تعبیر خواب خانه
اگر کسی خود را در خانه جدیدی دید که متعلق به خود اوست، و در آن خانه وسایل رفاه و راحتی کاملی وجود داشت، به زودی ازدواج می کند و به خوشبختی و رفاه خواهد رسید. اگر شخص متاهلی این خواب را ببیند، نشانه داشتن زندگی مرفه و خوبی است. ورود به خانه نو نیز ازدواج است.
اگر دید در خانه ای بدون وسایل و تک و تنها به سر می برد، نشانه نزدیک شدن به پایان عمر است. اگر کسی ببیند خانه ای محقر و ویرانه دارد و آن خانه متعلق به خودش است، زندگی بر او تنگ خواهد شد و درآمدش کاهش خواهد یافت. چنان چه ببیند یکی از اتاقهای خانه آشفته و خراب است، بخشی از زندگی بیننده خواب دچار خرابی و ویرانی می شود و غمی و زیانی به او می رسد.
اگر ببینید که درب خانه شما آهنی است، زندگی قابل دوامی دارید و ثروتمند می شوید. اگر درب خانه شما از نقره بود، بیننده خواب گنه کار است و باید توبه کند. اگر درب نویی به خانه اش وصل کردند، بیننده خواب شغل و کار جدیدی پیدا می کند.
اگر کسی دید درب خانه خود را کند، و به دور انداخت، اگر درب کهنه و شکسته بود، و به جای آن درب نویی گذاشت، از غم و اندوه مالی خلاصی و نجات پیدا می کند و به مال و نعمت می رسد و اگر کسی دید که دیگری درب خانه او را می کند، از آن شخص خصومت خواهد دید و اگر دید درب خانه اش بزرگ شده به مقام وی افزوده می شود.
اگر کسی دید درب از خانه ی قدیمی می کند، در خیرات به رویش گشوده می شود. اگر کسی درب خانه ی خود را کوچک دید که به زحمت می توانست وارد سرای شود، به تنگدستی دچار می شود.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن سرای به خواب بر هشت وجه است:
- مرد را زن و زن را شوهر،
- توانگری،
- ایمنی،
- عیش خوش،
- مال،
- ولایت،
- عزت،
- امانت.
محمد ابن سیرین می گوید: خانه مفرد درخواب، زن است. اگر ببیند خانه یا ستونهای خانه را از جای برداشت، دلیل که زن با مروتی می خواهد و به زودی زنش آبستن خواهد شد. اگر ببیند وارد خانه ای نو شد، دلیل که زنی خواهد و توانگر شود.
اگر ببیند که خانه مفرد به کنج اندوه بود و ندانست که خانه از کیست، دلیل که از دنیا رحلت کند. اگر ببیند درب خانه باز بود و او در را قفل نکرده بود و آن خانه به خانه دیگر راه داشت، دلیل که از غم و اندوه رها گردد. اگر بیمار این خواب را ببیند، شفا یابد. اگر ببیند درب خانه خود را بشکست، دلیل که از کسی او را مالی رسد.
اگر ببیند درب سرای بشکست یا بسوخت، دلیل که برای صاحب سرای مصیبت اتفاق خواهد افتاد. اگر ببیند زمین سرای او بزرگ و فراخ شد، دلیل که به قدر آن فراخی او را روزی در دنیا فراخ شود. اگر برخلاف این ببیند، روزی بر وی تنگ شود. اگر ببیند سرای او را می کندند، دلیل که راه صلاح بر خود ببندد و نماز و عبادت کم کند. اگر ببیند سرای کهن را می کند، در خیرات بر وی گشاده شود و خرم گردد.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند که خانه بر وی افتاد، دلیل که مالی بسیار بدو رسد. اگر ببیند که خانه بزرگ و فراخ گردید و از آن که بود بزرگتر شد، دلیل که مال و نعمت بسیار بر وی رسد. اگر ببیند درِب خانه او آهنین بود، دلیل که توانگر شود.
اگر درب خانه او سیمین است، دلیل که او باید از گناه و معصیت توبه کند. اگر توانگر بود، نعمتش زیادتر شود. اگر ببیند پیرامون خانه او هیچ خانه ای نبود، دلیل که حالش تباه شود. اگر ببیند که میان سرایِ نو شد، دلیل که او را دختری یا خواهری آید و هم او گوید که صفحه سرای، دلیل کند بر پدر و مادر. اگر دید صفحه سرای او نو و پاکیزه است، دلیل است بر تندرستی تن مادر و پدر.
حضرت دانیال می گوید: اگر ببیند در سرای بیگانه شد و هیچکس را نشناخت و در آنجا مردگان دید، دلیل که آن سرای آخرت بود و وقت اجل وی رسیده است، اگر ببیند در آنجا شد و بیرون آمد، دلیل که بیمار شود و نزدیک هلاک باشد و شفا یابد. اگر در سرای معروف وارد شد که بنیاد آن از گل بود، دلیل که روزی حلال یابد.
اگر ببیند بنیاد سرای او از خشت پخته و گچ بود، دلیل که جوینده مال حرام است. اگر ببیند از آن بیرون آمد، دلیل که از حرام توبه کند. اگر ببیند در سرائی بزرگ و فراخ بود، دلیل که روزی بر وی فراخ شود. اگر سرای کوچکی و تنگ دید، دلیلش به خلاف این باشد.
جابرمغربی می گوید: اگر کسی دید در سرائی بزرگ و پاکیزه و نو داخل شد و دانست که آن سرای ملک او بود، دلیل که روزی بر وی فراخ و گشاد شود و عزت و جاه یابد و زن خوبروی خواهد و توانگر شود و ولایت یابد. اگر این خواب را زنی دید، شوهر توانگر بخواهد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Elmah : سلام خانوم هراتی عزیز خواب دیدم توی تراس یک خانه هستم ک برای خودم هست دیدم دارم منظره بیرون را میبینم ک عینه یک نقاشی بود یک کوه که روش برف نشسته ویک منظره سبز و در نقطه دور نزدیک یک کوه یک تکه ابر سیاه کوچک بود البته کله آسمانش صاف و تمیز بودوبعد دیدم یک مرد با موتور از روی کوه نزدیک خونه من میشه ک با خودم میگم من توخونه خودمم ک خداروشکر نمیتونه بیاد داخل بعد دیدم از خانه خارج میشم جلوی در خانه یک دیواره ک از خانه ی من محافظت میکنه که وقتی خارج میشم اون دیوار خودش خود بخود جمع میشه
فریبا هراتی
: سلام. شما امنیت و استقلال مالی دارید و دیدتان نسبت به شرایط وسیع و درکتان بالاست. شما نگاهی مثبت به زندگی دارید و می دانید که سختی های زندگی هم قابل تحمل و گذرا هستند. شما اجازه نمی دهید که انسانهایی که مسئولیت پذیر نیستند و می خواهند زود به همه چیز برسند و اهدافشان را عملی کنند، بخواهند حقوق شما را پایمال کنند. شما برای آدمها حد و مرز می گذارید تا در کارتان دخالت نکنند و از شما سو استفاده نکنند. تشکر از همراهیتون.
فاطمه : سلام
من خواب ديدمميخوام از ايران برم و تو فرودگاه وقتي ميخوام از گيت رد بشم يك خانم جلوم رو ميگيره وميگه عكس كارت مليت با پاسپورتت خيلي فرق داره،من رو هي نگه داشتند و بررسي ميكردند،پدر و مادرم هم اون سمت ايستاده بودند و نگاه ميكردند ،من با خودم گفتم چه جالب كه موقع خداحافظي زياد حالم بد نشد و گريه نكردم،بعدانگار يهو مشكلم حل شد و با مادرم و پدرم باز خداحافظي كردم و رفتم،وقتي به مقصد رسيدم يك خانه گرفتم كه مدلش قديمي بود اما زيبا بود و كهنه نبود ،پله هاي چوبي داشت و با وسايل كامل،من تعجب كردم كه لباس هم حتي بوديك دست لباس زنانه و مردانه و نوازد(دقيق يادم نيست انگار لباس ها شسته شده روي بند رخت بودند )،از پنجره خانه بيرون رو ديدم و يك گله گوسفند بزرگ جلو پنجره در حال چريدن بودند و همه شون رنگشون كرم و حنايي خيلي كمرنگ بود،بعد از چريدن با سرعت زياد گوسفندها ميدويدند كه برن ،من رفتم بيرون قدم زدم در محله و يك مدرسه دخترانه هم بود،و من با خودم ميگفتم خوبه اونقدر هم كه فكر ميكردم سخت نبود مهاجرت اما بايد محله ام رو عوض كنم اينجا انگار خلاف كار داره و قديميه.و اينكه منزلم پله داشت و ميگفتم خوبه اما مامانم بخواد بياد سخته اش هست از پله بره بالا و پايين بدون اسانسور.
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید چشم انداز تازه ای در زندگی تان داشته باشید و بر موانع و مشکلات زندگی تان غلبه کنید و به اهداف و آرمانهای بالایی که برای خودتان تنظیم کرده اید برسید. به این منظور شما باید حرف و دلتان یکی باشد و مصمم و قاطع در راه اهدافتان استقامت کنید و نگاهی عمیق به اهدافتان داشته باشید نه اینکه به یک گذشته ی واهی و اشتباه بچسبید و دلتان یک جا باشد و منطقتان جای دیگر. شما به اعتقادات و روحیات قدیمتان پایبند هستید و می خواهید در زندگی تان با سیاست و خردمندانه به پیش بروید. زندگی امروز شما در هرج و مرج و عدم تعادل قرار دارد ولی زندگی تان عوض خواهد شد. شما مجبور خواهید شد که وسعت دیدتان را تغییر دهید و از بعضی از احساسات گذشته تان غافل شده یا آنها را نادیده بگیرید. مجبور خواهید شد که مطیع و آرام زندگی کنید و مثل دیگران که هرکسی فقط به فکر خودش است، به منافع خودتان بیاندیشید. مجبور خواهید شد که خیلی چیزهای جدید بیاموزید و رفتارتان را عوض کنید و اشتباهات گذشته تان را پاک کنید. شما برای تغییر زندگی تان باید رفتارتان را اصلاح کنید و کم کم در زندگی تان پیشرفت کنید نه اینکه بخواهید یک شبه ره صد ساله بروید. تشکر از همراهیتون.
Hifaaa : تاریخ ۹۹/۲/۱۵ بعد از سحر تا ساعت ۸ صبح
خواب دیدم یه پسر که همکارم میشه، اول خواب زیاد محل هم نذاشتیم.... بعد یه جا وایستادیم با هم صحبت کردن باخوش حالی گفت این چند وقت سرم شلوغ بود دنبال خونه بودم
خونه پیداکردم ، منم خوش حال شدم بعد با شوخی بهش گفتم میذاشتی کارت عروسی هم میگرفتی بعد آخر زن پیدا کن خیلی خندید و با دستش زد پشت کمرم.....
بعد ادامه اش ازم خواست بریم داخل بیمارستان مادرشو ببینیم
وقتی میخواستیم بریم داخل پشت کمرمو گرفت منو ب داخل هدایت کرد مادرش هم منو تحویل گرفت....
نمیدونم بعدش چی شد ک باهم اومدیم تو جمع خانوادگی بابام دورهمی بود ک شروع کردیم باهمه صحبت کردن بعد از خواب پریدم...
حس هم تو خواب خوب بود. این هم ذکر کنم من و ایشون به صورت رسمی تو محل کار صحبت می کنیم و درتماس هستیم ومن به ایشان علاقه مندم.
فریبا هراتی
: سلام. او هم به شما علاقه دارد و دارد روی شما فکر می کند و می خواهد نسبت به احساسش مطمئن باشد. اما کم کم متقاعد خواهد شد که شما همانی هستید که دوست دارد و شما را به مادرش معرفی خواهد کرد و او هم شما را خواهد پسندید و بعد از شما خواستگاری خواهند کرد. تشکر از همراهیتون.
kavir : سلام,کویرم,دیشب خواب دیدم وارد یک خونه ی دو طبقه ی خیلی بزرگ شدم,روی تراس طبقه دوم ایستاده بودم,دور تا دور کوچه پر از خونه های خیلی بزرگ و لوکس بود,اینقدر این خونه ها لوکس بودن که من متعجب شده بودم,به نظر خونه ی دختر خالم بود,بعد از تراس اومدم پایین توی حیاط یک رودخونه ی خیلی بزرگ جریان داشت که مردم موج سواری میکردن,وارد طبقه ی پایین شدم دیدم کل فامیل اونجان,داخل خونه خیلی شیک و لوکس بود,بعد نشستم دیدم پسر عموم داره با لبخند و محبت بهم نگاه میکنه,تو خواب دلم براش تنگ شده بود,من سابقا دوسش داشتم و مدت هاست دیگه به اون فکر نمی کنم,با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. شما به دستاوردهای بالاتر و درک و آگاهی بالاتری می رسید و دختر خاله تان به ثروت و تعادل در زندگی اش خواهد رسید. شرایط مالی او و شما خیلی بهتر خواهد شد و احساسات مثتبی در زندگی تان جریان خواهد یافت. مردم در بالا پایین های احساسی هر لحظه یک مدل هستند گاهی شرایط شان خوب است گاهی بد و با جریان به پیش می روند و می گویند هر چه بادا باد. امنیت مالی خواهید داشت. پسر عمویتان هم به شما احساس محبت دارد و شاید به شما فکر کرده است. تشکر از همراهیتون.
Lia : با سلام و قبولی طاعات
با تشکر.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما امکانات مالی خوب و تفکری مدرن دارید ولی به اعتقادات قدیمی تان وابستگی دارید. شما می خواهید از سختی بیرون بیایید و زندگی تان را متحول کنید و شروعی تازه داشته باشید ولی نمی دانید که عاقبت کا خوب خواهد بود یا نه. موانعی سر راه شماست که باید به آن غلبه کنید. می خواهید سخت بکوشید و استقامت کنید تا به موفقیت برسید ولی ممکن هم هست که بدشانسی بیاورید و نسبت به احساستان خیلی صاف و صادق نیستید و سطحی برخورد می کنید و وانمود می کنید که از پس کارها به خوبی بر می آیید در حالی که ته دلتان مطمئن نیستید که موفق شوید. شما می خواهید سعی کنید و مسیر زندگی تان را عوض کنید. هر چه که هست سردی روابط از بین خواهد رفت و با انرژی مثبت و دست و دلبازی با شما رفتار خواهد شد. شما می توانید پاسپورتتان را تمدید کنید و بلیط بگیرید و برای این موارد مشکلی نخواهد داشت. تشکر از همراهیتون.
Maryam : سلام ، وقت بخير ، خدا قوت ، چندشب پيش خواب ديدم ، تو خونه اي هستم كه ميدونستم خونه خودم هست، ولي نقشش شبيه اين خونه اي كه الان هستم نبود ، يادمه تو اتاق خواب روي يه تخت يه نفره(تخت فلزي نارنجي كه سالها پيش داشتم)خوابيدم و نگاه مي كنم كه ديواراتاق خواب يه تيكش گچش ريخته بود و آجرش معلوم بود و يه گوشه ديگه اتاق يه عالمه تشك و رختخواب رو هم بود و با خودم ميگفتم بايد بدم اتاق رو گچ كنند و يه تخت دونفره شيك كه وسط اتاق هم بزارم(به همون حالتي كه الان در واقع تو اتاقم هست)بخرم و تصميم داشتم حسابي اونجا رو درست كنم و بهش برسم ، بعد ديدم تو پذيرايي انتهاي اتاق دو طرفش حالت شيب دار رفته بالا كه يه طرفش دقيق يادم نيست چي بود (فكر كنم اشپزخونه بود)ولي طرف ديگه يه كولر خيلي بزرگ بود كه دوست پسرم و يه آقاي ديگه اونجا بودن و بهشون گفتم اين كولر رو بزارين پشت بوم (انگار اين دونفر يه جورايي تو رقابت بودن و ميخواستن هر چي من ميگم انجام بدن و جلب نظر كنن)كه بهم گفتن اينجا هم بادش خوبه و خوب بهت باد ميزنه ولي اگه بخواي هم برات ميزاريم پشت بوم كه من ديدم باد خيلي خوبي ميزنه و خنكه ولي دلم مي خواست ببرنش پشت بوم بهتره و تو ديد نباشه.بيشتر از اين يادم نيست ، ممنون ميشم تعبيرش رو بفرماييد، و باز هم صميمانه از زحماتتون قدرداني مي كنم.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما در پس زمینه ی ذهنتان به این فکر می کنید که نگرانی های گذشته تان را ترمیم کنید و نگذارید که رابطه ی شما و کسی که دوستش دارید خشک و غیر منعطف باشد. شما ذاتا شخصیتی احساساتی دارید و دلتان می خواهد که امنیت و رفاهتان فراهم باشد. می خواهید احساسات قویتر و مثبت تری به عشقتان نشان دهید و رابطه تان را تعمیم و گسترش دهید. شما گشایش کار خواهید یافت و نگرانی های شما بی مورد است. نیاز به امنیت بیشتری دارید و نمی خواهید که مردم شما را چشم بزنند و خوشبختی تان جلوی دید همه باشد. تشکر از همراهیتون.
نیلوفر : با سلام و وقت بخیر
خانم هراتی مادرم خواب دیدن در حال دیدن خونه در محل ما هستن و میخوان جابجا بشن تا بیان نزدیک ما در بیرون از تهران زندگی کنن اما ناگهان ی نفر با یک کیف که 400میلیون تومان پول توش بوده پیداش میشه و اونو به همسرم میده،مادرم خیلی نگران و ناراحت میشه بابت اینکه با خودش میگه حالا که من دارم میام بیرون از شهر اینها(من و همسرم)با این پول احتمالا برمیگردن به تهران برای زندگی
سپاس
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. کار شوهر شما خوب می شود و اوضاع به نفع او خواهد شد. مادرتان به خاطر شما و همسرتان خوشحال می شود و شرایط زندگی تان عالی می شود. تشکر از همراهیتون.
shirin : سلام خواب ديدم كه يكي از دوستام رو ديدم كه گفت داري ازدواج ميكني و منم گفتم اره ديگه يهويي شد و گفتن اقاي داماد كجا خونه خريده اسم خيابونش رو بگو كه گفتم بهاران اسم خيابونش هست كه تعجب كردن و گفتن واي ما هم اونجا خونه داريم خيلي خوبه و گفتم ما همون اول اون خيابون هستيم و اينگار دوستمم خونش اواسط اون خيابون بود ( من در شرف ازدواج هستم و با كسي كه دارم ازدواج ميكنم خونه به تازگي خريده ولي اسم خيابونش بهاران نيست، و اينكه اين دوستاني كه در خواب ديدم در بيداري يه جورايي با نامزدم خوب نيستن و يه جورايي حس حسادت بهش دارن) و بعد در ادامه ديدم كه مامانم ميگه حالا كه تو داري ازدواج ميكني ميري من تنها ميشم و ميرم يه خونه ميگيرم و چون تنها هستم به پدرم (يعني پدربزرگم كه خيلي ساله فوت شدن) ميگم بياد كه با هم زندگي كنيم كه تنها نباشم كه مامان دوستمم به مامانم ميگفت اشكالي نداره منم هميشه تنهام، . ( ببخشيد خانم هراتي من بابام زنده هست ولي در خابم بابام نبود و مامانم تنها بود و ميخاست خونه بگيره و به پدربزرگ مرحومم بگه بياد باهاش زندگي كنه و در خواب پدربزرگم زنده بود و اينكه بابام در خابم نبوده خداي نكرده تعبير بد نداره؟ يا براي مامانم تعبير بد خداي نكرده نداره؟ تشكر).
فریبا هراتی
: سلام. دوست شما می خواهد بداند که مسیر زندگی شما چگونه خواهد بود و چه فکری نسبت به زندگی تان دارید. شما گفته اید بهاران و این به این معنی است که از نظر شما زندگی تان تحولی مثبت و شروعی تازه و دل انگیر دارد و اوایل خیابان به اول زندگی شما اشاره می کند. دوست شما خودش را بالاتر از شما می داند و می خواهد بگوید که مجرب تر از شماست. مادر شما احساس وابستگی شدیدی به شما دارد و بعد از شما نسبت به پدرش این احساس وابستگی را دارد و بعد از آن نسبت به همسرش. مادر شما از لحاظ روحی خیلی احساس صمیمیت قوی نسبت به پدرتان ندارد و فکر می کند که پدرتان خیلی احساس صمیمیت و عشق نسبت به او ندارد. او با روح پدر بزرگتان ( روحش شاد) زندگی می کند و در دلش با او صحبت می کند و وابسته است. این خواب نه به معنی دور از جان مرگ پدرتان است و نه به معنی مرگ مادرتان. مادر دوستتان هم احساس مشابه مادرتان را دارد و فکر می کند که شوهرش عاشق او نیست. انشالله خوشبخت باشید و تشکر از همراهیتون.
سیاوش : با سلام
بنده در خواب دیدم در منزل خودم با همسرم هستم و یکی از همکاران خانم من نیز مهمان ما هستند.همسرم در اتاق آماده بیرون رفتن میشد و من و مهمان تصمیم گرفتیم بعد از رفتن همسرم به او خیانت کنیم.اما بعد از خروج همسرم از اتاق با آرایشی خیلی غلیظ و متفاوت مواجه شدم که احساس کردم برای جلب توجه من است و شاید صحبت های من و ایشان رو شنیده است.
نکته اینجاست که نه تنها بنده فکر خیانت به همسرم را نداشتم بلکه به شخصی که در خواب بود هم اطمینان دارم که فکر وذهنشان جای دیگریست.
با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. شما به فکر مال اندوزی و افزایش ثروت و سرمایه تان هستید و در باره ی این مسائل با همسرتان احتمالا صحبتی نمی کنید. از این جهت همسر شما احساس می کند که شما او را به فکرتان راه نمی دهید و از او فاصله گرفته ایدو با او صمیمی نیستید. خیلی از زنها که شوهرشان زیاد کار می کند و با آنها هم صحبت نمی کند، خیال می کنند که همسرشان به آنها خیانت می کند. در حالی که اگر مردها هر چه که در سر دارند صاف و شفاف با خانمشان مطرح کنند، اینها از دلشوره و نگرانی کاذب بیرون می آیند. خانم شما هم بشدت ناراحت است و غصه می خورد و خیال می کند که شما به او بی توجه هستید و او را دوست ندارید. لطفا او را متوجه کنید که اگر سرتان شلوغ است و یا کم صحبت می کنید و زیاد کار می کنید همه به خاطر عشق و علاقه ی شما به او و زندگی تان است و فقط او را دوست دارید. تشکر از همراهیتون.
smamb : با سلام و خسته نباشيد بر شما.خواب دیدم با نامزدم رفتیم خونه جدیدی که تازه خریده.بعد دیدم برادر نامزدم بی اجازه کلید انداخت اومد تو.منم دویدم از پله ها رفتم بالا نتونه منو ببینه.هرجا میرفتم ميومد.رفتم تو خرپشته قایم شدم زیر پلاستیکا برادرم اومد روم یه چیزی کشید. بعد دیدم نشستم با زن برادر نامزدم صحبت میکنم و برادر نامزدم اومد نشست هموونجا پیش خانواده من. چهره زشتو پلشتی داشت یه لکه قرمز تو سفیدی. چشم راستش بودو یه لبخندم رو لبش بود وداشت با کنجکاوی خانواده منو نگاه میکرد و سعی داشت منو ببینه ولی من پشت بهش نشسته بودم. تا نتونه. منو ببینه و با زن برادرش صحبت میکردم. زن برادرشم چهرش زشت بود وآدم جلفی بود و با خنده با من صحبت میکرد تو اتاق دورتادور هم نشستیم و من مجبور شدم چهرمو نشونش بدم.و باهاش احوالپرسی کردم.نامزدم رو به شکم دراز کشیده بود ولی سرش وسینش بالا بود و با خانواده من صحبت میکرد.خونه شیک و باکلاس بود. کمدای خیلی خوشگلی داشت.یه ستون بزرگ خوشگل که روش طرحهای قشنگی داشت وسط خونه بود.داشتم خونرو به خواهرم نشون میدادم. ممنون از تعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. نامزد شما ایده ی تازه ای به ذهنش رسیده یا روحیه ی او عوض شده و شرایط زندگی اش متحول خواهد شد. برادر او در کارش دخالت می کند و می خواهد از افکار او سردربیاورد چون نسبت به انتخاب نامزدتان زیاد خوشبین نیست و فکر می کند که نامزدتان قدرت تشخیص کافی ندارد. شما از اینکه او از وجود شما با خبر باشد زیاد احساس امنیت نمی کنید و به نظرتان او قابل اعتماد نیست. همین احساس را هم نسبت به خانم او دارید. نامزدتان نمی خواهد راجع به مسائل احساسی اش با کسی صحبت کند و سعی می کند که منطقی و قوی به نظر بیاید و نه یک آدم احساسی و بی فکر. روحیه او قویست و افکارش مدرن و شخصیتی رازدار و قابل اعتماد دارد که شما می توانید به او تکیه کنید. تشکر از همراهیتون.