تعبیر خواب عروس
اگر کسی در خواب دید خودش یا دیگری عروس به خانه آورده و او عروس را می شناسد، به بزرگی می رسد اما اگر عروس را نشناخت، عمر او رو به اتمام است. دیدن جشن عروسی همراه با رقص و پایکوبی مصیبت است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
ابراهیم1 : با سلام و احترام. یکی دو هفته قبل مثلا 99.03.15 خانم جوانی که از بستگان خیلی دور هستند و من او را نمیشناسم از طریق یکی از بستگان نزدیکتر این پیغام را به من دادند که پدر مرحومم را در رویا دیده اند. این خانم جوان دوست مجردی دارد به نام فائزه. در رویا پدرم را دیده است و پدرم خود را به او معرفی کرده که من فلانی هستم و منزل ما در خیابان فلان است و من همانی هستم که روضه برای امام حسین میگرفتیم (و ظاهرا اسم خیابان را کاملا درست گفتند چون اون خانم آدرس منزل ما بعد از فوت پدر را نمیدانسته و فقط چند باری در منزل قبلی هنگام روضه هایی که پدرم برای امام حسین میگرفتند شرکت میکرده) خلاصه پدرم نشانی دادند و بعد درحالیکه دوست آن خانم یعنی فائزه کنارش بوده پدرم به او اشاره کرده و گفته این عروس من است (یعنی فائزه عروس من است). (بیننده رویا هم در ذهن خود احتمال میداده که بنده مجرد باشم و این پیغام را رسانده. جل الخالق! از طرح ازدواج اجباری تا پیغام پسغام اموات) ببخشید دو تا خواب هم میشه اما چند شب بعد دختر همسایه رو در رویا دیدم (و هیچ صنمی هم با هم نداریم) که تو خواب اسمش فائزه بود و سعی میکرد چیزی به من بگه ولی من هیچ چیزی متوجه نشدم و در واقعیت اسم این دختر همسایه فائزه نیست و نمیدونم این رویا میتونه به این موضوع مربوط باشه یا نه.
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. اگر او در واقعیت اصلا از آدرس شما با خبر نبوده و با این وجود آدرس را درست گفته، پس بخش دوم خواب هم که مربوط به اشاره ی پدرتان به دوست او به عنوان عروسش است هم قابل اعتماد است. مگر اینکه این ماجرا به دلیل شرایط خوب مالی شما، و منوط به اعتقادات شما یک ماجرای ساختگی باشد تا دوست فامیلتان ازدواج کند و خوب از شرایط شما هم با خبر هستند. همسایه ای که در بیداری وجود ندارد ولی در خواب شما دیده اید، به این اشاره می کند که شما کسی را از نظر اجتماعی و فرهنگی هم سطح خودتان بدانید و تمایل داشته باشید که او را ملاقات کرده و نظراتش را در باره ی مسائل مختلف از جمله در باره ی خودتان کشف کنید. اگر شما خواب اول را شنیده اید و بعد خواب دوم را دیده اید، خواب دومتان به احتمال قوی بازتاب افکار شما از ماجرای خواب اول است و نمی توان به تعبیر آن اعتماد کرد. اما به هر جهت شما با ملاقات این خانم در صورتی که تمایلی به اینکار داشته باشید، چیزی را از دست نمی دهید. چه بسا او را ملاقات کردید و از او خوشتان آمد و عروس پدرتان هم فائزه باشد! :))))) سعی کنید که او را ببینید و متوجه شوید که تا چه اندازه او به شما شباهت دارد. صحت خواب فامیل دور یا عدم صحت آن به شناخت شما از آنها و اعتماد شما بستگی دارد و من از روی خوابتان نمی توانم تصدیق کنم که راست می گویند یا کل ماجرا ساختگیست و چشمداشتی به ثروت شما دارند. تشکر از همراهیتون.
ابراهیم1 : نه بابا همون اول که .... بنابراین بهتر سر در گریبان خویش کنیم، عرض خود نبریم و زحمت دیگران نداریم.
لیلاگنج نما : سلام علیکم....خواهرم دیروز بعدازظهر سه شنبه ۳ تیرماه در مورد من خواب دیده که من لباس عروسی پوشیدم و نشستم روی همون مبل سبز رنگ جلوی پنجره اشون ....لباس عروسیم خیلی خوشگل بوده .تاج سرم هم همینطور ...درست همون شکلی بوده که دوست دارم موهامو درست کرده بودندو آرایشم کرده بودند خیلی هم طبیعی بود خواهرم میگه خوابم خیلی واقعی بود ایتقدر که ازخواب بیدار شدم و فهمیدم خوابه حالم گرفته شد
فریبا هراتی
: سلام. شما تمایل به ازدواج با کسی دارید که بتوانید جایگاه امن و سرشار از آرامشی در زندگی داشته باشید. می خواهید در کار و در زندگی تان متعهد باشید و رفتار موفقی داشته باشید و بدرخشید. فکرتان را مرتب و منظم خواهید کرد و با سیاست و موقر رفتار خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.
المیرا : سلام. دیدم مراسم عروسی من بود البته داماد نبود و فقط شلوغی و میهمان ها را میدیدم و دو نفر از دوستانم را دیدم که میرقصیدند. در آن شلوغی دو سه نفر پسر جوان که نمیشناختم جلو آمدند و روزنامه ای به من نشان دادند که داخلش اعدادی نوشته شده بود دقیق یادم نیست. 7،15،11... و انگار یک نفرشان در گوشم گفت سی و نهم پرواز میکنی با هواپیما.
البته قبل از این خواب من دنبال بلیط هواپیما بودم برای سفر که منجر به شیوع کرونا شد و سفرم لغو شد.
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید به انجام کاری متعهد باشید و فکرتان به خاطر این مسئله ناراحت است. 33 که جمع اعدادی است که شما فرستاده اید، به معنی پتانسیل بالا و آگاهی معنوی شما است. سی و نه نمادی از درک، اندیشه، مدیتیشن و برتری ذهنی است. شما می خواهید بر مشکلاتتان غلبه کنید و دوستانتان هم نگران شما هستند. از لحاظ معنوی شما قویتر خواهید شد و باید برای سلامتتان و دفع شر و سختی بگویید به اندازه ی وسعتان چند مرغ قربانی کنند و گوشتش را به فقرا ببخشید. تشکر از همراهیتون.
المیرا : سلام. دیدم مراسم عروسی من بود البته داماد نبود و فقط شلوغی و میهمان ها را میدیدم و دو نفر از دوستانم را دیدم که میرقصیدند. در آن شلوغی دو سه نفر پسر جوان که نمیشناختم جلو آمدند و روزنامه ای به من نشان دادند که داخلش اعدادی نوشته شده بود دقیق یادم نیست. 7،15،11... و انگار یک نفرشان در گوشم گفت سی و نهم پرواز میکنی با هواپیما.
البته قبل از این خواب من دنبال بلیط هواپیما بودم برای سفر که منجر به شیوع کرونا شد و سفرم لغو شد.
فریبا هراتی
:
سلام. طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. ((در نوبت هستید)) و باید این خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون.
المیرا : چشم حتما
Reza : سلام وقت بخیر ببخشید که خوابم رو این موقع ارسال میکنم از صب درگاه پرداخت سایت بار نمیشد.خواب دیدم که وارد ی مجلس عروسی میشم که اول دختر دایی و دایینو میبینم بعدش میرم جلوتر عروس و داماد رو میبینم که داماد رو نشناختم ولی عروس فک کنم خواهرم بود البته اونم دقیق نمیدونم.بعدش مادرم میاد جلو که میگه باید شاباش بدی پول در میارم ی چند تا اسکناس ۲۰۰ و ۵۰۰ تک تومنی در میاد اونارو میزارم کنار بعد پول شاباش مبکنم که عروس خالم میگه که ولخرجی نکن که من میگم پول چرک کف دسته.ممنون میشم که تعبیر خوابمو بگید.
فریبا هراتی
: سلام. استدعا می کنم. بله مشکلی برای درگاه پرداخت سایت به وجود آمده بود که خوشبختانه رفع شد. اگر در مجلس عروسی رقص و آواز بلند و تندی مشاهده کرده اید، باید برای سلامتی خواهرتان صدقه بدهید و بگویید به اندازه ی وسعتان یک مرغ یا گوسفند قربانی کنند، گوشتش را به فقرا ببخشید و اصلا از آن نخورید. اما اگر رقصی در کار نبوده و پولهای خورد 200 و 500 تومانی را هم به عنوان شاباش پرداخت نکرده اید، تعبیر این است که خواهرتان می خواهد به انجام کاری متعهد شود و نگران است که آیا این کار به خوبی پیش خواهد رفت یا خیر. شما به او تسلی خواهید داد و به او خواهید گفت که نگران نباشد و موفقیت او تضمینی است و او را تشویق می کنید. عروس خاله تان خواهد گفت که تضمینی در این موفقیت نیست و خیلی باور ندارد که خواهرتان کارش را درست و عالی انجام دهد. تشکر از همراهیتون.
Mona : سلام خسته نباشید .تو خواب دیدم که من به اتفاق خوانواده و پسرم خونه عموم بزرگم بودیم و همه لباس سیاه عذا پوشیده بودیم و همینطور مامانم و عموم و پدر و زن عموم داشتن راجع به این که کی غذای عزا رو درست کنند صحبت میکردن و تقریبا ناراحت بودن که نمیدونم چی گفته شد که عموم برگشت به صورت خبری به هممون اعلام کرد که پسر کوچیکش رفته عروس بیاره با ماشین و درصورتی که ما میدونستیم که خودش زن داره و میگفتیم اگر زنش بفهمه که داره یه عروس دیگه میاره چیکارش میکنه که تو خواب ما نمیدونستیم این عروس جدید کی هست واصلا نمیشناختیمش و البته بگم فضای خونه هم نیمه تاریک بود یه جوری انگار پارچه سیا به دیوارها بود.ممنون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. برای دفع شر صدقه بدهید. بگویید یک مرغ قربانی کنند و گوشتش را به فقرا ببخشید انشالله دفع بلا خواهد شد. جان کسی در خطر است. تشکر از همراهیتون.
Mahpishoni : با سلام
من دیشب خواب دیدم دارم با نامزد سابقم عقد میکنم و آرایش زیبا و لباس عروس آبی تیره و خشگل و فاخری پوشیده بودم وبا خوشحالی به همه میگفتم خیلی خشگل شدم ارایش و لباس خاصی دارم و فردا مراسم عقدمه بعد مامانم میگفت بعد از این عید (عقدمان یا عید قربان بود یا غدیر) ۲ روزی تعطیله اونجا بمونید بعد من گفتم مانتو مشکی خودمو میبرم اگه خانوادش برام مانتو خریده بودن می پوشم اگه نیورده بودن مال خودمو می پوشم و کفشهای مشکی پوشیده بودم.
ممنون از تعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. شما نسبت به بعضی مسائل در رابطه با نامزد قبلی تان متعهد هستید و رفتاری با پرستیژ و بدون منیت از خودتان نشان می دهید. شما با سیاست و عاقلانه رفتار خواهید کرد ولی فکرتان ناراحت است. شما می خواهید که عزت و احترامتان برقرار باشد و منوط به رفتاری که با شما می کنند، با آنها تعامل کنید. نگرش شما نسبت به گذشته این است که باید فاصله تان را نسبت به او حفظ کنید و بر خواسته های خودتان پابرجا باشید. تشکر از همراهیتون.
شمایل : سلام خاب دیدم خونه عمم عروسیه یه پسر دیگشه. من توی اتاقی کنار اشپزخانه بود بودم که مراسمی نبود. عروس اولی عمم اسمش زهراست که من باهاش ارتباط دارم از اتاقی که جشن اونجا بود اومد و رفت داخل اشپزخانه یه لباس ابی و سفید هم پوشیده بود و معلوم بود توی دلش ناراحت بود. از اتاق جشن صدای نوار ترانه میومد. به مامانم گفتم زهرا هم رقصید گفت اره اومد توی اتاق جشن و دستاشو برد بالا و با فیس دست میزد. من حسودی کردم چون نه لباس پوشیده بودم نه توی اتاق جشن رفتم. بعدشم از بالا اتاق جشنو میدیدم که عروس و داماد و بقیه مهمونا بودن. میرقصیدن و ساقدوشا برای عروس حرکات رقص خاصی اجرا میکردن و من میگفتم خوشبحالش این عروسه چه جشنی برا خودش بپا کرد. زهرا هم میرفت جلو مهمونا و خودشو نشون میداد درواقع میخاست عروس اول بودن و ابهت خودشو نشون بده ولی اونا زیاد اهمیت نمیدادن. مامانم گفت برو از روی پشت بام از مراسمشون فیلم بگیر ولی دیدم راه پشت بام بستست نشد. بعد دیدم یکی از زنای همسایشونم بیرون اتاق جشن نشسته و سینه های خیلی بزرگش بیرون بود و یه بچه زد به سینه هاش شیر اومد من گفتم بچه ها شیطونی نکنین شیرش داره میریزه میخاد برا بچش، زنه گفت اشکالی ۵ ساله بچمو از شیر گرفتم بهتر تا شیرا بریزن کمتر بشه. بعد مراسم را از حالت رقص به حالت مذهبی و مرثیه در اوردن، بعد همه نشسته بودیم یه بشقاب برنج و دو سه تا کباب شامی به هر نفر دادن و منتظر بقیه مراسم بودیم که گفتن مراسم تموم بروید خونه هاتون نهارتونو خودتون از رستوران بگیرید! اکثرن که داشتن میرفتن و حتی حاج آقایی که برای مراسم مذهبی اونجا بود از این رفتار شکایت میکردن و بعضیا توی راه از نهارشون میخوردن چون به نهار پختن یا خریدن نمیرسیدن. منم که داشتم یکمی میخوردم گفتم یا این غذا را به عنوان نهار میدادید یا یه نهار درست حسابی میدادید و رفتیم.
فریبا هراتی
: سلام. مشکلاتی برای عمه ی شما پیش خواهد آمد که فکرشان ناراحت می شود و غصه می خورند. عروس اولی او سعی می کند که رفتاری خردمندانه و با کرامت و دلسوز از خودش نشان دهد و شما از بطن ماجرا خبر ندارید و نمی خواهند که خبرش به بیرون درز کند. ولی کم کم ماجرای آن آشکار خواهد شد و خدای نکرده ممکن است کسی فوت کند. اما به خاطر شرایط موجود احتمالا کسی از کسی حمایت و پشتیبانی نخواهد کرد و مقداری برای خودشان خرج می کنند. برای دفع شر صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.
Sepide : سلام روزتون بخیر باشه خسته نباشید.متن معلوم نشه در پناه حق
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. 2 پسر خوب و تمیز و با احساس و پولدار، دارند روی دختران شما فکر می کنند و به زودی از دخترانتان خواستگاری خواهند کرد و شما هم داماددار می شوید و هم از نظر مالی زندگی دخترانتان تامین می شود. جشن و شادی و شروعی تازه و مبارک خواهید داشت و داماد های شما به دستاوردهای مالی بسیار زیادی خواهند رسید و دخترانتان به جشن و شادی و سهم عادلانه ای از خوشبختی در زندگی شان می رسند. همه ی شما با ایمان هستید و متوسل به امام حسین ع می شوید تا به حاجاتتان برسید و بعد از آن هم باید نذرتان را ادا کنید. تشکر از همراهیتون.
زهره : سلام خواب دیدم درساختمان عجیبی هستمکه نزدیک خانه پدربزرگم هست آنجا پر بود از مردم آن اهالی که نمیشناختمشان کسانی هم که میشناختم بسیار بلنه قد شده بودند و سرتاپا مشکی پوش من هم روسری و چادر مشکی پوشیده بودم مراسم عجیبی برگزار میشد که یادم نیست درردیفی بودم که 4صندلی چوبی بلند با پایه های لرزان و بی ثبات بود من درکنارفردی بزرگ و دوستم روی اینها نشسته بودیم آن مرد به خاطر لرزانی پایه ها افتاد و من و دوستم به زورجلو خندمان را گرفتیم اما کمی بعد من هم افتادم مردی روحانی مراا گرفت طوری که درآغوشش بودم از شرم چهره خود راباچادرم پوشاندم و به خانه پدربزرگم رفتم از لابه لای درحیاط مردم را میدیم که پوزخند زنان از مراسم برمیگشتند درخانه پدربزرگ دختردایی و دیگران رادیدم که باز داشتند به من پوزخند میزدند درگوشش گفتم فهمیدند من بودم گفت بله چطورمیتوانند نفهمند چون تو فقط عروس آن مجلس بودی از شدن درس و شرم به درون اتاقی رفتم مردی مشکی پوش وارد شد و گفت دیریازود تو را میکشند چون مجلسشان راخراب کردی من به آینه نگاه کردم چهره با آرایش کامل خودرا دیدم باچادرمشکی و دامادی که نمیدیم اصلا تا قبلی که به من بگویند عروس ان مجلسم نمیدانستم عروسم دراین حال هنوز هم به دنبال کسی که سالها دوست میداشتم میگشتم ناگهان همه مردم با کت و شلوار سیاه و قدهای بلند وارد حیاط شدند با چهره گرفته و ناراحت و شاید عصبانی سردسته انها مرد بزرگی به نظر می امد من خودم را زمین انداختم و گریه میکردم میگفتم خودم را میکشم که مادرم با گفتن اینکه ایشان فرد بزرگیست جلوشان بلند شو ار خواب پریدم (صبح بود )
فریبا هراتی
:
سلام خواب شما از حد مجاز طولانی تر است. لطفا یک خواب شارژ کنید و بفرمایید تا تعبیر شود. تشکر.