تعبیر خواب خانه
اگر کسی خود را در خانه جدیدی دید که متعلق به خود اوست، و در آن خانه وسایل رفاه و راحتی کاملی وجود داشت، به زودی ازدواج می کند و به خوشبختی و رفاه خواهد رسید. اگر شخص متاهلی این خواب را ببیند، نشانه داشتن زندگی مرفه و خوبی است. ورود به خانه نو نیز ازدواج است.
اگر دید در خانه ای بدون وسایل و تک و تنها به سر می برد، نشانه نزدیک شدن به پایان عمر است. اگر کسی ببیند خانه ای محقر و ویرانه دارد و آن خانه متعلق به خودش است، زندگی بر او تنگ خواهد شد و درآمدش کاهش خواهد یافت. چنان چه ببیند یکی از اتاقهای خانه آشفته و خراب است، بخشی از زندگی بیننده خواب دچار خرابی و ویرانی می شود و غمی و زیانی به او می رسد.
اگر ببینید که درب خانه شما آهنی است، زندگی قابل دوامی دارید و ثروتمند می شوید. اگر درب خانه شما از نقره بود، بیننده خواب گنه کار است و باید توبه کند. اگر درب نویی به خانه اش وصل کردند، بیننده خواب شغل و کار جدیدی پیدا می کند.
اگر کسی دید درب خانه خود را کند، و به دور انداخت، اگر درب کهنه و شکسته بود، و به جای آن درب نویی گذاشت، از غم و اندوه مالی خلاصی و نجات پیدا می کند و به مال و نعمت می رسد و اگر کسی دید که دیگری درب خانه او را می کند، از آن شخص خصومت خواهد دید و اگر دید درب خانه اش بزرگ شده به مقام وی افزوده می شود.
اگر کسی دید درب از خانه ی قدیمی می کند، در خیرات به رویش گشوده می شود. اگر کسی درب خانه ی خود را کوچک دید که به زحمت می توانست وارد سرای شود، به تنگدستی دچار می شود.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن سرای به خواب بر هشت وجه است:
- مرد را زن و زن را شوهر،
- توانگری،
- ایمنی،
- عیش خوش،
- مال،
- ولایت،
- عزت،
- امانت.
محمد ابن سیرین می گوید: خانه مفرد درخواب، زن است. اگر ببیند خانه یا ستونهای خانه را از جای برداشت، دلیل که زن با مروتی می خواهد و به زودی زنش آبستن خواهد شد. اگر ببیند وارد خانه ای نو شد، دلیل که زنی خواهد و توانگر شود.
اگر ببیند که خانه مفرد به کنج اندوه بود و ندانست که خانه از کیست، دلیل که از دنیا رحلت کند. اگر ببیند درب خانه باز بود و او در را قفل نکرده بود و آن خانه به خانه دیگر راه داشت، دلیل که از غم و اندوه رها گردد. اگر بیمار این خواب را ببیند، شفا یابد. اگر ببیند درب خانه خود را بشکست، دلیل که از کسی او را مالی رسد.
اگر ببیند درب سرای بشکست یا بسوخت، دلیل که برای صاحب سرای مصیبت اتفاق خواهد افتاد. اگر ببیند زمین سرای او بزرگ و فراخ شد، دلیل که به قدر آن فراخی او را روزی در دنیا فراخ شود. اگر برخلاف این ببیند، روزی بر وی تنگ شود. اگر ببیند سرای او را می کندند، دلیل که راه صلاح بر خود ببندد و نماز و عبادت کم کند. اگر ببیند سرای کهن را می کند، در خیرات بر وی گشاده شود و خرم گردد.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند که خانه بر وی افتاد، دلیل که مالی بسیار بدو رسد. اگر ببیند که خانه بزرگ و فراخ گردید و از آن که بود بزرگتر شد، دلیل که مال و نعمت بسیار بر وی رسد. اگر ببیند درِب خانه او آهنین بود، دلیل که توانگر شود.
اگر درب خانه او سیمین است، دلیل که او باید از گناه و معصیت توبه کند. اگر توانگر بود، نعمتش زیادتر شود. اگر ببیند پیرامون خانه او هیچ خانه ای نبود، دلیل که حالش تباه شود. اگر ببیند که میان سرایِ نو شد، دلیل که او را دختری یا خواهری آید و هم او گوید که صفحه سرای، دلیل کند بر پدر و مادر. اگر دید صفحه سرای او نو و پاکیزه است، دلیل است بر تندرستی تن مادر و پدر.
حضرت دانیال می گوید: اگر ببیند در سرای بیگانه شد و هیچکس را نشناخت و در آنجا مردگان دید، دلیل که آن سرای آخرت بود و وقت اجل وی رسیده است، اگر ببیند در آنجا شد و بیرون آمد، دلیل که بیمار شود و نزدیک هلاک باشد و شفا یابد. اگر در سرای معروف وارد شد که بنیاد آن از گل بود، دلیل که روزی حلال یابد.
اگر ببیند بنیاد سرای او از خشت پخته و گچ بود، دلیل که جوینده مال حرام است. اگر ببیند از آن بیرون آمد، دلیل که از حرام توبه کند. اگر ببیند در سرائی بزرگ و فراخ بود، دلیل که روزی بر وی فراخ شود. اگر سرای کوچکی و تنگ دید، دلیلش به خلاف این باشد.
جابرمغربی می گوید: اگر کسی دید در سرائی بزرگ و پاکیزه و نو داخل شد و دانست که آن سرای ملک او بود، دلیل که روزی بر وی فراخ و گشاد شود و عزت و جاه یابد و زن خوبروی خواهد و توانگر شود و ولایت یابد. اگر این خواب را زنی دید، شوهر توانگر بخواهد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
roksana : سلام خانم هراتی عزیز.روزددوشنبه،نمیدونم بعد اذان صبح بودیاقبلش خواب خونه قدیمیمون خونه پدریم رو میدیدم(بعدفوت پدرم فروخته شد) که شب بود بامادرم وخواهرام میخواستیم بخوابیم توجاهامون تو اتاق پذیرایی که خیلی سرد بود من بلندشدم درو باز کردم تا گرمای اونویکی اتاق که بخاری داره وبچه هادارن اونجا تی وی میبینن بیاد.وفک کنم‌پنجره رو هم بستم.بعدش رفتم‌حیاط پشتی دیوارا سیمان سیاه بودوطرح داشت.یادم افتاد که منو شوهرم رو دیوارا نمیدونم اگه اشتباه نکنم بایه ظرف شیشه کوچولوکه الان دارمش طرح انداختیم وکف حیاطم منو شوهرم موزاییک کردیم.بعدش انگار یه روستای ناشناس رو دیدم منو دوستم بودیم که دوتا پسر دنبالمون بودن منو دوستم هم فرار میکردیم از یه خونه به خونه دیگه رفتیم.ادمای دیگه ای هم بودن کمکمون میکردن.تشکر
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. شما احساس می کنید که بعد از فوت پدرتان روابط دوستان و فامیل با شما سرد شده و زیاد به احساسات شما توجه نمی کنند. شما می خواهید که محبت بیشتری به مادرتان ابراز شود و خانواده تان صمیمیت و گرمی بیشتری را تجربه کند. شما از گذشته رازدار و کمک رسان مادرتان بوده اید و همسرتان هم به شما کمک کرده تا سختی های زندگی مادرتان از بین برود و زمینه ی زندگی شان بهتر و مرفه تر باشد. اما الان مشکلات جدیدی در راه هستند و شما عزمتان را جزم کرده اید که از سختی ها و مشکلات فرار کنید و دوستان واقعی بیشتری داشته باشید. تشکر از همراهیتون.
نورالله : سلام. من قبلا ساکن تهران بودم ولی بعد از فوت خانمم ساکن یکی از شهرهای جنوب شدم و دیشب خواب دیدم که یک آپارتمان ۴خوابه بزرگ در شمال شهر تهران نزدیک میدان تجریش دارم و چندتا از خانمهای فامیل که البته الان یادم نمیاد کی بودن اومده بودند خونه من و از اینکه خونه ام شمال شهر و بزرگ بود خیلی خوشحال بودم ولی خونه ام کمی بهم ریخته بود و اتاق خواب اصلی ام خیلی بزرگ بود حدود ۴۰یا ۵۰متر که یک میز خیاطی که چندتا چرخ خیاطی هم روش بود وسط اتاق خواب بود ولی نکته ای که وجود داشت اون خونه فقط یه حمام کوچک داشت.ممنون از شما
فریبا هراتی
: سلام. خانمهای فامیل شما راجع به تمول و ثروت و شرایط مالی خوبی که دارید صحبت می کنند. آنها از اینکه زندگی شما در حال حاضر دچار هرج و مرج شده و روحیه تان خراب شده و آرامش ذهنی ندارید حرف می زنند و اینکه هر کسی با شما ازدواج کند، از نظر آنان به شانس و رفاه و ثروت زیادی خواهد رسید و هر چه بخواهد برایش فراهم خواهد بود. خلاصه شرایط شما را قضاوت می کنند و برای خودشان می برند و می دوزند و طرح و نقشه می کشند که شما را جذب خودشان کنند یا برایتان زن بگیرند. تنها ایراد کار این است که امیال غریزی شما در شرایط حاضر بسیار محدود است و حال و حوصله ی این کارها را ندارید. تشکر از همراهیتون.
فرزانه : سلام تو خواب دیدم که دختر عموم که متاهل است میخواد با یه دختر ازدواج کنه و من هم خیلی عصبانی هستم و میگم اینکاره خیلی بدیه بعد در خواب دیدم که من یه خونه خریدم و به مامانم میگم که امروز تو خونه جدید هستم و شب رو اونجا میخوابم ( من با مامانم زندگی میکنم و مجرد هستم ) و بعد خودم رو دم در خونه میبینم و قفل در رو امتحان میکنم تا ببینم محکم است یا نه و میگم که خیلی محکمه بعد لولای در رو ميندازم و در رو از داخل قفل میکنم و در این حین میبینم که همسایمون که خانم است میاد که بره خونش و باهام احوالپرسی میکنه( تو خواب خونه آپارتمان بود و من داخل خونه رو تو خواب ندیدم فقط در خونه رو میدیدم)
فریبا هراتی
: سلام. دختر عموی شما با خودش عهد بسته که به رفاه و ثروت برسد و سعی می کند که به تعهد خودش بر ثروتمند شدن پایبند باشد. شما ایده های تازه ای به ذهنتان می رسد و روحیه تان عوض می شود. سعی می کنید که مشکلاتتان را حل و فصل کنید و راجع به ایده ای که در ذهنتان هست با کسی صحبت نمی کنید. شما هم در صدد هستید که به رفاه و ثروت بیشتری برسید و موفق هم خواهید شد. تشکر از همراهیتون.
ف : سلام وقتتون بخیر.
لطفاً متن خواب مخفی بشه.
فریبا هراتی
: سلام. ارتباط شما با او تقویت خواهد شد. درک او و یا آگاهی ها و تجارب او از شما بیشتر است و یا او از شما مرفه تر است. تشکر از همراهیتون.
فاطمه : سلام خواب دیدم
رییس شرکت دخترم در تهران یک خانه ویلایی به ما داده بود گفته بودکه بشینید توش.جای خوبی بود دو در داشت و یک در به یک خیابان مهم باز میشد که نزدیک یک میدان بزرگ بود که درآن همایش و مراسم ها اجرامیشد وحیاط سرسبز و بزرگی داشت ولی توی قسمتی از حیاط که مسقف بود یک تابوت با جنازه ای درون آن قرار داشت که رییس دخترم گفته بود از این هم باید نگهداری کنید ومن راضی نبودم و از دیدن تابوت چندشم میشد
سر ظهر از در کوچک حیاط سرکی کشیدم بیرون خیابونو ببینم که انگار از صبح مراسم مهمی بوده ومانفهمیده بودیم وتمام شده بود وخیلی ناراحت شدم در روبستم .
اومدم داخل .در همان تایم که رفتم دم در یکی از بچهها چند تا لاشه ران گوسفند را که درهمون حیاط نگهداری میکردیم گذاشته بود روی تابوت و حالم از دیدن این منظره بهم خورد ناراحت از خواب بیدار شدم.
فریبا هراتی
: سلام. دختر شما مقام و موقعیتی در رابطه با کارش بدست می آورد که شما می توانید به واسطه ی آن به رفاه و آرامش بیشتری برسید و تحول مثبتی را از نظر اقتصادی در زندگی تان تجربه کنید. افراد رده بالا و صاحب قدرت بیشتری با شما تعامل خواهند داشت ولی ایراد این کار این است که شما مجبور خواهید شد از قوانین و ایده ها و عادات منحط و بدرد نخور و فاسد رئیس دخترتان، که دیگر در زندگی هیچ کاربردی ندارند، تبعیت کنید. این باعث می شود که دختر شما و شما احساس افسردگی کنید و حس کنید که آزادیهای شخصی تان را از دست داده اید. شما شاید به رفاه و ثروت زیاد برسید ولی مسئله ی مرده و فاسدی در رابطه با رئیس دختران هست که وقتش رسیده که به این موقعیت پایان دهید. او می خواهد که دختر شما بی روح و بی احساس، سرد و بی عاطفه، فقط به قوانینی که او مقرر کرده عمل کند تا حقوق خوبی داشته باشد. تشکر از همراهیتون.
امینه : سلام،لدفا خواب نشون داده نشه،ممنون
فریبا هراتی
: سلام. شما نوعی دوگانگی و تضاد در رفتارتان مشاهده می شود. بخشی از شما، خود عادی و ساده ی شماست و بخشی از شما، شخصیتی است که به این آقا از خودتان نشان می دهید. شما جلوی او؛ برای حفظ احترام خودتان و برای حمایت از خودتان؛ سعی می کنید که از لحاظ مالی قویتر جلوه کنید. آقایی که دوستش دارید به شما فکر می کند و شما را مطابق شخصیتی که در محیط کارتان به او نشان می دهید قیاس می کند. شما می خواهید روشمندانه زندگی کنید ولی احساس می کنید که شاید بخاطر شرایط مالی تان، جا پای قرص و محکمی در رابطه با موقعیتی که در آن قرار گرفته اید؛ ندارید. شما می خواهید او را با فرهنگ خودتان آشنا کنید و کمی مدرنتر از واقعیت رفتار می کنید. تشکر از همراهیتون.
امینه : مامانم خواب دیده بود،اصلا مامانم همکارمو نمیشناسه،اره مامانم میگه وختی این اقا خوشتیپ و خوش لباس اومد خودم یه خورده از لباس خونگیم خجالت کشیده مامانم،بعد اون زن کیه که میگه محافظشه ولی نه داخل خونه ی ما یاد نه خونه ی عمو اینا،چرا همش بیرون منتظر میمونه،ممنون
فریبا هراتی
: سلام. شما اینگونه توضیحات را باید قبل از تعبیر خوابتان ذکر کنید نه بعد آن! هر چند که در مورد این خواب هیچ فرقی هم نمی کند چون مادرتان از طریق تله پاتی این موضوع را درک کرده است. محافظ او خود شما هستید که عرض کردم دوگانگی در رفتارتان دارید. خواب را با دقت بخوانید لطفا..!! شخصیت شما در خواب به صورت 2 حالت و دو شخصیت متفاوت برای مادرتان ظاهر شده.
Allah lover59 : با سلام وتشکراز تعبیرهای خوبتون ،دیروز جمعه صبح بعد از اذان صبح ،خواب ،دیدم خونه ای دریک آپارتمان بزرگ (که در واقعیت میخواستم بخرم اما نشد )خریدم به قیمت 300میلیون تومن وخونه با اینکه ۷۵متر بود اما ۱۰۰متر وبزرگ به نظر میومد،وداخلش رو رنگ سفید زده بودن البته رنگ قبلیش از زیر رنگ سفید معلوم بود وکمد دیواریها قهوه ای بودن و دختر وپسروهمسرفعلیم که رابطه خوبی باهاش ندارم هم اونجا بود البته حرف نمیزد ونگاه نمیکردوانگارکمرنگ ومات بود،من به بچه هام گفتم دیدین بالاخره این خونه رو خریدم البته گرونتر ولی خریدمش،بعد پدرم اومد خونه و یه جعبه شیرینی بزرگ دستش بود وخیلی چیزای دیگه که میخواست به ما بده اما یادم نیست چی بودن،وگفت بیاین بهتون شیرینی بدم.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما طرز فکرتان را عوض می کنید، روحیه تان عوض می شود و به ثروت و رفاه بیشتری می رسید. سعی می کنید که نسبت به بعضی مسائل که فکرتان را ناراحت کرده، سطحی و بی خیال باشید و از زندگی تان لذت ببرید. می خواهید خودتان را دوست داشته باشید و روحیه تان را بهتر کنید. شما قبلا شاید محافظه کارانه تر و یا مادیگرایانه تر فکر می کردید ولی الان، دیگر راجع به این مسائل فکر نمی کنید و حتی نمی خواهید به تنهایی به سعادت خانواده تان فکر کنید وقتی که خانواده ی شما هم نسبت به شما سطحی برخورد می کنند. شما برای اینکه به این نتیجه برسید که برای خودتان ارزش و اعتبار بیشتری قائل باشید و به فکر خودتان باشید، هزینه ی سنگینی پرداخت کرده اید و اذیت شده اید. شاید نقش همسرتان در زندگی شما کمرنگتر شود. زندگی شما شیرینتر و بهتر خواهد شد چون حالا دارید خردمندانه و عاقلانه تر از گذشته رفتار می کنید. تشکر از همراهیتون.
Vahideh : سلام عزیزم،
وقتت بخیر و شادی
دیشب خواب میدیدم خونه‌مون شلوغه،یه سری پسر جوان اومده بودن(گویا برای تعمیرات)سفیدپوش تو آشپزخونه ایستاده بودم و آفتاب خیلی روشن و زیادی از پنجره افتاده بود داخل.انگار چند نفر بهم زنگ زده بودن.دوباره تلفن زنگ خورد.برداشتم،یه خانم میانسال،موقر و مشکی پوش بود،گویا از مشتری‌های مطب.اول فکرکردم دکتر گفته زنگ بزنه بهم! گفتم شماره منو کی بهتون داده؟گفت خانم بیات(همکارم تو مطب)١۵-٢٠دقیقه‌ای از مشکلات شخصیش گفت.مامانم مشکی پوش کنارم بود گفت کیه؟گفتم :"من۴سال تو مطب بودم شماره‌مو به هیشکی ندادم،تو٢روز خانم بیات شماره‌مو پخش کرد!خونه‌مون بلندتر شده بود(خونه حالت مستطیله) یه سری خانم و بچه‌هاشون هم بودن.رفتم اتاق خواب پیش بچه‌های کوچیک (٣تا بودن) باهاشون صحبت کردم (اتاق شبیه اتاق خواب قبلی مادرشوهرم بود)
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما مصمم شده اید که تمام ایرادها و نقوصی که در برنامه ریزی ها و کارهایتان وجود دارد را از بین ببرید و می خواهید روی جسم و ذهنتان کار کنید و شخصیتی قویتر از خودتان بسازید. فکرتان به آرامش می رسد و رفتاری با کرامت از خودتان نشان می دهید. اوضاع مالی تان خوب است و چشم انداز مثبتی هم نسبت به زندگی دارید. خبرهای خوش خواهید شنید و یک سری مشکلات مالی قدیمی تان حل و فصل خواهد شد. به ثروت و رفاه بیشتری خواهید رسید و پروژه های تازه تری را در دست اقدام دارید. شما تلاش می کنید که از ثروت و داشته هایتان بیشتر مراقبت کنید. تشکر از همراهیتون.
آلاء : با سلام ، همسرم خواب دیدن دریک سالن خیلی بزرگ در طبقه دوم خانه همکارشوننو این سالن مال خونه همکارشون بوده و چند تا مهمان هم اونجا بودن(این آقای همکار، در خارج از خواب خیلی همسرم را اذیت میکنه با سوءاستفاده از پستی که داره ،خیلی همسرم را دور میزنه و سعی در بدنامی همسرم داره و همسرم قصد داره تمام اذیتها و بدجنسیهای این آقا را به رئیس بگه)در خواب همسرم می‌فهمند که همه میگن یکی از مهندسها داره مهاجرت میکنه اسپانیا . بعد یه مادر وپسر جوان و خیییلی مهربون هم جزء مهمونهای جلوی سالن و نزدیک همسرم هستن و اون پسر دفتری که دست همسرم بوده را میبینه (در واقعیت همسرم دفتری داره که کارهای هرروزش را توش مینویسه و دفتر همیشه با همسرم) و میگه این ذکرها را نیازی نیست اینجا یادداشت کنی ، و اشاره به بالا کرده و گفته فقط خدا
ممنون از پاسخگوییتون
فریبا هراتی
: سلام. همکار همسر شما روابط عمومی خیلی خیلی قوی با دیگران دارد و شاید سنت گرایانه هم رفتار می کند ولی تمایل دارد که افکار خودش را مدرن جلوه دهد. همیشه شرایط اینطور باقی نمی ماند. کارهای تازه تر و پیشرفت مالی بیشتری برای همسر شما وجود خواهد داشت. خداوند همه چیز را می بیند و خودش جواب ناحقی ها و ظلم ها را خواهد داد. همسرتان شکایت بکند یا نکند، این آقای همکار تقاص کارهای بدش را پس خواهد داد. تشکر از همراهیتون.
Mari : سلام، امیدوارم سلامت باشین،خواب دیدم ما داخل یه برج بزرگ زندگی میکنیم(در صورتی که خونه ی ما در واقعیت ویلایی هست) با مامانم از اونجا اومدیم بیرون برای کاری رفتیم سمت یه برج کوچیکو قدیمی که روی شیب یه تپه ساخته شده بود، چندتا از دوستانمونم همراهمون بودن، اومدم سوار آسانسور بشم در بسته شد رفتم سمت یه آسانسور دیگه که اونم دکمرو زدم و نذاشم بره که بتونم سوار بشم، سوار شدمو وسط راه دیدم دیواره ی آساسور خراب شد و وسط یه طبقه ای هممون از آسانسور پریدیم بیرون، همون موقع از پنجره دیدم دارن دیوار اونجارو با جرثقیل خراب میکنن، زدن به دیوار و دیوار داشت برمیگشت روی ما که فرار کردیم، موقع فرار روی سر من آجر خورد و رفتم لای یه چهارچوب آهنی پناه گرفتم و دیدم همه به شکل عجیبی نجات پیدا کردن، بعدش با همون حالت گیجی و گریه دنبال راه فرار میگشتم که یه در تراس مانند پیدا کردم کنار ساختمون که نور میومد تو، به مامانم گفتم دنبال من بیاین، راه فرارو پیدا کردم، پشتمو نگاه کردم ببینم همه خارج میشن یا نه دیدم یکی از عزیزانمون که فوت شده اونجا داخل ایستاده و خانوادش به خاطر اون بیرون نیومدن، اومدم بیرون دیدم زمین پر بطری های شیشه ای شکسته و شیشه شکسته هست، کفشام دستم بود و با پای برهنه بدون اینکه پام آسیب ببینه با احتیاط از اونجا با مامانم رد شدیم، یه چشمه بود، از روی اون که رد شدم کفشمو پوشیدم و لباسامو مرتب کردم، و اونجا پر از مهاجرای افغانستانی بودن،از جلوی اونا رد شدیم و رسیدیم به برجی که توش زندگی میکردیم و رفتیم بالا خونمون بالا بود و ویو داشت به همون تپه، همینطور که گریه میکردم از پنجره اونجا نگاه میکردم ببینم خونه ای که خراب شده بود کجاست، مامانمم داشت برای بابام تعریف میکرد که از خواب بیدار شدم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما شخصیتی متمول دارید و به این فکر می کنید که با کسی که شاید از خودتان تمول و رفاه کمتری دارد ولی طرز فکر او کهنه و قدیمیست و باورها و نگرش های قدیمی دارد، تعامل کنید. شما باید سعی کنید که افکارتان را بروز کنید وگرنه زندگی تان با هرج و مرج مواجه خواهد شد و از درهم برهمی عاطفی رنج خواهید برد و احساس بی حرمتی خواهید کرد. شما از روی منطق تصمیم نمی گیرید و اجازه می دهید که احساساتتان شما را در زندگی به پیش ببرد و این کار به ضرر شما تمام خواهد شد. شما در جنبه ای از زندگی تان گیر می کنید و احساس ناامیدی خواهید داشت. عده ای تلاش می کنند که در زندگی شان تعادل به وجود بیاورند و بهتر از گذشته زندگی کنند. اینها دلشان شکسته و از این همه تغییرات منفی در زندگی شان خسته شده اند. افسرده و ناراحت و عصبانی هستند و اینها اجازه نخواهند داد که این شرایط ادامه پیدا کند. شما همچنین به دلائلی علیرغم تمول و رفاهی که دارید، متوجه خواهید شد که جنبه ای از زندگی تان تکه تکه شده و به صورت ناگهانی پایان یافته است. اما در نهایت شما زندگی تان را از سختی بیرون خواهید کشید و مانند گذشته به تمول و رفاه خواهید رسید و درکتان نسبت به مسائل بالاتر خواهد رفت. اما خانواده ی کسی که دیده اید فوت شده، می خواهند به همان تفکرات قدیمی شان آنقدر ادامه دهند تا به بدبختی ایشان منجر شود. تشکر از همراهیتون.