کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب خانه

اگر کسی خود را در خانه جدیدی دید که متعلق به خود اوست، و در آن خانه وسایل رفاه و راحتی کاملی وجود داشت، به زودی ازدواج می کند و به خوشبختی و رفاه خواهد رسید. اگر شخص متاهلی این خواب را ببیند، نشانه داشتن زندگی مرفه و خوبی است. ورود به خانه نو نیز ازدواج است.

اگر دید در خانه ای بدون وسایل و تک و تنها به سر می برد، نشانه نزدیک شدن به پایان عمر است. اگر کسی ببیند خانه ای محقر و ویرانه دارد و آن خانه متعلق به خودش است، زندگی بر او تنگ خواهد شد و درآمدش کاهش خواهد یافت. چنان چه ببیند یکی از اتاقهای خانه آشفته و خراب است، بخشی از زندگی بیننده خواب دچار خرابی و ویرانی می شود و غمی و زیانی به او می رسد.

اگر ببینید که درب خانه شما آهنی است، زندگی قابل دوامی دارید و ثروتمند می شوید. اگر درب خانه شما از نقره بود، بیننده خواب گنه کار است و باید توبه کند. اگر درب نویی به خانه اش وصل کردند، بیننده خواب شغل و کار جدیدی پیدا می کند.

اگر کسی دید درب خانه خود را کند، و به دور انداخت، اگر درب کهنه و شکسته بود، و به جای آن درب نویی گذاشت، از غم و اندوه مالی خلاصی و نجات پیدا می کند و به مال و نعمت می رسد و اگر کسی دید که دیگری درب خانه او را می کند، از آن شخص خصومت خواهد دید و اگر دید درب خانه اش بزرگ شده به مقام وی افزوده می شود.
اگر کسی دید درب از خانه ی قدیمی می کند، در خیرات به رویش گشوده می شود. اگر کسی درب خانه ی خود را کوچک دید که به زحمت می توانست وارد سرای شود، به تنگدستی دچار می شود.

    امام صادق (ع) می فرماید: دیدن سرای به خواب بر هشت وجه است:
  1. مرد را زن و زن را شوهر،
  2. توانگری،
  3. ایمنی،
  4. عیش خوش،
  5. مال،
  6. ولایت،
  7. عزت،
  8. امانت.

محمد ابن سیرین می گوید: خانه مفرد درخواب، زن است. اگر ببیند خانه یا ستونهای خانه را از جای برداشت، دلیل که زن با مروتی می خواهد و به زودی زنش آبستن خواهد شد. اگر ببیند وارد خانه ای نو شد، دلیل که زنی خواهد و توانگر شود.
اگر ببیند که خانه مفرد به کنج اندوه بود و ندانست که خانه از کیست، دلیل که از دنیا رحلت کند. اگر ببیند درب خانه باز بود و او در را قفل نکرده بود و آن خانه به خانه دیگر راه داشت، دلیل که از غم و اندوه رها گردد. اگر بیمار این خواب را ببیند، شفا یابد. اگر ببیند درب خانه خود را بشکست، دلیل که از کسی او را مالی رسد.
اگر ببیند درب سرای بشکست یا بسوخت، دلیل که برای صاحب سرای مصیبت اتفاق خواهد افتاد. اگر ببیند زمین سرای او بزرگ و فراخ شد، دلیل که به قدر آن فراخی او را روزی در دنیا فراخ شود. اگر برخلاف این ببیند، روزی بر وی تنگ شود. اگر ببیند سرای او را می کندند، دلیل که راه صلاح بر خود ببندد و نماز و عبادت کم کند. اگر ببیند سرای کهن را می کند، در خیرات بر وی گشاده شود و خرم گردد.

ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند که خانه بر وی افتاد، دلیل که مالی بسیار بدو رسد. اگر ببیند که خانه بزرگ و فراخ گردید و از آن که بود بزرگتر شد، دلیل که مال و نعمت بسیار بر وی رسد. اگر ببیند درِب خانه او آهنین بود، دلیل که توانگر شود.
اگر درب خانه او سیمین است، دلیل که او باید از گناه و معصیت توبه کند. اگر توانگر بود، نعمتش زیادتر شود. اگر ببیند پیرامون خانه او هیچ خانه ای نبود، دلیل که حالش تباه شود. اگر ببیند که میان سرایِ نو شد، دلیل که او را دختری یا خواهری آید و هم او گوید که صفحه سرای، دلیل کند بر پدر و مادر. اگر دید صفحه سرای او نو و پاکیزه است، دلیل است بر تندرستی تن مادر و پدر.

حضرت دانیال می گوید: اگر ببیند در سرای بیگانه شد و هیچکس را نشناخت و در آنجا مردگان دید، دلیل که آن سرای آخرت بود و وقت اجل وی رسیده است، اگر ببیند در آنجا شد و بیرون آمد، دلیل که بیمار شود و نزدیک هلاک باشد و شفا یابد. اگر در سرای معروف وارد شد که بنیاد آن از گل بود، دلیل که روزی حلال یابد.
اگر ببیند بنیاد سرای او از خشت پخته و گچ بود، دلیل که جوینده مال حرام است. اگر ببیند از آن بیرون آمد، دلیل که از حرام توبه کند. اگر ببیند در سرائی بزرگ و فراخ بود، دلیل که روزی بر وی فراخ شود. اگر سرای کوچکی و تنگ دید، دلیلش به خلاف این باشد.

جابرمغربی می گوید: اگر کسی دید در سرائی بزرگ و پاکیزه و نو داخل شد و دانست که آن سرای ملک او بود، دلیل که روزی بر وی فراخ و گشاد شود و عزت و جاه یابد و زن خوبروی خواهد و توانگر شود و ولایت یابد. اگر این خواب را زنی دید، شوهر توانگر بخواهد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

1443 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

Amir

Amir : با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما...
من خواب دیدم که ؛ میخوام برم توی شهرک قدیمیمون که قبلا خونمون اونجا بود...بعد یه شخصی که دربان بود نمیزاشت برم داخل و گیرای الکی میداد...من هر چی مدارکمو نشونش دادم که مثلا من پسر یه نظامی هستم و خونمون همونجا بوده اجازه نمیداد که برم...بعد خودمو توی خونمون دیدم که بابا و مامانمم هستن و اون آقا هم هستش...من ازش یه تنفر خاصی داشتم و دلم میخواست بکشمش...ولی مامان و بابام عین خیالشونم نبود که این آقاهه الکی منو اذیت کرده و میگفتن آروم باش حالا...بعد من هر چی موبایل و تلفن خونه رو باهاش شماره ی ۱۱۰ رو میگرفتم که بیان این آقاهه رو جمع کنن ببرن انگار تلفن نمیگرفت و بوق نمیخورد...بعد دیدم اون آقاهه تفنگم داره که بیشتر حرصم در اومد و میخواستم تیکه تیکش کنم...

پاسخ
لینک۱۱ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۱۸:۳۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. زندگی شما متحول خواهد شد و دیگر شرایط گذشته برایتان تکرار نخواهد شد. پدر و مادر شما با شرایط جدید خودشان را به راحتی وفق داده و سازگار هستند. شما محتاط و دست به عمل و منطقی هستید و می خواهید اصول اخلاقی مربوط به زندگی جدیدتان را حفظ کنید و هرگز گذشته تان را از یاد نخواهید برد و خودتان را به خاطر موفقیت هایی که در زندگی کسب می کنید، گم نخواهید کرد. شما سعی می کنید که درستکار و منصف باشید و به خودتان اجازه نمی دهید که اشتباه کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۱ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۵۶:۰۶
بهزاد

بهزاد : وقت بخیر و خسته نباشید
خواب دیدم که از گردش داخل شهر خسته شدم و به خانه برمی گردم وارد خانه که میشم (تا حالا ای خانه رو ندیدم) پدر و مادرم طبقه بالا خوابیدن و برادرام یکشون مشغول ساخت انگشتر هست اون یکی کتاب می خوند که من با لب تاب شام سفارش میدم بعد مشغول کار با لب تاب هستم که وارد یک برنامه میشم تو این برنامه دستور شلیک موشک به یک کشور میدم (

پاسخ
لینک۲۹ دی ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۳۷:۳۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما روحیه ی جدیدی پیدا می کنید یا ایده های تازه ای به ذهنتان راه می یابد. پدر و مادر شما فکرشان از شما بچه ها راحت تر است و خونسرد تر رفتار می کنند. برادر شما می خواهد برای رسیدن به موفقیت و متعهد ماندن به علایقی که دارد تلاش کند. برادر دیگرتان می خواهد درک و معلومات خودش را بالا ببرد و شما سعی می کنید که راجع به مسیر و اهدافتان در زندگی به صورتی جدی فکر کنید. شما سعی می کنید که مهارت های خودتان را در زندگی بالا ببرید و برنامه ای برای زندگی تان ردیف کنید که خیلی زود به هدفی که برای خودتان در نظر گرفته اید برسید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۹ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۳۷:۵۳
Fateme

Fateme : سلام وقتتون بخیر خواب دیدم رفتیم برا زندگی مشهد (درواقعیت تهرانیم )اونجا ی خونه بزرگ و با ی حیات بزرگ وخونه فرش شده به رنگ روشن ولی وسیله زیاد توش نیست و تو اون خونه منم و پدر مرحومم و ی پسر 16-17ساله و ی پسربچه 8ساله و تپلی و سبزه میگن الان اومدین مشهد میخان اینجا بمونین باید برین بگین من میرم اداره و ب کارمندش میگم ما اومدیم برا زندگی مشهد و از تهران اومدیم کارمند اونجا ب من ی کاغذ سیاه رنگ میده و ب من میگه بنویس اینجا وقتی خاستم بنویسم کاغذ کرم رنگ بود وبا خودکار ابی ب من میگفت ک بنویسم و من نوشتم( تا3-4روزدیگه دوتا نامه تان دوتا نامه تان)چون این کلمات اخرو دوبار نوشتم کارمنده گفت ای بابا خانوم اشتباه کردین دوبار نوشتین من گفتم عب ندار اقا این میشه چکنویس بگین تااخر بنویسم بعد تو ی کاغذ نو تمیز و درست مینویسم ( تو دلم ب شوخی گفتم همه میرن تهران برا زندگی ما اومدیم مشهدولی خوب عوضش ب حرم نزدیکیم )بعد اومدم بیام خونه دیدم خونمون بد جایی نیستا کوچه ها خاکی هستن ولی ب خیابون نزدیکیم .اشتباهی رفته بودم دوتا خونه انورتر بعد یادم افتادم در این خونه قهوه ای بزرک بود وبعد دوتا خونه اومدم اینور و در زدم ی در پارکینگ بزرک و ی در ورودی داشت. اون پسر بزرگه درو باز کرد بعد رفتم تو حیاط اون پسر کوچیک تپلیه دیدم بهش سلام کردم و رفتم تو ب دوستم زنگ زدم گفتم اومدیم مشهد گفت رفتی زیارت گفت امروز نمیدونم چ مراسمی بسته است. فردا میرم برا زیارت . بعد چنتا پله بود رفتم بالا رفتم تو ی اتاق و مهتابی شو درست کردم لامپش نصفه بود(حدود 10-15سانت لامپ بود ) ی لامپ کامل و سالم نبود ولی روشن شد و گفتم دست نزنید فعلا بزارید روشن باشه تا بعد درست کنیم

پاسخ
لینک۵ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۱۰:۱۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. لطفا بگویید به اندازه ی وسعتان برایتان مرغ یا گوسفند قربانی کنند و گوشتش را به فقرا ببخشید. در این کار کوتاهی نکنید و اگر قصد سفر به مشهد را دارید مسافرتتان را کنسل کنید. خطری شما را تهدید می کند. روح پدرتان شاد. با صدقه انشالله دفع بلا خواهد شد. خوابتان هشداری برای شماست. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۵ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۵۷:۰۷
فاطمه

فاطمه : سلام
من خواب ديدم رفتم پيش مربي خياطي ام كه چند سال پيش پيششون خياطي ياد گرفتم(البته ديشب به يادشون بودم و دلم براشون تنگ شده).ايشون تو خواب باردار بودن و بچشون هم دختر بود،تو خواب يكي از دوستانه من كه به تازه گي مادرش رو از دست داده هم اونجا بود و به من ميگفت احساس ميكنم مادر واقعي من اين خانم مربيه،من رفتم براي مربيم شيريني و گل خريدم گفتم چند ساله نديدمش دست خالي نرم،تو شيريني فروشي به اقاهه گفتم شيريني هاتون تازه است؟مرد فروشنده گفت از هر كدوم ميخواي بخور تا ببيني تازه است،من يه شيريني برداشتم و خوردم خيلي خوشمزه بود،يك كيلو شيريني با يك دسته گل كه گلهاي رنگي داشت خريدم و رفتيم با دوستم منزل مربيم،منزلشون نو بود و تازه داشتند اسباب مياوردن،من تو خونه شون راه ميرفتم و خونه فوقالعاده قشنگ و بزرگ بود،روي سقف هاي خونه كارهاي سنتي رنگي و چوبكاري شده بود،من با خودم ميگفتم چقدر خونه اش قشنگه حالا كه ٤تا بچه داره خوبه كه انقدر خونه اش بزرگ شده و اومده تو محله ي ما و مربيم از من خواست كمك اش كنم تو اسباب چيدن و تميز كردن منزل.اون دوستمم كه باهام بود گفت من با شوهرم صحبت كردم و دلم نميخواد ديگه با يكسري از دوستام رفت و امدكنم،ادم هايي كه تا قبل فوت مادرم با من خوب نبودن و الان ميخوان به من ترحم كنن،بيشتر دوست دارم تو بياي با چندتا از دوستاي صميميه ديگه ام،شوهرمم گفت تو دلسوز هستي و دختر خوبي هستي.

پاسخ
لینک۴ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۱۱:۳۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. مربی شما الان مشکلات مالی دارد و به خاطرش غصه می خورد. این خانم ذاتا بسیار باهوش است و شما نمی خواهید که او با مشکلی مواجه باشد و سعی می کنید که از او حمایت کنید و به او امید ببخشید و با مهربانی با او رفتار کنید. زندگی او متحول خواهد شد و ایده های تازه ای به ذهنش می رسد. روحیه ی او عوض خواهد شد و شرایط او بسیار مثبت خواهد بود. او شخصیتی اصیل و سیاستمدار دارد. دوست شما هم از شخصیت شما خوشش می آید و می داند که شما مهربان و دلسوز هستید و دوست دارد که با او صمیمی باقی بمانید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۴ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۴۲:۵۷
Foroozan

Foroozan : سلام خانم هراتي عزيزم، من ديشب خواب ديدم كه براي تحقيق در مورد خواستگارم به محله يكي از اقوام دورمون رفتم همراه مادرم ( مطمىن نيستم) تا ازشون اطلاعات بگيريم و در يك كوچه اي بودم كه آپارتمان هاي چند طبقه كنار هم بودن من نميدونستم منزلشون دقيقا كدام هست اون آپارتمان ها كه فكر ميكردم يكي از آن ساختمان ها مال اون فاميلمون هست كه يك طبقه خودش سكونت داره و بقيه رو اجاره دادن ، پنجره نداشتن و بصورت طبقات باريك و منظم روي هم بودن من داشتم افراد داخل واحدها رو تصور ميكردم كه در واحد بدون پنجره چگونه زندگي ميكنن كه با خودم گفتم حتما واحدهاشونو اجاره كمتري ميدهند، يكي از آپارتمانها رنگ ليمويي روشن داشت.
بعد به صورت شانسي و شايد از طريق الهامات زنگ يكي از طبقات يك آپارتمان رو زدم و دقيقا درست بود و خانومشون آيفون رو برداشتن و با من احوال پرسي كردن و شناختن كه من تعجب كردم و بالا رو نگاه كردم ديدم دوربين آيفونشون بالاي سرم هست، بعد اون خانوم اومد دم در و من رو محكم بغل كرد و صورتشو سينشو به من چسبوند گفت تو انرژيت خوبه منم صورتمو چسبوندم به صورتش يه جوري احساس ميكردم انگار تبادل انرژي داره انجام ميشه، و انرژي بالاي خوبي دارم كه به اون فرد انرژي ميداد از اين كار خودم هم حس خوبي داشتم،
يادم هست كه درب آپارتمانشون چوبي بزرگ بود، ضمنا اين خانوم چند سال پيش براي پسرشون كه الان كاناداست و چند ساله ازدواج كرده از من خواستگاري كرده بودن،

پاسخ
لینک۲۸ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۴۵:۰۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. فامیل شما شرایط مالی قوی ای دارد، دیگران او را زیرک و خردمند می دانند و شخصیتی اجتماعی از خودش نشان می دهد ولی در واقع، بینشی ضعیف دارد. او نمی خواهد که کسی از کارهایش سر دربیاورد و نسبت به دیگران بدبین است. او دیگران را مورد بررسی و موشکافی قرار می دهد و مردم را قضاوت می کند. اما شما را دوست دارد و از شما انرژی می گیرد. او بسیار سیاستمدارانه و حقه بازانه رفتار می کند. رفتار او ماشینی است و دروغگوست. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۳۸:۱۵
negar

negar : سلام و عرض ادب خدمت خانم هراتی نازنین.ممنون‌میشم متن خواب نمایش داده نشود.

پاسخ
لینک۴ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۵۰:۳۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. زندگی شما متحول خواهد شد و روحیه تان تحولی مثبت خواهد داشت. به ثروت و اعتماد به نفس بالا خواهید رسید. خاله ی شما متوجه تغییر شرایط و بهتر شدن زندگی شما خواهد بود و در نهایتی که رابطه ی فامیلی اش را با شما قویتر می کند اما باید مراقب باشید که چشم زخم نخورید. شما به خاطر وفاداری و گذشت و خردمند بودنتان و به خاطر آرامشی که در زندگی تان دارید، به مقام بالاتر در زندگی می رسید و همه تان با هم همدل و مهربان و رازدار هم هستید و زمینه ی زندگی تان سرشار از از خود گذشتگی است. شما روابط عمومی قویتری هم نسبت به گذشته خواهید داشت. امید ها و آرزوهای بیشتر و روحیه ای مثبت تر خواهید داشت. نقش شما در احساس مثبت خانواده تان برای رسیدن به خوشبختی بالاست. خاله شما احساس می کند که زندگی او کلاف سر در گمی است و حرف های بیخود زیاد می زند و یا غیبت می کند و می خواهد که اعتبار او هم در زندگی بالاتر برود. پسر خاله تان در ظاهر گاهی افسرده و گاهی خردمندانه رفتار می کند و در باطن شخصیتی برونگرا و اجتماعی دارد که زود می خواهد ازدواج کند و در زندگی پیشرفت کند و حرفش را بی پرده مطرح میکند. مادر شما سعی در حمایت از ایشان هم که بکند، باز می گویند می خواهد خودنمایی کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۴ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۴۸:۵۴
Sara

Sara : سلام.خواب دیدم .در خانه قدیمیه همسر سابق هستم .و کل خونه رو کاملا تمیز کردم .حتی یخچال رو که توش یک هندونه بود که آبش رفته بود .تمیز کردم و هندونه رو دور ریختم ‌تو یخچال هیچی نبود .بعد احساس کردم خونواده خودم هم هستن ‌همسر سابق براشون نهار گرفته بود. یادمه مادرم و همسر سابق رو بقل کردم.

پاسخ
لینک۱۱ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۱۸:۲۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : شما به همسر سابقتان فکر می کنید و او را می بخشید. تمام لذت ها و خوشی هایی که حرام کردند را می بخشید و احساسات منفی گذشته تان را راجع به آنها دور می ریزید. همسر سابقتان هم می خواهد اشتباهاتش را جبران کند و از خانواده ی شما حمایت کند. شما هنوز نسبت به همسر سابقتان کشش قلبی دارید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۱ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۲۱:۵۶
Sorakhorshid

Sorakhorshid : خانم هراتی قرار بود با خانواده پدرم زندگی کنم

پاسخ
لینک۲ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۰۳:۳۱:۱۶
Sorakhorshid

Sorakhorshid : سلام خانم هراتی عزیز. من همسرم فوت شده و خانه متاهلیم رو خیلییی دوست داشتم و احساس عشق و ارامش توش داشتم. خواب دیدم در خانه متاهلیم هستم که توی خواب از آن خودم شده بود. من توی یک شهرستان زندگی می کنم. ولی توی خواب اون خونه در تهران و حالتی که انگار بر بام شهر بنا باشه قرار داشت. من توی خانه یک مجرده مستقل بودم و بسیار احساس شیرینی از زندگی در اون خونه و استقلال خودم داشتم. احساس کردم وقت رفتنه و زندگی با خانواده و خداحافظی با استقلال مجردیه. برادر کوچکم و پسر عموم که هر دو فکر انعطاف پذیری دارن و متعصب نیستن. پسر عموم هم متاهله اومدن و به من همبن رو گفتند. بعد رفتن اونا من از خونه با احساس خوب بیرون اومدم و در خونه رو قفل زدم. از اون بام آمریکا رو دیدم و خانه ترامپ را. توی خواب به خودم می گفتم اینجا کاخ سفیده؟ نه. محل کار تجاری ترامپه؟ نمی دونم. خانه ترامپه؟ ... بعد تصمیم گرفتم از چیزی که می بینم لذت ببرم. خیلیییی فضای زیبایی بود و همه چیز سفید. با معماری مدرن و عالی و سبزه بود. یک سکوی دونفره و میز سنگی هم قرار داشت که خودم رو اونجا تصور کردم.
بعد اومدم اطراف رو بیینم. خانه های خانواده های تهرانی رو دیدم. از بالا یواشکی درون خانه ها رو نگاه می کردم که برای خانه خودم ایده داشته باشم. توی همه اون خانه ها خانواده زندگی می کردن.
مرسی خانم هراتی عزیز

پاسخ
لینک۲ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۰۲:۴۳:۰۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. روحشان شاد. شما زندگی متاهلی تان را دوست داشته اید و به همین دلیل خانه ی متاهلی تان را هم دوست داشته اید. الان دلتان می خواهد که زندگی شما متحول شود و روحیاتی جدید پیدا کنید، به اوج قدرت برسید و با شما رفتاری روشنفکرانه داشته باشند. شما روحتان بزرگ است و نسبت به آینده خوش بین هستید. ولی از اینجا به بعد در تعبیر باید عرض کنم که دو حالت ممکن است وجود داشته باشد که تشخیص آن با خود شماست که از زندگی تان با خبرید. امکان اول این است که زندگی شما متحول خواهد شد و به خواسته های خودتان می رسید و اینکه خانواده ی پدری شما هم مثل شما روشنفکر و هم فکر شما هستند. و امکان دوم این است که شما این آرزوها را دارید ولی شرایط امروز شما کاملا متضاد این آرزوهاست. چنانچه امکان دوم در زندگی شما صدق می کند، ذهن شما می خواهد با دیدن این رویا، خواسته ها و آرزوهایتان را برایتان تجسم کند تا اقلا در خواب این لذت و خوشی که از آن محروم هستید را ببینید و ذهنتان را به این وسیله آرام کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۱۴:۴۴
zahra

zahra : سلام خواب دیدم رفتم خونه پدر مادرم خونشون خیلی بزرگ شده بود و سقفش خیلییییی بلند بود یه قسمتی از دیوار خانه از چوب قهوه ای تیره بود که شبیه کتابخانه برش خورده بود . به نظرم اومد کاش اون زمان که من و برادرم هنوز مجرد بودیم همچین خونه ای داشتن بعد مامانم اومد تو اتاق به همون دیوار کمدی چوبی اشاره کرد و گفت زهرا دستت درد نکنه خیلی خوب اینجارو دکور کردی همه چیزش حساب کتاب داره. بعد اومدم از خونه بیرون دیدم مادرشوهر و برادرشوهرم داشتن در مورد خانه تکانی و مرتب کردن کتابخانه شون صحبت میکردن....من یه سوالی ازشون پرسیدم که دیدم برادرشوهرم با لبخند داره بهم نگاه میکنه جواب میده و مادرشوهرمم هم اصلا توجهی نکرد ناراحت شدم و کمی از توجه برادر شوهرمم هم معذب شدم. ممنون

پاسخ
لینک۵ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۳۲:۳۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. روحیه ی مادر پدرتان بسیار خوبتر از قبل شده و زندگی شان متحول شده است. سقف آرزوهایشان بلند است و سعی می کنند که محافظه کارانه و مادیگرایانه و با سیاست در زندگی پیش رفته و افکارشان را مرتب کنند. شما باعث شده اید که زندگی مادرتان چه به وسیله ی نصایحتان یا بوسیله ی کمک هایتان اینطور سروسامان بگیرد. مادر شوهر شما هم می خواهد مشکلاتش از بین برود و ذهنش آرامش بگیرد ولی دوست ندارند که شما از کارهای ایشان سردربیاورید و نمی خواهید که آنها شما را کنجکاو و یا فضول حساب کنند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۵ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۱۵:۰۳
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.