تعبیر خواب عروس
اگر کسی در خواب دید خودش یا دیگری عروس به خانه آورده و او عروس را می شناسد، به بزرگی می رسد اما اگر عروس را نشناخت، عمر او رو به اتمام است. دیدن جشن عروسی همراه با رقص و پایکوبی مصیبت است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
اسا : سلام وقت بخیر.من عقدم و یک سری مشکلات خاص داریم ،خودم و شوهرم ن.شرایطمون کمی سخت شده.بهرحال
دیشب خواب دیدم ی پسر بچه خیلی تپل (نوزاد)دارم
چنتا از دخترای عقدی فامیلمونم مث من بچه دار شده بودن اما بچه من از مال همه اونا تپل تر بزرگتر و قشنگتر بود
ممنون میشم تعبیر کنید
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما در رابطه با شوهرتان گشایش کار خواهید یافت و کار و یا پروژه یا هدفی به شما واگذار می شود که می توانید با موفقیت آن را به پیش ببرید و می توانید به هدفتان برسید. شما از دختران فامیلتان موفق تر خواهید بود و کارتان بهتر به پیش خواهد رفت ( هر چه که مد نظرتان است). تشکر از همراهیتون.
Behnaz : سلام و روزتون پربرکت
من خواب دیدم عروسیه خودمو کسیه که دوسش دارم تو حیاط خالم اما صحنه های رقصو و اهنگ چیزی ندیدمو نشنیدم فقط لباس عروس و خودمو و دوماد میدیدم و اینکه من رفتم تویه اتاقی نشسته بودم فکر میکردم.زنه برادرم اومد گفت چی شده؟گفتم ناراحتم اینقدر رقصیدمو و خوشحالی کردم هرچی دارم فکر میکنم صحنه های عروسیمو یادم نمیاد!بهش گفتم تو هم موقعی که عروس شدی،از خوشحالی چیزی یادت نمیومد؟زنه برادرمم گفت آره منم اونقدر خوش گذشت بهم که بعدش هرچی فکر میکردم یادم نمیومد چیزی از عروسی!!بعدش منو عشقم تصمیم گرفتیم بریم خونه ی قدیمیمون که ماله پدره خدابیامرزمه که دوتا کوچه با خونه خالم فاصله داره.تویه راه بارون گرفت و من گفتم چقدر خوش شانسم شبه عروسیم بارون گرفت.لباس عروسیم کلش خیس شد تویه راه و پایینش ی مقدار گِلی.وقتی رسیدیم خونه پدر خدابیامرزم لباسمو دراوردم خشک بشه.بعد عشقم یه جا پهن کرد تویه پذیرایی خونمون و دراز کشیدیم و منو بغل کرد و دستشو دورم گذاشت.من پیش خودم گفتم چقدر خوبه بازوهای یه مرد دورت باشه و اینکه کنارت باشه.
(خانم هراتی در واقعیت هم ما کات هستیم)
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما هنوز قلبا" به عشقتان متعهد هستید و او هم از جدایی شما ناراحت است. شما فقط غصه خورده اید و نتوانسته اید آرزویتان را عملی کنید. احساسات شدیدی به زندگی تان راه پیدا کرده و رفتاری سرشار از ناراحتی از خودتان بروز داده اید. شما می خواهید به همان امنیت و آرامشی که در گذشته در منزل پدرتان حس می کردید برسید. می خواهید که شرایط بغرنج را پشت سر بگذارید و سعی خواهید کرد که این احساسات تلخ را از وجودتان دور کنید. عشق شما زمینه ی آشتی شما را فراهم خواهد کرد و انشالله از شما حمایت خواهد کرد. اگر او واقعا عاشق شما باشد محال است شما را تنها بگذاردو اگر برگشت به هیچ وجه نباید دوباره اجازه دهید که بین شما اختلاف بیافتد. تشکر از همراهیتون.
zahra : سلام خانم هراتی خداقوت.دیشب در عالم رویا دیدم.لباس عروس سفید زیبایی بر تن داشتم.بلندی قدم را حس میکردم.(البته قد خودم هم بلند هست.)دوستم آرایشگر هست.در خواب موی سرم را رنگ طلایی خیلی قشنگی زده بود.از رنگش خوشم میومد.گاهی در قالب جسم خودم بودم .گاهی هم از دور خودم را میدیدم.مثل فیلم.خلاصه انگار من به جای آرایشگاه،توی خونه خودمون برای عروسی آماده میشدم.از طرف داماد دختر جوانی که البته کوتاه قد هم بود.آمده بود.من احساس کردم از فامیل هاش باشه.من در آغوشش گرفتمش.ولی از داماد بد میگفت.منم بدم اومد.و به طرفش رفتم وبا دست کمی هولش زدم گفتم:برو کم حرف بزن.من احساس کردم اون دختربه من حسادت میکرد...من مجردم...سپاس فراوان .خداوند سلامت وعزت بهتون بده.ان شالله
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما می خواهید به انجام کاری متعهد شده و کارتان را با موفقیت به پیش ببرید. سعی می کنید که رفتار خوبی داشته باشید و با سیاست و با روشنفکری کارتان را به پیش ببرید. خونسرد و خوشحال و اجتماعی تر به نظر برسید و سعی می کنید که رفتارتان را کنترل کنید و مراقب باشید که بهترین اثر را روی کارتان بگذارید. هر چند که این کار خیلی شاید سود مالی چندانی نداشته باشد و انجامش هم سخت باشد. البته انجام کار که در ابتدا عرض کردم می تواند به هر کاری اشاره کند حتی تمایل شما به ازدواج با وجودی که می دانیدکه در ازدواج ممکن است نیازهای مالی تان خیلی برطرف نشود و مسئولیت هایتان هم سخت تر باشد. این تمایل شما به انجام کار و ازدواج فکرتان را هم ناراحت کرده و کم صبر شده اید. تشکر از همراهیتون.
یاشار : سلام و درود فراوان .. ببخشید بازم دستم خورد و ناقص ارسال شد .. دیشب خواب دیدم که با خواهر یکی از دوستان دور ازدواج میخوام بکنم .. در حالی که در واقعیت چهره ی آن دختر را هم ندیدم و حتی نمیدانم که واقعا دوستم خواهری دارد یا نه ... انگار توی عروسی بود و اون کنارم با لباس سفید عروسی بود .. بعد من میگفتم اینو تا حالا ندیدم بزار خوب نگاه کنم تا مطمئن باشم خوب و خوشگل هست که موجب رضایت من شد .. خواستم بدونم تعبیرش چیه ، من تو واقعیت نه میشناسم خواهر دوستم را و نه دیدمش و نه اون مرا میشناسد و نه من اورا که بخواهم فکرش را بکنم . خواستم بدونم تعبیرش چیه .. با تشکر فراوان
فریبا هراتی
: سلام. استدعا می کنم. شما می خواهید به انجام کاری متعهد شوید که به ثروت برسید و در باره ی این کار تحقیق و تفحص خواهید کرد و مطمئن می شوید که کار خوبیست. با شروع این کار زندگی شما سرشار از امید و موفقیت و ثروت خواهد شد. زن در خواب شما، در تعبیر دنیاست و ازدواج تعهدی جدید. تشکر از همراهیتون.
نیلوفر : با سلام و روز بخیر
من خواب دیدم من بهمراه دو تا از دوستان باردارم دور هم هستیم،یکیشون که قدش بلندتر از منه یه لباسی گرفته بود که خودش کوتاه کرده بود و بمن میگفت خوب شده یا نه،من اول با خودم فکر کردم که این لباس برای او کوتاهه و اندازه من میشه اما وقتی او لباس رو پوشید دیدم براش خوبه،ی لباس سفید قهوه های با طرحهای توپکی بود در ادامه دیدم ما سه تا لباس عروس پوشیدیم و رژ لب قرمز و ارایش غلیظ کردیم و داریم باهم میرقصیم و خوشحالی میکنیم لازم به توضیحه ما در واقعیت هرسه مون بارداریم و بزودی زایمان میکنیم
با سپاس فراوان
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما و دوستان باردارتان به همدیگر و شرایط مشترکی که دارید فکر می کنید. کسی که لباسش را کوتاه کرده، احساسش را بیشتر بروز می دهد و کم طاقتی بیشتر می کند و راجع به مسائل مالی و یا نیاز ها و دلشوره هایی که دارد، و همینطور راجع به خوش بینی هایش حاضر است کوتاه بیاید ولی شرایط به صورتی مثبت پیش برود. الان بزرگترین دغدغه ی فکری همه ی شما این است که سلامت باشید و فرزندانی سالم به دنیا بیاورید و نگرانی هایتان را با هم به اشتراک می گذارید. با آرزوی سلامتی و موفقیت در زایمان برای شما. تشکر از همراهیتون.
نیوشا : سلام خانم هراتی عزیز
بهتون گفته بودم قبلا ک از یکی از همکارام که خجالتی هم هست خوشم میاد و شما گفتید ک باید بی توجهی کنم بهش
من هم همینکارو کرد و با توجه به موقعیت های پیش اومده روابطم با ایشون بهتر شد یعنی بیشتر باهم صحبت میکنیم ولی خوب بعضی اوقاتم زیاد خوب نیست منتها من یه ویژگیه بدی ک دارم اینه ک خیلی حساس میشم رو کسی ک دوسش دارم
من دیشب اول خواب دیدم با مادرم در یک مرکز خریدیم و من از کفشی خوشم میاد و میخوام بخرم ولی مامانم میگه نه و اینا و من شروع ب گریه شدید میکنم بعد یهو وارد یه تالار بزرگ میشم و میبینم لباس عروس تنمه و عروس شدم البته اشاره کنم ک من خیلی دوست دارم هرچه زودتر ازدواج کنم
بعد خواب دیدم که دختر داییم میاد منو میبره تا عکس بندازم و قرار بود رو عرشه کشتی عکس بندازم که یهو داماد رو میبینم در حقیقت داماد همین همکارمه ولی خصوصیات ظاهریش اصلا شبیه اون ادم نیست همکارم در حقیقت قدش متوسطه ولی توی خواب خیلی قد بلند بود یا در واقعیت موهاش کوتاهه ولی توی خواب بلند بود و اصلا شبیه خودش نبود و شبیه یکی از پسر خاله هام بود رفتارو کاراش من وایسادم جلوش و اونم پشتم بود که دیدم داره دست میکشه به موهام
موهای من در واقعیت کوتاهه پسرونس اما تو خواب بلند تر شده بود بعد من با ناراحتی رفتم پیش مامانم و گفتم شما ها اصلا توجهی ب من نمیکنید من تو روز عروسیم ارایشگاه نرفتم و ارایش نکردم بعد نمیدونم چی شد ک دیدم صورتم ارایش شد بعد من پایین بودم و دیدیم داماد داره عکس مینداره و بعد دیدم بغلش یه دختر بچه خردساله و دیدم داماد دستشو کرده تو لباس این بچه و دست میزنه به سینه های نرسیدش بعد اومد پایین و من شروع کردم دعوا کردن باهاش که تو چرا دست زدی ب اون بچه و اینکه چرا از من نپرسیدی دوست دارم چجورری ببینمت(یعنی مدل موهات و ریشا و اینا) و اینکه چرا منو نبردید ارایشگاه
فریبا هراتی
: سلام. عقلانیت شما حکم می کند که به این آقا زیاد دل نبندید و یا مادرتان تشخیص می دهد که او برای شما زیاد خوب نیست و شما نمی خواهید این را باور کنید. شما در شرایطی قرار می گیرید که احساسات به شما غلبه می کند و همکارتان را خیلی قوی و بزرگتر از واقعیت متصور می شوید. شاید هم در واقعیت او ثروتمند تر از چیزی است که شما تصور می کنید و یا مقتدرتر از چیزی است که امروز بروز می دهد. او سعی می کند که افکارش را متمرکز کند ولی فکرش خیلی مشغول است. او شباهت اخلاقی زیادی به پسرخاله ای که در خواب دیده اید دارد. شما متوجه افکار و رفتار او نیستید در حالی که او فکر شما را خوب می تواند درک کند. احترامتان پیش او بالاتر رفته و خیلی بی شیله پیله با او رفتار می کنید و آرزو داشتید که کاش سیاستمدارانه تر با او رفتار می کردید. شما سعی می کنید که بیشتر سیاست داشته باشید ولی از نظر همکارتان شما ساده دل هستید و او شرایط مالی شما را بررسی می کند و یا قدرت و اقتدار شما را بررسی می کند و سعی می کند که از درون شما سر در بیاورد. سعی کنید که با سیاست برخورد کنید وگرنه پشیمان می شوید. همانطور که به شما قبلا هم نصیحت کردم به نفعتان نیست که خیلی در ظاهر به او علاقه نشان دهید. تشکر از همراهیتون.
reza : با سلام و خسته نباشید، خواب دیدم که داشتم ماشین خودم یا داداشم رو توی پارکینگمون پارک میکردم که یه عروس و دوماد که از یکی از واحدا بودن با خانواده اومدن تو پارکینگ که خانواده بدرقشون کنه برن ماه عسل، دوماد با من سر صحبت رو وا کرد و گفت ما دو هفته میریم شمال فلان جا، شماره ت رو بده عکس هاش رو برات بفرستم خیلی جای خفنیه، نمیدونم چی شد که انگار ماشین خودم یا داداشم رو دادم به این عروس و دوماده که باهاش برن ماه عسل و نشستن تو ماشین و آماده شدن برن که من از خواب بیدار شدم، ممنون میشم تعبیرش رو بگید بهم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما می خواهید که به آرامش برسید و از فعالیت های روزمره تان دور شوید ولی کار یا تعهدی پولساز مطرح می شود که اگر در این کار مشارکت کنید می توانید به موفقیت در کارهایتان و به ثروت برسید. شما انگیزه پیدا می کنید که توانایی های خودتان را در این رابطه به معرض آزمایش بگذارید و به نحوی در این پروژه دخالت کنید. تشکر از همراهیتون.
شمایل : سلام من چندساله که متاهلم. خواب دیدم که منو ارایش کردن یه ارایش ساده و لباس تور هم پوشیده بودم.(توی خواب میدونستم که چند سال پیش هم عروسی کردم) و توی یه خانه که حیاط داشت که خونه خودمون هم نبود مهمانها و خانوادم جمع شده بودن و داشتن عکس میگرفتن و من منتظر بودم عکس گرفتنشون تموم شه تا مراسم رقص شروع شه و داماد هم بیاد و منو داماد بریم باهم برقصیم، داماد هم اونموقع نبود و داماد هم شخص معلومی نبود. تا عکس میگرفتن من رفتم مقدار کمی سمت دیگر که یه جای سیاه و متروکه و انگار جنگ زده بود که یه دختر حدود ۱۲ ساله کنار یه میله عمودی بود و انگار بسته بودنش به میله، گفت خاستگارمو که مدافع حرم بود خانوادم رد کردن چون هنوز درس دارم بعد ازش پرسیدن مدافع حرم دیگه کسیو میشناسی گفت خودم و انگار راست میگفت، بعدش از میله جدا شد و رفت.
فریبا هراتی
: سلام. خطری سلامت شما را تهدید می کند و خواب شما هشداری به شماست که باید سریعا به اندازه ی وسعتان گوسفند یا مرغ بگویید برایتان قربانی کنند و گوشتش را به فقرا ببخشید و اصلا به هیچ وجه خودتان از آن نخورید. تاکید می کنم اندازه ی وسعتان قربانی دهید و اگر وسعتان نمی رسد یک مرغ هم کافیست ولی خست به خرج ندهید و اینکار را به بعد موکول نکنید. قربانی بلا را از شما دور می کند. در غیر اینصورت خدای نکرده فکرتان به شدت ناراحت می شود و دیگران برایتان غصه خواهند خورد. تشکر از همراهیتون.
سارا : باسلام خدمت خانم هراتی عزیز من همونطور ک گفتم چند ماه جدا از همسرم هستم وهمسرم قسط جدایی داره دیروز نزدیک غروب خواب دیدم همسرم جدا شدم وهمسرم عروسی داشت میکرد ومن در عروسیش شرکت کرده بودم همون موقه همسرم وارذ تالار میشه باعروس من میرم ک نبینم این صحنه رو وتوخواب دلم آشوب بود تا میبینم عروس یکی از دخترا فامیلمون هست ک دقیقا مشکل من رو داشت وشوهرش دوسال ترکش کرد وبعد دوسال مث معجزه برگشت والان داره زندگیشو میکنه ...توی خواب من مانتو بلند مشکی ولباس نو وپوشیده داشتم
فریبا هراتی
: سلام. شما از خوب شدن زندگی تان ناامید هستید و همسر شما می خواهد این شرایط تمام شود و به تعهداتی جدید پایبند شود و به ثروت و موفقیت برسد. شما نمی توانید این جدایی را تحمل کنید. اما شاید دنیا به شما رو بیاورد و همسرتان عاقل شود و مثل همان دختر فامیلتان زندگی شما مجددا شکل بگیرد. شما رفتاری با کرامت و با عزت خواهید داشت و شرایط زندگی تان متحول خواهد شد. نگرش و طرز فکری تازه خواهید داشت. همسرتان می خواهد اتحاد و مشارکتی تازه و تعهدی دوباره داشته باشد. بعید نیست که با هم آشتی کنید ولی از خوابتان نمی توان این را هم قطعا گفت که آشتی می کنید. تشکر از همراهیتون.
تینا : سلام روزتون بخیر
خواب دیدم در یک مکان عمومی یا تجاری هستم آدمهای زیادی اونجا بودند پر از وسیله و غرفه بود و من میخواستم که روسری بخرم یک آقای جوان رو بهم نشون میدن و میگن که ااون میفروشه اون اقای جون بهم میگه چند لحظه صبر کن الان میام ولی هر چه منتظر شدم نیومد و بعد دیدم یه اقایی جوان دیگه با موهای بلند فر اومد و روی یه صندلی نشست و گفتن که آقای فروشنده روسری اول قراره موهای این آقا رو کوتاه کنه من باز هم منتظر شدم ولی ازش خبری نشد پس راه افتادم و از چند نفر سراغش رو گرفتم یه خانم که کارمند اونجا بود بهم گفت میدونم کی رو میگی برگرد . من صداش میکنم و رفت من هم خواستم برگردم توی راه برگشت یه گروه خانم رو دیدم و یک خانم با لباس عروس بینشون بود فهمیدم که عروس نیست ولی دوستای اون عروس با هم جمع شدن و عروس دوباره لباس عروسی پوشیده تا با هم جشن دوستانه بگیرن و به دوستشون هدیه عروس اش رو رو بدن . اول فکر کردم غریبه هستند ولی وقتی دقت کردم توی ذهنم از آشناهای دوستم هستند و همدیگر رو میشناسیم از بینشون رد شدم عروس هم کنارم بود به یه پلکان با چند پله رسیدیم روی پله ها وسیله بود و یکی از اون وسیله ها یه ظرف پلاستیکی قرمز بود که توش چند تکه مرغ نپخته و یک تکه کیک خامه ای سفید بود برای اینکه بتونم رد بشم از پله ها میپرم و خیلی راحت رد شدم برگشت و دیدم که تکه گوشت های مرغ بهم ریختند و توشون پر از آب شده اون عروس بشقاب کیک رو برداشت و گوشتها رو دور ریخت بهش گفتم که مرغها سالم هسند و فقط باید بشورینشون عروسه گفت نه دیگه خراب شدن و برگشت پیش دوستاش .
ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما بدنبال این هستید که طرز فکری تازه داشته باشید که برایتان موفقیت و گشایش کار به همراه بیاورد. ولی تا خودتان دنبال راه حل مشکلاتتان نروید، خود بخود خردمند نمی شوید و با دست روی دست گذاشتن و منتظر بودن چیزی عایدتان نمی شود. شما با خانمی مواجه می شوید که در گذشته خیلی آزار دیده و غصه خورده و او از وظائفی که در دست داشته و از نگرانی ها و ترسهای خودش برای دوستانش تعریف خواهد کرد و عقلانی است که این ترسها و نگرانی ها و خاطرات تلخ را دور بریزد و شروعی تازه داشته باشد. این خانم برای شما نمادی از این است که برای رسیدن به موفقیت شما هم باید همینطور رفتار کنید و از تجربیات دیگران درس بگیرید. تشکر از همراهیتون.