تعبیر خواب خانه
اگر کسی خود را در خانه جدیدی دید که متعلق به خود اوست، و در آن خانه وسایل رفاه و راحتی کاملی وجود داشت، به زودی ازدواج می کند و به خوشبختی و رفاه خواهد رسید. اگر شخص متاهلی این خواب را ببیند، نشانه داشتن زندگی مرفه و خوبی است. ورود به خانه نو نیز ازدواج است.
اگر دید در خانه ای بدون وسایل و تک و تنها به سر می برد، نشانه نزدیک شدن به پایان عمر است. اگر کسی ببیند خانه ای محقر و ویرانه دارد و آن خانه متعلق به خودش است، زندگی بر او تنگ خواهد شد و درآمدش کاهش خواهد یافت. چنان چه ببیند یکی از اتاقهای خانه آشفته و خراب است، بخشی از زندگی بیننده خواب دچار خرابی و ویرانی می شود و غمی و زیانی به او می رسد.
اگر ببینید که درب خانه شما آهنی است، زندگی قابل دوامی دارید و ثروتمند می شوید. اگر درب خانه شما از نقره بود، بیننده خواب گنه کار است و باید توبه کند. اگر درب نویی به خانه اش وصل کردند، بیننده خواب شغل و کار جدیدی پیدا می کند.
اگر کسی دید درب خانه خود را کند، و به دور انداخت، اگر درب کهنه و شکسته بود، و به جای آن درب نویی گذاشت، از غم و اندوه مالی خلاصی و نجات پیدا می کند و به مال و نعمت می رسد و اگر کسی دید که دیگری درب خانه او را می کند، از آن شخص خصومت خواهد دید و اگر دید درب خانه اش بزرگ شده به مقام وی افزوده می شود.
اگر کسی دید درب از خانه ی قدیمی می کند، در خیرات به رویش گشوده می شود. اگر کسی درب خانه ی خود را کوچک دید که به زحمت می توانست وارد سرای شود، به تنگدستی دچار می شود.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن سرای به خواب بر هشت وجه است:
- مرد را زن و زن را شوهر،
- توانگری،
- ایمنی،
- عیش خوش،
- مال،
- ولایت،
- عزت،
- امانت.
محمد ابن سیرین می گوید: خانه مفرد درخواب، زن است. اگر ببیند خانه یا ستونهای خانه را از جای برداشت، دلیل که زن با مروتی می خواهد و به زودی زنش آبستن خواهد شد. اگر ببیند وارد خانه ای نو شد، دلیل که زنی خواهد و توانگر شود.
اگر ببیند که خانه مفرد به کنج اندوه بود و ندانست که خانه از کیست، دلیل که از دنیا رحلت کند. اگر ببیند درب خانه باز بود و او در را قفل نکرده بود و آن خانه به خانه دیگر راه داشت، دلیل که از غم و اندوه رها گردد. اگر بیمار این خواب را ببیند، شفا یابد. اگر ببیند درب خانه خود را بشکست، دلیل که از کسی او را مالی رسد.
اگر ببیند درب سرای بشکست یا بسوخت، دلیل که برای صاحب سرای مصیبت اتفاق خواهد افتاد. اگر ببیند زمین سرای او بزرگ و فراخ شد، دلیل که به قدر آن فراخی او را روزی در دنیا فراخ شود. اگر برخلاف این ببیند، روزی بر وی تنگ شود. اگر ببیند سرای او را می کندند، دلیل که راه صلاح بر خود ببندد و نماز و عبادت کم کند. اگر ببیند سرای کهن را می کند، در خیرات بر وی گشاده شود و خرم گردد.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند که خانه بر وی افتاد، دلیل که مالی بسیار بدو رسد. اگر ببیند که خانه بزرگ و فراخ گردید و از آن که بود بزرگتر شد، دلیل که مال و نعمت بسیار بر وی رسد. اگر ببیند درِب خانه او آهنین بود، دلیل که توانگر شود.
اگر درب خانه او سیمین است، دلیل که او باید از گناه و معصیت توبه کند. اگر توانگر بود، نعمتش زیادتر شود. اگر ببیند پیرامون خانه او هیچ خانه ای نبود، دلیل که حالش تباه شود. اگر ببیند که میان سرایِ نو شد، دلیل که او را دختری یا خواهری آید و هم او گوید که صفحه سرای، دلیل کند بر پدر و مادر. اگر دید صفحه سرای او نو و پاکیزه است، دلیل است بر تندرستی تن مادر و پدر.
حضرت دانیال می گوید: اگر ببیند در سرای بیگانه شد و هیچکس را نشناخت و در آنجا مردگان دید، دلیل که آن سرای آخرت بود و وقت اجل وی رسیده است، اگر ببیند در آنجا شد و بیرون آمد، دلیل که بیمار شود و نزدیک هلاک باشد و شفا یابد. اگر در سرای معروف وارد شد که بنیاد آن از گل بود، دلیل که روزی حلال یابد.
اگر ببیند بنیاد سرای او از خشت پخته و گچ بود، دلیل که جوینده مال حرام است. اگر ببیند از آن بیرون آمد، دلیل که از حرام توبه کند. اگر ببیند در سرائی بزرگ و فراخ بود، دلیل که روزی بر وی فراخ شود. اگر سرای کوچکی و تنگ دید، دلیلش به خلاف این باشد.
جابرمغربی می گوید: اگر کسی دید در سرائی بزرگ و پاکیزه و نو داخل شد و دانست که آن سرای ملک او بود، دلیل که روزی بر وی فراخ و گشاد شود و عزت و جاه یابد و زن خوبروی خواهد و توانگر شود و ولایت یابد. اگر این خواب را زنی دید، شوهر توانگر بخواهد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
افسون : با سلام و تشكر از شما. خواب ديدم در يك خانه اي كه حس مي كردم محيط كارم هست بودم و در آنجا يك سري پله به سمت بالا مي خورد كه من گفته بودم ديوار قسمت پله ها رو بسازند تازه آجر زده بودند( در خواب حس مي كردم قبلش هم ديوار داشته اونجا) و مي خواستم بگويم يك رنگ سفيد هم بزنند كه آجرها ديگه معلوم نباشه . ديوار هاي ديگري هم مي ديدم آنجا كه رنگ سفيد داشت ولي كمي فرسوده شده بود و ترك داشت . يكي از همكارهام پله هاي رو به بالا را با دستمال تميز مي كرد ،كه من دستمال را گرفتم كه خودم انجام بدم كه صاحاب كارم كه بالاي پله ها بود ما را صدا كرد و ما دو نفر آنجا رفتيم . در آنجا گودال كوچكي بود كه صاحاب كارم داشت كاري انجام مي داد و روز بود و او لباس سفيد پوشيده بود و موهاش هم كوتاه و مرتب بود. در ضمن صحبت هام بايد بگم كه اون خونه باز هم احتياج به بازسازي داشت ولي من با خودم مي گفتم فعلا در همين حد ( كه من گفتم آن ديوار را بسازند.)كافي است.ممنون از لطف شما بابت تعبير خوابها.
فریبا هراتی
: سلام. افکار قدیمی و ارزش های سابق مربوط به محیط کارتان از نظر شما فرسوده و به درد نخور است و برای پیشرفت و ترقی در حیطه کاری، شما معتقدید که باید خوش بین بود و منفی گری نکرده و برای هر کسی حد و مرزی گذاشت و آگاهی رسانی کرد و اینکه همه باید خونسرد باشند و با صلح و مهربانی و پاکی کنار هم کار کنند. کسی نباید از حقوق دیگران با خبر باشد و امور اقتصادی هر کس مربوط به خودش است و نظرات و افکار خصوصی هر فرد هم باید مربوط به خودش باشد و دیگران نباید در کار همدیگر مداخله کنند. سعی می کنید که ذهن دیگران را از خاطرات بد گذشته پاک کنید و صاحب کار شما سعی می کندمشکلات خود را حل کند و ظاهر خود را خوب و پاک نشان دهد هر چند که دوستان زیادی به سبب رفتار خود در گذشته، ندارد ولی نسبت به شما خوشبین است. به هر جهت خیلی تغییرات را برای بهبود شرایط کاری تان لازم می دانید. تشکر از همراهیتون.
حمزه : باسلام
من پارسال منزلم آتش گرفت.
ودیشب خانمم خواب دید خونمون انگاری باخونه عموش یک جا هستیم. که میره کتری رو بذار واسه چای آشپزخونه آتیش میگیره
فریبا هراتی
: سلام. تحولاتی در زندگی شما در حال رخ دادن است و خانمتان کارهای بزرگ و پر زحمتی را به دوش می کشد که ممکن است این زحمت ها او را خسته کرده و عصبانی کند و کنترلش را از دست بدهد و دعوا به پا شود. لطفا به اعصاب خودتان مسلط باشید.
: سلام .خسته نباشید .ما در خانه ویلایی زندگی میکنم ولی من خواب دیدم که من تنها در یک اپارتمان زندگی میکنم وارد لابی ساختمان که شدم اقایی که قبلا به من ابراز علاقه کردند و هنوز هم نمیدانم چرا دیگه ازشون خبری نشد یه بچه که احساس میکردم بچه خواهرش هست بغل کرده بود و داشت قربون صدقه ش میرفت من تندی سلام کردم و از پله بالا میرفتم جواب سلام منو دادن ولی با لحن عصبانی .وقتی وارد خونه خودم شدم دیدم یه جارختی بزرگ ازین نوع بلندا تو خونه دارم که فقط کاپشن ایشون بهش اویزون بود تو خواب گفتم وا چرا این کاپشن شو اینجا آویز کرده بعد گفتم حتما میاد دنبالش .کاپشن زیبای چرمی بود به رنگ خردلی. بعد یه دفعه چند تا خانم از فامیلاشون و دیدم که صورتشون سیاه بود گفتم وا چرا اینا صورتاشون سیاهه منم یه لباس زیبا تنم بود .ممنون از لطف شما
فریبا هراتی
: سلام. شما به دنبال استقلال مالی و احساسی هستید. این آقا شخصیتی مادی ، باهوش، شاد، با انرژی، دنیاپرست و عملگرا و محافظه کار دارد و سرسخت و پوست کلفت است ولی در حال حاضر با وجودی که به خواسته های مالی خود رسیده از بابت فامیل خودش ناراحت است و آنان گناهکار و روسیاه و در کارهایشان پریشان هستند و از اینکه او شما را از دست داده عصبانی است. شاید به دلیل حرفهای آن زنها شما را رها کرده و الان آنها روسیاه و گناهکار هستند. تشکر از همراهیتون.
: سلام .خواب دیدم مادرم یه خونه جدید خریده ما نقل مکان کرده بودیم به خونه جدید خونه بزرگ بود و مبله بود کلی فرش سبز رنگ توش بود و مبل و رومبلی های خیلی نفیس مثل ترمه و زیبا و من و خواهرم که متاهل هستند همش در حال خونه تمیزکردن بودیم بعدش خواهرم گفت حالا کم کم وسایل خونه رو جدید میکنیم طبق سلیقه خودمون زنداییم اینا اولین خانواده بودند که اومدن خونمون همه هم میگفتن خیلی خونتون قشنگه .ممنون از لطف شما
فریبا هراتی
: سلام. افکار و عقاید مادرتان عوض خواهد شد و او امنیت و نیازهای اولیه خودش را بر مبنایی جدید و با روحیه ای جدید پایه گذاری خواهد کرد و به آنها ارزشی جدید خواهد داد. تغییراتی مثبت در زندگی شما به وجود می آید. باروری، رشد، شفا، امید و سلامتی و استقلال بیشتری به دست می آورید. مسئله حسادت مطرح می شود و اگر رنگ سبز تیره دیده اید، در نگرش های شما مادی گرایی و یا دروغ و خیانت و فریب به وجود می آید. ترمه در خواب به گول زدن و ارتکاب به کاری خلاف مانند رشوه گرفتن تعبیر می شود. مبادا برای رسیدن به خوشی خودتان خدای ناکرده دست به بی عدالتی بزنید...! شما و خواهرتان می خواهید این نابسامانی ها را از افکار جدید مادرتان برداشته و زندگی او را عاری از هر ایراد و نقصی قرار دهید. طرز فکر جدید و روحیات جدید شما را همه می پسندند. تشکر از همراهیتون.
مریم : سلام من دیروز بعد از ظهر خواب دیدم ی خونه جدید گرفتیم و با خواهرم مادر مرحومم و عموم داریم خونه رو نگاه میکنیم داخل کابینتاشو باز میکنیم ب اخرین کابینت ک بزرگترین کابینتم بود و هممون گفتیم چقدر بزرگه ک رسیدیم دیدیم ک پر از ظرفهای چینی کابینتشم در نداشت بعد من و خواهر و مادرم شروع میکنیم ب تمیز کردن خونه و اول ظرفها رو میشوریم البته ظرفها تمیز بودن ممنون از تعببرتون
فریبا هراتی
: سلام. زندگی شما متحول خواهد شد و به فاز جدیدی وارد می شوید. روحشان شاد. کارها برای شما خیلی خوب پیش می رود ولی یک موقعیت ظریف و حساس هست که شما باید با دقت بسیاری با آن رفتار کنید. شما ایده ها و مفاهیم و نگرش های خود را نسبت به مسائل، با مثبت اندیشی برنامه ریزی می کنید و سعی می کنید تاثیر خوبی روی دیگران بگذارید. یک راز شخصی برای شما فاش می شود و شما از همه چیز سردر خواهید آورد. تشکر از همراهیتون.
مریم : سلام ،وقت بخیر
تقریبا ی خواب ترکیبی دیدم،خواب دیدم که ی خونه مستقل حیاط و پارکینگ دار دو اتاقه نسبتا خوب برای اجاره پیدا کردیم(در بیداری نیز مستاجریم)اما هنوز موعد قرارداد خانه ی فعلی مان نگذشته و سردرگم بودیم چ کنیم تقریبا هممون می گفتیم بهتر می شد بریم، این خونه که هستیم همسایه زیریمون خیلی اذیتمون می کنه بازم توکل به خدا،بلند شدم رفتم دنبال خونه مذکور بگردم ببینمش وارد ی محله ای شدم که ی خانه ی بسیار بزرگ و شیک در دست ساخت بود درب خانه ای که دنبالش می گشتم با درب این خانه یکی بود ولی خونه ای که دنبالش بودم این نبود گفتم ی نگاهی داخل بندازم شاید راهی به خانه ای که دنبالشم باشه که متوجه شدم کودکی همراه پدرش در محوطه خانه بودن و پسر بچه به گچ کاری های دیوار خانه دست زد و کمی کثیف کاری کرد و سریع زد بیرون،همزمان من و همراهم که دقیقا در خاطر ندارم کی بوده وارد شدیم مهندس ناظر هم زمان با ما از داخل ساختمان وارد محوطه خانه شد و کثیف کاری را دید با خشم به سمت ما نشانه رفت گفت شما باید جریمه بدین همراهم ترسید و فرار کرد من ایستادم و گفتم بنده تا به الان دروغ نگفتم و جریان را براش توضیح دادم و گفتم بنده به راستگویی شهره ام، گفت مگه میشه کسی تو این دوره تو عمرش دروغ نگفته باشه، گفتم همیشه سعی می کنم یا حقیقت را بگم یا سکوت کنم که مجبور به دروغگویی نشم و ی سری حرفای دیگه رد و بدل شد و وی آروم شد و حرفامو باور کرد بعد خیلی بهم احترام میزاشت ،دیگه از خونه خارج شدم و راهم را پیش گرفتم دختر بچه ای بامزه در راه دیدم با هاش مشغول بازی شدم آخه اصلا نمی خندید منم کاری کردم بخنده که در حین خنداندن کودک بودم که متوجه شدم پدر بچه خیلی خوشحال و متعجب از خنده کودکش سمتش رفت تعجب کردم همون مهندس ناظر ساختمون بود هر دومون تعجب کردیم نمیدونستم فرزند اونه کمی خجالت کشیدم ،اونم خیلی تشکر کرد گفت بعد مرگ مادرش نخندیده بود و....ناخواسته این کارم باعث شد بیش از قبل بهم احترام بزاره و سعی می کرد جبران کنه هر جا می دیدم بهم احترام میزاشت بنظر می رسید از من خوشش اومده باشه آخه حس کردم رفتارش خاص شده،خیلی خجالت می کشیدم ی جورایی تو دلم از خدا کمک می خواستم چون برای رضای خدا بود که به بچه کمک کردم منم سعی می کردم خودم را سنگین تر بگیرم و حجابم را بیشتر کردم(در حقیقت هم چادری و اهل حجاب)که کمتر باهاش رو در رو بشم چون خجالت می کشیدم از این همه احترام گذاشتنش که خودم را در حیاط خانه دایی ام دیدم صدای در اومد اونها دستشان بند بود من رفتم در را باز کنم که پسری جوان پشت فرمون بود ی حرفهایی از پشت فرمون می زد که به خانواده دایی ام بگم چون خیلی خیره نگاه می کرد خیلی خجالت کشیدم به احترام گفتم صبر کنید تا خودشون بیان درب را پیش کردم که برم خانواده دایی را مطلع کنم که اون وارد حیاط شد از لحظه ای که وارد شد تا لحظه خروجش خیلی خاص نگاهم می کرد منم خجالت می کشیدم و سعی می کردم از دیدش خارج بشم و رفتم در گوشه ای در آیینه خودم را نگاه کردم که نکنه پوششم طوری باشه که جلب توجه می کنه مقنعه ای مشکی زیبا سرم بود خیلی زیبام کرده بود تو دلم گفتم خدایا کمکم کن ناخواسته موجبات توجه کسی را جلب نکنم ودر همین حین فرد جوان مذکور با لبخندی به لب و نگاهی به من از کنارم رد شد و رفت نمیدونم درمورد من چی داشتن می گفتن که منم شنیدم و سرتاپا خجالت کشیدم در فکر بودم که خود را در راهروی خانه ی خودمان در کنار مادرم دیدم در راهرو تعدادی پرنده ی بسیار زیبا و خوش رنگ بود که فکر کنم مرغ عشق بودند،در حال پرواز بودن باهاشون کمی بازی می کردم و اونها هم دور من می چرخیدم که به ناگاه دو هاشون را که از همه زیباتر بودن گرفتم نر و ماده بودن خیلی سعی می کردم نوکشون را در دستم فرو کنن نمی تونستن منم دردم نمی گرفت منم بخاطر اینکه اذیت نشن خواستم آزادشان کنم متوجه قفسشون شدم که تعداد بی شماری در قفس بزرگی آویزان به دیوار بودن ولی قفس جایی شکستگی داشت که برای آنها راه فرار بود پرنده ها را گذاشتم توش و راه فرارشون را با چسب بستم ی لحظه متوجه شدم دندان نیش فک بالایی سمت چپم از وسط نصف شده دست بهش زدم افتاد تو دستم درد نمی کرد فقط به ظاهر کرم خورده به نظر می رسید ترسیدم گفتم چرا اینطوری شد اینکه سالم بود دست بردم نصفه ی متصل را نگاه کنم دیدم لق شده خیلی ترسیدم که چ کنم که وحشت زده از خواب بیدار شدم و تا چند لحظه تحت تاثیر خواب بودم حس کردم واقعی دندونم اینطوری شده که با دست زدن بهش آروم شدم ولی فکرم خیلی درگیر تعبیر خوابم شده،لطف می فرمائید همچون همیشه تعبیر نمایید
با تشکر
فریبا هراتی
: سلام . دوست خوبم لطفا سعی کنید خواب خود را همیشه خلاصه بنویسید. زندگی شما در حال تحولی بزرگ و مثبت است و اتفاقات خوبی در جریان هستند. موضوعی احساسی هست که شما سعی می کنید آن را ساماندهی کنید و می خواهید اشتباهاتی را که سهوا به وجود آمده را حل و فصل کنید و موج جدیدی از رشد، اعتماد به نفس و جاه طلبی و انرژی به شما بر می گردد. شما مسئول زندگی خودتان هستید و موقعیت های خود را ارزیابی می کنید. سعی می کنید دنیای معصومانه ای را که دور خود ساخته اید شاد نگه داشته و با انصاف برخورد کنید. به زودی عشق به زندگی شما می آید و نجابت و شفافیت روح شما و زیبایی تان قلب کسی را تسخیر خواهد کرد و شما هم به او جواب مثبت خواهید داد و سعی می کنید زندگی ای مثبت و به دور از هر عیب و نقصی برای خود بسازید. اما شما حرفی می زنید که یکی از مردان فامیلتان ( احتمالا دایی شما) ناراحت می شود و او هم احتمالا شما را متقابلا ناراحت می کند و دشمنی بین شما به وجود می آید. تشکر از همراهیتون.
مریم : سپاسگزارم،کاملا حق با شماست خودمم متوجه شدم ان شاءالله دفعات بعدی سعی خواهم نمود،موفق باشید
روژان : سلام . روزتون بخیر. خواب دیدم ک خونه کنار خونه ی برادرم منزل پدر آقایی هست که بهشون علاقه دارم.(در واقعیت منزلشون جای دیگری هست) روی سر در خونه اسم ایشون نوشته شده بود(اسم کسی ک من بهش علاقه دارم) جلو در حیاطشون چند تا ماشین بود دو تا مینی بوس و یه ماشین شاسی بلند که تو خواب میدونستم برای ایشون هستش. ممنون از تعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر . این آقایی که شما دوستان دارید از نظر اخلاق و اعتقادات شبیه برادر خودتان است و در خانه خودشان همه روی او حساب می کنند و حرف اول را ا و می زند. او به رفت و آمد های خانوادگی دورهمی ها و ارزش های خانوادگی خیلی مقید و پای بند است شاید دو برابر دیگران. از خانواده اش محافظت و مراقبت می کند و آرام و محافظه کار است. ثروتمند هم خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
Sahar : سلام خسته نباشید ۲ شب پشت هم خواب خونه دیدم یک شب خواب خونه خودمون رو دیدم که در واقعیت در حال باز سازی هست خواب میبینم که یک سری از دوستان قدیمی ک خیلی وقت هست ندیدمشون میبرم خونمون چیدمان خونمون مثل همیشه نیست و من وقتی وارد میشم طرز چیدمان و رنگ مبل ها رو قبول ندارم یک شب دیگه خواب میبینم با یک سری از دوستام میرم خونه ییلاقیمون خونه ییلاقیمون در واقعیت نوساز و ۳ طبقه هست بعد تو طبقه همکفش یک خونه نوساز نیست انگار با یک چیدمان بسیار معمولی همش تو ذهنم میگم چقد این طبقه حالش کوچیکه بعد متوجه یک اتاقی میشیم که دیوارش انگار پارتیشنه بعد من میگم اینو میتونیم ور داریم حال بزرگ شه برش میداریم بعد متوجه میشم ک ۲ تا اتاق علاوه بر این اتاق هست بعد تو ذهنم میاد که چه جالب چقد بزرگه پایین من نمیدونستم همینجور میخایم چیدمان پایینو عوض کنیم بعد طبقه های بالا مثل واقعیت نوساز هست پنجره های طبقه پایین یکم صدا هم میداد بابام برگشت گفت اینارو هم باید عوض کنیم. ممنون از تعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. شما از بعضی از روش های زندگی تان خوشتان نمی آید و نگرش خود را راجع به طرز برخوردتان و اولویت بندی هایتان در زندگی عوض خواهید کرد. احساس شما این است که امروز دید وسیعتری نسبت به قبل دارید و طرز فکر شما مدرن تر شده است. از حد و مرز گذاری های افراطی در زندگی بدتان می آید. شرایط و امکانات بیشتری برای داشتن زندگی ای خوشایند تر، پیدا می کنید و اجازه نمی دهید که افکار قدیمی و کهنه بعضی از مردم و حرف های آنان خاطر شما را مکدر کند و یا بتوانند به خودشان اجازه دهند که پشت سرتان حرفی از افکار مدرن شما بزنند . تشکر از همراهیتون.
Sepidesamimi : ممنونم از راهنمایی و تعبیرتون خانم هراتی.....ایا امکان داره به واسطه این خواب آسیبی از انرژی های منفی و یا عواملی که شما ذکر کردید به ما دوتا وارد بشه ؟؟تازه همسرم همیشه تا جایی که امکان داره حجب و حیا رو در برخورد با من نزد خانوادم خیلی حفظ میکنه و بیشتر با اصرار من هستش که شب رو در منزل پدری بنده میمونه و نظر ایشون دقیقا مطابق با سنت های قدیم هستش....
فریبا هراتی
: خیر. هر چیز را نباید جدی گرفت. برای دفع جنیان هر دفعه خواستید بخوابید 7 بار ذکر یا فاطمت البنت محمد رسول الله را بگویید. و مطمئن باشید که پدر شما راضی هستند که ایشان شب آنجا بمانند.
Sepidesamimi : از صمیم قلبم از شما ممنونم.....خیلی دوستتون دارم.....
فریبا هراتی
: تشکر . موفق باشید <3
Sepidesamimi : سلام و خسته نباشید
نامزدم پنجشنه شب که خونه پدری من خوابیده بودیم خواب دیده که سه نفر که فقط صداشون میومد و تصویری ازشون نبوده به نامزدم گفتن برای چی اینجا خوابیدین مگه خودتون خونه ندارین؟دفعه دیگه بخواین اینجا بخوابین نه تو رو ول میکنیم و نه زنتو....خیلی با تهدید جدی این حرف رو زده بودن و اون بنده خدا هم خیلی جا خورد و اونو برای من تعریف کرده....خواستم در مورد خوابی که دیده راهنماییمون کنید...سپاسگذار محببتون هستیم
فریبا هراتی
: سلام. صدا در خواب پیامی از ضمیر ناخود آگاه و با قلمرو معنوی شماست. "خوابیدن" به خود را به خواب زدن نسبت به واقعیات تعبیر می شود و اینکه شما می توانید وقایع اطراف را متوجه شوید ولی آن را نادیده می گیرید. "خانه" به روح و احساس امنیت، نیازها و ارزش های اولیه و شخصیت شما تعبیر می شود . و این که این صدا به شما گفته چرا اینجا خوابیده ای، به این معنی است که شب ماندن شما کنار نامزدتان در محلی که پدر او حضور دارد، مغایرت دارد با ارزش های اولیه و سنت های قدیمی تر ( خانه پدر) بنابر این هر چند که ایشان شرم می کنند و چیزی به زبان نمی آورند، اما در عین حال با اصول فکری ایشان مغایرت دارد و خود شما هم شاید اگر در همان شرایط بودید و نامزد دخترتان می خواست شب را پیش او بماند، ممکن بود کمی در خفا جوش بیاورید. در ضمن حتی اگر پدر سپیده خانم اینطور فکر نکنند و از نظرشان اوکی باشد، وجود شخصیت های نامرئی و یا ارواح گذشتگان ... یا حتی نیروهای منفی مانند جنیان می تواند چنین افکاری را در گوش شما زمزمه کنند. ولی اینها صرفا به دلیل مغایرت داشتن مدرن بودن شما است با سنتی فکر کردن صاحب خانه... تشکر از همراهیتون.