تعبیر خواب مُرده
اگر خواب ببینید خود شما مرده اید یا از اقوام شما کسی مرده است، تعبیرش طول عمر شما یا آنها است. مرده دوست و مهمان است. اگر در خواب مرده ای را ببینید، دوستی را ملاقات می کنید یا مهمانی برای شما می رسد. اگر کسی ببیند که مرده بود و زنده شد، دلیل که از گناه توبه کند و عمرش دراز است. اگر ببیند که او را در تابوت نهادند و مردم از پیش و پس او می رفتند، دلیل بر بزرگی است.
اگر کسی در خواب دید که مرده ها با او به خوبی صحبت می کنند و خوشحالند، آن شخص نزد خداوند متعال وضع خوبی دارد. ولی اگر به او سخنان زشت و ناخوشایند می گویند، تعبیر آن به عکس است. اگر ببیند که درمیان گورستان بود، دلیل که با جاهلان سفر کند.
اگر مرده را در لباس خوب و چهره شاد ببینید هم برای بیننده خواب خوب است و هم این که روح مرده در آرامش به سر می برد. اگر مرده در لباس ژنده و پاره و چهره اش عبوس و گرفته باشد، غم و ناراحتی برایمان پیش خواهد آمد. اگر مرده در این حالت چیزی به شما بدهد خوب است ولی اگر چیزی از شما بگیرد و ببرد خوب نیست. اگر مرده شما را دعوت کند و شما همراه او بروید خوب نیست.
اگر در خواب ببینید کسی که مرده آمد و کنار شما نشست خوب است ولی اگر مرده شما را دعوت کرد و نزد خود نشاند خوب نیست و اگر دست بر گردن شما افکند بدتر است. اگر کسی در خواب ببیند لباس خود را به مرده می دهد خوب نیست و نشان آن است که سلامتش به خطر می افتد و زیان می بینید و به آبرویش لطمه وارد می آید. اگر بر عکس ببینید از مرده لباس می گیرید خوب است چرا که حرمت و عزت و احترام و آبرو به دست می آورید.
تعبیر خواب بوسیدن مرده
اگر کسی خواب ببیند مرده ای را می بوسد، نشانه طول عمر و دوری از مرده است. اگر ببینید که کسی که مرده پیشانی شما را بوسید، نشانه آرامش روح آن مرده است و اینکه او برای شما دعای خیر می فرستد و از افکار و رفتار شما راضی است.
تعبیر خواب هدیه گرفتن از مرده
هدیه گرفتن از مرده تعبیری نیکو داشته و به معنای افزایش رزق و روزی شما و زیاد شدن ثروت و مال شما است. اگر خواب ببینید مرده ای به شما اتومبیلی هدیه داد، کنترل زندگی تان را بهتر از قبل به دست خواهید گرفت و این خود شما خواهید بود که برای زندگی خود و روشی که دوست دارید زندگی کنید تصمیم خواهید گرفت.
تعبیر خواب غذا دادن به مرده
غذا دادن به مرده بیشتر به این معنی است که آن شخص از شما خیرات و نذورات می خواهد و اگر ببینید که به مرده ای غذا می دهید، دعای خیر شما به او رسیده و اگر او بگوید به من فلان غذا را بده، در بیداری باید برای شادی روح او، به شخص فقیری آن نوع از غذا را بدهید تا ثواب آن به روح مرده ای که در خواب دیده اید، برسد.
تعبیر خواب مرده دوباره بمیرد
اگر کسی خواب ببیند که مرده ای، دوباره مرد، امر و موردی پیش می آید که آن مرده از یاد عموم و بازماندگان خود رفته و گویا به فراموشی سپرده شده است. همچنین بازماندگان آن مرده، ممکن است دست به کاری بزنند که گناه محسوب شود و این دوباره مردن آن مرده، به معنای ناراحتی و عذاب فکری آن مرحوم است.
ابراهیم کرمانی معتقد است که اگر مرده ای در خواب دوباره بمرد، ممکن است که بیماری خطرناکی فرزند آن مرده را دربربگیرد که خطر مرگ او را تهدید کند. در این صورت باید با صدقات دفع بلا نمود.
تعبیر خواب مرده را برهنه دیدن
اگر کسی خواب ببیند که مرده ای کاملا برهنه است، تعبیرآن این است که در دنیا کسانی هستند که از اعمال آن مرده راضی نبوده و از او بدگویی و غیبت می کنند و آبروی او را می برند. در این صورت برای شادی روح آن مرحوم باید خیرات و صدقات دهید تا خداوند روح او را تسلی دهد و در آرامش نگهدارد.
تعبیر خواب مردن مادر
اگر کسی خواب ببیند که مادر او مرده است، عمر مادرش دراز خواهد بود. در کل اگر خواب ببینید که کسی مرده است عمر او طولانی خواهد بود و علاوه بر این روش زندگی او به صورتی عوض می شود که گویا زندگی نو و جدیدی را آغاز خواهد کرد.
تعبیر خواب دادن خبر مرگ یک زنده به او
اگر خواب ببینید که کسی به شما می گوید در فلان تاریخ شما خواهید مرد، این در تعبیر به مرگ بیننده خواب معنی نمی شود بلکه تعبیر خواب این است که بیننده خواب، در آن تاریخ و یا حوالی آن زمان، شاهد تحولاتی در زندگی خود خواهد بود که گویا زندگی نو و دوباره ای شامل حال او خواهد شد. این خواب تعبیرش چنین است که گویا بیننده خواب، کاملا زندگی نویی را آغاز خواهد کرد که کاملا با گذشته او متفاوت خواهد بود.
تعبیر خواب جنازه نیز دارای مطالبی مرتبط می باشد.
امام صادق (ع) می فرماید: اگر دید مرده او را در کنار گرفت، دلیل تندرستی است. اگر مرده را از اهل خود شادمانه ببیند، تاویلش به خلاف این است. اگر دید مرده از اهل او با وی مناظره کرد یا روی از وی بگردانید، دلیل است وصیتی که کرده بود به جای نیاورده باشد.
اگر ببیند که مرده خندان پیش او آمد، دلیل که کافر مرده بود. اگر دید مرده در نماز بود، دلیل که آن مرده در دنیا استغفار بسیار کرده باشد. اگر دید مرده زنده شد و معروف بود، دلیل مال است. اگر پادشاهی این خواب ببیند، دلیل که علم و حکمت آموزد و از شغلی که طمع بریده بود باز یابد.
-
دیدن کفن مرده در خواب بر سه وجه است:
- مال،
- ظاهر شدن مشکل،
- فساد دین.
محمد ابن سیرین می گوید: هر که می خواهد بداند که حال او نزد حق تعالی چگونه است، احتیاط کند که حال او نزدیک مردگان چگونه است. اگر ببیند که مردگان وی را بشارت دادند و با او سخن گفتند، دلیل که حال او نزد حق تعالی نیکو است. اگر با وی سخنان ناخوش گفتند به خلاف این است. اگر کسی مرده را دید و از او پرسید که تو مرده بودی و او گوید که من زنده ام، دلیل که احوال مرده در آن جهان مرده در آن نیکو باشد و حق از وی خشنود است.
اگر دید جامه خود به مرده داد، دلیل غم و اندوه است. اگر دید مرده ای قران یا کتاب فقه به او داد، دلیل بر توفیق یافتن طاعت است. اگر ببیند مرده ای جامه می فروخت، دلیل که از آن نوع جامه گران شود. اگر در خواب مرده را نالان دید، دلیل که آن مرده بدکردار بوده در دنیا. اگر دید مرده از درد سر می نالید، دلیل که در دنیا با مردم تکبر کرده باشد. اگر دید مرده از درد چشم می نالید، دلیل که غیبت مردم باشد. اگر دید از درد دندان می نالید، دلیل که فحش بسیار به مردم داده باشد اگر از پهلو می نالید، دلیل که با زنانِ بدکردار بوده باشد.
اگر از درد شکم می نالید، دلیل که حرام خورده باشد. اگر ببیند مرده جامه های نیک پوشیده بود، دلیل که با ایمان از دنیا رفته باشد. اگر مرده را با جامه های سفید ببیند، دلیل که در آخرت حال او نیکو است. اگر مرده را با جامه های سیاه ببیند به خلاف این است و جامه زرد و کبود، دلیل معصیت است. اگر مرده را جامه پوشانید، دلیل که اجلش نزدیک است.
جابر مغربی می گوید: دیدن مرگ در خواب، دلیل بر راحتِ مومن و عذاب کافر است و هر چند جان کندنِ خود را در خواب معتبر ببیند، دلیل که عذاب او سخت تر است. اگر ببیند که بمرد و او را بشستند، دلیل که در دین خود ثابت است.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند که بمرد و او را بر تابوت نهادند و خلق از پی او می رفتند، بزرگی یابد. اگر دید او مرده را بر پشت گرفته بود و می برد، دلیل مال حرام است. اگر ببیند زنده بمرد و دیگر بار زنده شد به غایت نیکو است. اگر مرده را ببیند که دوباره بمرد، دلیل که فرزندش بمیرد. اگر ببیند فرزندش بمیرد، دلیل که توانگر شود و بعضی گویند از شر دشمن ایمن شود.
اگر ببیند مادر و پدر او بمردند، دلیل که کارش نیکو شود. اگر زنی آبستن ببیند بمرد و او را بشستند، دلیل که او را پسر آید. اگر ببیند بمرد و او را بر تابوت نهادند به تاویل نیکو باشد. اگر دفنش کردند بد است. اگر پدر مرده خود را با جامه های نیکو دید و خرم، دلیل که کارش ساخته و دولتش زیاد شود. اگر زن مرده خود را ببیند، دلیل که درویش شود. اگر پسر مرده خود را دید، دلیل که از غم برهد. اگر زنی ببیند پسر مرده او زنده شد، دلیل که غایبش از سفر باز آید.
اگر ببیند کفن مرده ای معروف بکند، دلیل که در دنیا راه آن مرده را دنبال خواهد کرد، اگر عالم بوده باشد به علم، اگر مال دار به مال. اگر ببیند خواست کفن مرده بکند و مرده را در گور زنده دید، دلیل که آن مرده دیندار است. اگر ببیند مرده را کفن کرد، دلیل که از خویشان مرده یکی را کفن کند.
لوک اویتنهاو می گوید :مردن در خواب تعبیرش قولهای پوچ و واهی زیاد است. دیدن کسانی که در حال مرگ هستند تعبیرش رسیدن شادی، زنده شدن مرده تعبیرش سپری کردن نوعی زندگی بی برنامه است. تمایل به مردن تعبیرش نشانه سلامتی است.
حضرت دانیال می گوید: اگر ببیند مرده او را چیزی داد از متاع دنیا، تعبیرش منفعتی است از جائی که امید ندارد. اگر دید مرده چیزی خوردنی به وی داد، دلیل که روزی حلال یابد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Afsunn : سلام
دخترم که سیزده سالشه توو خواب مادر بزرگ همسرمو که یک و نیم سال قبل و در واقع 4ماه قبل از فوت پسرم فوت کرده دیده که با
روی گشاده قامتی راست و بدون چین و چروک صورت و با یه چادر به سر اومده پیشش و به دخترم یه نوزاد که در پتو پیچیده بود میده و دخترم اونو میندازه زمین.
لطفا اگه تعبیری داره بفرمایید متشکرم
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. شما صاحب فرزندی می شوید ( احتمالا دختر) که دختر خودتان به او حسادت می کند. دختر شما می خواهد که تمام توجهات شما منحصر به او باشد. شما باید مراقب باشید که به دخترتان مثل قبل توجه کنید و نگذارید که روحیه ی او خراب شود. مادر بزرگ همسرتان هم آمرزیده شده و روحش شاد و خوشحال است. تشکر از همراهیتون.
ریهام : با سلام وعای خیر برای شما
دختر داییم خواب دیده عموش که تازه فوت کرده بهش میگه من وپسر خواهرم (که هر دو به فاصله ۱۰روز فوت کردن) روز هفتم تیکه ماهی گیرم نیومد ومیگه قیافه خیلی تاثر بر انگیزی داشت بعد با خودش میگه ما که برا هفتم خیلی
ماهی درست کردیم چرا گیرش نیومد
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. روح همه ی امواتتان شاد. ماهی به انرژی مثبت و احساسات مثبت و ثوابی اشاره می کند که قرار بوده به ایشان برسد. اما مردم فقط آمده اند خورده اند و رفته اند و احتمال قوی خیلی از آنان از ته دلشان دعای خیری برای آنها نکرده اند یا افسوس از دست دادنشان را نخورده اند و اموات از احساسات زنده ها با خبرند. درست است که هر ثوابی که شما بکنید خیرش به اموات می رسد ولی او خواسته به شما بگوید که کسانی که از رفتن آنها متاثر شده باشند و عمیقا دوستشان داشته باشند، زیاد نیستند. تشکر از همراهیتون.
ایلیار : با سلام و تشکر از تعابیر
یکی دیگه از خوابهایی که اوایل فوت پسرم دیدم این بود که دیدم بالا سر قبرش یه تخت بیمارستانی هست و پسرم روو تخت دراز کشیده و یه مرد مسن و چند پرستار خانوم قد کوتاه و نسبتا چاق با لباسهای سفیددور تخت ایستادن و انگار دارن عملش میکنن.
بعد یه مدت چند تا از پرستارا اومدن سمت من و با خنده گفتن نجات پیدا کرد و زنده میمونه. منم خوشحال شدم و گفتم پس من برم زود براتون شام بگیرم. الان هم خسته هستین و هم گرسنه.
یکی از پرستارها با خنده گفت ماکه ونمیتونیم غذا بخوریم
گفتم پس چی ؟ گفت برا هر کدوم چند تا فاتحه بخونی کافیه. بعد با پسرم رفتیم البته راه رفتنمون طوری بود که با فاصله حدود یه متر از زمین حرکت میکردیم که یهو دیدیم یه مسجد بزرگ هم پشت سر ما میاد و اونم روو هوا. وقتی توقف میکردیم مسجد هم توقف میکرد و وقتی راه میرفتیم اونم میومد. تا که من گفتم بیا بریم ببینیم موضوع چیه؟ تا اینو گفتم مسجد نشست رو زمین رفتیم داخل دیدم یه تالار همه جا سنگ هست. کف و دیوار. سنگهای تزیینی براق.
دیدم پسرم پیشم نیست. که یهو از اتاقی که سمت چپ بود اومد بیرون و پاهاش روو زمین بود و با هیجان و خنده به من گفت من برگشتم و رفت به اتاقی که سمت راست بود. رفتم اونجا و دیدم با مادرش داره روبوسی میکنه البته چند تا خانووم دیگه هم بودن.
بعد یه صدایی بهم گفت میخوای پسرت برگرده پیشت؟ انگار توو اوون لحظه فهمیدم چی به چی هست گفتم اره.
صدا گفت پس هروز باید اینجا همینطور باشه تمیز و مرتب
با خودم گفتم هر روز بعد اداره با ایلیار میام تمیز میکنیم.
بعد ها که برا اولین با ر زیارت مشهد رفتم. احساس کردم که من محوطه ای که نزدیک ضریح هست و قبر شیخ بهایی اونجاست خواب دیدم. و اونجا سمت چپ مردانه و سمته راست ورودی خانومها هست
ممنون میشم تعبیر بفرمایین.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. روحشان شاد. پسر شما در بدو ورود به آرامگاهش، روحش با ارواح پاک دیگری که برای استقبال او آمده اند آشنا شده و آنها خواسته اند به او دلداری بدهند که متوجه باشد که شرایط امروز او اصلا نگران کننده و ترسناک نیست و اینکه دیگر هرگز هیچ رنج و نگرانی متوجه او نیست و شما باید برای این ارواح فاتحه بخوانید. روح شما هم سو با روح پسرتان در خواب به پرواز درآمده تا حرکت و شرایط او را متوجه شوید. برای ارواح به محض اینکه اراده کنند که به جایی بروند، همانجا خواهند بود و زمان و مکان و قدم زدن معنی ندارد. امنیت و آرامشی که شما برای خودتان ساخته اید همه جا با شماست و هرگز نباید فکر کنید که خداوند دعای شما را نمی شنود. پسر شما همانطور که عرض کردم برایش همین که بخواهد جایی باشد، همانجا خواهد بود و عمر خانم شما طولانی است. شما اگر می خواهید که دوباره پسرتان را ببینید باید سعی کنید که مراقب رفتارتان باشید و هرگز گناه نکنید تا جایگاه خوبی مثل او داشته باشید. شباهت محل با حرم امام رضا ع نمادی از پاکی رفتار شماست ولی اشاره به پاک کردن زمین و درو دیوار ندارد بلکه اشاره به پاکی روح شما و قوی شدن ایمانتان دارد. تشکر از همراهیتون.
ایلیار : با سلام و خسته نباشید
گاه گاهی یاد خوابهای اوایل فوت پسرم میوفتم که سیزده ماه قبل فوت کرده. البته اوون موقع چون شناختی از جنابعالی نداشتم در حد خواب باقی موندن و اگه اجازه بفرمایین دوست دارم تعابیر اونارو بدونم. که امروز یکی مینویسم.
حدود یک هفته بعد فوت پسرم خواب دیدم یه تعداد مرد جمع شدن سر قبر پسرم و دارن قبرشو میکنن. یه نفرشون یه دفتر بزرگ دستش بود و کنار ایستاده بود و یه نفر هم انگار سرکارگر بود و بالا سر کارگرا ایستاده بود.
بعد یه ترازو از اوون قدیمیها که دو تا کفه داشت و از یه جا آویزون میکردن یا با دست بلند میکردن اوردن و آویزون دیوار مجاور قبر پسرم کردن و پسرمو گذاشتن یه کفه و کفه دیگه نمیدونم چی گذاشتن که پسرم خیلی سنگین بود و کفه اوون کامل اومد پایینو البته در یه حالت انگار بیهوش. اوونی که بالا سر کارگرا بود اومد پیش اونی که دفتر دستش بود و بهش گفت ÷این که وضعش خوبه اینو برا چی فرستادن؟ و اوون یکی گفت نمیدونم فرستادن دیگه.
بعد من بهشون گفتم حالا که وضعش خوبه اجازه بدین منو ایلیار بریم
و اونا گفتن فعلا فرستادیمش استراحت کنه.
گفتم کجا؟ و اونا اسم یکی از روستاهای شهرمون که من تا اوون موقع نرفته بودم گفتن.
توو خواب رفتم اونجا دیدم یه نفر ایستاده اول روستا و بهم گفت اومدی دنبال ایلیار؟
گفتن بله و اون با انگشت یه گله گوسفند نشون داد که پسرم بینشون قدم میزد.
رفتم نزدیک و دیدم سرشو با یه دستمال بستن البته در واقعیت پسرم از ناحیه سر دچار سانحه شده بود.
بعد احوالپرسی گفت من بر گشتم ولی به هیج کس نگین. گفتم نمیشه که. به مردم بگیم کی هستی؟ گفت نگین ایلیار هست. اصلا اسممو عوض کنین بگین این ایلیاد هست اسمش.
وقتی بیدار شدم به اوون روستا رفتم و یه راهی که شبیه راه توو خواب بود دیدم و صد متری که رفتم بن بست بود و انتهای اوون راه ختم شد به یه امامزاده
شرمنده طولانی شد. یه سری از این خوابها هست که دوست دارم پبامشونو بدونم.
ممنون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. روحشان شاد. استدعا می کنم. او بعد از فوتش حساب و کتاب اعمالش را انجام داده اند و مشخصا پسرتان اعمالش نیکو و جایش خوب است و بنابراین جزو مردگان محسوب نمی شده. مرده های واقعی آنهایی هستند که بسیار گناهکارند و روحشان اجازه ندارد که آزادانه در این دنیا و در هر جایی که خواست در رفت و آمد باشد. اینکه برای استراحت رفته یعنی او در آرامش کامل به سر می برد. گوسفندان در خواب شما کسانی هستند که فقط می خورند و می چرند و مطیعانه اطاعت می کنند و فکرشان را به کار نمی اندازند. خیلی از این افراد که در امامزاده ی روستایی که دیده اید دفن شده اند از همین گروه هستند که اصلا به آنها نمی توان انسان یا آدم خطاب کرد! اما پسر شما قوی و مقتدر و روی پای خودش استقلال خودش را حفظ کرده و چون عده ی زیادی از مردم درک و باور آزادی و زنده بودن روح را ندارند، او از شما خواسته که به مردم چیزی از زنده بودن روح او نگویید که شما را آزار ندهند و پاپیچتان نشوند. استعاره از اینکه حقایق راجع به روح را هر کسی نمی تواند درک کند. تشکر از همراهیتون.
mahya : سلام من اين خوابو از طرف برادرم تعريف ميكنم كه تو خواب دايي خدابيامرزمو ديده
تو يه مكان مذهبي نشسته بوديم
يكي از افراد اون جمع داييه من رو مسخره كرد و من با لگد زدم تو دهنش
بعد ديدم داييم اومد،خيلي خوش قيافه و شاداب بود
اومد نشست پيش ما،من تو حيرت بودم بعدش گف امير اون دفترچه(من ذهنم رفت به سمت دفتر چه حساب كتابي كه براي ختمش تهيه كرده بوديم)رو بيار من گفتم براي چي؟ گفت١٥٠ تومن تشك مبل خريدم بنويسم يادم نره
گف بلند شو بريم دستشو سمت من اورد من دستشو كه گرفتم حس كردم داغ شدم انگار اتيش گرفتم بعد چند قدم من گفتم دايي ميشه بغلت كنم گفت براي چي من باز تكرار كردم ميشه بغلت كنم گفت اره و من سفت بغلش كردم و بعد تمام داغيه بدنم از بين رفت
پسرهاش هم خيلي شاد بودن
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. برادر شما نسبت به کسی عصبانی است و در زندگی بیداری اش سعی می کند که خشم خودش را نسبت به او سرکوب کند. دایی شما روحش آمرزیده و شاد است و وجهه ی خوبی دارد. دایی شما برایتان دعا کرده که شرایط سخت در زندگی تان حل و فصل شود و همه ی مشکلاتتان به زودی ناپدید شود. او می خواهد که شما به این مسئله آگاه باشید. حرارت بدن او به این اشاره می کند که او انرژی زیادی در وجودش دارد و از همه ی زنده ها، زنده تر است. شما او را دوست دارید و عمرتان به دنیاست و انشالله طولانی خواهید زیست. تشکر از همراهیتون.
Bahar : سلام
خواب دیدم پدرم که در بیست روزه فوت شده اند در جنگلی هستند که این جنگل در کنار یک دریا قرار گرفته
پدرم درون یک گلدون نشسته بودند و من هم در یک‌گلدون دیگر . تا پدرم را دیدم متوجه شدم که ایشان فوت شدند بهشون گفتم چرا ما رو تنها گذاشتی ؟ به سمتم اومدند و کفشم را از پام در آوردند و بعد لبه ی پایین شلوارم را بالا زدند . گفتم بابا چیکار میکنی ؟ گفت میخوام زانو هاتو برات ماساژ بدم . بعد هم مرا بوسید
ممنون میشم برام تعبیر کنید.
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. شما و پدرتان هر دو آدمهای مهربان و بخشنده ای هستید و روشنفکرانه آغوشتان بر روی پیشنهادات و انتقاداتی که از شما می شود باز بوده است. روح پدرتان شاد. هر دوی شما الان احساساتی هستیدو به موانع و مشکلات پیش رویتان نگاه می کنید. پدر شما می خواهد از شما حمایت کند و می داند که شما الان نیاز به مراقبت دارید ( باید مراقب خودتان باشید و زیاد غصه نخورید.) او می داند که الان شما حمایت کمتری را در زندگی تان دریافت می کنید و دعای خیر او پشت سر شماست. شما احساس می کنید که جاپایتان قرص نیست و اعتماد به نفستان کم شده است. ولی عمرتان طولانی است و پدرتان روحش زنده و در کنار شماست و نباید او را مرده حساب کنید و نباید خودتان را تنها بدانید. تشکر از همراهیتون.
mehrnaz : سلام وقتتون بخیر این همون ادامه خواب دیروزمه:دیدم منو بابا و مامانمو اون یکی خواهرم یه شهری بودیم که آب و هوا و سر سبزیش مثل شمال بود و انگار اون دنیا بود و ما کلی ازش سوال میپرسیدیم، انگار بابام اونجا یه زندگی دیگه داشت و حتی بچه هم داشت ، من ازش پرسیدم اگه من بیام پیشت چی میشه گفت خب توام یکی دیگه از بچه هام میشی بعد گفتم اگه مامان بیاد چی درست یادم نیست ولی انگار نمیدونست.(درست یادم نیست ولی انگار میگفت 2000سال داریم که یه مدت تو دنیاییم بقیشم تو دنیاهای دیگه ایم) در ادامه دیدم من و خواهر و مادرم دنبالش میرفتیم و اون اول یه جاهای اتاق در اتاق خاکی میرفت در همون حین متوجه شدم دمپایی که تو پامه لنگه چپش یکم از بین رفته و انگشت شستمو اذیت میکنه ولی خب اونجاها هیچی نبود و مجبور بودم ادامه بدم بعد دیدم یه جایی رفتیم که دو جفت دمپایی بود و من رفتم یکیشونو پوشیدم(دمپایی ها نو نبودند) و راهو ادامه دادیم بعد به یه دری رسیدیم که بابام درو باز کرد و ما وارد اونجا شدیم ،جایی که ازش اومدیم هوا روشن بود ولی خاکی و اتاقکی و خوب نبود ولی جایی که وارد شدیم هوا تاریک بود و فوق العاده زیبا بود و سر سبز و با تمام امکانات،خیلی تعجب کرده بودیم و خوشحال شدیم یکم جلوتر رفتیم و دیدیم انگار که اونجا برق رفته باشه بود و انگار تجهیزاتش کار نکنه ولی یه نور مثل پرژکتور اونجا بود.
فریبا هراتی
: سلام. شما زندگی پدرتان را در آخرت مشاهده کرده اید. روح او آزاد و آمرزیده وشاد است. همانطور که او گفته، ارواحی که پاک و آمرزیده باشند، می توانند در این دنیا کنار خانواده هایشان باشند و از حال و روز ایشان کاملا آگاه هستند و بعد از اینکه نخواستند دیگر در این دنیا در گذار باشند... در دنیاهای دیگری به حیاتشان ادامه خواهند داد. برزخ یا محلی که انسان بعد از مرگش آن را مشاهده می کند، بر حسب اعمال انسان خوب یا بد به چشم انسان می آید. پدر شما برزخش مانند شمال سرسبز و خوش است. دمپایی پاره ی شما به عوض شدن رویکرد و نظر شما نسبت به شرایط بعد از مرگ اشاره می کند و اینکه شما دید درست تری نسبت به این موضوع به مرور زمان پیدا خواهید کرد. سرانجام همه ی شما در برزخی نیکو و عاقبتی خوش در بهشت خواهد بود. بهشتی که طبق قرآن کریم از شدت سبزی و تازگی به سیاهی می زند. خداوند در سوره الرّحمن در دو آیه بهشت یا باغ بهشتی و رنگ آن را با لطافت و ایجاز کامل بیان می فرماید:«ومن دونها جنّتان؛مدهامّتان؛و در نزدیک آنها دو بهشت است،دو بهشت سبز تیره فام» و شما آن را دیده اید و نمای نامشخصی از آن را مشاهده کرده اید چون قرار نیست که فعلا به آنجا بروید و عمرتان به این دنیاست. تشکر از همراهیتون.
mehrnaz : سلام من خواب دیدم تو فضای خاکی که کنار یه جاده بود ایستاده بودم و کامیون پدر مرحومم هم اونجا بود،یکی از پسرای فامیل مادرم گفت این کامیون جاش خوب نیست،بعد از این حرف دیدم یکی از پسرای فامیل پدرم(اونم کامیون داره و قبلا گاهی با پدرم در ارتباط بودن) سریع سوار کامیون ما شد تا جابجاش کنه،یکدفعه دیدم باسرعت به طور خلاف تو جاده یه مسیری رو رفت و بعد انگاری که بترسه شروع کرد با سرعت دنده عقب بره،یکم که جلوی دیدم قرار گرفت دیدم یه ماشین سواری و یه کامیون با سرعت تو جاده به سمت اون میرفتن(از عمد )و اونم از ترس دنده عقب میرفت،بعد دیدم کنترلش ازدست داد و اومد تو خاکی ها و با سرعت رفت تو یه جایی که دیوار داشت و خاکی هم بود و ایستاد (در حین حرکت کامیون دیدم یه پسری که کنار موتورش ایستاده بود از شتاب کامیون موتورش خورد بهش و انگار مرد!)
من دیدم راننده از کامیون پیاده شد و سالم بود ولی از ترس اینکه کسی از ماها بهش چیزی نگیم،دیدم همونجا یه قبر کنده بود و یه چیزی مثل کفن دورش گرفته بود و خوابیده بود تو قبر!یکدفعه دیدم بابام که تازه به رحمت خدا رفتن با پیراهن کرم نو و شلوار نوک مدادی که اکثرا میپوشید اومد و اوضاع دید و هیچی بهش نگفت.بعد دیدم خودمو و پدرمو یکی از خواهرام و یکی از برادرام همونجا ایستاده بودیم دور هم و پدرم یه چیزی گفت که اول متوجه نشدم بعد دوباره گفت که خطاب به برادرم گفت فقط تو یکم برام عذاب خریدی و بعد به حالت بغل یکی از دستاشو دور من گرفت و گفت بعدش نوبت توئه(منظورش این بود که نفر بعدی که از خانوادمون از این دنیا میره منم)و حالت خوبی داشت و انگار خوشحال بود!!! بعد من از خواب پریدم یکم بیدار بودم و دوباره خوابیدم و دیدم منو بابا و مامانمو اون یکی خواهرم یه شهری بودیم که آب و هوا و سر سبزیش مثل شمال بود و انگار اون دنیا بود و ما کلی ازش سوال میپرسیدیم، انگار بابام اونجا یه زندگی دیگه داشت و حتی بچه هم داشت ، من ازش پرسیدم اگه من بیام پیشت چی میشه گفت خب توام یکی دیگه از بچه هام میشی بعد گفتم اگه مامان بیاد چی درست یادم نیست ولی انگار نمیدونست.در ادامه دیدم من و خواهر و مادرم دنبالش میرفتیم و اون اول یه جاهای اتاق در اتاق خاکی میرفت در همون حین متوجه شدم دمپایی که تو پامه لنگه چپش یکم از بین رفته و انگشت شستمو اذیت میکنه ولی خب اونجاها هیچی نبود و مجبور بودم ادامه بدم بعد دیدم یه جایی رفتیم که دو جفت دمپایی بود و من رفتم یکیشونو پوشیدم(دمپایی ها نو نبودند) و راهو ادامه دادیم بعد به یه دری رسیدیم که بابام درو باز کرد و ما وارد اونجا شدیم ،جایی که ازش اومدیم هوا روشن بود ولی خاکی و اتاقکی و خوب نبود ولی جایی که وارد شدیم هوا تاریک بود و فوق العاده زیبا بود و سر سبز و با تمام امکانات،خیلی تعجب کرده بودیم و خوشحال شدیم یکم جلوتر رفتیم و دیدیم انگار که اونجا برق رفته باشه بود و انگار تجهیزاتش کار نکنه ولی یه نور مثل پرژکتور اونجا بود.ببخشید طولانی شد
فریبا هراتی
: سلام. شما احساس می کنید که با مشکلاتی به سبب فوت پدرتان ( روحش شاد) مواجه شده اید و زندگی تان از حرکت عادی اش باز مانده است. مسئولیت های سنگینی بر دوش خودتان حس می کنید و پسر فامیلتان می خواهد که بار این مسئولیت ها را از دوشتان بردارد و شما را کمک کند. اما او توانایی کافی برای سروسامان دادن به امور شما را ندارد. او عجولانه تصمیم می گیرد و اقدام می کند و بر خلاف عقلانیت رفتار می کند و زود هم از کارش پشیمان می شود. او قادر به حل و فصل مشکلات شما نیست و اشتباه و خطایی از او سر می زند که به ضرر کسی تمام خواهد شد و کارها را خرابتر از قبل خواهد کرد. این آقا از ترس اینکه به خاطر پیشنهادات اشتباهی که به شما داده، تحقیر یا توبیخ شود، تصمیم می گیرد که از شما فاصله بگیرد و ارتباطش را با شما قطع کند. روحیه او افسرده و نگران خواهد شد. پدر شما برادرتان را مسبب این اشتباه رفتاری پسر فامیلتان می داند که به او اجازه داده که کنترل اوضاع را به دست بگیرد و با شکست خودش، فکر پدرتان را ناراحت کرده است. اینکه گفته بعدی تویی یعنی بعدا شما کاری می کنید که فکر پدرتان را ناراحت می کنید و به معنی مردن شما نیست! تعبیر خودتان اشتباه است. او از اینکه شما هم مثل برادرتان بی فکری می کنید ناراحت است. دوست عزیز طبق قوانین سایت شما فقط مجاز به ثبت یک خواب در 24 ساعت و در هر کامنت هستید و نمی توانید هر چند خوابی که دیده اید را یکجا ثبت کنید. خواب دوم شما ربطی به اولی ندارد. بنابراین از شما درخواست می کنم خواب دومتان را بعدا مجددا ارسال بفرمایید. ضمن اینکه با توجه به صدها کاربری که هر روز خواب ارسال می کنند به هیچ وجه خوابهای طولانی تعبیر نخواهند شد. چون نمی شود که برای یک کاربر نیم ساعت وقت گذاشت و برای یک کاربر دیگر 2 دقیقه. پس لطفا سعی کنید که خوابهایتان را حداکثر در 10 خط خلاصه بفرمایید. تشکر از همراهیتون.
مليكه : سلام خانم هراتي عزيز
خواب پدرم رو ديدم كه ابتدا مي خواست با من صحبت كنه اما انگار لكنت داشت و نمي تونست با من صحبت كنه ، و منو خودش رو كلافه كرده بود، بعد ادامه خواب ديدم كه مجلس تشييع يكي از اقوامه ، من گفتم كه پدرم رو ببرم منزل خسته شده بود ، رفتم كنارش و اومدم دستم رو بزارم رو دستش گفت : دست نزن بابا همه ي بدنم درد مي كنه و حالم خوب نيست ، با شماها هم خونه نميام ، خودم ميرم ... تعبير كنيد لطفا
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. پدر شما نگرانی هایی دارد که نمی تواند احساس واقعی اش را نسبت به آنها به راحتی مطرح کند. کسی که دیده اید تشییع اوست به مشکلاتی در زندگی دچار شده و نگرانی هایی دارد که احساس می کند که دیگران او را فراموش کرده اند و به او اهمیتی نمی دهند و می خواهند او را کنار بگذارند. پدر شما احتمالا به خاطر او ناراحت است و اینکه به شما گفته همه بدنم درد می کند یعنی از تصمیماتی که همه ی فامیل او در قبال این شخصی که دیده اید تشییع اوست، گرفته اند، ناراضی است و عذاب وجدان دارد. پدرتان عصبانی است که کسی به او کمک نمی کند و با شما در رابطه با این شخص، همفکر نیست. شابد بهتر باشد در تصمیمات تان نسبت به این فامیلتان تجدید نظر کنید و به او کمک کنید. تشکر از همراهیتون.
رزیتا : سلام خانم هراتی عزیز خسته نباشید این خوابو دیشب خواهرم برای من دیده
خواب دیده من گفتم میخوام برا خاله خیرات بدم ( اتفاقا امروز سالگرد فوت خالم است و ایشون مادر شهید بودند ویه دختر مجرد هنوز تو خونه دارند ) من تو یه ظرف عسل ریختم و خیار قاچ قاچ کردم تو عسل خوابوندم و روش بادام ریختم . مامانم میگه بزارین به دایی زنگ بزنم ببینم اونم میخواد خیرات بده ( داییم دو ساله فوت کردند ) داییم پشت تلفن میگه این چیزا که شما میخواین خیرات کنین گیر زنده ها هم نمیاد . وقبول نمیکنه من به خواهرم میگم یه لیوانچای بریز تا بریم تو کوچه هرکی یه قلوب چای بخوره با یه کم از این مخلوط عسل . بعد خواهرم میبینه خالم یه بچه ۴، ۵ ساله پسر داره که لباسای تر تمیز راه راه برنگ قرمز و مشکی پوشیده و خیلی ناراحته چون کسی نیست ازش مراقبت کنه خواهرم پیش خودش میگه خوبه من به فرزند خواندگی قبولش کنم ولی نمیدونم از پسش بر میام یا نه بعد میگه خوبه یکماه ببرمش ببینم از عهدش بر میام یا نه . ممنون از لطفتون .
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. روحشان شاد. شما می خواهید که خاله تان عاقبت به خیر و خوشحال و سلامت باشد و در امان باشد و روح دایی تان شاد او می خواهد که شما به خودتان از لحاظ مالی سخت نگیرید ولی هر قدر از وسعتان بر می آید برای خاله تان و او خیرات کنید. شما باید از خواهرتان هم کمک بگیرید چون خاله تان می خواهد که خدای مهربان رفتار تند و خشم آلودی که او در زمان حیاتش داشته یا کینه ها و دشمنی هایی که مرتب در زندگی داشته را ببخشد و کلا گناهان او را پاک کند و خواهرتان باید سعی کند که یک ماه برای او نماز بخواند و صدقه بدهد و فاتحه بفرستد و اگر از پس آن برآمد، بیشتر از اینها هم برای محبت به خاله تان اقدام کند. تشکر از همراهیتون.