کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب خانه

اگر کسی خود را در خانه جدیدی دید که متعلق به خود اوست، و در آن خانه وسایل رفاه و راحتی کاملی وجود داشت، به زودی ازدواج می کند و به خوشبختی و رفاه خواهد رسید. اگر شخص متاهلی این خواب را ببیند، نشانه داشتن زندگی مرفه و خوبی است. ورود به خانه نو نیز ازدواج است.

اگر دید در خانه ای بدون وسایل و تک و تنها به سر می برد، نشانه نزدیک شدن به پایان عمر است. اگر کسی ببیند خانه ای محقر و ویرانه دارد و آن خانه متعلق به خودش است، زندگی بر او تنگ خواهد شد و درآمدش کاهش خواهد یافت. چنان چه ببیند یکی از اتاقهای خانه آشفته و خراب است، بخشی از زندگی بیننده خواب دچار خرابی و ویرانی می شود و غمی و زیانی به او می رسد.

اگر ببینید که درب خانه شما آهنی است، زندگی قابل دوامی دارید و ثروتمند می شوید. اگر درب خانه شما از نقره بود، بیننده خواب گنه کار است و باید توبه کند. اگر درب نویی به خانه اش وصل کردند، بیننده خواب شغل و کار جدیدی پیدا می کند.

اگر کسی دید درب خانه خود را کند، و به دور انداخت، اگر درب کهنه و شکسته بود، و به جای آن درب نویی گذاشت، از غم و اندوه مالی خلاصی و نجات پیدا می کند و به مال و نعمت می رسد و اگر کسی دید که دیگری درب خانه او را می کند، از آن شخص خصومت خواهد دید و اگر دید درب خانه اش بزرگ شده به مقام وی افزوده می شود.
اگر کسی دید درب از خانه ی قدیمی می کند، در خیرات به رویش گشوده می شود. اگر کسی درب خانه ی خود را کوچک دید که به زحمت می توانست وارد سرای شود، به تنگدستی دچار می شود.

    امام صادق (ع) می فرماید: دیدن سرای به خواب بر هشت وجه است:
  1. مرد را زن و زن را شوهر،
  2. توانگری،
  3. ایمنی،
  4. عیش خوش،
  5. مال،
  6. ولایت،
  7. عزت،
  8. امانت.

محمد ابن سیرین می گوید: خانه مفرد درخواب، زن است. اگر ببیند خانه یا ستونهای خانه را از جای برداشت، دلیل که زن با مروتی می خواهد و به زودی زنش آبستن خواهد شد. اگر ببیند وارد خانه ای نو شد، دلیل که زنی خواهد و توانگر شود.
اگر ببیند که خانه مفرد به کنج اندوه بود و ندانست که خانه از کیست، دلیل که از دنیا رحلت کند. اگر ببیند درب خانه باز بود و او در را قفل نکرده بود و آن خانه به خانه دیگر راه داشت، دلیل که از غم و اندوه رها گردد. اگر بیمار این خواب را ببیند، شفا یابد. اگر ببیند درب خانه خود را بشکست، دلیل که از کسی او را مالی رسد.
اگر ببیند درب سرای بشکست یا بسوخت، دلیل که برای صاحب سرای مصیبت اتفاق خواهد افتاد. اگر ببیند زمین سرای او بزرگ و فراخ شد، دلیل که به قدر آن فراخی او را روزی در دنیا فراخ شود. اگر برخلاف این ببیند، روزی بر وی تنگ شود. اگر ببیند سرای او را می کندند، دلیل که راه صلاح بر خود ببندد و نماز و عبادت کم کند. اگر ببیند سرای کهن را می کند، در خیرات بر وی گشاده شود و خرم گردد.

ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند که خانه بر وی افتاد، دلیل که مالی بسیار بدو رسد. اگر ببیند که خانه بزرگ و فراخ گردید و از آن که بود بزرگتر شد، دلیل که مال و نعمت بسیار بر وی رسد. اگر ببیند درِب خانه او آهنین بود، دلیل که توانگر شود.
اگر درب خانه او سیمین است، دلیل که او باید از گناه و معصیت توبه کند. اگر توانگر بود، نعمتش زیادتر شود. اگر ببیند پیرامون خانه او هیچ خانه ای نبود، دلیل که حالش تباه شود. اگر ببیند که میان سرایِ نو شد، دلیل که او را دختری یا خواهری آید و هم او گوید که صفحه سرای، دلیل کند بر پدر و مادر. اگر دید صفحه سرای او نو و پاکیزه است، دلیل است بر تندرستی تن مادر و پدر.

حضرت دانیال می گوید: اگر ببیند در سرای بیگانه شد و هیچکس را نشناخت و در آنجا مردگان دید، دلیل که آن سرای آخرت بود و وقت اجل وی رسیده است، اگر ببیند در آنجا شد و بیرون آمد، دلیل که بیمار شود و نزدیک هلاک باشد و شفا یابد. اگر در سرای معروف وارد شد که بنیاد آن از گل بود، دلیل که روزی حلال یابد.
اگر ببیند بنیاد سرای او از خشت پخته و گچ بود، دلیل که جوینده مال حرام است. اگر ببیند از آن بیرون آمد، دلیل که از حرام توبه کند. اگر ببیند در سرائی بزرگ و فراخ بود، دلیل که روزی بر وی فراخ شود. اگر سرای کوچکی و تنگ دید، دلیلش به خلاف این باشد.

جابرمغربی می گوید: اگر کسی دید در سرائی بزرگ و پاکیزه و نو داخل شد و دانست که آن سرای ملک او بود، دلیل که روزی بر وی فراخ و گشاد شود و عزت و جاه یابد و زن خوبروی خواهد و توانگر شود و ولایت یابد. اگر این خواب را زنی دید، شوهر توانگر بخواهد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

1443 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

ALI

ALI : خواب طولانی و نگران کننده ای دیدم . با عرض پوزش از طولانی بون آن لطفا تعبیر بفرماپید چون خیلی نگرانم.در خانه پدری بودم تعدادی سگ با رنگ روشن هستند که سرشان را از خانه های اطراف بیرون می آرودند نگا ه می گنند صدا می دهند و دوباره عقب می روند(سگ های خیلی ترسو لاغری بودند فرار کرده بدند) .در ذهنم گفتم چند تا سگ داشته باشیم خوبه تو خونه چرا رفتند.روی دیوار چند گربه هم بود یکی از آنها از ترس سگ افتاد داخل حیاط ما که گذاشتمش روی دیوار روی دیوار دو گربه سیاه یک گربه سیاه دیگر را از گردن زخمی کرده بودند و می خواستند بخورند.بگاه مادرم را در اتاق خپاب خانه دیدم نشسته (خودم داخل حیاط بودم)گفتم همسایه بغل ما نذری داردبرو سمت مقابل بشین نامحرم نبیند و جای نشستنش را عوض کردم.از حانه دیپار به دیوار که نذری داشت صدای نوحه می امد مادرم گفت دستگاه پخش را بگیر بیا اگه دست من باشه از سمت خانه ما پخش بشه مردم بیشتر م‌ایند برای مراسم و نذری.این کار را کردم ولی ظاهر تاثیری نداشت و بلند گو را دادم به همسایه مان دیگری که برای کمک به نذری امده بود(از روی دیوار تو حیاط)یکباره خودم را جلوی درب حیاط خانه پدری دیدم مردم و خودم ایستاده بودیم گفتند سفره نذری پهن است بیاید طبقه دوم من هم همراه جمعیت برای اینکه غذا به هم برسد رفتم طبقه بالا.ابتدا جا به من نرسید ولی یکی از پسر عموهام آنجا بود رفت نشستو.در ادامه خودم را سرسفره دیدم دارم آبگو شت نذری می خورم.کمی از دوغم ریخت روی ظرف سبزی کناریم.مادرم را دیدم وسط سفره ایستاده سبزی اضافه به مردم می دهد خواستم به جای سبزی دوغی شده بغلیم به او سبزی جدید بدهم که قبول نکرد چون سبزی خودش نعنا بود و سبزی که مادرم می داد ریحان بود.ناگاه مادرم با صورت عصبانی سرم فریاد زد که از سر سفره بلند شد من هم یا ناراحتی گفتم کاری نمی کنم دارم دوغ و غذا می خورم و ناراحت بودم جلو جمع چرا با من این طور رفتار کرد.طبقه پایین خانه بودم چند نفر فامیل مادرم هم بودند و پدرم.با عصابت سرمادرم به خاطر کاری که کرده بود فریاد می زدم گفتم می روم خانه خودم اینجا نمی مانم وای پیش خودم ناراحت بودم چرا با مادرم جلوی اقوامش این طور صحبت کردم.پدرم به سمت خانه من رفت پشت سر او من و شوهر خاله ام هم رفتیم.من بین راه شک کردم کلیدی دارم واسه خانه من است یا خیر خواستم برگردم ولی بر نگشتم.خانه من نوساز بود .کامل نشده بود ولی قابل سکونت بود و فرش هم شده بود.کمی نقض داشت که به شوهر خاله ام گفتم شازنده این نواقص جزی را رفع می کند.با پدرم که بیرون بود با ماشین به سمت خانه دیگری رفتیم. خارج شهر بود در شهرک های اطراف و مثل خانه قبل نزدیک خانه پدرم نبود.پدرم ۶ یا ۷ از 24 24 واحد آپارتمان خریده بود و سه تا را به نام من زده بود.گفتم به جای اینکه دور بزنیم اگر مستقیم می آمدیم ربرو کمربندی بود.خیلی سر راست است و آینده دار .سرمایه گذاری خوبی است بیرون شهر است ولی آینده خوبی با درست شدن پارک و .... خواهد داشت.جلو مسجد بود و پشت آپارتمان ها بودند.به پدرم گفتم اینجا مسجد شلوغه کسی خانه ها را از ما نمی خرد وما اصلن این همه پول از کجا بیاوریم.پدرم گفت کمی پول داری بده بقیه هم من می دهمُ جور می شود.آپارتمان ها و مسجد نیمه ساز بودند .پدرم گفت چون تاخیر در قرارداد تحویل دارد جرمیه باید بدهد سازنده.ضمنا گفت من خیلی دیگر در قید حیات نیستم و زمان رفتم فرا رسیده خواستم کاری برایت بکنم. گفتم متراژ خانه چقدر است گفت اولت که داری ۹۵ بود خانه خودت این ها ۸۱ متری هستند. در ادامه خودم را آشفته و پشیمان دیدم از رفتاری که با مادرم کرده بودم و نیاز به کلید خانه داشتم هر چه دنبال او بودم پیدایش نمی کردم در خیابان صدایش می کردم نبود بر خلاف همیشه که همه چیز را بهم می داد.

پاسخ
لینک۱ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۳۳:۴۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خوابتان باطل است! فکر شما ناراحت است و این خوابها را دیده اید. هیچ هماهنگی بین خوابتان نیست. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۰۴:۱۵
Ehsan

Ehsan : سلام و درود بر شما
خواب دیدم به خانه ی قدیمی پدری میرم از درب وارد میشم وارد اتاق ها که میشم وسایلی نمبینم خونه خالی بوده گرد و خاک همه جا رو گرفته و نیاز به نظافت داشت میرم شیلنگ آب بر میدارم کف همه اتاق هارو میشورم و آبکشی میکنم میرسم به حیاط، اونجا رو هم میشورم بعد میرم تو یکی از اتاق ها که پنجره ای فلزی و آهنی داره و رو به کوچه است نیاز به تعمیر داره درستش کردم و از این بابت خوشحال بودم بعد میرم تو حیاط میبینم کف حیاطمون از حالت موزاییک به شکل زمین خاکی شده مثل پیست موتورسواری و خیلی بزرگ شده و تعجب کردم

پاسخ
لینک۸ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۰۳:۱۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما می خواهید خانه و خانواده ای به سبک زندگی قدیمتان که پدرتان بنا کرده بود داشته باشید. اما در عین حال نمی خواهید که اشتباهات پدرتان و فرهنگی که با آن بزرگ شدید را تکرار کنید. دید شما امروز وسیع است و می خواهید زندگی بدون غم و غصه و رها از احساسات منفی و نگرانی های فکری داشته باشید. شما سعی می کنید مشابه پدرتان که صمیمانه می خواست خانواده اش را حمایت کند رفتار کنید ولی کاملا بهتر از او و بدون نقص و ایراد. اشتباهات پدرتان را تکرار نخواهید کرد و آزادی های بیشتری به خانواده تان می دهید که مثبت اندیش تر و امیدوار تر باشند. در رابطه با روابط اجتماعی تان هم سعی می کنید که جنبه ها و مولفه های مختلف را کنار هم نچینید و مثل او سخت نگیرید ولی این کارتان اشتباه است. چون اگر آزادی های زیادی در این زمینه برای خانواده تان مقرر کنید، مجبور خواهید شد با یک سری مشکلات دست و پنجه نرم کنید و کسانی با بی قید و بندی و عدم مسئولیت پذیریشان و برای اینکه زود به اهدافشان برسند، شاید تصمیم داشته باشند برای خانواده تان مانور بدهند! پس لازم است که بعضی وقتها قید و بندهایی مطرح باشد ولی به اندازه اش. نه زندانی کردن خانواده خوب است و نه بی قید و بندی و آزادی های بی حد و حصر. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۸ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۴۶:۲۰
farnoush

farnoush : عرض سلام و وقت بخیر،دو شب هست که خواب میبینم من و مادرم در خونه ای وارد میشیم که متعلق به ما نیست و بعد از اینکه وارد اون خونه شدیم متوجه میشیم که بی اجازه وارد شدیم.خونه ای که شب اول دیدم یه خونه ی نیمه ساز بود با کلی خاک که مادرم اونا رو جمع کرده بود یه گوشه و خونه رو تمیز کرده بود و خونه ای که شب دوم دیدم یه خونه کوچیک قدیمی با یه حیاط بود که پر از گلدون بود و یه باغچه داشت که سبزی کاری شده بود و من از سبزی هاش که خیلی تازه بود میچیدم.

پاسخ
لینک۴ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۲۵:۲۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. دوست خوبم لطفا به این نکته توجه کنید که طبق قوانین سایت شما فقط مجاز به ثبت یک خواب در 24 ساعت هستید و نوشتن خوابهای شبیه یا مربوط به هم در یک کامنت خلاف مقررات سایت است. خواب شب اول شما به این تعبیر است که شما و مادرتان در ایده و فکر کسی دخالت می کنید که این ایده یا کار یا فکر متعلق به شما نیست و مربوط به شما نمی شود. کسی که در افکارش کنجکاو هستید، از اینکه شما تفحص و کنجکاوی کنید خوشش نخواهد آمد. او هنوز ایده ی خودش را کاملا عملی نکرده و نصفه نیمه است و هنوز کلی دردسر و مشکلات را باید حل و فصل کند و البته مادر شما قصد خیر دارد و می خواهد به این شخص کمک کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۴ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۴۳:۳۴
Mah11111

Mah11111 : سلام خانم هراتی. روز بخیر
خواب دیدم میخواستم یه آپارتمان بخرم. صاحب خونه یه دختری بود که راضی نمیشد خونش را بفروشه. خانوادش موافق بودن من اون خونه را بخرم. با من قرار میذاشتن که بیام بشینم برای معامله ولی دخترشون نمیومد. وقتی هم میومد خانوادش جوری وانمود میکردن که انگار من برای خرید نرفتم اونجا

پاسخ
لینک۲ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۳۲:۰۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما می خواهید به ثروت برسید ولی امکانات آن برایتان فعلا فراهم نیست. شاید کارهایی انجام می دهید یا معاملاتی می کنید ولی شرایط موفقیت تان هنوز جور و آماده نیست. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۳۵:۵۶
مليكا

مليكا : سلام خانم هراتي عزيزم
ديشب ساعت ٢ نصفه شب خواب ديدم پدرم كه ٧ ماهه از دنيا رفته تو بيمارستانه با لباسي رسمي كه شبها مي پوشيد و ميرفت مسجد محله امون ، چون من تنها اولادي بودم كه موقع مرگ پدرم تو بيمارستان بالا سرش نبودم گفتم به برادرم مي خوام برم تو اتاق بابا رو ببينم ، همه خانواده ام بودند ، ديدم پدرم ورم شديد كرده و بدتر از همه شكمش خيلي باد كرده و به برادرم كه وصي پدرم هست اشاره مي كنه كه شكمش خيلي باد كرده و داره زجر مي كشه ، و اين و گفت و از دنيا رفت و من مي خواستم فرياد بزنم و نمي تونستم و از شدت گريه از خواب بيدار شدم . ميشه تعبير كنيد خوابم رو . ممنونم

پاسخ
لینک۲ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۳۹:۴۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دوست خوبم لطفا خوابتان را در تعبیر خواب مربوط به خودش ثبت کنید. الان اینجا تعبیر خواب خانه است و ربطی به خواب شما ندارد. باید کلید واژه ی خوابتان با اسم صفحه ی تعبیر خوابی که در آن خوابتان را ثبت می کنید یکی باشد. مثلا مرده یا بیمارستان یا بیمار. ضمنا" طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. در نوبت هستید و باید خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۵۶:۱۸
مليكا

مليكا : شرمنده خانم هراتي بايد توضيح بدم كه من متاهل هستم و سه پسر هم دارم .

پاسخ
لینک۲ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۰۵:۲۸
مليكا

مليكا : سلام عزيزم
دختر دايي من خواب ديده براي من ، نقل كرد: دیدم یک خونه ی ویلایی که سه طبقه بود وبا پله های داخل خونه به هم مرتبط میشد خریدی، خیلی خونه ی بزرگ و زیبایی بود با اسباب کامل خریده بودیش، منو مامانم دعوت کرده بودی ووقتی مااومدیم خونه ت دیدیم پراز مهمونه ، تو خیلی گرم وصمیمی مثل همیشه مارو بغل کردی و ما بهت تبریک گفتیم، جمعیت توی خونه ت موج میزد، توی تمام طبقه ها پراز مهمون بود، بعد منو بردی خونه رو نشونم دادی، توی خواب مثل بیداری زیبا بودی ولی سن وسالت کمتربود.... ممنون ميشم خوابي كه دختر دايي ام برام ديده رو تعبير كنيد .

پاسخ
لینک۲ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۰۱:۲۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. ایده ها و افکار جدیدی به ذهنتان می رسد و از نظر مالی قویتر خواهید شد. زندگی شما تحولی مثبت خواهد داشت و روابط شما با دیگران بهتر از قبل و دوستی هایتان محکمتر خواهد شد. شما مهربان هستید ولی فکرتان را درست به کار نمی اندازید و بسیار ساده دلانه برخورد می کنید! رفتاری از خودتان نشان می دهید که شاید عده ای به سرشان بزند که از شما سو استفاده کنند یا شما را بخواهند گول بزنند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۰۹:۰۰
Mehrnika

Mehrnika : سلام خانم هراتی عزیز
خانه ای داشتیم بسیار بزرگ یعنی من فقط سالن خونه رو دیدم که با اندازه یه خیابان بود و بعضی از وسایل خونه دو تا بود مثلا دو تا حا کفشی،... برادرم به وضوح تو خوابم بود و پسر بچه ای شیرین و دوست داشتنی که به همه چیز سرک میکشید
من در حال نظافت و مرتب کردن خانه بودم مثلا زمانی که گوشه ای از سالن رو مرتب میکردن دیدم جایی رو که قبلا مرتب کردم و احتمالا جای پیانو بود یه خانواده به شکل پیک نیک نشستن ،با دیدنشون خندیدم و گفتم مگه اینجا پارکه و وقتی سر برگردوندن تعداد بیشتری از مردم رو جاهای مختلف سالن به شکل گروه گروه دیدم.

پاسخ
لینک۵ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۰۲:۴۵:۱۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما روحی بزرگ دارید و ایده های خیلی خوبی هم به ذهنتان می رسد. در زندگی شما قدرت دوبرابر، تعادل و مشارکت به وجود می آید و شما به دوگانگی ها و تضادهای جهان فکر می کنید. سعی می کنید انچه که از وسعتان بر می اید برای ساختن زندگی راحت برای خودتان و دیگران تلاش کنید و نگرانی ها و ناراحتی ها را از زندگی و روحتان پاک کنید. شما سعی می کنید که در زندگی تان به هارمونی و هماهنگی برسید و مردم از آرامشی که شما دارید، و روش زندگی شما الگوبرداری می کنند تا مثل شما به آرامش برسند یا شما باعث خوشحالی و آرامش روحی دیگران خواهید شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۵ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۲۹:۴۸
sogoljan

sogoljan : البته استاد چون اعداد برای شما مفهوم دارند فراموش کردم در متن خواب خانه بنویسم که مادرم سه تا اتاق داشتن به همین شکل و وضعیت. ممنونم

پاسخ
لینک۱۲ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۳۴:۵۹
sogoljan

sogoljan : سلام امیدوارم هر روز بهتر از دیروز باشین.خواستگاری که خیلی قبل پیش داشتمو خواب دیدم اما چون مال چند وقت پیشه تقریبا فراموشش کردم و فقط یادمه بهش گفتم اگر تو ماه هستی من خورشیدم. بعد جریانات زیادی دیدم ولی این یادمه که یه خونه بزرگ داشتم با یه پنجره بزرگ که نور خورشید تمام خونه رو روشن کرده بود مادرم دراز کشیده بود و تلویزیون نگاه میکرد من با خودم میگفتم من تو خونش آرامش نداشتم حالا ببین اون تو خونه من چقد راحته اگه هرچی بخوادم بهش میدم اما من هیچ اختیاری تو خونش نداشتم. یخچالم پر بود و میگفتم حتی اگه هرچی دشنمن دارم بیان خونم بازم خونه من جا داره و بزرگه و راهشون میدم. ناگهان مادرم خواست بره از خونه خودش چیزی بیاره من گفتم من میریم برات میارم تو بشین از تو یخچال خوراکی بردار بخور و فیلم ببین وقتی رفتم خونش دیدم در خونه خیلی کوتاهه و یه در بیشتر نداره و جنس خونه از کاه گله و از در بصورت نشسته و به سختی وارد شدم تو خونه هیچی نبود خواستم بشینم سرم به سقف میخورد خواستم دراز بکشم اما پاید پاهامو جمع میکردم و جا نمیشدم. با خودم گفتم ابن خونه فقط قد دونفر جا داره اونم بضورت نشسته و خمیده گفتم چطوری اینجا زندگی میکنه برای همینه از خونه من نمیخواد بره و طوری رفتار میکنه انگار خونه منم مال اونه خودمو از خونه ماردم کشیدم بیرون داشتم خفه میشدمو بقیه خوابم یادم نیست. ممنون از صبرتون.

پاسخ
لینک۱۲ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۱۱:۱۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما روح بزرگی دارید و وجودتان سرشار از امید است. با سخاوت و مهربان هستید و منابع دست نخورده ی زیادی دارید که قابل استفاده هستند. شخصیت شما قوی است. مادر شما اما بسیار تحت فشار قرار دارد و مشکلات بسیار زیادی در زندگی او وجود دارد. این مشکلات از گذشته و حال و آینده خبر می دهد و در سه موضع زندگی او همیشه مشکلات وجود داشته اند. یا جسم و روح و ذهن او بی کفایت و ناکافی است. سقف آرزوهایش کوتاه و ناامید است و با دیگران از در دوستی وارد نمی شود و بخل می ورزد. او گوشه گیر و منزوی است و این روحیه ی او البته که برای شما تنگ و خفقان آور است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۲ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۳۵:۴۳
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.