تعبیر خواب دزد
دیدن دزد در خواب، میهمان ناخوانده غریبه یا دوست و یا مسافری است که به خواستگاری دختر خانه می آید. ترس از دزد در خواب، تعبیرش شادی و خوشحالی است که به زودی با شنیدن خبری از آن مهمان ناخوانده یا دوست یا مسافر خواهد شنید.
تعبیر خواب دزدی (تاراج، غارت، چپاول)
اگر در خواب ببینیم که دزد پول های ما را غارت و چپاول کرد، از غم و غصه رهایی می یابیم. اگر ببینیم که پول های دیگری را می دزدند، آن شخص از اندوه رهایی می یابد. اگر چپاول به جز پول، ربودن وسایل آسایش یا کار کسی باشد، رسیدن ناراحتی به آن شخص تعبیر می شود.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر ببیند مال و نعمت کسی را به تاراج برد، دلیل که آن کس را غم و اندوه و زیان رسد، به قدر آن که از وی برده بود.
جابر مغربی می گوید: اگر ببیند لشگر اسلام دیار کفر را غارت کردند، دلیل که کافران را مصیبت رسد. اگر بیند لشگر کفر دیار اسلام را غارت کردند، دلیل که اندوهی به اسلام رسد.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن غارت به خواب بر چهار وجه است:
- جنگ کردن،
- زیان مال،
- غم و اندوه،
- نرخهای ارزان.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Bahar : با سلام خدمت خانم هراتی گرامی
خوابی دیدم که داخل یک خانه بسیار شیک و مجللی هستم و داخل خانه زندگی می کردم خانومی مسن آمده بود و داشت دزدی می کرد من دیدمش به پایش زدم و بهش گفتم اگر چیزی برداری خودت میدانی به خدا قسمش دادم وسوره یس و بهش گفتم سوره یس میخوانم و شکایتت را به خدا و ائمه میکنم که با خدا روبرو شوی دوتا دستش را گرفتم و سرم را به سرش زدم صورت سفید و چشم ابروی تقریبا خرمایی داشت صورتش نورانی بود (چندین بار در داخل خوابهای مختلف قسمت های مختلف سوره یس را می خوانم و مداوم خدا را صدا میزنم یا الله می گویم در داخل این خواب هم خدا را قسم دادم )بعد رفتم روبروی یک پنجره دیدم مراسمی هست مانند یک مهمانی مجلل که من از بالا نظاره گر این مراسم بودم همکار قبلیم را دیدم با چندین مرد جوان دیگر که فکر می کنم در خواب میشناختم که داشتند از حیاط خانه روبرویی که با چراغ تزیین شده بودند رد میشدند من طوری ایستادم که مرا نبیند ولی مرا دید من نگاهش نکردم و صورتم رابرگردانندم (در واقع ایشان ازدواج کرده اند و من هم کسی تقریبا داخل زندگیم هست و اصلا به ایشان فکر نمیکنم ولی تقریبا هر روز من خواب ایشان را میبینم به عناوین مختلف وخیلی نزدیک به طوری که دست مرا میگیرد)
خانم هراتی گرامی ببخشید اگر زیاد توضیح دادم واقعا از این ماجرا ناراحتم ...خانم هراتی گرامی قبلا خیلی سوره یس می خواندم ولی الان نمی خوانم و در داخل خواب خیلی یاد آوری میشود و معنی اش را نمیدانم؟؟؟
با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. زندگی شما متحول خواهد شد و اتفاقات خوبی برایتان در شرف وقوع است. افکارتان ترو تازه خواهد شد. شما نمی خواهید که بدشانسی بیاورید و نقشه های خوبتان نقش برآب شوند. سوره ی یس به شما در رسیدن به جاجاتتان کمک خواهد کرد و باید آن را همیشه بخوانید. درک شما بالاتر از دیگران خواهد بود و به مقام بالایی می رسید. حالا که او ازدواج کرده است شما را با همسرش مقایسه می کند و این متاسفانه بعضی مردم این عادت بد مقایسه کردن را دارند و شما احساس او را در خواب متوجه می شوید. یس برای رسیدن به حاجاتتان یک "باید" و امری واجب است. تشکر از همراهیتون.
masumehh : سلام، خوبین؟خانم هراتی عزیز من 2 سالی هست با شما همراهم از این سایت.قبل از اینکه خوابمو تعریف کنم یک سوالی که دو ساله ذهنمو درگیر کرده از شما میپرسم اگه دوست داشتید جواب بدید.برام خیلی سواله که شما این علم تعبیر خواب و چیزیه که خدا دادی بهتون خدا یاد داده و ذاتیه؟؟و یا اینکه علمیه که دنبالش رفتین و کنار علم خدا بهش رسیدید؟خیلی برام آخه جالبه این تفسیرا و علمتون. :)
من خواب دیدم که خونمون خیلی شلوغه کلی آدم بود دیدم چند تا افغان بودند که بچه کوچیکشون من و اذیت میکرد همش.بعد دختر بزرگشون یه هو تا من رفتم بیرون موبایلامو دزدید.منم فهمیدم و به سرعت برگشتم و موبایلامو از دستش محکم کشیدم و پس گرفتم موبایلامو.بعد اینا فرار کردن و بعدش من زنگ زدم پلیس بیاد بگیرتشون.پلیس اومد و ما رفتیم دنبال دزدا.وقتی رفتیم دنبالشون با پلیس من دیدم دوست پسرمم که 20 روزه رابطمون کات شده به دلایلی و از هم جدا شدیم اونم باهام بود و کنارم بود که بریم دنبال اون دزدا وبگیریمشون.آدرس دقیق دزدارو تو خواب میدیدم که ما بلد نبودیم ولی پدرم بلد بود.دوست پسرم میگفت زنگ بزن از بابات بگیر.زنگ زدم و بابام گفت من تو یک جشنی هستم و ولشون کن دزدارو موبایلتو گرفتی دیگه.و آدرس و نداد.بعد من و دوس پسرمم رفتیم جشنی ک بابام اونجا بود.دیدم یک خیابون بزرگ پر از آدم بود.و نور افشانی میکردن و خیلی ابهت داشت جشنش.دوست پسرمم همرام اومد و بعدش دیدم مثل آدمای مظلوم یک گوشه ایستاد و سرشو کج کرده بود به سمت پایین و زمین و نگاه میکرد.ولی تو خواب همش همراهیم میکرد هم دنبال دزدا رفتن و هم جشن و رفتن.خیلی ازش ناراحتم تو واقعیت خانم هراتی.منم رفتم مادربزرگمو که مرده اونجا دیدم و بغلش کردم تا دوست پسرم حسودی کنه مثلا.
و این صحنه خوابم که کلا تموم شد بعدش دیدم یه جایی هستم خوذم که سوار دوچرخه بودم و دیدم پای چپم مچش انگار شکسته بوده و من گچ گرفته بودم.دیدم دختر خالمم پای راستش تو گچ بود و رعایت نکرد و دوچرخه سوار شد و پاشو تکون داد در آورد کبود بود و آسیب دیده.من تا اون و دیدم پای چپمو تکون دادم دیدم بهتره پام درد ندارم و داره خوب میشه.با خودم گفتم تکونش ندم تا یوقت آسیب نبینه قشنگ کامل خوب شه
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. . یکی از بزرگترین ارکان اصلی تعبیر خواب، خواست و اجازه خداست که در صورت عدم خواست او، به هیچ وجه این امکان و توانایی در کسی وجود نخواهد داشت حتی با مطالعه منابع. علاوه بر این تعبیر نوعی توانایی ذاتیست که در صورت وجود عناصری مثل خوش قلبی و انرژی مثبت و ایمان قوی و داشتن درک بالایی از اصول دینی و شناخت احساسات و روح و عواطف آدمی، یک معبر بر اساس گفته های افراد، مسائل گنگ و کد بندی شده خواب را در ذهن خود، کد شکافی کرده و آن را به زبانی که قابل درک باشد، ابراز می کند. به طور کلی قسمت اعظم تعبیر خواب بر اساس درک و احساس خاصی است که در همه افراد موجود نیست. مثلا این را در نظر بگیرید که کسانی هستند که با دیدن چهره شما خیلی سریع عکس آن را نقاشی می کنند ولی اشخاصی هستند که شما جلوی آنها ساعت ها هم بنشینید، و کلاس هم رفته باشند، قادر به کشیدن تصویر شما نخواهند بود. همه معبران هم خواب ها را یکسان تعبیر نمی کنند و نمی توان از یک فرمول واحد برای تمام خوابها استفاده کرد. شما نگرانیهایی دارید و روحتان خسته و فکرتان مشغول است. مسائل زیادی در زندگی شما هست که باعث ناراحتی فکر شما می شود. شما به خاطر هر چیز کوچکی عصبانی می شوید و حرص می خورید. مسائل اقتصادی باعث می شود که ارتباطات شما با دیگران محدود تر باشد و شما نمی خواهید که این اتفاق برای شما بیافتد. بنابر این از خدای بزرگ می خواهید که شما را در پناه خودش از شر تمام سختی ها حفظ کند. دوست پسر شما هم از اینکه در زندگی خودش و شما ناراحتی به وجود بیاید خسته است و از خدای بزرگ طلب کمک کرده است. پدر شما هم نگرانیها و مشغولیات فکری خودش را دارد و نمی خواهد که شما هم به خاطر یک سری نگرانیهایی که دارید خیلی فکرتان را خسته کنید و می خواهد که خونسرد و با گذشت باشید. شما به عبادت خداوند روی خواهید آورد و در این شب ها ارواج پاک انسانها همراه شما به عبادت مشغولند. روح مادر بزرگتان شاد. شما سعی می کنید که تعادل را در زندگی تان حفظ کنید و از لحاظ احساسی شما الان نمی توانید روی پای خودتان بایستید و مستاصل هستید و غصه می خورید و امیدوارید که رابطه تان با دوست پسرتان دوباره جوش بخورد. دختر خاله تان به خاطر مسائل مادی و یا در مورد انجام کاری به استیصال رسیده و او هم سعی می کند که کنترل زندگی و تعادل خودش را حفظ کند و به این دلیل تحت فشار و استرس زیادی قرار دارد. انشالله شما و دوست پسرتان هم آشتی می کنید و دوباره شما احساس قدرت و استقلال خواهید کرد و یا اینکه بر سختی ها و نگرانیهایی که در رابطه با او دارید پایان خواهید داد و دیگر او باعث ناراحتی شما نخواهد شد . اما من احساسم بیشتر این است که شما آشتی می کنید انشالله. تشکر از همراهیتون.
امین : سلام وقت بخیر
خواب دیدم با خواهر کوچکم و خواهربزرگم با اتوبوس، به شهر دیگه ای برای تفریح رفتیم. شب به مقصد رسیدیم موقع پیاده شدن از اتوبوس، به جای خواهر بزرگم، مادرم را دیدم.
در منطقه تاریک و خلوتی از اتوبوس پیاده شده بودیم، متوجه شدم سه تا پسر ناخوب قصد دزدی از ما را دارند،
به همین دلیل هرسه شروع به فرار کردن میکنیم، توی مسیر مادرم خیلی خیلی حالش بد شد و نمیتونست راه بره و من زیر بغلش رو میگیرم و در طی کردن ادامه مسیر کمکش میکنم.
من قصد داشتم مادر و خواهرم رو به سمت بازار و محل شلوغی ببرم که اونجا از دست دزدها، در امان باشیم،
توی مسیر مادرم یکبار داشت ما را به مسیر اشتباهی میبرد که من برش گردوندم به مسیر درست.
بلاخره به بازار رسیدیم و به پیشنهاد من تصمیم به خرید غذا گزفتیم.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما برای رسیدن به امنیت و آرامش سعی می کنید که روابط اجتماعی تان را قویتر کنید و دوستی های صمیمانه و واقعی تری برای خودتان دست و پا کنید. شما همرنگ جماعت می شوید و سعی می کنید که مطیع و تابع دیگران باشید ولی شرایط برای شما نامشخص است و نمی توانید به هر کسی اعتماد کنید. شما احساس می کنید که دیگران سعی می کنند برای شما مشکل سازی کنند و زندگی تان را کنترل کنند. شما نمی خواهید که با خانواده تان ناعادلانه برخورد شود و بنابراین از مواجهه با مشکلات پرهیز می کنید و سعی می کنید که اجازه ندهید که کسی موفقیت و اعتبار شما را بدزدد و احتیاجات خانواده تان را فراهم کنید. خواهر شما شخصیتی قوی و راهنما و حامیانه دارد و با این وجود شما خودتان را مسئول آرامش او می دانید و با او همفکری می کنید. سعی می کنید که وظائفتان را درست انجام دهید و اشتباه نکنید. شما در نهایت نیاز دارید که برای تصمیم گیری در مورد انتخاب هایی که پیش رو دارید، از دیگران حمایت روحی و کمک و راهنمایی دریافت کنید. تشکر از همراهیتون.
komak memar : سلام .
اول خواب دیدم همسایه روبروی مون که دوسال پیش فوت کرده بود تو خیابون دیدم ( هم سن و سال پدرم بود ). بعد اومدم داخل خونه پدرم رو دیدم که خونه بود . همین لحظه اومدم بیرون دیدم یه شخصی دقیقا شبیه پدرم ماشین پدرم رو دزدید ، اول فک کردم خود پدرمه بعد سریع اومدم داخل دیدم پدرم داخل خونست داد زدم که ماشینت رو دزدین با پدرم و داداشم همه اومدم داخل کوچه ولی اون دزد فرار کرد ، در همین لحظه ساعت 7 صبح از خواب بلند شدم
( من این روزا خیلی بی انگیزه شدم خانوادم رو مقصر میدونم که نتونستم موفق بشم افکارم بهم ریختست دیگه مثل قبل انگیزه کار کردن ندارم انگیزه دوباره شروع کردن رو ندارم ) .
صدرصد مطمِنم این خوابم تعبیر داره میخواد یه پیغامی رو بهم برسونه . لطفا راهنمایی کنید
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. تعبیر خوابتان این است که شما احساس می کنید که پدرتان نوعی دوگانگی شخصیت دارد و دمدمی مزاج است و یک بعد مثبت دارد و یک بعد منفی. او شاید تصمیمی می گیرد و بعد پشیمان می شود و شما او را مقصر می دانید که کنترل زندگی اش را نتوانسته خوب بدست بگیرد و بی هدف و بی انگیزه شده و تاثیر منفی او را روی زندگی خودتان به خاطر عدم ثبات اخلاقی و عدم تصمیم گیری های قاطع او می دانید. دوست عزیز دنیا همیشه یک جور نمی ماند! هیچ وقت اجازه ندهید که ناامیدی شما را از پا دربیاورد. شما اختیار دار زندگی خودتان هستید و باید سعی کنید که نشان دهید که از دیگران عاقلتر و موفقترید. تشکر از همراهیتون.
محمد : سلام.خواب دیدم به همراه دایی ام در حالیکه یک پتو هم دارم برای دیدن یک خونه ای به قصد خرید یا اجاره میریم و وقتی وارد حیاطش میشیم متوجه میشم کسی داخل خونه نیست و تصمیم میگیریم از دیوار خونه بالا بیاییم و خارج بشیم و در همین حین که پتو روی شونه ام بود یک پسری ما رو میبینه و به تصور اینکه ما دزد هستیم داد و بیداد میکنه و میخواد به پلیس زنگ بزنه و من خیلی ترسیده بودم چون پیش خودم میگفتم حالا چه جوری باید ثابت کنم که دزد نیستیم
فریبا هراتی
: سلام. شما و دایی تان امکانات رفاهی خوبی دارید و یا می خواهید که در کارتان امنیت کافی داشته باشید. شما می خواهید یک ایده ی جدیدی را شروع کنید و یا روی آن سرمایه گذاری کنید و به این نتیجه می رسید که این ایده ، خوب نیست و باید از فکر انجام آن منصرف شوید. شما می توانید با موانع و مشکلاتی که سرراهتان هست به خوبی مبارزه کنید و مشکلاتتان را دور بزنید و نمی گذارید که چیزی جلوی پیشرفت شما را بگیرد. ممکن است به شما تهمت بزنند که باعث شده اید که موفقیت دیگران سلب شود و یا اعتبار آنان از ایشان ساقط شود. در حالی که شما فقط از ایده تان کناره گرفته اید و این شما نیستید که باعث شکست این پروژه و هدف شده اید. تشکر از همراهیتون.
negar : باعرض سلام و ادب.مادرم خواب دیدن یکی از شاگردان گذشتشون که در بهزیستی بودن همراه دوستش که شاگرد مامان نبوده البته بزرگتر از سن واقعیشون در پارک بسیار زیبا و سر سبزی بودن روی نیمکت.بچه های کوچک خیلی زیبایی تو پارک بودن.شاگرد از صبر مامان خیلی تعریف می کنه و میگه الان قدرشونو می دونم.دوستش میگه من خیلی از شما خوشم اومد و اروم شدم .شروع به کشیدن سیگار می کنه که مامان مانعش میشه .جمعیت اطراف هم میگن خوش بحال شما که معلم بودید می دونی خدا برای شما چی قرار داده که البته مامانم تو خواب از این تعریفا خیلی خوشش نمیاد.مادرم کفشاشو در میاره و تو چمنا وزیر نور خورشید راه می ره واز هوای خوب و زیبایی پارک لذت می بره و برخی از جمعیت هم بعد از مامان همین کارو می کنن.یهو یادش میاد کیف قهوه ای رنگش که در واقعیت داره رو رو نیمکت جا گذاشته.بر می گرده می بینه یه زن با چادر رنگی داره برمی داره.چهره اون زن را کامل دیده.مامان میره به یک اتاقکی که پلیس بوده میگه یه زن چادری کیفم و برد. با ناراحتی و نگرانی زیاد میگه کلید و موبایلم مهمه. ولی وقتی برگشت هیچ زنی چادری اونجا نبوده.مامان میگه فکر کنم چادرشو در اورده .انگار اونجا مثل چادر یا یک چیزی مثل کمپ بوده .پلیس میگه الان در و می بندن.میگیرنش نگران نباش و همش می خواسته مامان اروم باشه که از خواب می پرن.سپاس از تعابیر جنابعالی
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. مادر شما نیاز به استراحت و تفریح دارد و بعد از سالها کار، او سزاوار این است که به خودش آرامش ببخشد. مادر شما در عین حال که می خواهد به چرخه ی اجتماعی و گروهی تعلق داشته باشد، می خواهد آزاد هم باشد و بی نیاز از دیگران و به صورت مستقل عمل کند. او در عین حال که احتماعی و برونگراست از اینکه دیگران زیادی تملق او را بگویند خوشش نمی اید. او احساس می کند که کسی سعی دارد از محبت هایش سو استفاده کند و مادرتان به شدت مراقب است که این اتفاق برای او نیافتد. در شرایط حاضر مادرتان احساس ناامنی و بی ثباتی می کند. تشکر از همراهیتون.
مریم :
در پناه ایزد منان موفق باشید
Sahar : سلام خسته نباشید
خواب دیدم خواب بودم و با صدایی از خواب بیدار میشم شک میکنم میرم تو حیاط میبینم یکی از کارمندای فروشگاهمون توی ماشین مهمونمون روی صندلی عقبش خوابیده!! شک میکنم چیزی دزدیده بهش میگم خانوم فلانی اینجا چرا خوابیدی یکم بیا اینورتر میبینم زیرش ۴ جفت کفش قایم کرده دو جفت از کفشا شبیه به همو گذاشته‌بود تو یک جعبه کفش یکی از کفشام بوت بوده، ۲جفت کفش بچه گانه هم دستش بود(اونارو فهمیدم خودش برا بچش خریده چون کفش بچگانه نداریم)..بعد از ماشین اومدیم بیرون مهمونمون بهش گفت چیزی زدی؟ انگار بوی گل میدی گل میکشی؟ گفت نه و من اینارو ندزدیدمو فلان بعدش اعتراف کرد گفت به کسی نگو بعد که رفت دستشویی من همرو برا خواهرم داشتم تعریف میکردم که یهو اومد بیرون گفت نه من اونارو ندزدیدمو فلان.. خلاصه موندگار شد پیشمونو تونست متقاعد کنه بعد یهو دیدم دم در شرکت دوست پسرمم هست این دختره تو دلم میگم خوبه گفتم ادم درستی نیست اینم اورد پیش خودش همه یونیفرم یک شکل پوشیده بودن دوست پسرم داره اینارو اماده میکنه برای همایشی انگار ۲ تا کفش نارنجی چرم ساقدار جلوبازم که تو فروشگاهمون انگار داریم دست دخترس ،دختره میاد جلو به من میگه که دوست پسرم گفته همین کفشارو رو از فروشگاه شما بگیریم برا پرسنل..منم حس میکنم نازه میخام برا خودمم از فروشگاه همینو بگیرم..
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما به یکباره، به این درک و آگاهی خواهید رسید که این خانم کارمند فروشگاه شما در گذشته ی کسی که در خواب مهمان شما بوده، نقشی دارد و به او فکر می کند!!. (اگر اینها اصلا در بیداری با هم ارتباطی ندارند، مهمان شما به صورت سمبلیک مطرح است و این یعنی که خانم کارمند، حواسش به این است که همسری برای خودش انتخاب کند و یا رابطه ای تازه به زندگی اش بیاورد). مهمان شما منکر این مسئله است که با او ارتباطی داشته و این خانم را متوهم و خیالباف می پندارد. شما متقاعد می شوید که او ارتباطی با مهمان شما نداشته ولی این خانم در رابطه با دوست پسر شما هم ممکن است نظری به رابطه شما داشته باشد و سعی می کند که با رفتاری برونگرا و اجتماعی، احساسی و دوستانه و متواضعانه و سخاوتمندانه رفتار کند تا خودش را در دل دیگران جا کند و شما احساس می کنید که باید شما هم همینطور رفتار کنید تا دوست پسرتان حواسش به شما باشد و نه به کسی دیگر. تشکر از همراهیتون.
zeinab : ببخشید این تکه رو یادم رفت تو خوابم خواهر کوچیکم موهای پشت لبش درومده بود و من بهش گفتم بیا برات اصلاح کنم گفت نه اون یکی خواهرم یا مامانم بیاد برام اصلاح کنه و خودشم میگفت خیلی موهای پشت لبم درومده باید اصلاح کنم
فریبا هراتی
: خوهر کوجکتان با مردم بد صحبت می کند و می خواهد نظرش را به دیگران تحمیل کند یا به اصطلاح کلفت گویی و زخمت گویی خواهد کرد و می خواهد رفتارش را اصلاح کند. تشکر از همراهیتون
zeinab : سلام.من خواب دیدم انگار با دوست پسرم از ی موسسه ک نمیدونم چی بود پول دزدیدیم.ب این صورت ک من برای اون موسسه ی مبلغی کارت کشیدم بعد نمیدونم چطوری دوس پسرم ی مبلغی از حسابشون برداشت بدون اینکه خودشون بفهمم. ولی من خیلی پشیمون بودم و ما انگار فرار کرده بودیم و من همش میگفتم بیا پولشون پس بدیم.البته تو خواب هنو دوس پسرم ب من پولی نداده بود و من میگفتم بیا پس بدیم بهشون .بعد ی جایی داشتم ب دوستام شیرینی
تر تعارف میکردم و براشون چای هم ریختم و استکانای چای رو پر کردم که دیدم دوستام شیرینی های کاکائویی بزرگ ک تو جعبه بود رو برداشتن و ب شوخی گفتم همشو نخورین برا خودمم بزارین ک یکیشون قهر کرد .(از قهرش تو خواب خوشحال بودم)و بعد خاله ام ک اونجا بود گفت این دوستت ک قعر کرد یواشکی برا ی پسری نامه نوشته بوده ولی پسره نمیخادش و پسش زده (اون پسر رو میشناسم).
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید با استفاده از اعتباری که برای شما قائل هستند، باعث شوید که دوست پسرتان در کارش موفق شده و پیشرفت کند ولی از اینکه نکند اعتبارتان را از دست بدهید و روی شما منفی فکر کنند، از اقدام خودتان پشیمان می شوید. خوابتان هشداری است که قبل از هر تصمیمی به عواقب آن خوب فکر کنید. رابطه ی شما با دوستانتان قویتر خواهد شد و در خوشی های شما سهیم می شوند و خودتان هم فکرتان آرام و شاد خواهد بود. اما دوستتان که قهر کرده، رابطه اش با دوست پسرش در واقعیت به هم می خورد و او از این بابت ناراحت خواهد شد. تشکر از همراهیتون.