تعبیر خواب عروس
اگر کسی در خواب دید خودش یا دیگری عروس به خانه آورده و او عروس را می شناسد، به بزرگی می رسد اما اگر عروس را نشناخت، عمر او رو به اتمام است. دیدن جشن عروسی همراه با رقص و پایکوبی مصیبت است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Ommolbanin : سلام شهره هستم خواب دیدم عروسی من هست تو یه خونه ویلایی بزرگی هستیم دخترام هستن همسرم هم داماد هست و خواهرزاده ام هست و در حال کمک کردن به من هست چمدون قهوه ای منو باز می کنه تا وسایل و لباس مورد نیاز عروسی رو برداره من لباس سفید زیبا دو تیکه تنم هست موهام حالت شلوغ و قشنگ ٫ طلایی رنگ درست شده و صورتم بسیار زیبا و جوان هست( من الان پنجاه ساله هستم)خواهرزاده ام کفشم که پاشنه بلند سفید و رویش نگین طلایی دارد را از چمدان برمیدارد و یک لنگه را پایش می کند و می گوید به لباسش می آید او لباس یکسره سورمه ای با خط کمرنگ سفید پوشیده بود، و می گوید کفش خود را که زیباتر است به من میدهد. لحظه ای متوجه میشوم لباس زیرم از پایین بلوز سفیدم کمی مشخص است و لباس زیر رنگ بدنم را برداشته تا تعویض کنم. من آماده هستم میرم داخل اتاق عقد خنچه عقد زیبا سفید رنگ و گلبه ای رنگ بسیار زیبایی بود قسمت بالایی آن روی زمین کنار سفره می نشینم دخترکوچکم و خواهرزاده ام هم می نشینند همسرم با کت و شلوار مشکی دامادی است ولی کاملا آماده نیست گوشه پیراهن سفیدش از شلوارش بیرون زده با موی مشکی صورت جوان و زیبا با دوربین می آید و کمی عصبانی است ( اما الا شبیه چهره واقعیش نیست )و شروع به فیلم گرفتن از من می کند طوری که ابتدا روی چهره من زوم کرده و کم کم همه سفره و ... را می گیرد. در همین زمان عکسی گرفته می شود طوری که کل سفره هست قسمت بالا سمت راست عکس ، چهره خندان من و قسمت پایین سمت چپ چهره دختر کوچکم. این عکس را خواهرم داخل قابی که در خانه داشتم و تصویر دختر کوچکم در آن بود گذاشته و روی میز می گذارد و من می گویم شهرزاد چه زمانی این قاب را برداشته بود؟ گویا می خواست مرا سورپریز کند، ساعت ۶:۱۵ صبح از خواب بیدار میشوم
فریبا هراتی
: سلام. شما نسبت به همسرتان تعهد بیشتری پیدا می کنید و انشالله زندگی تان بهتر از قبل می شود. شما ثروت و سفید بختی و فکر باز و راحت و شخصیتی احتماعی دارید. وجهه ی خوبی هم دارید. 50 سال تازه اول جوانی است. :))) معیار جدید سن از 80 به بالا را مسن اعلام می کند و 100 سال به بالا را پیر. خواهر زاده ی شما هم امیدوار است مثل شما پولدار و موفق شده و بدرخشد. او ادعا و منیت ندارد. از شما به خوبی حمایت می شودعشق و محبت بین شما و همسرتان بیشتر می شود. همسر شما بیشتر حالت حمایتی از شما را دارد تا خوشگذرانی از زندگی اش را و برایش مهم است که شما و فرزندانتان احساس رفاه و خوشی کنید. تشکر از همراهیتون.
لی لی من : سلام وقت بخیر,خواب دیدم خودم عروسی گرفتم یه لباسی خوشگلی مثه لباس عروس تنم بود,رفتم آرایشگاه موهامو درست کردم و آرایش کردم,آماده که شدم رفتم جایی که مراسم عروسیم بود,دیدم شوهرمم اومده اونم لباس سفید تنش بود,مادر و خواهرشم بودن,مادرو خواهر شوهرم لباس سیاه تنشون بود,مادر من گریه میکرد ومادرشوهرم داشت ارومش میکرد,داشت تلاش میکرد که مادرم نگاش کنه مادرم اصلا نگاش نمیکرد,من رفتم سمت خواهرشوهرم بهش گفتم الان داری میمیری عروسیمه نه!؟در واقعیت خانواده ی شوهرم چند ماهه با من مشکل دارن وقهریم,وهمینطور شوهرم.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما خیلی فکرتان ناراحت است ولی می دانید که ذات خوبی دارید. سعی می کنید که سیاست به خرج دهید و افکارتان را سرو سامان دهید ولی دارید غصه می خورید. شوهر شما هم عصبانی است مادر و خواهرش هم کینه به دل گرفته اند و از دست مادر شوهرتان ناراحت است. شما احساس می کنید که خواهر شوهرتان از ناراحتی شما خوشحال است. تشکر از همراهیتون.
مریم : سلام
من دخترعمه ای دارم که ماشین عروسشون کامیون بود که بااین کامیونی که تو خواب دیدم فرق داشت چند سالی میشه ازدواج کردن .و الان باردار هست
دیشب خوابش رو دیدم:
خواب دیدم که لباس عروس پوشیده و خونه مادربزرگم هست مهمون هایی هم اومده بودن .شام کباب بود.
شیرینی هایی هم میدادن که من نخوردم پدرم گفت این شیرینی هارو واسه تو خریدن.
دخترعمم با لباس عروسی که داشت سوار ماشین عروس شد که یک کامیون بود .و عمه ام گریه میکرد .
فریبا هراتی
: سلام. او احساس می کند که زندگی خوبی دارد و به همسرش متعهد است. به سنت ها و رسوماتی که در خانواده تان هست پایبند است و به ثروت رسیده. او از زندگی اش لذت می برد و می خواهد که شما هم زندگی خوشی داشته باشید و به شما پیشنهادی می دهد که شما نمی پسندید. قسمت اخر خوابتان احتمالا بازتاب افکارتان در بیداریست و تعبیر ندارد. ولی اگر تعبیر داشته باشد، او مسئولیت های سنگینی هم به دوش می کشد و عمه تان برای او خوشحال است. تشکر از همراهیتون.
مینا : سلام وقتتون بخیر قبل از نماز صبح خواب میدیدم که یه دختر خانومی دوتا شوهر داشت یعنی با دوتا برادر ازدواج کرده بود با برادر کوچیک تر همش بحث و درگیری داشت ولی سعی داشت احترام و توجه برادر بزرگتر رو بدست بیاره داخل یه عمارت زندگی میکردند و من اون دختر خانوم رو نمیشناختم انگار که یه فیلم بود که من نظاره گرش بودم.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. احتمال قوی خوابتان باطل است. اما اگر تعبیری داشته باشد این طور است که شما در گذشته زمان سختی را پشت سر گذاشته اید و باید بین دو گزینه یکی را انتخاب می کرده اید که یکی را دوست داشته اید ولی دیگری باعث دردسر شما بوده ولی برای حفظ کار یا زندگی تان مجبور بوده اید که گزینه ی بد را هم تحمل کنید. تشکر از همراهیتون.
Najme : سلام،خواب دیدم که دارم عروس میشم و خودم در مراسم حضور داشتم.داناد میدیدم که کت و شلوار پوشیده و خودم در کنارش.لباس سفید پوشیده بودم و تاج روی سرم فقط گل سرخ غنچه بود و مراسم تو خونه خودمون که تو خواب تبدیل به باغ سده بود و پر از درخت و جوی آب بود برگزار میشد.خوشحال بودم و از داناد خاسم که امشب که مراسم عقد فردا مراسم عروسی برگزار کنیم که در اینحال فقط متوجه گوشواره های با توپ عقیق احتمالا توگوسام شدم که داماد که در حال ساختن چیزی بود گفت بهد از سفر به هاوایی تصمیم میگیریم.ب دفعه من ی لباس سبز بیار زیبا پوشیدم و موهام باز سو و ی تاج که نمیدونم از چی بود ولی برق میزد روی موهام بود .مه در همون حالت به داماد گفتم تو ی سور پرویز واسم داری که سر تکون داد و گفت بعد از مراسم
فریبا هراتی
: سلام. انشالله شما ازدواج خواهید کرد و عشق به زندگی تان راه می یابد. با کسی که از شما حمایت می کند و احساس سفید بختی خواهید کرد ازدواج می کنید. شما احساس خوشبختی بسیار خواهید داشت و آرزوهایتان را عملی می کنید. فکرتان راحت خواهد شد و موفقیت و آرامش به زندگی تان می آید و خوشبختی شما برای دیگران جلوه خواهد کرد. تشکر از همراهیتون.
آندیا : با سلام خدمت شما خانم هراتی عزیز، خدا قوت
. ممنون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. او احساس بدبختی می کند و همسرش هم بسیار عصبانی است و حرص و جوش می خورد. مهم نیست که صدای موزیک میامده یا خیر. همان قرهای ریز عروس نشانه ی این است که چقدر اعصاب جفتشان خورد شده. شما شاید دلتان برای او می سوزد ولی شاید این تقاص کاری باشد که او با شما کرده و دل شما را برده ولی با کسی دیگر ازدواج کرده است. تشکر ازهمراهیتون.
Sepid : سلام من خواب دیدم دو تا لباس عروس و دو تا تور دارم و یکیشو انتخاب کردم و پوشیدم و خیلی خوشکل شده بودم و خوشحال این خواب تعبیری داره؟
ممنون
فریبا هراتی
: سلام. شما روابط شخصی تان را ارزیابی می کنید و سعی می کنید که نقشتان را در یک موقعیت، خوب بررسی کنید و انتخاب می کنید که چطور رفتاری داشته باشید و نسبت به چه کسی متعهد بمانید. شما شخصیت موفقی از خودتان در کار یا رابطه ای که پیش رو دارید نشان خواهید داد. اما اگر لباس عروس را در موقعیتی نامناسب پوشیدید، خوابتان می تواند به احساس بی ارزش بودن و احساس پایین یا پست بودن نیز تعبیر شود. تشکر از همراهیتون.
Sepidesamimi : سلام خانم هراتی عزیز وقتتون بخیر
من خواب دیدم که من لباس سفید عروس تنمه و نامزدم کت و شلوار مشکی دامادی و هر دوتامون داریم میریم سمت محلی که دوتا عروس و داماد دیگه هم هستن هر دوتاشون اشنا بودن ولی الان یکیشون کلا یادم رفت کی بوده....اون محل،محل پسری بود که من قبلا تو مجردیم دوسش داشتم و با هم بودیم ولی نامردی کرد و رفت....و یکی از این عروسا دقیقا منتظر همین پسره بود که بیاد و دختره چهار زانو نشسته بود و هی میگفت هنوز نیومد و نیومد در حالیکه اون پسره با دوست دخترش داشت میگشت بیرون و پیش خودم گفتم:ااااا چه جالب!علیرضا و میترا هنوز با هم دوستن و با هم ازدواج نکردن؟؟؟(در حالیکه تو بیداری علیرضا و میترا با هم نامزدن الان)پس این دختره کیه که قراره با علیرضا ازدواج کنه و بلاتکلیف نشسته؟
در همین حین،منو همسرم کلا داشتیم با هم میرقصیدیم و هر دوتامون زیبا شده بودیم و همه افرادی که اونجا بودن از دیدن ما خوشحال بودن ولی براشون سوال بود ما کی هستیم.....که دوستای همون پسر اونجا بودن و مغازه ی کفش فروشی داشتن و هیچکدوم منو نمیشناختن ولی از همسرم خیلی تعریف و تمجید میکردن که چقد با شخصیته و ما داشتیم برا همسرم کفش انتخاب میکردیم برا دامادیش و خرید هم کردیم ....تو دلم بهشون گفتم:من سپیدم،همونی که علیرضا ولش کرد و رفت....کل خواب عروسی بود و پایکوبی و عروس شیطون و بامزه ایی بودم و از اینکه با همسرم بودم خیلی خوشحال بودم و برام عجیب بود که وقتی علیرضا قرار بود با این دختره ازدواج کنه چرا پس هنوز با میترا میگرده و دختره رو بلاتکلیف گذاشت و همه ما لباس عروس تنمونه ولی این هنوز منتظر علیرضاست.....
ببخشید طولانی شده....لطفا راهنماییم کنید....
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما هنوز گاهی به پسری که دوستش داشتید فکر می کنید و این که آن موقع چه شرایطی داشتید و الان در کجا قرار دارید و خودتان را مقایسه می کنید با گذشته ی خودتان. شما انتظار دارید که دوست قبلی تان با نامزدش هم جوری رفتار کند که با شما کرد. نامزد امروز شما شخصیت موقری دارد و مورد احترام همه است و شما را هم دوست دارد. شما تصمیم دارید که زندگی تان را حفظ کنید و شخصیتی پر شور و موفق داشته باشید ولی عمیقا از اینکه دوست قبلی تان شما را رها کرد و رفت رنجیده اید و هنوز به خاطر او عصبانی هستید. تشکر از همراهیتون.
Sheyda : باسلام و احترام
خانم هراتي عزيزم، خواب ديدم مراسم عروسيمه، لباس عروسم قشنگ بود اما تا ساق پاهام بود و مثه لباس عروسا بلند نبود، يه صندل سفيد پاشنه بلند قشنگي پام بود و پوست بدنم خيلي سفيدتر از واقعيت بود.
اصلا خوشحال نبودم و ناراحتم بودم، تووي خواب دامادو ميشناختم اما الان اصلا يادم نمياد كي بود. موهامو قشنگ درست كرده بودن، رنگ موهام در واقعيت مشكيه اما توو خوابم بلوند بود، همش از خودم ميپرسيدم چرا ارايشگرم مژه هامو مژه مصنوعي نزاشت يا يه ريمل نزد كه اينجوري چشمام بيحالت نباشه!!
مجلس كه تموم شد من رفتم توو اتاقم و گريه ميكردم و ميگفتم دلم براي داداش مرده ام تنگ شده يا پدره مرده ام ( پدرم زنده هستن در واقعيت )
صبح فرداي عروسي با سكس داماد بيدار شدم و ديدم داماد در حاله سكسه كامل با منه در حاليكه من خواب بودم و بهش گفتم الان وقتش نيست، نيم ساعته داري انجام ميدي اما هنوز ارضا هم نشدي، بهتره توام بخوابي و بزاريم واسه يوقت ديگه.
ميشه لطفا خوابمو تعبير كنيد.
سپاسگزارم.
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. شما به خاطر مسئله ای ناراحت هستید و احساس می کنید که احترام کافی به شما گذاشته نمی شود. شما می ترسید و نگران هستید هر چند که به شما قول داده شده که حمایت مالی می شوید و احتیاجاتتان را در اختیارتان می گذارند. شما سعی می کنید که خوسرد و اجتماعی به نظر بیایید ولی نمی توانید دروغ بگویید و احساستان را نشان می دهید. روح برادرتان شاد . احساس می کنید که اگر او بود می توانستید با او درددل کنید و پدرتان هم روحیه اش افسرده شده و ناراحت است و احساس می کند که شکست خورده است. شما تمایلی به ادامه ی کاری که به شما پیشنهاد شده ندارید و دلتان می خواهد که مدتی از هر کاری دور باشید. تشکر از همراهیتون.
zahra : سلام خسته نباشید دیشب توی خاب دیدم که لباس عروس به تنمه ولی وصله داره پاره هست دامادم شوهردومم بود خیلی نگرانم براتعبیرش لطف کنید بهم بگید ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. فکر شما درگیر و مشغول است و از شکست مجدد می ترسید. منطقی صحبت نمی کنید و نمی توانید همسرتان را قانع کنید. شاید بهتر است که آرامشتان را حفظ کنید و برای کارهایتان دلائلی منطقی بیاورید و اگر از چیزی ناراحتید به جای دعوا همسرتان را متقاعد کنید که منطقی با هم صحبت کنید. برای دفع ناراحتی هم صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.