تعبیر خواب موتور
دیدن موتور هر وسیله ای در خواب، نشانه حمایت دوستانتان از شما در مقابل مشکلات است. دیدن موتور از کار افتاده در خواب، نشانه این است که یکی از حامیانتان را از دست می دهید.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Ad0rina : سلام، خواب يك موتور سيكلت نو ديدم كه انگار قبلا خريده بودم و يادم نبوده، موتور رو كه ديدم يك اقاي ديگه(كه مطمئن نيستم همكارم در واقعيت بود فكر كنم) بهم گفت الان بخواي اينو بفروشي با ضرر مجبوري بفروشي و من گفتم نه اصلا قصد فروشش رو ندارم و سوارش شدم و رفتم خونه دوستم، همينجور كه پشت در منتظر دوستم بودم داشتم فكر ميكردم كه برم كلاه كاسكت از داداشم بگيرم يا نه ( كه انگار خيلي هم لازم نميدونستم) از خواب بيدار شدم،
فریبا هراتی
: سلام. شما تمایل دارید که آزاد باشید، در زندگی تان سریع پیشرفت کنید و ماجراجویی کنید. البته مراقب هستید که اشتباهی از شما سر نزند و فکرتان خراب نشود. تشکر از همراهیتون.
هانیه : سلام من دیشب خواب دیدم که خوابیده بودم بعد یه مرد با موتورش اومد داخل حال پذیراییمون وزنش هم همراهش بود انگارتعمیرکاربود ومن ازرختخوابم بلندشم که برم تو حال خانومش اومد با من روبوسی کرد صورت سفید وزیبایی داشت وصورتش انگارچسبناک بود وموهای پسرونه قهوه ای روشن داشت ومن رفتم که رختخواب پدرمو که تو حال بودجمع که زنه اومدپیشم بویی مثل بوی نارگیل میدادمنوخواهرموبرادرم تو آشپزخونه داشتیم برنج ومرغ میخوردیم من بادستام برنج ومرغ روتوبشقاب فشار میدم که بیشتر بدم به برادرم ولی بهش گفتم شاید خوشت نیاد دست زدم خودم برداشتمش وبشقابی دیگه دادم برادرم وهمینطور که میخوردیم انگار آب وخون مرغ تو برنج بود که باقاشق جداش میکردم دبعد باز میخوردم
فریبا هراتی
: سلام. شما نیاز به شفای روانی دارید و فکرتان ناراحت است. باید سعی کنید که روی روحتان کار کنید و ذهن و جسمتان را بهتر کنید تا سختی ها و موقعیت های ناراحت کننده از زندگی تان دور شوند. شما احساس می کنید که در شرایط خاصی گیر افتاده اید و می خواهید که زود به اهدافتان برسید و مسئولیت های کمتری را تقبل کنید. شما خیلی زود از شر مشکلاتتان رها خواهید شد و درکتان بالاتر خواهد رفت. شما ترسها و نگرانی هایتان و جنبه های ناسالمی را که در زندگی تان وجود دارند را دور می ریزید و از شما حمایت روحی خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
masum : با سلام .خانم هراتی.من پدرم 3سال پیش فوت شدن خواب دیدم پدرم سوار بر موتور سیکلت بودن و آمدن من و پسرم هم سوار موتور کردن و بعد از مدتی من و پسرم را پیاده کردند و رفتند.ممنون میشم تعبیرش را بفرمایین
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. پدر شما برای شما دعای خیر می کند که خیلی سریع و با کمترین میزان مسئولیت به اهدافتان در زندگی برسید و پیشرفت کنید. عمر شما طولانیست. تشکر از همراهیتون.
Leila : خانم هراتی خواستم بگم دوست پسرم تو واقعیت موتور ندارن، در مورد رابطه مون هم ایشون مناسبتها رو تبریک میگن و حالمو میپرسن. چند روز پیش گفتن که علایم کرونا دارن و من مرتب تو این مدت حالشونو میپرسم
Leila : سلام خانم هراتی عزیز، من اولین بار هست خوابمو میفرستم واستون، نمیدونم درست فرستادم یا نه.خواهرم امروز ظهر ( دوشنبه) خواب دیدن که دوست پسرم که چند وقتی هست کات کردیم با موتور اومدن خونمون دنبالم و من چادر مشکی ( چادری نیستم) سرم میکنم و با خوشحالی پشت سرشون سوار میشم و به خواهرم میگم که داریم میریم کلینیک( جایی که چندسال پیش کار میکردم).البته دوست پسرم چند روز پیش بمن گفت حالش خوب نیس. بعد خواهرم پشت موتور رو نگاه میکنه ، انگار یه جایی که اشغال میندازن یه سیگار روشن نشده که ته نداشت بصورت خمیده اونجا بوده.
فریبا هراتی
: سلام. دوست پسر شما به شما فکر می کند و می خواهد که بدون اینکه مسئولیت پذیری زیادی از خودش نشان دهد، خیلی زود به اهدافش برسد و شما سعی می کنید که رازدار او باشید و به او کمک کنید. او می خواهد که با شما آشتی کند و از نفاق و اختلاف نظرها و سرکشی های گذشته که از آنها خسته شده، دست بردارد. تشکر از همراهیتون.
mahtab : باسلام و عرض ادب
جنسیت افراد در چگونگی تعبیر خواب موثر هست یا خیر؟
فریبا هراتی
: سلام عرض ادب متقابل. بله موثر است.
Rozz : سلام وقتتون بخیر خواب دیدم پسر یازده ساله ی برادر شوهرم اومده خونمون والنگوی خواهر یکسالش رو با خودش آورده النگوها دو یا سه تا و بزرگ وسنگین ولی نرم بودن وحالت توری داشتن من ازش گرفتم گفتم چرا اینا رو آوردی بیرون گم میشه توی نایلون گذاشتم وداد م به پسرم گفتم برو بده دست زن عمو یا مادر بزرگت ولی انگار دست خودم موند بعد دختر بیست سالم با موتور اومد ومن سوار موتور شدم چند تا کوچه رفتیم بعد توی یه خیابون دخترم سرعتشو زیاد کرد وچند تا ماشین پارک شده رو رد کرد بعد یه جایی که چند نفر ایستاده بودن با موتور افتادیم ولی چیزمون نشد هیچ دردی هم حس نکردیم به نظرم بامزه اومد افتادنمون وهی میخندیدیم اما خنده ی بلند نبود واونا یی که ایستاده بودن یه نفرشون آشنای قدیم همسرم بود
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. قسمت اول خوابتان 2 تعبیر متفاوت می تواند داشته باشد. اول اینکه پسر جاری شما از اینکه خواهردار شده زیاد راضی نیست و احساس می کند که به او توجه کمتری می شود. تعبیر دوم این است که شما گشایش کار خواهید یافت و به موفقیت های بیشتری در زندگی تان می رسید. دختر شما می خواهد که بدون کمترین احساس مسئولیت و با سرعت زیاد به اهدافش در زندگی برسد و می خواهد که آزاد باشد و شما او را در این راه همراهی می کنید تا احساس خوشی داشته باشد. اما او عجولانه تصمیم می گیرد و در انجام کاری شکست می خورد و شما از این بابت کمی ناراحت خواهید شد. تشکر از همراهیتون.
Shamim : سلام خانم خواب دیدم پسرم زنده شده خیلی اروم بود ومن حس می کردم که کمی مریض باشه هیچ حرف نمی زد با دستش تو یک اتاقی زندگی می کرد ومی گفت می خواد دیگه بره سر بازی من با خودم می گفتم خوره اگه سر بازی بره یکمی پخته می شه وبعد رفتم نو کوچه کوچه هم شیب داشت با چنتا از همسایها رفتیم تو بلندی کوچه نشستیم بعد ته کوچه مثل غار بود داشتیم حرف می زدیم همسایه به من گفت قالی بخر گفتم رباب مگه نداتم سه تا یکی دادم تو یکی مریم ویکی دیگه فروختم گفتم پیشم خوب نبود تو زهنم قالیه کهنه بود گفتمی خوام نو بخرم بعد یکی از همسایها که پیرزن فو ظولیه اومد یکراست رفت تو غار ته کوچه نشست من گفتم چقدر بد جنسه می خواد کسی نه بینشبه گفتم خوب نیست من بعد از مرگ پسرم اولین دفعه تو کوچه نُشستم بلند شدم اومدم دیدم پسرم در رو راز کرد وبا دو چرخه می خواست بره
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. پسر شما دوست دارد که روحش آزادانه همه جا برود و کائنات را کشف کند و از اینکه شما او را محدود و محصور به این کنید که صرفا کنار شما باقی بماند ناراحت است. او روحش زنده است و همیشه پسر شما باقی می ماند ولی دوست دارد که بتواند برود و کامل تر شده و از همه چیز با خبر شود. شما باید در مقابل فوت او صبور باشید و بی تابی نکنید و در شرایط بغرنج خودتان را قرار ندهید. درک شما نسبت به خیلی ها بالاتر رفته و می دانید که مرگ مال همه است. پیرزنی که دیده اید در غار رفته ، فوت خواهد کرد و او هم فقط جسمش فوت می کند و نه روحش. شما باید زمینه ی زندگی تان را عوض کنید و مانند گذشته زندگی و فکر نکنید. باید به خودتان بیشتر برسید تا پسرتان خیالش از بابت شما راحت باشد. او می خواهد در زندگی اش تعادل را حفظ کند و هم پیش شما باشد و هم کائنات را کشف کند. تشکر از همراهیتون.
Shamim : سلام خانم اشتبا ه کردم پسرم پراهن چهار خونه صورتی پوشیده بود وموتورش قرمز بود
Shamim : سلام خانم من پسرم یکسال ونیم پیش فوت کرد ه دیشب یکی از دوستام خواب دیده که پسرم اومده بود خونه خیلی خوشحال بود ومثل کو دکیش خیلی زیبا وبور بود و پیراهن قرمز ی پوشیده بود وامده بود مو تورش ببره
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. پسر شما روحشان زنده و بسیار در آرامش به سر می برد. او نمی تواند شرایط خودش را کامل برای شما توصیف کند ولی او در زندگی اخروی اش دارای قدرت و ثبات و آرامش بسیار بالاییست و هر چه که بخواهد در اختیارش است و سریع به آن می رسد، مسئولیت های او کم است و شور و شوق بسیار بالایی در خودش احساس می کند. او معصوم و پاک و بی گناه و نسبت به آینده اش بسیار خوشبین است. تشکر از همراهیتون.