تعبیر خواب خانه
اگر کسی خود را در خانه جدیدی دید که متعلق به خود اوست، و در آن خانه وسایل رفاه و راحتی کاملی وجود داشت، به زودی ازدواج می کند و به خوشبختی و رفاه خواهد رسید. اگر شخص متاهلی این خواب را ببیند، نشانه داشتن زندگی مرفه و خوبی است. ورود به خانه نو نیز ازدواج است.
اگر دید در خانه ای بدون وسایل و تک و تنها به سر می برد، نشانه نزدیک شدن به پایان عمر است. اگر کسی ببیند خانه ای محقر و ویرانه دارد و آن خانه متعلق به خودش است، زندگی بر او تنگ خواهد شد و درآمدش کاهش خواهد یافت. چنان چه ببیند یکی از اتاقهای خانه آشفته و خراب است، بخشی از زندگی بیننده خواب دچار خرابی و ویرانی می شود و غمی و زیانی به او می رسد.
اگر ببینید که درب خانه شما آهنی است، زندگی قابل دوامی دارید و ثروتمند می شوید. اگر درب خانه شما از نقره بود، بیننده خواب گنه کار است و باید توبه کند. اگر درب نویی به خانه اش وصل کردند، بیننده خواب شغل و کار جدیدی پیدا می کند.
اگر کسی دید درب خانه خود را کند، و به دور انداخت، اگر درب کهنه و شکسته بود، و به جای آن درب نویی گذاشت، از غم و اندوه مالی خلاصی و نجات پیدا می کند و به مال و نعمت می رسد و اگر کسی دید که دیگری درب خانه او را می کند، از آن شخص خصومت خواهد دید و اگر دید درب خانه اش بزرگ شده به مقام وی افزوده می شود.
اگر کسی دید درب از خانه ی قدیمی می کند، در خیرات به رویش گشوده می شود. اگر کسی درب خانه ی خود را کوچک دید که به زحمت می توانست وارد سرای شود، به تنگدستی دچار می شود.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن سرای به خواب بر هشت وجه است:
- مرد را زن و زن را شوهر،
- توانگری،
- ایمنی،
- عیش خوش،
- مال،
- ولایت،
- عزت،
- امانت.
محمد ابن سیرین می گوید: خانه مفرد درخواب، زن است. اگر ببیند خانه یا ستونهای خانه را از جای برداشت، دلیل که زن با مروتی می خواهد و به زودی زنش آبستن خواهد شد. اگر ببیند وارد خانه ای نو شد، دلیل که زنی خواهد و توانگر شود.
اگر ببیند که خانه مفرد به کنج اندوه بود و ندانست که خانه از کیست، دلیل که از دنیا رحلت کند. اگر ببیند درب خانه باز بود و او در را قفل نکرده بود و آن خانه به خانه دیگر راه داشت، دلیل که از غم و اندوه رها گردد. اگر بیمار این خواب را ببیند، شفا یابد. اگر ببیند درب خانه خود را بشکست، دلیل که از کسی او را مالی رسد.
اگر ببیند درب سرای بشکست یا بسوخت، دلیل که برای صاحب سرای مصیبت اتفاق خواهد افتاد. اگر ببیند زمین سرای او بزرگ و فراخ شد، دلیل که به قدر آن فراخی او را روزی در دنیا فراخ شود. اگر برخلاف این ببیند، روزی بر وی تنگ شود. اگر ببیند سرای او را می کندند، دلیل که راه صلاح بر خود ببندد و نماز و عبادت کم کند. اگر ببیند سرای کهن را می کند، در خیرات بر وی گشاده شود و خرم گردد.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند که خانه بر وی افتاد، دلیل که مالی بسیار بدو رسد. اگر ببیند که خانه بزرگ و فراخ گردید و از آن که بود بزرگتر شد، دلیل که مال و نعمت بسیار بر وی رسد. اگر ببیند درِب خانه او آهنین بود، دلیل که توانگر شود.
اگر درب خانه او سیمین است، دلیل که او باید از گناه و معصیت توبه کند. اگر توانگر بود، نعمتش زیادتر شود. اگر ببیند پیرامون خانه او هیچ خانه ای نبود، دلیل که حالش تباه شود. اگر ببیند که میان سرایِ نو شد، دلیل که او را دختری یا خواهری آید و هم او گوید که صفحه سرای، دلیل کند بر پدر و مادر. اگر دید صفحه سرای او نو و پاکیزه است، دلیل است بر تندرستی تن مادر و پدر.
حضرت دانیال می گوید: اگر ببیند در سرای بیگانه شد و هیچکس را نشناخت و در آنجا مردگان دید، دلیل که آن سرای آخرت بود و وقت اجل وی رسیده است، اگر ببیند در آنجا شد و بیرون آمد، دلیل که بیمار شود و نزدیک هلاک باشد و شفا یابد. اگر در سرای معروف وارد شد که بنیاد آن از گل بود، دلیل که روزی حلال یابد.
اگر ببیند بنیاد سرای او از خشت پخته و گچ بود، دلیل که جوینده مال حرام است. اگر ببیند از آن بیرون آمد، دلیل که از حرام توبه کند. اگر ببیند در سرائی بزرگ و فراخ بود، دلیل که روزی بر وی فراخ شود. اگر سرای کوچکی و تنگ دید، دلیلش به خلاف این باشد.
جابرمغربی می گوید: اگر کسی دید در سرائی بزرگ و پاکیزه و نو داخل شد و دانست که آن سرای ملک او بود، دلیل که روزی بر وی فراخ و گشاد شود و عزت و جاه یابد و زن خوبروی خواهد و توانگر شود و ولایت یابد. اگر این خواب را زنی دید، شوهر توانگر بخواهد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Amir : سلام من چند وقت پیش داشتم با دختر داییم صحبت میکردم درباره اینستاگرام چون ازش خوشم میمومد توی چت بهش گفتم من قصد ازدواج دارم و از تو خوشم اومده و نمیدونم شاید اون لحظه شوکه شد با هرچی بهم گفت من تو رو مثل داداش خودم میدونم.
اما چند وقت پیش خواب دیدم که من خونه بودم و اون تنها و بدون داییم اینا اومد خونمون و به من نگاه کرد و خندید و انگار که فقط واسه من اومده بود خونه ی ما تعبیر این خواب چیه.
فریبا هراتی
: سلام. او این کار شما را برای داییتان تعریف نکرده است که از او اینطور خواستگاری کردید ولی در خلوت خودش به شما فکر می کند و از این صحبتی که با او کرده اید، از شما ناراحت نیست بلکه احساس محبتی نسبت به شما دارد. تشکر از همراهیتون.
E : سلام.(لطفاحذف خواب).ممنون
فریبا هراتی
: سلام. روحیات شما عوض خواهد شد. زندگیتان متحول می شودو ذهن و جسم شما زا قبل بهتر خواهد شد. روح مادرتان شاد، او در آرامش به سر می برد و شما مراقب هستید که مادرتان با دعاهای خیر شما در آرامش باشد. شما ایده های زیادی در سر دارید که می خواهید عملیشان کنید و می خواهید به رفاه و امتیاز و برتری بیشتری برسید. برادر شما به سرعت در زندگی اش پیشرفت خواهد کرد و به تمول و ثروت خواهد رسید. شما باورتان نمی شود که بتوانید این حجم از موفقیت را به یکباره بدست بیاورید و از قبول مسئولیت های خیلی سنگین فرار می کنید. تشکر از همراهیتون.
ایلیار : با سلام و خسته نباشید
خواب دیدم من و مادرم و دخترم که 14سالشه خونه قدیمی پدرم هستیم که الان وجود خارجی نداره. میدونستیم که خونه داره خراب میشه و اکثر وسایلو برده بودیم. من یه نگاهی به خونه کردم و گفتم زود باشین دلره خراب میشه. دست دخترمو گرفتم رفتم بیرون و دیدم مادرم انگار دنبال چیزی میگرده یا میخواد چیز بدرد بخوری نمونده باشه. گفتم بیا دیگه که دیدم داییم که شش ماه قبل فوت کرده دست مادرمو گرفت و میاره بیرون. و وقتی اونا اومدن بیرون یه قسمت از خونه ریخت. و من نگاهی به خونه کردم و گفتم بیشتر از این نمیریزه دیگه.
ممنون میشم تعبیر بفرمایین
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما معتقد هستید که رویکرد قدیمی و سنت گرای پدر و مادر شما به خاطر بعضی از مسائل اشتباه است و موافق نیستید که باید به صورت کلی از الگوی زندگی مادرتان و پدرتان پیروی کنید. شما می خواهید که مدرنتر از گذشته فکر کنید هر چند که همه ی مسائل مربوط به گذشته اشتباه نبوده است ولی اقلا بخشی از آن باید عوض شود و شما رویکرد تازه ای نسبت به زندگی گرفته اید. مادر شما هم با شما خواهی نخواهی همراهی خواهد کرد. روح دایی تان شاد. عمر مادرتان طولانیست و او انشالله سلامت و در کنار شما خواهد زیست. تشکر از همراهیتون.
محمدرضا : سلام خانم هراتی
خاله بنده خواب دیدن تو یه خونه ای هستن که برای ما بوده خیلی بزرگ بوده و مراسمی بوده همه فامیلا هستن سیاه پوشیدن بنده و خواهرم هستیم ولی مادرم و دوتا برادرام نیستن
با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. زندگی شما متحول خواهد شد و روحیه ی شما قویتر می شود و تحولی مثبت خواهید داشت. همه ی فامیل به شما حسادت می کنند به جز مادر و برادرانتان. زمان تعبیر خواب در تعبیر می تواند مهم باشد که ذکر نکرده اید. تشکر از همراهیتون.
Negar : سلام خانم هراتی عزیز وقتتون بخیر شارژ کردم و خواب رو دوباره براتون ارسال کردم.
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. تشکر در نوبت هستید.
Negar : سلام خانم هراتی.خواب از زبان خواهرم.تشکر از شما لطفا خوابم نمایش داده نشود
فریبا هراتی
: سلام. پدر شما تمایل دارد که او و مادرتان احساساتشان را ابراز کنند و اثر مثبتی در زندگی همدیگر داشته باشند و همفکری کنند که چطور باید با این مشکل شراره مقابله کنند. آنها فکرشان خیلی ناراحت است و نگرانی هایشان را به هم بروز می دهند و حریم خصوصی در این رابطه با شما حفظ نمی کنند. او می خواهد که نقشه بکشد تا از شر شراره راحت شود و معتقد است که شراره از مادرتان زرنگ تر است و بهتر بلد است نقشه بکشد. شراره برای شما جوری نقشه می کشد که همه فکر کنند او از روی مهربانی و شفقت و دلسوزی آنان صحبت می کند و خوبی آنان را می خواهد و از جزء جزء مسائل با دقت و حوصله صحبت می کند. در حالی که شما حساب کتاب زندگی بلد نیستید و بی سیاست هستید و اعتماد به نفستان کم است و فقط وقتتان را به غصه و حرص خوردن و حرفهای گذشته را زدن حرام می کنید و به جای اینکه تصمیم و نقشه ی درستی راجع به آینده بکشید فقط خاطرات تلخ قدیمی را برای خودتان مرور می کنید و غیبت می کنید. شراره بسیار حاضرجواب است و هیچ چیزی را بی پاسخ نمی گذارد. او مولفه ها و تکه های مختلفی از هر حرکت و رابطه ای که شما انجام داده اید را گردهم آورده و با حیله و سیاست آنها را به مردم نشان می دهد تا شما تحقیر و سرکوب کند. هر کاری که شما بکنید یک بهانه ای از آن را در خاطرش می سپارد و همانرا به رخ شما می کشد و خواهر کوچکتان و مادرتان هم کمی تحت تاثیر حرفهای او به فکر فرو می روند و شاید خودشان را مقصر حساب می کنند. شراره خاطرات قدیمی گذشته را مطرح می کند و می گوید که: شما نباید " فکر کنید که رفتار بدی داشته اید- بلکه در واقع رفتارتان بد بوده و این توهم و خیال نیست"!!. خواهرتان برای پدرو مادرتان درددل می کند ولی شما نمی خواهید با مادر و پدرتان به صورت خصوصی درددل کنید. شما اصلا می ترسید که با کسی حرف بزنید که نکند حرفتان جایی پخش شود یا می ترسید که در کارتان دخالت کنند. شما احساس ناتوانی و عدم امنیت می کنید و قدرت و اعتماد به نفستان برای دفاع از خودتان ضعیف است. همین احساس را نسبت به خواهرانتان هم دارید و فکر می کنید که آنها هم برای دفاع از شما ضعیف هستند. شما نیاز به حمایت و پشتیبانی دارید. اما توکل به خدا می کنید و برای پدر و مادرتان صحبت و با آنها درددل خواهید کرد. فامیل مادری شما که با شراره رابطه ی خوبی دارند هم درددلهای شما را خواهند شنید ولی احترام شما بالاست. خواهر نامزد سابق... معتقد است که شما دارید روی اشتباهات گذشته تان سرپوش می گذارید و آنها را پاک می کنید و خطاهایتان را مخفی می کنید. شما به هر جهت سعی می کنید که اشتباهات و نگرانی های قدیمتان را بشویید برود و شروعی تازه داشته باشید. تشکر از همراهیتون.
Pardis : با سلام، استادي دارم( آقا) كه در پروژه تز دكتراي من دست اندركار هست ولي استاد اصلي كه باهاش كار مي كنم نيست. ايشون خيلي من رو اذيت كرد چون مي خواست كارم رو بهم بزنه تا من برم با اون كار كنم. مشكلات به لطف خدا و ائمه اطهار برطرف شد. ديشب خواب ديدم خانه اين آقاى استاد هستم. آدم زياد بود كه وارد خانه مي شد و مي رفت. انگار در كلاً باز بود. خانه بهم ريخته بود و به جاي در جلوي اتاق ها پرده آويزان بود . خانه يك خوابه بود ولي فضاهاي بي خود مثل انباري و... زياد داشت. تاريك و دلگير بود و شكل عجيبي داشت: مثل عرشه كشتي جلوش كمي كشيده بود و اونجا آشپزخانه بود. وسط سالن هم يك اتاق و شايد كنارش حمام يا چيزي شبيه اون بود. چرخي زدم و به آشپزخانه رسيدم. فوق العاده عالي و زيبا بود. تمام ديوارهاي روبه رو پنجره شيشه اي داشتن و مشرف به يك خيابون پر از برج هاي بلند و و خيلي شيك بودن. انگار مثلًا فيت اونيو نيوريوك بود . ولي داخل خانه نامرتب بود: جاهاي مختلف خورده هاي سبزيجات مثل كاهو و ... ريخته بود. شروع كردم با دو خانم ديگر كه انگار همسرهاي قبليش بودن اونها رو جمع كردم و داخل كاسه اي ريختم. بعد رو به آقاي استاد كردم گفتم طراحي داخل خانه خوب نيست. فضاهاي بي خودي رو خراب كنين و به جاش يه اتاق ديگه بسازين. فكر نمي كردم موافقت بكنه ولي در كمال تعجب من كاملاً قبول كرد.ببخشيد طولاني شد. خواب عجيبي بود ممنون مي شم تعبير بفرمايين.
فریبا هراتی
: سلام. شما به داخل ذهن او نفوذ کرده اید و روحیات او را بیشتر درک خواهید کرد. او با آدمهای زیادی تعامل دارد و حریم خصوصی در کار او وجود ندارد. اگر هم بخواهد مسائلی را از دیگران بپوشاند و مخفی کند؛ برایش دردسر ساز می شود ولی سعی می کند بعضی از چیزها را از دیگران بپوشاند و مخفی کند. فکر او خیلی شلوغ است و گاهی ناامید و افسرده و ناراحت می شود. او سعی می کند که تعادل را در زندگی اش به وجود بیاورد و امنیت و آرامش پیدا کند. او آرمانهایی دارد که برای رسیدن به آنها تلاش می کند و می خواهد که زندگی لوکس و مرفه و سرشار از موفقیت و تمول برای خودش فراهم کند و چشم انداز مثبتی نسبت به آینده دارد ولی در شرایط حاضر فکرش شلوغ است و تمرکز کافی ندارد. او قبلا با اشخاص دیگری که نسبت به شراکت در کار به او متعهد شده بودند، کار و فعالیت کرده است ولی آنها نتوانسته اند باعث آرامش او شوند. بر عکس شما که حضورتان به او آرامش می بخشد و او به نظریات و حرفهای شما اهمیت زیادی قائل است. تشکر از همراهیتون.
پر : سلام روزتون بخیر، دیشب خواب دیدم در خانه جدیدی که متعلق به من هست، حضور دارم و افراد خانواده چه آنها که با ایشان قطع رابطه کرده ام و چه پدر مرحومم همگی در خانه جدید من هستند، کسی تلفن کرد و گفت من یک روحانی هستم و احوال منو پرسید و بعد من به قسمت حمام رفتم و بعدا متوجه شدم دوش گرفته بودم چون حمام خیس بود ولی خودم رو برهنه ندیدم، یک دفعه شوهرخالهام از بخشی بیرون آمد و گفت در دستشویی صابون نبود و او از یک دستشویی دیگر خانه که صابون داشته استفاده کرده در حالی که دستشویی رو من در قسمت دیگر خانه میدانستم و در واقع دستشویی اصلی جای دیگری بود،من گفتم صابون هست و پدر مرحومم هم گفتند بله تعداد زیادی صابون هست و در ظرف سفید رنگ بزرگی را باز کردند که پر از صابونهایی به رنگ بین صورتی و نارنجی بود، پدرم صابون ها را از داخل یک کیسه مشمایی درآوردند و ریختند توی همان ظرف سفید پلاستیکی، من چون حمام کرده بودم داخل آن ظرف آب بود ولی صابون ها خشک بودند، پدرم تعداد زیادی صابون برداشتند تا خیس نشوند من هم آب ظرف را خالی کردم تا صابون های مانده خیس نشوند، پدرم گفتند قبلا ایشان یک بار آب ظرفی را خالی نکرده بودند و یک لیتر و نیم آب صابون درست شده بود، خلاصه صابون های من خیس نشدند، من فکر میکردم خانه همین قسمت ها را دارد که متوجه شدم بخشهایی دارد که من خبر نداشتم، دستشویی سمتی را که شوهرخالهام استفاده کرده بود دیدم که خانه ام تعداد زیادی دستشویی دارد، کثیف نبودند ولی به طور منظم کنار هم ساخته نشده بودند، یکباره با تعجب روبرویم دیدم که خانه ام حیاط خلوت دارد و در آن تنوری هست و من در خواب خوشحال شدم از بودن تنور در خانه ام، همان جا کلی افراد دیدم که در حیاط خلوت من داشتند قلیان میکشیدند یا نشسته بودند یکیشان منو دید خواست فرار کند که من با خونسردی پیش خودم گفتم همه را میفرستم میروند از خانه ام.(خانم هراتی عزیز دیروز تولد پدر مرحومم بود و من خیلی ناراحت بودم چون داشتم تصمیم بزرگی می گرفتم در مورد ادامه دادن یا ندادن به دوست داشتن پسری که عاشقش هستم، بسیار گریه کرده بودم از خدا طریق هدایت میخواستم ولی در واقع دلم میخواست و میخواهد خدا اجازه بدهد که من و ایشان بههم برسیم، گفتم شاید توضیحات تکمیلی مفید باشد) من بسیار غمگینم و بسیار دعایم کنید، ممنون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. روحیه ی شما عوض خواهد شد و زندگی تان تحولی بسیار مثبت پیدا خواهد کرد. ایده های تازه ای به ذهنتان می رسد. روح پدرتان شاد. اگر به کسی از ائمه ی اطهار متوسل شده اید، باید بدانید که دعای خیر او پشت سر شماست و آنچه که برای شما پیش خواهد آمد به صلاح و نفع و خیر شماست. شما اشتباهات گذشته تان را شسته اید و شروعی تازه خواهید داشت. پدرتان می خواهد که شما تمام خاطرات تلخ گذشته را بشویید برود و احساس گناه و ناراحتی را دور بریزید. شما باید با مردم تعامل کنید و مهربان باشید و نگران هیچ چیزی نباشید. امکانات مالی شما زیاد خواهد شد و دوستان زیادی پیدا خواهید کرد که با شما درددل کنند و شما در پس زمینه ی ذهنتان، خاطرات تلخی دارید که گاهی به خاطرشان غصه می خورید یا کسانی بوده اند که از شما بد گفته یا با حرفهایشان شما را ناراحت کرده اند. فرصت های عالی جدیدی برای موفقیت و پیشرفت شما پیش خواهد آمد. دوست عزیز خوابتان از دوست پسر شما هیچ چیز نمی گوید ولی اگر کسی را دوست دارید و علاقه ی شما به او دو جانبه است، در رسیدن به او یا از دست دادن او، عجله نکنید. صبور باشید ولی اگر او دوستتان ندارد یا شما را به نحوی ناراحت می کند، غصه ی گذشته را نخورید. در مورد عشق قطعا انسان احساساتی می شود ولی مسئله ی یک عمر زندگیست!!! منطقی فکر کنید و عشق هیچ کسی را گدایی نکنید. خودتان را به خدای بزرگ بسپارید و او قطعا آینده ی خوبی برای شما در نظر گرفته است. تشکر از همراهیتون.
فاطمه : سلام خانم هراتی..تشکر از شما لطفا خواب نمایش داده نشود
فریبا هراتی
: سلام. غم و بدشانسی به زندگی آنان راه پیدا کرده. آنان توانایی ندارند که گذشته شان را رها کنند و آینده ی تازه ای برای خودشان بسازند. طرز تفکر و روحیات آنان قدیمی است و همه شان در کار هم دخالت می کنند و از همه چیز هم سر در می آورند. فکرشان به شدت ناراحت است و برای خودشان دردسر خریده اند. دختر او احساس تنهایی می کند و می خواهد استقلال خودش را حفظ کند و به خودش فکر کند. شاید با همسرش اختلاف دارد و فکر می کند که از لحاظ روحی، او قدرت درک همسرش را ندارد. او می خواهد خودش زندگی اش را به آرامی به جلو پیش ببرد و توانایی ندارد در زندگی اش تحولی مثبت به وجود بیاورد. مردم هم از مشکلات آنان حرف می زنند و غیبتشان را می کنند. تشکر از همراهیتون.
zahra : درود بر شما خانم هراتی گل
خواب دیدم دو تا خونه خریدم یکی بزرگ و یکی کوچیکتر بود بعد خیلی دوسشون داشتم و بقیه با کنجکاوی زیاد هر چی میپرسیدن خونه هات چه شکلی هستن دوست نداشتم بهشون بگم میگفتم دوتا خونه مثل بقیه خونه ها .دختر خاله ام اومد با جاه طللبی بهم گفت برو از خونه هات در یه جایی تعریف کن بعد من از سادگی حرفشو باورکردم انجام دادم که بعد متوجه شدم نباید اون کارو میکردم چون برا خونه ها انگار مشکل پیش اومد و من اومدم با ناراحتی بهش گفتم واسه چی بعم گفتی برم اون کارو انجام بدم.و در همون شب مادرم همزمان با این خواب من خواب دیده بود من با صاحبخونمون حرفمون شده و من با عصبانیت بهش گفتم تو همین آپارتمان یه خونه میخرم .لطفا اگه خواب مادرم به این خوابم مربوط میشه معنیش تعبیر کنید و دو خواب کم کنید در غیر این صورت نمیخواد .
پایدار باشید.
فریبا هراتی
: سلام. عزیزم. ایده ها و افکار تازه ای به ذهنتان می رسد و روحیه تان عوض خواهد شد. شما دوست ندارید راجع به افکار و آرزوهایتان با کسی صحبت کنید. شما نباید حرف دلتان را به هر کسی بگویید تا شما را ناامید نکنند و یا چشمتان نزنند یا شما را اشتباه راهنمایی نکنند. شما فقط یک حق خواب باقی داشتید و خواب مادرتان تعبیری متفاوت دارد. تشکر از همراهیتون.