تعبیر خواب عروس
اگر کسی در خواب دید خودش یا دیگری عروس به خانه آورده و او عروس را می شناسد، به بزرگی می رسد اما اگر عروس را نشناخت، عمر او رو به اتمام است. دیدن جشن عروسی همراه با رقص و پایکوبی مصیبت است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
ارام : سلام. دختري اين خوابو ديده:
مراسم عروسي پسر موردعلاقم و دوست دخترِ فعليش بود! پسره كت شلوار دامادي مشكي به تن داشت خيلي خوش تيپ در باغ؛
دختره هم لباس عروس، داخل خونه درحاليكه خيلي از سينه هاش معلوم بود(يقه باز) و چهره اش كمي تغيير كرده بود: چشمانش ريز و بينيش تيز و دراز شده بود. عينك به چشم داشت و از بالاي عينك نگاه ميكرد (درواقع عينكي نيست)
باخودم گفتم: "اي بابا، اخرم كه اينو گرفت! پس پدر داماد هم باهاشون همدست بود!"
(پدره در واقعيت حتا مخالف دوستي پسرش با دوست دختر فعليشه)
فریبا هراتی
: سلام. روابط آن پسر و دوست دختر فعلیش خیلی خوب می شود و اهدافی نزدیک به هم دارند. تعهدات آنان به هم بیشتر خواهد شد. این آقا نقش حمایتی به خود می گیرد و به فرصت های بالقوه ای می رسد. عروس هم ثروت خودش را به رخ دیگران می کشد. شما او را حقیر و کوچکی می بینید ولی او درک بالایی دارد و زیرک است و سعی می کند که احساس و افکار خودش را بروز ندهد. او در زندگی اش یک راهنما دارد که باعث می شود واقعیت ها را بهتر ببیند و یا خودش را عاقلتر از آنکه هست به نمایش بگذارد. اراده او قوی شده و سعی می کند که آگاهی و کنجکاوی و بینش خود را بالا ببرد. شاید به دلائل مالی حتی پدر داماد هم بدش نیاید که پسرش با آن دختر در ارتباط باشد.
eli : سلام من حدود یک سال و نیم هست که عقدم. متاسفانه در اسفند ماه سال گذشته خواهر همسرم رو که جوان هم بود از دست دادیم. بالطبع عروسی ما هم عقب افتاد. اینقد که اطرافیان ازم میپرسن عروسیتون کی هست و اینا... خودم هم نگران شدم که شاید کلا عروسی نگیرن به خاطر خواهر همسرم... خلاصه چند شب پیش خواب دیدم عروسیم هست و با همسرم داشتم میرقصیدم. موهام باز بود لباس عروسمم زیبا بود. مهمانها هم زیاد نبودن. خیلی حس خوبی داشتم تو خواب. حتی شوهرم که رقص بلد نیس، تو خوابم خیلی خوب میرقصید با خودم گفتم این کی رقص یاد گرفت و کاش کلاس رقص رفته بودیم بهترم میشد... دیدم با دو تا آهنگ رقصیدیم و دیگه پریدم از خواب.
فریبا هراتی
: سلام. اگر آهنگ خواب شما آرام بوده و آرام رقصیده اید، هارمونی و هماهنگی به زندگی تان خواهد آمد و باعث خوشحالی شما خواهد شد. اما اگر موزیک تند بوده و رقصتان هم با هیجان شدید و تندی همراه بوده موجبات ناراحتی در پیش است که باید برای دفع شر و سختی ها صدقه بدهید. احتمالا بابت مسائلتان در بیداری فکرتان مشغول است. خیر پیش.
فرينا : سلام عزيزم
خواب ديدم عروسى دختر داييمه كه باهاش قهرم و ايشون ازدواج كرده و يك بچه هم داره و تازگيا خارج از كشور زندگى ميكنه، اما تو خواب ديدم با همين شوهرش ازدواج كرده اما عروسيش خيييييلى معمولى يا بد بود گلهاى مصنوعى سفيد بجاى گلهاى طبيعى به ديوار بود و براش سرويس طلا گردنبندو.. نخريده بودن دختر دايي هاى ديگم ناراحت بودن بخاطر اين طرز عروسى، سر شام كه خييلى ساده و ميز كوچيكى بود به من ميگفتن كه عروس يكى دو ماه قبلاً از خونه(قبل عروسى) فرار كرده و خلاصه كارايي كرده بوده كه خانوادشو ناراحت كرده،اما من باهاشون حرف نميزدم ، من لوازم آرايشم رو گم كرده بودم بعد يكدفعه ديدم من دارم از تراس خونمون ميام توى خونه انگار بقيه عروسى خونه ما بود خونمون خييييلى بهتر از تالار بود همه مهمونا نشسته بودن اما عروس رو نديدم،اومدم بيام تو اتقام سرم هورد به ديوار ، خودمو انداختم زمين روى زانوهام،كه مثلاً بيان ببينن من چى شدم اما كسى نيومد ومن همونجور چمباتمه زدم دم در اتاقم!! خانواده داييم قرار بود فرداش براش پاتختى مفصلى بگيرن بعد ديدم داييم اينا( كه باهم قهريم) اومدن خونه ما و همش با ما حرف ميزنن اما ما جوابشونو نميديم خانواده داييم همه بودن اما عروس نبود
فریبا هراتی
: سلام. دختر دایی شما سعی می کند خودش را خیلی موفق و خوشبخت نشان دهد در حالی که بیشتر این کارهای ایشان تظاهر است و زندگی چندان خوبی ندارند و اختلافات و عدم توافق هم در زندگی شان هست. شما مشکل و ناراحتی ندارید و درک و فهمتان بیشتر از دیگران است و مقام بالاتری از لحاظ روحی و اجتماعی نسبت به دیگران خواهید داشت. اما عقلتان را به کار نمی اندازید و به احساسات خود اجازه می دهید که از کنترل خارج شود و باید به خود نهیب بزنید که حواست را جمع کن و درست رفتار کن. احتمالا از جانب خانواده دایی تان به شما خبری خواهد رسید که آنان نگران موضوعی هستند.
غزاله : خواب دیدم که به یک جایی رفتم که زن و مرد قاتی بودن و خانم ها برهنه میشدن برای ماساژ.
من هم رفتم برای ماساژ بعد از ماساژ اقایی رو دیدم که چندساله همدیگرو میشناسیم که به یکی از دوستانم شمارشون رو دادن. ولی وقتی منو دیدن فوری رفتن. به اون دوستم گفتم بهت شماره داد؟ گفت اره پیاماشونو دیدم و شماره اون اقارو برداشتم. باهاشون قرار گذاشتم و وقتی رفتم پیششون بهشون سیلی زدم. ولی هرکاری میکردم نمیتونستم محکم سیلی بزنم و هی با خودم فکر میکردم که من دستم سنگین بود چرا الان نمیتونم سیلی بزنم بهش. و هرکاری میکردم که محکم تر بزنم نمیتونستم.
بعد از اون دیدم که تو خونه هستیم با خونواده و همه جارو یهو مه گرفت. من به یاد یه چیزی افتادم و به همه گفتم که پنجره هارو بپوشونن.(به یاد فیلم مه افتاده بودم) پنجره هارو که داشتیم میبستیم و با کارتون میپوشوندیم حشراتی که درواقعیت ریز هستند و انجا درشت شده بودند روی سرم ریختند و من چون از عنکبوت خیلی میترسیدم خیلی جیغ زدم. بعد از اون پنجره هارو بستیم و اومدیم تو اتاق من قایم شدیم. نمیدونم برای چی رفتم سر بزنم به اون یکی اتاق که دیدم یه اقایی اونجاست و یه کم از پنجره رو باز کرده و داره از اینور بیرون رو نگاه میکنه. دیدم که موجوداتی که شبیه دایناسور و انسان ها بودن و قدشون ۲ متر و نیم میشد دارن راه میرن. فکر کردم که تا اینا نیومدن باید این اقارو ببرم. انگار که تو ذهنم دارم باهاش حرف میزنم بهش گفتم تا حمله نکردن باید بریم. رفتیم اتاق من و انگار من میدونستم که اونا میتونن بیان داخل خونه بهشون گفتم که پشت درو بگیریم با وسایل تو اتاق. گرفتیم ولی انگار در کامل بسته نمیشد. یکیشون اومد و میخواست من رو بگیره که همون اقایی که میخواستمش و ابتدای خوابم هم گفته بودم خودشون رو فدا کردن که من نجات پیدا کنم. بعد از اون دیدم که مه و اون موجودات رفتن ولی باز بعد چند دقیقه اومدن.
پدرم هم خواب دیده که تو دانشگاه دارن احسان میدن
نمیدونستم اینارو تو کدوم قسمت بنویسم واسه همین اینجا نوشتم
فریبا هراتی
: سلام. اینکه ماساژ میگیرید یعنی شما نیاز دارید با احساسات و حواس خود همراه باشید ریلکس باشید مراقب خودتان باشید و حالت تدافعی به خودتان نگیرید. شما نسبت به آن آقا خشم تلمبار شده و سرکوب شده و عمیقی در دل دارید ولی نمی توانید مسائلتان را حل کنید و یا کنترلش کنید. شما احساس سردرگمی، نگرانی و رسوایی دارید. دوست ندارید در مسیر زندگی شما رمز و راز و پنهانکاری وجود داشته باشد. از آدمهایی که افکاری قدیمی دارند بدتان می آید و نمی خواهید مسائل قدیمی دوباره گریبان شما را بگیرد. شما فکر می کنید که آن آقا با افکار و شخصیت خودش می توانست شما را از شر آدمهایی که قدیمی و دمده فکر می کنند نجات بدهد . احسان دادن یا نذری دادن در تعبیر خواب نذری دادن نوشته می شود و هرگز 2 خواب را نباید در یک کامنت بنویسید به اضافه اینکه هرگز خواب خود را در صفحه بی ربط به خوابتان ننویسید مگر اینکه تیتر لازم موجود نباشد. چون بعدا یادتان می رود که خوابتان را کجا نوشته اید و نظم سایت هم به هم میخورد. تشکر از همراهیتون.
غزاله : سلام با یه اقاییه چندسالیه که اشنا هستم. خواب دیدم که عقدمونه ولی من تو مراسم عقد نبودم و از بقیه خبرشو میگرفتم. خواستگاری هم که اومده بودن مادر ایشون میگفت که مهریه من باید ۱۲۰۰۰ سکه باشه و مادر من میگفت که ۱۰۰۰ تا باشه(در واقعیت اینجوری نیست) اخرش به توافق رسیدن که ۱۰۰۰۰ تا باشه. از بقیه که خبر عقدمو باز گرفتم گفتن بهم خورده. گفتم چرا گفتن چون مادر شما چادر نزاشته بود سرش. بعد از اون بازم از یه نفر دیگه پرسیدم ایشون گفت بابای اقا مهیار با یه خانومی رابطه داشته به اسم شیما و اقا مهیار بچه اوناست و شیماخانم اومدن مراسم عقدمو بهم زدن. بعدش با مامانم داشتیم برمیگشتیم خونه تو راهروی خونمون شیمارو دیدیم من پرسیدم تو دیگه کی هستی گفت شیمام من شناختمش و رفتیم بالا تو خونه. میخواستیم حرف بزنیم من از خواب پریدم.
فریبا هراتی
: سلام. 12000 به معنی مخالفت ایشان هم است. و 1000 به معنی مبارزه با دشمن است و به این معنی است که مادر شما می خواهد که چشم دشمنانتان با دیدن مهریه شما کور شود و توافق 10000 یعنی ضرر کردن! اگر در خواب خود خواستگاری را دیدید یعنی خانواده این آقا کاری خواهند کرد که احترامشان پیش شما کم خواهد شد. آنها هم برای مادر شما احترام زیادی قائل نخواهند بود. پدر مهیار پولدار و خسیس است و آنها خیلی مادیگرا هستند.
مهدیه بهبهانی : سلام دیشب خواب دیدم که یه اقایی اومده خواستگاریم و قبول کردم بعد خیلی عجله داشت که زودتر عروسی کنیم
توی یه باغ عروسی گرفت که هیچکس نبود
یه باغ تاریک با یه استخر بزرگ وسطش
شب اول روی اب استخر معلق خوابیدیم
نصف شب بیدار شدم دیدم همون مرده چشماش قرمز شد بعد یه شوک بهم وارد شد و بدنم پودر میشد کم کم و گریه میکردم و اون میخندید و یهو غیب شد که از خواب بیدار شدم
فریبا هراتی
: سلام. موقعیتی برای شما پیش می آید که برای شما مناسب و خوب نیست و اگر به آن تن بدهید زندگی شما تیره و تار خواهد شد و در شرایط احساسی بزرگی بلا تکلیف خواهید ماند. رنگ چشم قرمز او نشانه قدرت و خشم و مسیری اشتباه است و اینکه آن زمان به خودتان خواهید آمد و متوجه خواهید شد که تمام هویت شما به باد رفته و به سختی زیادی دچار شده اید. این خواب هشداری برای شماست که در مورد زمینه های کاری یا ازدواج و هر هدفی که پیش رو و در نظر دارید به هیچ وجه با عجله و بی فکر اقدام نکنید. برای دفع شر هم صدقه بدهید.
mmd : سلام. خواهرم خواب دید که عروس شده و مردم واسش می رقصند و داماد هم نا مشخص بود
فریبا هراتی
: سلام. اگر خواهرتان در عروسی خوشحال بوده، به اهداف خود خواهد رسید و موفق می شود و مردم به او حسادت می کنند ولی اگر خواهرتان ناراحت بوده، در کاری که می خواهد انجام دهد موفق نخواهد شد و دوستان او برایش تاسف می خورند که موفق نشده.
رامین : سلام من حدود یکسال هست عاشق خانمی هستم..مدتی است بدلیل مشکلات خانوادگی(سرطان مادرش) از همدیگه بیخبر هستیم..امروز صبح خواب دیدم که من و ایشون در یک عروسی هستیم لحظه ای که ایشون رو دیدم داشت میخندید..اما بعد از چند لحظه که چشمش به من افتاد شروع کرد به گریه کردن..قطره اشک درشت و درخشانی از چشمش پایین اومد..من ازش دورشدم..دوباره نگاهش کردم که مات و مبهوت و خیلی غمگین شده بود.. با اشاره ازش خواهش کردم که گریه نکنه..بعد گمش کردم و شروع کردم به دنبالش گشتن..در ضمن نمیدونستم که عروسی چه کسیه..و چند روز قبل هم خواب دیدم که تلفنی خبر مرگ مادرش رو بهم دادن..چون افراد تو این خواب خیلی برام مهم هستن..خواب خیلی نارحت کننده ای بود برام..خواهش میکنم لطفا سریع پاسخ بدید..ساعت خوابم 5ونیم صبح بود،،خیلی اضطراب دارم
فریبا هراتی
: سلام. ایشان واقعا ناراحت هستند و احتیاج به تماس و حضور شما دارند حتی اگر موقتی و کوتاه مدت. شرایط روحی او خوب نیست و واقعا ممکن است مادرشان فوت کرده یا بکند. بلا به دور انشالله. تشکر از همراهیتون.
Ramin : سلام ، خواب ديدم بيرون بودم يه عكس تو گوشيم بود كه عكس عشق قديميم با لباس عروس بود كه من از ديدنش خيلى ناراحت شدم و همش ميگفتم پس آخرش ازدواج كرد ، بعد رفتم كلاس زبان انگليسى ( البته من در بيدارى هم كلاس زبان ميرم ) يه همكلاسى خانم دارم كه اومد كنارم نشست ما ٢ نفر آخر كلاس بوديم كسى پشت سرمون نبود ولى همش يكى اون خانم رو صدا ميزد انگار جن پشت سرمون بود من ترسيدم از كلاس اومدم بيرون پسر صاحب اون آموزشگاه رفت تو كلاس ولى بعدا ديدم كه از پنجره يكى اونو انداخته پايين استاد گفت فرار كن چون الان ميگن كار تو بوده و منم كتابم رو اونجا جا گذاشتم و وقتى كه اومدم جلو در خون اون پسر صاحب آموزشگاه رو ديدم و ترسيدم برگشتم خونه ، لطفا تعبير كنيد ، ممنون
فریبا هراتی
: سلام. او هم ناراحت است و هم به اهداف خودش خواهد رسید. شما نسبت به خانمها تا حدودی بدبین شده اید و فکر می کنید قابل اعتماد نیستند و سعی می کنید خیلی روابط صمیمی بدون شناخت ایجاد نکنید. تجربه شما می گوید که باید بلافاصله از چیزی که ذهنتان را آشفته می کند دوری کنید. در غیر اینصورت انتظار دارید که سقوط کرده و شکست بخورید. سعی می کنید گوشه امن خود را حفظ کنید. تشکر از همراهیتون.
rahmani : سلام وقتتون بخیر خواب دیدم لباس عروسی رو پرومیکردم که اصلا اندازم نبود برام بزرگ بود مخصوصا توقسمت سینه وکارورجلو ,قد لباس همبلند بود فکرکنم این دومین بار که اینجور خواب میبینم ولی یه لباس سفید وخیلی شیکی بود توخواب میگفتم اشکال نداره درستش میکنم. چون من تو واقعیت خیاطی بلدم با اینکه مادرم میگفت اندازه انتخاب کن ولی من همون لباس ونگه داشتم چون کلاه داشت و محجبه بود واز ناحیه سینه و گردن کاملا پوشیده بود
فریبا هراتی
: سلام. شما عاشق کسی می شوید که در مقابلش احساس نالایق بودن می کنید و اعتماد به نفستان پایین می آید. رابطه شخصی تان را ارزیابی می کنید و سعی می کنید معیارهای خودتان را با او وفق دهید تا درخور او باشید. او با ایمان و راز دار و حامی خوبی است.