تعبیر خواب خانه
اگر کسی خود را در خانه جدیدی دید که متعلق به خود اوست، و در آن خانه وسایل رفاه و راحتی کاملی وجود داشت، به زودی ازدواج می کند و به خوشبختی و رفاه خواهد رسید. اگر شخص متاهلی این خواب را ببیند، نشانه داشتن زندگی مرفه و خوبی است. ورود به خانه نو نیز ازدواج است.
اگر دید در خانه ای بدون وسایل و تک و تنها به سر می برد، نشانه نزدیک شدن به پایان عمر است. اگر کسی ببیند خانه ای محقر و ویرانه دارد و آن خانه متعلق به خودش است، زندگی بر او تنگ خواهد شد و درآمدش کاهش خواهد یافت. چنان چه ببیند یکی از اتاقهای خانه آشفته و خراب است، بخشی از زندگی بیننده خواب دچار خرابی و ویرانی می شود و غمی و زیانی به او می رسد.
اگر ببینید که درب خانه شما آهنی است، زندگی قابل دوامی دارید و ثروتمند می شوید. اگر درب خانه شما از نقره بود، بیننده خواب گنه کار است و باید توبه کند. اگر درب نویی به خانه اش وصل کردند، بیننده خواب شغل و کار جدیدی پیدا می کند.
اگر کسی دید درب خانه خود را کند، و به دور انداخت، اگر درب کهنه و شکسته بود، و به جای آن درب نویی گذاشت، از غم و اندوه مالی خلاصی و نجات پیدا می کند و به مال و نعمت می رسد و اگر کسی دید که دیگری درب خانه او را می کند، از آن شخص خصومت خواهد دید و اگر دید درب خانه اش بزرگ شده به مقام وی افزوده می شود.
اگر کسی دید درب از خانه ی قدیمی می کند، در خیرات به رویش گشوده می شود. اگر کسی درب خانه ی خود را کوچک دید که به زحمت می توانست وارد سرای شود، به تنگدستی دچار می شود.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن سرای به خواب بر هشت وجه است:
- مرد را زن و زن را شوهر،
- توانگری،
- ایمنی،
- عیش خوش،
- مال،
- ولایت،
- عزت،
- امانت.
محمد ابن سیرین می گوید: خانه مفرد درخواب، زن است. اگر ببیند خانه یا ستونهای خانه را از جای برداشت، دلیل که زن با مروتی می خواهد و به زودی زنش آبستن خواهد شد. اگر ببیند وارد خانه ای نو شد، دلیل که زنی خواهد و توانگر شود.
اگر ببیند که خانه مفرد به کنج اندوه بود و ندانست که خانه از کیست، دلیل که از دنیا رحلت کند. اگر ببیند درب خانه باز بود و او در را قفل نکرده بود و آن خانه به خانه دیگر راه داشت، دلیل که از غم و اندوه رها گردد. اگر بیمار این خواب را ببیند، شفا یابد. اگر ببیند درب خانه خود را بشکست، دلیل که از کسی او را مالی رسد.
اگر ببیند درب سرای بشکست یا بسوخت، دلیل که برای صاحب سرای مصیبت اتفاق خواهد افتاد. اگر ببیند زمین سرای او بزرگ و فراخ شد، دلیل که به قدر آن فراخی او را روزی در دنیا فراخ شود. اگر برخلاف این ببیند، روزی بر وی تنگ شود. اگر ببیند سرای او را می کندند، دلیل که راه صلاح بر خود ببندد و نماز و عبادت کم کند. اگر ببیند سرای کهن را می کند، در خیرات بر وی گشاده شود و خرم گردد.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند که خانه بر وی افتاد، دلیل که مالی بسیار بدو رسد. اگر ببیند که خانه بزرگ و فراخ گردید و از آن که بود بزرگتر شد، دلیل که مال و نعمت بسیار بر وی رسد. اگر ببیند درِب خانه او آهنین بود، دلیل که توانگر شود.
اگر درب خانه او سیمین است، دلیل که او باید از گناه و معصیت توبه کند. اگر توانگر بود، نعمتش زیادتر شود. اگر ببیند پیرامون خانه او هیچ خانه ای نبود، دلیل که حالش تباه شود. اگر ببیند که میان سرایِ نو شد، دلیل که او را دختری یا خواهری آید و هم او گوید که صفحه سرای، دلیل کند بر پدر و مادر. اگر دید صفحه سرای او نو و پاکیزه است، دلیل است بر تندرستی تن مادر و پدر.
حضرت دانیال می گوید: اگر ببیند در سرای بیگانه شد و هیچکس را نشناخت و در آنجا مردگان دید، دلیل که آن سرای آخرت بود و وقت اجل وی رسیده است، اگر ببیند در آنجا شد و بیرون آمد، دلیل که بیمار شود و نزدیک هلاک باشد و شفا یابد. اگر در سرای معروف وارد شد که بنیاد آن از گل بود، دلیل که روزی حلال یابد.
اگر ببیند بنیاد سرای او از خشت پخته و گچ بود، دلیل که جوینده مال حرام است. اگر ببیند از آن بیرون آمد، دلیل که از حرام توبه کند. اگر ببیند در سرائی بزرگ و فراخ بود، دلیل که روزی بر وی فراخ شود. اگر سرای کوچکی و تنگ دید، دلیلش به خلاف این باشد.
جابرمغربی می گوید: اگر کسی دید در سرائی بزرگ و پاکیزه و نو داخل شد و دانست که آن سرای ملک او بود، دلیل که روزی بر وی فراخ و گشاد شود و عزت و جاه یابد و زن خوبروی خواهد و توانگر شود و ولایت یابد. اگر این خواب را زنی دید، شوهر توانگر بخواهد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
آیلا : باسلام و عرض احترام .چند ماه پیش خواب دیدم پسری که به طور مجازی با هم در ارتباطیم و به هم علاقه مندیم ، منو یک هفته ای گذاشته بود خونشون که در شهر دیگریست تا با مادر و خواهرش آشنا بشم .اونجا من قصد داشتم انگار یه دامن بدوزم و حس میکردم خواهرشم بلده و با خودم میگفتم هر چی من بلدم انگار اونم بلده .بعد گوشه اتاق یه رگال بود و کلی لباسای نو ولی مدل قدیمی آویزون بود و من از بین اونا 2 مدل انتخاب کردم که مثل اونا بدوزم یکی پشمی و آبی پر رنگ و دیگری نسبتا مجلسی و اونم آبی و هر دو آستین بلند بود .بعد انگار با خواهرش قرار بود بریم بیرون و مامانشم بیاد که بریم و با هم آشنا بشیم .حس میکردم مامانشم دوستم داره .بعد خواهرش گفت ساعت ۴ عصر میریم ( انگار صبح بود ) و من خوشحال شدم که تا اون موقع فرصت دارم برم حمام و آماده بشم و تو خواب با خواهرش خیلی صمیمی و راحت بودیم . بعد با خواهرش انگار تو پشت بام همون خونه شون بودیم و اون روی یک تایر لبه ی پشت بام باهاش راه میرفت و نزدیک بود بیفته که زود اومد پایین و من براش ترسیدم ولی خودش خندید و منم به حالت شوخی خندیدم . یکی دو تا غریبه هم اونجا بودند که یه بطری روغن که درش باز بود و روی درش هم روغن بود روی زمین گذاشته بودند و من جابجا کردم که نریزه . در ادامه دیدم در شهر خودم در خانه ای که برای وراث هست و فعلا پلمپ شده وارد شدم و همگی فامیل در اتاقها و حیاط سر سفره بودند و من دست و صورتم رو شستم و رفتم در حیاط سرسفره که خانواده ما اونجا نشسته بودند و بابای خدابیامرزم هم سر سفره بود . ممنون میشم خوابم رو تعبیر کنید .
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. تعبیر خوابتان این است که دوست پسر شما سعی می کند که شما را با اخلاق و فرهنگ خانواده ی خودش آشنا کند. شما هم تمایل دارید که ایشان را بهتر بشناسید. شما می خواهید رفتاری داشته باشید که مطابق با فرهنگ او باشد و خردمندانه و آرام، دلسوز و فداکار و خونسرد و خوش اخلاق رفتار کنید. می خواهید احترامتان بالا برود و جای امنی برای خودتان در زندگی داشته باشید. رفتاری با پرستیژ و زندگی متمولانه داشته باشید. خانواده ی او هم احتمالا از فرهنگ شما خوششان می آید چون شما و دوست پسرتان هردو سبک زندگی سنتی را از سبک مدرن بیشتر می پسندید و بعضی باید ها و نبایدها برایتان در زندگی تان اهمیت زیاد دارد. شما حتی نسبت به خانواده ی او مقید تر و دقیق تر و صرفه جوتر هستید. نگرانیهای شما رفع خواهد شد و خانواده ی شما از شما حمایت خواهند کرد. روح پدرتان شاد. او هم نظرات شما را تصدیق می کند. تشکر از همراهیتون
غزاله : سلام خانم هراتی عزیز.دیروز بمن خبردادن پولی از ارث مادرم برام میخوان بریزن ومن به فکر این بودم ک قسط خونمون رو بدم.شب خواب دیدم قرار بود بریم یک خونه بخریم.بزرگ و قدیمی.گفتم منو مامانم این سبک میپسندیم.حالا میگفتن متعلق به مرحوم دایی مادربزرگم(مادرِمادرم)بوده.بعدمادربزرگ مرحومم(مادر پدرم) قبل ازاینکه ما وارد بشیم بیرون اومد.خوشحال بودوگفت این خونه خیلی بزرگه دو قسمت مجزا داره.بعد منو مادرم که فوت شدن و پدرم و دایی هام و چند نفر دیگه رفتیم ببینیم.افرادی توی خونه بودن.خونه ی معمولی نبود.عجیب بود.چند طبقه داشت.یک طبقه فقط چندتا حمامو دستشویی واستخر مدلهای مختلف داشت.اونجا از اقوام دوری ک فوت شدن هم یاد کردیم.ولی بنظرم زیاد خونه ی باکلاسی نیومد.موقع خروج،شوهرخالم ک مهندس ساختمانه اومد گفت خوب نبود؟گفتم نه نقشه ش خوب نیس.مهندسساز نیس.با تشکر.
فریبا هراتی
: سلام. روح امواتتان شاد. شما به این فکر می کنید که قدیمی تر ها، دلشان بزرگ بود و دست و دلبازتر و سخاوتمند تر بودند. یا اقلا برای نزدیکانشان با دست و دلبازی و سخاوت زیاد رفتار می کردند. همه در کار هم دخالت می کردند، سنت گرا بودند ولی در عین حال، خیرشان هم به هم می رسید و اگر کمکی از دستشان بر می آمد برای اقوام و خویشاوندانشان دریغ نمی کردند. اما به هر جهت علیرغم نکات مثبتی که در زندگی قدیمی تر ها وجود دارد، شما طرز فکر مدرنتر را ترجیح می دهید. می خواهید زندگی تان روی برنامه ریزی و اصول درست پایه گذاری شود و نه اینکه همه در کار هم دخالت کنند. تشکر از همراهیتون
Allah lover59 : باسلام وتشکر از تعبیرهای خوب ودقیقتون،بعد از اذان صبح امروز در خواب دیدم به خونه ی جدیدی اسباب کشی کرده بودم ووسایل روجا میکردم جاکتابی بزرگ چوبی وقهوه ای بزرگی توی حال بود که توش رو نچیده بودم،یه تعمیرکاراومده بود که آخرین تعمیرات رو انجام داد وتوی حیاط نشسته بودهوا بعد از غروب بودومن ودختر۱۷سالم براش غذا آورده بودیم ومیخوردبعد گفتم هزینه تعمیر چقدر شد قیمت کمی گفت ولی گفت تعمیرای قبلی خیلی قیمتش زیاد میشه باید بدی ولی من گفتم اونارو پرداخت کردم ودیگه نمیدم وبا ناراحتی رفت پسرم اومد توی حیاط درحالیکه حالتی مثل شیرچهار دست وپا گرفته بود ودخترم بهش گفت آقا شیره(ما توی واقعیت به پسرم آقا شیره میگیم) توی خونه مهمونی بود وهمه مهمونا بچه بیسرپرست انگاربودن، پسر۷.۵ سالم هم جزو اونا بودتویحیاط که حالت سراشیبی به طرف ساختمون خونه داشت پسرم یه عالمه گویهای شبیه الماس پلاستیکی شفاف وبراق به رنگهای سفید وقرمز وآبی پررنگ داشت ریخت جلوم وگفت اینارو پیدا کردم بعد خوابش میومد ودراز کشید ومن بهش مثل کودکیش شیر دادم که بخوابه ،روی میز بزرگ ودراز وسط حیاط برنج پخته و خورشت بود رفتم توی خونه ومادرم داشت وسایاش رو جمع میکرد که بره موهام رو بافته بودم مامانم گفت اگه بهسر موهات روغن زیتون بزنی موخوره هاش میره ومن گفتم که یه عالمه روغن زیتون دارم بعد رفتم روی دیوارآجری خونه که انگار توی یه روستای پیشرفته بود واحساس خوبی داشتم وبا خودم گفتم این همون خونه ای هست که میخواستم
فریبا هراتی
: سلام. استدعا می کنم. تحولی بزرگ در زندگی شما در جریان است و همه ی روحیات و برنامه های زندگی تان عوض خواهد شد. شما جوری زندگی خواهید کرد که آرزویش را داشتید. همیشه در خاطرتان می ماند که چقدر تلاش کردید که این رفاه و ثروت و آزادی را بدست بیاورید و حالا منبعد باید تجارب تازه ای را کسب کنید و در خاطرتان جاسازی کنید. شما روی ذهن و جسمتان کار می کنید و از خودتان شخصیتی قویتر خواهید ساخت. به اندازه ی کافی هزینه ی اشتباهات گذشته تان را پرداخته اید و حالا، وقتش رسیده که به آرامش برسید. پسر شما شاید از اینکه از همسرتان جدا شوید، ناراحت باشد و احساس کمبود یا ضعف فقدان پدرش را حس کند و فکر می کند که کسانی که پدرشان کنارشان است قویتر از او هستند. او بسیار حساس است و شما هم باید به او کمک کنید و برایش روشنگری کنید که بفهمد برای چه از همسرتان جدا شده اید تا او شما را دشمن خودش و پدرش نداند. شما از او حمایت و مراقبت می کنید. افکارتان را مرتب می کنید و نگرانیهایتان رفع خواهند شد. تشکر از همراهیتون
Vahideh : سلام عزیزم،
چند روز پیش خواب میدیدم رفتم خونهء پدری سابق.ولی علی ومادرش اونجا بودن!انگاربا اکراه رفته بودم وبیرغبت.پالتوی مشکیمو درآوردم،سفیدتنم بود.علی سفیدپوش بود وخیلی حس مهربون ودرستکار و بچه مثبت و اصلاح شده داشت وطالبم بود.حتی چشماش مثل این گربههای ملوس گرد شده بود ومثل بچه کوچیکا پیش مادرش بود!مادرش کلا طوسی تنش بود.یادم نیست چی شد،اومدم پالتومو بپوشم برم انگارعلی درونی ازم میخواست بمونم. مامانش با اینکه نمیخواست پرسید شرایطت برای موندن(کنار پسرم)چیه؟گفتم:اون موقع یه سری شرایط داشتم،...خواستم ادامه بدم "ولی الان اونم ندارم"که علی بالبخند محوی گفت الان۲تا خونه میخواد!!!مکثی کردم،حرفمو عوض کردم وگفتم الان۲تا خونه میخوام!!(تو دلم میگفتم هربار بری وبرگردی شرایط سختتر میشه) مامانش انگار براش سنگین اومده بود گفت نه،نههه نمیشه :)))
فریبا هراتی
: سلام خانم گل. تعبیر خوابتان این است که علی و مادرش فکر می کنند که شما مانند سابق هستید و هنوز می تواند به شما برسد هر چند که شما دیگر آن شخصیت سابق خودتان را که اینهمه سختی کشیدید را دوست ندارید و دلتان می خواهد که خوشبخت باشید و در آرامش زندگی کنید. علی سعی می کند که خودش را خوب جلوه بدهد و مادرش مثل سابق مغرور و متکبر است. شما می دانید که علی دوستتان دارد و علی هم می داند که شما الان 2 برابر عاقل شده اید و برایتان آرامش و تعادلتان در زندگی مهمتر است از هر چیزی. مادر او با وحیده ی ساده و مظلوم سابق هم نتوانست کنار بیاید چه برسد با وحیده ی خردمند و مجرب امروز!! تشکر از همراهیتون
امیرحسین : سلام
پنهان بماند؛متشکرم
امیرحسین : بله،متوجهم
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خواب شما این است که خیلی کار می کنید و بین عقل و دلتان به صورت مداومی کشمکش وجود دارد و سعی می کنید که خردمندانه رفتار کنید و افکارتان را متمرکز کنید تا شاید بتوانید برای زندگی تان برنامه ریزی کنید. تنش های احساسی شدیدی به زندگی شما راه پیدا کرده و در نهایت در خواب دیگرتان، همه شما را بالاجبار تنها خواهند گذاشت تا شما خودتان برای زندگی تان تصمیم بگیرید. من قبلا هم به شما عرض کردم که این زندگی شماست و اجازه ندهید برایتان تصمیم گیری کنند ولی گویا متاسفانه اینکار را نکردید و الان حسرت می خورید که اگر افکار خودتان را عملی کرده بودید، اینطور نمی شد. هر قدر شما بیشتر تسلیم نظرات دیگران شوید، قدرت و اراده ی خودتان برای اخذ تصمیمات درست در زندگی تان کمتر خواهد شد. شنیدن پیشنهادات و نظرات دوستان و خانواده همیشه خوب است ولی تصمیم نهایی را باید خودتان بگیرید وگرنه دیگران به عقلانیت شما مهر تایید نمی زنند و تا پیرمرد هم بشوید می خواهند راه و چاه زندگی تان را مطابق با افکار ایشان تنظیم کنید! خواب شما شامل 2 حق خواب بود و تشکر از همراهیتون.
Mahy : سلام عزیزم. روز بخیر. ۱۶ امماه صبح، خواب دیدم میخوام برم خونه شوهرم سرکوچه با ی خانم همسایه مشغول صحبت بودم ک دیدم شوهرممنو دید و داره میاد ببینه دارمچی میگم با اون خانوم. منم سریع حرفمو عوض کردم و نحوه تقسیم یاد دادن به بچه ها رو ب اون خانم یاد دادم و شروع کردم توی دفتربا خودکار آبی نوشتن. تقسیم ۶ بر ۳ رو نوشتم و با رسم دو دسته سه تایی خط، توضیح دادم. بعد رفتم خونه شوهرم، خیلی کهنه بود دیوار و کف خونه مثل خونه های روستایی به رنگ کاهگل بود و نور و پنجره نداشت، بدون فرش و وسیله. چندتا آقا هم تو خونه با شوهرم زندگی میکردن ک از اومدن من خوشحال نبودن. با خودمگفتم بهش میگم خونه بهتری بگیره ک حداقل نور داشته باشه اینجا خیلی بد وتاریکه.بعدش دیدم انگار دانشگاه هستمو یه کتاب بزرگ با تعداد برگه های زیاد دستمه ک من نوشته بودم و گردآوری کرده بودم. انگار ماحصل کارام بود. رفتم پیش یکی از مسئولین دانشگاه و گفتم من تازه یکسال هست اومدم اینجا چرا این کتاب اینطوریه و سخت می گیرید.کتابو دادم دستش اونم بررسیش کرد و با صمیمیت گفت خوبه مشکلی نیست و دوتا عدد رو ک من حساب کرده بودم دوباره ضرب و جمع کرد یکیش دورقمی و یکی سه رقمی بود اگر اشتباه نکنم ۱۳۳ بود. منم کمکش میکردم. اونطرف اتاقِ این آقا هم شوهرم با چندتا مرد منو زیر نظر داشت. کلا همه جا منو زیر نظر داشت. ممنون.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. تعبیر خوابتان این است که شما سعی می کنید که شخصیتی تاثیرگذار و قوی و روشنفکر از خودتان نشان دهید و همسرتان به شدت دچار استرس شده و دلش شور می زند که همه چیزش را از دست بدهد. ذهن او مستاصل است و حسابی غصه می خورد و هیچ چاره ای برای حل مشکلاتش پیدا نکرده است. شما خردمندانه به مشکلاتتان نگاه می کنید و در مجموع، کارها به نفع شماست. شما باید سعی کنید که حساب کتاب کارهایتان را با دقت انجام دهید. در این تحول تازه ای که پیش روی شماست، بر موانع غلبه می کنید و با استقامت و سخت کوشی به موفقیت می رسید. همچنین شما باید با توجه به فرامین پروردگار رفتار کنید و علیرغم اینکه می توانید برنده ی کامل ماجرا باشید، خارج از انصاف رفتار نکنید و از معنویات دور نشوید تا خداوند هم با شما باشد. همسرتان بشدت دلشوره دارد. تشکر از همراهیتون
حسین مزروعی : سلام چون شب کارم بعد نماز صبح میخوابم تو خواب دیدم توکانکس زندگی میکنم از بیرون آمد کانکس از جا در آمده ی گوشه انداخته بودن
خانم با ناراحتی آمد گفت هفتاد میلیون چک قدیمی آورده بودن شده بود دویست ده میلیون داشتن خانه رو میبردن تا راضی شد پول گرفت بیخیال شد رفتن چک هارو گرفته بود همسرم
فریبا هراتی
: سلام. دوست خوبم شما خوابتان را واضح ننوشته اید و برای من که در ذهن شما نیستم روشن نیست که خط دوم خوابتان یعنی چه. اگر تمایل دارید خوابتان تعبیر شود باید لطفا خوابتان را درست از اول بنویسید. بنویسید که کانکس شما اجاره ای بوده یا خیر. دوم منظورتان از اینکه 70 میلیون شده 210 میلیون چیست؟ ارزش خانه بالاتر رفته بوده؟ چه کسی چک قدیمی آورده بود؟ چه کسی خانه را می برد؟ چه کسی پول را گرفت و بی خیال شد؟ یعنی اخرسر کانکس را بردند یا نبردند؟ حق خواب شما به شما عودت می شود. تشکر از همراهیتون.
Leili : سلام خانم هراتی عزیز. من شب تولد حضرت زهرا خواب دیدم توی بالاترین نقطه طبیعت داخل یک ویلای بزرگ هستم که دورتا دورش شیشه های قدی بودو دیوار نداشت با تعدادی از دوستانم هستم بیرون ویلا تمام مظاهر طبیعت اعم از ابشار جنگل کوه پرندگان بودن ودرعین زیبایی کمی هم خوفناک بود وما از داخل ویلا به همه جا احاطه داشتیم و همه چیز زیر پای ما بود ،داخل جنگل راههای تو در تو وپر پیچ وخم بود که وقتی واردش میشدم انگار میخواستم گم بشم اما کسی منو راهنمایی میکرد ومن عبور می کردم.اما داخل ویلا جای بسیار امنی بود یکی از دوستانم ازم می پرسید اینجا امن ؟ ومن می گفتم اینجارا امین ( پسر خواهرم هست وفوق العاده مرد خوبیه و همیشه حامی من بوده درهرشرایطی)خریده و همیشه بهترین جاهارا میگیره وهیچوقت جای بد نمیگیره.ممنون میشم تعبیر کنید
فریبا هراتی
: سلام. شما به اوج موفقیت و خوشبختی خواهید رسید و همه ی چشمها به روی شماست و رفتار شما را مورد توجه قرار خواهند داد یا شما را قضاوت خواهند کرد. از این جهت شما نگران هستید که اشتباهی مرتکب شوید و یا دیگران رفتار شما را زیر ذره بین قرار داده و قضاوت ناحقی راجع به شما داشته باشند. شما در بالا پایین ها و پیچ و خمهای زندگی همیشه از هدایت خداوند بهره خواهید برد و از راه راست منحرف نخواهید شد. شما این امنیت زندگی تان را مدیون اعتقاداتتان به رسول خدا محمد امین هستید و دعای خیر رسول خدا به یمن عشق شما به حضرت زهرا س، پشت سر شماست. شما عاشق حضرت زهرا هستید و حضرت محمد ص هم حامی شماست. تشکر از همراهیتون
saraa hoseini : سلام.جهت یادآوری قهر نیستم با عشقم.دیشب اول خواب دیدم تصویری بهم زنگ زده خودم داشتم تو خونمون قران میخوندم اونم سرگرم بود به کتابی ک نمیدونم چی بود.بعد دیدم خودش تو ویلاشون در لواسونه.در واقعیت دارن ولی خیلی کوچیکه اون خونه چیزی ک تو خواب دیدم خیلی خونه بزرگی بود.صحنه بعد دیدم من و برادرم تو ویلا لواسونه اوناییم عشقم مارو برده بود اونجا(در واقعیت از نزدیک داداشم و عشقم هم و ندیدن)دیدم این ویلا انقد بزرگه ک...ویوی قشنگی هم داشت.پدرش و دیدم وسط حال نشسته بود و دیدم دوست پسرمم من و اصلا مخفی نکرد از پدرش و تعجب کردم منم راحت سلام کردم و باباشم باهام احوالپرسی کرد.تو دلم گفتم چ راحت برا اولین بار من و نشون باباش داد.بعد دیدم سفره صبحانه انداخت عشقم و من و برادرم نشستیم با عشقم باهم تو خونشون صبحونه خوردیم.صبحونه نون سنگگ بود و عسل و خامه و پنیر و سرشیر.من یک لقمه بزرگ سرشیر و عسل گذاشتم با نون سنگگ خوردم.عشقمم بهم یه تیکه نون سنگگ داد مجدد.صحنه بعد مجدد دیدم خونمون بودم.ک یه پیام از عشقم اومد ک فقط یک شماره بود ک اصلا یادم نمیاد عددش و و تنها عددی ک تو ذهنم مونده 26 هست.و بعد دیدم مجدد باهام تماس گرفت و اسمش افتاد رو گوشیم.جوابش و دادم و خیلی بیشتر از همیشه تحویلم گرفت تو حرفاش و گفت اومدم بیرون تا شب راه برم و با توام حرف بزنم.و وقتی ک خونمون بودم دیدم با لبخند مادرم اومد گفت که داداشت گفته خونه ی محمد اینا بودید؟گفتم اره.لبخند رضایت داشت مادرم ک بالاخره ما رفتیم اونجا.بعد گفتم فقط خاله(خواهر مادرم)امروز ناهار اونجاس گفته ما باهم فامیلیم رفته ناهار خونه اونا(واقعا نمیدونم خالم برا چی ناهار رفت خونه اونا :)) )و بعدش شروع کردم آش رشته خوردن و بیدار شدم.ممنون
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که دوست پسر شما به شما فکر می کند و می داند که شما شخصیتی با ایمان دارید و توکلتان به خدای بزرگ است. او هم شخصیتی خردمند دارد و سعی می کند که دانش و آگاهی خودش را برای بهبود شرایط زندگیش افزایش دهد. تحولات مثبتی در زندگی او در جریان است. دوست شما قلبی بزرگ دارد و روحیه ی او عالیتر خواهد شد و شاید حتی به تمول و ثروت بیشتری هم برسد و شما شاهد موفقیت های او باشید. او تصمیم دارد که شروعی تازه را با شما آغاز کند و از شما حمایت کند. شما عزم و اراده تان را برای بهبود ارتباط تان با او تقویت کرده اید و شاید در واقعیت برادرتان هم از حضور او با خبر شود. 26 در تعبیر به کارما معنی می دهد و این یعنی شما تقاص و پاداش کارهایتان را در دنیا خواهید دید و اگر خوبی کنید به شما خوبی بر می گردد یا اگر بدی کنید، در همین دنیا تقاص آن را خواهید دید. احتمالا دوست پسر شما معتقد است که شما شخصیت خوبی دارید و لیاقت خوبی ها را هم دارید و برای همین ارتباط خودش را با شما تقویت خواهد کرد و سعی می کند که راهی برای حل مشکلات تان پیدا کند تا بتوانید با هم ازدواج کنید. خاله ی شما نسبت به دوست پسرتان مطلع می شود و نسبت به او کنجکاوی خواهد کرد ( یا شک کرده که شما ارتباطی دارید وکنجکاو شده است "یا خواهد شد"). انشالله رشته ی کار دستتان می آید و به خواسته هایتان خواهید رسید. تشکر از همراهیتون
Yeki1399 : سلام یکی از اشناها این خوابو برای ما دیده که ما خونه روی قله کوه داشتیم تعجب کرده که چرا خونمون اونجاست بعد وارد خونه که شده میگه خونمون خیلی بزرگ بوده و طول اتاق ها تموم شدنی نبوده بس که بزرگ بودن و خیلی شیک بوده و لاکچری مثل قصر بوده و بعد همونجا دو تا مرد میبینه که مریض افتادن با خودش میگفته این خانم طفلک اینجا هم باید مریض داری کنه و دلش سوخته
فریبا هراتی
: سلام. شما به اوج موفقیت و خوشبختی خواهید رسید. زندگی مرفه و ثروتمندانه ای خواهید داشت و متمولانه و با پرستیژ زندگی خواهید کرد. اما رفاه مالی شما مانع از این نخواهد شد که فکرتان راحت باشد. خواب به شما هشدار می دهد که باید برای سلامتی خودتان به اندازه ی وسعتان مرغ یا گوسفند قربانی کنید و هر بار که به رفاه و ثروت بیشتری می رسید هم گوسفند قربانی کنید و گوشتش را به فقرا ببخشید تا خداوند بیماری و قضا بلا را هم از شما دور کند. تشکر از همراهیتون