تعبیر خواب لباس
اگر کسی ببیند که لباسی بر تن ندارد، حرمت او بین مردم کم می شود، راز او آشکار می شود و ضعیف و هراسان خواهد شد. داشتن لباس نو و تمیز و زیبا، نشانه امنیت و بالا رفتن حرمت بیننده خواب است. اگر لباس فقیرانه ای به تن داشتید، زیان می کنید و به فقر مبتلا می شوید. اگر لباس کهنه را از تن خارج کنید، از غم و اندوه خلاص خواهید شد.
پوشیدن لباس زنانه در خواب برای مردان، رسیدن تهمت و از بین رفتن آبرو و مورد سوال و مواخذه قرار گرفتن است. پوشیدن لباس مردانه در خواب برای زنان، قبول مسئولیت ها و وظایف دشوار است. اگر ببینید چند دست لباس دارید، تکالیف و تعهدات شما زیاد خواهد شد. اگر ببینید لباس غواصی پوشیده اید، ریسک می کنید و به استقبال خطری بزرگ می روید.
پوشیدن لباس تنگ، تاویلش در فشار قرار گرفتن و لباس راحت و گشاد، فراغت خاطر یافتن از جهت اجتماعی و خانوادگی است. دیدن لباس عروسی، نشانه شرکت در کارهایی شادی بخش و هم صحبتی با دوستان صمیمی است. اگر لباس عروسی کثیف یا چروک باشد، رابطه شما با دوست صمیمی تان قطع خواهد شد. داشتن و پوشیدن لباس عزا، نشانه بد اقبالی و ناراحتی خاطر شما از جهت دوستانتان است.
تعبیر خواب آستین
لوک اويتنهاو می گوید: تعبیر خواب آستین بلند، افتخار و سرافرازی است. تعبیر خواب آستین کوتاه، ضرر و زیان است. تعبیر خواب آستین گشاد، خشم و عصبانیت است.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن لباس درخواب هفت وجه است:
- دین پاک،
- توانگری،
- عز و جاه،
- منفعت،
- عیش خوش،
- عمل،
- عدل.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر دید لباس تابستان به زمستان پوشیده بود، دلیل که به قدر لباس مالش زیاده شود. اگر دید لباس زمستان به تابستان پوشیده بود، دلیل ترس است. اگر زنی به خواب دید که لباس مردان پوشیده بود، دلیل منفعت است.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند در تن او لباس مهتران بود، دلیل بزرگی است. اگر ببیند لباس فاسقان داشت، دلیل معصیت است. اگر دید که لباس سلاطین پوشیده بود، دلیل که کارش به نظام گردد.
جابر مغربی می گوید: اگر لباس پادشاهان داشت، دلیل که از پادشاه منفعت یابد. اگر ببیند لباس علماء داشت، دلیل است که از علماء بهره مند گردد. اگر ببیند که لباس صوفیان داشت از دنیا دست بدارد. اگر ببیند که لباس توانگران داشت دلیل که درجمع مال حریص خواهد بود. اگر ببیند که لباس ترسایان و جهودان داشت، دلیل که بیننده میل به ایشان پیدا کند.
تعبیر لباس خواب (پیراهن خواب)
اگر کسی در خواب ببیند که لباس استراحت پوشیده، دارای همسری مهربان است و اگر در لباس خواب، پارگی یا خللی به وجود آمد، تعبیر عکس آن است. مفقود شدن لباس خواب، دلیل بر ناراحتی و بگومگو بین زن و شوهر است. داشتن لکه های کثیف بر روی لباس خواب، نشانه خیانت همسر است.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن پیراهن خواب بر سه و جه است:
- زنی نیک،
- راحت و آسانی،
- رنج و اندوه و مصیبت.
تعبیر خواب لباس سفید بر تن داشتن
محمد ابن سیرین می گوید: تاویل لباس خواب، به زن بر می گردد. اگر ببیند پیراهن خواب او سفید و پاکیزه است، دلیل که عیالش دیندار است و مستور. اگر ببیند پیراهن خواب سیاه او است، دلیل که از عیالش اندوه و رنج به او رسد.
تعبیر خواب لباس سیاه بر تن داشتن
بعضی از معبران می گویند: لباس سیاه در خواب، برای حاکم یا پادشاه نیکو و برای رعیت، بد است. اگر لباس خواب را کبود ببیند، دلیل که او را به سبب عیال غم و اندوه و مصیبت رسد. اگر ببیند که لباس خواب اش چرکین و دریده است، دلیل که زن او چرکین و پلید و ناسازگار است. اگر ببیند لباس خواب اش بسوخت، دلیل که عیالش بمیرد.
تعبیر خواب لباس نظامی
اگر خواب ببینید حمایل نظامی بر لباس خود دارید، نشانه آن است که با رفتارتان تنها توجه افراد سبک سر را به خود جلب کرد. اگر خواب ببینید برای دختری حمایل نظامی خریده اید ، علامت آن است که با صداقت و رفتار معقولانه خود، شأن و مقامی به دست می آورید .
تعبیر خواب اونیفورم
درکتاب سرزمین رویاها آمده است :
خواب یك یك شخص اونیفورم پوش : شانس به شما روی خواهد آورد.
افسران اونیفورم پوش : ترفیع خواهید گرفت.
سربازان اونیفورم پوش : با مشكلات و ناراحتیهای بسیار روبرو هستید.
یكی از اعضاء خانواده تان اونیفورم پوشیده : افتخار و تشخص.
اونیفورم پوشیده اند : در قبال شجاعتتان پاداش خواهید گرفت.
اونیفورم می فروشید : دوستانتان از نفوذشان استفاده خواهند كرد تا به شما كمك كنند.
مردان كه در سر كار اونیفورم پوشیده اند : به شما پول زیادی خواهد رسید.
زنانیكه اونیفورم پوشیده اند : شما خیلی متكبرید.
زنانیكه اونیفورم نظامی بتن دارند : شما در سطحی نیستید كه بتوانید وظایفتان را انجام دهید.
خواب اونیفورم مستخدمین یا كارمندان را می بینید: دشمنانتان شكست خواهند خورد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
ali : سلام. خواب دیدم که سوار وانت سفید هستم وداخل حیاط پارک میکنم واز ماشین بیرون میام ویهو ماشین به عقب میاد ویه قسمتی از ماشین از سکو خانه پایین میاد ومن سریع میرم پشت در راننده واون رو هل میدم واز سکو بالا میارم واون را پارک میکنم وبعد در خونه را نگاه کردم که داشت یه زن آشنا به یه زن دیگه میگفت این نخها یا بند ها که تعدادی بودند واز جایی آویزون بودن را درست کن وزن گفت که 25000تا میشه.
فریبا هراتی
: سلام. لطفا خوابتان را همیشه در تعبیر خواب صفحه مرتبط به خوابتان ارسال کنید. اینجا تعبیر خواب لباس است و ربطی به خواب شما ندارد. چنانچه دفعه بعد از این قانون تبعیت نکنید خوابتان حذف خواهد شد. شما سعی می کنید که کنترل زندگی تان را با سخت کوشی بدست بگیرید و رفتار خوب و درستی از خودتان نشان دهید. اجازه نمی دهید که افکار منفی شما را در زندگی عقب ببرد و می خواهید که فکرتان در آرامش باشد. زمان آن رسیده که شما ارتباطات قدیمی را سروسامان بدهید. زمان گذشتن از یک مسئله یا موضوع رسیده است و باید ببخشید و فراموش کنید. تشکر از همراهیتون.
زهرا : سلام. خسته نباشید. خواب دیدم که تلاش
میکنم و قصد دارم جایی برم یا اینکه وارد جمعی بشم وبعد یه ادم با ریش بلند سیاه را دیدم البته نمی دونم خودم بودم یا کسی دیگه ویکی فریاد زد که اون را بگیریدکه یقه نداره .
فریبا هراتی
: سلام. یقه در تعبیر به خویشتنداری اشاره می کند و وقتی یقه ندارید، یعنی خودتان را کنترل نمی کنید، محدود نمی کنید و خوشتندار نیستید و ریش بلند در خواب به خرد و بینش زیاد اشاره می کند. اگر در واقعیت ریش ندارید و در خواب ریش داشتید یعنی شما احساس واقعی تان را پنهان می کنید و اهمیت نمی دهید که دیگران راجع به شما چه فکری می کنند و چه می گویند. طبیعتا کسی که خردش زیاد است و خویشتندار هم نیست، همرنگ جماعت نخواهد شد!! و از نظر عده ای چنین شخصی ممکن است خطرناک به نظر بیاید چون راحت حرفش را می زند. تشکر از همراهیتون.
t : سلام.وقت به خیر..من خواب دیدم توی لباسفروشی هستم...لباسای خیلی خوشگلی داشت...چنددست انتخاب کردم ورفتم پروکنم ..دوسه سری پوشیدم ولی بیشترش گشاد بود...فروشنده یه خانم بود...بعدرفتم یه جایی پرازپله های آجری..سه سری پله روباسرعت بالارفتم دنبال چی میرفتم نمیدونم..پله ها تموم شدومن رسیدم بالا....باقیش خاطرم نی....مرسی ازتعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید تصویر جدیدی از خودتان در زندگی ارائه دهید و روش های متفاوتی از رفتار را پیش بگیرید که متناسب به موقعیت ها ی مختلف، بتوانید متفاوت رفتار کنید که شایسته باشد و سعی می کنید بر سختی ها غلبه کنید و درک و دقتتان را در زندگی بالاتر ببرید. تشکر از همراهیتون.
Mahy : سلام عزیزم. خسته نباشید. خواب دیدم خونه پدرم داخل اتاقم هستم. شوهرم ک با هم قهر هستیم یه گوشه اتاقم دراز کشیده بود. توی خواب با هم آشتی بودیم. من کارهامو انجام‌می دادم. رفتم کنارش نشستم دست همو گرفتیم و در همون حال اون شروع کرد به تعریف کردن و حرف زدن و برعکس حالت قهرش لبخند رو لبش بود و رنگ‌پوستش روشنتر شده بود هر دویی خیلی آرامش داشتیم و منم با لبخند بهش گوش میدادم. بعدش دیدم تنهایی تو اتاقم هستم همونطور ک مشغول جابه جا کردن و مرتب کردن لباسها و کتابها و وسایلم بودم دیدم داخل کیفم یه لباس خواب گیپور نو هست. لباس خواب دو تیکه ای بود مثل تاپ و دامن کوتاه. رنگش نارنجی پررنگ بود. خیلی خوشم اومد ازشون. با خودم گفتم من چه لباس خواب خوبی داشتم و نمی دونستم، فعلا بذارمش تو کمد لباسها...بعد دیدم مامانم سفره انداخته توی حیاط من و مامان و همسرم و یه خانومی که نمی دونستم کی هست سر سفره نشستیم و پسر شوهرمم توی حیاط مشغول بازی بود. ما هم داشتیم به همسرم می گفتیم تو اخلاقت با این بچه خیلی تنده باید باهاش ملایم تر باشی...
قبل از خواب من به هیچ وجه تو فکر لباس خواب و این چیزها نبودم فقط با خودم فکر می کردم که من فلانی یعنی همسرمو نمی تونم ببخشم می سپارم به خدا ک هر طور صلاح کار هست پیش بره. و خواب رو بین ساعت نه تا یازده صبح دیدم. ممنون از تعبیرهای خوبتون.
فریبا هراتی
: سلام. شما به این موضوع فکر می کنید که رفتارتان را سروسامان داده اید و اصلاح کرده اید و همسرتان هم از اینکه شما را از دست بدهد نگران است اما چون در شرایط حاضر هیچ اقدامی برای بهبود زندگی تان نکرده، شما هم طبیعت برون گراو احساسات برانگیخته و لطیف و زنانه تان را رو نمی کنید و اجازه می دهید که فعلا همینطور بماند تا بعد ببینید که ارزشش را دارد که شور و شوق قوی خودتان را در خصوص مسائل جنسی به او ابراز کنید یا خیر. تشکر از همراهیتون.
mehrnaz : سلام وقتتون بخیر.من خواب دیدم با خواهرام تو پیاده رو خیابون بودیم و انگار میخواستیم جایی بریم،یدفعه دختر عمومو که چندین ساله ارتباطمون قطعه رو دیدیم که همراه بچش بود و انگاراونم میخواس جایی بره،بعد مارو برد تو بن بستی که اونجا بود و یه در کوچیک بود که انگار در پشتی خونشون بود و اونو باز کرد و ما رفتیم داخل خونه.تو خونه اکثر فامیل بودند و دو نفر از فامیلو دیدم که نشسته بودند گریه میکردند بعد من رفتم سمت حیاط که اونجا تعدادی پسر ایستاده بودند که لباس مشکی پوشیده بودند و من نمیشناختم و دیدم یه چیزی که انگار چادر سفید ساده بود روی سرم بود و انگار که داشتم تند راه میرفتم و جلوی چادرم باز شد و دیدم لباسهای سرتاپام سفید و نو بود که بلیز و شلوار و شال سفید ساده بود.یدفعه شنیدم یکی از پسرا که شبیه لاتها بود یه چیزی دربارم گفت و من بدم اومد و رفتم زدمش!
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما در مسیر زندگی تان به صورت آهسته و مستمر به پیش می روید و شرایط بغرنج میان شا و دختر عمویتان تمام خواهد شد و صحبت های جدیدی بین شما مطرح خواهد شد یا به خاطر فامیلتان مجبور می شوید به این بن بستی که بین شما قرار گرفته است پایان دهید. ولی روحیات شما با فامیلتان در تضاد است و شما فکرتان روشن است و آنها دپرس و منفی باف هستند و یا ممکن است که کسی فوت کند یا ناراحتی برای کسی پیش بیاید و شما نسبت به دیگران ساز مخالف می زنید و رفتار و روحیاتتان با آنان هماهنگ نیست. تشکر از همراهیتون.
نگار : سلام خانم هراتی عزیز دیشب خواب دیدم در حال شستن لباس یعنی بلوز سفید رنگ و نویی هستم که زیبا بود دلیل شستن اش یادم نیست ولی محیط عمومی بود جایی مثل دانشگاه ولی دانشگاه محل کارم نبود. انگار در حین یک کنفرانس بود که من به هوای اینکه تمام شده و وقت ناهار است بیرون آمده بودم که در پایان خواب متوجه شدم بجای ساعت 12 ساعت 10 و موقع تنفس از سالن بیرون آمده ام نه موقع اتمام کنفرانس. بهرحال این شستشو با شلنگ آب در جایی مثل آبخوری پارک ها با شلنگ آب و در جایی سرسبز بود. در حال اتمام شستشو بودم که عده ای خانم آمدند (به نظر میرسید آشنا یا همکار و تا حدی بدجنس هستند) و بی هوا سه لیوان نشسته داخل سکوی سیمانی که داشتم بلوز را در آن می شستم گذاشتند و من برای اینکه این لیوان ها را کنار بگذارم شرایط طوری شد که خار و خاشاک و خاک آمد داخل سکو و من نتوانستم اوضاع را مدیریت کنم و لباسم گلی شد و بعد که با هزار مصیبت آب کشیدم دیدم همان مدت کوتاهی که با گل و برگ های ریخته تماس داشته رنگ بلوز تغییر یافته و تیره شده و حتی به دلیل ماهیت متفاوت پارچه آستین و توری جلویی - دو رنگ شده است. لطفا خوابم را تعبیر بفرمایید.
فریبا هراتی
: سلام. شما سعی می کنید که وجهه ی بهتری از خودتان جلوی همکارانتان نشان دهید و رفتاری مناسب تر داشته باشید ولی این کار شما باعث می شود که آنانی که کم ظرفیت تر هستند و به ظاهر دوست هستند ولی در اصل نسبت به شما محبت خالصی در دل ندارند، شما را به تملق و خودنمایی متهم کنند و فکر شما را ناراحت کنند و اگر شما با آنان دهان به دهان شوید و به جای سکوت، سعی کنید که از خودتان دفاع کنید، در آن صورت رفتاری ناشایست از خودتان نشان خواهید داد که نه تنها وجهه ی خوبی به شما نمی دهد بلکه تمام سعی شما را برای خوشنام نشان دادن خودتان ، به بیهودگی خواهد کشاند. برای دفع شر صدقه بدهید و با کسانی که با شما دوست نیستند، جر و بحث نکنید. تشکر از همراهیتون.
سارا : سلام وقت بخیر
دیشب خواب دیدم تو یه مانتو فروشی هستم ودختر خواهر شوهرم هم کنارم بود انگار که یه سری مانتوها مال خواهرم تو فروشگاه بوده ومثل این بود که فروشگاه مال خودم بود که دقیقا نمی دونم برای چی ولی انگار با فروشنده ها حرفم شده بود وخیلی ناراحت بودم
فریبا هراتی
:
سلام. طبق قوانین سایت که شما آن را هنگام ثبت نام در سایت اخیرا مشاهده فرمودید، و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بسیار بالای تعابیری که فرستاده می شود، هر کاربر فقط مجاز به ثبت یک خواب در 24 ساعت است. در صفحه پرداخت قسمتی که که تیک می زنید قوانین رو قبول دارم بالای اون قسمت قوانین نوشته شده. و یک خواب شما امروز برای تعبیر ثبت شد. لطفا مجددا خواب خود را فردا ارسال کنید . تشکر از همراهیتون.
Sara : سلام خواب دیدم یک مکانی بودم که خیلی شلوغ بود .اسمش همدردی بود .دیدم انگار فامیل ها و دوستای همسر سابق داشتن تو یک اتاق برای رفع مشکل من و همسر سابق جمع شدند .عروس برادر همسر سابق رو دیدم که انکار آرایش غلیظ کرده بود .
سعی کردم اونجا نرم .تا کسی رو نبینم .با یکی از دوستان سابقم رفتیم کوهنوردی .تو مسیر ،خونه یکی رفتیم که انگار از قدیم همو می‌شناختیم.عکساای بچه گیم رو داشت .عکس بچه کیمو دیدم که خیلی خوشگل بودم.
در راه برگشت میخواستیم بریم پایین .ولی فقط یک راه بود که اونم از تو جلسه رد میشد .برخلاف میلم رفتم تو جلسه و با غرور راه رفتم.یک رکابی سفید و شلوار چرم پوشیده بودم.فکر میکردم چون مرتب نیستم نباید برم ولی با غرور از جلسشون بیرون اومدم.
یکی از دوستان سابق که خیلی بهم بد کرد رو ویلچر بود .با خودم گفتم
ببین به من بدی کرد سرش اومد.
فریبا هراتی
: سلام. شما احساس می کنید که اگر با فامیلتان رفت و آمد زیادی داشته باشید، باید از دیگران در خانواده تان تبعیت کنید و پیرو جماعت ایشان باشید زیرا این جماعت کسانی هستند که به کمک شما آمده اند و با شما همدردی می کنند. عروس برادر همسر سابقتان هم فکرش خیلی ناراحت است و نگران و مضطرب است. بنابراین سعی می کنید از فامیلتان فاصله بگیرید و با دوستتان به درددل بپردازید و چالشهای زندگی تان را برای او مطرح کنید. یا به کسانی درددل کنید که دوستان قدیم شما هستند و از زندگی تان با خبرند. احساستان این است که بچگی تان خیلی خوشبخت تر و مثبت اندیش تر بودید. شما سعی می کنید که در زندگی تان مقاوم باشید و درست رفتار کنید حتی اگر از لحاظ مالی یا عاطفی حمایت کافی ندارید. کسی که به شما در زندگی بد کرده خودش اسیر و مستاصل خواهد شد و نیاز به کمک دیگران پیدا می کند تا بتواند در زندگی به پیش برود. تشکر از همراهیتون.
Shamim : سلام شب بخیر مادرم دیشب خواب دیدن که رفتن خونه ی دوست داداشم که اسمش مصطفی هست .و خونشون مثل انبار جنس بود و کف خونه چیزی پهن نبود.
مادرم تو خواب میدید که لباسای داداشم مثل انبار جنس رو هم چیده بود وبه مصطفی میگه اینا لباسای احمده؟(برادرم که فوت شده)مصطفی هم میگه اره خاله همش ماله احمده!
بعد مادرم بهش میگه:مصطفی بخدا من پشت سرت حرف نزدم .(تو واقعیت مصطفی به مادرم گفت که شما پشت سرم حرف زدین)
بعد مصطفی از مامانم یه سوالی میپرسه مثل چای میخوری؟دقیق یادش نیست این قسمت رو.
بعد مادرم میبینه که تو پذیرایی خونه مصطفی بوده و داداشم کنارش نشسته و مصطفی چیزی راجب اینکه مادرم درباره ش حرف زده به مادرم گفته که مامانم الان یادش نیست ،بعد مامانم به داداشم میگه احمد،مصطفی فلان چیزو گفته !
احمد هم میگه اگه راست میگه بیاد به خودم بگه و بلند میشه میره و مادرم فکر میکنه احمد الان میره مصطفی رو میزنه ولی احمد این کارو نمیکنه .
ممنون میشم تعبیر کنید.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. مادرتان به مصطفی فکر می کند و روحیات او را می سنجد و احساس او این است که مصطفی فکرش خوب کار نمی کند و چیزی از خودش ندارد و هر چه که بلد است احمد به او یاد داده. مصطفی هم میداند که مادرتان به این مسئله اعتقاد دارد و او هم کتمان نمی کند که خیلی چیزها از احمد یاد گرفته. ولی چون خوابش بیشتر از این در ذهنش نمانده، و نمی داند که چه گفته و شنیده برای بنده هم قابل تعبیر نیست جز اینکه احمد ( روحش شاد) از اینکه مادرش یا دوستش به هم بی احترامی کنند بدش می آید. و اینکه مصطفی را توبیخ نکرده به این دلیل است که مادرتان هم مقصر است. به همان دلیل که در ابتدا عرض کردم و شاید همین را به گوش مصطفی رسانده اند. تشکر از همراهیتون.
تیرداد : سلام خانم هراتی . قبل از اینکه بخوابم نگاه به عکس حاج اسماعیل دولابی کردم که زیر عکسش نوشته شده بود نجف .
خوابیدم خواب دیدم رفت خونه مرحوم دولابی یا شاید هم خونه پسرش بود تو نجف . میخاستم برم حمام دیدم یه دوش اوردن گذاشتن وسط خونه رو فرشها که همونجا دوش بگیرم یک لحضه فکر کردم شاید حموم ندارن که اینجا میخان دوش بگیرم بعد دیدم نه حموم دارن دخترش رفت حموم من یک مقدار اعتراض کردم و ندیدم که دوش گرفتم یا نه ولی لباسهام رو رو زمین دیدم داشتم جمعشون میکردم ولی دیگه اونها رو نپوشیدم یک تیشرت نارنجی پوشیدم . البته قبل از خواب هم مقداری به خدا اعتراض کردم که فرق میندازی بین بندگان شبیح همون اعتراض که تو خواب واسه حموم کردم. و یک بار دیگه خواب دیدم تیشرت نارنجی پوشیدم
فریبا هراتی
: سلام. شما احساستان این است که می خواهید از مشکلات رها شوید و باید برای اینکار از کسی که عاقل و خردمند است راهنمایی بگیرید و در ته دلتان هم دوست ندارید که مشکلاتتان را دیگران بفهمند و می خواهید قدرتش را داشته باشید که در خلوت خودتان- با خدای خودتان، مشکلاتتان را حل کنید. شما سعی می کنید که شیوه و رفتاری را که تا حالا داشته اید عوض کنید و شخصیتی سرزنده و دوستانه، سخاوتمند، متواضع، اجتماعی و برونگرا داشته باشید و احساستان را نشان دهید. می خواهید که امیدها و افق هایتان را گسترش دهید و به علایق جدید نگاه کنید. اما لازم می دانم در مورد چیزی که قبل از خوابتان به خدا گفته اید، یک نکته مهم را اضافه کنم و آن این است : بسیار سفر باید تا پخته شود خامی! صوفی نشود صافی تا در نکشد جامی. شما فکر نکنید که شخصیت های بزرگ که مورد محبت خدای بزرگ هستند بی دلیل مورد محبت او قرار گرفته اند. آنها مورد محبت خدای بزرگ هستند چون ناامید نمی شوند، بار اشتباهاتشان را گردن خدا نمی اندازند، حسادت و بخل نمی کنند و در سختی ها شانه خالی نمی کنند و ناامید نمی شوند. خدا اول و آخر عشق است!! مهربان تر از او وجود ندارد و اگر شما به او گله کنید، به خودتان چه خواهید کرد؟ تشکر از همراهیتون.