد.

پاسخ
لینک۲۰ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۲۰:۴۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. مادر بزرگ شما ( یا شاید خرد و عقلانیت شما) می خواهد که شما و او بینشتان را قوی کنید و چشم انداز وسیع و درک بالایی نسبت به زندگی و دنیا داشته باشید. شما از موانع و مشکلاتی که برای اینکار پیش روی شماست، فراتر خواهید رفت و موانع را پشت سر می گذارید. شما به مادر بزرگتان فکر می کنید. او پیر شده و هر دوی شما از آخرت غافل هستید!! اما شما به خودتان می آیید و خردمندانه تر فکر می کنید ( بیدار می شوید) و متوجه می شوید که عمر او به اوج خود رسیده است و او هنوز غافل است. شما به زندگی خودتان و محدودیت هایی که با آن مواجه هستید هم فکر می کنید. شما هم به خاطر دانشی که دارید، پاداش خوبی در کارتان کسب کرده اید و شخصی به شما پیشنهاد داده که شما به او کمک کنید تا او به خواسته ی نامشروع خودش برسد. او می خواهد که از قدرت و توانایی شما استفاده کند تا به نفع او کاری را بکنید که گناه محسوب می شود ( پارتی بازی). شما به شرایط خوب امروزتان و توانایی های مالی و امکانات رفاهی تان فکر می کنید ولی خدای بزرگ شاهد اشتباهات شما هست! اگر می خواهید به اوج درک و دانش برسید و دکتری ( خردمندی ) کسب کنید، حواستان به عمری که مثل برق و باد می گذرد باشد. این دنیا با تمام زرق و برق هایش مثل باد می گذرد و در نهایت شما می مانید و عملکردتان که به شما بر می گردد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۰ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۲۲:۳۴:۰۹
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.