تعبیر خواب لباس
اگر کسی ببیند که لباسی بر تن ندارد، حرمت او بین مردم کم می شود، راز او آشکار می شود و ضعیف و هراسان خواهد شد. داشتن لباس نو و تمیز و زیبا، نشانه امنیت و بالا رفتن حرمت بیننده خواب است. اگر لباس فقیرانه ای به تن داشتید، زیان می کنید و به فقر مبتلا می شوید. اگر لباس کهنه را از تن خارج کنید، از غم و اندوه خلاص خواهید شد.
پوشیدن لباس زنانه در خواب برای مردان، رسیدن تهمت و از بین رفتن آبرو و مورد سوال و مواخذه قرار گرفتن است. پوشیدن لباس مردانه در خواب برای زنان، قبول مسئولیت ها و وظایف دشوار است. اگر ببینید چند دست لباس دارید، تکالیف و تعهدات شما زیاد خواهد شد. اگر ببینید لباس غواصی پوشیده اید، ریسک می کنید و به استقبال خطری بزرگ می روید.
پوشیدن لباس تنگ، تاویلش در فشار قرار گرفتن و لباس راحت و گشاد، فراغت خاطر یافتن از جهت اجتماعی و خانوادگی است. دیدن لباس عروسی، نشانه شرکت در کارهایی شادی بخش و هم صحبتی با دوستان صمیمی است. اگر لباس عروسی کثیف یا چروک باشد، رابطه شما با دوست صمیمی تان قطع خواهد شد. داشتن و پوشیدن لباس عزا، نشانه بد اقبالی و ناراحتی خاطر شما از جهت دوستانتان است.
تعبیر خواب آستین
لوک اويتنهاو می گوید: تعبیر خواب آستین بلند، افتخار و سرافرازی است. تعبیر خواب آستین کوتاه، ضرر و زیان است. تعبیر خواب آستین گشاد، خشم و عصبانیت است.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن لباس درخواب هفت وجه است:
- دین پاک،
- توانگری،
- عز و جاه،
- منفعت،
- عیش خوش،
- عمل،
- عدل.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر دید لباس تابستان به زمستان پوشیده بود، دلیل که به قدر لباس مالش زیاده شود. اگر دید لباس زمستان به تابستان پوشیده بود، دلیل ترس است. اگر زنی به خواب دید که لباس مردان پوشیده بود، دلیل منفعت است.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند در تن او لباس مهتران بود، دلیل بزرگی است. اگر ببیند لباس فاسقان داشت، دلیل معصیت است. اگر دید که لباس سلاطین پوشیده بود، دلیل که کارش به نظام گردد.
جابر مغربی می گوید: اگر لباس پادشاهان داشت، دلیل که از پادشاه منفعت یابد. اگر ببیند لباس علماء داشت، دلیل است که از علماء بهره مند گردد. اگر ببیند که لباس صوفیان داشت از دنیا دست بدارد. اگر ببیند که لباس توانگران داشت دلیل که درجمع مال حریص خواهد بود. اگر ببیند که لباس ترسایان و جهودان داشت، دلیل که بیننده میل به ایشان پیدا کند.
تعبیر لباس خواب (پیراهن خواب)
اگر کسی در خواب ببیند که لباس استراحت پوشیده، دارای همسری مهربان است و اگر در لباس خواب، پارگی یا خللی به وجود آمد، تعبیر عکس آن است. مفقود شدن لباس خواب، دلیل بر ناراحتی و بگومگو بین زن و شوهر است. داشتن لکه های کثیف بر روی لباس خواب، نشانه خیانت همسر است.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن پیراهن خواب بر سه و جه است:
- زنی نیک،
- راحت و آسانی،
- رنج و اندوه و مصیبت.
تعبیر خواب لباس سفید بر تن داشتن
محمد ابن سیرین می گوید: تاویل لباس خواب، به زن بر می گردد. اگر ببیند پیراهن خواب او سفید و پاکیزه است، دلیل که عیالش دیندار است و مستور. اگر ببیند پیراهن خواب سیاه او است، دلیل که از عیالش اندوه و رنج به او رسد.
تعبیر خواب لباس سیاه بر تن داشتن
بعضی از معبران می گویند: لباس سیاه در خواب، برای حاکم یا پادشاه نیکو و برای رعیت، بد است. اگر لباس خواب را کبود ببیند، دلیل که او را به سبب عیال غم و اندوه و مصیبت رسد. اگر ببیند که لباس خواب اش چرکین و دریده است، دلیل که زن او چرکین و پلید و ناسازگار است. اگر ببیند لباس خواب اش بسوخت، دلیل که عیالش بمیرد.
تعبیر خواب لباس نظامی
اگر خواب ببینید حمایل نظامی بر لباس خود دارید، نشانه آن است که با رفتارتان تنها توجه افراد سبک سر را به خود جلب کرد. اگر خواب ببینید برای دختری حمایل نظامی خریده اید ، علامت آن است که با صداقت و رفتار معقولانه خود، شأن و مقامی به دست می آورید .
تعبیر خواب اونیفورم
درکتاب سرزمین رویاها آمده است :
خواب یك یك شخص اونیفورم پوش : شانس به شما روی خواهد آورد.
افسران اونیفورم پوش : ترفیع خواهید گرفت.
سربازان اونیفورم پوش : با مشكلات و ناراحتیهای بسیار روبرو هستید.
یكی از اعضاء خانواده تان اونیفورم پوشیده : افتخار و تشخص.
اونیفورم پوشیده اند : در قبال شجاعتتان پاداش خواهید گرفت.
اونیفورم می فروشید : دوستانتان از نفوذشان استفاده خواهند كرد تا به شما كمك كنند.
مردان كه در سر كار اونیفورم پوشیده اند : به شما پول زیادی خواهد رسید.
زنانیكه اونیفورم پوشیده اند : شما خیلی متكبرید.
زنانیكه اونیفورم نظامی بتن دارند : شما در سطحی نیستید كه بتوانید وظایفتان را انجام دهید.
خواب اونیفورم مستخدمین یا كارمندان را می بینید: دشمنانتان شكست خواهند خورد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
علی : سلام.خواهر من چند وقت پیش طلاق گرفته و الان منزوی شده چند شب پیش مادرم خواب دیده که توی خونمون یک مهمانی داریم و خواهرم با یک لباس محلی گلدار رنگ روشن و خوشگل که کلاه هم بر سر داره وارد مهمونی میشه ولی قدش خیلی بلند شده بود یعنی از همه بلندتر شده بود و خیلی هم چاق و عریض شده بود یعنی هم قدش و هم عرضش خیلی خیلی زیاد شده بود و بعدش که وارد شد توی هال فقط یک صندلی بود که خواهر میره میشینه روی صندلی و بقیه دورش روی زمین میشینن.با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. خواهرتان به مقام بالایی می رسد و زندگی بر وفق مرادش خواهد شد. او رفتاری شاد و با اصالت و مثبت از خودش بروز خواهد داد و نقش و مسئولیتی جدید را در زندگی اش خواهد پذیرفت. جایگاه خودش را در زندگی پیدا می کند و از همه قویتر و ثروتمند تر و خوشبخت تر می شود. تشکر از همراهیتون
الهام : من بعد از دادن لباس مشکی به اون خانم ها، لباس قبلیم رو از اونا گرفتم و برگشتم. یعنی آشتی میکنیم؟؟؟ ممنون میشم جواب این رو هم بفرمایید
فریبا هراتی
: اگر واقعا این را دیده اید، احتمال دارد آشتی کنید. اما اگر یادتان نیست که واقعا پس گرفته اید لباسهای خودتان را، نباید دل ببندید. سعی کنید که به زندگی تان از بعدی منطقی نگاه کنید. زندگی که از اولش ترس از جدایی داشته باشید که به نفع شما نیست.
الهام : سلام من یه مدت هست که درگیر ازدواج هستم و هفته پیش قرار بود عقد کنیم که به هم خورد. من لباس عقدم رو از یک مزون خریده بودم که چون عقدم به هم خورد اون رو پس دادم. دیشب تو خواب دیدم که وارد همون مزون شدم و همه داشتن لباس سفید امتحان میکردن. منم به خانومه گفتم لباسم رو نتونستید بفروشید؟ گفت نه. بعد یک لباس عقد مشکی بهم داد گفت این رو بپوش. منم پوشیدم و تو آینه به خودم نگاه کردم و بعد گفتم نمیخوام و همون لباس خودم رو برام پس بیارید. ان شاء الله که خیر باشه. البته دیروز هم کلا با اون آقایی که میخواستیم عقد کنیم پیام میدادم و اون جوابم رو نمیداد و شب هم با گریه خوابیدم. کلا خیلی استرس و تنش دارم امیدوارم به خیر بگزره این روزها. ممنون میشم زود جواب خوابم رو بدید.
فریبا هراتی
: سلام. لباس سیاه به جدایی شما اشاره دارد و اینکه شما نمی خواهید بپذیرید که کلا این قضیه تمام شده و از هم جدا شده اید. شما هنوز امیدوار هستید که با هم آشتی کنید. اگر واقعا عاشق هم هستید که نباید می گذاشتید زود همه چیز به هم بخورد. اگر در خواب لباستان را پس گرفته باشید احتمال آشتی شما هست. در غیر اینصورت خوابتان بیشتر از این نمی گوید. تشکر از همراهیتون.
Sepide : سلام من خواب دیدم انگار برگشتم به دوران ابتدایی یا راهنمایی. ولی انگار همین سن بودم. بعد دیدم با هم کلاسی هام داخل اتوبوسیم و یونیفرم تنمونه و میخایم بریم مدرسه بعد خودمو توی مدرسه دیدم که دنباله کلاسم بودم و نمیدونستم کلاسم کدومه. بعد دیدم انگار از طرف مدرسه دارم میرم یه مسابقه ای شرکت کنم. داخل یک پاساژ بزرگ بودم و انگار در هر مغازه یه کاری انجام میدادم و یک مرحله از مسابقه رو پشت سر میزاشتم. اون کارها خیلی به نظرم راحت بود در مقایسه با مسابقه و چیزی که میخام بعدش دریافت کنم. بعد رسیدم به یک فروشگاه بزرگ لباس. من بودم با یک نفر دیگه که شرکت کننده بود. یک خانمی اومد و بهمون توضیح داد باید چی کار کنیم. انگار وظیفمون این بود که لباس هارو مرتب کنیم. کلی لباس داخل فروشگاه بود. کاپشن شلوار لباس زیر کیف کفش همه چی ولی خیلی به هم ریخته بودن. داخل اتاق پرو ها کلی لباس بود که پرو شده بود و همونجا رها شده بود. من اول فکر کردم فقط باید یه تعداد رگالی که اون خانم بهش اشاره کرده رو مرتب کنم که تعداد کمی بودن. شروع کردم به مرتب کردن به همراه اون یکی شرکت کننده ولی به دلم نمیشست. لباس ها اکثرا ناقص و تک بودن. بعد دیدم زمانمون تموم شد و اون خانم اومد ولی گفت منظورش این نبوده و گفت شما قراره مدرک بگیرید پس باید کارتون رو درست انجام بدید. و دوباره شروع کرد توضیح دادن وظایف و گفت من دوباره بهتون نیم ساعت فرصت میدم و من باز هم متوجه نمیشدم دقیقا منظورش چیه و هی سوال میپرسیدم. انگار داشتیم به یه زبان دیگه حرف میزدیم. من در نهایت هم درست متوجه نشدم و با خودم گفتم اشکال نداره شروع میکنم کل مغازه رو مرتب میکنم ولی نگران زمان بودم. بعد اون خانم رفت و ما دوتا شروع کردیم. اون یکی شرکت کننده خیلی کمتر کار میکرد. من تند تند داشتم لباس ها رو در رگال مربوط به خودشون میزاشتم و از اتاق پرو در میوردم و مرتب میکردم و دنبال جاشون میگشتم ولی خیلی استرس داشتم خیلی لباس زیاد بود و گاهی هم با خودم میگفتم چقد این لباس قشنگه واسه خودم برش دارم. بعد رسیدم به رگال کاپشن ها. تعداد زیادی کاپشن سبز اونجا بود که انواع سبز کمرنگ پررنگ بینشون بود و به نظرم خیلی زیبا میومد. شروع کردم هر رنگ سبز رو کناره سایزبندیه خودش گزاشتم و مرتبشون کردم. استرس داشتم و همش نگران اومدنه اون خانم بودم و به نظره خودم انگار هیچ کاری نکردم و مغازه هنوز به هم ریختست ولی در نهایت که کاپشن ها رو مرتب کردم یه نگاه به کل مغازه انداختم و دیدم خیلی مرتب شده و اون یکی شرکت کننده هم خیلی زود دست از کارش کشید و رفت و من اونجا تنها بودم. با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. شما درسهای زیادی هست که باید از زندگی بگیرید و نیاز به راهنمایی و هدایت دارید. شما برای رسیدن به اهدافتان حاضرید ماجراجویی کنید ولی فقط در حدی که جمعیت مجاز بداند و دوست دارید همرنگ جماعت شده و خودتان را به تقدیر بسپارید و روی مسیر زندگی تان کنترلی ندارید. شما دوست دارید که متعلق به یک گروه باشید و با مردم زندگی کنید و طبق باورهای آنان رفتار کنید. شما باید سعی کنید که بیشتر به خواسته ها و باورهای خودتان تکیه کنید و صرفا هر چه که همه گفتند که درست است را نپذیرید. سعی کنید که خودتان باشید. شما شخصیتی رقابتی دارید و به انتخاب های پیش رویتان در زندگی نگاه می کنید. می خواهید بهترین رفتار را داشته باشید و می خواهید باین بیاندیشید که در شرایط مختلف زندگی، چطور باید رفتار کنید. گاهی ساده باشید و گاهی با دیسیپلین.. گاهی سخت کوش باشید و گاهی آرام. ولی شما نگرشی سطحی دارید و با احساسات خودتان صادق نیستید بنابر این برایتان سخت است که تعمق کنید که چطور باید در شرایط مختلف رفتار کرد و ترجیح می دهید که همه چیز را دیکته شده به شما بگویند و صرفا شما آن را اجرا کنید. درک شما برای نظرات دیگران خیلی قوی نیست. اما با سخت کوشی می توانید مهارت هایتان را قوی کنید و عادت کنید که درست رفتار کنید. شما در نهایت یاد می گیرید که چطور به امنیت و گرمی در زندگی برسید. موفقیت شما در دستان خود شماست و هرگز نباید انتظار داشته باشید که دیگران شما را به موفقیت برسانند. دقت کنید، تمرکز کنید و سخت بکوشید. تشکر از همراهیتون.
F : سلام خانم هراتی عزیز.
خواب دیدم پدرم از سفر برگشته بودن و لباس نوزاد به رنگ آبی و صورتی و وسایل نوزاد سوغاتی آورده بودن و دایم میگفتن که ۱۱ میلیون تومن لوازم خانگی خریدن.
فریبا هراتی
: سلام. پدر شما فکرش راحت می شود و نظر او نسبت به مسئله ای مساعد خواهد شد و با کسی به توافق می رسد که این توافق او باعث خواهد شد که اختلافات بین او و کسی از بین برود و زندگی او به تعادل و برابری خواهد رسید. لباس نوزاد هم می تواند به این اشاره کند که او نوه دار خواهد شد و هم می تواند به این اشاره کند که او رفتاری تازه و نو سرشار از فداکاری و مهربانی و عشق از خودش بروز خواهد داد. تشخیص این که کدام تعبیر درست است منوط به شرایط زندگی شما و بنا به تشخیص خود شماست. تشکر از همراهیتون.
فاطمه : سلام
مادرم درمورد من خوابي ديدند كه خواستم اگر ممكنه زحمت بكشيد و برام تعبير كنيد،خواب ديدند با خواستگاره من و مادرشون(در بيداري چنين قراري داريم كه با پسري همراه با مادرشون ملاقات داشته باشيم)رفتيم بيرون براي اشناييت،اون پسر لباس هايي كه پوشيده بوده مدل و طرح قديمي بوده ،كت و شلوار طرح قديمي اما كهنه نبوده ،من به مادرم نگاه كردم و با نگاهم بهش فهموندم كه اون پسر خيلي تيپ قديمي دارد و مورد پسند نيست،مادرم به من گفتن اره ميدرنم مثل پدر بزرگ من لباس پوشيده ولي ديگه الان اومديم چيزي نگو زشته حالا صحبت ميكنيم بعد تلفني نظرموت رو ميگيم بهشون.
فریبا هراتی
: سلام. خواستگار شما رفتاری بسیار سنتی از خودش نشان می دهد و مثل آدمهای چند نسل پیش فکر می کند و اگر شما بخواهید رفتاری مدرن و امروزی داشته باشید با او هماهنگی نخواهید داشت. او به فرهنگ و سنت های قدیمی و اصیل خانواده اش احترام می گذارد و بر طبق آن سنت ها می خواهد زندگی کند. باید ببینید که آیا سنت های شما و او هماهنگ هست یا خیر. تشکر از همراهیتون.
Yasi : سلام وقتتون بخیر خانم هراتی عزیز
خواهرم خواب دیده پیراهن بلند با چادر رنگی دمپایی همه کهنه ومیشه گفت کثیف مسافرت رفته بودم یک شهر دور اونجا خونه مادر زن دایی همسرم بود من مبلهام رو نمیدونم چطوری فرستاده بودم اونجا اونها هم روکش مبلها رو کنده بودند جلوی در وراهرو زیر پا انداخته بودند ،از جایی یاد این افتادیم یک زمانی هم رو دوست داشتیم با هم چند کلمه حرف زدیم بعد صداش کردند رفت
فریبا هراتی
: سلام. تشکر.شما فکرتان ناراحت است و می خواهید چشم انداز تازه ای در زندگی تان داشته باشید ولی هم رفتارتان اشتباه است و به عقاید و افکار قدیمی تان پایبند هستید ( که اشتباه است) و به خانواده و فامیل اجازه می دهید که افکارتان را خراب کنند و روابط تان را برنامه ریزی کنند و به شما بی احترامی کنند. دوست خوبم خواهش می کنم خوابتان را جوری بنویسید که من که از زندگی شما با خبر نیستم بفهمم چه می گویید. وسط زمین و هوا نوشته اید از جایی یاد این افتادیم که یک زمانی همرو دوست داشتیم!! از چه کسی صحبت می کنید با چه کسی چند کلمه حرف زده اید که رفته!!! من جادوگر نیستم که بتوانم هر چه در فکرتان می گذرد را حدس بزنم. تشکر از همراهیتون.
سوگندم : سلام،خسته نباشید خانم هراتی عزیز ،من اول از همه می خواستم تشکر ویژه بکنم. بابت تعبیرهای حکیمانه اتان،در چند موردی که قبلا فرستادم واقعا تعبیرتان درست بود.من صبح خوابی دیدم البته خیلی از خواب یادم رفته ولی چند صحنه یادمه که تعریف می کنم .در خواب انگار درمکانی بودم مثل کوچه خودمان ولی انگار سالهای خیلی دور بود ولی من در سن الانم بودم.انجا در خانه یکی از همسایه ها باز بود الان انها نیستند ومستاجر دارند بعد می بینم که انگار ان حیاط خانه تبدیل به راهی شد مثل راه عبور به یکی از محله های اطراف خانه ما که من می خواستم انجا ساکن شوم وتنها بودم در مسیر یک اقایی که تقریبا مسن بود قبلا ان مسیر را گرفته بود وبرای خودش محوطه ایی درست کرده بود .بعد دیدم که در جایی دیگر هستم ودیگران از مسیری میروند حس می کردم مثل بالهای هواپیماست که از ان باید بالا می رفتیم من اول نخواستم بروم بعد رفتم وبه راحتی خودم را بالا کشیدم انجا انگار لباس ها مثل انواع مانتو وشلوار بود داخل هر کمدی .چند نفر اشنا هم همراهم بودند بعد دیدم که من می خواهم مانتو بردارم وبپوشم فکر کنم برداشتم وچندین شلوار هم بود که انها را امتحان می کردم .ودر فکر بودم که شلواری انتخاب کنم ویکی را پوشیدم . فقط همین قسمت ها یادم مانده خوابم طولانی بود .ممنون از زحمتی که می کشید
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما می خواهید به امنیتی که در گذشته داشتید برسید ولی عقلانیت امروزتان را به کار ببرید. روش های زیادی برای رسیدن به خوشبختی هست و هر کسی مسیر زندگی خودش را انتخاب می کند. شما هم قادر خواهید بود که بر سختی های زندگی تان غلبه کنید و در زندگی تان پیشرفت کنید. شما از تجارب گذشته تان و از رازهای گذشته آموخته اید که باید برای هر مسئله ای رفتاری درست داشته باشید و نگرش تان را باید با موقعیتی که در آن قرار دارید تطبیق بدهید. شما تصمیم می گیرید که رفتار شایسته ای از خودتان بروز دهید. تشکر از همراهیتون
Neda : سلام خانم هراتی گلم ببخشید اینقدر مزاحمتون میشم گفتم الان خانم هراتی میگه من از دست این ندا چه کنم دست از سرم بر نمیداره:)))))ای من بمیرم دیگه خواب نبینم شما راحت شین؛))))))خوابم خیلی پراکنده بود فریبا جان ساعت ۳ یا ۳ و نیم نصف شب از خواب بیدارشدم بیشتر خواب رو هم فراموش کردم.خواب دیدم انگار وارد ی فروشگاه لباس شدم اکثر کت بود رنگی زرشکی و رنگهای دیگه فک کنم چرم بود البته درست یادم نیست.پدرخدا بیامرزمن هم نشسته بود .ی موکت پهن کرده بود نشسته بودتوی فروشگاه خیلی ارامش داشت پدرم(این روزها خیلی یادشون میکنم و فاتحه براشون میخونمو ایت الکرسی و صلوات .بخاطر استرسهام و ناراحتیهام خیلی با ایشون درد دل میکنم) فروشگاه خیلی بزرگ بود و کلی کارمند داشت دختر و پسر و اکثرا فقط کت داشت مثل چرم مشهد و چرم میش ولی فروشگاه خیلی بزرگ بود.با پدرم خیلی توی خواب حرف زدم ایشون هم با ارامش بهم جواب میداد.انگار ی جایی توی خوابم امتحان برگزار بود.ودیگه اینکه انگار دختر جوانی رو دیدم سفید رو با دندانهای سفید که دندانهای پاینش رو هم رو هم بود دختر زیبا بود احساس میکردم مثل منه و همین طوز که توی خواب نگاهش میکردم احساس کردم دندارنهای فک پاینم روی هم رفت من تعجب کردم و ناراحت شدم که دندانهای من روهم روهم نبود.دنبال نخ دندون میگشتم که بینشونو تمیز کنم حتی روی صدام هم اثر گذاشته بود.و بعدش گفتم برم دکتر نشون بدم دندونامو.قسمت دیگه ی خوابم انگار با ی سری خانم میخواستیمبریم جایی سوار اسانسور شدیم و اسانسور خراب بود دکمه های بالا و پایین رو میزدیم نهایت دکمه طبقه بالا رو زدیم و اسانسور کلی با تکون داشتیم میرفتیم به سمت بالا که از خواب بیدارشدم.ولی توی خواب که در اسانسور بودم خیلی نترسیدم میدونستم با تکانهای شدید اسانسور بازهم به بالا میرسم. ببخشید خوابم پراکنده بود همین قدر یادم بود.شما خیلی خیلی مهربونید خانم هراتی گلم
فریبا هراتی
: سلام. استدعا می کنم. انشالله همیشه سلامت و برقرار باشید عزیزم. شما برای رسیدن به گرمی و امنیت در زندگی و برای رسیدن به یک زندگی با دوام و ماندنی برای پدرتان درددل کرده اید و او صدای شما را می شنود و همراه شما به انتخاب هایی که پیش رو دارید توجه دارد که شما درست انتخاب کنید. اما شما نسبت به مسائلتان زیادی حساس شده اید و صبر ندارید و جبهه گرفته اید و شاید خدا یا تقدیر را مسبب مشکلاتتان می دانید و حرص و جوش می خورید. شما باید مراقب باشید که کفر نگویید و به خاطر بد اخلاقی ها و نامهربانی های مردم خدای بزرگ را مقصر جلوه ندهید. ضمن اینکه اگر خودتان هم اشتباهی در رفتارتان داشته باشید باید اشتباه خودتان را منصفانه برطرف کنید تا دیگران هم شما را بیشتر دوست داشته باشند و روابط بین خودتان و دیگران را اصلاح کنید. شما در زندگی تان پیشرفت خواهید کرد و این تنش ها و اضطرابات را پشت سر خواهید گذاشت. دنیا به شما رو می آورد و به موفقیت می رسید. شما هم خیلی مهربان هستید خانم گل. تشکر از همراهیتون.
Shahrzad : با سلام.من خواب دیدم با نامزدم سوار موتور هستیم نزدیکه یک جوب بودیم من دیدم خطرناکه سریع پریدم از موتور پایین نامزدم اومد به من تکیه بده پشتش خالی شد وقتی من نبودم افتاد تو جوب ولی با یک لبخند بلند شد من لباس سفید تنم بود بالا سرش بودم خودش هم یک تیشرت سبز من دوباره سوار موتور شدم باهم رفتیم بعدش با همون لباس سبزش به من پیام داد که اصرار کن عدد ۸ و به من.تو خواب منظورش این بود که به من ابراز علاقه کن بعدش یک قلب درکنار عدد۸ برام فرستاد.زنگ زد گفت دیدی بارداری و مهربانانه حرف زد باهام انگار وابسته شده بود.
فریبا هراتی
: سلام. شما و نامزدتان می خواستید که با کمترین حس مسئولیت پذیری، و با آزادانه ترین حالت ممکن زود به اهدافتان برسید ولی به خاطر یک موضوع احساسی، شما ترسیده و پشت نامزدتان را خالی کرده اید و او که به شما تکیه کرده، سقوط کرده و شکست خورده است. ولی شما رفتاری با کرامت و او رفتاری صلح جو دارد و باز او برخواهد خواست و از شما خواهد خواست که هم مسیر او باشید و یک هدف مشترک را داشته باشید. عدد 8 بیانگر قدرت، اختیار، موفقیت، کارما، دستاورد های مادی، احیا و ثروت است. وقتی که عدد هشت در خوابتان ظاهر می شود، به غرایز و شهود خود اعتماد کنید. او می خواهد که شما بخواهید که با او به موفقیت برسید و شما از اینکه او در کنارتان نیست ناراحتید. شما وابسته به او هستید و او هم نسبت به شما. اما باید به او بگویید که به او علاقه دارید تا او هم به شما برگردد!!! تشکر از همراهیتون.