تعبیر خواب لباس
اگر کسی ببیند که لباسی بر تن ندارد، حرمت او بین مردم کم می شود، راز او آشکار می شود و ضعیف و هراسان خواهد شد. داشتن لباس نو و تمیز و زیبا، نشانه امنیت و بالا رفتن حرمت بیننده خواب است. اگر لباس فقیرانه ای به تن داشتید، زیان می کنید و به فقر مبتلا می شوید. اگر لباس کهنه را از تن خارج کنید، از غم و اندوه خلاص خواهید شد.
پوشیدن لباس زنانه در خواب برای مردان، رسیدن تهمت و از بین رفتن آبرو و مورد سوال و مواخذه قرار گرفتن است. پوشیدن لباس مردانه در خواب برای زنان، قبول مسئولیت ها و وظایف دشوار است. اگر ببینید چند دست لباس دارید، تکالیف و تعهدات شما زیاد خواهد شد. اگر ببینید لباس غواصی پوشیده اید، ریسک می کنید و به استقبال خطری بزرگ می روید.
پوشیدن لباس تنگ، تاویلش در فشار قرار گرفتن و لباس راحت و گشاد، فراغت خاطر یافتن از جهت اجتماعی و خانوادگی است. دیدن لباس عروسی، نشانه شرکت در کارهایی شادی بخش و هم صحبتی با دوستان صمیمی است. اگر لباس عروسی کثیف یا چروک باشد، رابطه شما با دوست صمیمی تان قطع خواهد شد. داشتن و پوشیدن لباس عزا، نشانه بد اقبالی و ناراحتی خاطر شما از جهت دوستانتان است.
تعبیر خواب آستین
لوک اويتنهاو می گوید: تعبیر خواب آستین بلند، افتخار و سرافرازی است. تعبیر خواب آستین کوتاه، ضرر و زیان است. تعبیر خواب آستین گشاد، خشم و عصبانیت است.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن لباس درخواب هفت وجه است:
- دین پاک،
- توانگری،
- عز و جاه،
- منفعت،
- عیش خوش،
- عمل،
- عدل.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر دید لباس تابستان به زمستان پوشیده بود، دلیل که به قدر لباس مالش زیاده شود. اگر دید لباس زمستان به تابستان پوشیده بود، دلیل ترس است. اگر زنی به خواب دید که لباس مردان پوشیده بود، دلیل منفعت است.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند در تن او لباس مهتران بود، دلیل بزرگی است. اگر ببیند لباس فاسقان داشت، دلیل معصیت است. اگر دید که لباس سلاطین پوشیده بود، دلیل که کارش به نظام گردد.
جابر مغربی می گوید: اگر لباس پادشاهان داشت، دلیل که از پادشاه منفعت یابد. اگر ببیند لباس علماء داشت، دلیل است که از علماء بهره مند گردد. اگر ببیند که لباس صوفیان داشت از دنیا دست بدارد. اگر ببیند که لباس توانگران داشت دلیل که درجمع مال حریص خواهد بود. اگر ببیند که لباس ترسایان و جهودان داشت، دلیل که بیننده میل به ایشان پیدا کند.
تعبیر لباس خواب (پیراهن خواب)
اگر کسی در خواب ببیند که لباس استراحت پوشیده، دارای همسری مهربان است و اگر در لباس خواب، پارگی یا خللی به وجود آمد، تعبیر عکس آن است. مفقود شدن لباس خواب، دلیل بر ناراحتی و بگومگو بین زن و شوهر است. داشتن لکه های کثیف بر روی لباس خواب، نشانه خیانت همسر است.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن پیراهن خواب بر سه و جه است:
- زنی نیک،
- راحت و آسانی،
- رنج و اندوه و مصیبت.
تعبیر خواب لباس سفید بر تن داشتن
محمد ابن سیرین می گوید: تاویل لباس خواب، به زن بر می گردد. اگر ببیند پیراهن خواب او سفید و پاکیزه است، دلیل که عیالش دیندار است و مستور. اگر ببیند پیراهن خواب سیاه او است، دلیل که از عیالش اندوه و رنج به او رسد.
تعبیر خواب لباس سیاه بر تن داشتن
بعضی از معبران می گویند: لباس سیاه در خواب، برای حاکم یا پادشاه نیکو و برای رعیت، بد است. اگر لباس خواب را کبود ببیند، دلیل که او را به سبب عیال غم و اندوه و مصیبت رسد. اگر ببیند که لباس خواب اش چرکین و دریده است، دلیل که زن او چرکین و پلید و ناسازگار است. اگر ببیند لباس خواب اش بسوخت، دلیل که عیالش بمیرد.
تعبیر خواب لباس نظامی
اگر خواب ببینید حمایل نظامی بر لباس خود دارید، نشانه آن است که با رفتارتان تنها توجه افراد سبک سر را به خود جلب کرد. اگر خواب ببینید برای دختری حمایل نظامی خریده اید ، علامت آن است که با صداقت و رفتار معقولانه خود، شأن و مقامی به دست می آورید .
تعبیر خواب اونیفورم
درکتاب سرزمین رویاها آمده است :
خواب یك یك شخص اونیفورم پوش : شانس به شما روی خواهد آورد.
افسران اونیفورم پوش : ترفیع خواهید گرفت.
سربازان اونیفورم پوش : با مشكلات و ناراحتیهای بسیار روبرو هستید.
یكی از اعضاء خانواده تان اونیفورم پوشیده : افتخار و تشخص.
اونیفورم پوشیده اند : در قبال شجاعتتان پاداش خواهید گرفت.
اونیفورم می فروشید : دوستانتان از نفوذشان استفاده خواهند كرد تا به شما كمك كنند.
مردان كه در سر كار اونیفورم پوشیده اند : به شما پول زیادی خواهد رسید.
زنانیكه اونیفورم پوشیده اند : شما خیلی متكبرید.
زنانیكه اونیفورم نظامی بتن دارند : شما در سطحی نیستید كه بتوانید وظایفتان را انجام دهید.
خواب اونیفورم مستخدمین یا كارمندان را می بینید: دشمنانتان شكست خواهند خورد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
مایا : با عرض سلام و ادب و احترام
این پست نمایش داده نشود
از محبت شما سپاسگزارم.
فریبا هراتی
: سلام. ادب و احترام متقابل. شما رفتاری سرشار از شور و هیجان و آرامشی مثبت و نرمی و لطافت، تمایز و افتخار از خودتان نشان می دهید. می خواهید افکارتان را از دیگران مخفی کنید و کسی از آرامش شما با خبر نشود. به مقام بالایی خواهید رسید ولی نمی خواهید که کسی از این مقام و رفتار شما آگاه شود و خودتان را به خونسردی و بی خیالی می زنید و وانمود می کنید که خیلی اجتماعی تر و ساده لوح هستید. تشکر از همراهیتون.
maryam : سلام و احترام، چندسال پیش خواب دیدم با مرحوم مادرم از جلوی درب بستۀ خانهای عبور میکنیم و من با حسرت به آن درب بسته نگاه کردم و به مادرم گفتم افسوس و یادش بخیر، خانهای که من سالها به اینجا میآمدم... در صحنۀ بعد، مادرم کت مردانهای را جلوی من گرفت و به من گفت این را بپوش! این کت در عالم خواب، متعلق بود به همسر خانمی که در بیداری، سالها بعد از وفات مادرم در حق من نیکی کردهاند و من سالها به منزشان رفت و آمد داشتم. در خواب به این کت مردانه نگاه کردم، رنگ کت آبی فیروزهای خوشایندی بود (در بیداری هم به این رنگ علاقۀ وافری دارم) اما یقۀ کت بنحو چندشآوری چرکین، زردرنگ و ناخوشایند بود، انگار که قسمت داخلی و خارجی یقه، سالها شسته نشده، اما مابقی کت، کاملا تمیز، شفاف و نو بنظر میرسید. در خواب دیدم محال است بتوانم این کت را با این یقۀ بسیار چرک و منزجرکننده (هرچند خوشرنگ) به تن کنم! اما مادرم همچنان کت را جلوی چشم من گرفته بود و مصرانه میخواست آنرا بپوشم ـــ چندسال گذشت و قسمت اول این رویا تعبیر شد، یعنی متاسفانه اخیراً با این خانم علیرغم صمیمیت چندساله، سوءتفاهم هایی پیش آمد و ارتباط چندسالۀ ما، از طرف من قطع شد، چون ایشان اصولا معتقد به گفتگو و حل مشکلات از طریق تبادل نظر و گفتگو نیستند، در عین حال بسیار خانم مومن، معتقد و مقیدی هستند. امیدوارم با تعبیر شما بتوانم تصمیم درستی بگیرم و اشتباه احتمالی و شاید قطعیام را به خواست خدا جبران کنم. با درود و ارادت فراوان
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. روحشان شاد. شما افکار و ایده هایی در سر داشته اید که قبلا به آن خیلی فکر می کردید یا روحیاتی داشته اید که دیگر آن روحیات را ندارید و از این بابت احساس ناراحتی می کنید. مادرتان می خواسته که شما حمایت و کمک این آقا را قبول کنید و در بیداری هم می فرمایید که به شما کمک کرده اند. شما قدرت و انرژی زیادی از حمایت ایشان دریافت کرده اید و بینش و درکتان با کمک ایشان بالاتر رفته است. قدرت شفا و انرژی طبیعی در شما بالاست. در واقع هر دوقسمت خوابتان تعبیر شده است. چون شما هم حمایت ایشان را دریافت کردید و هم اینکه بعدا متوجه ی کثیفی یقه کت شده اید. یقه ی کت این آقا در واقع خانم اوست که باعث محدودیت در زندگی اوست و تاثیر گذاری مستقیم در ارتباط بین قلب و منطق این آقا دارد. این خانم نمی تواند خویشتنداری کند و نمی تواند زبانش را نگه دارد و نمی تواند به کلمات و روشی که با دیگران صحبت می کند، دقت کافی کند. از این رو علیرغم تمام محبت هایی که به شما شده است، او شما را با زبان بد، از خودش رنجانده است. ولی این را هم در نظر داشته باشید که او شاید به اندازه ی شما آگاهی های لازم را در تعامل با دیگران در اجتماع بدست نیاورده باشد. من ایشان را نمی شناسم ولی می دانم که شما شخصیتی بسیار حساس و درستکار دارید و قدرت تشخیص شما بالاست. اما دوست عزیز شما باید با هر کسی بر مبنای تجارب و آگاهی هایی که دارد و بر مبنای عادات و سنت های او صحبت کنید تا درکتان کنند. یک مثال مجبور هستم برای روشنگری بیشتر خدمتتان ارائه کنم. روزی معلمی به دهی می رود و می خواهد که به روستاییان سواد بیاموزد. او به پای تخته سیاه می رود و سه حرف م الف و ر را می نویسد. سپس می خواند مار. کدخدای ده که از حضور معلم ناراحت بود، به پای تخته رفته و یک مار نقاشی می کند و به مردم می گوید این شخص دروغ می گوید که با سواد است!!! این که من نوشته ام مار است یا این که او نوشته است؟؟؟ بی سوادان همه به شکل مار نگاه کردند و گفتند شما مار را درست نوشتید و او قابل اعتماد نیست. پس همگی بلند شدند معلم بیچاره را تا می خورد کتک زدند و از دهشان بیرون کردند. باید با هر کسی مطابق درکش میم الف ر نوشت یا شکل مار کشید!! برای همه ی مردم یک نسخه را نمی توان پیچید. اگر او مومن و معتقد است پس زبانش را با عشق شیرین کنید نه با شاخه ی گل رز پر از تیغ! که این کار عشق نمی آفریند بلکه دشمنی او را زیاد می کند. تشکر از همراهیتون.
maryam : با سلام و عرض ادب، من صبح شنبه ساعتی پیش از ظهر، برای لحظاتی مرحوم پدر را بسیار شفاف و واضح در رویا دیدم، درحالیکه من در آستانۀ در بزرگ پنجدریِ خانۀ سابقمان رو به ایوان و حیاط ایستاده بودم، و پدر در چندقدمی و سمت چپ من، در همان ایوان و مثل همیشه با قامت کشیده و بقولی شق و رق ایستاده بودند ـــ صحنۀ بعد من در ایوان روبروی پدر ایستاده بودم، پدر لباسهای بسیار آراستهای به تن داشتند، کت و شلوار اتوکشیده، پلوور و پیراهن، همه تمیز و بسیارمرتب، رنگ غالب این لباسها در مایۀ طوسی بود، من با علاقه و محبت فراوان مشغول تماشای ایشان بودم، که دیدم پدر مکرراً به یقۀ پیراهن، یقۀ پلوور، سرشانۀ پلوور و سر آستینهای کُت دست میبرند، هربار حرکات دستشان برای من تداعی میکرد که انگار میخواهند این لباسها را بنحوی تکتک از تن بیرون بیاورند، اما این اتفاق نمیافتاد و لباسها با همان نظم و اتوخوردگی بر تن ایشان بود؛ فقط دو دستشان با حالتی شبیه مرتب کردنِ مکرّر و مکرّر یقه، آستین و سرشانه؛ یا تلاش برای دور کردنِ مختصرِ یقه، سرشانه و سرآستین از بدن (؟) مدام در حرکت بود. چهرهشان هم آرام و جوان، با موهای مرتب و آراسته، مثل اوایل میانسالگی بنظر میرسید. ــ در صحنۀ بعد در اتاق نشیمن، من روی تشک یکنفرهای دراز کشیده بودم که روی زمین در بالای اتاق پهن شده بود و ملحفۀ سفیدی آنرا پوشانده بود؛ و سمت چپم میز بزرگی بود که مرحوم پدر، پشت این میز روی صندلی نشسته بودند و روی این میز، مملو از کتاب و برگههای کاغذ و شاید پرونده بود. پدر شدیداً مشغول مطالعه و متمرکز بر نوشتن روی این کاغذها و پروندهها بودند، که من از پایین دستشان روی زمین، همچنانکه دراز کشیده بودم گفتم پدر دیگر کافیست خیلی خسته شدید، بیایید قدری دراز بکشید و استراحت کنید، اما ایشان بدون اینکه از روی انبوه کتابها و کاغذها سر بلند کند، با زبانِ حال به من فهماندند که نه، خیلی سرم شلوغ است و خیلی کار دارم، و فعلا باید بر این خواندن و نوشتن متمرکز باشم و ادامه دهم ــ تشکر برای راهنماییها و زحمات شما
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. روحشان شاد. او شخصیتی پاک و احساساتی و با وقار داشته و فکرش راحت است روحش آزاد است و شخصیتی حمایتگرایانه نسبت به شما دارد. او شاید مغرور و کم صحبت بوده و با هر کسی هم صمیمی نمی شده و درددل نمی کرده است. او جایگاه قرص و محکمی دارد و خداوند حامی اوست. او نمی تواند خیلی از شرایطی که به آن آگاه است صحبت کند و محدودیت هایی دارد و باید خویشتندار باشد. اما دوست داشت که خیلی چیزهایی که می دانست را به شما می گفت! او می خواهد به شما بگوید که الان که فوت شده، به حقیقت همه ی امور آگاه است و اینطور نیست که او مرده باشد و بی خبر از همه جا. او آگاه تر از هر زنده ای زندگی می کند و روحش کنار شماست و مراقب شماست. تشکر از همراهیتون.
Maryam : سلام وقتتون بخیر.خواب دیدم مادر خواستگارم(که این خواستگاری بهم خورد) رفته بود مسافرت بعد اومده بود چمدانش باز کرده بود به همه یه سوغاتی میداد به منم بلوز راه راه داد که خوشم اومد بهم گفتن بپوشش منم تو اتاقی که مامان پسر بود و انگار داشت نماز میخوند بلوز پوشیدم وقتی داشتم لباسامو در میوردم نمازش تموم شده بود و منو نگاه کرد بعد انگار کمک ام کرد بلوز بپوشم. وقتی بلوز پوشیدم تو تنم یه رنگ و مدل دیگه بود.رنگش سبز کم رنگ بود و خیلی خوشگل بود.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. مادر خواستگارتان الان دیذ و نظر تازه ای نسبت به موقعیت شما پیدا کرده و تجارب جدیدی کسب کرده است. او امیدوار است که از این که شما را ناراحت کرده خداوند او را ببخشد. او باعث شده، یا باعث می شود تا احساس و رفتار شما به گونه ای جدید عوض شود. بلوز راه راه در خوابتان اشاره به این دارد که شما نظرتان را به صورتی جسورانه و شجاعانه، اعلام می کنید. راه راه افقی بیانگر صراحت بیان شما است در حالی که راه راه عمودی بیانگر مخالفت و ناساگاری شما با موضوعی است. و اگر رنگ راه راه عمودی سیاه سفید باشد، بیانگر طرز تفکر محدود و طرز تفکر بسته است. شما اما کم کم خوشبین تر و مثبت اندیش تر خواهید شد و به آرامش می رسید. تشکر از همراهیتون.
مریم موحد : سلام
روزتان بخیر
من دیشب در خواب دیدم که قراره تو یک مصاحبه تلویزیونی شرکت کنم ، توی راه متوجه شدم که مجری برنامه شخصی است که خیلی برام عزیزه ، احساس کردم لباسی که تنمه برای روبرو شدن با ایشان مناسب نیست یک لباسی بود که من اونو در عالم بیداری هیچوقت نمی پوشم منتها نمی دونم چرا تو خواب اونجور لباس پوشیده بودم خیلی بدترکیب و نامتناسب بود برای همین رفتم سر راه اول لباس بخرم ، یک مانتو و شال مشکی خریدم که با همان شلوار لی که تنم بود بپوشم ، بعد از خواب پریدم ؛ ولی این شخص را در عالم واقع حدودا ۷ سال هست که ندیدم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما در زندگی روزمره تان توسط خیلی از مردم قضاوت می شوید و می خواهید سعی کنید که جنبه های منفی رفتارتان را که در آن از خودتان احساس رضایت ندارید را عوض کنید و رفتاری با کرامت و با عزت و با اعتماد به نفس ولی سخت کوش و مقاوم و از خود گذشته، از خودتان نشان دهید. برای شما همیشه این مهم است که اگر کسی خواست شما را قضاوت کند، از ارزش و اعتبار شما کم نشود و حتی اگر یک درصد آن شخص، کسی باشد که برایش احترام زیاد قائل هستید! تشکر از همراهیتون.
ناری : سلام وقت بخیر
خواب دیدم من به همراه خواهرم و برادر (هردومتاهل هستن) وارد یه مغازه لباس فروشی شدیم که لباسهای زنانه زیادی روی رگال بالا اویزان بود. خواهر و برادرم دوتاشون باهم داخل فروشگاه لباس راه میرفتن گویا برادرم یه کیف اداری مثل کیف من دستش بود...من هم یه کیف چرمی اداری بزرگ عسلی یا قهوه ای دستم بود و به تنهایی لباسهای رو رگال نگاه میکردم اما چیزی رو انتخاب نکرم.یه لحظه خواهر و برادرم ندیدم متوجه شدم کیفم دستم نیست..بعد چندلحظه خواهر و برادرم رو دیدم و کیفم روی یکی از رگال لباس بود که برادرم کیفم رو برداشت و بهم داد.
با سپاس
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما همگی به شرایط خاصی فکر می کنید و می خواهید که خواهرتان بهترین رفتار را از خودش نشان دهید و راجع به این رفتار بررسی می کنید. برادر شما افکاری در سر دارد که می خواهد اوضاع را برای خواهرتان سروسامان دهد. شما از نظر مالی مشکلی ندارید یا شخصیتی مادیگرا دارید و رفتارتان هم نیازی به عوض شدن ندارد. تشکر از همراهیتون.
Pooneh : سلام خانم هراتی وقتتون بخیر
خواهرم دیشب خواب میبینن که من به همراه پسری که دوسش داشتم با همدیگه بیرون میریم مثل خیابونو بازار و اینجور جاها و پسره بین حرفاش بهم میگه که نمیتونم ازدواج کنم و بهانه های قبلی رو به زبان میاره ومنم لباسی برنگ تقریبا بین یاسی صورتی ساتن تنمه که مدل کت بلند و شلواره و اندام و صورتی بینهایت زیبا وعروسکی دارم در حالیکه در واقعیت من قد بلندی دارم(با پسری از آشناهای دور که قصدمون ازدواج بود و خواستگارم بود بمدت یکسال و نیم حرف میزدیم که ول کرد و رفت وگفت که نمیتونم به کسی تعهد بدم هرچند دو ساله از اینموضوع میگذره ولی هنوزم بعضی وقتا بهش فکر میکنم چون خیلی دوسش داشتم ،از اینموضوع فقط خواهرم با شوهرش خبر دارن)
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. او هنوز وقتی به شما فکر می کند معتقد است که نباید با شما ازدواج می کرد چون نمی تواند متعهد باشد در صورتی که شما رفتاری بسیار نرم و مهربان و شیرین و حالتی حمایتگرایانه از خودتان نشان داده اید و وجهه ی خیلی خوبی هم دارید. تشکر از همراهیتون.
Mona : سلام و تو خواب دیدم که زن داییم تو خونه خودش به مادرم یه شومیز بنفش خیلی روشن (یاسی) داد و تو خونشون یک مراسمی بود که نمیدونم چی بود ولی تعداد آدمهای زیادی اونجا بود مادرم هم لباس رو پوشید .بعد انگار که همین زن داییم و خاله کوچیکم آمده بودن از من یک مانتو قرض بگیرند من به زن داییم ندادم و یک جوری دست به سرش کردم ولی به خالم دادم .که اونم بعد چند روز میخواست بیاد پس بده مانتو رو که اینبار مادرم خالم رو دست به سر میکرد و انگار نمی خواست خالم بیاد خونه مون اونم بهش گفت یعنی حتی برای چند ساعت هم وقت نداری بیام مانتو رو پس بدم و برم و مامانم هم گفت باشه .و بهش اجازه داد بیاد .
فریبا هراتی
: سلام. زن دایی شما به مادرتان نصیحت می کند که رفتاری دوستانه تر و مهربان و آرام از خودش نشان دهد و مادرتان به نصیحت او گوش می کند. زن دایی شما از رفتار اجتماعی شما جلوی دیگران خوشش می آید و می خواهد که شما به او سیاست و رفتاری اجتماعی بیاموزید ولی شما تمایلی ندارید که به او کمک کنید تا جلوی مردم خیلی مثل شما رفتار کند و از شما تقلید کند. اما به خاله تان کمک می کنید و او را نصیحت می کنید که چطور مثل شما در بعضی موارد عمل کند. مادر شما از اینکه خاله تان با شما همفکری کند زیاد خوشش نمی آید ولی به هر جهت حاضر است به صورتی سطحی با او در تعامل باشد. تشکر از همراهیتون.
Shahrzad : باسلام.من خواب دیدم دراز کشیدم رو تختم و با نامزدم تلفنی حرف میزنیم بهش میگم من نمیتونم جز تو با کس دیگه ای باشم گفت میدونم گفته بودی.بعد من یک لباس سفید پوشیده بودم صورتم تپل و خوشگل شده بود موهامم دم اسبی بسته بودم خودمو تو ایینه دیدم.
فریبا هراتی
: سلام. خیال شما راحت است و نگرشی بی خیال و خاطرتان آسوده است. شما وجهه ی خوبی دارید و به خواسته هایتان رسیده اید و نامزدتان می داند که چقدر دوستش دارید. رفتار شما با کرامت و پاک است و شروعی تازه خواهید داشت. تشکر از همراهیتون.
Som : مادربزرگم که 10 سال پیش فوت شده اومد تو خوابم چهره ش خندان بود یه پیرهن چرکی تنش بود داد بهم که بشورم و منم تو تشت شستم.
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. مادر بزرگ شما آمرزیده شده و روحش آزاد است ولی به خاطر اشتباهاتی که در حق شما ( یا دیگران) مرتکب شده بوده و رفتار اشتباهی که داشته ناراحت است و از شما می خواهد که او را حلال کنید و برای او از دیگران حلالیت بطلبید. شما هم اینکار را خواهید کرد تا او به آرامش برسد. تشکر از همراهیتون.