تعبیر خواب عروس
اگر کسی در خواب دید خودش یا دیگری عروس به خانه آورده و او عروس را می شناسد، به بزرگی می رسد اما اگر عروس را نشناخت، عمر او رو به اتمام است. دیدن جشن عروسی همراه با رقص و پایکوبی مصیبت است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Dokhtare Ali110 : عذرخواهی میکنم دستم خورد و کامنتم فرستاده شد . دوم اینکه مادرم خوابی دیدن که اگر امکان داره زحمت تعبیرش رو بکشین. خیلی ممنونم
ایشون خواب دیدن که عروس شدن ( البته مجلس شادی و رقص و آوازی درکار نبوده ) . مادر یکی از دوستان صمیمی مادرم که فوت شدن و مادرم همیشه براشون فاتحه میخونن و به یادشون هستن ، بانی این عروسی بودن . مادربزرگم که فوت شدن مادرم رو به عنوان عروس همراهی میکردن ( مادرم ایشون رو نمیدیدن فقط حس میکردن) . مادرم با خودشون میگفتن که من عروسم و کاش گلی چیزی هم داشتم ، که مادربزرگم چند شاخه بلند گل مریم بهشون میدن. بعد باز مادرم با خودشون میگفتن که من داماد رو ندیدم نمیدونم کیه، که یهو یه جوان میاد جلوی مامانم و خودشو معرفی میکنه ( اسم فامیلش با اسم فامیل اون خانوم که فوت شدن یکی بوده ) و میگه داماد منم ، پسندیدی؟ خوبم؟ مادرم با خودشون میگن درسته که این خانواده اصالتا روستایی هستن اما خیلی خانواده خوبی هستن و خیلی پولدارن. بعد رشته های طلا که بهش سکه آویزون بوده رو به سر و گردن و شانه ها و دستهای مادرم آویزون میکنن. پسرخالم که دو سالی هست که فوت شده ( مادرم خیلی بهش علاقه داشتن و تقریبا همسن و سال مادرم بود با خوشحالی میاد و از این بسته هایی که شبیه برف شادی هست و پر از گل و شکوفه و روبانه رو سر مادرم میریزه و خیلی خوشحال بوده ). مادرم خیلی احساس خوبی داشتن تو خواب و غیر از همین شخصیت ها کس دیگه ای تو خوابشون نبوده یعنی مهمونی شلوغی نبوده.
متشکرم از لطفتون 3>
فریبا هراتی
: سلام مجدد. مادرتان به اهدافش می رسد و احساس موفقیت خواهد کرد. دعای خیر آن خانم و مادر بزرگتان پشت سر اوست و آنها برای مادرتان دعا کرده اند که به پاس محبت های مادرتان نسبت به آنها، حالا مادرتان به اهدافش برسد و مادر بزرگتان برای مادرتان خیلی احترام قائل است. مادرتان گشایش کار می یابد و موفقیت های زیادی به دست خواهد آورد. روح همه امواتتان شاد. مادرتان به آرزوهای خودش خواهد رسید. اگر این آرزوهای مادرتان مربوط به شماست، انشالله شما ازدواج می کنید و او دامادش را خواهد پسندید. تشکر از همراهیتون.
ماهور : سلام. وقت بخیر
خواب دیدم یه ظرف پسته جلوی من هست ومن اونا رو باز میکنم ومیخورم. صحنه بعدش دیدم که به شخصی گفتم خواب دیدم که مادر شوهرم عروسیش بوده وچهره مادر شوهرم در لباس عروس که مثلا در خواب دیده بودم برام تداعی شد، اون شخص هم بهم گفت خواب عروسی تعبیر عکس داره وتوخبر فوتی را میشنوی. ممنون
فریبا هراتی
: سلام. شما غیبت می کنید تا ته و توی چیزی را در بیاورید. در مورد مادر شوهرتان مسئله ای وجود دارد که شما از آن می ترسید و نگرانتان کرده است. تصویر ذهنی شما از چیزی که عوام راجع به عروسی می گویند و آن را به مرگ تعبیر می کنند در ذهنتان آمده و باعث شده قسمت دوم خوابتان را ببینید. اما همیشه عروسی در خواب فوت یا عزاداری نیست. خیلی وقتها متعهد شدن به انجام کاری است و اگر عروس زشت باشد یا ساز و آوازی در کار باشد که بزن و برقصی تند در خوابتان ببینید عزاداری است و در غیر اینصورت، به تعهد در انجام کاری اشاره می کند که شما مصمم می شوید آن را با موفقیت به سرانجام برسانید. تشکر از همراهیتون.
نرگس : سلام خانم هراتي شب خوش
دوستم خواب ديدن دوشب به صورت متوالی خواب میبینم که عروسیمه اما دادماد نیست و مشخص نیست که داماد کیه و فقط درحال تدارک مراسم عروسی هستیم و لباس عروس هم ندارم ی لباس مجلسی ساده دارم و بعد از اون یهو تو ی فضای دیگه قرار گرفتم که سیل به شهرما اومده و من نگران از دست دادن عزیزانم هستم و تلاش میکنم که یجوری جلوی سیل رو بگیرم که یهو شروع میکنم به ذکر گفتن و به همه کسانی که تو سیل بودن گفتم یکضدا بامن ذکر را بگن و تا صبح این ذکر تو ذهن من بود و ذکر هم این بود یا ذوالجلال والاکرام
ممنون ميشم تعبيير كنيد
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. دوست شما نگران هستند ولی خطری تهدیدشان نمی کند. او می خواهد که در مقابل سختی ها و احیانا سیل، در امان باشد و بنابر این توکل به خدای بزرگ می کند و البته در پناه خداوند مصون و محفوظ خواهد بود. این ذکر که در خواب دیده اند هم در دفع سختی ها مجرب است. تشکر از همراهیتون.
mari : سلام من مجردم و کارمند. خواب دیدم سر کارم هستم با پوشش کارمندی. به من و یکی از همکارام (ایشان متاهل هستن و ضمن اینکه ما هیچ ربطی به هم نداریم! ) گفتن بیایید اتاق رئیس. بعد که رفتیم یکی دیگه از همکاران مرد اونجا نشسته بود. چهره مدیر رو ندیدم انگار یه آقا بود. مدیر ، من و اون همکار متاهلم رو به عقد هم درآورد و یه قرآن جلوی ما گذاشت. من غافلگیر شدم ولی بدم نمی اومد. بعد هم خوشحال از اتاق مدیر اومدیم بیرون و رفتیم سر کارامون. تعبیرش چی میشه؟
فریبا هراتی
: سلام. شما و همکارتان متعهد می شوید که با هم، در انجام یه کار خاص همکاری درستی داشته باشید و در انجام یک کار مشترک مسئولیت پذیر باشید. تشکر از همراهیتون.
نوش آفرین : سلام خانوم هراتی عزیز بارها و بارها خواب دیدم عروسیمه کلی ام مهمون دعوت کردیم لباس عروس پوشیدم اما داماد ندارم حدود 10سال هست که این خواب رو مکررا هم خودم هم دوستانم برام میبینن. چند شب پیش خواب دیدم که عروسی منو خواهرمه که متاهله. خواهرم عروسی بسیار شاد با کلی طلا اما من عروسی ناراحتو غمگین هیچ طلایی ندارم اما اینبار میدانستم که دادمادی دارم اما پیشم نبود و جای دیگر بود. (در ضمن من مجرد هستم)
فریبا هراتی
: سلام. اینکه خواب عروسی تان را می بینید، یعنی شما به انجام کاری متعهد می شوید که با موفقیت، اما به سختی و با نشان دادن ضعف آن کار ها را به سرانجام می رسانید و مورد تشویق دیگران قرار می گیرید. خواهرتان در زندگی اش نسبت به تعهداتی که دارد راضی است و موفقیت های زیادی نصیب او شده است اما شما احساس می کنید که هیچ دستاورد مهمی تا حالا نداشته اید که بخواهید به آن افتخار کنید. اما اینبار می دانید که کاری که می خواهید بکنید را از ته دلتان دوست دارید و بعد قدرتمند شما ( داماد) با شماست و با تمام قوا برای رسیدن به اهدافتان تلاش خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.
Atena : سلام صبحتون بخير
چند روز پيش خواب ديدم عروسيمه ولي خيلي دعوتي نداشتيم بابام مراسم برد تو روستامون تو راه گفتم منكه نه آرايشگاه رفتم نه اركستي چيزي همينطور ساده بابام حتما نميخواست تالار بگيرن اوردشون اينجا كه خرج زيادي نداشته باشن ولي من دوس داشتم ميرفتم آرايشگاه و يه جشن كامل داشته باشم بلاخره رسيديم روستا اصلا دوماد هم نديدم تا اون لحظه گفتم مث اينكه واقعا واقعا من دارم عروسي ميكنم خوشحال نبودم ولي از يه طرف هم خوشحال بودم كه اونيكه منو دوس داره ميفهمه كه داره منو از دست ميده يكي از آشناهاشون اونجا بود اينم ميدونستم كه اي عروسي آخرش بهم ميخوره خيلي برام مهم نبود نزديك خونمون يه جوي آب بود خيليا اونجا بودن از جمله خواهر و زن داداشش كه با منم خوب بودن منم رفتم پيششون دوماد هم اومده بود اونجا ولي من دوس نداشتم بهاش رودرو شم اتفاقاي اينجا زياد بودن ولي خيلي تو ذهنم نيستن كه بتونم بيان كنم ولي حس ميكردم آخرش با همونكه دوسم داره ازدواج ميكنم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما احتمالا مجبور خواهید شد به خاطر نظرات و درخواست پدرتان به انجام کاری تعهد کنید که اصلا تمایلی برای انجام این کار ندارید و با خواسته های شما تناقض دارد. پس احساس می کنید که در شرایط سختی قرار گرفته اید و مجبور هستید که صرفا به حرف پدرتان گوش کنید. اما در نهایت تصمیم دارید از این تعهد که خلاف میلتان است خودتان را رها کنید. تشکر از همراهیتون.
Sahbaaa : سلام وقت بخیر خانم هراتی،چنوقت پیش خواب دیدم که مراسم عروسی یا عقد برادر نامزدم هستیم که من و مامانمم هستیم بعد بقیه کل میکشن و شادی میکنن دست میزنن خانوادشون یعنی،ولی مامانم صلوات میفرستاد فقط منم هیچ کاری نمیکردم انگار فقط نگاه میکردم،بعد خواهر بزرگشون میگفت به خدا تقصیر من نبود که بابام مُرد!!،اینم باید بگم که خانوادشون رابطه خوبی با من ندارن متاسفانه و من به دلایلی مراسم نامزدیشون(برادرنامزدم و زنش) که در واقعیت حدود یکماه پیش بود نتونستم برم،ممنون میشم تعبیر کنین
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. مسئله ای در زندگی برادر نامزدتان به وجود می آید که همه آنها ناراحت می شوند و پدر نامزدتان بسیار افسرده و نگران می شود که انگار شخصیت او عوض می شود و دیگر مثل آدم سابق نخواهد بود. تشکر از همراهیتون.
Sara : سلام روزتون بخیر و شادی
من دیشب خواب دیدم که مراسم عقدم بود توی محضر بود، لباس عروس نداشتم و جشنی هم نبود فقط من و خانواده ام و داماد و خانوادش بودن، اول داماد رفت تو و کارای عقد رو انجام داد و بعدش من رفتم تو، اومدم بیرون داماد جلوی در ماشین واستاده بود همدیگه رو بوسیدیم و من میخواستم سوار بشم بمن گفت تو رانندگی کن و من جای راننده نشستم، میخواستم ببوسم و بغلش کنم که گفت توی خیابون زشته و من دستشو گرفتم و گذاشتم زیر سرم و خوابیدم خیلی احساس ارامش داشتم
البته اون شخصی که داماد بود رو نمیشناسم و کسی نبود که من دوستش دارم ولی خوشحال بودم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما به انجام کاری متعهد خواهید شد و قرار دادی می بندید و کنترل اوضاع را دستتان می گیرید. شما گشایش کار خواهید یافت و به کارتان افتخار می کنید و خیالتان راحت می شود. تشکر از همراهیتون.
سولماز : سلام،سال نو مبارک
دیشب خواب دیدم که عروسی منو دوست پسرم هست ولی قرار نیست که عروسی بگیریم، اما من لباس عروس پوشیدم و خودم آرایش کردم و موهامو پیچیدم و تور به سرم زدم و خیلی زیبا شده بودم و رفتم عکاسی و عکس گرفتم و اومدم خونه،خونه ای که رفتم توش خونه خودمون بود اما در واقعیت تا حالا اون خونه رو ندیدم،وقتی رسیدم خونه همه خیلی عادی برخورد کردن ،انگار نه انگار که من لباس عروس تنمه و امروز عروسیمه،خانواده داماد قرار بود بیان خونمون که هنوز نیومده بودن، از مادرم پرسیدم این لباس تنم باشه یا عوضش کنم؟ گفت نه جشن که نگرفتید عوض کن یه لباس دیگه بپوش،اصلا دلم نمیومد که لباسمو عوض کنم، دلم میخواست با اون لباس کنار داماد بشینم ☹ ولی لباسو درآوردم ،بعد تو شیشه میز تصویر خودمو دیدم که ارایشم به هم ریخته شده، کلافه شدم، تورم رو هم از سرم باز کردم و رفتم ارایشمو شستم.بعد با خواهرم رفتیم سر کشوی لباسهام و دنبال لباس مناسب میگشتیم که من تنم کنم، کشو پر از لباس بود و هر کدوم رو که میاوردیم بیرون انگار باز جاش پر از لباس میشد، تو همون احوال خانواده داماد اومدن، مادرش پرسید عروسمون کجاست؟منو نشونش دادن و من از دور بهش سلام دادم، بهش گفتن داره دنبال لباس میگرده،پرسید چی میخواد بپوشه؟ یهو زن داداشم گفت من قبلا براش یه لباس سبز دوخته بودم که یقه ش از پشت تا توی کمرش باز بود، مادرش گفت ببینمش، منم عصبانی شده بودم که این چه حرفیه که زن داداشم میزنه و اونا الان فکر میکنن که من همش لباس باز تن میکنم، با عصبانیت گفتم من اون لباسو فقط یه بار تو مهمونی زنونه پوشیدم و دیگه تنم نکردم....
از خواب بیدار شدم
چندتا خواب هم تو تعطیلات عید میخواستم بذارم که پیج بسته بود، فردا هم اونا رو میذارم
فریبا هراتی
: سلام. سال نوی شما هم مبارک. شما می خواهید به اهدافتان در رابطه با دوست پسرتان برسید و بهترین رفتار را از خودتان نشان دهید. سعی می کنید که مثبت اندیش باشید و باور دارید که به خواسته های خودتان می رسید. فکرتان را مرتب و منظم کرده اید و می دانید که کاری که می خواهید بکنید درست است. اما تصمیم می گیرید که با همه ی اینها، هیچوقت نگویید که می خواهید عروس شوید تا خود دوست پسرتان رسما از شما خواستگاری کند و مادر شما فکر می کند این اوست که باید پا پیش بگذارد و نه اینکه شما به او پیشنهاد بدهید که به خواستگاری تان بیاید. زن برادرتان می خواهد بگوید که شما با شخصیت و صلح طلب و با پرستیژ هستید ولی از حمایت کافی در زندگی بهره نبرده اید و پشتتان خالی است و نیاز به حامی دارید. اما شما به هر جهت نمی خواهید که کسی فکر کند که شما پشتوانه و پشتیبان ندارید. شما مجاز به ثبت یک خواب در هر 24 ساعت هستید به غیر از روزهای دو شنبه و 5 شنبه که سایت در قسمت تعبیر خواب به طور کلی تعطیل است. تشکر از همراهیتون.
ز محمدی : سلام وخسته نباشید
صبح روز 19/1/98 قبل از ساعت 6 خوابی دیدم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. این خانم به مشکلات و نگرانی هایی دجار است که غصه را در دلش ریخته و بروز نمی دهد. این خانم و آقا تصمیم می گیرند که مشترکا کاری را انجام داده و به حرفشان متعهد بمانند.. یا به احتمال قویتر، توافق می کنند که کاملا از هم جدا شوند. تشکر از همراهیتون.