تعبیر خواب سگ
اگر در خواب خود سگی دیدید که مطیع و رام است و به دنبالتان می آید، دوستی از شما حمایت می کند. سگ آشنا و مطیع و رام دوست وفادار است. سگ اگر آشنا و رام باشد و بانگ و صدا راه بیندازد فحش و ناسزا است و خواب شما می گوید با یک نفر برخوردی نا مطلوب خواهید داشت که او نسبت به شما سخنان زشت می گوید و دشنام می دهد.
تعبیر خواب حمله سگ

تعبیر دیدن سگ ناآشنا و وحشی که قصد حمله به او را دارد، وجود دشمنی است که فرومایه و پست است. اگر حمله سگ را دفع کرد، بر دشمن غلبه می کند. اگر سگ بیماری هاری داشت، دشمن وی نیز بیماری روحی دارد. اگر کسی ببیند که سگ لباس او را پاره کرد، دشمن او باعث می شود تا دوستی او و دیگران بوسیله بدگویی هایی که انجام می دهد به دشمنی تبدیل شود. اگر کسی دید که گوشت سگ می خورد، حرام خوار و ربا خوار است.
اگر سگی ماده به خانه اش وارد شد، و بیننده خواب مردی مجرد باشد، زنی پست با خصایص زشت به ازدواج وی درمی آید. اگر سگ شکاری داشت، دشمن بیننده خواب، دشمنی اش را آشکار می کند. اگر کسی خواب دید که سگی در جایی پنهان شده بود و پارس می کرد، دشمن وی در پنهانی از او غیبت می کند و دیگران را علیه او می شوراند. اگر بیننده خواب، سگی را دید که سگ دیگر را در مشاجره و پارس کردن و منازعه از پای درآورد، و یکی از آنها فرار کرد، یکی از دشمنانش از میدان خارج می شود.
اگر کسی سگ نگهبان به او هدیه داد، او به محافظت از شخص پلیدی روی می آورد که از او منفعت ببرد. اگر دید که سگ شکاری، شکاری را آورد و جلوی او انداخت، دلیل که ارثیه ای به او می رسد که از مال حرام بدست آمده است.
تعبیر خواب گاز گرفتن سگ
اگر سگی لباس او را گاز گرفت و قسمتی از بدنش نیز آزرده شد، از دشمن زیان سخت می بیند.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن سگ درخواب بر چهار وجه است:
- دشمن،
- پادشاه طامع،
- دانشمند و خادم بدکار،
- مردمان غماز (سخن چین).
محمد ابن سیرین می گوید: سگ در خواب دیدن، دشمن پست فرومایه است و سگ ماده در خواب زن فرومایه است. تعبیر خواب سگ سیاه دشمنی است از عرب، و سگ سفید ، دشمنی است از عجم. اگر ببیند که سگ بر وی بانگ می کرد، دلیل که از دشمنی سخنی زشت شنود. اگر ببیند که سگ او را بگزید، دلیل که او را از دشمن گزند رسد. اگر دید جامه او به آب دهان سگ آلوده شد، دلیل است از دشمنی خسته شود. اگر دید جامه او بدرید، دلیل که در مالش نقصان پدید آید.
اگر ببیند که گوشت سگ می خورد، دلیل که دشمن را به دشمنی دیگر دفع کند. اگر ببیند سگی را نان می داد، دلیل است که روزی بر وی فراخ شود. اگر ببیند سگ با وی نزدیکی نمود، دلیل که دشمن در وی طمع کند. اگر ببیند که سگ بر وی تکیه کرده بود، دلیل است بر دشمنی فرومایه اعتماد کند و کار او را نصرت دهد. اگر دید که شیر سگ می خورد، دلیل که ترس و بیم سخت به وی رسد و باشد که با دشمن او را خصومت افتد.
اگر ببیند که سگ از وی می گریخت، دلیل است دشمن از وی برحذر باشد. اگر ببیند که سگی ماده درخانه او درآمد، دلیل که زنی فرومایه را به زنی کند. اگر دید که سگی جامه او را به دندان بگزید، دلیل است مکروهی بر وی رسد.
اسماعیل بن اشعث می گوید: سگ شکاری در خواب، دشمن است. اگر ببیند که به سگی شکار می کرد، دلیل که از دشمنی دعوی دانش کند و خیر و منفعت یابد. اگر ببیند گوشت شکار می خورد، دلیل که میراث یابد. اگر ببیند که سگ شکاری از خود دور نمود، دلیل است از دشمنی با منفعت جدا شود.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Dokhtare Ali110 : خانوم هراتی نازنینم
فریبا هراتی
: خواهش می کنم. اتفاقات خوشایند در راه است. اما معلوم نیست برای چه کاری یا چه کسی. پاسخ شما هم از خوابتان معلوم نیست.
Dokhtare Ali110 : سلام خانوم هراتی عزیزم . روز جمعه شما بخیر و آرامش ان شاءالله 3>
خواب دیدم به همراه خانوادم به یه منزل بسیار بزرگ و شیک، نقل مکان کرده بودیم . توی دلم میگفتم البته خونه خودمون هم قشنگ و دوست داشتنیه و چیزی کم نداره ولی خونه جدیدمون انگار خیلی باکلاس و لاکچری بود.
رفتم توی حیاط و دیدم یه سگ پشمالوی سفید کوچولوی خیلی ناز توی حیاط داره ورجه وورجه و بازی میکنه. شروع کردم باهاش حرف زدن و بهش ابراز احساسات کردن که دیدم با زبان خودش ( شبیه پرنده های سخنگو) جواب منو میداد . اسمی شبیه مهسا تو ذهنمه که ازش شنیدم. نمیدونم منو مهسا خطاب کرد یا اسم خودش مهسا بود. برادرم اومد توی حیاط و یه دختر خانوم جوان چاق و هیکل دار باهاش بود . از برادرم راجع به سگه پرسیدم ،ظاهرا سگ متعلق به این دختر خانوم و خانوادش بود و قرار بود مدتی نگهداریشو به ما بسپرن چون خودشون داشتن میرفتن سفر. از برادرم پرسیدم تا کی اینجاست؟ گفت تا ۱۴ اردیبهشت. پیش خودم گفتم چطور از عهده نگهداریش بربیایم ما تاحالا سگ نداشتیم و بلد نیستیم . ( در ضمن برادرم مجرد هستن)
بعد دیدم سگه توی خونه همه جا برا خودش بازی و ورجه وورجه میکنه و کسی با این موضوع مشکلی نداره. مامانم خیلی عادی و با مهربونی باهاش برخورد میکردن علیرغم اینکه در حالت عادی امکان نداره مامانم با نگهداری سگ تو خونه موافقت کنن( کلا با نگه داری حیوانات موافق نیستن) . من با محبت سگه رو ناز و نوازش کردم و یکم از خیسی بدنش به لباس و بدنم ترشح کرد ، با خودم گفتم حالا باید چیکار کنم نماز و قرآن خوندنم مشکل پیدا میکنه با حضور این سگ تو خونه.
بعد رفتم روی پشت بوم خونه ( اینجای خوابم انگار آپارتمانی بود منزلمون و افراد دیگه ای هم به پشت بام رفت و آمد داشتن) دیدم برادرم یه عالمه قفس بزرگ روی پشت بوم کنار هم گذاشته و توی هر کدوم یه دونه پرنده است. بعضی از پرنده ها خیلی خیلی بزرگ بودن . با خودم گفتم این پرنده ها خیلی خیلی گرونن از کجا اینا رو آورده و آیا ساکنین این آپارتمان با نگهداری این پرنده ها روی پشت بوم مشکلی ندارن؟ ( به نظرم بعضی از پرنده ها شبیه طوطی های بزرگ ِسخنگو بودن )
ممنونم از بزرگواری و صبوریتون .
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. تشکر. افکار جدیدی به ذهن شما خطور خواهد کرد و روحیه شما و خانواده تان خیلی عالی خواهد شد. دوستان جدیدی خواهید یافت. برادرتان به ثروت خواهد رسید و دوست جدید شما هم ثروتمند خواهد بود. مسائل غیر منتظره ای برایتان پیش می آید و شما باید خویشتندار باشید و تمرکزتان روی اهدافتان باشد. خوشی زیادی به زندگی تان می آید و فعالیت های اجتماعی تان زیاد می شود. برادرتان به همه آرمانهایش خواهد رسید و بعضی از اهداف او بزرگ هستند. برادرتان به مقامات بالا خواهد رسید و در اوج موفقیت خواهد بود و خیلی ها راجع به برادرتان صحبت خواهند کرد. تشکر از همراهیتون.
Neda : سلام خانم هراتی عزیزم ببخشید زیاد مزاحم میشم من ظهر خواب دیدم.توی خواب بیداربودم.رفتم توی یک محیط اداری برای انجام کار همان طور که داشتم کارم رو انجام میدادم توی یک اتاق که کارهای اداریم رو انجام میدادم و اتاق شلوغی بود به اتاق مجاور رفتم که فکر کنم رفتم اب بخورم البته فککنم رفتم اب بخورم درست بخاطر ندارم که برای خوردن اب رفته باشم حدس میزنم دیدم توی اون اتاق انگار یک تولد کوچککارمندا گرفته بودن سه تا خانم بودن که نشسته بودن و فرم ادااری داشتن با مقنعه مشکی بودن و یک اقای مسن و پیر و عینکی میخواست کیکرو ببره با چاقو اون اقا ی پیر بهم نگاه میکرد میخواست کیکرو ببره و میخوات ازش کمی بهم بده و داشتن اهنگ تولدت مبارکرو میخوندن دست زیاد البته ارامدزیاد شلوع نکردن.من خجالت کشیدم اونجا وایسم گفتم زشته وایسم برای کیک.و گفتم تازه الان هم شیرینی خوردم توی اون اتاق زیاد شیرینی نخورم چاق شم(البته توی واقعیت همش بفکر لاغریم و اینکه چاق نشم و ملکه ذهنم شده:):).بعدش اومدم بسمت خونه و اواون خونه خونه ی قدیممون بود که خیلی وقته در واقعیت فرختیمش خانم هراتی انگار اونجا یکسگ کوچکبامزه داشتم اندازه ی کف دستم از ین موفر فریاقهوه ای خیلی روشن بود سگه و خوشگل یجا توی دستم بود که ادار کرد البته ریخت روی زمین من باهاش گفتم نباید ادار کنی باید بری توی دستشویی انگار حرفمونفهمید رو رفت توی دستشویی خونمون جلوی در دستشویی روی سرامیکا دستشووی ادار کزد اونجا اداز زیاد کرد بازم و کمی مدفوع خیلی خیلی کمی کرد میخواستم اب بریزم دستشووی رو بشورم که دستشوویی شلوع شد و ادمای زیادی اومدن
منم نگران نبودم سگه ریر دست و پا نره و انگار تو خواب سگ دوستم شده بود و واسه اون بو.منم به دوستم گفتم حواست باشه سگ له نشه که دوستم گفت نه برو خیالت راحت پیداش میکنم گمنشده همین جاهاس.و از خواب بیدا شدم خانم هراتی ممنون از زحماتتتون
فریبا هراتی
: سلام. من نمی دانم شما کارمند هستید یا نه. اگر هستید، خوابتان به شما می گوید که باید در اداره تقسیم کار به صورت عادلانه انجام شود تا همه ذینفع باشند و سیستم اداری باید متحول شود. اگر نیستید هم احتمالا در ذهنتان به این فکر کرده اید تحول مثبتی برای کارهای اداری باید صورت بگیرد که از این نابسامانی امروزی بیرون بیاید. شما به زمان گذشته که فکر می کنید، دوست قدیمی داشته اید که برایتان درددل می کرده و اوضاع نابسامانی داشته و نیاز به حمایت شما داشته و به هر جهت فکر می کنید که اگر آدم کارش به مردم گیر کند و محتاج آنان باشد زیر دست و پا له می شود و نادیده می گیرندش. تشکر از همراهیتون.
سارا سعیدی : سلام خواب دیدم تو یه منطقه کوهستانی وبرفی هستم با خواهر و زن داداشم وجایی میخواستیم بریم،بهم گغتن همین راه رو برو من گفتم سردمه نمیتونم برم از سرما خوشم نمیاد یه دفه از مقابلم تعداد زیادی سگ زرد بود بود ک یکی یکی بهم حمله میکردن و با یه چوب بهشون حمله میکردم وتکه تکه میشدن.
کلا بعضی وقتا تا صبح خوابای درهم میبینم و از یه خواب به خواب دیگه میپرم گاهی وقتاحیونا باهام حرف میزنن گاهی وقتا توی اسمونم و ماه وستاره ها رو یه شکل دیگه میبینم و بعضی قسمتهای خواب یادم میره
فریبا هراتی
: سلام. شما و خواهر و زن برادرتان در زندگی با چالشهای بزرگ روبرو می شوید و شرایط سخت و لغزنده ای را تجربه خواهید کرد که نباید ناامید شوید و باید برای موفقیت خودتان تلاش کنید. ناامیدی شما مساوی است با افسردگی و بیماری و شما نمی خواهید که بیمار و افسرده شوید بنابراین باید قوی باشید و مبارزه کنید. لطفا برای هر کامنت فقط یک خواب ارسال کنید چون نوشتن چندین خواب در یک خواب خلاف مقررات سایت است ضمن اینکه شما باید بدانید دقیقا چه گفته اید و شنیده اید در خواب، که قابل تعبیر باشد. تشکر از همراهیتون.
Somayeh : با سلام.
بنده شب خواستگاریم خواب دیدم که رفتم تو حیاط یک سگ آورده بودن که ظاهرش یکم خفن می زد و با زنجیر بسته بودنش چون از نژاد خطرناکی بود و برای خواستگارم بود و من هم یک سگ داشتم که خیلی مظلوم و سربزیر بود، سگ من زرد و سگ خواستگارم هم زرد بود و مادرم با خوشحالی می گفت اشکالی نداره مادر تا حالا به سگ تو غذا می دادیم از این به بعد دو تا می شن و به سگ حسین (اسم خواستگام هست)هم غذا می دیم.
فریبا هراتی
: اخطار دوم!
سلام. طبق قوانین سایت که شما آن را هنگام ثبت نام در سایت اخیرا مشاهده فرمودید، و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بسیار بالای تعابیری که فرستاده می شود، هر کاربر فقط مجاز به ثبت یک خواب در 24 ساعت است. در صفحه پرداخت قسمتی که که تیک می زنید قوانین رو قبول دارم بالای اون قسمت قوانین نوشته شده. و یک خواب شما امروز برای تعبیر ثبت شد. لطفا مجددا خواب خود را فردا ارسال کنید . تشکر از همراهیتون.
zahra : سلام سال جدید برشما مبارک. من خواب دیدم در خانه قدیمی مادربزرگم هستیم (ایشون همسرشون فوت کرده) او داشتن ازدواج میکردن. همسرشون خونه رو براشون کاملا سفید کرده بود و با کمی نورکاری خیلی قشنگ شده بود. در قسمتی از خانه استخر بود و همه با لباس های پوشیده شنا میکردیم و احساس می کردم برادر همسرم من و زیر نظر داره( ایشون خیلی پاک هستن) واسه همین خواستم از اونجا برم. کم کم داشتیم از خونه بیرون میرفتیم که یک سگ وحشی بیرون خونه بود که سگ دیگه ای اون و مهار کرده بود( انگار هردو مشکی بودن) من با ترس داشتم میرفتم بیرون که یک سگ طلایی به من حمله کرد منم با دستم محکم بهش کوبیدم جوری که پرت شد طرف دیگه ای. بعد وارد اتاقی شدیم بچم بغلم بود من خسته بودم دکتر اطفالی اومد سینه من و چک کرد که ببینه شیر داره یا نه که خیلی ازش شیر میومد ولی گفت باید کیفیتش بره بالا تا بچه سیر بشه و برام حجامت نوشت و رفت من نمیخواستم بچم و به کسی بسپارم ولی خسته بودم عمه همسرم اومد داخل و گفت بده به کسی میسپارم که بهش اطمینان داری و بلده .. برادر شوهرم و پسر بزرگش اونجا بودن من فکر کردم منصفانه این بود که بدم به برادر شوهرم ولی ایشون اصلا بچه داری بلد نبود ولی پسرعمه همسرم و بهش اطمینان داشتم و بچمم هم باهاش راحت بود که سپردن به ایشون.
فریبا هراتی
: سلام. سال نوی شمام مبارک. روح پدر بزرگتان شاد. دعای خیر او پشت سر مادر بزرگتان است و مادر بزرگتان هم عاقبت به خیر خواهد شد و جای خوب و مقام بالایی در دنیای آخرت خواهد داشت. شما و خانواده تان نسبت به مادر بزرگتان احساس مثبت دارید و برادر همسرتان به شخصیت شما افتخار می کند. شما اجازه نمی دهید که افکار منفی و آدمهای بد زندگی خانواده تان را تهدید کنند و نمی خواهید که دیگران شما را کنترل کنند و در زندگی تان باعث به وجود آمدن اختلافات شوند. شما هدف و پروژه و ایده ای دارید که به خاطرش از جان و دلتان مایه می گذارید ولی باید سعی کنید به خودتان بیشتر برسید و استرس و نگرانی را از وجودتان خارج کنید تا بتوانید به اهداف عالی که در دست دارید، به صورت موثر تری جامه عمل بپوشانید. فامیل همسرتان می توانند برای رسیدن شما به آرامش بیشتر، از شما حمایت کنند. تشکر از همراهیتون.
وحید : سلام عرض ادب ،من یک خواب در ابتدای خواب یک سگ کوچک شبیه سک ها پاکوتاه پامو گرفت تا آخر خوابم درد احساس میکردم هچنان اما در وسط های خواب من صدایی شنیدم اما کسی مشخص نبود صدای یک مرد بود که می گفت آرزویت بر آورده شده است. اینم بگم من پدرم بیماره و چند وقتیه براش مدام دارم دعا میکنم . اما نمی دونم کدوم آرزوم برآورده شده ومعنی این خواب چیه ممنون میشم در تعبیر خوابم منو کمک کنید.
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما توانایی متعادل کردن جنبه های مختلف زندگی تان را ندارید. در پیش بردن یک موقعیت خاص، شک دارید و دچار تردید شده اید و انگار تمایل ندارید که به سمت هدفتان پیش بروید. احساس می کنید که فشار و استرس ناشی از بیماری پدرتان شما را از فعالیت و حرکت و استقلال و رسیدن به اهدافتان بازداشته است. شنیدن صدا درخوابتان بیانگر پیامی از ضمیر ناخودآگاه شما و قلمرو معنوی شماست. شفای پدرتان مساوی است با استقلال شما برای اینکه به خاطر اهداف خودتان روی پا بایستید و تلاش کنید و از نگرانی بابت او بیرون بیایید. انشالله خدای بزرگ شرایطی فراهم خواهد کرد تا پدرتان بنا به مصلحت خداوند از شر و نگرانی و بیماری خلاص شوند. تشکر از همراهیتون.
وحید : ممنون از تعبیر کاملا صحیح تون دقیقا موضوع همینه که الان من درگیر یک پروژه بسیار بزرگ برنامه نویسی هستم و مدیر یک پروژه برنامه نویسی بزرگ هستم و توانایی جدا شدن از تیم ندارم و از طرفی نگران پدرم هستم نمی تونم کنارش باشم.
فریبا هراتی
: خواهش میکنم. انشالله موفق باشید.
xanum : خیلی ممنون
xanum : :) معذرت میخوام اتفاقا اشتباهی نوشته بودم میخواستم بازم بفرستم ...پدرم خواب دیده از همسایه طبقه سوممون صدای ناله و شیون میاد با خودش فکر کرده شوهرشون مرده بعد رفته پارکینگ دیده یه سگ مرده افتاده بوده کف زمین نگا کرده سمت در دیده یه سوراخی ایجاد شده زنعمو و عموش اونجا بودن نگا میکردن که اونا گفتن کار زنه همسایه طبقه سومه هرکاری کرده اون زن کرده، بعدش بابام گفته من اگه جمع نکنم هیچکس این سگو از اینجا جمع نمیکنه همه جا بو گندو میشه...بعدش دوتا پرنده خوشگل دیده که صاحب داشتن پدرم پای یکیشو کشیده درومده ولی نمردن پدرمم با خودش گفته خوبه صاحبش چیزی نگفت پای اینو من دروردم یکی از پرنده ها هم خیلی خوشگل بوده بابام تو ذهنش پرنده بهشتی تصور کرده
فریبا هراتی
: سلام. همسایه طبقه سوم از همسرش طلاق می گیرد و همسر او برایش مرده است و او را نمی خواهد. عشق آنان نسبت به هم مرده و پدر شما شاید سعی کند که آنها را به راه آورده و نصیحت کند ولی اینها که به نظر می آمده که زندگی خوبی داشته اند، الان نمی توانند روی پای خودشان باشند و استقلال ندارند. تشکر از همراهیتون.
xanum : سلام خانم هراتی پدرم خواب دیده در منزل همسایه طبقه سوممون صدای گریه و ناله میاد پدرم با خودش فکر کرده که شوهرش فوت کرده...بعد دیده توی پارکینگ یه سگی مرده بو گرفته و روبروی خونمون یه خونه دیگه هست یه سوراخی هم توش بود که زنعموش به اسم روح انگیز و عموش اونجا وایستادن زنعموش داد هر کاری کرده اون زنه طبقه سه کرده (یعنی باعث مردن سگ) بعد بابام گفته اگه من جمع نکنم اینو هیچکس جمع نمیکنه میمونه فاسد میشه،بعد سه تا پرنده ی زیبای (بهشتی) هستن که خواسته یکیشو بگیره پاشو کشیده یکی از پاهاش درومده مرده.
فریبا هراتی
: دوست خوبم لطفا یک بار دیگر خوابتان را بازخوانی کنید و از جا انداختن افعال خودداری کنید. زنعموش داد هر کاری کرده اون زنه طبقه سه کرده یعنی چه؟ زن عموش چی داد؟ کی پای پرنده را کشیده و مرده؟ من نمی توانم خوابتان را بفهمم.