تعبیر خواب هندوانه
دیدن هندوانه در خواب بسیار خوب است به خصوص اگر قرمز و رسیده باشد و شما از خوردن آن احساس لذت کنید.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
nedaaa : سلام خواب ديدم كه رفتم آشپزخونه و يه هندونه رو بريدم وشروع كردم به خوردنش، البته كل هندونه رو نخوردم و تقريبا نصفش رو بريدم و خوردم و خيلي خوشمزه بود و دلم ميخاست بيشتر بخورم كه گفتم سردي بهم نميسازه همين بستمه و بعدا بقيش رو ميخورم. ممنون
فریبا هراتی
: سلام. عشق و شور آتشین و سلامت و ثروت به زندگی تان می آید و با نشاط خواهید شد. تشکر از همراهیتون.
Mahsa : خانم هراتی عزیز سلام وقت شما بخیر
من دیشب خوابی دیدم که من و خواهر و مامانم رفته بودیم خونه کسی که دوسش داشتم و از هم جدا شدیم ،خاله ام هم اونجا بود ،تو راه با خودم گفتم خوب مگه چی میشه اشکالی نداره که داریم میریم اونجا ولی وقتی رسیدم اونجا با عذاب وجدان زیادی رو به رو شدم ،رفتیم داخل خونشون ،اونیکه دوسش داشتم و از هم جدا شدیم بهم لبخند زد و بدون کوچکترین حرفی من رو به به طرف میزی برد که روش نان و پنیر و هندوانه بود
و بعد هم رفت بیرون از خونه منم نشستم سر اون میز کوچک و یه دل سیر نان و پنیر و هندوانه تو قرمز و طرد و خوشمزه خوردم و بعد من رفتم پیش بقیه سلام دادم ولی در عین حال معذب بودم که مامانش من رو اونجا میبینه،نشستم روی مبلی که بزرگ بود و مامان کسی که دوسش داشتم هم نشست روی مبل و پشتش رو به من کرد و نشست نون و پنیر خورد ،(خانم هراتی ما موقع صبحانه به خانه اونها رسیدیم)
ممنونم از شما
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما با خانواده تان راجع به کسی که دوستش دارید صحبت می کنید و شما دلتان می خواهد شروعی تازه با او داشته باشید. او شما را قضاوت نمی کند و همانطور که خودش در زندگی به دنبال روزی و ثروت و سلامت و شور و شوق آتشین است می خواهد که شما هم در زندگی خوشبخت باشید. مادر او هم تمایلی برای حضور شما در زندگی پسرش ندارد. ولی اینکه او پیش شما ننشسته و خودش بیرون رفته یعنی رابطه ی شما تمام شده است . تشکر از همراهیتون.
Mahy : سلام. خسته نباشید. خواب دیدم خونه مادر شوهرم هستیم. خونه حالت سنتی داشت مثل مسجد نماهای سقف و بالای درب های اون شکل هلالی داشت. سقفش و درهاش کوتاهتر از حالت عادی بود طوری که من می خواستم از در رد بشم یه کمی سعی میکردم خم بشم. ولی نوساز بود.. مادرشوهرم تند تند داشت برای ما میوه آماده می کرد. هندوانه دیمی با رنگ سبز پررنگ، بزرگ ولی شکلش یه کمی کج و کوله بود و با یه چاقوی تیز سریع بریدش و شروع کرد به قاچ کردن هندوانه که قرمز بود و پر آب تعداد زیادی خیارهای بزرگ تر و تازه و مقداری هم سیب زرد که خیلی بزرگ نبودند. گفتم نیاز نیست اینهمه میوه. گفتش نه خوبه توی راه که میرید خونتون می خورید. بعد صدای همسرم و مادرش رو شنیدم، انگار مادرش داشت میگفت باید با هم آشتی کنید و همسرم میگفت نمیشه، تو نباید این حرفا رو به زنم ومادرش میزدی،البته در واقعیت همینطوره، و مادرش میگه من حاضرم ازشون عذرخواهی کنم. و شوهرمم میگه نمی خواد. من توی خواب پیش خودم خوشحال شدم که شوهرم علی رغم نشون دادنش متوجه هست که مادرش بی احترامی کرده و با خودم گفتم چرا نمیذاره مادرش عذرخواهی کنه.
بعدش دیدم مادر من هم خونه مادرشوهرم هست و مادر همسرم میگه چون مامانت مکه بوده می خوام بگم که دعا کنه. اونوقت دیدم یه انگشتر طلای پهن با یه نگین بزرگ و خیلی زیبای شرف شمس دست مامانم هست ک مادرشوهرم دست مامانمو گرفت روی نگین رو به نشونه تبرک مکه بوسید و شروع کرد به دعا کردن برای من و شوهرم. منم اون صحنه رو که دیدم مثل اینکه توی مسجد باشم با حالت زاری و التماس تند تند شروع کردم به دعا کردن
تشکر از زحمات شما خانم هراتی مهربان
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. مادر شوهر شما افکار جدیدی به ذهنش آمده وسقف آرزوهایش خیلی بلند نیست. او امیدوار است که بتواند شما و همسرتان را آشتی دهد و زندگی خوب و شادی برای شما فراهم کند. بر خلاف همسرتان او موافق است که شما با هم آشتی کنید. نظر او و مادرتان در این مورد یکی است و از نظر او مادر شما آدم خوب و با ایمانی است . او و مادرتان و شما برای آشتی شما دعا می کنید ولی هیچ اثری از اشتیاق همسرتان برای آشتی با شما در این خوابتان مشهود نیست. تشکر از همراهیتون.
masomeh : سلام خانم هراتی.من دیشب قبل اذان صبح خواب دیدم .در منزل قدیممان که با مادر همسرم 30سال پیش زندگی میکردم وایشان الان از دنیا رفته اند .مقداری گوشت همسرم خریده بودندن ومن فراموش کرده بودم در یخچال بگذارم گوشتها کرم افتاده بودند مادر همسرم انها را بیرون بردند ومن اشپز خانه را شستم بعد مادر همسرم یک هندوانه اوردند زدند زمین نصف ش بادست خودشان گل هندوانه را به من دادند بااینه رنگ هندوانه سبز تیره وزرد تیره بود اما من خوردم وگفتم برخلاف رنگش طعمش شیرین است .سپس در خواب زن وشوهرس از همسایگانشان که مومن وخوب بودند وانها نیز مرده ان به خانه مادر شوهرم امدن با گلدانهای بزرگ گل که البته گلهای خاصی بود وزیبا نبود.وشبیه گل خشک بودند.لطفا تعبیر خوابم را بفرمایید چیست.ممنون التماس دعا.
فریبا هراتی
: سلام. روحش شاد. شما از منابعی که دارید به خوبی مراقبت نمی کنید و خونسردیتان را حفظ نمی کنید. هم ثروتتان حیف و میل شده و هم خودتان آرامش لازم را به دست نیاورده اید ولی دعای خیر مادر شوهرتان پشت سر شماست. گرمی و راحتی به زندگی تان می آید. مشکلاتتان از بین می رود و ناراحتی ها را می شویید می رود. عشق و سلامت و ثروت به زندگی تان راه می یابد. ولی شما باید خردمندانه رفتار کنید و تا اندازه ای مراقب باشید که فریب نخورید و در جمع مال و ثروت تعادل داشته باشید. برای همسایه قدیم هم خیرات و فاتحه بدهید چون آنها احساس می کنند که منابع عشقی شان خشک شده و کسی برایشان با عشق و محبت چیزی نمی فرستد و خیرات و فاتحه نمی خوانند برای ایشان. تشکر از همراهیتون.
nikii : سلام وقت بخیر چند شب پیش داداشم خواب دیده بود که
بابام خسته بود و ناراحت .گف من دیگه دارم میرم سفر.گوشیشو خواست ب من بده
.گفت اینو بگیر به درد درسات میخوره.
بابام بیشتر کارش با تلفنه ینی برا کارش زیاد تلفن استفاده میشه
سفر رفتن بابام چ معنی داره
ممنون از تعبیر خوبتون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. لطفا منبعد خوابتان را همیشه در صفحه مرتبط با خودش بنویسید. شما خواب سفر یا تلفن دیده اید نباید در تعبیر خواب هندوانه آن را ثبت می کردید! چنانچه منبعد در صفحه غیر مرتبط با خوابتان آن را ثبت کنید تعبیر نخواهد شد. پدر شما احساس می کند که تحت فشار زیادی قرار دارد و دیگران برای او تصمیم می گیرند و از او سو استفاده می کنند و حتی خونش را می مکند!! او نیاز به تغییر منظره و چشم انداز جدیدی دارد. احساس می کند که زندگی او در هرج و مرج قرار دارد. مراقب سلامتی پدرتان باشید و برای دفع شر برای او یک مرغ قربانی کنید و گوشتش را درسته به فقرا ببخشید. تشکر از همراهیتون.
nikii : سلام وقت بخیر
چند روز پیش بعد از سحری خواب دیدم رفتم جایی ک نمیشناسم ولی تو خوب انگار میدونستم کجا هستم
مادرو دختری بحث میکردن ک دختره ب مادره میگف باید خرج ازدواجمو بدی ب داییم برا پسرش ک مریضه.و شوهرم اگه منو میخواد باید بدون جشن قبولم کنه .من نگاشون میکردم بعد دختره نشست کنار ی بوته ک هندونه داشت .خودش گیلاس خورد و به من ی قاچ خیلی بزرگ هندونه خیلی قرمز و براق و شیرین بهم داد ک طعم خوبی داشت منم از اون قاچ بزرگ میخوردم قاچ هندونه انگار ژله ای بود
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما درک بالاتری نسبت به ازدواج و خوشبختی پیدا می کنید و عقلانی تر است اگر زندگی را ساده تر بگیرید و برایتان عشق و درک همسرتان ( در آینده) مهمتر باشد تا ظاهر سازی و مسائلی که به خاطر حفظ آبرو و جلوگیری از "جرف مردم" پیش می آید. اگر درست فکر کنید و زندگی را ساده بگیرید به موفقیت و خوش شانسی زیادی خواهید رسید. تشکر از همراهیتون.
Neda : باسلام خانم هراتی گلم خسته نباشید خدا قوت.یکی از دوستان برای خودش خواب دیده .میگه خوابم فقط اخر خوابم یادمه انگار توی یک منزل مهمان بودیم خود دوستم با یکی از دوستاش گویا دوسه نفر بودن و مهمان بودن توی یک منزل و رو بروشون چند تا اقا اون ور اتاق بودن گویا سر یک مسئله صحبت یا مشاجره ای بود اون چند تا اقا با هم دیگه و اینکه اقاها سن و سال دار بودن بین ۵۵ تا ۶۰ سال.و اون سمت اتاق هم دوستم و دوستانش نشسته بودن که گویا برای اونها هندوانه میارن و اینکه میگه روبروی ما و نزدیکمون یکی از اقاها اومد و شروع کرد با قاشق هندوانه خورد.اقایی در حد ۵۰ ۶۰ سال کمی جلوی موهاش ریخته بود.یعنی یکهندوانه را از وسط نصف کرده بودن نصف رو اون اقا با قاشق خورد و نصف هندوانه رو دوستم و دوستاش با قاشق خوردن.ممنونم از تعابیر بسیار زیباتون پایدار و سربلند و پیروز باشید.
فریبا هراتی
: سلام.تشکر عزیزم. شما و دوستانتان گشایش کار می یابید و سهم عادلانه ی خودتان را از لذت و جشن و سرور خواهید گرفت و نباید فکر کنید که دیر شده. شما به لذت و خوشی می رسید و تمایلات عاشقانه و شور و شوق جنسی تان برآورده خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
Sepidesamimi : سلام وقت بخیر
من خواب دیدم منو خواهرم به همراه یکی از همکارای خیلی خیلی قدیمیم تو یه شهر ساحلی داریم راه میریم که یهو موج دریا سنگین میشه و انگار میخواد همه رو ببرهدتوی آب و ما سرعتمون رو دوچندان میکنیم تا در امان باشیم اون لحظه انگار یه سیلی داشت میومد...بعد چند مسیری که رد کردیم دیدم دست همکارم یه هندونه ی بزگ گرد هستش که وقتی میشکونتش تا بخوریم خوش رنگ و قرمزه....منتظر بودیم تا ماشین بگیریم و برگردیم....ما تو مازندران زندگی میکنیم....
فریبا هراتی
: سلام. شما تحت تاثیر تصمیمات اشخاصی قوی احساس می کنید که زندگی تان متلاطم می شود و حوادث منفی و نگرانی های اجتماعی هم در جریان است که فکرتان را ناراحت می کند اما با همه این ها شما درگیر مسائل منفی اجتماعی نمی شوید. سلامت و ثروت و رفاه به زندگی تان راه می یابد و انشالله کنترل زندگی تان را بدست گرفته و به اهدافتان می رسید. تشکر از همراهیتون.
sogand : سلام وعرض ادب من یک ماه پیش خوابی دیدم که اهمیت ندادم به تعبیرش دیروز عصر دوباره یک صحنه ایی در خواب دیدم مشابه ان وکنجکاو شدم تعبیرش را بدانم صبح خواب دیدم که رفتم به تهران با بچهها که فکر کنم پسر دومی کوچک شده بود وساک هم با من بود وارد خانه یکی از اقوام نزدیک همسرمرحومم شدم ورفتم داخل اتاق وان جا نشستم متوجه شدم خانم صاحبخانه اصلا اهمیتی به من ندادواز امدنم دلگیر بود وهمسر وپسرش هم بودند خانم صاحبخانه از اشپزخانه بیرونامد وامد داخل اتاق وشروع کرد به گله کردن وبا من جر وبحث کرد حسابی ناراحت بود انگار قبلا یادش داده بودند ومن هم انگار تعجب کرده باشم از رفتارش شروع کردم جوابش را دادن وبحث کردن اصلا احساس مهمان ناخوانده در ان خانه داشتم از برخورد صاحبخانه ناراحت شدم وبا حالت قهر با بچه ها بیرون امدم با خودم گفتم حالا تو این شهر کجا برم بعد با خودم گفتم میروم خانه خواهرم که در واقعیت هم ان شهر است صحنه عوض شد واین دفعه در یک محوطه بودیمودوباره ان خانم صاحبخانه را دیدم که باز شروع کرد به گله گذاری که نمیدانم چه گفت که من عصبانی شدم وگفتم حتما تقصیر دامادت است که خبر چینی کرده وگرنه پسرم هم عصبانی شده وحرفی زده وگرنه من به پسرم گفتم که حرمت شوهرت را نگه دارد که برای ما زحمت کشیده بعد دختر ودامادش هم بودندکه دامادش دو تا هندوانه داشت ومادرش هم انجا بود من یکی از هندوانه ها را با چاقو بریدم از وسط وداخلش پر از تخمه بود مثل تخم هندوانه وشایدهم درشت تر شبیه افتابگردان کهمن ان را داخل بشقاب چینی ریختم یعنی هندوانه فقط تخم ه بود وبعد هندوانه دومی راهم با چاقو یک قاچ بریدم قرمز بود وبقیه هندوانه را داخل نایلونی پیچیدم وبه مادر داماد ان خانم دادم که کنار پسرش بود وگفتم بیانداز داخل حوض کهموقع خوردن سرد بماند من دیروز عصر هم خواب دیدم که هندوانه قاچ شده در بشقابی بود که می خوردم ومتوجه شدم که بیشتر این هندوانه تخم افتابگردان است ومن ان را جدا کردم وداخلبشقاب گذاشتم زیاد بود به نسبت هندوانه این خواب دیرو ز منرا یاد صحنه خواب قبلی انداخت ممنون می شوم راهنمایی کنید مثل همیشه
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما تجاربی دارید که در زندگی تان به کار می بندید ولی پسرتان کم تجربه است و کم عقلی می کند. فامیل همسرتان تمایلی به رابطه زیاد با شما ندارد و شما هم همین حس را نسبت به او دارید. پسر شما احتمالا چیزی گفته اند که آنها از شما بدشان آمده . شما احساس می کنید که پول حرام می خورند یا مسائل مالی مطرح است که شما ناراحتید. هندوانه شیرینی و ثروت است ولی تخمه ی زیاد حرف های بیخود و ناحق و پول حرام است و صحبت هایی در این زمینه در خانواده تان مطرح شده است. تشکر از همراهیتون.
Karbala313 : سلام و خدا قوت خانم هراتی بزرگوار
امروز عصر خواب دیدم که در جایی هستیم ، جزییات کامل خواب یادم نیست اما در قسمتی از جایی که بودیم یک هندوانه روی یک میز یا سنگ ( دقیق نمیدونم کدوم ) بود که ی آقایی که من نمیشناختمش اومدن و با دست هندوانه رو به میز کوبیدن تا باز بشه و این هندوانه که گرد نبود و دراز بود رو بعد از باز شدن هندوانه ، یک قاچ خیلی بزرگ برا خودشون برداشتن . من که اونجا بودم و این صحنه رو دیدم ، به خودم گفتم چه هندوانه خوش رنگی و مشغول به خوردن شدم ، حین خوردن هندوانه دیدم که یک سیدی که مرحوم شدن و بنده ایشون رو به اسم و تصویر میشناسم ، به همراه چند نفر که همراهیشون میکردن اومدن به سمت هندوانه . من وقتی دیدم که این سید مشغول خوردن هندوانه بشن ، بهشون گفتم صبر کنید تا برم بشقاب و چنگال بیارم و دیگه از خواب پا شدم
ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما گشایش کار می یابید. عشق و سلامتی، خوشی و راحتی و ثروت به زندگی تان می آید و شما باید سهمی از این ثروت را خیرات اموات کنید و به عنوان صدقه و یا خمس و زکات پرداخت کنید. تشکر از همراهیتون.