تعبیر خواب خانه
اگر کسی خود را در خانه جدیدی دید که متعلق به خود اوست، و در آن خانه وسایل رفاه و راحتی کاملی وجود داشت، به زودی ازدواج می کند و به خوشبختی و رفاه خواهد رسید. اگر شخص متاهلی این خواب را ببیند، نشانه داشتن زندگی مرفه و خوبی است. ورود به خانه نو نیز ازدواج است.
اگر دید در خانه ای بدون وسایل و تک و تنها به سر می برد، نشانه نزدیک شدن به پایان عمر است. اگر کسی ببیند خانه ای محقر و ویرانه دارد و آن خانه متعلق به خودش است، زندگی بر او تنگ خواهد شد و درآمدش کاهش خواهد یافت. چنان چه ببیند یکی از اتاقهای خانه آشفته و خراب است، بخشی از زندگی بیننده خواب دچار خرابی و ویرانی می شود و غمی و زیانی به او می رسد.
اگر ببینید که درب خانه شما آهنی است، زندگی قابل دوامی دارید و ثروتمند می شوید. اگر درب خانه شما از نقره بود، بیننده خواب گنه کار است و باید توبه کند. اگر درب نویی به خانه اش وصل کردند، بیننده خواب شغل و کار جدیدی پیدا می کند.
اگر کسی دید درب خانه خود را کند، و به دور انداخت، اگر درب کهنه و شکسته بود، و به جای آن درب نویی گذاشت، از غم و اندوه مالی خلاصی و نجات پیدا می کند و به مال و نعمت می رسد و اگر کسی دید که دیگری درب خانه او را می کند، از آن شخص خصومت خواهد دید و اگر دید درب خانه اش بزرگ شده به مقام وی افزوده می شود.
اگر کسی دید درب از خانه ی قدیمی می کند، در خیرات به رویش گشوده می شود. اگر کسی درب خانه ی خود را کوچک دید که به زحمت می توانست وارد سرای شود، به تنگدستی دچار می شود.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن سرای به خواب بر هشت وجه است:
- مرد را زن و زن را شوهر،
- توانگری،
- ایمنی،
- عیش خوش،
- مال،
- ولایت،
- عزت،
- امانت.
محمد ابن سیرین می گوید: خانه مفرد درخواب، زن است. اگر ببیند خانه یا ستونهای خانه را از جای برداشت، دلیل که زن با مروتی می خواهد و به زودی زنش آبستن خواهد شد. اگر ببیند وارد خانه ای نو شد، دلیل که زنی خواهد و توانگر شود.
اگر ببیند که خانه مفرد به کنج اندوه بود و ندانست که خانه از کیست، دلیل که از دنیا رحلت کند. اگر ببیند درب خانه باز بود و او در را قفل نکرده بود و آن خانه به خانه دیگر راه داشت، دلیل که از غم و اندوه رها گردد. اگر بیمار این خواب را ببیند، شفا یابد. اگر ببیند درب خانه خود را بشکست، دلیل که از کسی او را مالی رسد.
اگر ببیند درب سرای بشکست یا بسوخت، دلیل که برای صاحب سرای مصیبت اتفاق خواهد افتاد. اگر ببیند زمین سرای او بزرگ و فراخ شد، دلیل که به قدر آن فراخی او را روزی در دنیا فراخ شود. اگر برخلاف این ببیند، روزی بر وی تنگ شود. اگر ببیند سرای او را می کندند، دلیل که راه صلاح بر خود ببندد و نماز و عبادت کم کند. اگر ببیند سرای کهن را می کند، در خیرات بر وی گشاده شود و خرم گردد.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند که خانه بر وی افتاد، دلیل که مالی بسیار بدو رسد. اگر ببیند که خانه بزرگ و فراخ گردید و از آن که بود بزرگتر شد، دلیل که مال و نعمت بسیار بر وی رسد. اگر ببیند درِب خانه او آهنین بود، دلیل که توانگر شود.
اگر درب خانه او سیمین است، دلیل که او باید از گناه و معصیت توبه کند. اگر توانگر بود، نعمتش زیادتر شود. اگر ببیند پیرامون خانه او هیچ خانه ای نبود، دلیل که حالش تباه شود. اگر ببیند که میان سرایِ نو شد، دلیل که او را دختری یا خواهری آید و هم او گوید که صفحه سرای، دلیل کند بر پدر و مادر. اگر دید صفحه سرای او نو و پاکیزه است، دلیل است بر تندرستی تن مادر و پدر.
حضرت دانیال می گوید: اگر ببیند در سرای بیگانه شد و هیچکس را نشناخت و در آنجا مردگان دید، دلیل که آن سرای آخرت بود و وقت اجل وی رسیده است، اگر ببیند در آنجا شد و بیرون آمد، دلیل که بیمار شود و نزدیک هلاک باشد و شفا یابد. اگر در سرای معروف وارد شد که بنیاد آن از گل بود، دلیل که روزی حلال یابد.
اگر ببیند بنیاد سرای او از خشت پخته و گچ بود، دلیل که جوینده مال حرام است. اگر ببیند از آن بیرون آمد، دلیل که از حرام توبه کند. اگر ببیند در سرائی بزرگ و فراخ بود، دلیل که روزی بر وی فراخ شود. اگر سرای کوچکی و تنگ دید، دلیلش به خلاف این باشد.
جابرمغربی می گوید: اگر کسی دید در سرائی بزرگ و پاکیزه و نو داخل شد و دانست که آن سرای ملک او بود، دلیل که روزی بر وی فراخ و گشاد شود و عزت و جاه یابد و زن خوبروی خواهد و توانگر شود و ولایت یابد. اگر این خواب را زنی دید، شوهر توانگر بخواهد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
b : سلام خانم هراتی .
خواب میبینم طبقه ی دوم اپارتمان پدریم کاملا تعمیر شده و داخلش مجهز به لوازم زندگی شده . من تعجب میکنم تو خواب میگم کی اینا درست شده و این وسایل منزل رو کی اوردین تو خونه . هم خواهر کوچیکم که یک سالو خورده ایی ازم بزرگتره و هم خواهرزاده ام باهم تو اتاق حال بودن و حرف میزدن خوشحال. در یه اتاق رو باز کردم برادر این خواهرزادم با دوستش تو اتاق پشت کامپیوتر بودن . اومدم بیروم دیدم یکی از بچه های دوره ی راهنمایی اومده دم در خونه و از بیرون داره به درون خونمون نگاه میکنه که در حیاتش بازه و خواهرم و خواهرزادم درحال جارو کشیدن حیات خونه هستن. من غیرتی شدم بهش میگم به چی نگاه میکنی و اون اهمیت نمیده . در انتها دعوامون شده و بزن بزن باهم کردیم . ممنون که مثل همیشه راهنمایی میکنین .
فریبا هراتی
: سلام. زندگی شما متحول خواهد شد و درک بالاتری نسبت به شرایط پیدا خواهید کرد. روابط خانواده شما باهم بهتر شده و شرایط بهتری خواهید داشت. گشایش کار می یابید. تشکر از همراهیتون.
الناز : سلام وقتتون بخیر
خواب دیدم یکی از همکارام که اقا هست منو برد یک ساختمان در حال ساخت رو به اتمام که متعلق به خودشه بهم نشون داد که دستشویی خیلی خیلی بزرگی داشت و حمام خیلی بزرگ و یک اشپزخونه خیلی خیلی تنگ و کوچیک،و تو ساختمان چنتا از دوستاش بودن که انگار از نشون دادن من به اونا اجتناب میکرد،بعد دیدن اشپزخونه دستمو گرفت و گفت بیا بریم بیرونو بهت نشون بدم که از خواب پریدم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. همکار شما ایده ای در ذهنش است که با شما راجع به آن صحبت خواهد کرد. این ایده برای از بین بردن مشکلات مالی او خیلی خوب است و ناراحتی های او را هم برطرف می کند اما گرمی و آرامش چندانی در زندگی او با اجرای این ایده بوجود نخواهد آمد. شاید به این دلیل که مجبور خواهد بود که خیلی سخت کار کند و از خودش مایه بگذارد. تشکر از همراهیتون.
Yasi : سلام روزتون بخیر
صبح خواب میدیدم دنبال خونه هستم (البته تو بیداری هم دنبال خونه هستم )یه خونه پیدا کردم و خیلی بدم نیومد اولش قبول کردم صاحبخونه اون خونه صاحبخونه چند سال پیشم بود که آدم چشم ناپاکی بود پیش خودم گفتم چرا قبول کردم این آدم آرامشمو بهم میزنه قبل از اینکه قرارداد ببندم شوهر سابقم داشت اون خونه رو رنگ میکرد و من هم داشتم میگفتم اسبابهای من کاملا جمع کرده است قرارداد ببندم سریع میارمش حمام و سرویس بهداشتیشو توجه نکرده بودم رفتم نگاه کردم دیدم خیلی ناجوره شدیدا احساس میکردم باید برم دستشویی و هر چی نگاه میکردم میدیدم دو تا چاه هست که مال حمامه که دهانه تنگی داشت میگفتم اینجا که مدفوع گیر میکنه داشتم نگاه میکردم دیدم بغل حمام یه جای دیگه هست یه حالت توالت فرنگی عجیبو غریب بود جنسش از سنگ نبود بیشترش مثل ضربه گیرهای پلاستیکی بود با اینکه تحت فشار بودم نرفتم گفتم اینجا کثیفه معلوم نیست قبلا کی رفته بعد اومدم به همسر سابقم که نصف دیوارو رنگ کرده بود گفتم من این خونه رو نمیخوام و به صاحبخونه هم گفتم و توی خواب انگار زمان گذشته بود دخترم کم سن بود همسر سابقم بود و باهاش دعوا میکردم که چرا خونه برادرش رفته خوابیده و ازش فاصله گرفتم و قهر کردم با اینکه توی خواب احساس میکردم دوسش دارم و دوست داشتم بیاد معذرت خواهی کنه
فریبا هراتی
: سلام. افکار و ایده های جدیدی به ذهن شما می رسد که زندگی تان را بهتر کنید ولی شما روحیه تان مثل قبل نیست که بتوانید حرف زور را تحمل کنید و نمی خواهید که برایتان نقش بازی کنند و مثل همسر سابقتان پنهان کاری کنند. شما می خواهید انرژی های منفی را از زندگی تان خارج کنید و رفاه مالی هم داشته باشید ولی با این ایده ی جدید، امکاناتی که شما انتظارش را دارید برایتان براورده نخواهد شد. بنابر این شما با وجودی که اول این فکر جدید به نظرتان خوشایند و وسوسه انگیز می آید از انجام آن منصرف خواهید شد. تشکر از همراهیتون.
نوید : سلام خواب دیدم شبه توی یه خونه نسبتا بزرگ و نسبتا تاریکم که وسایل زیادی هم نداره و اینکه یک نفر دیگه هم هست که لبخند بدی داره نمیدونم چطور رفتم تو این خونه این فرد منو دعوت کرد یا از اول اونجا رفتم ولی جوری بود که از اون شخص میترسیدم و خلاصه اینکه به تعبیر خواب مراجعه کردم تعبیرش منو ترسوند از ابن سیرین مثلا ولی مال حضرت یوسف و امام صادق چیز بدیم ننوشته بود ولی خلاصه باعث شده استرس بدی بگیرم ینی باید دعایی چیزی بخونم که تعبیرش بهم برنگرده یا اینکه کلا خواب بدی نیست لطفا راهنماییم کنین
فریبا هراتی
: سلام. دوست عزیز من تعابیر را به عنوان رفرنس خدمتتان نوشته ام ولی تعابیر هر معبر منوط به زمان و شرایط متفاوت است و شما هرگز نمی توانید با صرفا خواندن تعابیری که به عنوان رفرنس هستند خوابتان را تعبیر کنید. تعبیر خواب شما این است که روح شما بزرگ است و می خواهید به امنیت خاطر و ارزشهایی که برایتان در زندگی مهم هستند برسید ولی اطلاعات کافی ندارید که چه چیزی درست است و چه کاری خوب است و این ناآگاهی شما در مورد ایده هایی که به ذهنتان می رسد، باعث می شود که شما نگران شوید و استرس وجودتان را بگیرد. همینطور افرادی که بتوانند به شما راهنمایی لازم را برای رسیدن به هدفتان در اختیار شما قرار دهند، وجود ندارند. شما از آینده ای مبهم می ترسید و از شکست می ترسید. خوابتان تعبیر دیگری ندارد. تشکر از همراهیتون.
مریم : سلام.من خواب دیدم که با استادم بودم منو داشت میبرد....سر یه کوچه ای ایستادیم بهم گفت همینجا وایسو تا بیام رفت با یه مغازه دارنمیدونم احوال پرسی کرد چیکار کرد و اومد رفتیم داخل کوچه (اگه اشتباه نکنم کوچه بن بست بود)و رفتیم تو یه خونه که مامان باباش زندگی میکردن خیلی آدم های خاکی بودن و بی شیله پیله....استاد چهارزانو نشست و ههمون نشستیم..پیش خودم گفتم این با مامان باباشه زندگی میکنه من فکر میکردم خونه خودش زندگی میکنه..چند تا خانم هم اونجا بودن که با خودم گفتم شاید خواهرهاش هستن..مامانِ استاد اشاره کرد به یه گونی و گفت برید لباساروببینید من تعجب کردم و منظورشو نفهمیدم برگشتم به استاد نگاه کردم و از نگاهش فهمیدم که مثلا برای لباس ها اومدیم خونشون ..بعد مامانش که تعجب منو دیده بود گفت مگه واسه اونا نیومدید دو تا از دوستامم اونجا دیدم.. که گفتند چرا..من هم تاکید کردم و گفتم اره(الکی).بعد صحبت این شد که خونه ای که ما داخلش بودیم قم هست و در واقع استاد منو قم بُرده...برگشتم بهش گفتم تو که گفتی تهرانه منو آوردی قم؟خندید(خیلی خودمونی باهم حرف میزدیم !)
فریبا هراتی
: سلام. استاد شما نسبت به افکار و روحیاتش شما را آگاه خواهد کرد. کوچه بن بست به رابطه ای بن بست اشاره دارد. شما نیاز دارید شرایط خودتان و خواسته های خودتان را دوباره ارزیابی کنید. مسیر فکری او شاید با شما فرق داشته باشد و چیزی که شما از او انتظار داشته اید با واقعیت امر بسیار متفاوت است. خوابتان می گوید که شما به ناکجا آباد می روید و یا به بن بست می رسید. او گزینه های محدودی برای زندگی دارد. برای استاد شما پدر و مادرش در اولویت اول ذهن او هستند. مادر او از کسانی که به زندگی پسرشان می آیند انتظار دارند که بارها و مسئولیت هایی در رفتار و نوع برخوردتان نسبت به آنها داشته باشند و تعهد کنند و قسم بخورند که سر قولشان بمانند. دوستان شما هم به استادتان فکر کرده اند. شما ته دلتان دوست ندارید که رفتاری برای شما تعیین کنند و بگویند وظیفه ات این است که این مدلی رفتار کنی و برای همین الکی تاکید کرده اید که به خاطر لباس آمده اید. استاد شما رک و پوست کنده شرایط روحی اش را می گوید و خواسته هایش را می خواهد. باز هم به او علاقه دارید؟!!! تشکر از همراهیتون.
2020 : سلام خانم هراتیجان ، انشاالله که حالتون خوب باشه.
من خواب دیدم که عمهام این ها میخواهند خانهیشان را عوض کنند، چند خانه بالاتر همان کوچه میخواستند بروند، بین دو تا خانه مانده بودند، یکی از خانهها یک سمت کوچه و یکی دیگر مقابل آن بود، بعد به پدرم بلند طوری که من هم میشنیدم گفت بچههات که ادعای مهندسیشون میشه بگویند کدام خانهها بهتر هست (پدرم پیگیر کاراشون بود)، بعد من با یکی از دخترعمههام رفتم و اون قیمت اجاره و شرایط را به من گفت (اجاره 1/800/000 تومان بود) و من خانهها را بررسی کردم و بهشون گفتم کدام را انتخاب کنید (یکی از خانهها سبک رومی و یکی معمولی ساده و نمای رومی را که زیبا و بهتر بود براشون انتخاب کردم)، خانه بزرگی بود، اتاقها زیاد بود، خانه طبقه همکف بود، حتی علاوه بر در خانه یکی از اتاق ها درب آن رو به کوچه باز میشد، بعد یک قسمت از خوابم دختر عمهام موهای من را از جلوی موهام شروع کرد خیلی زیبا بافت و بعد به عقب که رسید موهای بلندم را با دنباله بافت جلوی مو یک پاپیون با موهام درست کرد خیلی زیبا بود خودم خیلی دوست داشتم (در واقعیت موهای من مصری هست و تو خواب خیلی بلند بود هم جلوی موهام هم پشت موهام حتی تو خواب پرتر هم بود)، بعد من خواستم موهای دختر عمه ام را ببافم اول دنبال گیر سر بودم هر چی گشتم گیر سرها خراب شده بود، بعد 4 تا سالم پیدا کردم و خواستم ببافم که خوب نمیشد، موهای جلوش ریز و بد و کم بود و خوب نمیشد و بعد سعی کردم طوری دیگه ببافم که بهتر بشه که بافتم. بعد یک قسمتی دیگه از خوابم یک بلوزی بود که فکر کنم مال خواهرم بود، بلوز رنگ سفید کامل داشت یک قسمت هایی از آن سبز بود بعد بلوز دست من بود و روی قسمت های سفید آن اسم من و دو خواهرم و یک مقدار نوشته دیگه بود (بقیه نوشته ها یادم نیست چی بود)، روی بلوز اول چیزی نبود یک دفعه اینها نوشته شد و یک دفعه هم ناپدید شد، بعد من می خواستم آن ها را نشان خواهرم و دو نفر دیگه که 2 اتاق بودند بدهم ولی نوشتهها رفت، فکر کنم فقط من میتونستم نوشتهها را ببینم ...
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. عمه ی شما می خواهد برای زندگی اش تصمیمی بگیرد و به امنیت برسد و نیازهای اولیه و ارزشهای او برایش فراهم باشد. او احساس می کند که شما مسئولیت پذیر هستید و می خواهد موقعیت او را ارزیابی کنید و به او راهنمایی برسانید. قیمت اجاره خانه نمادی از کشمکش بین مادی گرایی و معنویت است. همچنین هشداری از خیانت، فریب، دروغ و خودخواهی است و اینکه آنها باید مسئولیت پذیر باشند و بزرگسالانه و عاقلانه تصمیم بگیرند. شما می خواهید که آنها ساده ولی عاقلانه زندگی کنند. موقعیت های رسیدن به موفقیت برایشان زیاد باشد و اجتماعی تر باشند. دختر عمه شما افکار شما را تایید می کند و معتقد است که شما عزم و اراده و افکاری قوی دارید. احترام شما پیش آنها خیلی بالا خواهد رفت. اما دختر عمه شما مثل شما نیست و فکرش خوب کار نمی کندو تمرکز ندارد و خانواده اش خیلی حرفش را جدی نمی گیرند و او را عاقل نمی دانند. ولی شما هم سعی می کنید که افکار او را قوی جلوه دهید. خواهر شما در زندگی به خوبی حمایت می شود و شخصیتی پاک و با کرامت دارد و شما هستید که او را درک می کنید نه دیگران. تشکر از همراهیتون.
IRANdokht : سلام خسته نباشید خانم هراتی عزیز دوشب پیش خواب دیدم به یه خونه جدید نقل مکان کردیم که دوتا اتاق داشت تو یکی از اتاقها میز و صندلی اداری برای کارم چیدم درصورتیکه من اصلا کارمو داخل خونه نمیارم و تو اتاق دیگه یه تخت خواب گذاشته بودم و قصد داشتم از اون اتاق به عنوان اتاق خواب استفاده کنم یادمه دهنم درگیر این بود که بهتره اون یکی اتاق که بزرگتره رو اتاق خواب کنم یدفه یادم اومد برای من با قرآن استخاره کردن و گفتن بچه دار میشی ای کاش میزوصندلی کارمو داخل خونه نیاورده بودم و یکی از اتاق ها را میزاشتم برا بچه یادمه این فکرا که تو خواب توی ذهنم مرور میکردم همسرمم روی تخت کنارم بود و بغلم کرده بود و نوازشم میکرد راستی اتاقی که تخت خوابم داخلش بود خیلی روشن بود و انگاری یه طرفش دیوار شیشه ای داشت
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما ازدواج موفقی دارید و کسی نمی تواند به شما آسیبی برساند و در زندگی تان خللی به وجود آورد. شما زیاد به کار فکر می کنید و اگر بخواهید بچه دار شوید باید قسمتی از زندگی تان و افکارتان را وقف اینکار کنید. با یک دست نمی توان چندین هندوانه برداشت. شما افکارتان را برای همسرتان مطرح می کنید و او شما را تصدیق می کند. تشکر از همراهیتون.
مریم محقق :
سلام خانم هراتی عزیزم وقت شما به خیر و خوشی
من خواب دیدم رفتم مطبم و میبینم که آقای دکتری که تو همون ساختمون مطب داشت محل مطب منو اشغال کرده و منشی من داخل راهرو نشسته و من تو فکرم که مراجعین من اینجادر محل عبور و مرور مراجعین دکترمیشینن پس راحت نیستن حالا چکار کنم و تو فکر بودم که جای مطبمو عوض کنم یا راه حلی پیدا کنم به طبقه پایین همون ساختمون رفتم تا وارسی کنم ببینم مطبمو اونجا میتونم منتقل کنم ؟همش تو فکرم این بود که حالا چی میشه من چکارکنم؟مطب نداشته باشم هزینه هامو چجوری جبران کنم؟ضمنا این ساختمون که تو خواب دیدم شکل مطب قبلیم بود که همون آقای دکتر هم همونوقت اونجا مطب داشتن گرچه کاملا ساختمون و اتاقها فرق داشت یعنی ساختمون مربوط به مطب حال حاضرم نبود
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. تشکر. در محل قبلی کار شما، آقای دکتری که آنجا کار می کرده، خودش را از شما بالاتر می دانسته و معتقد بوده که او دکتر است نه شما. شاید برای شما منفی کاری می کرده و به اصطلاح برایتان می زده! بعضیها ذاتا حسودند. تشکر از همراهیتون
تینا : سلام وقتتون بخیر
خواب دیدم که بیوه شدم دقیقا یادم نیست که جدا شدم یا همسرم (البته در واقعیت من همسری ندارم) فوت کرده ولی ناراحت هستم به یه خونه بزرگ که برای شخص دیگری هست میرم اون خونه بسیار بزرگ و روشن با دیوارهای شیشه ای طوری که همه جای خونه روشن هست احساس خوب و آرامش میکنم بعد میبینم خواهر کوچکترم هم اومد اونجا . بنظر میاد که اون هم همسرش فوت شده و بعد دیدم ۲ تا مرد که نمیشناسمشون ولی احساس غریبی نمیکنم میان . یکی از اونها به خواهرم علاقمند میشه و از من میخواد بهش کمک کنم تا با اون ارتباط برقرار کنم منم قبول میکنم ولی بعد با من ازدواج میکنه بعدش با اون آقا میرم بیرون و بهش میگم بریم خونه قبلیمون سر بزنیم وقتی به اونجا میرسیم من میرم داخل و میگم پس اون سالن بزرگ کجاست که متوجه میشم خونه رو تغییردادن به چند خونه کوچک به طبقه بالا میرم اونقدر اتاقهای انتهای راه پله ها کوچیک و تنگ بودن که احساس کردم به سختی توش جا میشم به همین علت فقط به اونها نگاه کردم و واردش نشدم و گفتم آخه کی حاضره اینجا زندگی کنه که اون آقا که الان همسرم هست میگه خیلی خوب شده میشه اجارشون بدیم. یادم در کنار اون آقا حس خوب و شادی داشتم .
با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما احساس تنهایی، ناراحتی یا فراموشی می کنید. احساس ایزوله شدن می کنید و توانایی شما برای مستقل بودن و آزاد زیستن بالاست. شما به زندگی با کسی که در امنیت و راحتی فکر می کند و هیچ مشکلی ندارد و فکرش باز و روشن است فکر می کنید. خواهر کوچک شما هم از لحاظ روحی مثل شماست و شرایط یکسانی دارد. تمایل به یافتن آرامش جنسی در وجودتان قوی است و می خواهید که رابطه ای متعهدانه داشته باشید. شما گشایش کار می یابید و امکان ارتباطاتی برایتان محیا می شود ولی شما بعد از تعهد به کسی، احساس خواهید کرد که آزادیتان را از دست داده اید!! شما نمی توانید یک رابطه متاهلانه را تحمل کنید. بدون عشق نمی توانید زندگی کنید و با همسر هم نمی توانید زندگی کنید! تشکر از همراهیتون.
تینا : از زحماتتون ممنون
این یعنی نباید وارد همچین رابطه ای بشم و یا ازدواج کنم ؟!
فریبا هراتی
: خواهش می کنم. من مطلقا به شما نمی گویم که چه کار باید بکنید یا نباید بکنید. تعبیر خواب شما خصلت های روحی شماست که ذهنتان آنها را به صورت خواب به تصویر کشیده و بنده خدمتتان عرض کردم. شاید شرایط روحیتان 6 ماه یا یکسال بعد عوض شود و خواب دیگری ببینید ! بسته به روحیه خودتان دارد.
zaahraa : سلام. خواب ديدم كه خونه قبليمون (كه فروختيمش )و در خواب ديدم اونجا رفتيم و به همراه مامانم و خاله هام و درِ خونه باز بود و ما وارد خونه شديم و من رفتم كل خونه رو ديدم چون خيلي دلم براش تنگ شده بود و به ديواراش دست ميكشيدم چون در بيداري هم بعضي وقتا بهش فكر ميكنم .و همينجور كه داشتيم خونه رو ميديديم يك دفعه گفتن دزد توي خونه اومده و يكهو اينگار همه مردم جمع شدن اومدن توي حياط خونه و خيلي شلوغ شده بود و ميخاستن ببينن كه دزد كي بوده و ما هممون از اونجا اومديم بيرون كه فكر نكنن ما دزديم و بعدش دوباره توي خواب ديدم كه با پدر و مادرم رفتيم خونه ي پسري كه دوسش دارم رو ببينيم و خيلي خونه بزرگ بود و زيبا بود( در بيداري يك خونه ي ويلايي بزرگ داره) ولي توي خواب همون خونه بود ولي خيلي بزرگ تر و خيلي زيبا تر بود و وسايلهاي زيبا و توي خواب توي دلم ميگفتم اگه با هم ازدواج كنيم توي اين خونه مياييم و به خودم ميگفتم در اينده قيمت اين خونه ده برابر گرونتر ميشه. ممنون مجردم
فریبا هراتی
: سلام. شما به روحیات قدیم و ایده هایی که از قبل داشتید هنوز پایبند هستید و الان احساس می کنید که زندگی تان در حال تحول است و نمی توانید مثل قبل فکر کنید و باید در روحیاتتان تغییراتی بدهید. شما با خانواده تان راجع به کسی که دوستش دارید صحبت خواهید کرد و روحیات و اخلاقیات او را می پسندید. شرایط زندگی او را دوست دارید و او اخلاقش خیلی زیباتر از امکانات مالی و خانه ای است که دارد. اگر با او ازدواج کنید عشقتان به او بسیار بیشتر از قبل خواهد شد. تشکر از همراهیتون.