کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب خانه

اگر کسی خود را در خانه جدیدی دید که متعلق به خود اوست، و در آن خانه وسایل رفاه و راحتی کاملی وجود داشت، به زودی ازدواج می کند و به خوشبختی و رفاه خواهد رسید. اگر شخص متاهلی این خواب را ببیند، نشانه داشتن زندگی مرفه و خوبی است. ورود به خانه نو نیز ازدواج است.

اگر دید در خانه ای بدون وسایل و تک و تنها به سر می برد، نشانه نزدیک شدن به پایان عمر است. اگر کسی ببیند خانه ای محقر و ویرانه دارد و آن خانه متعلق به خودش است، زندگی بر او تنگ خواهد شد و درآمدش کاهش خواهد یافت. چنان چه ببیند یکی از اتاقهای خانه آشفته و خراب است، بخشی از زندگی بیننده خواب دچار خرابی و ویرانی می شود و غمی و زیانی به او می رسد.

اگر ببینید که درب خانه شما آهنی است، زندگی قابل دوامی دارید و ثروتمند می شوید. اگر درب خانه شما از نقره بود، بیننده خواب گنه کار است و باید توبه کند. اگر درب نویی به خانه اش وصل کردند، بیننده خواب شغل و کار جدیدی پیدا می کند.

اگر کسی دید درب خانه خود را کند، و به دور انداخت، اگر درب کهنه و شکسته بود، و به جای آن درب نویی گذاشت، از غم و اندوه مالی خلاصی و نجات پیدا می کند و به مال و نعمت می رسد و اگر کسی دید که دیگری درب خانه او را می کند، از آن شخص خصومت خواهد دید و اگر دید درب خانه اش بزرگ شده به مقام وی افزوده می شود.
اگر کسی دید درب از خانه ی قدیمی می کند، در خیرات به رویش گشوده می شود. اگر کسی درب خانه ی خود را کوچک دید که به زحمت می توانست وارد سرای شود، به تنگدستی دچار می شود.

    امام صادق (ع) می فرماید: دیدن سرای به خواب بر هشت وجه است:
  1. مرد را زن و زن را شوهر،
  2. توانگری،
  3. ایمنی،
  4. عیش خوش،
  5. مال،
  6. ولایت،
  7. عزت،
  8. امانت.

محمد ابن سیرین می گوید: خانه مفرد درخواب، زن است. اگر ببیند خانه یا ستونهای خانه را از جای برداشت، دلیل که زن با مروتی می خواهد و به زودی زنش آبستن خواهد شد. اگر ببیند وارد خانه ای نو شد، دلیل که زنی خواهد و توانگر شود.
اگر ببیند که خانه مفرد به کنج اندوه بود و ندانست که خانه از کیست، دلیل که از دنیا رحلت کند. اگر ببیند درب خانه باز بود و او در را قفل نکرده بود و آن خانه به خانه دیگر راه داشت، دلیل که از غم و اندوه رها گردد. اگر بیمار این خواب را ببیند، شفا یابد. اگر ببیند درب خانه خود را بشکست، دلیل که از کسی او را مالی رسد.
اگر ببیند درب سرای بشکست یا بسوخت، دلیل که برای صاحب سرای مصیبت اتفاق خواهد افتاد. اگر ببیند زمین سرای او بزرگ و فراخ شد، دلیل که به قدر آن فراخی او را روزی در دنیا فراخ شود. اگر برخلاف این ببیند، روزی بر وی تنگ شود. اگر ببیند سرای او را می کندند، دلیل که راه صلاح بر خود ببندد و نماز و عبادت کم کند. اگر ببیند سرای کهن را می کند، در خیرات بر وی گشاده شود و خرم گردد.

ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند که خانه بر وی افتاد، دلیل که مالی بسیار بدو رسد. اگر ببیند که خانه بزرگ و فراخ گردید و از آن که بود بزرگتر شد، دلیل که مال و نعمت بسیار بر وی رسد. اگر ببیند درِب خانه او آهنین بود، دلیل که توانگر شود.
اگر درب خانه او سیمین است، دلیل که او باید از گناه و معصیت توبه کند. اگر توانگر بود، نعمتش زیادتر شود. اگر ببیند پیرامون خانه او هیچ خانه ای نبود، دلیل که حالش تباه شود. اگر ببیند که میان سرایِ نو شد، دلیل که او را دختری یا خواهری آید و هم او گوید که صفحه سرای، دلیل کند بر پدر و مادر. اگر دید صفحه سرای او نو و پاکیزه است، دلیل است بر تندرستی تن مادر و پدر.

حضرت دانیال می گوید: اگر ببیند در سرای بیگانه شد و هیچکس را نشناخت و در آنجا مردگان دید، دلیل که آن سرای آخرت بود و وقت اجل وی رسیده است، اگر ببیند در آنجا شد و بیرون آمد، دلیل که بیمار شود و نزدیک هلاک باشد و شفا یابد. اگر در سرای معروف وارد شد که بنیاد آن از گل بود، دلیل که روزی حلال یابد.
اگر ببیند بنیاد سرای او از خشت پخته و گچ بود، دلیل که جوینده مال حرام است. اگر ببیند از آن بیرون آمد، دلیل که از حرام توبه کند. اگر ببیند در سرائی بزرگ و فراخ بود، دلیل که روزی بر وی فراخ شود. اگر سرای کوچکی و تنگ دید، دلیلش به خلاف این باشد.

جابرمغربی می گوید: اگر کسی دید در سرائی بزرگ و پاکیزه و نو داخل شد و دانست که آن سرای ملک او بود، دلیل که روزی بر وی فراخ و گشاد شود و عزت و جاه یابد و زن خوبروی خواهد و توانگر شود و ولایت یابد. اگر این خواب را زنی دید، شوهر توانگر بخواهد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

1443 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

  افسون

افسون : با سلام و عرض احترم خدمت شما. خواب ديدم آقاي مجردي كه در اينستا من مطالب شان را دنبال مي كنم و گاهي كامنت مي گذارم و خيلي هم عقيده ايم ،به خانه ما آمده بود . دختري هم در خانه ما بود كه چادر رنگي مايل به قهوه اي دور كمرش بود و چندان زيبا نبود و او در خواب همسر آن پسر بود . آن پسر وارد خانه شد و براي همسرش كادو و تعداي بادكنك ( به هم متصل) خريده بود و مي خواست او را سوپرايز كند . وارد سالن كه شد و من از نزديك ديدمش موهاش نسبت به بيداري كمي بلندتر بود . به من گفت تو خواهر فلاني هستي و نام برادرم را برد .( در خواب برادرم را مي شناخت.) ممنون مي شوم خوابم را تعبير كنيد.

پاسخ
لینک۱۱ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۱۴:۰۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. احترام متقابل. او مادیگراست و شما از این موضوع زیاد خوشتان نمی اید. گاهی فخر و تکبر او را بیجا می گیرد و به خودش باد می کند و می بالد. مشکلات او در دنیای واقعی بیشتر است از آنچه که در اینستا می بینید و نگرانی های فکری دارد. اگر او با شما یا کسی آشنا می شود به این خاطر است که فکر می کند بعدا جایی به دردش بخورید و کاری بتوانید برایش انجام دهید. اینکه برادرتان را می شناخت یعنی دنبال گشایش کار خودش است که شما برای او فایده ای داشته باشید و "خود" شما به عنوان شخصیت اصلی در ارتباط با او مهم نیست. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۱ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۱۴:۰۶
Helia

Helia : سلام خسته نباشید من دوست پسر سابقم  به تازگی ازدواج کرده برادرش هم 2سال هست فوت شدن
خواب دیدم که دوست پسر سابقم دست منو گرفته و میبره داخل خونه ای که خونه ی مشترک خودش و زنش هست من استرس داشتم و مایل نبودم به خاطر زنش بیام اونجا خونه شیک بود روی مبل میشینیم شروع میکنیم هم رو بوسیدن که یهو محکم منو بغل میکنه با گریه میگه کجا بودی این همه سال از شدت گریه تمام صورت و گردنش قرمز شده بود بعد یهو نمیدونم از کجا زنش تو آشپزخونه میاد شروع میکنه دعوا کردن با ما که دوست پسرم بی توجه دست منو میگیره از اون خونه میایم بریم بیرون دم در قبل از بیرون رفتن برادرش(فوت شدن) رو میبینم که به من نگاه میکنه و لبخند رو صورتش هست نگاش میکنم و از خونه میایم بیرون با دوست پسرم ممنونم از وقتی که گذاشتین ❤️

پاسخ
لینک۱۴ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۵:۲۵:۴۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. زندگی دوست پسرتان عوض شده و خانم او خیلی دوستش دارد ولی او گاهی به شما فکر می کند و از اینکه شما را رها کرده پشیمان است. شما شخصیت خوبی داشته اید و روح برادرش شاد، او هم شما را تحسین می کرده اما دوستتان شما را با خانمش مقایسه می کند و فکر می کند که شما بهتر بودید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۴ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۳۹:۳۲
Ali

Ali : سلام و وقت بخیر من در خواب دیدم که با عمم از یک در وارد شدیم در واقع قصد داشتیم خونه عموم بریم من میخواستم پیاده برم که عمم گفت هنوز خیلی راه تا خونه هست ، توی مسیر همش به دشت نگاه میکردم و به خودم میگفتم یعنی میشه عموم این زمین رو به من بفروشه و من تمام این دشت رو درخت و گل بکارم و سرسبزش کنم!؟!؟ بعد وارد خونه خیلی بزرگ و خوشگلی شدیم که برادرم و مادرم و زن عموم هم اونجا بودن، منو برادرم خیلی از خونه و اینکه عموم ایقد شیک ساختش تعریف میکردیم ولی مامانم که طبیعتا زیاد خرج کردن خوب نمیدونه میگفت حالا چه دلیلی داره ادم ایقد پول خرج کنه!! توی خونه یه سگ سیاه رنگ هم وجود داشت ولی ترسناک نبود و میخواست بازی کنه ولی من خوشم نمیومد و عموم بهش گفت برو بیرون سگه هم رفت توی بالکن خونه . یک اتاقی توی خواب دیدم که انگار عموم اینو برای مهمون هایی که براش میومد ساخته بود یک اتاق مخصوص پرو لباس بود ، در واقع برای مهمون های ویژه ای که داشت ساخته بودش. توی تمام طول خواب توی این فکر بودم که یعنی میشه منم یک همچین خونه ای بسازم!؟!؟
ممنون میشم اگه واضح و بدون ابهام تعبیر خوابمو بیان کنید.

پاسخ
لینک۱۲ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۲۲:۳۸:۵۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما و عمه تان به فرصت های جدیدی که در مقابل تان است فکر می کنید و در رابطه با عمویتان هدف مشترکی دارید. شما احساس می کنید که خیلی مانده که بتوانید به هدفتان برسید و باید کم کم در زندگی تان پیشرفت کنید. شما آماده ی رشد هستید و می خواهید جنبه هایی از خودتان را پرورش و توسعه دهید. می خواهید از تمام ظرفیتتان استفاده کنید و سخت کار کنید و با عشق به اهدافتان برسید. ایده و طرز فکر و روحیه ی عموی شما برای همه ی شما جذاب و جالب به نظر می رسد. مادر شما اقتصادی تر فکر می کند و عمویتان دوستی دارد که مثل سایه همیشه با اوست و او ثروتمند و مرفه است. زندگی عمویتان متحول می شود و شما آرزو دارید مثل او شوید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۳ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۳۵:۲۷
بهاره

بهاره : سلام. خواب دیدم وارد خانه جدید شبیه حرفm وارونه شدم که که نمی دونم مالکش هستم یا نه ولی ویلایی بود و قرار بود توش زندگی کنم.وسایل هم داشت. در خانه آهنی میله ای بود و رهگذر می تونست رفت و آمدم تو خونه رو ببینه . بیشتر شبیه اتاق های هتل بود در کنار هم و من نگران امنیت خودمو همسرم و وسایل بودم. ولی خوشحال بودم که می تونم گربه های زیادی نگه دارم. برام مهمون اومد و من روی فرش کل خونه، انواع و اقسام طلا رو پیدا کردم که می دونستم صاحب بیشترشون کیه و همه رو تو دامن و یه لیوان ریختمو صداشون زدم بیان تحویل بگیرن. ولی باز لای تار و پود فرش طلاهای کوچیک و بزرگ پیدا می کردم که صاحب نداشت. ولی هر چی اقوامو صدا می زدم برای گرفتنش نمیومدن . داشتن تو حیاط با صفای خونه گردش می کردن... صدای همه رو می شنیدم ولی کلِ خواب، تنها بودم . شبیه خودمم نبودم به نظر زیبا میومدم

پاسخ
لینک۱۴ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۱۱:۳۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. لطفا برای تعبیر صحیح تر بفرمایید منظورتان از m وارونه، چیست؟ w منظور شماست؟ دوم اینکه در واقعیت گربه دارید یا علاقه به گربه دارید یا خیر. سوم اینکه نوشته اید همه رو تو دامن و لیوان ریختم. دامن کی؟ دامنی که تنتان بود؟

پاسخ
لینک۱۴ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۱۳:۱۲
فرينا

فرينا : سلام عزيزم دوستم خواب ديده :از زبان دوستم: خوابيده بودم از جام بلند شدم ميخواستم برم خونمون آدرس خونه درست بود ولى وقتى به اون آدرس رسيدم خونمون نبود، (اين خواب رو چند بار ديدم كه آدرس خونه رو درست ميرم اما خونمون نيست) برگشتم رختخوابمو جمع كنم ديدم اونجا نانوايي هست و مردم توى صف، يه آقايي كه توى نانوايي كار ميكرد با صورت قرمز و چشماى رنگى بهش گفتم اومدم رختخوابمو با كفش مشكيم رو ببرم بهم گفت خيلى پر رويي، معلومه توى خانواده نا اهل بزرگ شدى اما به يكى از كاركنان اونجا گفت رختخوابشو با كفششو ، جمع كنيد بهش بديد
ممنون عزيزم

پاسخ
لینک۱۸ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۵۰:۰۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما فکر می کنید که اشتباهی در کار شما و مسیری که در زندگی تان پیش گرفته اید وجود ندارد ولی با این وجود، احساس عدم امنیت می کنید. شما عقاید و باورهای قدیمتان را دیگر باور ندارید و ایدئولوژی هایی که با آن بزرگ شده اید را نمی توانید قبول کنید. شما تفکرات قدیم تان و ایمانتان را گم کرده اید و از خدای بزرگ تقاضای روزی زیاد می کنید و می خواهید به امنیت برسید!!؟ خداوند روزی همه را می دهد چه ایمانتان قوی باشد چه نباشد اما این رسمش نیست!! نمک خوردن و نمک دان شکستن. یاشاید هم خودتان را تافته ی جدا بافته می دانید که خانواده تان را قبول ندارید ولی می خواهید از شما حمایت کنند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۸ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۲۲:۱۳:۱۷
بهار

بهار : عذر خواهی میکنم خانم هراتی عزیز آیا با این وجود باز هم تعبیر همان هست که فرمودید؟

پاسخ
لینک۲۴ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۵۵:۱۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : اینهایی که عرض کردم احساس مادربزرگتان است چون او احتمال قوی به زودی فوت خواهد شد. از دید و منظر شما و با توجه به چیزی که فرمودید محبت زیادی به شما نشده و به همین دلیل هم با او زیاد در ارتباط نیستید. ولی این دوره به زودی تمام خواهد شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۴ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۵۴:۴۳
بهار

بهار : با سلام و احترام.این خواب رو از زبان مادرم مینویسم:
خواب دیدم خونه پدر مرحومم بودم خونهبه هم ریخته بود و بیرون تشک انداخته بودن که بخوابیم.دیدم یک درخت انار بزرگ توی حیاط هست که انار های بسیار بزرگی داره و از هر شاخه آش ۲۰-۳۰تا انار بزرگ آویزان هست.دست من یک انار کوچک بود گفتم بخورم ببینم چطوری هست دیدم شیرینه .بعد رفتم داخل انباری و دوتا انار دیدم اونجا.یکی خیلی بزرگ و یکی کوچک من پیش خودم گفتم برابر اینکه مادرم ناراحت نشه انار کوچک رو میخورم.انار کوچک رو داشتم میخوردم که دیدم مادرم رسید گفت چکار میکنی گفتم هیچی این انار خیلی کوچیک رو دارم میخورم خیلی کوچیکه...و رفت . بیرون که اومدم انگار همه خونه ها خراب شده بود و بقیه بچه ها برابر مادر یه اتاق ۹یا ۱۲ متری ساده کاهگلی با در چوبی درست کرده بودن که یک پنجره شیشه ای داشت که نصفش شکسته بود و از داخل یه پرده ساتن خیلی ساده آویزون کرده‌بودن بهش.ممنون از تعابیر زیباتون

پاسخ
لینک۲۴ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۱۳:۳۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. احترام متقابل. روحشان شاد. شما قدر مادرتان را زیاد نمی دانید و متوجه نیستید که او نیاز به حمایت شما دارد و همه چیز را ساده و سطحی می گیرید. اگر شادی و خوشحالی دارید به برکت وجود مادرتان است. ولی شما فکر خوشی خودتان هستید و متاسفانه زمانی می رسد که مادری در کار نیست و همانطور که چرخه و تکرار طبیعت است، عمر مادرتان سر می رسد و او تحولی تازه و زندگی ای تازه را شروع می کند ولی شما و بچه های دیگر مادرتان برای او غصه می خورید و ناراحت می شوید اما این ناراحتی ها از نظر مادرتان ارزشی ندارد. از روی ظاهر سازی و سیاست است و شما قلب او را با تنها گذاشتنش قبلا شکسته اید. او مهربان است و انتظار زیادی هم ندارد. اگر فاصله تان را با او حفظ کنید، او هم به وقتش از شما فاصله خواهد گرفت. به مادرتان سر بزنید!! تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۴ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۵۹:۱۴
asal

asal : سلان وقت بخير من خواب ديدم رفتم به يه خونه که نمبشناختم ولي پدرو مادرم اونجا بودن يه دريچه رو مامانم به من نشون داد که تو حياط بود گفت اونجا خونه مامان بزرگه
مامان بزرگم سالهاست که به رحمت خدا رفته . من نردبان گذاشتم و رفتم دنبال لباسهايي که خونه مادربزرگم گذاشته بودم ولي پيدا نکردم بعد مامانم هم اومدن بالا . ولي چيزي پيدا نکردم فقط يکم نظافت کردم و برگشتيم پايين
تشکر ميکنم اگه تعبيرشو بفرماييد

پاسخ
لینک۱۹ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۱۹:۵۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. روحشان شاد. شما همیشه از مادر بزرگتان یاد می کنید و او مقام بالایی نزد خداوند دارد. رفتار شما شباهتی با مادر بزرگتان ندارد و برای او تقاضای آمرزش خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۹ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۰۳:۲۵
asal

asal : سپاسگزارم

پاسخ
لینک۲۱ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۲۴:۳۳
Shirin

Shirin : سلام وقت بخیر من خواب دیدم که یه خانه ی بزرگ خریدیم که در حال بازسازی ان بودند و خانه به سبک خانه های کلاسیک قدیمی ایران بود و بسیار بزرگ که در حال نظافت ان بودند من یه اتاق و سالن خانه رو دیدم همین که امدم بقیه جاها رو ببینم در زدن باز کردم مادرم و خواهر کوچیکم بودن مادرم از عظمت خونه به من گفت حتما اسفند دود کن بعد کسی رو میدیدم که در حال نظافت خونه بود که از اقوام همسرم هستن و بسیار پول دارن میشه لطفا تعبیر خواب من و بفرمایین

پاسخ
لینک۱۱ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۱۹:۳۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. ایده ای جدید و تصمیمات جدیدی به ذهن شما می رسد و زندگی تان متحول خواهد شد. موج جدیدی از انرژی جاه طلبی و اعتماد به نفس به زندگی تان می آید. شما به فکر می افتید که طرز فکرها و نگرش های قدیمتان را کنار بگذارید و به این ایده ی جدید، از چشم اندازی متفاوت نگاه می کنید. سعی می کنید موانع و سختی هایی که در راه موفقیت شما در عملی کردن این ایده هست را از بین ببرید ( به کمک این اقای پولدار). مادر شما برای شما خیلی خوشحال شده و ذوق می کند و باید برای دوری از چشم زخم صدقه بدهید.

پاسخ
لینک۱۱ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۲۲:۰۳
zahra

zahra : باسلام و سپاس از تعبیرهای خوبتون. خواب دیدم تو ماشین ثابت کنار برادرم بودم زن داداشم بیرون ماشین بود و داشت با برادرم صحبت میکرد و پشت سر من چیزای خوبی نمیگفت یدفعه متوجه من شد و سریع فرار کرد داداشم رفت دنبالش آوردش پیش من شروع کردم باهاش صحبت که اشتباه فکر میکنه بعد با هم بهتر شدیم و داشتیم تو خیابون راه میرفتیم اون رفت تو یه پاساژ لباس بچه منم اومدم نو یه خونه خونه جدید من و همسرم بود برعکس این خونمون (در واقعیت) که آپارتمانه تو خواب خونمون یه حیاط بزرگ داشت اما دوتا اتاق خیلی کوچیک خونه قدیمی بود و در مرحله پایین تر و توش درخت هم بود من دوستش داشتم صبح با پسرم رفتم بیرون خونه تو پیاده رو ورزش کردیم من موهام مثل واقعیت بلند بود ولی پیدا بود از پشتم یه آقایی از تو ماشین داشت به موهای من نگاه میکرد معذب شدم رفتم کنار ایستادم اون آقا به همسرم یه لیوان چایی داد ولی من نخوردم بعد اومدیم خونه توراه خودم و به خاطر پیدا بودن موهام سرزنش میکردم که یدفعه انگار آینده رو تو مکاشفه دیدم که همسرم فوت کرده و پارچه مشکی سر در خونه زدیم و اون آقا به خاطر همون موها اومده و میخواد با من ازدواج کنه تو همین فکرا بودیم که رسیدیم خونه باه پسر و همسرم رفتیم خوابیدیم همسرم خودش و به من چسبونده بود بعد مادربزرگم اومد بالای سر ما نشسته بود با خودم گفتم کاش بچه رو نگه داره من برم با همسرم تو حموم ارتباط داشته باشم که مادربزرگم یه شعر خوند که توش واژه عشق داشت و همسرم هم یدفعه تحریک شد با دستمال آلتش و گرفته بود و منم بهش دستمال میدادم اما همینجور مایع سفید ازش خارج میشد مادربزرگم هم میخواست ببینه چی شد ولی من چلوش بودم و نمیذاشتم اما انگار همسرم براش مهم نبود. ممنون . میبخشید طولانی شد

پاسخ
لینک۲۴ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۰۰:۳۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. خانم برادر شما غیبت شما را می کند ولی برادرتان می خواهد او را متقاعد کند که او اشتباه می کند. در نهایت شما با رفتارتان نشان خواهید داد که چقدر انسان خوبی هستید و خانم برادرتان سعی می کند که رفتار خوبی داشته باشد و مثل بچه ها رفتار نکند. شما شخصیتی اجتماعی دارید و دلتان بزرگ است هر چند که ممکن است از نظر اقتصادی خیلی قوی نباشید و سنتی فکر می کنید. شما نمی خواهید که کسی به جز شما زیبایی های شما را ببیند و راجع به شما خیال پردازی کند و خیلی در این زمینه به خودتان سخت و جدی می گیرید. همسر شما عاشق شماست و شما برای هم درد دل می کنید و نگرانی هایتان را با وجود هم دور می ریزید. دعای خیر مادر بزرگتان پشت سر شماست و همسرتان به ثروت فراوان رسیده و پولش را خرج شما خواهد کرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۴ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۱۷:۳۰
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.