تعبیر خواب مُرده
اگر خواب ببینید خود شما مرده اید یا از اقوام شما کسی مرده است، تعبیرش طول عمر شما یا آنها است. مرده دوست و مهمان است. اگر در خواب مرده ای را ببینید، دوستی را ملاقات می کنید یا مهمانی برای شما می رسد. اگر کسی ببیند که مرده بود و زنده شد، دلیل که از گناه توبه کند و عمرش دراز است. اگر ببیند که او را در تابوت نهادند و مردم از پیش و پس او می رفتند، دلیل بر بزرگی است.
اگر کسی در خواب دید که مرده ها با او به خوبی صحبت می کنند و خوشحالند، آن شخص نزد خداوند متعال وضع خوبی دارد. ولی اگر به او سخنان زشت و ناخوشایند می گویند، تعبیر آن به عکس است. اگر ببیند که درمیان گورستان بود، دلیل که با جاهلان سفر کند.
اگر مرده را در لباس خوب و چهره شاد ببینید هم برای بیننده خواب خوب است و هم این که روح مرده در آرامش به سر می برد. اگر مرده در لباس ژنده و پاره و چهره اش عبوس و گرفته باشد، غم و ناراحتی برایمان پیش خواهد آمد. اگر مرده در این حالت چیزی به شما بدهد خوب است ولی اگر چیزی از شما بگیرد و ببرد خوب نیست. اگر مرده شما را دعوت کند و شما همراه او بروید خوب نیست.
اگر در خواب ببینید کسی که مرده آمد و کنار شما نشست خوب است ولی اگر مرده شما را دعوت کرد و نزد خود نشاند خوب نیست و اگر دست بر گردن شما افکند بدتر است. اگر کسی در خواب ببیند لباس خود را به مرده می دهد خوب نیست و نشان آن است که سلامتش به خطر می افتد و زیان می بینید و به آبرویش لطمه وارد می آید. اگر بر عکس ببینید از مرده لباس می گیرید خوب است چرا که حرمت و عزت و احترام و آبرو به دست می آورید.
تعبیر خواب بوسیدن مرده
اگر کسی خواب ببیند مرده ای را می بوسد، نشانه طول عمر و دوری از مرده است. اگر ببینید که کسی که مرده پیشانی شما را بوسید، نشانه آرامش روح آن مرده است و اینکه او برای شما دعای خیر می فرستد و از افکار و رفتار شما راضی است.
تعبیر خواب هدیه گرفتن از مرده
هدیه گرفتن از مرده تعبیری نیکو داشته و به معنای افزایش رزق و روزی شما و زیاد شدن ثروت و مال شما است. اگر خواب ببینید مرده ای به شما اتومبیلی هدیه داد، کنترل زندگی تان را بهتر از قبل به دست خواهید گرفت و این خود شما خواهید بود که برای زندگی خود و روشی که دوست دارید زندگی کنید تصمیم خواهید گرفت.
تعبیر خواب غذا دادن به مرده
غذا دادن به مرده بیشتر به این معنی است که آن شخص از شما خیرات و نذورات می خواهد و اگر ببینید که به مرده ای غذا می دهید، دعای خیر شما به او رسیده و اگر او بگوید به من فلان غذا را بده، در بیداری باید برای شادی روح او، به شخص فقیری آن نوع از غذا را بدهید تا ثواب آن به روح مرده ای که در خواب دیده اید، برسد.
تعبیر خواب مرده دوباره بمیرد
اگر کسی خواب ببیند که مرده ای، دوباره مرد، امر و موردی پیش می آید که آن مرده از یاد عموم و بازماندگان خود رفته و گویا به فراموشی سپرده شده است. همچنین بازماندگان آن مرده، ممکن است دست به کاری بزنند که گناه محسوب شود و این دوباره مردن آن مرده، به معنای ناراحتی و عذاب فکری آن مرحوم است.
ابراهیم کرمانی معتقد است که اگر مرده ای در خواب دوباره بمرد، ممکن است که بیماری خطرناکی فرزند آن مرده را دربربگیرد که خطر مرگ او را تهدید کند. در این صورت باید با صدقات دفع بلا نمود.
تعبیر خواب مرده را برهنه دیدن
اگر کسی خواب ببیند که مرده ای کاملا برهنه است، تعبیرآن این است که در دنیا کسانی هستند که از اعمال آن مرده راضی نبوده و از او بدگویی و غیبت می کنند و آبروی او را می برند. در این صورت برای شادی روح آن مرحوم باید خیرات و صدقات دهید تا خداوند روح او را تسلی دهد و در آرامش نگهدارد.
تعبیر خواب مردن مادر
اگر کسی خواب ببیند که مادر او مرده است، عمر مادرش دراز خواهد بود. در کل اگر خواب ببینید که کسی مرده است عمر او طولانی خواهد بود و علاوه بر این روش زندگی او به صورتی عوض می شود که گویا زندگی نو و جدیدی را آغاز خواهد کرد.
تعبیر خواب دادن خبر مرگ یک زنده به او
اگر خواب ببینید که کسی به شما می گوید در فلان تاریخ شما خواهید مرد، این در تعبیر به مرگ بیننده خواب معنی نمی شود بلکه تعبیر خواب این است که بیننده خواب، در آن تاریخ و یا حوالی آن زمان، شاهد تحولاتی در زندگی خود خواهد بود که گویا زندگی نو و دوباره ای شامل حال او خواهد شد. این خواب تعبیرش چنین است که گویا بیننده خواب، کاملا زندگی نویی را آغاز خواهد کرد که کاملا با گذشته او متفاوت خواهد بود.
تعبیر خواب جنازه نیز دارای مطالبی مرتبط می باشد.
امام صادق (ع) می فرماید: اگر دید مرده او را در کنار گرفت، دلیل تندرستی است. اگر مرده را از اهل خود شادمانه ببیند، تاویلش به خلاف این است. اگر دید مرده از اهل او با وی مناظره کرد یا روی از وی بگردانید، دلیل است وصیتی که کرده بود به جای نیاورده باشد.
اگر ببیند که مرده خندان پیش او آمد، دلیل که کافر مرده بود. اگر دید مرده در نماز بود، دلیل که آن مرده در دنیا استغفار بسیار کرده باشد. اگر دید مرده زنده شد و معروف بود، دلیل مال است. اگر پادشاهی این خواب ببیند، دلیل که علم و حکمت آموزد و از شغلی که طمع بریده بود باز یابد.
-
دیدن کفن مرده در خواب بر سه وجه است:
- مال،
- ظاهر شدن مشکل،
- فساد دین.
محمد ابن سیرین می گوید: هر که می خواهد بداند که حال او نزد حق تعالی چگونه است، احتیاط کند که حال او نزدیک مردگان چگونه است. اگر ببیند که مردگان وی را بشارت دادند و با او سخن گفتند، دلیل که حال او نزد حق تعالی نیکو است. اگر با وی سخنان ناخوش گفتند به خلاف این است. اگر کسی مرده را دید و از او پرسید که تو مرده بودی و او گوید که من زنده ام، دلیل که احوال مرده در آن جهان مرده در آن نیکو باشد و حق از وی خشنود است.
اگر دید جامه خود به مرده داد، دلیل غم و اندوه است. اگر دید مرده ای قران یا کتاب فقه به او داد، دلیل بر توفیق یافتن طاعت است. اگر ببیند مرده ای جامه می فروخت، دلیل که از آن نوع جامه گران شود. اگر در خواب مرده را نالان دید، دلیل که آن مرده بدکردار بوده در دنیا. اگر دید مرده از درد سر می نالید، دلیل که در دنیا با مردم تکبر کرده باشد. اگر دید مرده از درد چشم می نالید، دلیل که غیبت مردم باشد. اگر دید از درد دندان می نالید، دلیل که فحش بسیار به مردم داده باشد اگر از پهلو می نالید، دلیل که با زنانِ بدکردار بوده باشد.
اگر از درد شکم می نالید، دلیل که حرام خورده باشد. اگر ببیند مرده جامه های نیک پوشیده بود، دلیل که با ایمان از دنیا رفته باشد. اگر مرده را با جامه های سفید ببیند، دلیل که در آخرت حال او نیکو است. اگر مرده را با جامه های سیاه ببیند به خلاف این است و جامه زرد و کبود، دلیل معصیت است. اگر مرده را جامه پوشانید، دلیل که اجلش نزدیک است.
جابر مغربی می گوید: دیدن مرگ در خواب، دلیل بر راحتِ مومن و عذاب کافر است و هر چند جان کندنِ خود را در خواب معتبر ببیند، دلیل که عذاب او سخت تر است. اگر ببیند که بمرد و او را بشستند، دلیل که در دین خود ثابت است.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند که بمرد و او را بر تابوت نهادند و خلق از پی او می رفتند، بزرگی یابد. اگر دید او مرده را بر پشت گرفته بود و می برد، دلیل مال حرام است. اگر ببیند زنده بمرد و دیگر بار زنده شد به غایت نیکو است. اگر مرده را ببیند که دوباره بمرد، دلیل که فرزندش بمیرد. اگر ببیند فرزندش بمیرد، دلیل که توانگر شود و بعضی گویند از شر دشمن ایمن شود.
اگر ببیند مادر و پدر او بمردند، دلیل که کارش نیکو شود. اگر زنی آبستن ببیند بمرد و او را بشستند، دلیل که او را پسر آید. اگر ببیند بمرد و او را بر تابوت نهادند به تاویل نیکو باشد. اگر دفنش کردند بد است. اگر پدر مرده خود را با جامه های نیکو دید و خرم، دلیل که کارش ساخته و دولتش زیاد شود. اگر زن مرده خود را ببیند، دلیل که درویش شود. اگر پسر مرده خود را دید، دلیل که از غم برهد. اگر زنی ببیند پسر مرده او زنده شد، دلیل که غایبش از سفر باز آید.
اگر ببیند کفن مرده ای معروف بکند، دلیل که در دنیا راه آن مرده را دنبال خواهد کرد، اگر عالم بوده باشد به علم، اگر مال دار به مال. اگر ببیند خواست کفن مرده بکند و مرده را در گور زنده دید، دلیل که آن مرده دیندار است. اگر ببیند مرده را کفن کرد، دلیل که از خویشان مرده یکی را کفن کند.
لوک اویتنهاو می گوید :مردن در خواب تعبیرش قولهای پوچ و واهی زیاد است. دیدن کسانی که در حال مرگ هستند تعبیرش رسیدن شادی، زنده شدن مرده تعبیرش سپری کردن نوعی زندگی بی برنامه است. تمایل به مردن تعبیرش نشانه سلامتی است.
حضرت دانیال می گوید: اگر ببیند مرده او را چیزی داد از متاع دنیا، تعبیرش منفعتی است از جائی که امید ندارد. اگر دید مرده چیزی خوردنی به وی داد، دلیل که روزی حلال یابد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
bahareh : سلام و عرض ادب و احترام
جدیدا با اقایی اشنا شدم که رابطه عاطفی نسبتا زیادی بین ما شکل گرفته ایشون خواب دیده که با من و پدر مرحومش رفتیم مشهد و بعد از اینکه از زیارت برگشتیم ماشینمون که پارک بوده انگار لبیه یه بلندی بوده و میبینیم که یه پلیس داره اونو میکشه سمت پرتگاه کخ بندازه پایین ما میریم جلوشو بگیریم ولی نمیتونیم و ماشین میره پایین من ناراحت میشم و دعوا میکنم با پلیس که میدونی قبمت سازهایی که تو ماشین بود چقدره(ایسون واقعا نوازنده هستن و اکثرا لا خودش سازهای مختلفی تو ماشین میبره)پلیس میگه اشکال نداره و خسارتشو میدم من چونه میزنم و اخر ۶۰میلیون میگیرم پلیس اونو میده به پدرش که فقط داشته نگاه میکرده اوتم میشمره و میگه۶۰تومنیه که خواستی درسته و میده به من
من هم خوشحال میشم میگم خوب شد انداختش حالا بریم با این پول یه ماشین بهتر
بگیریم و سه نفری میریم
ممندن میشم اگه تعبیری داره به من بگید
با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. عرض احترام و ادب متقابل. روح پدرشان شاد. او شما را دعا کرده که راه درست را در زندگی پیش بگیرید و شما هم باید به امام رضا ع متوسل شوید که زندگی سالم و درستی داشته باشید. دوست شما نقشه هایی برای آینده اش دارد که به ضرر اوست و بنابراین خداوند به حکم مصلحت خودش آن نقشه ها را برهم خواهد زد. اما نگران نباشید چون به جای آن نگرانی ها از زندگی تان خواهد رفت و به سعادت خانوادگی خواهید رسید. ضمن اینکه شما و آقای دوستتان باید به اندازه ی وسعتان با هم یا یک گوسفند برای سلامتی تان قربانی کنید یا یکی یک عدد مرغ بگویید برایتان قربانی کنند و مطلقا گوشتش را نخورید و درسته به فقرا ببخشید. لزومی هم ندارد که خودتان قربانی کنید. جاهایی هستند که قربانی را انجام می دهند و مثلا گوشتش را به فقرا می بخشند. اینکار برای شما الزامی است و مطلقا در آن کوتاهی نکنیدو به تاخیر نیاندازید. تشکر از همراهیتون.
bahareh : سلام ممنونم از تعبیرتون ببخشید این خواب هیچ تعبیری نسبت به رابطه ما نداره؟
فریبا هراتی
: سلام. دوست عزیز تمام چیزهایی که عرض کردم مربوط به دوست شما و شماست. به مشکلات و راه حل آن اشاره می کند من متوجه منظور شما نمی شوم. مشکلات را عرض کردم و اینکه نهایتا به سعادت خانوادگی می رسید .خوابتان بیشتر از این نمی گوید.
حسینی : سلام. صبح پنجشنبه خوابی دیدم که بعد از چند دقیقه که به ساعت نگاه کردم دقیقا دو صبح بود. خواب دیدم در منزل هستیم. منزل بسیار بزرگ بود شاید بیشتر از 2000متر. البته در واقعیت بسیار کوچک است. من از بالای بالکن که خودش به بزرگی یک حیاط بود خیابان را که با فاصله یک کوچه با ما بود نگاه می کردم.(ساختمان مدل عجیبی بود. انگار از 4 طرف به حیاط دسترسی داشت و این قسمت که بالکن بود انگار پشت خانه باشد. البته همانطور که قبلا گفتم می دانستم در خانه خودمان هستم اما در واقعیت اصلا منزل ما اینطوری نیست )با توجه به رنگ هوا یا غروب بود یا نزدیک صبح. همسایه طبقه پایین را دیدم از بالکن خودش داشت بیرون را نگاه می کرد. من داشتم بر می گشتم داخل واحد خودمان منزل همسایه و اتاق هایش را کامل دیدم. گفتم خوب شد متوجه شدم پس منزل ما را هم می تواند همین طور همسایه بالایی اگر داخل بالکن باشد، ببیند. پله های جلوی ساختمان تا حیاط خیلی زیاد بود واقعا شاید 1000پله. خیلی زیاد. من اصلا در واقعیت چنین جایی را ندیده ام. ناگهان صدایی شنیدم(زنگ در یا باز شدن درساختمان دقیقا یادم نیست)با خوشحالی از در ساختمان بیرون آمدم که بروم به سمت در حیاط(در اصلی خانه ). باید از همان پله های زیاد پایین می رفتم. به سمت پله ها دویدم می دانستم مادرم هستند و دارند می آیند. حالا صبح بود و هوا کاملا روشن و آفتابی. از خوشحالی می گفتم می دانستم مادرم می آید. جلوی در ساختمان تا پله ها هم فضای خیلی بزرگی بود.(به بزرگی یک حیاط) من تا رسیدم جلوی پله ها دیدم مادرم آن همه پله را خیلی سریع و بدون خستگی بالا آمدند و هر دو دست هایمان را باز کردیم و همدیگر را در آغوش گرفتیم. صورت هایمان (گونه به گونه )به هم چسبانده بودیم و من همش می گفتم مادرم. مادرم. و محکم تر مادرم را در آغوش گرفتم و فشار دادم و همدیگر را رها نمی کردیم. من به شدت گریه می کردم. مادرم گفتند "عزیزم این قضیه برای همه هست. فقط، ای کاش تو بودی";من متوجه بودم منظور مادرم از این جمله"قضیه برای همه هست"، مساله مرگ انسان ها است.(چون ایشان به رحمت خدا رفته اند.)موقعی که جمله دوم را می گفتند؛ گفتند فقط،بعد یک مکث کردند بعد گفتند ای کاش تو بودی.(من به شدت دلتنگ مادرم هستم. ما بسیار به هم نزدیک بودیم.) همین طور همدیگر را محکم در آغوش گرفته بودیم. و من حس می کردم مادرم هم دلشان برای من تنگ شده و دوست داشتند مثل زمان بودنشان ما کنار هم باشیم. من ازخواب بیدار شدم. دیدم دارم گریه می کنم. چشمانم را بستم دوباره خودم و مادرم را همانطور دیدم که محکم همدیگر را بغل کرده ایم. و دویاره که چشمانم را باز کردم و از خواب بیدار شدم دیدم دارم به شدت گریه می کنم. و حالتم در بیداری طوری بود که انگار واقعا کسی را بغل کرده بودم. حتی گرمای بدن مادرم را حس می کردم. مادرم بسیار خوب و زیبا با وضعیت ظاهری عالی بودند. کلا سرحال بودند . ممنون از تعبیر شما
فریبا هراتی
: سلام. قبل از تعبیر از شما خواهش میکنم با توجه به کثرت کاربران و ضیق وقت خوابهایتان را حداکثر 10 خط بنویسید و نه بیشتر و از توضیح مسائل جانبی در و دیوار خودداری کنید. روح شما بزرگ است و درکتان بالاست و مقام بالایی هم در دنیا کسب می کنید هم مالی و هم معنوی ( ارتباط قوی با خداوند). مادر شما روحشان شاد می خواهد به شما بگوید که آرامش دارد و زنده است و فقط جسم او فوت شده و شما نباید او را مرده بپندارید. انسان تمایل دارد که عزیزان خودش را در آغوش بگیرد و وقتی کسی فوت می شود و جسمی در کار نیست آدم دلتنگ می شود ولی حقیقت امر این است که او زنده است و روحش پیش شماست و مطلقا نباید او را مرده بپندارید. حس کردم گرمای آغوش او خبر از همین می دهد که او می خواهد شما روح و حضورش را کنار خودتان باور کنید. شما هم در آخرت بعد از 120 سال شرایط خوبی خواهید داشت که او آرزو کرده که کاش بودید و می دیدید که چقدر مادرتان راحت است. تشکر از همراهیتون.
حسین ب : سلام خواب دیدم یکی از آشناها جون بود پارسال تو تصادف فوت کرد ،یه ماشین پیکان داره منم سوارش میکنه بعد پشت سرمونم پدر مادرش تو یه ماشین دیگه دارن دنبال ما حرکت میکنن،رسیدیم به یه جایی پیاده شدیم ،یه پل هوایی بود اول از همه من داشتم میرفتم پل شبیه سرسره بازی بچه ها بود چن پله رفتم بالانتونستم برم پلها تنگتر میشد پشت سر من اونی ک فوت کرده بود ،پشت سر اونم پدر مادرش بودن،خلاصه از پله ها اومدیم پایین نتونستیم رد شیم،کلا احساس بدی دارم...
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. خواب شما نشان می دهد که فاصله ی این دنیا و آن دنیا مثل عبور از پلی است که از یک فاز زندگی به فاز دیگر می روید. عمر شما به دنیاست و قرار نیست بمیرید اما باید سعی کنید که با ناراحتی ها و افسردگی ها همسو نشوید و الکی سر هر چیزی خودتان را ناراحت نکنید. قدر زندگی تان را بدانید و صدقه بدهید. هیچ اتفاق بدی برای شما نخواهد افتاد ولی صدقه برای شکرگزاری بدهید. تشکر از همراهیتون.
mehrsa : سلام خانم هراتی عزیز.من در آستانه جدایی از همسرم هستم و به خاطر همین موضوع بسیار ناراحتم.مادرم خواب دیدن رفتن یه جایی آدم های زیادی هستن از فامیلاشون.مادرم و آدم های دیگه بالا بودن.بعد می بینن که عمه بزرگشون مرده و توی قبره چشم هاش بازه(درواقعیت عمه مادرم خیلی وقت پیش مرده.)لباسای محلیه زیبایی هم به تن داشته.مادرم میاد پایین به مادرم می گن برو چشم هاشو ببند و مادر تو ذهنش می گه من غسل بر ذمه دارم گناهه برم پیش مرده ولی برای اینکه دیگران متوجه نشن می ره و چشم هاشو می خواد که ببنده که یکهو مرده بلند می شه.مادرم از اطراف می شنوه که می گن هر مرده ای زنده بشه هرچی ازش بپرسی درست جواب می ده.بعد می بینه که هر کی هر سوالی می پرسه درباره زندگیش جواب می ده.می بینه که من بین اون جمع بیشتر از همه گریه و زاری می کنم و مشکلات زندگیم رو می گم عمه مامانم به من می گه دیگه گریه نکن همه چی درس شدحتی اگه شده با صیغه باشه درس شد.بعدش که از من دور می شه مامانم می بینه تبدیل شد به یکی دیگه از فامیلاشون که زندست شد.تعبیرش چی می شه؟
فریبا هراتی
: سلام. مادر شما هم مثل شما فکرشان خیلی ناراحت است و در آستانه ی افسردگی قرار دارد. روح عمه شان شاد. او آگاه است و به همه ی چیزهایی که ما زنده ها هم خبری نداریم، واقف است. او آمرزیده و پاک است. شما نباید او را مرده بپندارید. اینکه او گفته که درس شد حتی اگر شده با صیغه باشد، به این اشاره می کند که این مشکل شما و همسرتان که باعث ناراحتی هردوی شما شد، باعث می شود که تجربه و درسی مهم از زندگی تان بگیرید و تا یک موردی ناراحتتان کرد زود نگویید پس طلاق! احتمال قوی همسر شما و شما مجددا به هم بر میگردید و آشتی می کنید. اما من از نوشتار شما نفهمیدم منظورتان این شد که درس عبرت شد یا درست شد. چون شما نوشته اید درس شد. اگر منظورتان درست است، خواهش میکنم کلمات را نصفه نیمه و ناقص ننویسید تا در تعبیر اشتباه پیش نیاید. اگر گفته درست شده آشتی میکنید اگر گفته درس شده درس عبرت می گیرید. تشکر از همراهیتون.
mehrnaz : باسلام خدمت شما این خواب خواهر بزرگم دیدند
پدرم به تازگی فوت کردندو۵شنبه گذشته مراسم هفت بود دیروز بعد از ظهر خواب دیدم
با برادرم میخواستیم پدرم که مرده بود را به سردخانه ببریم او را بلند می کردیم و خودمان جابجا می کردیم تاببریم اول او را روی صندلی که مکانش مانند بیمارستان بود نشاندیم اوشلوار همیشگی که طوسی بود با کمربند به کمرش داشت ولی بدنش برهنه بود. وقتی او را روی صندلی گذاشتیم که برویم کارهایش را انجام بدهیم داشت از روی صندلی می افتاد که گرفتیم سردخانه اماده نبود. چون پیراهن نداشت برادرم گفت یه لباس سرخابی تنش کنیم که من مخالفت کردم و اجازه ندادم .چون سردخانه اماده نبود میت را به منزل خودم بردیم وقتی میخواستیم ببریم همسر برادرم گفت من میخواهم برم گوشت منجمد بخرم وبرادرم به اواجازه داد باماشین برود.پدرم را به منزل بردیم پشتی زیر سرش گذاشتیم وروبروی کولر خواباندیم خواهر کوچکم مادرم و دخترم در کنارش خوابیدند وسرشان را کنار سر پدرم گذاشته بودندوشوهرم هم زیر پای پدرم دراز کشیده بود پدرم تکان میخورد در خواب ارزو میکردم ای کاش بیدار میشد دیدم به پهلو شد و وقتی داشت به روی صورت می افتاد اوراصاف کردیم. بعد دیدم شکمش را که در بیداری کالبد شکافی کرده بودند خوب شده بود وزخم باریکی مانده بود ناگهان نشست و چشمانش را باز کرد همه ترسیدند وبه پشتش رفتند ولی من بااینکه ترسیده بودم روبه رویش نشستم پدرم بااعصبانیت گفت چرا هرچی زنگ میزنم جواب نمیدید منم گفتم عزیزم بابا منو ببخش و خوشحال بودم که زنده شده بود و گفت مادرتان کجاست گفتم رفته گوشت بخره که یکدفعه بیدار شدم
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. تسلیت عرض می کنم. پدر شما زنده است!! او آمرزیده شده و هرگز نباید او را مرده بپندارید. مادر شما دارد خودش را آماده می کند که در قلبش نسبت به پدرتان جدایی و سردی قرار دهد ولی این کارها لازم نیست. بعضی اموات که خیلی خوب و پاک هستند، بعد از اینکه جسمشان به خاک سپرده می شود، روحشان مثل زمان حیاتشان آزادی دارد تا کنار عزیزانشان حضور داشته باشد و زندگی و رفت و آمد کند. او شما را می بیند صدایتان را می شنود و احساستان می کند ولی شما قدرت درک این مسائل را ندارید. هر کسی نمی تواند ارواح را احساس کند ولی در دنیای خواب او به شما گفته که احساس زنده بودن دارد. انسان فقط جسمش است که می میرد و نه کلیت وجود و روحش. او کاملا زنده است. عکسش را دستتان بگیرید و با او حرف بزنید. خواسته هایتان را بگویید و بخواهید که برایتان دعا کند و شما هم برای آرامش او دعا کنید. اگر او احساس کند که شما او را مرده فرض می کنید و حضورش را باور ندارید، بسیار ناراحت خواهد شد و به خوابتان می آید و ابراز ناراحتی می کند. او پیش شماست باور کنید یا نه. تشکر از همراهیتون.
فاطمه : سلام خانوم هراتی. خسته نباشید. خواب دیدم من و خواهر مجردم رفتیم پارک محله مون. فضای خوابم شب بود. رفتیم سمت کیوسک پارک که خوراکی میفروشه. پدر عشقم را هم دیدیم اونجا بود ولباس ورزشی تیره تنش بود سه تا پسر نوجوان یتیم، تقریبا از ۱۲ تا ۱۵ هم پشت سرش بودن که دست یکیشون توپ فوتبال بود. انگار پدر عشقم سرپرستشون بود مثل کفیل. (در واقعیت سه تا پسر داره.عشقم و دوتا برادراش) دم کیوسک ایستاده بودیم بهش سلام کردم و دستمو به سمتش دراز کردم و با کمی تعلل انگار که چون رو در رو شدیم و من دست دادم مجبور شد بهم دست بده و سلام کنه از روی اجبار. من پیرهن آستین پفی صورتی ملایم با تورهای سفید تنم بود. تشکر.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما می خواهید به صورت موقت از واقعیات فرار کنید و به آرامش برسید. می خواهید با خواهرتان درددل کنید و شرایط گنگ و نامفهومی پیش روی شماست و نمی دانید عاقبت کارتان چه می شود. شما می خواهید از همدیگر حمایت کنید و زیر بار فشار تصمیمات و انتخابهایی که باید بگیرید ، دارید له می شوید. پدر عشق شما شخصیتی باهوش و کاردان و ورزیده دارد. او سعی می کند که مشکلات پسرانش را حل کند، مراقب باشد که آنها افراط و تفریط نکنند و دنبال تمایلاتشان ندوند. او به خاطر موفقیت آنها می کوشد تا شرایط سخت برای آنها حل و فصل شود و به کمال برسند. او نمی خواهد نسبت به زندگی پسرانش بی تفاوت باشد و آن ها را مثل بچه های یتیم رها کند و تنها بگذارد تا خودشان برای زندگی شان دست به کار شوند. شما سعی می کنید که رفتاری با کرامت و شفاف و مهربان و عاشق از خودتان نشان دهید و توجه و احترام او را به دست بیاورید. شما خواسته یا ناخواسته با او به توافقی می رسید و تصمیمی می گیرید که به منزله شروعی تازه یا پایان یک موقعیت گذشته برای شما خواهد بود. تشکر از همراهیتون.
Roya : سلام خانم هراتی عزیز وقتتون بخیر
مادر خواب دیده مادرشون که سال ۷۷ فوت شده رو دیده که سرشو پایین انداخته و یک دختر خوشکل ۶ساله همراش بوده بعد مادرم ازشون میپرسه میگه این دختر شاهه پیش منه.
در همین حد فقط چشمش بهش افتاده و صحبت کردن.
تعبیرش چی میشه البته بگم مادرم روز تولد پسرشاه به دنیا اومدن سال۱۳۳۹، و مادرشون هم دوران کودکی و جوانی در حقش بی مهری کردن این مساله حتی بعد سالها مادرمو ناراحت میکنه.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. روح مادرشان شاد. او از اینکه نتوانسته برای مادر شما ، به اندازه ی شایسته ای مادری کند ناراحت است و اینکه سرش را پایین انداخته نشانه ی شرمندگی و خجالت اوست. ولی او بخشوده شده و آرامش دارد و شاید شرایطی بوده که او نمی توانسته نه اینکه نمی خواسته، بلکه نمی توانسته که مادر خوبی باشد. تشکر از همراهیتون.
سامان : سلام مادر بنده خواب دید که من با لباس مشکی در کنار مادر بزرگم که چند سال پیش فوت کرده نشسته ایم و هردو لباس مشکی پوشیده ایم و بسیار ناراحت هستیم تعبیر این خواب چیست ؟
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. شما و مادر بزرگتان به صورت مشترک نگران کسی خواهید شد یا موردی پیش می آید که فکرتان را ناراحتی می کند. برای سلامتی خودتان و خانواده تان بگویید یک مرغ قربانی کنند و گوشتش را به فقرا ببخشید و صدقه هم بدهید. قطعا دفع شر خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
سمیه : با سلام خدمت شما خانم هراتی عزیز.
یک نفر از اقوام خواب مادرم که تازه فوت کردند دیدند...... خواب دیدن ک در یک باغ به یک عروسی دعوت شدیم . مادرم توی باغ هستند ،ایشان مادرم را میبینند و مامانم حالشون خوب بوده و لباسهای زیبا پوشیدن مامانم میگن همه به من میگن بو میدن اما من بو نمیدم اگر چند تا شاخه گل رز بذارن روم بوی من میره. فامیلمون میگه نه شما بو نمیدید همیشه خوشبو بودید.
و بعد به مادرم میگن چرا سلیم( داداشم) پسرتون نیستن همراتون.؟ مامانم میگه سلیم برای چی بیاد نه نمیخوام سایم براد
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. مادرتان در بهشت هستند و آمرزیده شده اند و چون او الان تازه فوت شده متوجه این مسئله هست که بدنش در خاک بو گرفته و انتظار دارد که همه او را بد بو بدانند. در حالی که او می داند که از نظر روحی ، او پاک و خوشبوست و اگر کسی او را قلبا و عاشقانه دوست داشته باشد هرگز بوی بد او را به رخش نمی کشد و هرگز او را مرده نمی پندارد!! او نمی خواهد که شما او را مرده و در قبر خوابیده بدانید. او جسمش را رها کرده ولی در کالبد روح زندگی تازه و خوبی در عالم برزخ دارد و روحش به همه کارهای شما واقف است. می بیند و می شنود و احساستان را درک می کند. او می خواهد که برادرتان عمری طولانی داشته باشد و به همه ی آرزوهای خوبش برسد و دیر فوت کند. تشکر از همراهیتون.
مصطفی : سلام و درود. صبح پاشدم نماز صبح رو خوندم و دوباره خوابیدم
خواب دیدم که با مادرم اینا تو یه جمع خانوادگی هستیم که پسر خالمون پیشمونه اما از اونجا که معلومه همه فامیلهای مادری هستن که دو سه تا گردو رو زمین بود پیشه مادرمو پسر خالم من رفتم گردوهاروشکستم که به مادرم بدم وقتی شکستم اومدم پوست داخل گردو رو هم جدا کنم که پسر خالم گفت باید بندازیم تو آب بمونه تا راحت جدا شه گفتم نیازی نیست به راحتی آب خوردن جدا میشد که یه دفعه بابا بزرگم که فوت کرده بود و آدم خیلی ساده و با تقوایی هم بود وارد اتاق شد یه گونی پر از گردو رو کولش بود آورد وسط گفت بیاید بخورید همشون پوست کنده بودن منم یه گردو رو پوست نرمه داخلش رو کندم که باور کنید اندازه کلوچه بود پوسته تلخش رو کندم دادم
دادم به بابا بزرگم گفتم این ماله شما. یو هو ساعت ۱۲شب شد گفت پاشید نماز صبح بخونیم به امامت خودش من خونده بودم گفتم من که خوندم شاهدم داشتم شاهدمم به علامت تایید گفت آره. ولی یادم نیست بقیه خوندن یا نخوندن که یه آن دیدم داخله یه سالنی نمیدونم کدوم از اعضای خانواده ام پیشم بود یا نبود نشستم و منتظر جواب تعبیر خوابم هستم که یه خانمی اومد سمتم چشماش گریون شد به علامت خوشحالی و لباش میلرزید و چشماشو میبست و باز میکرد رو به من کرد گفت نرو خونه ببینیم چی میشه یه خبرایی هست حاجت گرفتی امروز یه خبر خوب میشنوی. انگار که اونم در جریانه تو این چند ماهی که من دنباله حاجتم بود و خیلی دوست داشت من نرم خونه و حاجت گرفتنمو ببینه که از خواب بیدار شدم.
با تشکر از تعبیر دقیق و حکیمانه شما
اما یه سوالم دارم که دوازده شب چرا گفت نماز صبح بخونیم
فریبا هراتی
: سلام. شما علیرغم باورتان، به ثروت خواهید رسید و خبرهای خوشی می شنوید. روح پدر بزرگتان شاد. او برای شما دعای خیر فرستاده که به واسطه ی آن پولدار می شوید و حاجتتان را هم می گیرید و شما هم سختی و تلخی را از زندگی تان گرفته اید و دیگر مشکلی نیست که نگرانتان کند. زندگی شما متحول خواهد شد و شروعی تازه خواهید داشت. پاسخ سوال شما این است که قدرت خداوند و کمال او را تحسین خواهید کرد. انشالله خبرهای خوش از شما بشنوم. تشکر از همراهیتون.
مصطفی : خیلی خیلی مچکرم. انشالله که شما هم به همه آرزوهایی که دارید برسید. فقط یه سوال دیگه دارم. اونم اینه که من روزی که این خواب رو دیدم خیلی منتظر حاجت و خبر خوبم بودم چون در خواب دیدم معبر با گریه گفت امروز حاجت میگیری ولی نگرفتم. چرا گفت امروز
خیلی خیلی مچکرم از پاسختون
فریبا هراتی
: سلام مجدد. قبل از پاسخ به سوالتان لازم به ذکر می دانم که هر 2 بار کامنت شما یک حق خواب از شما کسر می کند و به این دلیل الان یک حق خواب دیگر هم از شما کسر شد چون قبلا هم کامنت داشته اید. اما در مورد سوالتان عرض کنم که مثال قرمه سبزی که برایتان زدم یادتان است؟ بنای حاجتتان گذاشته شده ولی با قل هوالله نمی پزد!! زمان خودش را لازم دارد که بپزد. شما هم باید منطقی فکر کنید نه یکباره خدارا منکر شوید و نه یکباره توقع داشته باشید که چپ و راست معجزه بر سرتان ببارد. باید خودتان فعال باشید..عمل کنید... صبور باشید. بنای حاجتتان آن روز گذاشته شده نه بیشتر.
مصطفی : باشه اشکال نداره. خیلی ممنونم از اینکه کاملا با کاربراتون همراهی دارید. اصلا فکر نمیکردم که یادتون باشه. خیلی مچکرم به خاطر اینکه همه چیز رو زیر نظر دارید اونم با این حجم کاربر و خواب جای شگفتی و تأمل داره خداوند به شما حافظه عجیبی بخشیده. فکر میکنم اینم بخاطر رسالتی هست که بهتون داده. تبرک میگم.
خیلی خیلی مچکرم.
فریبا هراتی
: استدعا می کنم. فقط لطفا با توجه به سرعت کم اینترنت تند تند روی ثبت کلیک نکنید. شما الان این کامنت را 8 بار ارسال کرده اید و من باید 7 بار از روی سایت حذفشان کنم که کار راحتی نیست. یک بار ثبت کنید کافیست.
مصطفی : فقط خانم هراتی از روزی که خواب رو برام تعبیر کردی موندم تو تعبیرتون که شما از کجای خواب متوجه شدید که من سختی رو از زندگیم گرفتم و شروع تازه ای خواهم داشت واقعا به کارتون از اونجا ایمان آوردم چون من دقیقا روز قبل همه وابستگی هامو که منو به گناه می انداخت گرفتم و به خدا گفتم دیگه نمیخوام گناه کنم میخوام شروع تازه داشته باشم.
واقعا شما این علم رو داری. برای منم دعا کنید.
دلم نیومد. این رو ننویسم حتی اگه چندین خواب کسر بشه اصلا برام مهم نیست. شما به معنای واقعی کلمه علم تعبیر خواب رو دارید. ممنونم از اینکه خدا شمارو سر راه من قرار داد تا متوجه بشم حرکت هام به سمتش از چشمانش دور نمیمونه. من قبلاً اصلا خواب نمیدیدم همش چرتو پرتو جنگو دعوا. از روزی که مسیرمو عوض کردم حتی خوابهام رنگ و بو گرفتن
فریبا هراتی
: سلام. شما تلخی و پوست گردو را گرفته و به پدر بزرگتان دادید. شروع تازه هم از خیلی جاهای خوابتان مشخص است مثل نماز صبح آخر شب. انشالله خداوند شما را به آرزوهای خوبتان برساند. تشکر دوست عزیز. البته که خداوند ناظر بر اعمال شماست. عشق به خداوند شما را به زندگی بسیار بهتری می رساند. ولی منوط به اینکه عاشق خدا باشید تا به خوشی برسید. نه اینکه عاشق خوشی باشید و به خاطر رسیدن به چیزهای دیگر خدا را بخوانید. تشکر از همراهیتون.