تعبیر خواب خانه
اگر کسی خود را در خانه جدیدی دید که متعلق به خود اوست، و در آن خانه وسایل رفاه و راحتی کاملی وجود داشت، به زودی ازدواج می کند و به خوشبختی و رفاه خواهد رسید. اگر شخص متاهلی این خواب را ببیند، نشانه داشتن زندگی مرفه و خوبی است. ورود به خانه نو نیز ازدواج است.
اگر دید در خانه ای بدون وسایل و تک و تنها به سر می برد، نشانه نزدیک شدن به پایان عمر است. اگر کسی ببیند خانه ای محقر و ویرانه دارد و آن خانه متعلق به خودش است، زندگی بر او تنگ خواهد شد و درآمدش کاهش خواهد یافت. چنان چه ببیند یکی از اتاقهای خانه آشفته و خراب است، بخشی از زندگی بیننده خواب دچار خرابی و ویرانی می شود و غمی و زیانی به او می رسد.
اگر ببینید که درب خانه شما آهنی است، زندگی قابل دوامی دارید و ثروتمند می شوید. اگر درب خانه شما از نقره بود، بیننده خواب گنه کار است و باید توبه کند. اگر درب نویی به خانه اش وصل کردند، بیننده خواب شغل و کار جدیدی پیدا می کند.
اگر کسی دید درب خانه خود را کند، و به دور انداخت، اگر درب کهنه و شکسته بود، و به جای آن درب نویی گذاشت، از غم و اندوه مالی خلاصی و نجات پیدا می کند و به مال و نعمت می رسد و اگر کسی دید که دیگری درب خانه او را می کند، از آن شخص خصومت خواهد دید و اگر دید درب خانه اش بزرگ شده به مقام وی افزوده می شود.
اگر کسی دید درب از خانه ی قدیمی می کند، در خیرات به رویش گشوده می شود. اگر کسی درب خانه ی خود را کوچک دید که به زحمت می توانست وارد سرای شود، به تنگدستی دچار می شود.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن سرای به خواب بر هشت وجه است:
- مرد را زن و زن را شوهر،
- توانگری،
- ایمنی،
- عیش خوش،
- مال،
- ولایت،
- عزت،
- امانت.
محمد ابن سیرین می گوید: خانه مفرد درخواب، زن است. اگر ببیند خانه یا ستونهای خانه را از جای برداشت، دلیل که زن با مروتی می خواهد و به زودی زنش آبستن خواهد شد. اگر ببیند وارد خانه ای نو شد، دلیل که زنی خواهد و توانگر شود.
اگر ببیند که خانه مفرد به کنج اندوه بود و ندانست که خانه از کیست، دلیل که از دنیا رحلت کند. اگر ببیند درب خانه باز بود و او در را قفل نکرده بود و آن خانه به خانه دیگر راه داشت، دلیل که از غم و اندوه رها گردد. اگر بیمار این خواب را ببیند، شفا یابد. اگر ببیند درب خانه خود را بشکست، دلیل که از کسی او را مالی رسد.
اگر ببیند درب سرای بشکست یا بسوخت، دلیل که برای صاحب سرای مصیبت اتفاق خواهد افتاد. اگر ببیند زمین سرای او بزرگ و فراخ شد، دلیل که به قدر آن فراخی او را روزی در دنیا فراخ شود. اگر برخلاف این ببیند، روزی بر وی تنگ شود. اگر ببیند سرای او را می کندند، دلیل که راه صلاح بر خود ببندد و نماز و عبادت کم کند. اگر ببیند سرای کهن را می کند، در خیرات بر وی گشاده شود و خرم گردد.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند که خانه بر وی افتاد، دلیل که مالی بسیار بدو رسد. اگر ببیند که خانه بزرگ و فراخ گردید و از آن که بود بزرگتر شد، دلیل که مال و نعمت بسیار بر وی رسد. اگر ببیند درِب خانه او آهنین بود، دلیل که توانگر شود.
اگر درب خانه او سیمین است، دلیل که او باید از گناه و معصیت توبه کند. اگر توانگر بود، نعمتش زیادتر شود. اگر ببیند پیرامون خانه او هیچ خانه ای نبود، دلیل که حالش تباه شود. اگر ببیند که میان سرایِ نو شد، دلیل که او را دختری یا خواهری آید و هم او گوید که صفحه سرای، دلیل کند بر پدر و مادر. اگر دید صفحه سرای او نو و پاکیزه است، دلیل است بر تندرستی تن مادر و پدر.
حضرت دانیال می گوید: اگر ببیند در سرای بیگانه شد و هیچکس را نشناخت و در آنجا مردگان دید، دلیل که آن سرای آخرت بود و وقت اجل وی رسیده است، اگر ببیند در آنجا شد و بیرون آمد، دلیل که بیمار شود و نزدیک هلاک باشد و شفا یابد. اگر در سرای معروف وارد شد که بنیاد آن از گل بود، دلیل که روزی حلال یابد.
اگر ببیند بنیاد سرای او از خشت پخته و گچ بود، دلیل که جوینده مال حرام است. اگر ببیند از آن بیرون آمد، دلیل که از حرام توبه کند. اگر ببیند در سرائی بزرگ و فراخ بود، دلیل که روزی بر وی فراخ شود. اگر سرای کوچکی و تنگ دید، دلیلش به خلاف این باشد.
جابرمغربی می گوید: اگر کسی دید در سرائی بزرگ و پاکیزه و نو داخل شد و دانست که آن سرای ملک او بود، دلیل که روزی بر وی فراخ و گشاد شود و عزت و جاه یابد و زن خوبروی خواهد و توانگر شود و ولایت یابد. اگر این خواب را زنی دید، شوهر توانگر بخواهد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Röya : سلام :)
کنار کلیسا خراب روبرو خانه مادر بزرگم بودم خاهرم درب خانه،دوست دایم شلوار آبی پرنگ با پالتو مشکی با کیف دایره روی کوله داشت موهاش خروسی متعادل بود اومد ما رفتیم داخل خانه، دایم کت شلوار مشکی کمی گشاد بتن داشت باهم حرف میزدن در کمی باز بود، دایم دید من خاهرم میبینیم درو بست در فلزی خانه ،بشکل شیشه شده اونطرف معلوم بود در حیاط چند شاخه بدون برگ که شاخه ی یک گل محمدی صورتی سرش بود از داخل سرامیک درآمده بود و لباس توری قرمز روی سینه ش چین داشت تنم بودکه علامت گلی سمت راستش بودپدربزرگم 5 قاشق برنجی به خاهرم داد 3تا دسته دار 2تا بدون دسته میگفت دو رو جنسش برنج،دوبار بی دستها افتاد زمین پدربزرگم برمیگشت میگفت بردار،بعد دایم ماروبرد درخانه ی و چندتا سگ در خانه دنبال گنج بودن خاهرم کوچکم و پسر دایم همراه سگها در جستجو بودن که کنار دیوار[رنگش سفید] اتاقی سگها متوقف شدن گفتن درون دیوار سه جعبه س ولی نمی دونستن درونش چیست دایم رو کرد بماکه شما از اینجا برید بعد دیوار میکنم تابلو سرصدا میشه بعد دایم گفت با ماشین خودم میرسونمتون نمیخاد با تاکسی برید
----------------------
متشکرم :)
فریبا هراتی
: سلام. ذهنیت شما باز است و خودتان را محصور و محدود و ایزوله نمی کنید ولی در عین حال، در امنیت قرار دارید و کسی نمی تواند به شما تعدی کند. شما سرسخت و لجبار هستید و از شرایطی که دیگران فکر می کنند امیدی به موفقیت در آن نیست، اهدافتان را پایه گذاری کرده و عشق به آن را در سرتان نگه می دارید. شما ظاهری شاد و پر شور دارید و فکرتان را به راحتی می توان خواند و برای دیگران نامفهوم رفتار نمی کنید هر چند که سعی می کنید که خیلی هم رک نظراتتان را مطرح نکنید. موفقیت زیادی به خواهرتان خواهد رسید ولی او با دروغ و نیرنگ موفق خواهد شد و گاهی خودخواهانه و خیره سرانه به سمت اهدافش پیش می رود. شما چیزهای جدیدی از شخصیت خودتان کشف خواهید کرد و محدودیت هایتان را می فهمید و می دانید که چه می خواهید. دایی شما در راه رسیدن به اهدافتان به شما کمک خواهد کرد. از نظر شما دایی تان آزاد و راحت و محترم و امروزی است. تشکر از همراهیتون.
علی : سلام وقت بخیر
بنده چند ماه قبل به خواستگاری دختر خانمی رفتم که من را نپذیرفت. خواب دیدم در خانه ی پدر دخترخانم هستم، ظاهرا مجلسی برای اهل بیت ع در خانه انها برگزار شده بود و سفره پهن بود؛ البته غذا نیاورده بودند. فقط پدر ایشان، دوست پدر ایشان و بنده در ان پذیرایی نسبتا بزرگ بودیم. آن دو نفر سر تا پا لباس سفید پوشیده بودند. چهره پدر ایشان با واقعیت متفاوت بود، زشت یا زیبا نبود، فقط متفاوت بود. دوست پدر ایشان با من درباره این صحبت کرد که دختر کوچک ایشان (همان دختر خانم) مجرد است و به رد خواستگاری اشاره ای کرد؛ به گونه ای همواره به مسئله خواستگاری اشاره میکرد ولی نه صریح.
ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شخصیت پدر ایشان با آن که شما در واقعیت تصور می کردید متفاوت است. او آدم بدی نیست و سعی می کند رفتارش درست باشد. آنها راجع به شما فکر کرده اند ( کاری که معمولا خیلی از مردم انجام می دهند و راجع به ازدواج بچه هایشان و چراهایی که آنها را وادار به تصمیمات خاصی می کند، صحبت می کنند). از نظر دوست پدر ایشان شما آدمی مناسب برای دختر این اقا بودید و نظرش بر تایید شماست. اما این فقط نظر اوست و نه نظر پدرش. تشکر از همراهیتون.
برهان : سلام خانم هراتی
خواب دیدم تو یک اتاق از منزل همسایه که تازه همسایه شدیم زندگی میکنم بعد دیدم در میزنه نگاه کردم دوتا زن و دوتا مرد وارد حیاط شدن دوتا زن هر کدام یک سینی دستشون بود یکی پر از گندم برشته و بقیه هم هر کدوم چیزی اورده بودن مثل قند و گردو یادمه
برای شب یلدا دختر همسایه اورده بودن که من خونشون رندگی میکردم . این وسایل رو برا شب یلدا عروسشون که همون دختر هست اورده بودن . بعد من اصلا نمیدونستم دختر داشته همسایه میگفتم کاش میدونستم من این دختر رو میگرفتم
فریبا هراتی
: سلام. همسایه شما به وفور و ثروت و فراوانی می رسد و بسیار پولدار می شود. شما آرزو می کنید مانند آنها پولدار شوید. تشکر از همراهیتون.
Hamideh : سلام استاد خواب دیدم وارد منزل بسیار مجللی شدم که آینه کاری بود و مثل کاخ می مانست و پیرمردی در آنجا روی تخت نشسته بود با لباس راحتی ولی مریض احوال بود و به اهل منزل می گفت این خانه را برایتان گرفتم که راحت باشید و من با خیال راحت از این دنیا بروم .من نفهمیدم پدرخودم بود یا همکارم چون او هم در منزل بود.
البته پدرم 89 سال دارند و در منزل ما زندگی می کنند و بسیار اهل دعا و نمازند. لطفا تعبیر بفرمایید.
فریبا هراتی
: سلام. شما از لحاظ روحی، به رفاه و امتیازات معنوی و برتری نسبت به دیگران رسیده اید و موقعیت های درستی در دسترس شماست و البته این موفقیت ها می تواند موفقیت های مالی هم باشد اما از لحاظ روحی قطعا همان است که عرض کردم. شما در زندگی اندیشه و تعمق می کنید و شخصیت همه خانواده شما برای دیگری آینه عبرت است و دانش کافی برای ادامه روند زندگی تان در جریانی موفقیت آمیز را به دست آورده اید. اگر این شخصی که دیده اید پدرتان باشد، احتمال دارد ایشان فوت کنند ولی به هر جهت خودشان هم نقل مکان به بهشت خواهند داشت و مرگ برای ایشان فقط رهایی از جسم و ادامه حیاتشان به صورت انرژی روح خواهد بود و مطلقا مرگ به معنای نابودی و فنا نخواهند داشت. به هر جهت بعضی خوابها خبر از 120 سال آینده می دهند و مشخص نیست که این خواب تعبیرش کی باشد. در پناه خدا باشید. تشکر از همراهیتون.
maryana : با سلام و درود فراوان، من خواب دیدم با خواهرم در خانه قدیمی پدربزرگم هستیم حیاط پر از برگ خشکیده و آشعاله و من دارم جارو میزنم و تمیز میکنم خواهرن هم ایستاده نگاه میکنه. بعد از مرتب کردن میرم سمت پدر مرحومم که گوشه حیاط نشسته و بهش میگم بابا بیا برای بابابزرگ یه خط ۹۱۲ روند بخر اما بزن به نام من که بعد دور از جونش (منطورم بعد فوتشون بود) خطش برسه به من. خواهرم هم بهش میگه من مانتو میخوام. ممنون میشم تعبیر بفرمایید.
فریبا هراتی
: سلام. روح امواتتان شاد. شما به آرمانها و روحیات و عقاید پدربزرگتان احترام می گذارید و به آنها پایبند هستید ولی نه همه آن را بلکه قسمت های خوب آن را می پذیرید و اشتباهات و بدیها را جارو می کنید و از زندگی تان بیرون می ریزید تا اشتباهات دوباره آنان در زندگی شما تکرار نشود. خط 912 - در واقع یک عدد پارادوکس دار و متناقض است که به معنی مرگ و تولد، پایان و شروع، و تغییر و تحول است. نمادی از موانعی است که سر راه شماست و باید به آن غلبه کنید. باید استقامت کنید و سخت بکوشید و به خاطر موفق شدن و رسیدن به اهدافتان سخت تلاش کنید. شما می خواهید تا از تجارب زندگی آنان استفاده کنید و از پدرتان درخواست می کنید که شما را دعا کند تا تجاربی که پدر و پدربزرگتان آموخته اند به شما برسد و خردمندانه رفتار کنید. خواهرتان هم بختی خوش یا رفتاری شایسته را آرزو دارد که به آن برسد. تشکر از همراهیتون.
nasim : سلام خانم هراتی عزیز. من خواب دیدم خونمو از نو ساختیم خیلی قشنگ تر از قبل شد و حتی بزرگتر و (هنوز کمد و اینا رو نزده بودیم) وقتی از پنجره بیرون رو نگاه میکردم دریا مشخص بود(در صورتی که تو واقعیت اصلا اینطور نیست)اب دریا هم خیلی تمیز بود و از طرفی هوا هم صاف بود و مونده بودم کدوم اتاق رو انتخاب کنم برای خودم یکیش سمتش دریا بود یکی سمتش ابشار بعد گفته بودم خواهرم که ازدواج کرد من از هر دو اتاق هر زمانی دوست دارم استفاده میکنم این تعبیرش چیه؟ :)
فریبا هراتی
: سلام. روحیات و ایده های جدیدی به ذهنتان می آید که بر طبق آنها رفتار خواهید کرد و شرایط زندگی تان متحول شده و مدرن تر و سرشار از آرامش زندگی خواهید کرد. شما می توانید هر وقت خواستید احساساتی و هر وقت خواستید پر شور و هیجان رفتار کنید. تشکر از همراهیتون.
Fati : سلام.خواب دیدم به زندگی مشترک برگشتم دوباره(من خیلی این خوابو دیدم و اکثرا راضی و خوشحال بودمداما اینبار معمولی بود و چندان خوشحال نبودم)خونمون با خونه بیداری فرق داشت.فرش دستباف کفش پهن بود.غیر از من و همسرم کسای دیگه هم نشسته بودن و گرم صحبت بودن.یه خانومی هس از فامیلا که خیلی کم میبینیمش ولی اونجا بود وبه اتاق خواب ما سرک میکشید و معلوم بود داره فضولی میکنه.اتاق خواب نه کاملا مرتب بود نه در هم برهم.میگفتم کاش اینا برن یه دستی به سر و روی خونه بکشم چن وقته همینطوری مونده.تا اینکه هوا تاریک شد و خواستن برن.ساعت 5دقیقه به 10رو نشون میداد.بلند شدم چراغارو روشن کردم.و خونه کاملا روشن شد.بعد انگار که برا من و همسرم جشنی بگیرن خاله همسرم داشت تدارک میدید.فک میکردم چیزی شبیه عقد یا عروسی دوباره هس.خاله اش طلاهای منو از خونه ام بدون اجازه برداشته بود که تو مراسم دوباره کادو بدن به من.من خود طلاهارو ندیدم.ناراحت بودم اینکارو کرده اما به روم نمیاوردم تا اینکه دایی ام گف این دختر 5یا 8روز نیس اومده چطور بدون اجازه اش میرین خونش طلاهاشو برمیدارین.و بعد مادرشوهرم و چن نفر دیگه نشسته بودن و نمیدونم دوباره کی از من دفاع کرد منم جرات پیدا کردم به خاله اش گفتم تو دزدی کردی حتی اگه میخاسی برگردونی به خودم این بارو ندیدد میگیرم اما دفعه بعد میبینی چیکار میکنم.مادر شوهرم شرو کرد به حرف زدن که شوهرم به نشانه اعتراض که من پشت سرش ایستاده بودم یه چیزی به سمت مادرش پرتاب کرد یعنی اینکه ساکت باش و دید ساکت نمیشه باز یه چیز دیگه سمتش پرت کرد.مادرش باورش نمیشد اینکارو کرده پسرش.منم باورم نمیشد.چون اولین بار بود از من دفاع میکرد.و یه بغضی گلمو گرف.و میخاسم گریه کنم.چون از دفاع کردنش راضی بودم اما نمیخاسم با مادرش همچین رفتاری بکنه.ابروهای مادرشوهرم با اینکه کلفتر از بیداری بود ولی حدود دو سوم ابروهاش انگار کنده شده بود وفقط یکم ابتدای ابروش مونده یود.
فریبا هراتی
: سلام. هر بار که او به آشتی فکر می کند شما خواب زندگی مشترکتان را می بینید. اینبار همسرتان با خانواده اش صحبت می کند و اشکال کار آنان را هم به رخشان می کشد. مادر شوهرتان تعجب می کند که چطور پسرش اینطور رفتار می کند و او احساسش را بیان نمی کند ولی احساس می کند که از رفتار پسرش متضرر شده. شما می دانید که خاله شوهرتان به ناحق از شما بد گفته و بعدا که آشتی کنید از شما تعریف خواهد کرد. منتظرید تا موقعیتی پیش بیاید که جلوی او سفت و سخت بایستید. شرایطی پیش می آید که خوشحال می شوید هر چند امروز احساس می کنید که همه در کارهایتان دخالت می کنند. ولی دوران سختی ها هم می گذرد. تشکر از همراهیتون.
Fati : خیلی ممنون.یه سوالی داشتم،اینکه من لامپارو روشن کردم چه تعبیری داره چون خیلی سختم میمومد برم و لامپارو روشن کنم.تو قسمت تعبیر لامپ هم تعبیرات متفاوت بودن نفهمیدم کدوم تعبیر برا من مناسب تره.ممنون میشم راهنمایی کنید
فریبا هراتی
: چشمتان را باز می کنید و حقایق را بهتر می بینید.
مریم محقق : سلام خانم هراتی عزیزم دختر برادرم این خواب و دیده درمورد من لطفا برام تعبیرش کنین ممنونتونم خیلی زیاد
عمه جان خواب دیدم یه خونه ی ویلایی خیلی شیک تو یه جایی مثل جنگل با کلاس داری توی کشور آلمان بعد دخترت تو حیاط سرسبز خونه رو یه صندلی پلاستیکی نشسته بود انگار افسرده بود و خودش و مظلوم کرده بود کسی هم بهش محل نمیداد خودتم خیلی خوشتیپ با موهای روشن خوشرنگ مرتب توی یه مرکز مثل بیمارستان داشتی کمک میکردی و جراحی میکردی دورتم خیلی شلوغ بود و همه مریضاباهات کارداشتن وهی صدات میکردن و حرف میزدن باهات
بازم تشکر برا تعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. شرایط زندگی شما بسیار عالی خواهد شد و دخترتان متوجه می شود که اینکه به شما تکیه نکرده مثل این است که به پوچ و هیچ تکیه کرده و تکیه گاه خود را تصنعی و بی دوام می داند ولی او باید این شرایط را بگذراند تا چشمم باز شود. با لجبازی فقط خودش به خودش آسیب می زند و بس. شما فکرتان راحت و باز خواهد بود و در کارتان با موفقیت به پیش می روید. تشکر از همراهیتون.
مریم محقق : بسیارممنونم عزیزدلم نکته ای که از خواب یادش رفته بوده این بود که دخترم موهاشو مشکی کرده بوده تعبیری داره یا فرقی نمیکنه بابت سوال دوباره پیشاپیش عذر میخوام ببخشید
فریبا هراتی
: خواهش. او سعی می کند مرموزانه رفتار کند و ار افکارش به کسی چیزی نگوید.
مریم محقق : ممنونم دوست خوب و والای من
فریبا هراتی
: خواهش میکنم.
رویا : باسلام و احترام
خانم هراتی عزیزم عذرخواهی میکنم بابت ثبت بیموقع خوابم.
خواب دیدم بالای پلی هستم، پسری رو دیدم، بنظرم تووی خوابم میشناختمش، نمیدونم شوهرم بوده یا نه، اما بسیار عاشق هم شده بودیم و احساسه فوق العاده ای بینمون بود.
اومدم خونه، خونمون تووی اپارتمان بود، قبل از اینکه به واحد خودم برسم که طبقه ی بالا بود، دیدم تووی جایی مثه موتورخونه یا پارکینگه اون اپارتمان یه خانواده ای که زن و مرد و یه تعداده دیگه همراشون بودن برای خودشون زیرانداز انداخته بودن و با لوازم خیلی محدود و بدی داشتن زندگی میکردن، بنظر سرد و تاریک میومد و حتی غذای درستی برای خوردن نداشتن، با تعجب بهشون نگاه کردم اما دلم براشون نسوخت، شاید از مرده خانواده اشون خوشم نمیومد.
از پله ها رفتم بالا و شایدم سواره اسانسور شدم تا به واحد خودم رسیدم، وقتی رفتم تووی خونم یکم بعدش همون پسری که رووی پل باهم بودیم و بی اندازه حس عاشقی بینمون بود با کلی خرید سبزی و نون و .. که تووی دستاش پر بود اومد خونه، رفتم استقبالش منو بوسید و خریدهاشو بهم داد تا جابجا کنم.
حس خوابم فوق العاده بود خانم هراتی، دلم میخواست سالها خوابم ادامه پیدا میکرد و بیدار نمیشدم.
میشه لطفا برای تعبیرش راهنماییم کنید؟
بی اندازه سپاسگزارم.
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. پل، دوره گذار در زندگی شماست. شما وارد مرحله جدیدی از زندگی می شوید و تصمیم مهمی هست که خواهید گرفت. از لحاظ مالی قویتر خواهید شد و دیگر دلتان نمی خواهد به مسائل منفی و فقر و افسردگی فکر کنید. در زندگی پیشرفت می کنید و به آرزوهایتان می رسید. تشکر از همرایهتون.
چکاوک : سلام خانم هراتی عزیز صبحتون بخیر ....من خواب دیدم که با جمعی از خانمها که همه مشکی پوشیده بودیم در حال سفریم و در بین راه قرار شد شب رو در یکی از شهرهای بین راه در خونه ی فردی بگذرونیم ظاهرا خانه ش رو در اختیار مسافرها قرار داده بود فکر کنم سفر ما زیارتی بود ....ما شب به اون خونه رسیدیم خانه تو زیرزمین بود کهنه با دیوارهای رنگ و رو رفته هیچ پنجره ای به بیرون نداشت نه مبلی نه وسایل معمول خونه ها یه اتاق داشت که رو به پذیرایی پنجره داشت و فقط اونجا یه پرده سفید و توری مرتب آویزون بود والا خونه تقریبا خالی بود صاحب خونه اومد مردی بود که جوون بود ولی تمام موهای سر و صورت و ابروهاش سفید شده بود دقت کردم با حیرت دیدم همون مردیه که سابقا دوسش داشتم و در حقم ظلم کرد.....هاج و واج نگاهش میکردم چرا اینقدر موهاش سفیده اینجا خونشه؟؟؟!!!پس زن و بچه ش کجان ....که اونهم منو شناخت کمی بسمت من مایل شد دوست داشت نزدیک بشه من بسرعت رومو برگردوندم و اونم منصرف شد .........خدا شاهده من اصلا دنبال این آدم نیستم حتی کینه هم ندارم چون بنظرم از پس شرایطش برنیومد و نتونست زندگیشو تو دستش بگیره هر چی بود تموم شد و رفت فقط نمیفهمم برای چی باید خوابشو ببینم بدبختی یا خوشبختی اون چه دخلی به من داره ..... ممنونم از تعبیر خوابتون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما روحتان خسته است و اختیار زندگی تان دست خودتان نیست و به دیگران اجازه می دهید که برایتان تصمیم بگیرند. زندگی شما متحول خواهد شد و جنبه هایی از هویت خودتان را از دست خواهید داد. در پس ذهنتان شما فکر نمی کنید که چشم انداز مثبتی نسبت به آینده وجود داشته باشد و زیاد با خبر نیستید که چه پیش می اید. در واقع خوابتان مربوط به گذشته است که او باعث شد تا شما احساس ناامیدی بکنید. او به شما فکر کرده و شما خوابش را دیده اید. شرایطی که ابتدای تعبیر عرض کردم به خاطر این است که شما از فکر او قبلا احساس ناراحتی می کرده اید. تا اندازه ای خوابتان مربوط به گذشته است. تشکر از همراهیتون.