تعبیر خواب خانه
اگر کسی خود را در خانه جدیدی دید که متعلق به خود اوست، و در آن خانه وسایل رفاه و راحتی کاملی وجود داشت، به زودی ازدواج می کند و به خوشبختی و رفاه خواهد رسید. اگر شخص متاهلی این خواب را ببیند، نشانه داشتن زندگی مرفه و خوبی است. ورود به خانه نو نیز ازدواج است.
اگر دید در خانه ای بدون وسایل و تک و تنها به سر می برد، نشانه نزدیک شدن به پایان عمر است. اگر کسی ببیند خانه ای محقر و ویرانه دارد و آن خانه متعلق به خودش است، زندگی بر او تنگ خواهد شد و درآمدش کاهش خواهد یافت. چنان چه ببیند یکی از اتاقهای خانه آشفته و خراب است، بخشی از زندگی بیننده خواب دچار خرابی و ویرانی می شود و غمی و زیانی به او می رسد.
اگر ببینید که درب خانه شما آهنی است، زندگی قابل دوامی دارید و ثروتمند می شوید. اگر درب خانه شما از نقره بود، بیننده خواب گنه کار است و باید توبه کند. اگر درب نویی به خانه اش وصل کردند، بیننده خواب شغل و کار جدیدی پیدا می کند.
اگر کسی دید درب خانه خود را کند، و به دور انداخت، اگر درب کهنه و شکسته بود، و به جای آن درب نویی گذاشت، از غم و اندوه مالی خلاصی و نجات پیدا می کند و به مال و نعمت می رسد و اگر کسی دید که دیگری درب خانه او را می کند، از آن شخص خصومت خواهد دید و اگر دید درب خانه اش بزرگ شده به مقام وی افزوده می شود.
اگر کسی دید درب از خانه ی قدیمی می کند، در خیرات به رویش گشوده می شود. اگر کسی درب خانه ی خود را کوچک دید که به زحمت می توانست وارد سرای شود، به تنگدستی دچار می شود.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن سرای به خواب بر هشت وجه است:
- مرد را زن و زن را شوهر،
- توانگری،
- ایمنی،
- عیش خوش،
- مال،
- ولایت،
- عزت،
- امانت.
محمد ابن سیرین می گوید: خانه مفرد درخواب، زن است. اگر ببیند خانه یا ستونهای خانه را از جای برداشت، دلیل که زن با مروتی می خواهد و به زودی زنش آبستن خواهد شد. اگر ببیند وارد خانه ای نو شد، دلیل که زنی خواهد و توانگر شود.
اگر ببیند که خانه مفرد به کنج اندوه بود و ندانست که خانه از کیست، دلیل که از دنیا رحلت کند. اگر ببیند درب خانه باز بود و او در را قفل نکرده بود و آن خانه به خانه دیگر راه داشت، دلیل که از غم و اندوه رها گردد. اگر بیمار این خواب را ببیند، شفا یابد. اگر ببیند درب خانه خود را بشکست، دلیل که از کسی او را مالی رسد.
اگر ببیند درب سرای بشکست یا بسوخت، دلیل که برای صاحب سرای مصیبت اتفاق خواهد افتاد. اگر ببیند زمین سرای او بزرگ و فراخ شد، دلیل که به قدر آن فراخی او را روزی در دنیا فراخ شود. اگر برخلاف این ببیند، روزی بر وی تنگ شود. اگر ببیند سرای او را می کندند، دلیل که راه صلاح بر خود ببندد و نماز و عبادت کم کند. اگر ببیند سرای کهن را می کند، در خیرات بر وی گشاده شود و خرم گردد.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند که خانه بر وی افتاد، دلیل که مالی بسیار بدو رسد. اگر ببیند که خانه بزرگ و فراخ گردید و از آن که بود بزرگتر شد، دلیل که مال و نعمت بسیار بر وی رسد. اگر ببیند درِب خانه او آهنین بود، دلیل که توانگر شود.
اگر درب خانه او سیمین است، دلیل که او باید از گناه و معصیت توبه کند. اگر توانگر بود، نعمتش زیادتر شود. اگر ببیند پیرامون خانه او هیچ خانه ای نبود، دلیل که حالش تباه شود. اگر ببیند که میان سرایِ نو شد، دلیل که او را دختری یا خواهری آید و هم او گوید که صفحه سرای، دلیل کند بر پدر و مادر. اگر دید صفحه سرای او نو و پاکیزه است، دلیل است بر تندرستی تن مادر و پدر.
حضرت دانیال می گوید: اگر ببیند در سرای بیگانه شد و هیچکس را نشناخت و در آنجا مردگان دید، دلیل که آن سرای آخرت بود و وقت اجل وی رسیده است، اگر ببیند در آنجا شد و بیرون آمد، دلیل که بیمار شود و نزدیک هلاک باشد و شفا یابد. اگر در سرای معروف وارد شد که بنیاد آن از گل بود، دلیل که روزی حلال یابد.
اگر ببیند بنیاد سرای او از خشت پخته و گچ بود، دلیل که جوینده مال حرام است. اگر ببیند از آن بیرون آمد، دلیل که از حرام توبه کند. اگر ببیند در سرائی بزرگ و فراخ بود، دلیل که روزی بر وی فراخ شود. اگر سرای کوچکی و تنگ دید، دلیلش به خلاف این باشد.
جابرمغربی می گوید: اگر کسی دید در سرائی بزرگ و پاکیزه و نو داخل شد و دانست که آن سرای ملک او بود، دلیل که روزی بر وی فراخ و گشاد شود و عزت و جاه یابد و زن خوبروی خواهد و توانگر شود و ولایت یابد. اگر این خواب را زنی دید، شوهر توانگر بخواهد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Bahar : سلام وقتتون بخیر عزیزم من خواب دیدم که ما خونه جدیدی خریدیم و اونجا تازه ساکن هستیم بعد من تو کابینتای جدید دنبال یکی از وسایلای شیرینیپزیم میگشتم بعد پیداش کردم ولی سخت دستم بهش رسید..توی خواب از اینکه خونمونو عوض کردیم و نو شده خوشحال بودم درصورتیکه خونه فعلیمون هم خوبه واصلا قدیمی نیست!
بعد توی خواب داشتم قبل شام با مادرم و خواهرم حرف میزدیم راجعب بیماری عفونت خواهرم ک متوجه شدم احمد (مردی ک دوسش دارم ولی باهم نیستیم) هم تو خونه ماست و قراره باما شام بخوره ولی تو اتاق وایساده بود و انگار خجالت میکشید بیاد اینطرف پیش ما...بعدش منو خواهرم غذامونو ازتو فر دراوردیم یخورده هم بغل غذا تیره شده بود ولی نسوخته بود و خواستیم بخوریم ک مامانبزرگم هم یدفه اومد وسط خواب و باما شروع کرد ب صحبت ولی من همش حواسم پیش احمد بود هی زیرچشمی نگاش میکردم و کنجکاو بودم ک چرا اینجاست!
دلیلش چیه که من چندوقته دارم خوابای مربوط ب این مردو میبینم و همش تو فکرمه؟اینکه همش تو خواب میبینمش یا تو خواب دنبالشم دلیل خاصی داره؟
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. ایده های تازه ای به ذهنتان می رسد و زندگی تان متحول خواهد شد. شما به این فکر می کنید که چطور زندگی تان را شیرین کنید و رفتاری زنانه تر و با نشاط تر داشته باشید. احمد هم به شما فکر می کند ولی نگران است که او را قبول نداشته باشید و شما به آینده تان فکر می کنید. شما می خواهید بسیار خردمندانه رفتار کنید. او به شما فکر می کند و بعد از اینکه شما هم او را در خواب دیدید، این افکار در ذهنتان تجدید می شود و شما هم خواسته ناخواسته باو فکر می کنید و این روند تکرار می شود. تشکر از همراهیتون.
Yasi : سلام روزتون بخیر خانم هراتی عزیز یه مدت توی خواب دنبال خونه میگردم که بخرم البته دو ماه قبل توی بیداری هم دنبال خونه بودم نمیدونم ارتباطی داره یا نه چند شب پیش خواب دیدم باهمسر سابقم رفتیم یه خونه ببینیم سوار آسانسور شدیم رسیدیم به طبقه مورد نظر همه رفتن بیرون من اومدم برم بیرون انگار سطح آسانسور پایین تر بود و یه تیکش کنده شده بود پای من گیر کرد و من خیلی آروم خوردم زمین و چیزیم نشد بلند شدم به نظرم اون آسانسور خیلی خطرناک بود بعد رفتم داخل پذیرایی ۳ قسمت بود مثل دوبلکس ولی هر قسمت با دو تا پله جدا شده بود وفکر میکنم دو تا بالکن داشت که خیلی خاک گرفته بود که من فکر میکردم اگر من بخرمش حسابی میشورمش و نمی زارم انقدر کثیف باشه ولی فکر کردم پذیرایی پله داره و مادرم که خیلی پیره اگر بیاد نمیتونه از این پله بره و از طرفی گفتم خب یه قسمت از خونه دستشویی و همه چیز هست نیاز نیست بده و بیاد خلاصه دو دل بودم و صاحب اون خونه هم آشنا بود با همسر سابقم در مورد کار کابینت صحبت کرد و من اولش خوشحال شدم که چه خوب میشه اگر با هم همکاری کنن که متوجه شدم همسرم خودش تو این شغل هست و از ما پنهان کرده و من خیلی ناراحت شدم خانم هراتی عزیز آسانسور و خونه خریدن و بچه توی خواب من تازگی ها زیاد تکرار میشه
ممنون از تعبیرهای خوبتون
فریبا هراتی
: سلام. شما ایده های تازه ای به ذهنتان می رسد که می خواهید این ایده ها را عملی کنید. می خواهید روحیه تان را متحول کنید و چشم انداز تازه ای در زندگی تان داشته باشید. می خواهید از نظر مالی امکانات بهتری داشته باشید و مشکلات و نگرانی های مالی تان رفع شود ولی نمی خواهید که خطا و اشتباه و گناهی از شما سر بزند که مجبور شوید بعدا تقاص پس بدهید. همسر شما باعث می شود که شما افکار جدیدی به سرتان بزند و اهداف جدیدی داشته باشید. دوست دارید در زندگی تان پیشرفت کنید. تشکر از همراهیتون.
Mahy : سلام. روز بخیر خانم هراتی عزیز. ممنون از پیگیریتون برای حق عضویت من. برادر من مجرد هستن. خواب دیدم برادرم نقل مکانکرده به خونه سازمانی محل کارش. کاملا نوساز و کلید نخورده و ویلایی بود و هنوز یک مقدار گرد و خاک داشت و ما در حال تمیز کردن بودیم. ساختمان از سه طرف پنجره داشت. دوتا سرویس بهداشتی و حمام داشت با کاشی و سرامیک سفید و طلایی. یکی از دوستان خودم که دو سه ساله با من قهر کرده اونجا بود رفتم سرویس بهداشتی دیدم داره اونجا رو طی میکشه. دیدمش تعجب کردم، گفت ببین من مرام و معرفت دارم. از طرفی شب خونه شوهرم دعوت داشتیم. داشتیم بیرون میرفتیم که دیدم توی حیاط یه آشپزخونه ی نه چندان بزرگ با یک پنجره بزرگ حفاظ دار هست که کابینتهای نو و سبزآبی زیبایی داشت و یک آبگرمکن. به مامانم گفتم چقدر این خونه زیباست. خوش بحال کسی که خانوم برادرم، و توی دلم گفتم کاش من و شوهرمم چنین جایی با هم زندگی می کردیم. پدر و مادرم زودتر رفتن خونه همسرم. شب بود و من در حیاط رو که در واقع فقط نرده های فلزی بود رو بستم و یه قفل زدم چون به برادرم گفتم درسته وسیله ای داخل خونه نیست ولی ممکنه کسی در نبود ما بره داخل. بعدش رفتیم. با خودم گفتم بهتر ک من دیر رفتم بفهمه که دیگه برام اهمیتی نداره. همسرم ساکت بود و فقط میفهمیدم خیلی ملتمسانه دوست داره ما باهاش حرفی بزنیم. اونجا چندتا مرد ارایشگر بودن که میگفتن این خانم خواستگار زیاد داره، یعنی من، بعد گفتن البته ممکنه شوهرش ناراحت بشه ولی به هر حال این خانوم جوان هست و کسی نمی دونه که ازدواج کرده و این عادیه و موهای منو کوتاه و مرتب می کردن. موهام فر خیلی ریز حالت موج داشت و مشکی پر کلاغی شده بود و مدام دست می کشیدم توی موهام و نگران بودم که کم نشده باشن. البته موهای خودم صاف نیست و تیره رنگ هست. خیلی ممنونم❤
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. برادر شما سعی می کند که به افکارش نظم و دیسیپلین خاصی ببخشد و کارش را درست و حسابی انجام دهد. ایده های تازه ای به ذهن او رسید و می خواهد که مشکلات کاری و زندگی اش را برطرف کند. از لحاظ مالی شرایط برادرتان بهتر خواهد شد و امکانات او بیشتر شده و چشم انداز تازه ای نسبت به موفقیت خودش پیدا خواهد کرد. برادر شما از لحاظ مالی خیلی قوی نیست و خیلی قید و بند و مقررات در زندگی اش قرار می دهد. او افکار تازه ای در سر دارد و امیدوار است که زندگی اش را بتواند با صلح و صفا به پیش ببرد و کنترل اعصابش را حفظ کند. شما او را تحسین می کنید و دوست داشتید که همسرتان هم این چنین بود. شما فکرتان به خاطر همسرتان ناراحت است و دیگر عشق هیچ کسی را در دلتان ندارید و نمی خواهید تا زمانی که زندگی تان مشخص نشده، کسی قلبتان را بدزدد و پدر و مادرتان بیشتر از شما نگران حال شما و همسرتان هستند. همسرتان به شما فکر می کند و سعی می کند که سیاستمدارانه حرف بزند چون می داند که شما خواستگاران زیادی دارید. شما شاید با همسرتان ارتباط قوی ندارید ولی فکرتان هم خیلی نگران نیست و زحمتتان کم است هر چند که شما خیلی هم احساس آرامش ندارید و مرموز تر از گذشته و با سیاست بیشتری فکر می کنید و رفتار می کنید و نمی خواهید که از عزت و احترامتان کاسته شود. تشکر از همراهیتون.
مینا : سلام وعرض ادب خدمت شما
خواب دیدم خونه قدیمی مادرم و چندتا از همسایه هاشو خراب کردن که باسازی کنن و (البته در واقعیتم هم صحبتش بود که مادرم با چندتا از همسایه هاش مشارکت در ساخت کنن ) و اقای مهران مدیری انگار سازنده بود و۵ طبقه اسکلت خونه اماده شده بودو من و جندنفر دیگه به همراه اقای مدیری تویکی از طبقه های بالا وایساده بودیم ولی هنوز واحدها از هم جدا نشده بود و من ازش پرسیدم که واحد ۷۵متری کدوم طرفه و ایشون در جواب من گفتن اون طرفه که افتاب ۶صبح بتابه داخل خونه شما و نورش خوبه بعد دیدم اقای مدیری به شوخی به همه گفت من که اینجا رو نمی فروشم وهمه خندیدن وگفتن نه ما می خوایم بخریم بعددیدم داخل حیاط و دارن درست می کنن وقتی رفتم تو پارکینگ انگار پارکینگ تموم شده بود بعد دیدم یه استخر کم عمق بدون اب هم داشت و حیاط هم دقیقا مثل پارک خیلی شیک و سرسبز و حوصهایی که ابشارهم داشت اقای مدیری باهمه خیلی خوب و صمیمی و مهربان رفتار می کرد یه جوری می خواست دل همه رو به دست بیاره وداخل استخربدون اب نشسته بود و می گفت اینجارو درست کردم که به همتون خوش بگذره باتشکر
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. کسی که می خواهد خانه ی مادرتان و دیگران را باز سازی کند، شخصیتی خالی از احساس و بی عاطفه دارد که الکی نقش بازی می کند و می گوید که کارها را به خوبی می تواند به پیش ببرد ولی او اصلا خیال ندارد به نفع مردم کار کند و موجبات موفقیت آنها را فراهم کرده و برنامه های آنها را به بار بنشاند. از لحاظ اجتماعی و در ظاهر همه چیز خوب و مثبت به نظر می رسد ولی مطلقا نباید به او اعتماد کرد و بدون اعتبار کافی نباید اقدام به بازسازی کنند. این شخص بی عاطفه است و ضرر دیگران اصلا برایش مهم نیست. تشکر از همراهیتون.
م ح : سلام وقت بخیر
لطفا خواب نمایش داده نشود
مادر هم با تعجب می مونه تومغازه
فریبا هراتی
: سلام. شما نسبت به او احساسی فکر می کنید و او مادیگرایانه به موضوع نگاه می کند. شما با موانعی برای رسیدن به خواسته هایتان روبرو می شوید و باید سعی کنید که روی خودتان کار کنید! او شما را به خاطر این که با نشاط نیستید و افسرده شده اید تحسین نمی کند! او احساس شما را نمی خواهد پولتان ار می خواهد رفاه را می خواهد. شما به فرصت ها و انتخاب هایی که پیش رو دارید نگاه می کنید و می دانید که هر چند شعورتان بالاست ولی مقام اجتماعی بالایی ندارید و بنا بر این راه شما از هم جداست و مادرتان به دنبال این خواهد بود که چطور می تواند از شما حمایت کند. تشکر از همراهیتون.
م ح : در ضمن این آقا(رقیب) سمت من بود برای اینکه باهاش برخورد نداشته باشه از در دیگر خارج شد
فریبا هراتی
: سلام. دوست خوبم لطفا همیشه خوابتان را جوری تعریف کنید که کسی که در مغز شما نیست بتواند مثل شما خوابتان را با بیانتان، تصور کند. شما دیروز نوشته اید مادر در مغازه ماند امروز می گویید منظورم مادر دختر است. خوب چرا از اول این را نمی گویید؟ یا نوشته اید دختر از یک در خارج شده امروز می گویید رقیب من از در دیگر خارج شد. در نهایت هم فرمودید که خوابم پاک شود و الان نوشته اید که ادمی که بحث می کردم امکان دارد رقیب کسی بوده.... من الان اصلا یادم نیست که شما در خوابتان با چه کسی بحث می کردید. دیروز 100 تا خواب آمده و بنده تا درست ساعت 12 شب اینجا خوابها را تعبیر می کردم. شما تصور می کنید که هر 100 نفر خواب ارسالی را من الان از حفظ هستم؟ من برای این کامنت شما هیچ حق خوابی از شما کسر نکردم. لطفا خوابتان را منبعد درست توضیح دهید که نه خودتان پاسخ کافی دریافت نکنید نه بنده گیج شوم. همیشه وقتی پاسخ نهایی را دریافت کردید بفرمایید که پاک شود. اما روی خواب پاک شده من الان چطوری باید کامنت شما را پاسخ دهم؟
م ح : من معذرت می خواهم
چون برنامه نویس هستم
فکر میکردم که خواب نمایش داده نشود یعنی که
در سرور شما موجود هست فقط نمایش داده نمی شود
نمیدونستم شما پاک میکنید.
سوتفاهم شد.
ولی حتما یک خواب رو هم کم کنید بابت نظر.
ممنون هستم همیشه بابت راهنمایی و تعبیر خوب شما.
با تشکر فروان. کلیات تعبیر خواب رو فهمیدم
فریبا هراتی
: استدعا می کنم. :)))))
sama : سلام عرض ادب خدمت شما بزرگوار.شما بزرگوار لطف مخفی بماند
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما انتظار دارید که دوستتان بر طبق غرایزش رفتار نکند، پا روی نفس خودش بگذارد و واقعیات را بازگو کند. اما او بسیار تند و عصبانی با شما برخورد می کند و سردی روابط بین شما را به خاطر مسئله ای پیش می کشد ( احتمالا مادیات). شما فکر می کردید که با داشتن این زمین به ثروت می رسید و می توانید شرایط زندگی تان را بهبود ببخشید و نیاز به حمایت دوستتان و شوهرش داشتید. شوهر دوستتان شما را به راهی هدایت کرد که الان برای شما ریسک بزرگی را به همراه دارد و می دانید که پیشنهاد او برای شما دردسر ساز شده و هردوی او و همسرتان احساس می کنند که گیر کرده اند و تقصیر خودشان است ولی در عین حال همدیگر را مقصر می کنند. همسر شما از پیشنهاد بد دوستتان ناراحت است و دوستتان می گوید که می خواستی منطق داشته باشی و از روی احساست رفتار نکنی و اشتباهاتت را گردن من نیانداز. شما احساس می کنید که او از اول می دانسته که شرایط اینطور است و کم کم دارد برایتان رو می شود که او می دانسته که این زمین زراعی است و اجازه ی ساخت و ساز ندارد. شما به صداقت دوستتان شک کرده اید و رابطه تان به این دلیل شکراب شده است. تشکر از همراهیتون.
sama : عرض ادب واحترام خدمت شما عزیز
خوابمو مخفی نگه دارید ممنونم از تعبیرای بسیار عالیتون
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب و احترام متقابل. شما به تاثیر افکار پدر شوهر خدابیامرزتان بر زندگی تان واقف هستید و او روحی بزرگ و شخصیتی قوی داشته و همسرتان از لحاظ اخلاقی به او شبیه است. شما در کنار خانواده تان احساس امنیت زیادی می کنید و امروز که البته همسرتان مدرنتر و روشنفکر تر از پدرش رفتار می کند، شما احساس خوبی در کنار ایشان دارید. اما همسرتان در مقابل دوستتان و شوهرش شدیدا جبهه گرفته و از دست ایشان عصبانیست. او می خواهد قدرت و اقتدار خودش را به همه نشان دهد و به ایشان ثابت کند که با چه کسی طرف هستند! می خواهد حالت حمایتگرایانه ی خودش را به روی شما بیاورد تا شما بدانید که او شدیدا پشتیبان شماست و از اینکه کسی شما را ناراحت کند به شدت عصبانی می شود. شوهر دوستتان هم از رفتار همسر شما دچار تنش و استرس می شود. تشکر از همراهیتون.
sanagol : سلام وقتتون بخیر
لطفا به جواب خواب من هم پاسخ بدین
لطفا خوابم نمای داده نشه
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما تمایل دارید که امیدهایتان به حقیقت بپیوندد و به خواسته ها و تمایلاتتان در آینده برسید. پیشرفت غیر منتظره ای در کشمکش ها و خواسته ها و آرزوهایتان خواهید داشت. شما می توانید بسیار مجرب تر برخورد کنید و به اهداف و آرزوهای بزرگتان برسید. کافیست تا تلاش کنید و اهدافتان را عملی کنید. شما هم گشایش کار خواهید داشت و هم به ثروت خواهید رسید و گرمی و امنیت در زندگی تان خواهید داشت. منوط به اینکه علاقه ی شما و کسی که دوستش دارید دو جانبه باشد، بعید نیست که با همین شخص که دوستش دارید هم ازدواج کنید. در غیر اینصورت تمایل شما به ازدواج با او، باعث شده که او را به عنوان همسر رویایی تان ببینید و الزاما اشاره به این نمی کند که قطعا با او ازدواج خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.
Zahra : سلام . فقط یادمه که خواهرشوهرم زنگ زد به همسرم و باهاش صحبت کرد راجع به خانه ای که می خواست بخره و گفت تو چند مترش رو می خواهی و شوهرم به من نگاه کرد ،من گفتم نه نه هیچی بگو هیچیش رو نمی خواهیم . ولی او مِن مِن کرد و بعد جواب داد ۵ متر و قطع کرد و من بسسییار عصبانی شدم و داد میزدم و می گفتم من از اون خوشم نمیاد و ... تو به من پول نمی دی و اون وقت به او ۱۰۰ میلیون میدی ( انگار خونه متری ۲۰ میلیون بود ) و...آخه این ۵ متر به چه درد ما می خورد و ... بعدا هیچ کاریش نمی تونیم بکنیم.و ... همسرم داشتند رانندگی میکردند و بعد رسیدیم جلوی در خانه، انگار خونمون خانه قبلی ما بود ( خانه قبلی زمان مجردیم ) او هم داد زد و من می گفتم هیس همسایه ها می شنوند و بعد من یک فامیل دورمون رو دیدم که انگار همسایمون بود و صدای همسرم و شنید و رفت داخل خانه اش که انگار متوجه ما نبوده بعد در پارکینگ و باز کردیم و رفتیم بالا داخل خانه و من هنوز غر می زدم و ناراحت بودم ...
فریبا هراتی
: سلام. خواهر شوهرتان ایده ای در ذهنش دارد که می خواهد آن را عملی کند و می خواهد بداند که همسر شما چقدر با ایده ی او موافق است. شما دوست ندارید که همسرتان در کار او دخالت کند. اما همسرتان می خواهد که خواهرش مسیر زندگی اش را عوض کند و حواسش را جمع کند. شما از اینکه همسرتان برای خواهرش اعتبار قائل باشد و بخواهد به او کمک کند عصبانی می شوید. خواهر شوهرتان نیاز به حمایت دارد. همسر شما سعی می کند که کارها را کنترل کند و همانطور که شما در زمان مجردی تان نیاز به کمک داشتید الان خواهر او هم نیاز به کمک دارد. تشکر از همراهیتون.
طاهره : سلام.ببخشید متن خوابم رسید ؟؟؟یا مثل قبل دوباره بنویسم.
فریبا هراتی
: رسیده عزیزم . پاسخ هم ارسال کردم.