تعبیر خواب خانه
اگر کسی خود را در خانه جدیدی دید که متعلق به خود اوست، و در آن خانه وسایل رفاه و راحتی کاملی وجود داشت، به زودی ازدواج می کند و به خوشبختی و رفاه خواهد رسید. اگر شخص متاهلی این خواب را ببیند، نشانه داشتن زندگی مرفه و خوبی است. ورود به خانه نو نیز ازدواج است.
اگر دید در خانه ای بدون وسایل و تک و تنها به سر می برد، نشانه نزدیک شدن به پایان عمر است. اگر کسی ببیند خانه ای محقر و ویرانه دارد و آن خانه متعلق به خودش است، زندگی بر او تنگ خواهد شد و درآمدش کاهش خواهد یافت. چنان چه ببیند یکی از اتاقهای خانه آشفته و خراب است، بخشی از زندگی بیننده خواب دچار خرابی و ویرانی می شود و غمی و زیانی به او می رسد.
اگر ببینید که درب خانه شما آهنی است، زندگی قابل دوامی دارید و ثروتمند می شوید. اگر درب خانه شما از نقره بود، بیننده خواب گنه کار است و باید توبه کند. اگر درب نویی به خانه اش وصل کردند، بیننده خواب شغل و کار جدیدی پیدا می کند.
اگر کسی دید درب خانه خود را کند، و به دور انداخت، اگر درب کهنه و شکسته بود، و به جای آن درب نویی گذاشت، از غم و اندوه مالی خلاصی و نجات پیدا می کند و به مال و نعمت می رسد و اگر کسی دید که دیگری درب خانه او را می کند، از آن شخص خصومت خواهد دید و اگر دید درب خانه اش بزرگ شده به مقام وی افزوده می شود.
اگر کسی دید درب از خانه ی قدیمی می کند، در خیرات به رویش گشوده می شود. اگر کسی درب خانه ی خود را کوچک دید که به زحمت می توانست وارد سرای شود، به تنگدستی دچار می شود.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن سرای به خواب بر هشت وجه است:
- مرد را زن و زن را شوهر،
- توانگری،
- ایمنی،
- عیش خوش،
- مال،
- ولایت،
- عزت،
- امانت.
محمد ابن سیرین می گوید: خانه مفرد درخواب، زن است. اگر ببیند خانه یا ستونهای خانه را از جای برداشت، دلیل که زن با مروتی می خواهد و به زودی زنش آبستن خواهد شد. اگر ببیند وارد خانه ای نو شد، دلیل که زنی خواهد و توانگر شود.
اگر ببیند که خانه مفرد به کنج اندوه بود و ندانست که خانه از کیست، دلیل که از دنیا رحلت کند. اگر ببیند درب خانه باز بود و او در را قفل نکرده بود و آن خانه به خانه دیگر راه داشت، دلیل که از غم و اندوه رها گردد. اگر بیمار این خواب را ببیند، شفا یابد. اگر ببیند درب خانه خود را بشکست، دلیل که از کسی او را مالی رسد.
اگر ببیند درب سرای بشکست یا بسوخت، دلیل که برای صاحب سرای مصیبت اتفاق خواهد افتاد. اگر ببیند زمین سرای او بزرگ و فراخ شد، دلیل که به قدر آن فراخی او را روزی در دنیا فراخ شود. اگر برخلاف این ببیند، روزی بر وی تنگ شود. اگر ببیند سرای او را می کندند، دلیل که راه صلاح بر خود ببندد و نماز و عبادت کم کند. اگر ببیند سرای کهن را می کند، در خیرات بر وی گشاده شود و خرم گردد.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند که خانه بر وی افتاد، دلیل که مالی بسیار بدو رسد. اگر ببیند که خانه بزرگ و فراخ گردید و از آن که بود بزرگتر شد، دلیل که مال و نعمت بسیار بر وی رسد. اگر ببیند درِب خانه او آهنین بود، دلیل که توانگر شود.
اگر درب خانه او سیمین است، دلیل که او باید از گناه و معصیت توبه کند. اگر توانگر بود، نعمتش زیادتر شود. اگر ببیند پیرامون خانه او هیچ خانه ای نبود، دلیل که حالش تباه شود. اگر ببیند که میان سرایِ نو شد، دلیل که او را دختری یا خواهری آید و هم او گوید که صفحه سرای، دلیل کند بر پدر و مادر. اگر دید صفحه سرای او نو و پاکیزه است، دلیل است بر تندرستی تن مادر و پدر.
حضرت دانیال می گوید: اگر ببیند در سرای بیگانه شد و هیچکس را نشناخت و در آنجا مردگان دید، دلیل که آن سرای آخرت بود و وقت اجل وی رسیده است، اگر ببیند در آنجا شد و بیرون آمد، دلیل که بیمار شود و نزدیک هلاک باشد و شفا یابد. اگر در سرای معروف وارد شد که بنیاد آن از گل بود، دلیل که روزی حلال یابد.
اگر ببیند بنیاد سرای او از خشت پخته و گچ بود، دلیل که جوینده مال حرام است. اگر ببیند از آن بیرون آمد، دلیل که از حرام توبه کند. اگر ببیند در سرائی بزرگ و فراخ بود، دلیل که روزی بر وی فراخ شود. اگر سرای کوچکی و تنگ دید، دلیلش به خلاف این باشد.
جابرمغربی می گوید: اگر کسی دید در سرائی بزرگ و پاکیزه و نو داخل شد و دانست که آن سرای ملک او بود، دلیل که روزی بر وی فراخ و گشاد شود و عزت و جاه یابد و زن خوبروی خواهد و توانگر شود و ولایت یابد. اگر این خواب را زنی دید، شوهر توانگر بخواهد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Manley : درود بر شما
دیشب خواب دیدم دوتا اتاق تودرتو هستش که هر اتاق در داره مثل خانه های قدیم گویا منزلی بود که در آن با همسرمو دخترم زندگی می کردیم
مادرم منزل ما بود مثل همیشه که تشریف میارن
هر کدوم مشغول کاری بودیم با هم صحبت میگردیم که پدرمو دیدم که اومده خیلی عصبانی و بداخلاق یه اسلحه دستشه می خواد مامانمو بکشه
پدرم زمان زنده بودنش هم اینطوری داد و غال راه می انداخت.
سراسیمه می خواستم درارو ببندم که پدرم نتونه داخل بیاد یه درو بستم از این قفل پشت دری هم داشت اونم کشیدم رفتم سراغ در دیگه اونم با هر سختی بود بستم ولی با خودم فکر می کردم خدا کنه تو این شرایط کسی نیاد منزلمون مجبور شم درو باز کنم موفق شدم درو ببندم اما پدرمو میدیدیم گفتم اخه بابا چرا اینجوری می کنی از چی عصبانی هستی چی شده کفت می کشمش بیام تو
تورم می کشم
اخه چرا چی شده عصبانی بود به مادرم گفتم مامان بیا اینور از جلوی دید بابا دور شو خودم هم رفتم کنار دیوار نشستم
دختری دارم هفت سالشه ولی در خواب حدود ۱۲ یا ۱۳ سال میدیدم
دخترم دورو بر مادرم بود بهش می گفت بیا اینور برو اونور
دوباره به اتاقی که پدرم پشتش بود رفتم چندخانم و اقای بور که گویا روسی بودن میخواستن بیان منزل ما درو باز کردم اومدن داخل ولی نگران بودم پدرم سر برسه زود درو بستم
گفتم سارا بیا مامان بیا
کنار در اتاق دیگه نشسته بودم جالبه که یه در آهنی نرده ای هم بود پدرم با یه میله یا چوب بلند از لای نرده می خواست دمپایی منو برداره که موفق نشد
البته با توجه به قرار گیری در اهنی که به سمت داخل اتاق بود و دمپایی سبز رنگ من گویا ما بیرون بودیم پدرم داخل
در همون حال دیدم پدرم شلیک کرد مامانم افتاد احساس کردم نصف جمجمش رفت دویدم سمت مامانم دیدم افتاده دستمو روی سرش گذاشتم مامان چی شد پاشو مامان بلند شد خیلی سرحال گفت چیزی نشد نگران نباش بعد اومدیم کناری ولی پدرم همچنان عصبانی بود و شلیک می کرد از اتاقی که توش بودیم یه پنجره سرتا سری به بیرون راه داشت دست دخترمو گرفتم به مامانم گفتم بیایید می دویدم
مسافت زیادیرو می دویدم دست دخترم را هم گرفته بودم
دخترم همون هفت سالگیش بود
جای بسیار بزرگی بود پله ها رو بالا رفتم دوباره یه فضای باز بود در همون حال که میدویدم به ۱۱۰ زنگ زدم خانمی پرسید چی شده توصیح بده گفتم پدرم وقتی مادرم خواهر کوچیکه منو حامله بود مارو ترک کرد و رفت حالا اومده خیلی هم عصبانیه اسلحه داره میخواد مادرمو بکشه بیش تر از این نمی تونم توضیح بدم خواهش می کنم وقتو تلف نکنید مامور بفرستید آدرس ما
اومدم ادرسو بگم گفت خونسردیتو حفظ کن آدرسو میدونم مامور می فرستم
اینم بگم که من اصلا خواهر ندارم چهارتا برادر دارم و درست وقتی دختمو ش ماهه حامله بودم پدرم مریض شد برای عیادتش با همسرم رفتیم شهرستان ولی مجبور شدیم برای سرو سامان دادن خونش ۱۵ روز در هتل بمونیم .
همینطور میدوییدیم که از اونجا دور بشیم دیگه متوجه نشدم مامانم هم داره میاد یانه مامور اومد دیدم برادرم هستش که فرزند سوم خانوادس بعد دیدم جلوی گیت هستم و دارم شرح واقعه میدم به شخصی که پشت گیت بود که چی شده انگار مثلا مرکز پلیس باشه ولی دیگه خیالم راحت شده بود و دیگه دلهره نداشتم ولی نگران مامانم بودم میخواستم که مامور اونجا بفرستن که اگه مامانم کمک می خواد کمکش کنه ناراحت پدرم بودم که چرا اینطوری می کنه
فریبا هراتی
: سلام. دوست عزیز قبل ار تعبیر خوابتان از شما خواهش میکنم اولا تا نهایت ممکن سعی کنید خوابتان را کوتاه بنویسید. روزانه صدها نفر خواب ارسال می کنند و من باید برسم خوابها را تعبیر کنم و به دلیل کمی وقت خوابهای طولانی بسیار آزار دهنده جلوه می کنند. دوم اینکه خوابتان را پشت سر هم ارسال کنید و خط به خط و در سطرهای مختلف ننویسید چون من وقتی می خواهم در باکس تعبیر پاسختان را ارسال کنم، خوابتان را نمی بینم!! یعنی همه خوابتان در صفحه مانیتور نمایش داده نمی شود و این هم برای من مشکل آفرین است. از توضیحات جانبی در خوابتان هم اجتناب کنید. روح پدرتان شاد. او به دلائلی که در زمان حیاتش با مادرتان مشکل داشته و عصبانی می شده هنوز هم از دست مادرتان عصبانی است و رفتار او را نمی پسندد. دختر شما در برابر مادرتان بسیار عاقلانه رفتار می کند و این یعنی مادرتان در رفتار سادگی به خرج می دهد و شاید همین باعث شده که پدرتان بااو بد اخلاقی کند. از جهتی خوابتان گویای این مسئله است که پدرتان از اینکه مادرتان استقلال مالی داشته باشد ناراحت بوده و می خواسته که مادرتان صرفا از او تبعیت کند. شما باعث خواهید شد که مادرتان درست تر فکر کند و پدرتان بیشتر به آرامش برسد. هر چند که پدرتان از افکاری که مادرتان در سرش دارد متنفر است. تشکر از همراهیتون.
Mehrsa : سلام صبحتون بخیر و شادی این خواب رو دوستم دیدن : خواب دیدم یه خونه اجاره کردم که پنجره اش رو به باغچه پر از گلهای رز بود و خیلی قشنگ و خوشبو بودن بعد از اونجا با مامانم جایی رفتیم که یک دشت سبز بود و من میخواستم عکس بگیرم ( در واقعیت من مستاجرم ) ممنون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما مثبت اندیش و مهربان هستید و عشق و محبت زیادی به زندگی تان راه می یابد. شما و مادرتان به آرامش روحی می رسید و تصویر ذهنی تان از خودتان، آدمی عاشق پیشه ، صلح طلب، مثبت اندیش، و مهربان و دوست داشتنی است. تشکر از همراهیتون.
رويا : سركار خانم هراتي
سلام و وقت خوش
من اين خواب رو از زبان دوستم مي نويسم لطفا تعبير بفرماييد:
پدرم نوروز امسال فوت شدن و مادرم هم 6 سال پيش فوت كردن. خواب ديدم من و دختر 9 ساله ام به همراه پدر و مادر مرحومم در يك خانه بسيار بزرگ و پرنور زنذگي ميكنيم و به تازگي به اين خانه اسباب كشي كرده ايم. اين خانه هنوز فرش ندارد و من در خواب آگاه بودم كه دليل نداشتن فرش اين هست كه تازه اسباب كشي كرديم و هنوز وسايل خانه را كامل نياورديم. پدرم جلوي تلويزيون دراز كشيده و تلويزيون مي ديد و مادرم هم در آشپزخانه مشغول كار بود و دخترم هم در يك اتاق ديگر خوابيده بودو پدرم براش يك بالش برده بود . و مادرم به پدرم تذكر مي داد كه صداي تلويزيون را كم كند كه مزاحم خواب دخترم نشود. من به اتاق خواب رفتم و متوجه شدم كه هنوز خوابش نبرده و به نظرم رسيد كه صداي تلويزيون زياد است. بيرون آمدم و از پدرم خواستم كه صداي تلويزيون را كم كند.
ممنون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. روحشان شاد. شما احساس عدم امنیت می کنید. پدر و مادر شما نگران شما هستند و دعای خیرشان پشت سر شماست. شما نمی خواهید که زندگی تان کنار پدر و مادرتان باشد. نمی خواهید که بمیرید و می خواهید زندگی خیلی خوب و پر از امید داشته باشید و دعایتان این است که آوازه ی زندگی آخرت برای شما زمزمه نشود. اگر می ترسید که عمرتان کوتاه باشد، باید بگویید که برایتان به اندازه وسعتان مرغ یا گوسفند قربانی کنند و گوشتش را به فقرا ببخشید. این خواب به معنی کوتاهی عمر شما نیست ولی از این می گوید که شما فکرتان ناراحت است. در دادن قربانی کوتاهی نکنید چون این خواب می تواند به معنی هشداری به شما باشد. تشکر از همراهیتون.
ص : - با سلام.
مادرم خواب دیده که تلویزیون روشن بوده و از طریق تلویزیون گفتند که من(اسم و فامیل من را کامل گفتند) برنده یک خانه شده ام. بعد مادرم ادامه برنامه که ظاهرا اخبار بوده را دنبال کرده و دوباره اسم و فامیل من را کامل گفتند و اعلام کردند که من برنده یک خانه شده ام. بعد مادرم گفته شنیدید تلویزیون چی گفت؟ خواهر بزرگم هم از اتاق بیرون امده وگفته گفته اره من هم شنیدم
فریبا هراتی
: سلام. زندگی شما متحول می شود و به موفقیت می رسید. ایده ی عالی به ذهنتان می رسد یا روحیه تان عالی می شود. خانواده ی شما به شما به دیده ی یک شخص موفق نگاه خواهند کرد. تشکر از همراهیتون.
Saghar : سلام پس چرا خواب منو نمیزارید منم چند ساعت پیش گذاشتم
فریبا هراتی
: شما در نوبت هستید. همه کاربران ساعتی که خوابشان را ارسال کرده اند هست و بر طبق آن پاسخ ایشان داده می شود. توجه بفرماییدکه شما تنها کسی نیستید که خواب ارسال می کنید و صدها کاربر روزانه خوابشان را ارسال می کنند.
Saghar : ببخشید دوباره پیام دادم میخواستم بگم خانه ای که داخل خواب دیدم خیلی خیلی متروکه و کهنه بود کاه گلی بود
Saghar : سلام خسته نباشید. من خواب دیدم داخل یه خونه کاه گلی خیلی خیلی بزرگ با دیوارها کاه گلی و درهای چوبی خیلی بزرگ که هیچ وسیله ای داخل خونه نبود دارم راه میرم حس نمیکردم که خونه مال من باشه داشتم. بعد رفتم داخل یه اتاق دیدم رختخواب یا گهواره یه بچه اونجا بود دیدم یه پسر نوزاد داخل گهواره بود انگار که رختخوابشو خیس کرده بود، بعدمن پسره رو خیلی میبوسیدم و نوازشش میکردم داخل خواب یه حس خیلی خوب و دوست داشتنی نسبت ب این پسر داشتم.با سپاس نماز و روزتون قبول باشه
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما به خاطر یک مسئله و به خاطر افکاری منحط و قدیمی خیلی خیلی فکرتان را ناراحت کرده اید و مرتب احساس می کنید که تنها هستید و دارند به شما دروغ می گویند و برایتان نقش بازی می کنند و شما با این افکار و طرز فکر منحط و قدیمی همخوانی ندارید. احساس می کنید که تحمل این شرایط بسیار سخت و زجر آور است. اما در یک موضع یا موقعیت ، شما پروزه یا کار و هدفی را بدست می آورید و تصمیم می گیرید که کاری را شروع کنید که اینکار، به شما زندگی دوباره می بخشد و باعث می شود که مشکلاتتان حل شود و شرایط مالی تان بهتر شود. شروع این کار برای شما یعنی پایان تمام سختی ها و دردسرهایی که تا حالا متحمل شده اید. تشکر از همراهیتون.
ستایش : با سلام و عرض خسته نباشید خدمت شما . من خواب دیدم به خانه پدر همسرم رفته بودیم که دیدم خانه آنها عوض شده و نمی دانستم اینجا را خریده اند یا اجاره کرده اند. این خانه جالب نبود (خیلی ساده و قدیمی) ظاهرا قبلا قسمتی از یک حمام عمومی بود. من با خودم فکر می کردم چرا خانه خود را عوض کرده اند؟ در خواب داشتم برای خانواده همسرم صحبت می کردم که اگر میخواهید با خوبی و خوشی با هم رفت و آمد داشته باشیم باید دست از این رفتار و کردار خود بردارید (روی سخنم با خواهران همسرم بود و آنها قبول داشتند که رفتار خوبی ندارند) (توضیح اینکه به خاطر رفتار بدشان تصمیم گرفتم کمتر با آنها رفت و آمد داشته باشم. نه فقط با من با دامادهای دیگرشان و دختر بزرگشان هم خیلی کم رفت و آمد دارند و همسرم هم این قضیه را قبول دارد) بعد دیدم خواهر همسرم که تقریبا سه سالی هست که ازدواج کرده است و هنوز فرزندی ندارد صاحب نوزادی است که داشت شیشه شیر می خورد. بعد که شیر تمام شد آب ریخت و به نوزاد آب می داد من به او گفتم که این شیشه خیلی بزرگ است و همه آن را پر نکند (ظرفیت آن زیاد بود) در واقعیت از خواهر همسرم دلخور هستم. بعد دیدم با همسر و دخترم در حرم حضرت رقیه (س) هستیم و به دخترم می گفتم که اینجا حرم حضرت رقیه است از پنجره کوچکی آنجا را می دیدیم و هیچ زائری نبود. من دست می بردم طرف ضریح و به صورتم دست می کشیدم و صلوات می فرستادم و به حضرت سلام می دادم. ولی متعجب بودم که چرا ضریح چوبی است و روی آن نقش و نگار بود و با خود می گفتم دفعه قبل که اینجا بودم ضریح طلایی بود.(یکبار مشرف شده ام) بعد دیدم پدر همسرم یک گردنبند بسیار ظریف که پلاک آن شکل یک کبوتر خیلی کوچک بود به من داد و من با تعجب که به چه مناسبت این را به من می دهد گرفتم و با خود فکر کردم آیا طلاست یا بدل؟ و گفتم اگر بدل باشد لزومی ندارد به من بدهد. ببخشید که طولانی شد. می خواستم با جزئیات باشد که در تعبیر شما مشکلی پیش نیاید.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شرایط زندگی پدر همسرتان عوض شده و ایده ها و افکار جدیدی به ذهن او آمده که شما این ایده های جدید را نمی پسندید. شما فکر می کنید که طرز فکر اینها اینطور نبوده و شاید کسی دیگر به آنها این طرز فکر را قبولانده و یا نظرش را به آنان تحمیل کرده است. پدر همسرتان نسبت به قبل سنتی تر و ساده تر فکر می کند و سعی می کند مشکلات مردم را حل کند یا مشکلات خودش را با مردم در میان می گذارد و حرفهای خودش را برای غریبه ها می گوید. خواهر همسرتان به کار جدیدی مشغول شده و می خواهد با جان و دل به کارش بپردازد و آن را با موفقیت به پیش ببرد. او هم ساده دلی می کند و بیشتر از ظرفیت کاری که در دست دارد، از خودش انرژی خرج می کند. شما و همسرتان متوسل به حضرت رقیه س می شوید. در واقع شما به این درک می رسید که برای حضرت رقیه س، زینت اصلی حرم او دلهای پاک زوار ایشان است و نه زرق و برقهای دنیایی و زیور آلات و تزئینات ساختمانی. پدر همسر شما به شما خبری خواهد داد و می خواهد نسبت به موضوعی فکر کنید و شما تا خودتان احساس نکنید که ارزش فکر کردن و عمل کردن را دارد، به انجام کاری متعهد نخواهید شد. تشکر از همراهیتون.
zahra : سلام خانم هراتی وقتتون بخیر. من یکجا دور از شهر و خانواده زندگی میکنم خواب دیدم ک پدر و مادرم و برادرم با خانمش و خواهرم با همسرشون اومدن خونمون مهمونی و چند روز بمونن و سفره ای انداختم ک چند نوع غذا درست کرده بودم و تو خواب خونه ای بزرگ داشتم ک چند تا اتاق داشت و موقع خواب هر خانواده ام را در یک اتاق خواب بودن وتو خواب خونه ی بزرگ و چهارتا یا پنج تا اتاق خواب داشت و یکی از اتاق ها به حیاط راه داشت
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما روحتان بزرگ است و سخاوتمند هستید. روابط خوبی با خانواده تان دارید. زندگی شما متحول خواهد شد و امکانات رفاهی بیشتری خواهید داشت. شما می توانید در موقعیت های مختلف، روابط خودتان را با خانواده تان قویتر کنید. شما اجتماعی هستید و ایده های خوبی به ذهنتان می رسد. تشکر از همراهیتون.
زينب : سلام خانم هراتي
يك ماه پيش خواب ديدم تو خونه مادرم هستم و بر ميگردم سمت خونه خودم و تنها هستم ميبينم پدر شوهرم تو آپارتمانمون رفته تو خونمون نميدونم دنبال چي ميگرده و منتظر شوهر منه بعد ميبينم در رو بسته و كسي نميتونه بره تو ميبينم .ولي من نگاه ميكنم به در ميبينم در خونه وسطش محو ميشه و من مثل روح ازش وارد ميشم تو ،بعد ميبينم پدر از دستشويي ميخاد بياد بيرون منم بلافاصله ميرم سمت كليد هاي واحدمون برميدارم تا نتونه كليدها رو ببره ،ميخام برم سمت طلاهام بردارمشون ولي نميتونم اونم كه منو ميبينه ميره از خونه بيرون و منم خيالم راحت ميشه.
(الان منم چون با همسرم داريم جدا ميشيم و منم درخواست مهريه كردم و ميخام جدا بشم)
فریبا هراتی
: سلام. پدر شوهر شما به فکر این بوده که نگذارد که همسرتان ضرر مالی کند ولی شما زودتر از او اقدام کرده و حواستان جمع بوده است تا نتواند مانعی برای رسیدن شما به حقوقتان بتراشد. او نتوانسته مانع موفقیت شما بشود. خیال شما راحت خواهد شد و اوضاع به نفع شما پیش می رود. تشکر از همراهیتون