تعبیر خواب لباس
اگر کسی ببیند که لباسی بر تن ندارد، حرمت او بین مردم کم می شود، راز او آشکار می شود و ضعیف و هراسان خواهد شد. داشتن لباس نو و تمیز و زیبا، نشانه امنیت و بالا رفتن حرمت بیننده خواب است. اگر لباس فقیرانه ای به تن داشتید، زیان می کنید و به فقر مبتلا می شوید. اگر لباس کهنه را از تن خارج کنید، از غم و اندوه خلاص خواهید شد.
پوشیدن لباس زنانه در خواب برای مردان، رسیدن تهمت و از بین رفتن آبرو و مورد سوال و مواخذه قرار گرفتن است. پوشیدن لباس مردانه در خواب برای زنان، قبول مسئولیت ها و وظایف دشوار است. اگر ببینید چند دست لباس دارید، تکالیف و تعهدات شما زیاد خواهد شد. اگر ببینید لباس غواصی پوشیده اید، ریسک می کنید و به استقبال خطری بزرگ می روید.
پوشیدن لباس تنگ، تاویلش در فشار قرار گرفتن و لباس راحت و گشاد، فراغت خاطر یافتن از جهت اجتماعی و خانوادگی است. دیدن لباس عروسی، نشانه شرکت در کارهایی شادی بخش و هم صحبتی با دوستان صمیمی است. اگر لباس عروسی کثیف یا چروک باشد، رابطه شما با دوست صمیمی تان قطع خواهد شد. داشتن و پوشیدن لباس عزا، نشانه بد اقبالی و ناراحتی خاطر شما از جهت دوستانتان است.
تعبیر خواب آستین
لوک اويتنهاو می گوید: تعبیر خواب آستین بلند، افتخار و سرافرازی است. تعبیر خواب آستین کوتاه، ضرر و زیان است. تعبیر خواب آستین گشاد، خشم و عصبانیت است.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن لباس درخواب هفت وجه است:
- دین پاک،
- توانگری،
- عز و جاه،
- منفعت،
- عیش خوش،
- عمل،
- عدل.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر دید لباس تابستان به زمستان پوشیده بود، دلیل که به قدر لباس مالش زیاده شود. اگر دید لباس زمستان به تابستان پوشیده بود، دلیل ترس است. اگر زنی به خواب دید که لباس مردان پوشیده بود، دلیل منفعت است.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند در تن او لباس مهتران بود، دلیل بزرگی است. اگر ببیند لباس فاسقان داشت، دلیل معصیت است. اگر دید که لباس سلاطین پوشیده بود، دلیل که کارش به نظام گردد.
جابر مغربی می گوید: اگر لباس پادشاهان داشت، دلیل که از پادشاه منفعت یابد. اگر ببیند لباس علماء داشت، دلیل است که از علماء بهره مند گردد. اگر ببیند که لباس صوفیان داشت از دنیا دست بدارد. اگر ببیند که لباس توانگران داشت دلیل که درجمع مال حریص خواهد بود. اگر ببیند که لباس ترسایان و جهودان داشت، دلیل که بیننده میل به ایشان پیدا کند.
تعبیر لباس خواب (پیراهن خواب)
اگر کسی در خواب ببیند که لباس استراحت پوشیده، دارای همسری مهربان است و اگر در لباس خواب، پارگی یا خللی به وجود آمد، تعبیر عکس آن است. مفقود شدن لباس خواب، دلیل بر ناراحتی و بگومگو بین زن و شوهر است. داشتن لکه های کثیف بر روی لباس خواب، نشانه خیانت همسر است.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن پیراهن خواب بر سه و جه است:
- زنی نیک،
- راحت و آسانی،
- رنج و اندوه و مصیبت.
تعبیر خواب لباس سفید بر تن داشتن
محمد ابن سیرین می گوید: تاویل لباس خواب، به زن بر می گردد. اگر ببیند پیراهن خواب او سفید و پاکیزه است، دلیل که عیالش دیندار است و مستور. اگر ببیند پیراهن خواب سیاه او است، دلیل که از عیالش اندوه و رنج به او رسد.
تعبیر خواب لباس سیاه بر تن داشتن
بعضی از معبران می گویند: لباس سیاه در خواب، برای حاکم یا پادشاه نیکو و برای رعیت، بد است. اگر لباس خواب را کبود ببیند، دلیل که او را به سبب عیال غم و اندوه و مصیبت رسد. اگر ببیند که لباس خواب اش چرکین و دریده است، دلیل که زن او چرکین و پلید و ناسازگار است. اگر ببیند لباس خواب اش بسوخت، دلیل که عیالش بمیرد.
تعبیر خواب لباس نظامی
اگر خواب ببینید حمایل نظامی بر لباس خود دارید، نشانه آن است که با رفتارتان تنها توجه افراد سبک سر را به خود جلب کرد. اگر خواب ببینید برای دختری حمایل نظامی خریده اید ، علامت آن است که با صداقت و رفتار معقولانه خود، شأن و مقامی به دست می آورید .
تعبیر خواب اونیفورم
درکتاب سرزمین رویاها آمده است :
خواب یك یك شخص اونیفورم پوش : شانس به شما روی خواهد آورد.
افسران اونیفورم پوش : ترفیع خواهید گرفت.
سربازان اونیفورم پوش : با مشكلات و ناراحتیهای بسیار روبرو هستید.
یكی از اعضاء خانواده تان اونیفورم پوشیده : افتخار و تشخص.
اونیفورم پوشیده اند : در قبال شجاعتتان پاداش خواهید گرفت.
اونیفورم می فروشید : دوستانتان از نفوذشان استفاده خواهند كرد تا به شما كمك كنند.
مردان كه در سر كار اونیفورم پوشیده اند : به شما پول زیادی خواهد رسید.
زنانیكه اونیفورم پوشیده اند : شما خیلی متكبرید.
زنانیكه اونیفورم نظامی بتن دارند : شما در سطحی نیستید كه بتوانید وظایفتان را انجام دهید.
خواب اونیفورم مستخدمین یا كارمندان را می بینید: دشمنانتان شكست خواهند خورد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
سمیرا مصدق : سلام روز بخیر من فردا شب نیمه شعبان خواب دیدم رفتم خونه مادر بزرگم که از سادات بود و حدود 20 سال هست فوت کرده خیلی عرق کرده بود من کمکش کردم لباسشو عوض کرد لباسش حتی یادمه از لباسهای قدیمش بود که گلدار بود لباس تمیز گلدار سفید تنش کردم بعد لباسهای عرق کرده اش رو گرفتم و بهش گفتم الان لباساتو برات می شورم خیالت راحت باشه مامان بزرگم گفت روتشکی هم گرفتم کسی نیست برام بدوزه تو بیا برای من بدوز بهش گفتم باشه لباساتو بشورم چشم .... ممنون می شم اگه تعبیرش رو بگید
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. روحشان شاد. گناهان او کاملا آمرزیده شده و او از استرس و نگرانی خارج شده است. حالا شما باید برای او با دعای خیر آرامش بیشتر بفرستید. ما انسانها گاهی خیال می کنیم که همین که فرایض دینی ظاهری را انجام دهیم، مومن محسوب می شویم ولی گاهی با شکستن دلی، غیبت از کسی، حسادت، ترساندن کسی، دخالت در کار کسی، قضاوت ناحق از کسی برای خودمان کوهی از گناهان بی لذت می تراشیم و خودمان هم خبر نداریم!! کسی که مرتکب گناه عمدی به قصد لذت می شود سود بیشتری میبرد تا کسی که همه اش به خودش سختی می دهد که مومن باشد ولی مرتب دچار گناهانی می شود که بی لذت هستند. تشکر از همراهیتون.
الهام : سلام خسته نباشید
دم دمای صبح خواب دیدم که پدر بزرگم که چند ماهی هست فوت کرده توی خونمونه داره غذا می خوره لباس مشکی و شلوار مشکی داشت بعد شروع کرد با من حرف زدن که تو کی هستی و اینا(قبل فوتشون الزایمر شدید گرفتن که بچه هاشون یادشون نبود چه برسه به من که نوه اش بودم)بعد که غذا شو خورد بلند شداومد سمت من دستامو گرفت و دگ از خواب بلند شدم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. روحشان شاد. شما برای پدر بزرگتان قرآن و فاتحه می خوانید و او احساس آرامش می کند و سختی بیماری و نگرانی های زمان حیاتش را تبدیل به آرامش برای او می کنید. در عوض او برایتان دعای خیر خواهد فرستاد. تشکر از همراهیتون.
نرگس : خانم هراتي من به هيچ عنوان ايشون رو نميبينم چون ازشون خوشم نمياد لباس من سبز ابي بود و اينكه يادم رفت بگم بعد من توي باغي يك درخت پربار خرمالو رو هم ديدم سرسبز و پربار هم ديدم
فریبا هراتی
: بله فرموده بودید که از ایشان فرار می کردید. ولی احساس او نسبت به شما این است که شما مهربانید و فکر می کند که می تواند از این موضوع سو استفاده کند. شما در زندگی به لذت و شکوه و پیروزی می رسید.
نرگس : سلام صبح زيبايي بهاريتون به خير و شادي
خانم هراتي خواب ديدم پيراهن زيباي بلند فيزوره اَي رنگي به تن دارم ودو تا إز پسرخاله هام هستن و زيب لباسم إز جلو باز شده و من يكهو شروع كردم به دويدن و جمع و جور كردن خودم خجالت ميكشيدم و معذب شده بودم يكي إز پسر خاله هام مجردن و دنبال من ميدويدن و ناراحت بودم و إز ايشون هم در واقعيت خوشم نمياد
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما شخصیتی یاری رسان و شفا دهنده دارید و در وجودتان جذابیت و انرژی طبیعی وجو دارد. مردم خیلی راحت جذب شما می شوند و رفتارتان زیباست. اجتماعی هستید و به مردم رو می دهید و پسرخاله شما هم از این راحتی شما سو تعبیر می کند و فکر می کند شما به راحتی در دسترس او هستید و بنابراین باید محکمتر و با فاصله ی بیشتری نسبت به او برخورد کنید که سو برداشت نکند. تشکر از همراهیتون.
مانا : من توی خواب دیدم که لباس فرمی به رنگ سبز تنم هست با یک مقنعه روشن مغز پسته ای مثل اینکه یه جایی بودم مثل یه سازمانی چیزی بعد موقع تموم شدن صحبتم و بیرون اومدن مثل اینکه از یه جایی مثل زیرزمین از طریق یه دریچه باید بالا میومدیم که یکی دونفر کمکم کردن(که اصلا چهره اشونو اینارو ندیدم) و بیرون اومدم و همون موقع هم کفشامو که یه چیزی تو مایه های کفش راحتی و کتونی بود اما رسمی تر و اونم رنگ سبز روشن بود پوشیدمو وبنداشو محکم کردم. و بلند شدم. میخواستم بدونم تعبیر خوابم چی هست(ضمنا یادآوری می کنم که من چند روزی هست توی دوره های پاکسازی و تخلیه دورن شرکت می کنم و این روزها هم از خدا خیلی طلب بخشش می کنم و هم آرزو و حاجتی دارم که خیلی بهش فکر می کنم)ممنون میشم بگین تعبیر خوابم چیه؟
فریبا هراتی
: سلام. شما دوست دارید جزیی از یک گروه باشید و طبق باورهای آنان رفتار کنید. سبز روشن به مثبت اندیشی، رشد، باروری و شفا و امید و صلح و آرامش اشاره دارد و شما می خواهید اینگونه بیاندیشید و رفتار کنید. می خواهید رویکردتان نسبت به زندگی و جهت گیریهایتان از روی قدرت و در جهت صلح و آرامش باشد. همانطور که خودتان هم نوشته اید، مربوط به همین شرکت در دوره پاکسازی است. تشکر از همراهیتون.
ناری : سلام وقت بخیر
یه نفر خواب دیده براش یه مانتو بنفش و گرون قیمت خریدم؟؟
در ادامه خواب ...تعبیرخواب تماس با مرد مجرد و خوشحال بودن و استقبال ایشون از مکالمه با من چیه؟؟ (در واقعیت و خوابهای. قبلی اینجوری نیست ) و در همین خواب بشقاب دیدن حین مکالمه نشانه چیه؟؟ و به نظر مکالمه مون در مورد بشقاب بود.
با سپاس از شما
فریبا هراتی
: سلام. شما به کسی یاد می دهید که چطور رفتار کند که با کلاس و مهربان و با پرستیژ به نظر بیاید. شما گشایش کار خواهید یافت. دوست عزیز اینطوری خوابهایتان را ننویسید. تعبیر بشقاب هزار چیز است و باید بنویسید که چه دیده اید و نصفه نیمه از هر جا یک کلمه بگویید که تعبیرش چیست، صحیح نیست چون در تعبیر اشتباه پیدا می شود. همینطور از اول خوابتان تماس با مرد مجرد..... این طور نوشتن در تعبیر اشتباه و خطا را زیاد می کند. خوابی که دیده اید بنویسید تا تعبیر شود. ضمنا شما مجاز به نوشتن چند خواب در یک خواب نیستید! هر کامنت فقط باید شامل یک خواب باشد و نه بیشتر. تشکر از همراهیتون.
نگار : خواب دیدم در یک مهمانی هستم همراه مادر و خاله و دختر خاله ام. و همگی لبای زیبا و مجلسی پوشیده بودیم. من داشتم با مادرم میرقصیدم که دختر دایی ام رقص کنان به طرف من امد و لباسش سیاه و کوتاه بود و خیلی جلف بود لباسش و دامنش بالا میرفت و اون همچنان میرقصید .بعد دیدم من نشستم و دختر داییم داره لباس من و برانداز میکنه.لباسم سفید بود بیشترش و یه قسمت سیاه هم داشت که دیده نمیشد. اما دیدم که روی دامن لباسم پر از ملیله دوزی و مروارید های سفید و سرمه دوزی های طلاییه و دختر داییم بهشون نگاه میکنه و به من میگه چه عجب تو که از این لباسها نمیپوشیدی. بعد من بهش میگم اره این و با دقت انتخاب کردم و شانس اوردم خیلی اندازه تنم بود و وون هم تایید میکنه که اره خیلی قالب تنته.
فریبا هراتی
: سلام. اگر مهمانی با موزیک و رقص تند و ناملایم همراه بود، اتفاقی در راه است که موجب تکدر خاطر شما می شود ولی اگر موزیک آرام بود، هماهنگی و هارمونی به زندگی تان راه می یابد. شما رفتاری برازنده و بسیار متین و موقر از خودتان نشان خواهید داد ولی دختر دایی تان سبکسرانه رفتار خواهد کرد. عملکرد شما خردمندانه و همراه با صلح و کرامت خواهد بود و او سعی می کند از شما یاد بگیرد و موقرانه رفتار کند. تشکر از همراهیتون.
Sayyed : سلام خانم هراتی عزیز..من تو اکثر خوابهایی که در مورد همسرم میبینم لباس سفید تنشون هست و گاهی اوقات لباس رنگ زرد...تعبیر این رنگ لباس ها چی میتونه باشه؟
ممنون از شما
فریبا هراتی
: سلام. رنگ سفید بیانگر خلوص، کمال، صلح، بی گناهی و شروع های تازه است و ممکن است همستران نگاهی تازه به زندگی داشته باشد. سفید می تواند به لوحی تمیز و خالی اشاره داشته باشد یا به پوشاندن خصلتی یا چیزی اشاره کند همینطور سفید می تواند مربوط به مرگ و عزاداری باشد. رنگ زرد، هم دلالت بر مفاهیم منفی دارد هم مثبت. اگر خواب، یک خواب خوشایند باشد، پس رنگ زرد نمادی از خرد، انرژی، زیرکی، شادی، هارمونی و عقلانیت است. از طرف دیگر، اگر خواب یک مورد ناخوشایند باشد، پس رنگ بیانگر فریب، رسوایی، خیانت، نامردی و بیماری است و این یعنی شما از تصمیم گرفتن یا عمل کردن می ترسید یا ناتوانید و تمایل شما برای خوشحال کردن دیگران، این ریسک را دارد که نیاز ها و شادی خود را قربانی کنید. در نتیجه شما موانع زیادی را تجربه می کنید. تشکر از همراهیتون.
Shamim : سلام روز بخیر
دیشب خواب دیدم که می‌خوام با کسی عقد کنم .لباس سفید گیپوری پوشیدم رفتم به یه جایی که فکر می‌کنم محضر بود .مادرم و خانواده داماد هم بودن ولی داماد رو ندیدم و یه سری مدارک دستم بود که فکر میکردم اینارو که تحویل بدم،صیغه عقد رو میخونن.
بعد که مدارک رو تحویل دادم خانمی که منشی بود بهم گفت یه روز بعد از تحویل مدارک باید بیاین برای عقد .
بعد دیدم که منو مادرم برگشتیم خونه و من تو دلم میگفتم خب حالا که عقد افتاده واسه فردا،فردا اول میرم سر مزار داداشم بعد هم میرم محضر واسه عقد.
بعد دیدم که انگار داداشم توی خونمون و جلوی در حیاط خاک شده و منو مامانم نشستیم بالای سرش.یهو یادم اومد که به یکی از دوستام نگفتم که فردا می‌خوام عقد کنم و زنگ زدم بهش و داشتم از فوت برادرم تا جریان عقد رو تعریف میکردم که مامانم گوشی رو ازم گرفت و خودش با دوستم صحبت کرد .منم داشتم به مزار داداشم نگاه میکردم دیدم که انگار جنازه ی داداشم رو گذاشتن رو زمین و همینجوری روش خاک ریختن ، یعنی سنگی چیزی نداشت.و روی سرش و دستاش بیشتر از پاهاش خاک ریختن .منم خواستم خاک رو یک دست پخش کنم روش که دیدم پاهاش تکون خورد .به مامانم گفتم زنده ست!گفت نه بخاطر خون توی بدنش بعضی وقتا تکون میخوره.
بعد خاک رو صورت داداشم رو کنار زدم دیدم چشماش رو باز کرد ،با شوق گفتم احمد تو زنده ای!گفت اره من زنده م و بغلم کرد .بعد مامانمو بغل کرد و منو مامانم از خوشحالی گریه میکردیم.
بعدش من رفتم مانتو انداختم رو همون لباس سفید و روسریمو پوشیدم و به داداشم که داشت لباس بیرونی میپوشید گفتم حق نداری جایی بری ،می‌خوام ببرمت بیمارستان و اونم مخالفتی نکرد فقط به مامانم که داشت گریه می‌کرد گفت گریه نکن چشماتو لازم داری تا بتونی در آینده دوباره منو ببینی!
ممنون واسه تعبیر
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما می خواهید به انجام کاری متعهد شوید و می خواهید رفتاری درست داشته باشید تا کارتان را با صلح و آرامش به پیش ببرید. برادر شما واقعا زنده است و از همه چیز خبر دارد. او می خواهد که شما برایش بیشتر قرآن بخوانید و شفای روحی بیشتری بگیرد. مادر شما باید درک و منطق خودش را قوی کند تا بتواند برادرتان را ببیند!! تشکر از همراهیتون.
Shamim : سلام روز بخیر
دیشب خواب دیدم که تو خونمون بودم و حس میکردم مراسمی مثل مراسم ختم بوده و الان تموم شده ولی زن عموم و پسرش و دوستم مونده بودن خونمون. رفتم تو اتاقم دیدم دوتا ساک پر که ازش وسیله بیرون ریخته بود گذاشته و واسه زن عموم هست.(هیچ مراسم ختمی ندیدم اینجور حس میکردم)
بعد رفتم تو آشپز خونه،دیدم جعبه ی شیرینی نصفه گذاشته که فکر میکردم این شیرینیا واسه چند روز پیش هست و انتظار داشتم خشک باشن و دوستم به یه شیرینی اشاره کرد گفت این خشکه ولی هر شیرینی که من برمیداشتم نرم و تازه بود.دوتا شیرینی خوردم بعد یه نگاه تو هال خونمون انداختم دیدم یه بچه گربه اومده نشسته رو راه پله ی طبقه بالا.به مامانم گفتم حواست به این گربهه باشه.بعد دوباره که نگاش کردم دیدم یه دختر بچه س .اون سمت حال هم یه سفره انداخته بودن و داشتن غذا میخوردن که مامانم به زن عموم گفت بپوش که بریم فاتحه(ما رسم داریم کسی که فوت میکنه تو مسجد هم مراسم میگیریم)
بعد پسر عموم هم تو آشپز خونه بود و یکی از مانتو های مامانش که جلو بسته بود تو دستش بود و داشت جلوی لباس رو خوب گره میزد که توی تن مامانش، جلوی لباس کنار نره.بعدش مامانم اومد بهم گفت که برو لباستو عوض کن این لباس خراب شده دیگه .به لباسم که نگاه کردم دیدم طرح روش همون لباس خودمه ولی جنس پارچه ی جلوی لباس حریر طرح دار و نو و تمیز بود و بدن نما نبودولی من لباس زیرم رو دیدم که کرم رنگ بود و یکی از لباس زیر هایی که قبلا داشتم بود. تو ذهنم گفتم چه خوشگل تر شده و فکر میکردم فقط شوهرم و خودم بدنم رو از زیر این لباس میبینیم و میتونم به عنوان لباس تحریک کننده برا شوهرم بپوشمش(مجردم) و بعدش منومامانم همزمان گفتیم که نه این خودش پارچه ش اینجوره.
بعد دوباره رفتم سراغ شیرینی ها و اول خواستم شیرینی دارچینی بردارم ولی بعدش دوتا شیرینی دیگه برداشتم .در اخر دیدم دختر بچه ها شدن دوتا و من به یکیشون شیرینی دادم و باز خودم خوردم و جعبه خالی شد (در مجموع 5تا شیرینی خوردم)بعد حس میکردم خیلی سیر شدم وچاق شدم و برام مهم نبود که چاق شم.
ممنون
فریبا هراتی
: سلام. موضوعی هست که تمام شده و راجع به چیزی که در گذشته انجام شده با خانواده تان صحبت خواهید کرد. خانم عموی شما تجارب زیادی به دست آورده و راجع به او با هم صحبت خواهید کرد. شما به گرمی و امنیت و رفاه در زندگی می رسید و هر چند که انتظار نداشته باشید که کاری که در گذشته انجام داده اید اینطور به نفعتان تمام شود. پسر عموی شما می خواهد که رفتار مادرش بی نقص باشد و اینکه می خواهد که او از رازهای شخصی و زندگی شان برای کسی چیزی نگوید. رفاه و آرامش به زندگی شما راه می یابد و زندگی شما متحول خواهد شد و استقلال تان بیشتر می شود و یا به سمت استقلال بیشتر پیش می روید. شما گشایش کار می یابید و رفتارتان جوری خواهد بود که باعث موفقیت شما می شود. مسیر زندگی شما عوض خواهد شد و جسورانه تر و انسانی تر عمل خواهید کرد. موفق و ثروتمند می شوید. تشکر از همراهیتون.