تعبیر خواب خانه
اگر کسی خود را در خانه جدیدی دید که متعلق به خود اوست، و در آن خانه وسایل رفاه و راحتی کاملی وجود داشت، به زودی ازدواج می کند و به خوشبختی و رفاه خواهد رسید. اگر شخص متاهلی این خواب را ببیند، نشانه داشتن زندگی مرفه و خوبی است. ورود به خانه نو نیز ازدواج است.
اگر دید در خانه ای بدون وسایل و تک و تنها به سر می برد، نشانه نزدیک شدن به پایان عمر است. اگر کسی ببیند خانه ای محقر و ویرانه دارد و آن خانه متعلق به خودش است، زندگی بر او تنگ خواهد شد و درآمدش کاهش خواهد یافت. چنان چه ببیند یکی از اتاقهای خانه آشفته و خراب است، بخشی از زندگی بیننده خواب دچار خرابی و ویرانی می شود و غمی و زیانی به او می رسد.
اگر ببینید که درب خانه شما آهنی است، زندگی قابل دوامی دارید و ثروتمند می شوید. اگر درب خانه شما از نقره بود، بیننده خواب گنه کار است و باید توبه کند. اگر درب نویی به خانه اش وصل کردند، بیننده خواب شغل و کار جدیدی پیدا می کند.
اگر کسی دید درب خانه خود را کند، و به دور انداخت، اگر درب کهنه و شکسته بود، و به جای آن درب نویی گذاشت، از غم و اندوه مالی خلاصی و نجات پیدا می کند و به مال و نعمت می رسد و اگر کسی دید که دیگری درب خانه او را می کند، از آن شخص خصومت خواهد دید و اگر دید درب خانه اش بزرگ شده به مقام وی افزوده می شود.
اگر کسی دید درب از خانه ی قدیمی می کند، در خیرات به رویش گشوده می شود. اگر کسی درب خانه ی خود را کوچک دید که به زحمت می توانست وارد سرای شود، به تنگدستی دچار می شود.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن سرای به خواب بر هشت وجه است:
- مرد را زن و زن را شوهر،
- توانگری،
- ایمنی،
- عیش خوش،
- مال،
- ولایت،
- عزت،
- امانت.
محمد ابن سیرین می گوید: خانه مفرد درخواب، زن است. اگر ببیند خانه یا ستونهای خانه را از جای برداشت، دلیل که زن با مروتی می خواهد و به زودی زنش آبستن خواهد شد. اگر ببیند وارد خانه ای نو شد، دلیل که زنی خواهد و توانگر شود.
اگر ببیند که خانه مفرد به کنج اندوه بود و ندانست که خانه از کیست، دلیل که از دنیا رحلت کند. اگر ببیند درب خانه باز بود و او در را قفل نکرده بود و آن خانه به خانه دیگر راه داشت، دلیل که از غم و اندوه رها گردد. اگر بیمار این خواب را ببیند، شفا یابد. اگر ببیند درب خانه خود را بشکست، دلیل که از کسی او را مالی رسد.
اگر ببیند درب سرای بشکست یا بسوخت، دلیل که برای صاحب سرای مصیبت اتفاق خواهد افتاد. اگر ببیند زمین سرای او بزرگ و فراخ شد، دلیل که به قدر آن فراخی او را روزی در دنیا فراخ شود. اگر برخلاف این ببیند، روزی بر وی تنگ شود. اگر ببیند سرای او را می کندند، دلیل که راه صلاح بر خود ببندد و نماز و عبادت کم کند. اگر ببیند سرای کهن را می کند، در خیرات بر وی گشاده شود و خرم گردد.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند که خانه بر وی افتاد، دلیل که مالی بسیار بدو رسد. اگر ببیند که خانه بزرگ و فراخ گردید و از آن که بود بزرگتر شد، دلیل که مال و نعمت بسیار بر وی رسد. اگر ببیند درِب خانه او آهنین بود، دلیل که توانگر شود.
اگر درب خانه او سیمین است، دلیل که او باید از گناه و معصیت توبه کند. اگر توانگر بود، نعمتش زیادتر شود. اگر ببیند پیرامون خانه او هیچ خانه ای نبود، دلیل که حالش تباه شود. اگر ببیند که میان سرایِ نو شد، دلیل که او را دختری یا خواهری آید و هم او گوید که صفحه سرای، دلیل کند بر پدر و مادر. اگر دید صفحه سرای او نو و پاکیزه است، دلیل است بر تندرستی تن مادر و پدر.
حضرت دانیال می گوید: اگر ببیند در سرای بیگانه شد و هیچکس را نشناخت و در آنجا مردگان دید، دلیل که آن سرای آخرت بود و وقت اجل وی رسیده است، اگر ببیند در آنجا شد و بیرون آمد، دلیل که بیمار شود و نزدیک هلاک باشد و شفا یابد. اگر در سرای معروف وارد شد که بنیاد آن از گل بود، دلیل که روزی حلال یابد.
اگر ببیند بنیاد سرای او از خشت پخته و گچ بود، دلیل که جوینده مال حرام است. اگر ببیند از آن بیرون آمد، دلیل که از حرام توبه کند. اگر ببیند در سرائی بزرگ و فراخ بود، دلیل که روزی بر وی فراخ شود. اگر سرای کوچکی و تنگ دید، دلیلش به خلاف این باشد.
جابرمغربی می گوید: اگر کسی دید در سرائی بزرگ و پاکیزه و نو داخل شد و دانست که آن سرای ملک او بود، دلیل که روزی بر وی فراخ و گشاد شود و عزت و جاه یابد و زن خوبروی خواهد و توانگر شود و ولایت یابد. اگر این خواب را زنی دید، شوهر توانگر بخواهد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
b : سلام روزتون بخیر .
خواب دیدم که منتقل شدم به شهری برای کارو زندگیو رفتم تا یه جایی رو برای نشستنم بگیرم . اومدم در یه خونه یه نفر قبل از من اومده و خونه میخواست . بعدش صاحب خونه بهم گفت خونه ی تو بالاس . من رفتم بالا دیدم خیلی بزرگه و یکم خونه رو دید زدم از داخل که خیلی بزرگ بنظر میومد همچینین با امکانات اولیه ی زندگی بود. که صاحب خونه اومد گفت این وسط سمت اینوریه مال توعه .. اونوریه مال ماست .سمت اشتباهی رو برای دیدن انتخاب کردم اولش. بین دو سمت دیوار و اینچیزار نبود . رفتم تو اتاق ها رو دیدم ، دیدم اینم خوبه برام و پنجره ی بزرگی سمت دریاچه ایی داره. توی یه اتاق که سمت دریاچه ایی هست ، چند نوع پرنده بودن که انگاری مریض و دربو داغون بودن . که صاحب خونه پنجره رو باز کرده و اونارو داشت یواش یواش بیرون میکرد . پرنده در حال بیرون رفتن چشمش به من بود همش . من تو خواب دلواپس کاری بودم که از عقبم مونده بود و هی میخواستم تلفنی از مادرم اوضاع اون کار رو بپرسم .
بنظر خیلی واقعی میاد این امکان هست که تعبیرش خودش باشه؟ یاتعبیرش چیزی دیگه میتونه باشه؟
در هرصورت ممنون بابت تعبیر خوبتون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. اینکه این خواب صادقه هست یا نه را فقط زمان می تواند به شما نشان دهد و من از این موضوع صرفا با خواندن خوابتان نمی توانم مطمئن باشم. ولی ایده ی جدیدی به ذهن شما می رسد که تصمیم به انجامش می گیرید و می دانید که درست و منطقی است. یک سری کارهای عقب مانده ی قدیمی را هم باید رها کنید برود و آرمانهای عملی نشده را کنار بگذارید. باید شروعی تازه داشته باشید و صاف و شفاف فکر کنید. اگر با کسی مجبور شدید که شراکتی داشته باشید شرط موفقیت شما این است که با هم صادقانه برخورد کنید. تشکر از همراهیتون.
فائزه : عرض سلام و تشکر خانم هراتی عزیز؛ این خوابم تیکه تیکه بود خواب دیدم من در خانه کسی هستم فکر میکنم همکارمه صب خانه بزرگ و شیکی داره با یه خانم دیگه من جاهای مختلف ادرار میکنم و یه جا هم به ادرارم نگاه میکنم با اون خانم به توالت میریم یادم نمیاد دستشویی کردیم یا نه اون رفت، یه قسمت دیگه دیدم با دوستام جمع کردیم داریم جایی میریم که یکی از دوستام فقط به شوهرش گفته بودیم بیاد زنشم اومد و چنتا از فامیلاشم گفت بیان، یه تیکه هم دیدم دارم حمام همون خونه رو میشورم یه دیوارشو میگم این باید از همه کثیف تر باشه دست میزنم میبینم خیلی چربه و میخوام بشورم ممنونم از تعبیر های خوبیتون
فریبا هراتی
: سلام. شما به این فکر می کنید که همکارتان روحی بزرگ و قوی دارد ولی شما حریم خصوصی ندارید و نگرانی هایتان را برای دیگران ابراز می کنید. گاهی هم برای دوستانتان درددل می کنید. شما احساس می کنید که شخصیت شوهر دوستتان از زنش بهتر است و قدرت دوستی و درک بالاتری دارد. شما سعی می کنید که خلوص و حسن نیت داشته باشید و روحتان را پاک کنید و از افکار منفی دوری می کنید. تشکر از همراهیتون.
Kati : سلام. خواب دیدم خانه مان را عوض کرده ایم. خانه آپارتمانی نوساز و زیبا بود. ولی خانه اولیه خودمان زیباتر بود . پایین آپارتمان جدید هم مغازه کت وشلوار فروشی بود که متعلق به کسی بود که آنجا را ساخته است . ولی در کل از نقل مکان به آنجا راضی نبودم و همش به مادر و پدر میگفتم من خانه قبلیمان را بیشتر دوست دارم چرا میخواهیم به این خانه جدید بیابیم.
فریبا هراتی
: سلام. روحیه شما عوض خواهد شد و ایده ها و افکار تازه ای به ذهنتان می رسد. زندگی شما متحول می شود ولی شما شرایط قبلی خودتان را ترجیح خواهید داد. شاید شما از نظر مالی قدرت و استطاعت بیشتری داشته باشید که از خودتان حمایت کنید ولی از لحاظ روحی به سنت ها و عقاید قدیمتان بیشتر وابسته هستید. تشکر از همراهیتون.
مریم : با عرض سلام و احترام
من دو سال است از همسرم جدا شدم و یه پسر دارم خواب دیدیم با مادر و خواهرم در خانه بزرگ و نوساز خالی از اسبابی هستیم که در خواب میدانستم خانه همسرم است. پرستار بچه هم در آن خانه حضور داشت و من متعجب بودم که علیرغم تاکید همسرم به راه ندادن ما در منزل در عالم واقع، پرستار بچه چطور اجازه داده ما به منزل وارد بشیم. من در این خانه خالی از اسباب میگشتم که در یکی از اتاقها دستگاهی شبیه یونیت دندانپزشکی دیدم و در گوشه اتاق خالی دیگری هم تنوری نو و گاهگلی که هیچگونه آتش یا بقایای آتشی در آن نبود و صرفا در گوشه اتاق به سبک تنورهای نانوایی قدیمی بنا شده بود و پسرم در آن بازی می کرد. فکر میکنم در آخرین لحظات همسر سابقم هم به خانه آمد که البته زیاد مطمین نیستم لطف میفرمایید تعبیر کنید و اینکه آیا شواهدی دال بر بازگشت به زندگی از سوی همسرم سابقم در خواب مشخص است یا خیر سپاسگذارم
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. روحیه همسرتان تغییر کرده و ارزشها و نیازهای اولیه او عوض شده است. او سعی کرده که روی خودش کار کند و جسم و روحش را بهتر کند. سعی کرده که تمرین کند تا روابط بهتری با مردم داشته باشد و دوستانش را برای خودش حفظ کند. او مترصد است که ازدواج کند ولی نسبت به ازدواج خاطره ی تلخی دارد و هیچ احساسی نسبت به شما ندارد کسی هم فعلا در زندگی اش نیست ولی نقشه ی ازدواج را کشیده و فکر می کند که پسرتان در این رابطه چه نقش و شرایطی می تواند داشته باشد. همسرتان احساس سردرگمی می کند و به کودک درون خودش نگاه کرده و می خواهد درک کند که پسرتان چه حسی می تواند داشته باشد اگر یک زن دیگر بخواهد نقش مادر برای او بگیرد و از این بابت نگران است. اما چون شما را به خانه راه داده اند، ته دلش دوست دارد که با خودتان مجددا ارتباطی داشته باشد ولی نه مثل قبل.... اگر سعی کنید به پای هم راه بیایید. اینها احساس امروز اوست و خوابتان بیشتر از این نمی گوید اینکه فردا چه پیش آید خدا می داند. تشکر از همراهیتون.
مینا : سلام و عرض ادب
مادرم خواب دیده که تو خونه خودشه ویه اقا مادرم از خونش بیرون می کنه ومادره در حالیکه تو کوچه بوده سعی می کرده بیاد تو خونش ولی ا ن اقای میانسال که ناشناسم بوده با یه چوب تو دستش نمی زاشته مادرم وارد بشه ودر ضمن دو تا خانمم با اون اقا بودن ومادرم ناراحت بوده که خونش و از دست داده (البته خانم هراتی برای سند خونه مادرم یه مشکلی وجود داره ممکنه بخاطر این جریان مامان این خواب ودیده باشه )
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. مادرتان نگران است که دنیا به او پشت کند و او گشایش کار نداشته باشد. می ترسد که با حیله و سیاست بخواهند خانه اش را از دستش بیرون آورده و او را با محدودیت هایی مواجه کنند و در شرایط بغرنجی قرار دهند. برای دفع شر صدقه بدهید انشالله موضوع سند خانه تان ختم به خیر بشود. تشکر از همراهیتون.
Rojin : سلام و خسته نباشيد، پدر بزرگ و مادر بزرگ من خونه اي تقريبأ قديمي داشتن كه فروختن و به خونه ي ديگه اي نقل مكان كردن،اون خونه ٢ طبقه بود كه طبقه ي پايين دايي من با زن و بچه هاش زندگي ميكرد(البته پدر و ماد بزرگم ٨ تا فرزند دارند) ديشب در خواب ديدم كه پدر و مادر بزرگم فوت كردن و اون خونه ي قديمي رو كه الان فروخته شده به من و مامانم دادن ، وقتي من و مادرم وارد اون خونه شديم به يك باره جمعيت زياد و ناشناسي دم در خونه به ما حمله ور شدن كه نه اين خونه نميتونه مال شما دو نفر باشه حتما دروغ ميگين ،من و مامان خيلي ترسيده بوديم و هرچه داد ميزديم كه سند به نام ماست كسي گوشش بدهكار نبود(البته در عالم واقعيت محال هست كه مادر و پدر بزرگ من چيزي به نام من يا مادرم بزنند) يه دفعه من وسط جمعيت يكي از دوستامو به نام كامبيز ديدم كه انگار اومده بود كمكمون كه اين جمعيت حمله ورو از ما دور كنه، من خيلي خوشحال شدم كه حالا يه مرد از ما دفاع ميكنه(البته من برادر و پدر دارم اما اونجا نبودند) كامبيز اون جمعيتو كه از در مقداري داخل خونه اومده بودند بيرون كرد،اما خودش نرفت من همش تو دلم دعا ميكردم كه خودشم بره چرا كه اين خونه خيلي قديميه هم خودش و هم وسايلش و اون ممكنه فكر كنه كه ما خانواده ي فقيري هستيم، تو اين فكرا بودم كه انگار مامانم ذهنمو خوند يا يه جورايي بهم الهام شد كه طبقه ي پايين كه قبلأ داييم ميشسته و اون موقع خالي از سكنه بود ، وسايل جديد خريدن و گزاشتن ،وارد طبقه ي پايين كه شديم از شدت تعجب نميدونستم چي بگم اينقدر كه اونجا پر از دو دست مبل هاي آبي طلايي و كرم طلايي بسيار زيبا بود،از پنجره كه تقريبا يه ديوار شيشه اي شده بود به حياط كه نگاه ميكردي يه استخر پر آب بسيار زيبا بود،من به كامبيز نگفتم داييم اينجا زندگي ميكرده،گفتم چون پدر و مادر بزرگم پا درد داشتن اينجا زندگي ميكردن واسه همين ديگه به طبقه ي بالا رسيدگي نكرد(طبقه ي بالا در خواب خيلي قديمي تر از واقعيت بود و مثل موزه هاي ميراث فزهنگي بسيار بسيار قديمي بود)،اما دروغ ميگفتم، وقتي با هم مشغول صحبت بوديم يه دفعه به هم نزديك شديم و لباي همو بوس كرديم اينقدر كه بهم نزديك شده بوديم من آلت جننسيشو از زير لباس حس ميكردم كه به بدنم ميخوره و دوست داشتم باهاش ارتباط جنسي بگيرم اما اون گفت فعلا وقتش نيست اينو كه گفت يهو ديديم چند نفر واسه بازديد و خريد خونه دو باره بدون اجازه وارد خونه شدن ،كامبيز گفت ديدي واسه همين گفتم الان وقتش نيست و رفت و اون آدمارو بيرون كرد و از خواب بيدار شدم( در عالم واقعيت من و كامبيز فقط دو تا دوستيم و هيچ رابطه ي بوسه اي يا جنسي نداشتيم اگرچه اون تمايل به اين كارا داشته ،اما احساس ميكنم جديدا احساساتي داره بين ما شكل ميگيره مخصوصا از طرف كامبيز، اون ايتاليا زندگي ميكنه و قراره ٢ يا ٣ ماه ديگه بياد ايران اما دوباره برميگرده) سپاس
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شرایط زندگی شما عوض می شود و روحیه ای تازه خواهید داشت. ارزشها و دیدگاه های شما مدرنتر از قبل می شود و به صورتی غیر قابل منتظره زندگی شما متحول می شود. احتمال دارد دوست شما وقتی به ایران می آید رابطه احساسی قویتری نسبت به شما پیدا کند و بخواهد با شما ازدواج کند. در این صورت زندگی شما به کل متحول خواهد شد و همه ی فامیل هاج و واج می مانند که چه پیش آمده. اما به هر حال در این که زندگی شما کاملا متحول شده و به سمت مثبت پیش خواهد رفت شکی نیست. احساسات مثبت به زندگی تان می آید و از هر جهت خودتان را امن و مطمئن خس خواهید کرد. فامیل جدید خواهید داشت و زندگی سرشار از موفقیت . تشکر از همراهیتون.
sh1418 : سلام روزتون بخیر
من چند باره که یه خونه ای رو تو خواب میبینم که انگار خونه ما هستش. و نقل مکان کردیم اونجا. (تو بیداری ندیدمش تا حالا )یه خونه دوبلکس بزرگه که خیلی خیلی زیباست. بعد یهو تو خواب هر بار هم دوستم رو میبینم که انگار یه مراسمی هستش(مثل دور همی فامیلی یا مولودی) مربوط به اونا و من هم دعوتم.(مراسم ازدواجش هفته پیش بوده). بعدش دیدم برام نامه اومده انگار . و بار دومه که میاد و من از صندوق پستی خونه برش نداشته بودم. بعد دوست پسرم رو دیدم (3 ماهه به هم زدیم) که بهم میگه نامه ها از طرف منه .انگار وسط کاغذ نامه یه بسته اسکناس هستش و میگه اینا برای پدرته.من تو خواب انگار ازش ناراحتم و میخوام با عصبانیت بهش پس بدم ولی توی دلم مرددم که ازش قبول کنم یا نه. متن نامه رو یادم نیست. ممنون میشم برام تعبیر کنین.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شرایط زندگی شما متحول خواهد شد و روحیات تان مثبت می شود و افکار تازه ای به ذهنتان می رسد. دوست شما از شما زیاد یاد می کند. به شما خبری خواهد رسید و دوست پسرتان احساسش را نسبت به پدر شما ابراز می کند. اگر پولهای اسکناس نو و با ارزش بودند، او سعی می کند که دل پدرتان را به دست بباورد و اگر کهنه و قدیمی و بی ارزش بودند، برای پدرتان آرزوهای منفی دارد و احساسات منفی اش را نسبت به او ابراز خواهد کرد. ولی با توجه به تحول مثبتی که در راه دارید، احتمالا او سعی می کند دل پدرتان را به دست بیاورد. تشکر از همراهیتون.
تینا : سلام وقتتون بخیر
خواب دیدم توی یه منطقه هستیم که جنگی در اطرافش هست و هر روز باید در رودخانه یه مسیر رو شنا کنم و یه بچه رو نجات بدیم و یا اینکه بعضی اوقات با یه بچه شناکنیم برای مانور دادن . من با یه بچه چند ماهه شنا کردم و وقتی بیرون اومدم بچه رو ازن گرفتن و گفتن که باید جایی برم بنظرم خاله خودم بود که میگفت یکی از دوستاش با برادرش سر ارث پدری مشکل دارن و من باید برم شمال . سوار ماشین شدم و خیلی سریع رسیدم یه خانم چادری رو میبینم که بنظرم همون دوست خاله ام هست من میبره به خونه پدریش . قبل از ورودم در مورد یه اتاق خاص هشدار میده . وارد خونه میشم که چند پسر و یه دختر که خواهر و برادر بودند رو دیدم و بنظرم بچه های برادر اوندخانم هستن و تازه به این خونه اثاث کشی کرده بودند..خونه نه خیلی بزرگ بود و نه کوچک به اندازه و دلباز بود و محله هم جای منااسبی بود .توی خونه یه اتاق بود که از اتاق های دیگه بزرگتر بود دیوارهاش سیمان بود وسقف خیلی بلندی داشت و خالی بود از بیرون نکاه کردم و ترسیدم واردش بشم . با دختر خونه دوست شدم و با هم کارهای خونه رو انجام میدادیم و غذا میپختیم . که پسر بزرگ خانواده بهم شکایت میکنه و با ناراحتی بهم میگه چزا اومدی خونه ما میخوایی پیش پدرم بمونه و باهاش ازدواج کنی بهش میگم من چند سال از پدرت کوچکترم و خودش خواست بیام وقتی برگرده اگر نخوا بمونم من هم میرم.
ببخشید طولانی شد
ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما خیلی کار می کنید و باید به خودتان استراحت دهید. بین عقل و دلتان مرتب کشمکش وجود دارد و برای رسیدن به اهدافتان هر روز مجبورید با مسائل احساسی مواجه شوید و باید سعی کنید که خونسرد باشید. کاری هست که چند ماه است روی آن فکر می کنید و می خواهید به موفقیت برسید و البته موفق هم خواهید شد و به ثروت می رسید. ایده ی تازه ای به ذهنتان می رسد که در یک موقعیت خاص راجع به آن فکر و ایده، اگر بخواهید بلند پروازی کنید و آرزوهای بالایی برای خودتان در نظر بگیرید و انتظارات زیادی داشته باشید، شما با مشکل مواجه خواهید شد. احتمالا شما می خواهید کار جدیدی را شروع کنید. تشکر از همراهیتون.
zia : ضمنا مجردم
zia : سلام دیشب خواب دیدم یک خونه نوساز خریدیم از خونه خودمون خیلی بزرگتر رفته بودیم داشتیم داخلشو نگاه میکردیم اینو تعبیر کنید ممنون میشم
فریبا هراتی
: سلام. شما ایده ی جدیدی به ذهنتان می رسد و روحیه تان عوض خواهد شد. زندگی شما متحول می شود و به سمت مثبت پیش می رود. انرژی مثبت و ثروت به زندگی تان خواهد آمد. اگر خانه ی نوساز شما وسائل خوبی هم داشت، ازدواج می کنید. تشکر از همراهیتون.