تعبیر خواب عروس
اگر کسی در خواب دید خودش یا دیگری عروس به خانه آورده و او عروس را می شناسد، به بزرگی می رسد اما اگر عروس را نشناخت، عمر او رو به اتمام است. دیدن جشن عروسی همراه با رقص و پایکوبی مصیبت است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
مرجان : سلام وقت تون بخیر.دو روز پیش حوالی ساعت هفت صبح خواب دیدم‌که لباس‌سفیدعروس تنم هست.و خیلی خوشحال و شادم.دو روز عروسی داشتیم که روز دوم به خودم گفتم کاش دیشب عروسی نمیگرفتم که عمل زیبایی انجام میدادم و مثل امشب خوشکل میشدم.و اینم بگم که در واقعیت یه عمل زیبایی روی صورت قرار ده روز دیگه انجام بدم وتو عالم خواب یه جورایی انگار این عمل زیبایی بین اون دو شب عروسی انجام شده بود.و اینکه تو خواب اصلا دامادی نبود.آرایش صورت هم فکر میکنم نداشتم.ولی من تو خواب خیلی خوشحال بودم.اینم بگم که مجردم.ویه نکته دیگه اینکه من چون ده روز دیگه عمل زیبایی دارم خیلی نگرانم که لباس سفید عروس تو تنم تعبیر خوبی نباشه.ممنون ازتون.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. دوست عزیز لباس عروسی پوشیدن تعبیر بدی ندارد. تعبیر خواب شما این است که شما احساس برتر بودن و زیبایی و ارزش می کنید. می خواهید روابط شخصی و رفتار و موقعیت هایتان را ارزیابی کنید و در کاری که می خواهید انجام دهید موفق خواهید بود. اما دلتان شور می زند. شما تعهدی به کسی یا به موقعیتی ندارید و خودتان را خیلی قوی نمی دانید. به این دلیل هم دامادی نبوده. هرگز درمورد خوابتان پیش قضاوتی نکنید و با خواندن تعابیری که به عنوان منابع قدیم تعبیر خواب و رفرنس آورده شده سعی نکنید خودتان خواب را تعبیر کنید. هر خوابی شرایط و زوایای خاص خودش را دارد و بر طبق آن تعبیر انجام می شود. چون به دلتان بد آمده باید صدقه بدهید تا دفع شر شود. تشکر از همراهیتون.
ماهور : سلام روزتون به خير و خوشي
من خواب ديدم كه سينه هاي خودم رو پروتز كردم و خيلي زياد قشنگ شدن و از طرفي ساعتي ديگر عروسي منه. داماد يك ادم بسيار پولدار و از مقامات دولتي بود، اما من قصد اين رو داشتم كه از عروسي فرار كنم چون به دوست پسر قبليم كه دوستش داشتم فكر ميكردم و فكر ميكردم كه اگه داماد بعد از عروسي بفهمه من باكره نيستم چي ميشه و دوست داشتم فرار كنم و به اون پسر قبلي زنگ بزنم، مادر شوهر من يك ملكه بود و انگار من داشتم با ازدواجم ملكه ي كشور و ادم مهمي ميشدم. من كه كلا راضي به ازدواج نبودم به بهونه ي دستشويي رفتن از مجلس خارج شدع و از اونجا فرار ميكنم مادر شوهرم هم دنبالم مياد و درگير ميشيم و ميخواد منو برگردونه و پروتز هاي سينه ي رو درمياره و حالتي شبيه شيطان ميشه كه بعدا بهم ميگن اون ادم خوبيه اما طلسم داره... من موفق به فرار ميشه اما تو راه فرار ميبينم زنگ به دوست پسر سابق بي فايدست و من با لباس عروس بودم خيلي ها به من به چشم بد نگاه ميكردن انگار قصد تجاوز داشتن
برميگردم به مجلس عروسيم.
داماد رو توي حياط ميبينم دستش رو ميگيرم قدم ميزنيم تا بريم داخل سالن عروسي و تو راه چندتا دختر به داماد متلك ميگن من دوباره فرار ميكنم ولي اون نمياد دنبالم و كمي بعد برميگردم دوباره به سالن عروسي.
خلاصه باهاش ازدواج ميكنم و خيلي ادم مهمي ميشم در كشور و زندگي اروم و قشنگي داشتم...
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما خودتان را با سوادتر، ثروتمند تر و با شخصیت تر و قویتر و با اراده تر از چیزی که هستید به دیگران معرفی می کنید و کاری به شما پیشنهاد می شود که اگر آن را بپذیرید، برایتان موفقیت بسیار زیادی به همراه خواهد داشت. شما نگران این هستید که دیگران متوجه شوند که شما خیلی آدم تیز و زرنگی هستید و شاید فکر می کنند که شما خیلی ساده و بی تجربه اید. کاری که قرار است به شما پیشنهاد شود، به شما امتیاز اجتماعی بالایی خواهد بخشید. در ابتدا سعی می کنید که از این مسئولیت شانه خالی کنید ولی در عین حال می ترسید که دیگران بفهمند که در اصل، آنقدر که تصور می کردند، شما قوی و با اراده یا ثروتمند و مایه دار نیستید؛ بنابر این مجبورید برای پیروزی در این بازی که شروع کرده اید، کاری را که به شما پیشنهاد می شود را بپذیرید. می دانید که اگر در جامعه قدرت نداشته باشید دیگران به شما زور می گویند و تحقیرتان می کنند بنابراین احساستان این است که داشتن مقام بهتر از ساده زندگی کردن است. عده ای تصور می کنند که لیاقتشان برای رسیدن به این منصب، بالاتر از شماست و بار اعتماد به نفستان کم می شود ولی بر اعصابتان مسلط می شوید. و در نهایت آدم مهمی می شوید و زندگی راحتی خواهید داشت! این روش تا زمانی کار می کند که ملکه باقی بمانید!! تشکر از همراهیتون.
Mahsa : سلام خانم هراتی عزیز، من خواب دیدم من و دخترخالم در حد پوشیدن لباس عروس قراره عروس بشیم و انگار بما گفتن لباس عروس بپو‌شید و بیاید تالار، من همش نگران بودم ک نکنه دخترخالم عروس قشنگتری نسبت بمن بشه، هیچ جشنی در کار نبود و ما به تالار نرسیده از خواب بیدار شدم، من عقد هستم و دخترخالم مجرده، خیلی نگرانم بابت این خواب و صدقه هم دادم
فریبا هراتی
: سلام. من متوجه دلیل نگرانی شما نمی شوم. شما و دختر خاله تان هر دو می خواهید روابط شخصی تان، رفتارتان و موفقیت هایتان را ارزیابی کنید و خودتان را با هم مقایسه می کنید که کدامیک رفتار بهتری دارد و شما نگرانید که او وجهه ی بهتری نسبت به شما داشته باشد. تشکر از همراهیتون.
مینا : سلام خانم هراتی عزیز.من در واقعیت چند وقتیه که جدا از همسرم زندگی می کنم و قصد جدایی داریم.خواب می دیدم یکی از دوستام رو که از جریان من و همسرم خبر نداره آوردم خونه مامانم که الان هستم اول عکس های عروسیمون رو بهش نشون دادم و بعدش فیلم عروسیمو باز کردم ببینه.در همین حین مامانم اومد گفت تو که داری جدا می شی چرا داری اینارو نشون می دی منم چشم غره رفتم به مامانم که دوستم نمی دونه دارم جدا می شم.دوستمم گفت باور کن من نفهمیدم مامانت چی گفت.بعد که داشتیم فیلم عروسی رو می دیدیم مثل این بود که من و دوستم وارد فیلم شدیم و داریم از نزدیک می بینیم لباس و آرایش من متفاوت بود از واقعیت و من خوشم نیومد دوستمم می گفت که خوب نیست و من داشتم توجبهش می کردم که تو واقعیت این طوری نبوده ولی عروس که من بودم و داماد هم شوهرم خیلی خوشحال بودن و در حال رقص بودن.بعد از مدتی من و دوستم به سمت خروجی تالار حرکت کردیم و من در حال رقص بودم با مهمون هایی که اونجا بودن.بیرون از تالار با دوستم داشتم بحث می کردم در مورد عروسی که عروسی من خیلی خوب بوده و تو فلان تالار بوده و خیلی احساس بدی بهم دست داده بود که چرا پیش دوستم بد شد.
فریبا هراتی
: سلام. افکار شما به خاطر اینکه دارید جدا می شوید نگران و مشغول است و به این فکر می کنید که چه پیش می اید و دیگران بفهمند چه عکس العملی دارند... و زمینه ی خوابتان بر این مبنا برایتان تجسم شده ولی شما از رفتاری که از خودتان نشان داده اید و فکری که در سرتان بوده ناراضی هستید و خودتان را به خاطر یک سری کارها در گذشته سرزنش می کنید. این جور افکار و خوابها برای کسانی که در شرف طلاق هستند طبیعی است. تشکر از همراهیتون.
سعید : خانم هراتی از وقتی تعبیر خوابو گفتین و خودم هم چندجا تعبیر خوابو نگا کردم وحشت زده شدم یه مرغ سربریدیم و صدقه هم دادیم ولی فایده نداره دوروزه فقط گریه میکنم نه غذا میخورم نه خواب دارم رفتم زیر پتو یک دقیقه نمیتونم بخوابم دلم اتیشه همش میگم قراره مادرم بمیره
فریبا هراتی
: سلام. دوست خوبم اولا که عمر دست خداست. خواب هم معلوم نیست که کی تعبیر شود. همه ما قرار است بمیریم!!! یکی 10 سال دیگر یکی 100 سال دیگر. اینکه شما این خواب را دیده اید به این معنی نیست که قطعا مادرتان عمرش کوتاه است بلکه خوابها هشداری هستند که شما بتوانید با صدقه قضا بلا را دفع کنید. چند وقت پیش خانمی خواب مشابهی دیده بود و قربانی انجام داد و خودش هم نوشت که بلا از سرش پریده و الحمدلله چیزی که می توانست باعث خطری برای او باشد، از بین رفته است. شما باید در زمان زندگی هوای همدیگر را داشته باشید و مراقب هم باشید و اگر بعد از 120 سال هم مرگ رسید فقط جسم انسان است که می میرد و نه روح او. من پدر و مادرم را از دست داده ام ولی بارها حضورشان را کنارم حس کرده و با هم صحبت کردیم چه در خواب و چه در بیداری وجودشان را حس کرده ام. پس لطفا منطقی فکر کنید. نگرانی شما واقعا بیخود است.
سعید : خانم هراتی پیام من رسید؟؟
فریبا هراتی
: بله در نوبت هستید.
سعید : سلام خانم هراتی وقت بخیر....دیروز صب حدود ساعت ۷ خواب دیدم مادرم آرایش کرده و ازدواج کرده و قراره بره خونه شوهرش تو خواب بهم گفت دلم برای بابات تنگ میشه گفتم جای دوری که نمیری نگران نباش بعد گفت دلم برای حامد تنگ میشه که مرده منم تو خواب برای مردن حامد زدم زیر گریه که از خواب بلند شدم...حامد برادرمه که زندس ولی تو خواب فکر میکردم مرده و شوهر جدید مادرم هم معلوم نبود کیه...تعبیرش چی میشه؟؟؟
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. لطفا برای سلامتی مادرتان به اندازه وسعتان گوسفند یا حداقل یک مرغ قربانی کنید و در این راه هم اصلا خست به خرج ندهید و به تاخیر نیاندازید. مادر شما نگران است و متعهد به خدایی است که از او حمایت کرده و به تعهد خودش با او پایبند است و این خواب هشداری است که باید برای سلامت او قربانی بدهید. مادر شما تسلیم امر خداست و نگران برادرتان است که یا به گناهی دست زده و یا روحش افسرده است و بنابر این در خواب دیده اید که او مرده است. باید مراقب برادرتان باشید و شما احتمال خیلی قوی می توانید با دادن قربانی قضابلا را از زندگی تان دور کنید و انشالله عمر مادرتان طولانی شود. تشکر از همراهیتون.
شراره : سلام خانمی متاهل هستم
خواب دیدم که لباس عروس پوشیدم و قراره عروسی کنمدر حال رفتن به عروسی نمی دونم چی شد که داماد منصرف شد تو خواب از رفتم ببینم که چرا منصرف شده با آسانسور از یک ساختمان تاریک بالا رفتم اینکه چی گفتیم نمی دونم ولی دوباره با داماد به طرف خانه ای که برای مراسم عروسی گرفته بودیم رفتیم و من داماد را کامل دیدم ولی در واقعیت چنین شخصی نمی شناسم
به محل جشن که رسیدیم من وارد شدم و سر یکی از میزها نشستم و مهمان ها تازه در حال آمدن بودند و البته نه صدای جشنی بود نه کلی نه چیزی و من هم عصبانی بودم نه خوشحال
فریبا هراتی
: سلام. خواب شما 2 تعبیر متفاوت می تواند داشته باشد. اول اینکه شما می خواهید به انجام کار جدیدی متعهد شوید که شرایط عوض می شود و فکر می کنید که موفق نخواهید شد که اینکار را به عهده بگیرید ولی بعد از جرو بحث یا گفتگویی، اوضاع به نفع شما تغییر می کند و شما سعی می کنید که شرایطتان را به دقت ارزیابی کنید و کارتان را خوب پیش ببرید. تعبیر دوم این است که شما افسرده هستید و ( خدای نکرده) آرزوی مرگ دارید. اما عمر شما به دنیاست و شما به یک سری افکار منفی روی می آورید ولی باید از این افکار منصرف شوید چون عمرتان به دنیاست و باید به جای افکار منفی کردن، بنشینید خودتان را قضاوت کنید که بفهمید که مشکلاتتان از چه چیزی ناشی می شود و خیلی خونسرد و منطقی چاره ی مشکلاتتان را پیدا کنید. تشکر از همراهیتون.
شراره : وای مرسی خانم هراتی همش تعبیر خواب ها که می خوندم معنیش این بود که می میرم
کلی هم صدقه دادم
داشتم از ترس می مردم
فریبا هراتی
: خیر عزیزم. لطفا فقط به خواندن تعابیر بسنده نکنید. خوابها جنبه های روانشناسی هم دارند.
sogand : سلام وعرض ادب
فریبا هراتی
: سلام. پسر عمویتان و خانمش با هم مشکل دارند و احتمالا بین مادر زن و مادر شوهر اختلاف افتاده است. آنها شروع کرده اند چیزهایی را که در غریزه شان است به هم نمایان می کنند و با حرص و طمع و وحشیگری و مال پرستی با هم رفتار می کنند. شما ترجیح می دهید که وارد این مسائل آنها نشوید و در کارشان دخالتی نکنید. تشکر از همراهیتون.
zahra : سلام خواب دیدم با دوستم جایی هستم که به کسایی که قرآن میخوندن جایزه میدادن دوستم حال نداشت بیاد من رفتم جلو اما دیدم خیلی از محفوظاتم یادم نیس مردد شدم اما انگار بدون خوندن بهم جایزه رو دادن بعد داییم و دیدم که ناراحت ازم رد شد دنبالش رفتم رفت خونه قدیم مادربزرگم تو اتاق کوچیک دراز کشید چشماش و بست میخواستم برای اینکه ناراحت نباشه برم پیشش و از سینم بهش شیر بدم (برام عجیب بود) اما دیدم زنداییم هم اونجاس اول چهرش کمرنگ بود بعد پررنگ شد واسه همین نرفتم بعد کم کم همه اومدن دیدم شوهرم داره با تلفن صحبت میکنه تو چشمای اون مامانم و مامانش اشک بود گفتم چی شده گفت پدربزرگش که حدودا 90 سال داره موقع راننندگی تصادف کرده انگار رفته بود گوشت بخره نگران شدم ولی باایشون صحبت کردم فهمیدم مهم نبوده بعد گفتم ایشون خیلی با جنمه من کنارش تو ماشین میشینم احساس میکنم کنار یه مرد چهل ساله قوی نشتستم تا یه پیرمرد بعد اومدم تو حیاط خونه یدفعه یادم افتاد امشب عروسی منه (حالت خاصی بود انگار بار دومم بود ازداوج میکردم ولی نمیدونستم باکی؟) هول هول یه لباس سفارش داده بودم ولی پرو دوم و نرفته بودم آرایشگاهم وقت گرفته بودم دو جفت کفش سفید هم داشتم که یکیش کهنه بود اون یکی که نو بود جلوش مثل کفش بود ولی پشت نداشت(مثل دمپایی) اون و پام کردم داشتم وسایل و جمع میکردم برم واسه لباس تو اون جمع فقط مامانم اومده بود کمکم. ناراحت بودم میگفتم من دوست داشتم اگه دوباره لباس عروس میپوشیدم حریر باشه ولی چون چاقم تو تنم خوب نمیشه (موقع پرو از الانم چاق تر بودم) بعد گفتم ولش کن انگار زمان زود میگذشت دیدم ساعتی که آرایشگاه وقت داده گذشته انگار روز عید غدیر هم بود و شلوغ گفتم برم یه آرایشگاه معمولی بگم موهام و بپیچه یه آرایش ساده هم بکنم با لباس عروس خوب میشه .... ممنون
فریبا هراتی
: سلام. شما به خاطر ایمانتان حاجت روا خواهید شد و خداوند جایزه ی درستکاری شما را به شما می دهد. شما می خواهید به داییتان کمک مالی کنید و از جانتان برای او مایه بگذارید. زندایی شما نگران است و می ترسد و مشکلات شما از بین می رود. دلشوره هایتان را دور می ریزید. تعهدی دوباره به زندگی تان خواهید داشت و محبت بین شما و همسرتان بیشتر می شود. گشایش کار می یابید. ارامش و راحتی به زندگی تان می آید. رفتاری شفاف و مهربان خواهید داشت. فکرتان را منسجم می کنید و برای اینده تان برنامه ریری می کنید. تشکر از همراهیتون.