کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب زندان

اگر کسی در خواب دید در زندان است و در پاهایش غل و زنجیر است در کار و شغلی که دارد، زمان طولانی می ماند و اگر دید او را به زندان می برند، از غم رهایی می یابد. اگر کسی دید در زندان است و زندان برای او نا آشنا است، احتمال مرگ او نزدیک است. اگر زندانی که در آن است، زندانیان را شکنجه می کنند و او را هم شکنجه می دادند، از گناه پاک می شود. اگر کسی خواب دید از زندان آزاد شده از غم و اندوه آزاد می شود.

امام صادق (ع) می فرماید: دیدن زندانبان درخواب، چون معروف است، خلاصی یافتن و عاقبتِ نیکو باشد. و چون مجهول بود، دلیل کوری و غم و اندوه است. زندان به خواب دیدن گور و بلا است و آزمایش کردن دوستان و خرم کردنِ دشمنان. اگر کسی ببیند که به زندان رفت و زود از زندان در آمد، دلیل آن است که خداوند را با تمام وجود درک می کند.

محمد ابن سیرین می گوید: اگر کسی ببیند در زندان بود و آن زندان هرگز ندیده بود، دلیل بر هلاک است، زیرا که زندان مجهول گور است. اگر زندان معروف ببیند، دلیل بر اندوه و مضرت کند. اگر ببیند در زندان زنجیر بر پای داشت، دلیل که در عملی که باشد، دیر بماند.

ابراهیم کرمانی می گوید: اگر صاحب خواب خود را در زندان معروف ببیند، دلیل که بزرگی و جاه یابد. اگر زندانبان را نشناسد، ازجهت شغلهای دنیا او را غم و اندوه است. اگر ببیند با مردی زندانبان با بند می رفت، دلیل که کار بسته او گشایش یابد.

تعبیر خواب ملاقات زندانی
اگر خواب دیدید که کسی در زندان به سر می برد و شما به ملاقات او می روید، از کاری که آن شخص در آن ماندگاری دارد، آگاه می شوید. اگر زندان آشنا بود، خبر از موفقیت آن شخص می گیرید و اگر زندان جایی بود که شما آنجا را نمی شناختید، از اندوه و غمی که آن شخص در دل دارد آگاه خواهید شد.

تعبیر خواب دستگیر شدن
اگر کسی خواب ببیند که دستبند به دست او زده و یا زنجیر به پای او بسته اند و او را دستگیر کرده اند، مرتکب گناه یا معصیتی شده و دین کسی به گردن او است. اگر دید دستبند او باز کردند، توبه کرده و به درگاه خداوند باز می گردد.

تعبیر خواب آزاد شدن زندانی
اگر کسی خواب دید که از زندان آزاد شده، از غم و اندوه خلاص شده و رهایی می یابد.

تعبیر خواب حبس شدن
اگر کسی در جایی حبس شود که آنجا را می شناسد، در کار خود ماندگار خواهد بود و اگر آن جا را نمی شناخت، از موردی اندوهگین است و احساس مضرت و زیان می کند.

تعبیر خواب مرده در زندان
اگر خواب ببینید که کسی در زندان مرده است، در کار و شغلی که دارد به مدت زمان طولانی می ماند و عمر او دراز است. همین تعبیر برای کسی است که شما ببینید که در زندان مرده است.

تعبیر خواب فرار از زندان
اگر کسی دید که از زندان فرار کرده است، از غم و اندوه فرار می کند و به شادی و خلاصی می رسد.

تعبیر خواب زندانی شدن در خانه
اگر کسی خواب ببیند که در خانه خود زندانی شده است، در زندگی زناشویی خود، ماندگار خواهد بود و بزرگی و جاه یافته و عاقبت او نیکو است انشالله.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

213 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

ایوب

ایوب : سلام خانم هراتی ارجمند
من بین ساعت ۸/۱۵ الی ۱۰/۱۵ صبح امروز شنبه اول مهر ماه ۱۴۰۲ و ۷ ربیع الاول ۱۴۴۵ خواب دیدم به یک زندان که فکر کنم زندان شهر خودمون هست رفتم و انگار قراره از یک زندانی که نمیشناسم با کد ۱۷۸ ملاقات کنم.
تا کارها و امور اداری ملاقات انجام بشه دیدم زندانی‌ها با چه فلاکتی زندگی سر می کنند . نوزادانی دیدم که مادرشون در زندان بودند.
دستان مردانی را دیدم که می‌خواهند روی یک میز چیزی مثل نامه بنویسند ولی دستانشان مثل چرخ خیاطی به میز دوخته می شود .
خونهایی را دیدم که برای آزمایش دی ان ای در شیشه گذاشته شده اند و محکومانی که بخاطر قتل خانوادگی زندانی شده اند.
زندانبانان رفتار نسبتا محترمانه ای با من داشتند ولی بروکراسی و فضای دردآلود حاکم بود. من بسیار از اوضاع وخیم زندانیان ناراحت بودم و در همان حال ناراحتی بیدار شدم.
لطفا تعبیر خوابم را بفرمایید. ممنونم.

پاسخ
لینک۱ مهر ۱۴۰۲ ساعت ۱۵:۴۴:۱۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تعبیر خوابتان این است که شما می خواهید نظراتتان را راجع به موضوعی مطرح کنید ولی خودتان را محدود کرده و آزادانه راجع به خواسته هایتان صحبتی نمی کنید. شاید چون فکر می کنید که درگیر کار نادرست و اشتباهی شده اید و نمی دانید که چطور باید احساستان را بخاطر موقعیتی که در آن قرار گرفته اید؛ مطرح کنید. شما برای رسیدن به تعالی و حس آزادی معنوی بیشتر، باید روحتان را ارتقا ببخشید و سعی کنید که بینش و شهود را در خودتان تقویت کنید و به آنچه که بر دلتان برات می شود، توجه کنید. شما می توانید به قدرت بالاتر و ثروت و موفقیت های بیشتری دست پیدا کنید. شما تمایلی ندارید که کار اشتباهی انجام دهید تا جلوی رشد و پیشرفت تان گرفته شود و اهدافتان با شکست مواجه شود. همچنین نگران هستید که نتوانید شروعی تازه برای خودتان داشته باشید و برای آینده تان برنامه ریزی کنید. شما باید سعی کنید که زندگی تان را بر پایه ی انسانیت و دانش برنامه ریزی کنید تا هویت تان زیر سوال نرود. باید از تجارب منفی تان یاد بگیرید. زندگی تان دارد متحول می شود و شما با باورها و ترسهای درونی تان آزمایش می شوید و نشان می دهید که چقدر قوی هستید و به اعتقادات تان باور دارید. در عین حال شما نمی خواهید که از عادات و سنت ها و فرهنگ خانوادگی تان جدا شوید و به گونه ای متفاوت از آنان زندگی کنید. شما تمایل دارید که علاوه بر اینکه دیگران شیوه ی باوری شما را قبول دارند، خودتان دیگران را کنترل کنید تا ببینید که مثل شما فکر می کنند یا خیر. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱ مهر ۱۴۰۲ ساعت ۲۰:۱۴:۴۶
Amir

Amir : سلام. چند سال پیش خواب دیدم هم من و هم دختری که به او علاقمندم ولی فعلا ارتباطی با هم نداریم، در آینده هر دو به بازداشت اشغالگران رژیم صهیونیسی در می آییم و در زندان اشغالگران حبس می شویم. نکته عجیب مدت زمان محکومیت و حبس هر کدام از ما بود. من که تصور می کردم بیشتر از او معتقد و مبارزم مثلا به 10 سال حبس محکوم شده بودم ولی او به دو برابر من یعنی مثلا 20 سال حبس محکوم شده بود (ممنون از شما)

پاسخ
لینک۱۷ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۰۱:۲۹:۲۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما هر دو به خاطر محدودیت های مالی مجبور هستید که از زندگی در کنار هم محروم باشید و از هم جدا زندگی کنید. شما تا زمانی که به دستاوردهای مالی زیادی برسید مجبور هستید که با این محدودیت ها کنار بیایید ولی این خانم، بخاطر اینکه بدون حضور شما در کنار خودش احساس ایزولگی و تنهایی بدون شما می کند؛ برایش تحمل این دوران بسیار سخت تر است از شما. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۷ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۱۲:۴۴:۲۵
salam

salam : سلام.با پسری که یکدیگر را دوست داشتیم یک سال است که قطع ارتباط هستیم خواب دیدم من و او و مادرش در یک خانه کوچک زندگی می‌کنیم که یک حیاط کثیفی هم داشت وقتیکه پسر از خانه بیرون میرفت مادرش از دست من گرفته و در قفس خالی و کوچک و تنگ مرغ در گوشه حیاط زندانی می‌کرد من هم بعد از تقلا های زیاد بالاخره توانستم حصار قسمت بالای سرم را که سختی کمتری نسبت به دیواره هایش داشت بکنم در همین حین مادرش برای من چایی آورد و همین که دستم را به سمتش دراز کردم استکان را زمین پرت کرد و در اصلی قفس را باز گذاشت و به خانه رفت من هم پشت سرش رفتم(هیچ اعتراضی هم نمیکردم) و پسره اومد اونم رفتار خوشی باهام نداشت زیاد تو خواب و دوری می‌کرد

پاسخ
لینک۱۰ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۰۳:۵۰:۰۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تعبیر خوابتان این است که او راجع به شما با مادرش صحبت کرده و از رفتار اجتماعی شما ایراداتی گرفته و نگاه مادرش به شما منفی شده است. مادر او آرزو می کرده که شما نتوانید آزادانه برای رسیدن به خواسته هایتان اقدامی انجام دهید مگر اینکه او این اجازه را به شما بدهد. شما اما سقف آرزوهایتان بلند است و نخواسته اید که اسیر و محصور باقی بمانید و دوست داشتید که مطابق با آرمانهای خودتان زندگی کنید. مادر او تشخیص داده که دوستی شما و پسرش به درد نمی خورد و برای همین پسر او به شما بی محلی کرده است. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۰ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۱۳:۴۳:۰۹
ایلیا

ایلیا : سلام خسته نباشید یه خواب عجیب دیدم یکم نگرانم کرد
خواب دیدم یکی از دوستام بهم گفته عرق بخور اگر گرفتنت اعتراف به خوردن نکنی ازادت میکنن حالا تو شهر خودمون جلوی یک کلانتری از من تست الکل گرفتن و بخاطر خوردن عرق میوفتم زندان (زندان فکر میکنم بند عمومی بوده و تو شهر خودم بوده و خیابونشم میدونم اما خب در واقعیت تو اون خیابون زندانی وجود نداره تو خواب من اونجا زندان بود ) چیز زیاده دیگه ای ندیدم ولی یه قسمت از زندان انگار داشتم از اسانسور زندان بالا میرفتم با یک اشنا که نمیدونم کی بود سه نفر دعواشون شد و اخرای خواب هم انگار میدونستم ازاد میشم یا میدونستم خوابه دقیق یادم نیست کدوم یکی از این دوتا بود ولی با اینکه تو زندان بودم و هوا روشن بود میدونستم انگار یا ازاد میشم یا خوابه منتظر بودم دیگه تموم شه با حال خوب البته

پاسخ
لینک۱۹ دی ۱۴۰۳ ساعت ۰۲:۱۳:۵۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. دوست شما می خواهد که شما خیلی روی مسائل منفی زندگی تان تعمق نکنید و بی خیال و بی دقت و بی حس و حالتر رفتار کنید؛ یا دوستتان به شما می گوید که کمی مال حرام کسب کنید و خیلی به موجه بودن اموالتان دقت نکنید. به هر جهت شما با محدودیت هایی در زندگی تان مواجه می شوید و احساس می کنید که جلوی رشد و پیشرفت شما گرفته شده و نمی توانید آزادانه مانند قبل زندگی کنید. شما سعی می کنید که درک تان را بالاتر ببرید. شما نمی خواهید مسئولیت کارهای اشتباهتان را بپذیرید یا نمی خواهید در حل بعضی مسائل زندگی تان پیشقدم بشوید. به هر جهت شما می دانید که اوضاع همیشه اینطور باقی نمی ماند. شما ناامید نیستید و بینشی قوی دارید. مشکلاتتان هر چه که هست انشالله رفع خواهند شد و به آرامش خاطر خواهید رسید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۹ دی ۱۴۰۳ ساعت ۱۸:۱۴:۱۱
Maral anss

Maral anss : سلام صبح خواب دیدم انگار مراسمی هست شبیه نذری یا همچین چیزی که غذا میدن منم انگار میخواستم سفره پهن کنم سه تا سطل تو سه تا نقطه گذاشته بود که خواهرم گوشت خام داد دست منو یه نفر دیگه که نمیدونم کی بود گفت تو این سه تا سطل بریزین انگار یه نفر از قبل یه نفر دیگه یه مقداری گذاشته بود و من هم باید یه مقدار تو سه تا سطل میرختم معنی این کار انگار به نظر خواهرم یه جور مبارزه سیاسی بود بعد خودش یه تکه کاغذ که توش نوشته بود انداخت توسطل و گفت اینطوری بعد گفت گوشت بریز توش. منم یه مقداری گوشت انداختم روش همه داشتن میرفتن که کفشامو گم کرده بودم همش میترسیدم انگار باید زود میرفتم که کسی منو نگیره یه دمپایی پلاستیکی رنگی رنگی پیدا کردم پوشیدم اما گفتم مال من نیست دلم میخواد کفش خودمو پیدا کنم که پیدا کردم صاحبخونه که یه زنی بود بهم داد گفت جورابات هم توشه گفتم اه فکر کردم جورابام گم شده جورابام رنگ استخونی کثیف بود اما پوشیدم و همینطور که کفشمو که اونم اسپورت بندی یه رنگی بین توسی و استخونی بود همینکه خواستم برم انگار یه خانم و آقایی که به نظر پلیس بودن و میخواستن ببرنم همون زنه انگار عاملش بود یه ماسک پارچه ای بلند طوسی دستش بود به اونا گفت که مال منه هرچی به جون مادرم رو قسم میخوردم میگفتم مال من نیست ولی باور نمیکردن میخواستن ببرنم زندان دقیقا حس اسارت و بی پناهی داشتم خیلی ترسیده بودم احساس میکردم مقصرخواهرمه

پاسخ
لینک۲۳ فروردین ۱۴۰۴ ساعت ۱۲:۱۵:۲۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما آرزو دارید که مشکلاتتان تمام بشود و خواسته هایتان را محقق کنید. شما در همین راستا هم قدم برخواهید داشت و راجع به مشکلاتتان صحبت می کنید؛ موانع و دلسردی هایی که مانع موفقیت شما شده است را مطرح می کنید و تلاش می کنید که شرایط زندگی تان را بهبود ببخشید. خواهرتان کسی را به عنوان مسبب مشکلاتش معرفی می کند و شما هم احساس خشمتان را نسبت به این شخص بیان می کنید. اما در عین حال نگران هستید که مبادا جاپای قرصی در زندگی تان نداشته باشید و نمی توانید به باورها و اعتقادات گذشته ی خودتان پایبند باقی بمانید. شما سعی می کنید که مثبت اندیش و امیدوار باشید که زندگی تان به آرامش می رسد ولی نمی خواهید که صرفا رویا پردازی کنید بلکه می خواهید احساس امنیت کنید و مطمئن باشید که نظراتتان درست است. می خواهید امنیت و گرمی زندگی تان برایتان محفوظ باقی بماند. شما در عین حال که علیه یا به نفع کسی جبهه و گارد نمی گیرید و فقط به منافع خودتان فکر می کنید؛ نگران هستید که این روش خودخواهانه ای باشد. شما نمی توانید وجدانتان را نادیده بگیرید و به بایدها و نبایدهای زندگی احترام می گذارید. ولی از جهتی نگران هستید که بیان واقعی نظراتتان به ضررتان تمام بشود و موجب شود که آزادیهای شما از شما سلب شود. در صورتی که بخاطر بیان افکارتان با مشکلی مواجه شوید؛ خواهرتان را مقصر می دانید که شما را تشویق کرد تا از اشخاصی که برایتان مانع تراشی کرده اند و شما را از زندگی دلسرد کرده اند؛ صحبت کنید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۳ فروردین ۱۴۰۴ ساعت ۱۸:۲۳:۲۶
Negar

Negar : سلام.۵سال پیش عشقم با دختری به اسم مریم بهم خیانت کرد و من اون زمان با یه پیج ناشناس رفتم به مریم گفتم که اون آقا(عشقم)پشت سرت حرفهای بدی زده و اونم باور کرد و میونشون رو زدم.خواب دیدم مریم دوباره برگشته.به عشقم گفت:اومدم ازت انتقام بگیرم و تف کرد تو صورتش.بعد با هم سوار اتوبوس شدن منم تو اتوبوس بودم عشقم به مریم دلداری میداد و مریم هم می‌گفت از دستش عصبانیه.بعد دقیق نمیدونم خانواده مریم یا عشقم, مریمو با یه مرد سن بالا آشنا کردن که باهاش عقد موقت کنه و همه اینادر شهر ترکیه اتفاق می‌افتاد.حس میکردم عشقم از وقتی مریم برگشته بهم بی اعتنا شده.بعد عقد، یه قرآن که مال مریم بود من پارش کردم و بعد رفتم نشستم زندان .عشقم با عصبانیت اومد از لایه میله ها به پام چنگ انداخت.بعد عشقمو دیدم انگار من از زندان دراومده بودم و اینبار اون تو زندان نشسته بود

پاسخ
لینک۲۳ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۶:۳۷:۴۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. مریم کنترل فیزیکی و احساسی خودش را در ارتباط با عشق شما از دست می دهد ولی بعد، دوباره ارتباطشان تقویت می شود. عشق شما و مریم با هم دعوای سختی خواهند داشت و عشقتان سعی می کند که مریم را مجاب کند که خردمندانه رفتار کند. شما متوجه ی رابطه ی مجدد ایندو خواهید شد. شما سعی می کنید که احترام مریم را از بین ببرید و او را بد جلوه دهید. شما از این بابت احساس گناه می کنید و همچنین نمی توانید آزادانه نظرات و احساسات واقعی خودتان را به عشقتان بیان کنید. او اما عملکرد شما را برای جداییش از مریم، تقبیح و سرزنش تان می کند و از شما عصبانی خواهد شد که شخصیت مریم را زیر سوال بردید. بعد از این ماجرا، احتمالا عشق شما وابسته و متعهد به مریم می شود و دیگر نمی خواهد که مجرد و آزاد باقی بماند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۳ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۲۳:۵۶:۴۷
Sare

Sare : سلام. امروز صبح خاب دیدم برادرم(متاهل) جواهر گرانقیمتی و غیرقانونی برداشته ک لو رفته و پلیسا اومدن منو ببرن و من دلم نمیومد لوش بدم. انگار برادرم وقتی لو رفته باز طمع کرده و خاسته فریبشون بده ک من گرفتار شده بودم. منکر کل ماجرا بودم و گفتم حتی گم‌شدن کارتای بانکیمو گزارش نکردم ک خالیه. راست میگفتم و میخاستم ثابت کنم پولای تو حساب ربطی ب من نداره. ی پلیس تکرار می‌کرد «تو شماره دویی» ک یعنی همدست دارم. پلیسای بدجنس و بی‌رحمی بودن نمیذاشتن با وکیل مشورت کنم یا برادرمو مطلع کنم. یک زنم بینشون بود. وسط بازجویی اسم رحمتی و آوردن(از آشنایانه) حساب میکردم سالای زیادی حکمم میشه اما اولین بارمه شاید نصف میشه. تا حد مرگ مستاصل و ترسیده بودم. برادرم داشت باخبر میشد. دست بدعا وامیدوار معجزه بودم.
مجردم، دغدغه بزرگم جابجایی محل کارمه خابم نگرانم کرده

پاسخ
لینک۱۶ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۰۹:۱۰:۲۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما شخصیتی قوی، مستقل، خومختار، جاه طلب، رقابتی و با اراده دارید که می خواهید خیلی سریع به سمت موفقیت صعود کنید و جاه طلبی هایتان را عملی کنید و همه شما را تحسین کنند. اما به باید ها و نبایدهای زندگی احترام نمی گذارید ضمن اینکه خواسته ای دارید که خودتان هم می دانید که شاید از توانایی تان خارج باشد. شما اعتبار زیادی برای رسیدن به موفقیت برای خودتان قائل نیستید و همزمان که احساس محرومیت می کنید، اهداف بالایی برای خودتان در نظر گرفته اید. جاه طلبی هایتان ممکن است کار دستتان بدهد!! باید سعی کنید که خودتان را بیشتر کنترل کنید و خویشتندار باشید تا احساس محدودیت نکنید و آزادی های امروزتان را از دست ندهید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۱۹:۴۵:۰۲
Salsabil

Salsabil : با سلام و احترام خدمت بانوى بزرگوار
ممنون ميشم اين خواب را تعبير بفرماييد
با تشكر فراوان

پاسخ
لینک۲۰ اسفند ۱۴۰۲ ساعت ۰۲:۳۹:۲۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. احترام متقابل. تعبیر خواب این خانم این است که مرحوم عموی او ، هر چند که در نجف مدفون شده، ولی به خاطر اینکه در زندگی دنیاییش، علیرغم بجا آوردن اعمال عمره، مرتکب اشتباهاتی شده است که با کلام خداوند مغایرت داشته، به همین دلیل گفته است که در مکه زندانی و اسیر است. او نمی تواند اشتباه خودش را منکر شود ولی در عین حال نمی تواند از شرایط موجود فرار کند. برای آرامش روح او دعای جوشن کبیر را در ایام رمضان زیاد بخوانید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۰ اسفند ۱۴۰۲ ساعت ۱۵:۰۴:۳۷
ساناز

ساناز : سلام و تشکر از تعبیرِ زیباتون♡..متشکرم لطفا پنهان شود.

پاسخ
لینک۶ اسفند ۱۴۰۲ ساعت ۰۰:۲۳:۰۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. تعبیر خوابتان این است که شما در شرایط حاضر در زندگی تان زمانهای سختی را تجربه می کنید و با احساسات سرد دیگران روبرو می شوید. شما در موقعیتی در زندگی یا کارتان احساس می کنید که آزادی عمل شما از شما سلب شده، محدودتر شده اید و نمی توانید راحت احساسات و افکارتان را مطرح کنید. اما عزم و اراده ی شما برای رسیدن به موفقیت، قویست. شما می خواهید با رفتاری مدرن و همسو شدن با جمعیت، از ابراز نظرات واقعی خودتان خودداری کنید. بخاطر مسئله ای عذاب وجدان دارید و دلتان نمی خواهد که موفقیت هایی را که بخاطر جلب محبت و احساسات مثبت دیگران به خودتان، بدست آورده اید را از دست بدهید. شما می خواهید شخصیتی تاثیرگذار داشته باشید و قدرت و اقتدار بالاتری در زندگی داشته باشید. می خواهید تعادل را به سبک خودتان در زندگی تان ایجاد کنید تا در سختی ها راحت تر زندگی کنید. سعی می کنید که سابقه ی بدی بین مردم نداشته باشید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۶ اسفند ۱۴۰۲ ساعت ۱۵:۰۲:۴۲
samira

samira : سلام من امروز خواب دیدم که لطفا خوابم نمایش داده نشه با سپاس

پاسخ
لینک۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۱۱:۰۹:۱۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. کسی می خواهد برای شما محدودیت هایی وضع کند، رابطه ی شما را با دیگران قطع کند و نظرات خودش را به شما تحمیل کند. شما در مقابل او احساس آسیب پذیری می کنید و دوستی او را نمی خواهید و تصویر قدیمی خودتان را می شکنید؛ به عادات قدیمی خودتان پایان می دهید و رودرواسی را کنار می گذارید. شما می خواهید آزاد باشید و ارتباط تان با او در حد دوستان دیگر او باشد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۲۲:۲۳:۲۲
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.