کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب دزد

دیدن دزد در خواب، میهمان ناخوانده غریبه یا دوست و یا مسافری است که به خواستگاری دختر خانه می آید. ترس از دزد در خواب، تعبیرش شادی و خوشحالی است که به زودی با شنیدن خبری از آن مهمان ناخوانده یا دوست یا مسافر خواهد شنید.

تعبیر خواب دزدی (تاراج، غارت، چپاول)

اگر در خواب ببینیم که دزد پول های ما را غارت و چپاول کرد، از غم و غصه رهایی می یابیم. اگر ببینیم که پول های دیگری را می دزدند، آن شخص از اندوه رهایی می یابد. اگر چپاول به جز پول، ربودن وسایل آسایش یا کار کسی باشد، رسیدن ناراحتی به آن شخص تعبیر می شود.

محمد ابن سیرین می گوید: اگر ببیند مال و نعمت کسی را به تاراج برد، دلیل که آن کس را غم و اندوه و زیان رسد، به قدر آن که از وی برده بود.

جابر مغربی می گوید: اگر ببیند لشگر اسلام دیار کفر را غارت کردند، دلیل که کافران را مصیبت رسد. اگر بیند لشگر کفر دیار اسلام را غارت کردند، دلیل که اندوهی به اسلام رسد.

    امام صادق (ع) می فرماید: دیدن غارت به خواب بر چهار وجه است:
  1. جنگ کردن،
  2. زیان مال،
  3. غم و اندوه،
  4. نرخهای ارزان.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

667 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

هلیا

هلیا : با عرض سلام واحترام خدمت شما خانم هراتی عزیز
من خواب دیدم دوست پسرم ،با یک ماشین پژو ۴۰۵ تیره با شیشه های مات اومد دم خوابگاه .(در واقعیت دوست پسرم پراید مشکی داره )وفکرکنم منتظر من بود که من بیام . اومدم بیرون دید م ماشین دوست پسرم را یک زن شوهر سوار شدن و میخواستن بدزدنش.من ترسیدم وبلند دوست پسرم را صدا زدم که ماشین را دزدیدن .دوست پسرم اومد روبروی ماشین ایستاد و زن وشوهر از ماشین پیاده شدن وفکر کنم زن شوهر ادعا میکردن ما ماشین را ندزدیم.بعد یک صحنه خواب دیدم برای یک بچه از دوست پسرم پول میخواستن و میگفتن دوست پسرم باید بهشون پول میداده ومن دوست نداشتم دوست پسرم بهشون پول بده وبعد از خواب بیدار شدم ،ممنون میشم تعبیرش را بفرمائید.باتشکر

پاسخ
لینک۲۹ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۷:۴۸:۱۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. احترام متقابل. شرایط اقتصادی دوست پسرتان بهتر خواهد شد ولی او فعلا این موضوع را رو نمی کند. اتفاقی خواهد افتاد که موقعیت کاری او به خطر می افتد ولی شما راهنمایی اش می کنید و او را از خطر نجات می دهید و همینطور می خواهند کار یا پروژه ای را راه بیاندازند که سرمایه ی دوست پسرتان را نیاز دارند یا می خواهند که دوست پسرتان خودش را به دردسر بیاندازد و موفقیت خودش را به خاطر پیشبرد این کار به خطر بیاندازد و شما اجازه نمی دهید که این اتفاق بیافتد و او را راهنمایی می کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۹ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۵۰:۱۸
hana

hana : سلام خسته نباشيد
من ديشب تو خواب ديدم با همسرم از ماشين پياده شديم براي كاري وقتي بر گشتيم ماشينم سرجاش نبودبه همسرم ميگم حتمافراموش كردم ماشين رو قفل كنم ولي همسرم ميگه نه قفل كردي ميخوايم به پليس خبر بديم كه ميبينم يه نفر يه گوشه دراز كشيده ويه ملافه روصورتش انداخته ملافه رو كنار ميزنم ميبينم يه زن ميفهمم دزدي كار اون ميخوام به پليس اطلاع بدم ممانعت ميكنه من بهش ميگم يا ماشينم رو بيار يا به ١١٠زنگ ميزنم ميگه به پليس نگو اشاره به پاش ميكنه يكي از پاهاش نميدونم توگچ بود يا نه ولي ميدونم از يه پا معلول بود اخه من به هاطر پام كمك مالي ميگيرم اگه پليس اين موضوع رو بفهمه براي من بد ميشه ولي من قبول نميكنم ولي نديدم كه به پليس زنگ بزنم بعد ديدم يه جاي ديگه هستم انگار سر سفرس از دست مامانم عصباني هستم هي غر ميزنم كه اگه ميتونستم خودم رو گم وگور ميكردم يا ميكشتم در صورتي كه تو واقعيت ميانه من ومامانم خيلي خوبه همون موقع يه صدايي مثل صداي متصدي ترمينال مياد كه اسم وفاميل من رو صدا ميكنه وميگه به مشهد بعد با خودم ميگم اگه بخوام برم مشهد كه فقط ٥٠٠٠٠تومن بيشتر تو كارتم ندارم تو واقعيت هم همون مقدار پول تو كارتم بود بعد ميگم به روزه ميرم نذر مشهد هم كه داشتم چه بهتر خرج خاصي ندارم ميرم زيارت تو حرم ميمونم وبر ميگردم بعد ميبينم سوار قطار شدم يهو ديدم پسرم هم با من سوار قطار ميشه تو قطار چند نفر ايستاده بودن چند نفر روصندلي وچند نفر زمين نشسته بودن متصدي قطار ميخواست راهنماييم كنه كه پسرم دو تا صندلي خيلي معمولي رو نشونم ميده و ميريم اونجا ميشينيم يه دفعه به پسرم ميگم راستي ما پول نداريم بايد پول به قطار هم بديم پسرميگه من يه كم پول دارم البته خيلي كم بود پنج تومن يا ده تومن بود بعد ديدم كه صبح وهمونجا سفره صبحانه پهن هست تعارف ميكنندوميشينم بخوردن دقيق نميدونم چه چيزهايي سر سفره بود مثل نون وخامه ولي هرچى بود خيلي لذيذ بود متوجه ميشم كه پاي چپم رو سرسفره جلوي كسي درازكردم وجمع ميكنم بعد ميبينم كه يه زن وشوهر كه سرسفره هستند يه بچه بغل خانم بود واقا شكلك در ميورد بچه بخنده دختر بچه لبخند ميزد ولي من ميدونستم بچه مريض هست وبراي شفا به مشهد ميبرن بعد يهو ديدم توي يه خونه هستم مثل خونه باغ هست حياط تو بلندي بود يه لباس تو تنم بود كه روي يه پام چاك داشت وپاي من لخت بود من يه چادر گلدار سرم بود كه هي سعي ميكردم روپام رو بپوشونم بعد چشمم به خواستگار سابق خواهرم خورد با اينكه من چهره ايشون رو نديدم قبلاولي توخواب احساس ميكنم ابروهاشو برداشته البته خواهرم خيلي اميدواره خواستگارش بر گرده خواستگار خواهرم شروع ميكنه با من خرف بزنه من همش حواسم بود پام ديده نشه خواستگار خواهرم از دوستان اقوام شوهرم بود تو خواب ازم ميخواد اداي پسرعموي شوهرم رو در بيارم من بهش ميگم من نميتونم واصلا بلد نيستم كسي رو مسخره كنم تا الانم اينكارو نكردم بزارشوهرم بياد به اون بگو اون بلده
ببخشيد خوابم طولاني ويه كم درهم برهم هست ولي فكر ميكنم الان شرايط بيروني خودم هم از بابت اطرافيان اشفته هست واينكه نميدونستم خوابم رو كدوم قسمت ثبت كنم چون اولش با دزدي بود اينجا نوشتم باز هم ممنون كه باحوصله ميخونيد با تعبيرخوب خوابهاتون راهنماييمون ميكنيد ممنون❤️

پاسخ
لینک۲۸ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۴:۱۵:۵۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. موردی پیش می آید که شما کنترل زندگی تان را از دست می دهید و این به خاطر مشکلات مالی است. احساس استیصال می کنید و نمی توانید مستقل عمل کنید و روی پاهای خودتان بایستید از این جهت رابطه شما و همسرتان ممکن است به مشکل بربخورد یا اینکه هردوی شما به این فکر می کنید که چطور می توانید زندگی تان را بهتر کنید. شما از نظر مسائل مالی با مادرتان مشورت می کنید و شاید بخواهید از او کمک بگیرید و برای او درددل می کنید. شما می خواهید زندگی تان خوب شود و شاد باشید و به این خاطر باید متوسل به امام رضا ع شوید. لازم نیست که حتما به مشهد سفر کنید در منزل خودتان هم می توانید با او صحبت کنید و زیارت ایشان را بخوانید. امام رضا ع قطعا می شنود. مشکلات مالی شما سنگین است و پسرتان هم نگران شماست ولی به این فکر کنید که خیلی ها مریض هستند و اگر پول هم دارند ولی سلامتی شان را ندارند. پس غصه نخورید و خدا را شکر کنید. اوضاع همیشه بد نمی ماند و این مشکلات مالی فقط شامل حال شما نیست. خسته اید ولی شرایط خوب خواهد شد. شما سعی می کنید که ظاهر امر را خوب نگه دارید و از اینکه حمایت مالی تان ضعیف است، برای کسی حرف نزنید. خواستگار سابق خواهرتان احساس خودش را بروز خواهد داد. او به خاطرپسر عموی شوهرتان شدیدا عصبانی است و مسئله ای که پیش آمده ، باعث شده احتمالا که او مجددا نیاید. ابرو های باریک او به این اشاره می کند که راجع به احساسش حرف خواهد زد و دلیلش را خواهد گفت. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۳۵:۲۵
Maryam

Maryam : سلام خانم هراتی صبح بخیرمن خواب دیدم که همکارم که دوست صمیمی ام هست تو خیابون ماشین مرا سوارشد خیلی ناراحت بود و افسرده من دلم براش سوخت گفتم برو دور بزن تا اونطرف خیابون سوارشم اما این بین یه خانم انگار مرا دزدید و سواراتوبوسی کرد و همانموقع یه امپول بهم تزریق کرد من فهمیدم که باهمدستی دوستم بوده گولم زده تو اون ماشین خانم به خیلیها امپول میزد .من هم میترسیدم و هم میخواستم بدونم چی بهم زدن.خودم رو به بی حالی زدم .دوستم سوارشد دیدم ماشینم رو سر دور برگردون رهاکرده گفتمش با حالت بیحالی ساختگی گفتمش الهی اون دستت هم مثل دستت که ناقصه بشه و گفت که من باهماهنگی خانم...(یه همکار دیگم)اینکارو کردم واسه کار تحقیقاتی دانشگاه.ماشینه در خونمون ایستاد و مامان خواهرم رو دیدم اومدن بیرون مادرم رو صدازدم گفتم دزدیدنم.مامانم اون امپول زنو شناخت .زنه به مادرم گفت تو هنوز زنده ای ؟انگار قبلا مامانمو عمل کرده بوده.خلاصه مادرم انگار میخواست نجاتم بده و من که ترسیده بودم شکایت دوستمو که با حیله برا کار مخفیانه منو انتخاب کرده بود به مامانم کردم.ممنون میشم که زحمت تعبیر را بکشید.

پاسخ
لینک۱۸ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۲۹:۴۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. این خواب برای شما هشداری است که دلتان زیادی برای کسی نسوزد و اگر از شما کمک خواستند، کمکشان کنید ولی نه اینکه اختیار خودتان و زندگی تان را بدهید به کسی! شما باید سعی داشته باشید که به عقاید و روحیات خودتان پایبند باشید و زندگی خودتان را کنترل کنید و همرنگ جماعت نشوید که هر کاری باقی مردم خواستند بکنند، شما هم همانکار را بکنید. باید از عقلتان استفاده کنید تا گول نخورید و بلایی سرتان نیاید. همکاران شما قابل اعتماد نیستند و اینها تجاربی است که مادرتان هم از دنیا کسب کرده و اذیت شده. پس لطفا دقت کنید و ساده لوحی به خرج ندهید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۸ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۰۳:۴۱
کیمیا

کیمیا : سلام و وقت بخیر
من توی خواب دوست پسرمو با دوست دختر جدیدش توی ماشین دوست پسرم دیدم و فهمیدم که دختره ازش پول دزیده و با خودم گفتم نمیفهمه دختره داره پولهاشو میدزده و از خواب بیدار شدم

پاسخ
لینک۲۸ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۲۳:۰۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. دوست پسر شما از دوست دختر جدیدش راضی است و احساس می کند که او ناراحتی هایش را می گیرد ولی بر عکس است این دختر باعث می شود که موفقیت های دوست پسرتان کم شود و متضرر شود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۲۲:۱۲:۰۱
میثم

میثم : سلام خانم هراتی وقتتون بخیر

پاسخ
لینک۸ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۵۵:۲۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما از اینکه حقتان را کامل نداده اند، احساس محروم بودن و خالی بودن می کنید و می دانید که استحقاقتان بیشتر از این حرفها بوده و آنها حقتان را نداده اند. پدر شما در یک رابطه یا موقعیت کاری که ممکن است انتخاب عاقلانه ای هم نباشد، ریسک خواهد کرد و باید دقیقتر قضاوت و بررسی کند تا به جای اینکه کنترل زندگی اش را به دست بگیرد، یک وقت زندگی اش را از دست ندهد! و درنهایت شما و فامیل سعی می کنید که با هم مهربان باشید و از لحاظ روحی همدیگر را حمایت کنید و هوای همدیگر را داشته باشید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۸ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۳۴:۰۶
محمد حسین

محمد حسین : سلام بانو.طاعات و عباداتتون قبول باشه.من خواب دیدم دختری که دوستش دارم(اون خودش نمیدونه فعلا که دوستش دارم)کنارم هست.با هم از خونه زدیم بیرون اون رفت نشست توی تاکسی. من داشتم در خونه رو قفل میکردم که دیدم یک دفعی تاکسی گازش رو گرفت و رفت و منم هرچی توی خواب میدویدم نمیتونستم بهش برسم.تعبیرش چیه؟با سپاس.

پاسخ
لینک۱۲ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۲۲:۳۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما به او فکر می کنید و می خواهید دلتان را به روی دیگران قفل کنید و فقط به او فکر کنید ولی او راهش را از شما جدا خواهد کرد و مسیر زندگی اش از شما جداست. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۲ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۲۳:۱۹:۲۲
mmar

mmar : خواهش می کنم متن اخر و این متن رو پاک بفرمایید
من قبلا هم گفتم که با شما هم نظر بودم و ستاره جفت نبود
به هرحال از راهنماییتون سپاسگزارم و ممنون میشم برام مذمت قران کریم در این مورد را ارسال کنید

پاسخ
لینک۲۱ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۱۱:۳۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : در مورد ستاره ها... و دعا نویسی باید خدمتتان راهنمایی کنم که این کارها در واقع کمک گرفتن از جنیان و جادو محسوب می شود که از نظر قران کریم کمک گرفتن از جنها اشتباه است. شما باید از ارتباط با جن ها و دعانویسان پرهیز کنید و اینکارها واقعا گناه است شر کارتان گردنتان را می گیرد و در نهایت به ضعف اعصاب یا دیوانگی خدای نکرده دچار می شوید. همانطور که در قرآن آمده هیچ برگی از درخت نمی افتد مگر اینکه خدا بخواهد. جادو فقط برای کسانی موثر واقع می شود که به جادو ایمان دارند و قدرت آن را بالاتر از قدرت خدا می دانند. آیه 6 سوره جن می فرماید: یک عده از انسان ها و نوع بشر، به جای پناه بردن به خدا، به جن پناه می برند در صورتی که اجنه نمی توانند پناه آنها باشند. ( پس این کارهای دعا نویسان برای اجیر کردن اجنه برای موفقیت انسان ها در زندگی شان وعده ای دروغ و باطل است. هیچ قدرتی بالاتر از قدرت خدا نیست! ) در جای دیگری در قرآن در سوره بقره آیه 102 آمده که (عده ای از بنی اسرائیل از دو فرشته که در بابل نازل شده بودند، به اسم هاروت و ماروت که دعاهایی می آموختند، که بین زن و شوهران جدایی می انداخت، و جدایی نمی انداخت مگر آنکه خدا می خواست!! ) و این به این معنی است که حتی اگر جنیان بخواهند کاری کنند، موفق نمی شوند مگر اینکه خدا بخواهد! حالا جای سوال است که مگر خدا می خواهد؟ مگر خدا دوست دارد که کسی بد بخت شود؟ حقیقت این است که اگر جنیان به خودی خود می توانستند به انسان ها آسیب برسانند، احدی بر پشت زمین باقی نمی ماند زیرا شیطان از بدو خلقت انسان با او دشمنی داشت!! خداوند انسان ها را دوست دارد و عاشق آنان است زیرا از روح خود در بدن انسان دمید. تنها کسانی اسیر جادو جنبل می شوند و آسیب می بینند، که معتقد هسنند که قدرت شیاطین از قدرت خداوند بیشتر است. معتقد هستند که خداوند مهربان نیست و حامی بنده های خود نیست. معتقد هستند که خدا نمی بیند و نمی شنود و آنان را رها کرده تا شیاطین و اجنه بتوانند آنان را اذیت کنند. خداوند به واسطه چن ها، باور انسانها را نسبت به قدرت خودش آزمایش می کند. تا بفهمد که چه کسانی به او توکل می کنندو چه کسانی به اجنه!! این باور منفی انسانها، انرژی منفی دشمنانشان و اجنه را جذب کرده و آنان را آسیب پذیر و مغلوب می کند. اگر شما به خدای بزرگ و الرحم الراحمین ایمان داشته باشید و مطمئن باشید که عشق او شامل حال بندگانش است، هرگز آسیبی از هیچ جنی نخواهید دید. برای کارهایتان هم مطلقا از این دعا نویسان کمک نگیرید. گر اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی!! تشکر از همراهیتون..


پاسخ
لینک۲۱ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۱۶:۴۶
مهربان

مهربان : با سلام خدمت شما. خواب دیدم سر کلاس بودم که در واقعیت هم میرم، یهو دیدم دفترم نیست، کیفم نیست، وسایلم نیست از یکی دو نفر سوال کردم کسی نمیدونست، بعد یه کمی همش دنبالش میگشتم یهو همه رو دیدم، خوشحال شدم بعد اومدم بیرون از کلاس که بیام خونه دیدم کفشم نیست گفتم ای خدا دوباره کفشامو دزدیدن و واقعا تو خواب اعصابم خرد بود چون به مدت یه سال همش خواب میدیدم کفشمو میدزدن و پیداشم نمیکردم. اینبار دیگه تو خواب واقعا عصبانی بودم و گفتم حتما پیداش میکنم. بعد یه جایی که کمی بلند بود و مثل یه تپه کوچیک بود و من پایین اون تپه بودم یه آقا رو دیدم که کلی کفش گذاشته بود واسه فروش و مردم زیادی هم دیدم بعد کفش خودمو دیدم و گفتم چه خوب پاکش کرده و پشتش یه کم خوابیده بود درستش کرده و گذاشته واسه فروش، کلی بهش حرف زدم و گفتم بیجا میکنی هر کفشی ببینی رو ببری بفروشی، سنگ بزرگ دستش بود که میخاست بهم بزنه گفتم هر غلطی میکنی بکن نمیترسم کفشمو بده بعد یکی دوبارم چیزی پرت کرد طرفم نزاشتم بهم بخوره ومردم هم تماشا میکردن،آخرش کفشمو برداشتم و تند تند رفتم و کمی همه گریه کردم بعد خودمو تو یک مغازه دیدم و انگار یه کیف خیلی بزرگ بدمینتون خریده بودم(تو واقعیت ساک بدمینتون دارم) و تقریبا ۱۳۰ هزار تومن داده بودم و میگفتم این که خیلی خیلی بزرگه واسه یه برگه و نهایت یه کیف پول خیلی بزرگه بعد دوباره گفتم ایراد نداره ازش استفاده میکنم. دو تا کیف پول هم انتخاب کردم ولی انگار پولم نمیرسید گفتم یه مدت دیگه حقوق میگیرم ولی الان از خواهرم پول میگیرم و میخرم و منتظر شدم خواهرم بیاد و بهم پول بده. ممنون ازتون

پاسخ
لینک۳۱ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۱:۲۶:۵۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما تمرکزتان، اهدافتان و راه حل مشکلاتتان را پیدا می کنید. اعتماد به نفستان بر می گردد. خودتان را قوی احساس خواهید کرد و احازه نمی دهید که زندگی تان بی هدف و بی معنی شود. با مشکلات مبارزه می کنید و خواهید توانست حرفتان را عملی کنید و جاپایتان را در زندگی قرص و محکم نگه دارید. حتی بهتر از قبل! می خواهید از نظر مالی هم قوی تر باشید. زندگی شما متحول خواهد شد و بر موانع سر راهتان غلبه می کنید. باید استقامت کنید و سخت بکوشید و به خاطر موفق شدن و رسیدن به اهدافتان سخت تلاش کنید. خواهرتان در رسیدن شما به موفقیت کمکتان می کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳۱ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۱۲:۴۸
Azadi

Azadi : سلام وقت بخیر خواب دیدم پول تو جیبم بود جیبم نازک بود از بیرون معلوم بود پول توشه زنعموم بهم تهمت دزدی زد ک پول رو دزدیدی در حالیکه من میخواستم پسش بدم و قصدم دزدی نبود.ممنون

پاسخ
لینک۲۸ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۱۰:۳۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. مگر شما در ابتدای خوابتان پول او را برداشته بودید؟ تعبیر خوابتان این است که شما موفقیت های زن عمویتان را به اسم خودتان در می کنید ولی متوجه نیستید که دیگران قدرت و تشخیص این را دارند که بفهمند موفقیت هایتان از کجا درز کرده و چطور به آنها رسیده اید. شما هم خواهید گفت که نمی خواستید همه خوبیها را به اسم خودتان در کنید . تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۳۷:۰۳
somaye

somaye : سلام ، خواب ديدم كه رفتم حمام كه دوش بگيرم كه يك دفعه دو تا خانم غريبه ديدم كه چادري بودن كه اونا هم اينگار ميخاستن دوش بگيرن كه من بهشون گفتم الان نوبت منه و من سريع دوش ميگيرم و يه آب فقط ميخام بگيرم كه لخت هم بودم و پشتمو بهشون كردم كه منو نبينن كه يهو ديدم رفتن بيرون كه فهميدم اونا دزد بودن و سريع لباس پوشيدم و رفتم جلوشونو گرفتم و تهديدشون كردم و ترسيدن و گفتم چيزهايي كه از من برداشتين سريع پس بدين كه اونا هم همه رو از كيفشون ريختن بيرون و يك سري خورده ريز بود كه يادم نيست چيا بود ولي يادمه كه يك عالمه انگشتر كه به رنگ طلايي بود از من برداشته بودن كه پس دادن كه طلا نبود ولي رنگش طلايي بود و در بيداري من اينهمه انگشتر ندارم و يكي دوتاشو در بيداري دارم، ممنون، مجردم

پاسخ
لینک۲۹ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۳:۰۲:۵۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید نگرانی هایتان را دور بریزید و استرس و ناراحتی های گذشته را بشویید برود. دنیا به شما رو می آورد و کسی قادر نخواهد بود که شادی های گذرا و خوشی های لحظه ای تان را از شما بگیرد و الکی شما را ناراحت کند. هم مشکلاتتان حل می شود و هم در آینده اعصابتان راحتتر خواهد بود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۹ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۳۴:۲۲
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.