تعبیر خواب عروس
اگر کسی در خواب دید خودش یا دیگری عروس به خانه آورده و او عروس را می شناسد، به بزرگی می رسد اما اگر عروس را نشناخت، عمر او رو به اتمام است. دیدن جشن عروسی همراه با رقص و پایکوبی مصیبت است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Ad0rina : سلام، خواب ديدم با مامانم در يكي از اتاق هاي خانه پدريم بودم كه در ان بزرگ شدم و در اتاق ديگري در دربرومراسم عروسي پدرم بود(پدر و مادرم جدا شده اند)، من پدرم رو نديدم فقط يك زن سياه پوست شبيه خارجي ها رو با لباس عروس ديدم ، در حالي كه اين هارو ميديم به مامانم ميگفتم كه من اين صحنه هارو قبلا در خواب ديده بودم ، من و مامان لبخندي بر لب داشتيم و متعجب بوديم ازاتفاقاتي كه داره شبه خواب من مو به مو اتفاق مي افته و من در تمام مدت يا حسين ميگفتم وبرام جالب بود انگار صحنه ي بعد رو ميدونستم ، بعد از اين ديدم در شهر ديگه اي هستيم كه من ادرس خونه رو بلد نبودم و انگار داشتم از دست كسي فرار ميكردم، در حالي كه از خرابه اي عبور كردم از روي پشت بام ها ميپريدم و ميدويدم وقتي مطمئن شدم كه از دست اون شخص فرار كردم خودم رو به يك اتوبوس درون شهري رسوندم و سوار شدم، كنار يك خانوم كه يك بچه داشت نشستم و مشغول صحبت شدم و ازش خواستم كه ماسكش رو بزنه(احتمالا به خاطر ترس از كرونا) و به مامانم زنگ زدم و ادرس خونه رو گرفتم و به سمت خونه حركت كردم ولي قبل از رسيدن به خونه از خواب بيدار شدم( در تمام مدت با وجود احساس ترس ميگفتم و مطمئن بودم كه مهم نيست هيچ جارو بلد نيستم من خودمو به مقصد ميرسونم!)
فریبا هراتی
: سلام. پدر شما تقاص کارهای بدی را که در حق شما و مادرتان انجام داده را یکی یکی خواهد داد. بدشانسی و سیاه بختی به او رو آورده و شما خواهید گفت که با این کارهایی که او با شما کرده بوده، شما انتظار این را هم داشتید که چنین اتفاقاتی برای او بیافتد. شرایط زندگی شما عوض خواهد شد و شما به این فکر خواهید کرد که با این شرایط جدید چطور کنار بیایید. شما به اوج موفقیت خواهید رسید و درکتان بسیار بالاتر خواهد رفت. مشکلاتتان حل و فصل خواهد شد و خودتان را به تقدیر خواهید سپرد تا شما را در زندگی به پیش ببرد. از منفی بافی اجتناب خواهید کرد و رابطه تان با مادرتان قویتر خواهد شد. شما مصمم هستید که خوشبخت شوید و قطعا همین هم خواهد شد چون اراده تان قویست. تشکر از همراهیتون.
baran : سلام خواب دیدم از سینه هام شیرفراوانی میاد و حتی به اسمان میپاشه و گاهی تنها نوه ام که ۳ سالش هست از اون شیر میخوره
فریبا هراتی
: سلام. دوست عزیز شما باید هر خواب را در صفحه ی تعبیر خواب مربوط به خودش ثبت کنید. اینجا تعبیر خواب عروس است و ربطی به شیر ندارد. ضمن اینکه طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. ((در نوبت هستید)) و باید این خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون.
baran : سلام خواب دیدم‌درجمعیتی وارد شدم همه ساکت بودن فکرکردم مراسم عروسی دختر یکی از اشنایان مادرشوهر دخترم هست گفتم گناه داره دوبار کل زدم و گفتم شما هم کل بزنید ولی همه ساکت بودن هیچ رقص وپایکوبی نبود همه ساکت وبی حرکت بودن گفتم ماه محرم هست نباید مراسم میگرفتن شاید بخاطر همینه که کسی پایکوبی نمیکنه از خواب بیدارشدم
فریبا هراتی
: سلام. شما از خبری آگاه خواهید شد که بسیار باعث تعجب تان می شود. شاید این دختر خانم به انجام کاری متعهد می شود و شروعی تازه خواهد داشت و شاید هم با مشکلی مواجه شده ولی همه امیدوار به حل آن هستند. اینکه همه دور هم جمع بودند به شخصیت حمایتگرایانه ی فامیل تان در باره ی این خانم اشاره می کند. تشکر از همراهیتون.
baran : سلام خواب دیدم وارد دستشویی خانه شدم و مدفوع کردم خیلی زیاد از دستشویی که بیرون اومدم نگاهی به سنگ توالت انداختم لبالب پراز مدفوع شده بود دست روی دلم گداشتم گفتم وای اینا مدفوع منه اوفی راحت شدم بعد سیفون رو‌کشیدم فکر نمیکردم مدفوع ها ازسوراخ دستشویی رد بشن اما شدن و سنگ توالت کاملا تمیز شد.
فریبا هراتی
: سلام. شما نگرانی هایتان را دور خواهید ریخت و مشکلات مالی تان همه از بین می روند. تشکر از همراهیتون.
baran : سلام وقت بخیر خواب دیدم درمراسم عروسی شرکت کردم یادم نیست عروس وداماد چه کسی بودند همه ساکت نشیته بودند من به نیت اینکه بقیه هم کل بزنند دوبار کل زدم ولی بقیه فقط نگام میکردن در دلم گفتم حتما بخاطر ماه محرم هست که نباید مراسم میگرفتن از خواب بیدارشدم این خواب رو دقیقا همان شبی دیدم که ماه قبل خواب دیگه ای در همان زمان دیده بودم .
فریبا هراتی
:
سلام. طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. ((در نوبت هستید)) و باید این خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون.
Fatemeh : سلام درتاریخ ۱۵ماه قمری خواب دیدم عروسی داداشمه تویه تالارمجلل ولی عروس درکارنبودپدرمم انگار بابای الآنم نبود یکی دیگه بود پیرتر .من خیلی خوشگل و خوش لباس شده بودم مهمونام برای بابام هی بلند میشدن برااحترام من فقط یه لبخند نزدیک به خنده زیاد رولبم بود بقیه هم همینطور تو اون جمع آشنا فقط داداشم بود که داماد بود.ولی من خیلی حالم خوب بود لباسمو ماکسی نقره ای براق بود.تعبیرش چیه؟
فریبا هراتی
: سلام. برادر شما به انجام کاری متعهد خواهد شد و سعی خواهد کرد که بسیار خردمند تر و مجرب تر از امروز رفتار کند. شما هم تصویر تازه ای از خودتان بروز می دهید. می خواهید که با پرستیژتر و قویتر رفتار کنید. شادتر و خالص تر، عادلتر و حمایتگرایانه تر رفتار کنید. تشکر از همراهیتون.
nariman : سلام خواب دیدم از جاده ای میگذشتم و یک دوچرخه داشتم و یک سگ کنار جاده بود و بهم حمله ور میشد و منم سوار دوچرخه میشدم و از یک راه سرازیری فرار میکردم و سگ بهم نمیرسید و دوباره به جای بلند میرسیدم (اون راهی که فرار کردم شبیه دره u شکل بود) بعد وایسادم و سگ اومد منو دستگیر کرد و برد تو صحنه ی بعدی خودمو جایی میدیدم که نزدیک دبیرستان دخترانه بودم و دخترها رفت امد میکردن و یک دوستم میگفت ببین اون جقدر خوشگله بعد خودمو جلوی پنجره ای میدیدم که یک عروس و داماد و چندتا ادم تو اتاق بود که عروس داماد همونجوری داشتن جلوی همه دخول انجام میدادن بعد زن داییم اومد میشم و یک دعا به سینه ام سنجاق کرد (فکر میکردم که همون عروس بود زن داییم)و میگفت این برای تو شانس و بخت باشه...
فریبا هراتی
: سلام. شما سعی می کنید که در مسیر زندگیتان تعادلتان را حفظ کنید و مشکلات را پشت سر بگذارید. شما به نقطه ث عطفی در زندگی تان رسیده اید که دیگر نمی خواهید مسئولیت های کارهایتان را به عهده ی دیگران واگذار کنید. شما مرتب خودتان را کنترل می کنید و به خودتان سخت می گیرید و از خودتان انتظار دارید که درست رفتار کنید. شما می خواهید خردمند باشید و بینش تان را قوی کرده و نسبت به اهدافتان وفادار باشید. شما درسهای زیادی از زندگی تان گرفته اید که حالا می خواهید عملی شان کنید. شما چشم انداز تازه ای نسبت به عشق و مسئولیت پذیری خواهید داشت و سعی می کنید که بیاموزید چطور با جنس مخالف تعامل کنید و کی از حقتان کوتاه بیایید، کی شخصیت حمایت گرایانه به خودتان بگیرید و کی اقتدارتان را اثبات کنید. انشالله دعای خیر خانواده تان پشت سر شماست و شما هم ازدواج موفقی خواهید داشت. تشکر از همراهیتون.
nariman : فریبا هراتی:انشالله دعای خیر خانواده تان پشت سر شماست و شما هم ازدواج موفقی خواهید داشت....
ببخشید این قسمت تعبیر جمله خبری بود یا ارزوی موفقیت از طرف شما؟
اخه ازدواج؟ خخخ تعجب کردم
همچنین اون دعایی که زن داییم داد از اون دعا های مثلث شبیه طلسم بود
فریبا هراتی
: دعای بنده بود.
sara : سلام. خواهرم خواب دیده که من بهش گفتم که عروسی کردم بعد انگار سوار ماشینی شدم و ازش خداحافظی کردم و مرحوم پدرم هم بوده با من. دیگه خبری از مراسم و رقص و لباس عروس اینا نبوده. اونم انگار تعجب کرده که چطور بی خبر و بی هیچ مقدمه ای من عروسی کردم.
فریبا هراتی
: سلام. شما به انجام کاری متعهد خواهید شد و سعی می کنید که به کارتان پایبند باقی بمانید. روح پدرتان شاد. دعای خیر او در این راه همراه شماست و با شما در انجام اینکار موافقت دارد. با این وجود برای موفقیت در کارتان و نیز دفع شر و چشم زخم و نگرانی ها، باید بگویید برای شما یک مرغ قربانی کنند و گوشتش را به فقرا ببخشید و در این کار هم کوتاهی نکنید. تشکر از همراهیتون.
نیلوفر : سلام خانم هراتی وقتتون بخیر
من خواب دیدم دخترعمه ام شهرزاد(که سالها پیش عروسی کرده)عروسیشه و دخترعمه دیگرم مینا(که خواهرش،مونا 2سال پیش فوت کرد)مرتب داره جلوی شهرزاد میرقصه و اصلا جا برای کسی دیگه نذاشته که برقصه و ی پیراهن سفید بلند شبیه پیراهن عروس تنشه و زیبا شده و موهاشم که بلند تا روی کمرش و مشکی بود،آراییده بود.جلوی عروس یه کیک خیلی خیلی کوچکی به رنگ آبی بود که من توو دلم گفتم این به کی میخواد برسه?من یه مقدار کمی رقصیدم و بعد نشستم و شروع کردم به گریه کردن،جای خالی مونا بشدت حس میشد و داشت خفم میکرد و من مدام داشتم گریه میکردم اما دخترعمه هام حتی مینا اصلا ناراحت نبودن و خیلی عادی بودن،وقتی داشتم گریه میکردم خواهر عروس(که در واقعیت اصلا منو تحویل نمیگیره)اومد کنارم و بهم دلداری داد.برای شهرزاد 2تا سرویس طلای زرد بود و 2تا نیم ست طلای زرد دیگه هم بود که روی یه میز در معرض نمایش گذاشته بودن،طلاهاش کنار من بود،خیلی سنگین و گرون بود،من داشتم فکر میکردم توو این گرونی چقدر هزینه کردن،من یه سرویس بدل به خودم اویزون کرده بودم که یه تیکه هاش رو دراوردم و بعنوان هدیه روی سرویس طلای شهرزاد گذاشتم اما بعد پشیمون شدم و انگشترمو برداشتم و دستم کردم،به مادرم که گفتم بهم گفت اینکارو نکن،بهش ی هدیه دیگه بده،من بدلمو از روی سرویسش برداشتم و دوباره به خودم اویزون کردم.سپاس
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. دختر عمه تان شهرزاد می خواهد در انجام کاری شریک شود و متعهد به انجام کاری شود ولی مینا به او حسادت می کند. فامیل برای مینا احترام و ارزش زیاد قائلند ولی خودش بشدت نگران است. شما به خاطر دختر عمه تان و تعهدات جدیدش اظهار خوشحالی می کنید ولی خواهر او معتقد است که شما حسودی می کنید. شهرزاد از اینکه به سعادت رسیده و در انجام کارهایش بسیار موفق خواهد شد، به خودش می بالد ولی تعداد کسانی که برای او ذوق می کنند و او را خردمند می دانند زیاد نیست. شما شاید فکر کنید که او موقتی اینقدر خوش است و نخواهد توانست موفقیت و تعهد خودش را در کار جدید یا تصمیمات جدیدش حفظ کند. اما مادرتان متعقد است که شما نباید اینطور فکر کنید و یا اقلا نباید اینطور احساساتتان را در مقابل دیگران مطرح کنید. مادرتان می خواهد که شما سرتان به کار خودتان گرم باشد. شما سعی می کنید که خوشی های موقتی را برای خودتان در زندگی فراهم کنید تا سختی های زندگی کمتر برایتان محسوس باشد. تشکر از همراهیتون.
zahra : سلام وقت بخیر خواب دیدم یک مادر مسن ویک دختر جوان که باحجاب بودن وچادر مشکی ومقنعه پوشیده بودن ومن میگفتم که دخترم عروس این خانواده شده بعد پسرشان دیدم یک جوان با چهره خوب که مو هاو ریش مشکی داشت چهره افراد مومن داشت دقیقا یادم نیست من باخودم میگفتم اینها از خانواده های شهیدومدافع حرم هستندیا شبیه آنها هستند(البته من دختر جوان و مجرد دارم)
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شاید خواب شما صادقه باشد و همین طور هم بشود. اما اگر خوابتان صادقه نباشد، دنیا به شما رو خواهد آورد و به ثروت می رسید، گشایش کار پیدا می کنید و دختر شما به انجام کاری خدا پسندانه متعهد خواهد شد که باعث رسیدن او به ثروت می شود. تشکر از همراهیتون.