تعبیر خواب مُرده
اگر خواب ببینید خود شما مرده اید یا از اقوام شما کسی مرده است، تعبیرش طول عمر شما یا آنها است. مرده دوست و مهمان است. اگر در خواب مرده ای را ببینید، دوستی را ملاقات می کنید یا مهمانی برای شما می رسد. اگر کسی ببیند که مرده بود و زنده شد، دلیل که از گناه توبه کند و عمرش دراز است. اگر ببیند که او را در تابوت نهادند و مردم از پیش و پس او می رفتند، دلیل بر بزرگی است.
اگر کسی در خواب دید که مرده ها با او به خوبی صحبت می کنند و خوشحالند، آن شخص نزد خداوند متعال وضع خوبی دارد. ولی اگر به او سخنان زشت و ناخوشایند می گویند، تعبیر آن به عکس است. اگر ببیند که درمیان گورستان بود، دلیل که با جاهلان سفر کند.
اگر مرده را در لباس خوب و چهره شاد ببینید هم برای بیننده خواب خوب است و هم این که روح مرده در آرامش به سر می برد. اگر مرده در لباس ژنده و پاره و چهره اش عبوس و گرفته باشد، غم و ناراحتی برایمان پیش خواهد آمد. اگر مرده در این حالت چیزی به شما بدهد خوب است ولی اگر چیزی از شما بگیرد و ببرد خوب نیست. اگر مرده شما را دعوت کند و شما همراه او بروید خوب نیست.
اگر در خواب ببینید کسی که مرده آمد و کنار شما نشست خوب است ولی اگر مرده شما را دعوت کرد و نزد خود نشاند خوب نیست و اگر دست بر گردن شما افکند بدتر است. اگر کسی در خواب ببیند لباس خود را به مرده می دهد خوب نیست و نشان آن است که سلامتش به خطر می افتد و زیان می بینید و به آبرویش لطمه وارد می آید. اگر بر عکس ببینید از مرده لباس می گیرید خوب است چرا که حرمت و عزت و احترام و آبرو به دست می آورید.
تعبیر خواب بوسیدن مرده
اگر کسی خواب ببیند مرده ای را می بوسد، نشانه طول عمر و دوری از مرده است. اگر ببینید که کسی که مرده پیشانی شما را بوسید، نشانه آرامش روح آن مرده است و اینکه او برای شما دعای خیر می فرستد و از افکار و رفتار شما راضی است.
تعبیر خواب هدیه گرفتن از مرده
هدیه گرفتن از مرده تعبیری نیکو داشته و به معنای افزایش رزق و روزی شما و زیاد شدن ثروت و مال شما است. اگر خواب ببینید مرده ای به شما اتومبیلی هدیه داد، کنترل زندگی تان را بهتر از قبل به دست خواهید گرفت و این خود شما خواهید بود که برای زندگی خود و روشی که دوست دارید زندگی کنید تصمیم خواهید گرفت.
تعبیر خواب غذا دادن به مرده
غذا دادن به مرده بیشتر به این معنی است که آن شخص از شما خیرات و نذورات می خواهد و اگر ببینید که به مرده ای غذا می دهید، دعای خیر شما به او رسیده و اگر او بگوید به من فلان غذا را بده، در بیداری باید برای شادی روح او، به شخص فقیری آن نوع از غذا را بدهید تا ثواب آن به روح مرده ای که در خواب دیده اید، برسد.
تعبیر خواب مرده دوباره بمیرد
اگر کسی خواب ببیند که مرده ای، دوباره مرد، امر و موردی پیش می آید که آن مرده از یاد عموم و بازماندگان خود رفته و گویا به فراموشی سپرده شده است. همچنین بازماندگان آن مرده، ممکن است دست به کاری بزنند که گناه محسوب شود و این دوباره مردن آن مرده، به معنای ناراحتی و عذاب فکری آن مرحوم است.
ابراهیم کرمانی معتقد است که اگر مرده ای در خواب دوباره بمرد، ممکن است که بیماری خطرناکی فرزند آن مرده را دربربگیرد که خطر مرگ او را تهدید کند. در این صورت باید با صدقات دفع بلا نمود.
تعبیر خواب مرده را برهنه دیدن
اگر کسی خواب ببیند که مرده ای کاملا برهنه است، تعبیرآن این است که در دنیا کسانی هستند که از اعمال آن مرده راضی نبوده و از او بدگویی و غیبت می کنند و آبروی او را می برند. در این صورت برای شادی روح آن مرحوم باید خیرات و صدقات دهید تا خداوند روح او را تسلی دهد و در آرامش نگهدارد.
تعبیر خواب مردن مادر
اگر کسی خواب ببیند که مادر او مرده است، عمر مادرش دراز خواهد بود. در کل اگر خواب ببینید که کسی مرده است عمر او طولانی خواهد بود و علاوه بر این روش زندگی او به صورتی عوض می شود که گویا زندگی نو و جدیدی را آغاز خواهد کرد.
تعبیر خواب دادن خبر مرگ یک زنده به او
اگر خواب ببینید که کسی به شما می گوید در فلان تاریخ شما خواهید مرد، این در تعبیر به مرگ بیننده خواب معنی نمی شود بلکه تعبیر خواب این است که بیننده خواب، در آن تاریخ و یا حوالی آن زمان، شاهد تحولاتی در زندگی خود خواهد بود که گویا زندگی نو و دوباره ای شامل حال او خواهد شد. این خواب تعبیرش چنین است که گویا بیننده خواب، کاملا زندگی نویی را آغاز خواهد کرد که کاملا با گذشته او متفاوت خواهد بود.
تعبیر خواب جنازه نیز دارای مطالبی مرتبط می باشد.
امام صادق (ع) می فرماید: اگر دید مرده او را در کنار گرفت، دلیل تندرستی است. اگر مرده را از اهل خود شادمانه ببیند، تاویلش به خلاف این است. اگر دید مرده از اهل او با وی مناظره کرد یا روی از وی بگردانید، دلیل است وصیتی که کرده بود به جای نیاورده باشد.
اگر ببیند که مرده خندان پیش او آمد، دلیل که کافر مرده بود. اگر دید مرده در نماز بود، دلیل که آن مرده در دنیا استغفار بسیار کرده باشد. اگر دید مرده زنده شد و معروف بود، دلیل مال است. اگر پادشاهی این خواب ببیند، دلیل که علم و حکمت آموزد و از شغلی که طمع بریده بود باز یابد.
-
دیدن کفن مرده در خواب بر سه وجه است:
- مال،
- ظاهر شدن مشکل،
- فساد دین.
محمد ابن سیرین می گوید: هر که می خواهد بداند که حال او نزد حق تعالی چگونه است، احتیاط کند که حال او نزدیک مردگان چگونه است. اگر ببیند که مردگان وی را بشارت دادند و با او سخن گفتند، دلیل که حال او نزد حق تعالی نیکو است. اگر با وی سخنان ناخوش گفتند به خلاف این است. اگر کسی مرده را دید و از او پرسید که تو مرده بودی و او گوید که من زنده ام، دلیل که احوال مرده در آن جهان مرده در آن نیکو باشد و حق از وی خشنود است.
اگر دید جامه خود به مرده داد، دلیل غم و اندوه است. اگر دید مرده ای قران یا کتاب فقه به او داد، دلیل بر توفیق یافتن طاعت است. اگر ببیند مرده ای جامه می فروخت، دلیل که از آن نوع جامه گران شود. اگر در خواب مرده را نالان دید، دلیل که آن مرده بدکردار بوده در دنیا. اگر دید مرده از درد سر می نالید، دلیل که در دنیا با مردم تکبر کرده باشد. اگر دید مرده از درد چشم می نالید، دلیل که غیبت مردم باشد. اگر دید از درد دندان می نالید، دلیل که فحش بسیار به مردم داده باشد اگر از پهلو می نالید، دلیل که با زنانِ بدکردار بوده باشد.
اگر از درد شکم می نالید، دلیل که حرام خورده باشد. اگر ببیند مرده جامه های نیک پوشیده بود، دلیل که با ایمان از دنیا رفته باشد. اگر مرده را با جامه های سفید ببیند، دلیل که در آخرت حال او نیکو است. اگر مرده را با جامه های سیاه ببیند به خلاف این است و جامه زرد و کبود، دلیل معصیت است. اگر مرده را جامه پوشانید، دلیل که اجلش نزدیک است.
جابر مغربی می گوید: دیدن مرگ در خواب، دلیل بر راحتِ مومن و عذاب کافر است و هر چند جان کندنِ خود را در خواب معتبر ببیند، دلیل که عذاب او سخت تر است. اگر ببیند که بمرد و او را بشستند، دلیل که در دین خود ثابت است.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند که بمرد و او را بر تابوت نهادند و خلق از پی او می رفتند، بزرگی یابد. اگر دید او مرده را بر پشت گرفته بود و می برد، دلیل مال حرام است. اگر ببیند زنده بمرد و دیگر بار زنده شد به غایت نیکو است. اگر مرده را ببیند که دوباره بمرد، دلیل که فرزندش بمیرد. اگر ببیند فرزندش بمیرد، دلیل که توانگر شود و بعضی گویند از شر دشمن ایمن شود.
اگر ببیند مادر و پدر او بمردند، دلیل که کارش نیکو شود. اگر زنی آبستن ببیند بمرد و او را بشستند، دلیل که او را پسر آید. اگر ببیند بمرد و او را بر تابوت نهادند به تاویل نیکو باشد. اگر دفنش کردند بد است. اگر پدر مرده خود را با جامه های نیکو دید و خرم، دلیل که کارش ساخته و دولتش زیاد شود. اگر زن مرده خود را ببیند، دلیل که درویش شود. اگر پسر مرده خود را دید، دلیل که از غم برهد. اگر زنی ببیند پسر مرده او زنده شد، دلیل که غایبش از سفر باز آید.
اگر ببیند کفن مرده ای معروف بکند، دلیل که در دنیا راه آن مرده را دنبال خواهد کرد، اگر عالم بوده باشد به علم، اگر مال دار به مال. اگر ببیند خواست کفن مرده بکند و مرده را در گور زنده دید، دلیل که آن مرده دیندار است. اگر ببیند مرده را کفن کرد، دلیل که از خویشان مرده یکی را کفن کند.
لوک اویتنهاو می گوید :مردن در خواب تعبیرش قولهای پوچ و واهی زیاد است. دیدن کسانی که در حال مرگ هستند تعبیرش رسیدن شادی، زنده شدن مرده تعبیرش سپری کردن نوعی زندگی بی برنامه است. تمایل به مردن تعبیرش نشانه سلامتی است.
حضرت دانیال می گوید: اگر ببیند مرده او را چیزی داد از متاع دنیا، تعبیرش منفعتی است از جائی که امید ندارد. اگر دید مرده چیزی خوردنی به وی داد، دلیل که روزی حلال یابد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Maryam : درود در واقعیت پدر و مادر همسرم و مادر جاریم فوت کرده اند در خواب فقط پدر همسرم فوت کرده بودن
خواب دیدم همسرم باحالت ناراحت گفت فهمیده که مادر و پدری که بزرگش کردن در واقع پدر بزرگ و مادر بزرگش بودن و گفت که از جاریم واقعیت و بپرسم(جاریم و مادرش در قدیم همسایشون بودن)تو یه خیابون با جاریم داشتیم میرفتیم مهمونی البته اطرافمون چند نفر دیگه هم بودن ولی من هی ایشونو میبردم کنار تا راحت ازشون سئوال کنم اصلا دلش نمیخواست جواب بده و معذب بود ازش سئوال کردم که واقعیت داره گفت بله دیدم تو یه مغازه هستیم که انگار از مغازه های محل قدیمیشون بود و اینا رو میشناخت مغازه بزرگ بود و مایه طرف نشسته بودیم مادر شوهرم روبروم بود و مادر جاریم سمت چپم وجاریم سمت راستم کلی طول کشید تا فهمیدم که یک مادر خیلی زیبا و مهربون داره و یه پدری که موهاش بلند و هر دو در کودکی همسرم و گذاشتن و رفتن خارج از کشور والان هم زنده اند و روزهای پنجشنبه مادرش زنگ میزنه و با جاریم اینا صحبت میکنه اینا رو کمیشو جاریم و بقیه رو مادر جاریم گفت جاریم گفت فقط سعید (همسرم)اول اونو دیده بود یکی از دختر داییهاشو میگفت پرسیدم یعنی نامزد بودن گفت نه دختره رفته بود حموم پریودم بود با یه سیخ نفهمیدم چی میگه مادر جاریم گفت تازه خودتو واسه رفتن آماده کن مامانش اگه بیاد نمیزاره تو بمونی من یکم ناراحت شدم ولی تو دلم گفتم مگه همسرم منو ول میکنه با دو تا دختر گفت تو البته می تونی اونم راضی کنی تو واقعیت همسرم رابطه خوبی با برادراش نداره تو دلم گفتم پس اینا عموهاش بودن مادرشوهرم مدام زیر چشمی ما رو نگاه میکرد یه چیزی تو صورتش بود مثل روبنده عربا که فقط چشاش معلوم بود شایدم چادرشو کشیده بود زل زده بود به ما و ناراضی از اینکه من کنکاش میکنم و زیر لب چیزی گفت انگار به جاریم اینا میگفت منم گفتم پسرت خودش فهمیده همسرم یه جوری که معلوم نشه داشت گوش میداد خیلی جوونتر شده بود و ناراحت بود اومد جلو ، مادر جاریم گفت بیا بشین بعد بلند شد و انگار وضو گرفت چادر سفید سرش کرد یه تسبیح دستش بود انگار میخواست بادعا چیزی بگه یهو دیدم تسبیح رو کیفشه و چادرش زمین رفته انگار برای چند لحظه رفته بود دیدم مغازه دار که داشته مغازه رو می شسته آب پاچیده بود رو وسایلش همسرم یه گوشه ناراحت نشسته بود جوونتر بود قیافش زیباتر بود با نگرانی بهش نگاه میکردم میترسیدم از دستش بدم
ممنون که وقت میزارین
ببخشید دستم خورد تیکه اول خوابم دو بار ارسال شد
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. همسر شما از پدرش راضی نیست و به همین دلیل الان روح پدر او آزاد و یا در آرامش نیست. اما مادر او مرتکب اشتباهی نشده. در حقیقت پدر بزرگ و مادر بزرگ همسرتان از او خیلی حمایت کرده اند و نقش حامیان و والدین او را داشته اند. مادر جاری شما شاهدی برای این ماجرا در گذشته است ( روحش شاد). اختلافات زیاد پدر و مادر شوهرتان در زمان کوچکی همسرتان باعث شده که او احساس کند که زندگی اش در هرج و مرج قرار گرفته و خانواده ی جاری تان پنج شنبه ها از مادر شوهرتان یاد می کنند و برایش فاتحه می خوانند. شوهرتان شاید در نوجوانی به یکی از دختر دایی هایش کمی علاقه داشته. برادران همسرتان اخلاقشان به پدر شوهرتان کشیده و مادر شوهرتان از اینکه شما از همه چیز با خبر شوید خوشحال نیست و خجالت می کشد و نمی خواهد که وجهه ی بدی در مقابل شما داشته باشد. همسرتان هم از اینکه اینطور گذشته ی او برایتان مشخص باشد خجالت می کشد و نیاز به عشق و حمایت شما دارد. همه از مادر جاریتان بخوبی یاد می کنند. استدعا می کنم. تشکر از همراهیتون.
فاطمه : سلام،وقت به خیر
مادرم شنبه صبح خواب دیدن پدر یکی از اقوام که فوت شده بهش یه سجاده و یه دستبند میده میگه سجاده رو بده پدرت و دستبند برای خودت وقتی مادرم سجاده رو میده به پدرش که ایشونم فوت شده ایشون با ناراحتی و خشم میگه نه من از اون ناراحتم اینو نمیخوام بعد مادرم با ناراحتی میره پیش مادرش که اونم فوت شده دستبند و فکر میکنم سجاده رو میده بهش میگه اینو به فلانی برگردون بابا راضی نیست من اینو بگیرم ناراحت میشه
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. تعبیر خواب مادرتان این است که کسی که به او سجاده داده، امیدوار است که پدر مادرتان او را بیامرزد و احتمالا این شخص دختر یا پسری دارد که تمایل دارد که دختر یا پسرش، عروس یا داماد مادرتان شوند. اما پدر بزرگتان او را نبخشیده و نمی خواهد که مادر شما به این شخص متعهد باشد و کاری با او داشته باشد. تشکر از همراهیتون.
Yasi : سلام خواب دیدم مادرم در خواب بر اثر مریضی فوت کرده و من کاملا تو خواب تنها بودم و حالم خیلی بد بود
فریبا هراتی
: سلام. مادر شما فکرش ناراحت است و دارد افسرده می شود. بیشتر به او برسید و عرق بهارنارنج شبها به او بدهید که راحت بخوابد. انشالله ااز نگرانی بیرون بیایید و در پناه خدای بزرگ باشید. تشکر از همراهیتون.
mahbanooojan : باسلام پدرمن ۳ماه است فوت شدن.خواب دیدم که دراغوش پدرم هستم و خوشحال بودم وبه پدرم میگفتم که تو زنده هستی واون هم میگفت اره من زنده هستم ومن هم میگفتم اره اگرمرده بودی مثل روح بودی و وقتی بهت دست میزدم دستم ردمیشد و بهش درمورد اون روزای اول مرگشون گفتم وگفتم چه روزای سختی بود و اونم گفت اره وگفت دلم برای رضا .برادرکوچکترم. سوخت یامیسوزه دقیق یادم نیست . وگفت من وقتی اون ساعت های اخر رفتم بهداری یک خانوم هم امده بودکه وقت زایمانش بود و بچه شو به دنیا اورد و بچه هاش دوقلوبودن ویکی از قل ها همش به من نگاه میکرد و با من چشم تو چشم بود و ول کنم نبود. منم فقط پدرم بغل میکردمو میبوسیدمش وخوشحالی میکردم که زنده اس . و این رو هم اضافه کنم که هر کدوم از اقوام که خواب ایشون رو دیده مدام گفته که من زنده هستم و نمردم و پدر من در بیمارستان فوت شدن.
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. دوست خوبم انسان بعد از ترک جسم خود، فقط حضور فیزیکی اش را در دنیا از دست می دهد و کسانی که جسمشان می میرد ولی روحشان پاک است، آمرزیده شده و به بقای ابدی خودشان در کالبد روح ادامه می دهند. شما در عالم خواب، روحتان از بدنتان فاصله می گیرد و تماس شما با پدرتان، در کالبد روح شما انجام می شود. شما و پدرتان هر دو روحتان با هم در تماس است و برای همین است که دست شما در کالبد روح او فرو نمی رود چون خودتان هم در خواب، در اصل روح هستید و جسمتان را موقتا ترک کرده اید. مرگ به همین راحتی است مثل خواب. انسان اصلا احساس نمی کند که مرده است و جسم ندارد و از اینکه دیگران او را نادیده بگیرند و فکر کنند که وجود ندارد ناراحت می شود. مگر اینکه شخصی گناهکار و معذب باشد و روحش آزاد نباشد. پدر شما تمام احساسش را به شما گفته و اینکه در بیمارستان همزمان با فوت پدرتان کودکی هم فوت کرده و روح او با روح پدرتان تماس داشته است. او از اینکه برادرتان غصه بخورد و یا فکر کند پدر ندارد و حامی اش را از دست داده، ناراحت است چون در واقعیت پدر شما زنده است و شما نباید وجودش را نادیده بگیرید. تشکر از همراهیتون.
mahbanooojan : باسلام.پدرمن3ماه که فوت شدن.وعمم خواب دیدن پدرم به خانه مادربرزگم(که پیر هستو تنها زندگی میکنه)اومدن و یک نفر روهم اورده تادرخونه مادربزرگم را رنگ آبی بزنه.وبعد میاد توخونه و کنارعموم میخوابه و وقتی میخواسته بره مادربرزگم میگه هواسرده بیا این لباس رو بپوش که پدرم در جواب میگه نه نمیخوام این لباس پاره هست و مادربزرگم میگه بیااین نون ها رو ببر که پدرم میگه میبرم ولی میذارم توی یک خونه.وبعدپدرم رو توحیاط خونه خودمون میبینه که داشته به یک گلدون رسیدگی میکرده وبه مادرمگفته حیف این گلدون خشک شده وداشته خاک گلدون رو میتکونده وبعد عمم گریه میکنه وپدرم هم به عمم نگاه میکنه وپدرم هم گریه میکنه
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. پدر شما امیدوار است که مادر بزرگتان از ناراحتی دست بردارد و آرامشش را به دست بیاورد. او می خواهد به مادر بزرگتان و همه ی شما بگوید که روحش زنده است و نباید فکر کنید که حالا که حیات و حضور فیزیکی اش را در دنیا و در کنار شما از دست داده، پس مرده است؛ بلکه در اصل هویت انسان و احساسات او در روح او همیشه زنده است. پدرتان نمی خواهد که از عمر مادر بزرگتان کم شود و یا به فقر و سختی دچار شود. برای همین گفته که نانها را در جای دیگری می گذارم چون پدرتان در حق مادر بزرگتان دعای خیر می کند که او سلامت و سرحال باشد. پدر شما می خواهد که شما هم به خودتان برسید و اینقدر احساس افسردگی و ناامیدی نکنید. عمه ی شما از حضور پدرتان در زندگی تان خوشحال است و پدرتان هم از اینکه عمه تان حضور روح او را باور دارد، احساس خوشحالی و آرامش می کند. تشکر از همراهیتون.
رها : سلام وقت بخیر.خواب دیدم به عروسی دعوتیم یادم نیست عروسی کی بود یه خانم بودکه آرایشگر بودتو یه اتاق کوچیک صورتم رو آرایش کرد که برم عروسی.به همراه خالم ودخترخالم وخواهرم وعروس خاله بابام(۴۲سالشه شوهرش به رحمت خدارفته)رفتیم تو یه سالن بزرگ که دورتادورسالن باپارچه ضخیم برزنتی پوشیده بوده(مثل تکیه های محرم که بامیله وپارچه است)مشخص بودکه روی بلندی هست از یه تپه آسفالتی بالا رفتیم اومدیم تو سالن.صندلی های استیل بامخمل قرمز گذاشته بودن(مثل صندلی های تالار عروسی) وقتی داشتیم می اومدیم توسالن مادربزرگم هم کنارم دیدم همه نشستیم عروس خاله بابام باهامون صحبت میکردپرانژری وبشاش بود.عروسی آهنگ و رقص نداشت.مادربزرگ خدابیامرزم کنارم بودزمستون بودولی احساس سرما نداشتم ، مادربزرگم باقبای نخی بودبه من گفتن سردش میشه گفتم نه مادربزرگ عزیزدلمه سردش نمیشه(معلوم بوداصلاسردش نیست)مادربزرگم رفت پارچه روکنارزد بیرون نگاه میکردروز بودوروشن ودور دست رو میدیدم و ما بالابودیم مثل بلندی کوه منهم کمی اینور تر نگاهش میکردم .بهم نگاه کرد بهش لبخندزدم گفتم دوستت دارم وبرای هم بوس فرستادیم.مادربزرگم اصلاصحبت نمیکرد فقط آروم وبدون عکس العمل اونجا بود خیالش خیلی راحت بود میتونستم حسش کنم وهمش کنار خودم بود.عروسی مثل یه مهمونی بود همه با لباس معمولی که واسه بیرون میپوشیم .خانم هراتی عزیز مادرم عمل جراحی دارن ومن با وجود این شرایط کروناباید برای مراقبت از مادرم به شهرستان برم ممکنه این خواب ربطی به این موضوع داشته باشه .ممنون از تعبیر خواب دقیق شما.بارها خوابی که دیدم تعبیر کردید درست بوده وخیلی بهم کمک کرده کار درست رو انجام بدم.همیشه درپناه حق سلامت باشید.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما دلتان شور می زند و با چالشی کوچک مواجه می شوید. شرایط پیش رو برایتان قبل از اینکه به آن وارد شوید، به نظر مبهم و سرد و نگران کننده می رسد. اما در واقعیت هیچ جای نگرانی نیست. شما احساساتی و پر شور و هیجان هستید ولی شخصیتی نرم و انعطاف پذیر، با پرستیژ و افتخار آفرین از خودتان بروز می دهید. نه تنها شما، روح مادر بزرگتان شاد، او هم خیالش راحت است و نگران نیست. عمل مادرتان خیلی خوب به پیش خواهد رفت و اصلا هیچ مشکلی نه برای شما نه برای مادرتان پیش نخواهد آمد. موفق و در پناه حدای بزرگ باشید و تشکر از همراهیتون.
راضیه : سلام.وقت بخیر.خسته نباشید.من خواب دیدم آقایی که بهش علاقه دارم و همکارمه فوت شده فک کنم تصادف کرده بود.و پدرش رو درخواب دیدم که گریه میکرد.من تا حالا پدرش رو ندیدم در واقعیت.(این آقا از علاقه من به خودش خبر نداره)
ممنون میشم بگید تعبیرش چی هست.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. همکار شما با شکست و ناراحتی در کار یا زندگی اش مواجه می شود و او مرتکب اشتباه یا گناهی شده که متعاقب آن، احساس افسردگی و استرس به او دست می دهد. او از اینکه خردمندانه رفتار نکرده پشیمان می شود. برای سلامت او صدقه بدهید تا خدای نکرده خوابتان صادقه نباشد. تشکر از همراهیتون.
نگین : سلام بعد از نماز شب خواب دیدم وارد منزل قبلی شدم و مادربزرگم که ۱۰ ماه پیش فوت شدند رو سالم و سرحال و جوان دیدم روی مبل نشسته خیلی تعجب کردم و گفتم مگه ننه فوت نشده بود مادرمم هم بود گفت عفونتش خوب شده دوباره زنده شده منم خداروشکر کردم و مادربزرگم نماز خوند بعد چشمانش رو بست و به من گفت تو حاجتی داری که اگه حاجتت رو بگیری ۳ سال بعد یه ناراحتی برات پیش میاد و اگه نگیری این ناراحتی ۳۰ سال بعد پیش میاد ( من چند وقتی است دعا میکنم کسی که دوستش دارم و از زندگیم رفته دوباره برگرده اگه خدا بخواد ) در صحنه بعدی من در خواب لحظه زمین خوردن مادربزرگ دیدم و نزدیکش رفتم روی بدنش زخم بود منم گفتم روی بدن من زخم ببین و بعد از خواب بیدار شدم ساعت ۵ صبح بود باتشکر
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. گناهان مادر بزرگتان بخشیده شده و روحش زنده و آزاد است. مادر بزرگ شما به خاطر مسئله ای نگران است و استرس دارد و ارواح تا اندازه ای از آینده با خبر هستند. لطفا توجه داشته باشید که هرگز از خداوند چیزی را به زور نخواهید. شما فقط چیزی را می بینید و می خواهید که در محدوده تفکر و دید امروز شماست و اگر از آینده با خبر باشید، شاید دیگر مثل امروز فکر نکنید. حتما شنیده اید که خیلی ها می گویند اگر عقل امروزم را داشتم... هرگز در گذشته چنین آرزو و درخواستی از خدا نمی کردم یا چنین رفتاری از خودم نشان نمی دادم. پس به خدا بگویید که آنچه که خیر و صلاحتان است و خودش برایتان می خواهد، انشالله همان بشود و نه صرفا چیزی که شما آرزو دارید و شاید به ضررتان باشد. تشکر از همراهیتون.
سعیده : سلام من دیشب پدرم رو که فوت شده در خواب دیدم که داره تلاش میکنه مادرم رو که در قید حیات هستن بزنه به طور وحشتناکی داشت بهش حمله میکرد که بزنش در صورتی که اصلا در قید حیات که بودن با مادرم مشکلی نداشتن و تا حالا ندیدم دست روشون بلند کنه. منم اون وسط نمیخواستم دختر ۶ سالم این صحنه رو ببینه و فقط میخواستم مانع زدنشون بشم اون وسط دو تا تخم مرغ دستم بود تا رفتم تخم مرغ هارو بزارم یه گوشه که برم جداشون کنم دیدم مامانم رو داره سیلی های محکم پشت سر هم میزنه از یه طرف حواسم به مامانم بود از یه طرف حواسم به بچم بود این صحنه رو نبینه از یه طرف حواسم به تخم مرغ های تو دستم. وقتی تخم مرغ هارو گذاشتم روی میز دیدم یکیشون ترک خورد ولی کاملا نشکست که بیرون بزنه ولی کامل از وسط ترک خورد در عین حال داشتم میدیدم داره مامانم کتک میخوره
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. پدرتان به شدت از افکار یا رفتار مادرتان و یا از نیت های او ناراحت است و می خواهد او را وادار کند که افکارش را عوض کند. او در زمان حیاتش، نمی دانسته که مادرتان چطور فکر می کند و از همه چیز خبر نداشته اما الان که او فوت شده، و روح پدرتان می تواند به خوبی از روح مادرتان با خبر باشد، از نیات و رفتار مادرتان نسبت به زمان حیاتش بیشتر با خبر است و از این جهت ناراحت است. چیزی جدید در حال وقوع است و شما به خاطر مسئله ای احساس آسیب پذیری و شکنندگی در زندگی تان می کنید. شما باید سعی کنید که احساس واقعی تان را به مادرتان بیان کنید و اجازه دهید که او هم نظرات شما را بداند و خود واقعی تان را بشناسد. سعی کنید که با مادرتان ارتباط قویتری پیدا کنید و متوجه شوید که نیت او چیست و به او هشدار دهید که دارد مرتکب خطا و گناهی می شود که در نهایت به ضرر خودش تمام خواهد شد چون خداوند همه چیز را می بیند. تشکر از همراهیتون.
ناشناخته : با سلام وعرض ادب. دیشب یه خوابی دیدم خواب دیدم که تو خونه ای مادربزرگم وتو قسمت اشپزخونه اش که خالی خالی بود ولی قشنگ وتر وتمیز بود یعنی در واقع من انگار داشتم اشپزخونه خالی رو نگاه میکردم البته هیچوقت من اشپزخونه خالی مادربزرگمو ندیدم (مادربزرگم تو واقعیت فوت شدند وخونه اشون هم به عموم رسیده وعموم توش تغییراتی داده که دیگه مثل قبل نیست ) ومن داشتم اشپزخونه رو میدیدم که یه بازیگر خانم که هم تو خواب وهم تو واقعیت اسمشون رو شنیدم که ادم بسیار مهربون وخوبی هستند رو دیدم که بهش گفتم همیشه دلم میخواست یه بار این اشپزخونه رو ببینم که خالیش چه جوریه وبعدش بهش گفتم من کتاب های شما رو خوندم البته تو لپ تاپم خوندم (درحالی که تو واقعیت نمیدونم این بازیگر کتاب هم داره یانه ) و اون گفت خوبه و بعدش ازمن پرسید تو چند تا کتاب نوشتی ومن بهش گفتم شش تا نوشتم ( درحالی که هنوز تو واقعیت ششمیش رو ننوشتم ) وبعدش رفتم تو یه قسمت دیگه ودیدم پدرم (تو واقعیت فوت شدند) داره یه ماشین بزرگی رو رانندگی میکنه واز مسیر های عبور میده تا میریسه به جای پله مانند که پیاده میشه تا ببینه چه جوری میتونه عبور بده که من انگار تو خواب بهش فرمون میدم یعنی راهنماییش میکنم(درحالی که تو واقعیت پدرم نه رانندگی بلد بود ونه اعتقادی به رانندگی داشت ونه ماشین داشت وخود بنده هم هنوز تو مرحله گواهی نامه گرفتن هستم وزیاد یا به عبارتی اصلا بلد نیستم البته از رانندگی میترسم ) وبعدش خودمو دیدم که دارم به برادرم که ( تو واقعیت خارج از کشور هستند) با دوستش میرفت نگاه میکردم که دیدم کتونی ورزشی منو (من تو واقعیت رزمی کار هستم والبته یه مدت فعلا ورزش نمیکنم به علت تعطیلی باشگاه ها ) رو به کناری انداخته.من دخترمجردم
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. روح امواتتان شاد. شما سعی می کنید که مهربان و خردمندانه فکر کنید ولی بیشتر به نگرانی ها و نداشته هایتان توجه می کنید تا به داشته هایتان. کسی در زندگی شما هست که برایتان نقش بازی می کند و در ظاهر با شما مهربان است و او بسیار خردمندانه اهدافش را به پیش می برد. او خودش را از شما عاقلتر می داند. پدر شما برای یافتن آرامش بیشتر و شرایط بهتر در دنیای باقی، نیاز به دعاهای خیر شما دارد کما اینکه ((شاید)) در زمان حیاتش هم شما گاهی او را نصیحت می کردید. برادر شما در خارج از کشور به فکر خودش است و توجهی به سبک زندگی فعال و ساده ی شما ندارد و سرش با دوستش گرم است. تشکر از همراهیتون.