کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب پیامبران

دیدن خواب انبیا و اولیا میمنت و شگون دارد. اگر پیغمبری را خوشحال و مسرور دیدیم نشان آنست که وضع بیننده خواب روز به روز بهتر می شود و شرف و جاه و منزلت می یابد. چنانچه آن پیغامبر یا ولی را غمگین و آزرده دیدیم تعبیر آن خلاف این است.

اگر کسی در خواب حضرت محمد (ص) را دید که با چهره ای شاد به او نگاه می کند، وضع بیننده خواب، روز به روز از هر جهت، نیکوتر خواهد شد. اگر آن حضرت را غمگین دید، تعبیر آن برعکس است.

دیدن حضرت آدم (ع) در خواب، دلیل بر عزت و مقام دنیوی است. دیدن فرزند آدم، هابیل نشانه این است که بیننده خواب، فردی پرهیزکار می گردد ولی امورش به سختی می گذرد.

دیدن حضرت نوح (ع) در خواب، نشانه درازی عمر و صبر و صبوری بیننده خواب و پایداری او در مصائب و سختی ها است.
دیدن حضرت ابراهیم (ع) در خواب، دلیل بر عزم و اراده بیننده خواب در امر به معروف و نهی از منکر است.

دیدن حضرت یوسف (ع)، نشانه آن است که بیننده خواب، دستی در علم تعبیر خواب پیدا خواهد کرد و در زندگی مورد تهمت و افترا واقع خواهد شد ولی خداوند او را برای همه عزیز و بزرگوار و محترم می گرداند.

دیدن حضرت زکریا (ع)، نشانه آن است که بیننده خواب، انسان های صالح و مومن را از هر جهت، مورد حمایت خود قرار خواهد داد.

دیدن حضرت سلیمان (ع) نشانه این است که بیننده در دنیا به مقام و منزلت و ثروتی بی نظیر دست خواهد یافت ولی با همه این بزرگی ها و عزت، خدا را فراموش نخواهد کرد و مغرور نخواهد شد.

دیدن حضرت داود (ع) در خواب، نشانه آن است که بیننده خواب، قرآن کریم را با صوت خوشی می خواند و مردم را شاد می کند. نسبت به کتاب خدا رغبت نشان می دهد و به عزت و بزرگی می رسد.

دیدن حضرت موسی (ع)، نشانه آن است که بیننده، با جدیت و پایداری در دفع دشمنان خدا، موجب رضایت پروردگار خواهد شد.

دیدن حضرت عیسی (ع) در خواب، نشانه آن است که از بیننده خواب، نیکویی و مهربانی بسیار به مردم خواهد رسید و خداوند فرزندانی صالح به او عطا خواهد کرد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

133 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

elnaz

elnaz : سلام خواب دیدم تویه جاده دارم دنبال اقاپسری که دوسش دارم میرم همه جاسفیدبودتوخوابم توجاده چن نفربهم گفتن پیامبرمیخان ازاینجاردبشن توجه نکردم دوباره که ازاونجاردشدم بهم گفتن پیامبرمیخان ازاینجاردبشن پشت سرمونگاکردم یه مردمسن که عمامه سفیدتنش بودویه عصاهم دستش بودبهشون گفتم ببخشیدمتوجه نشدم شمامیخاین ازاینجاردبشین بهم لبخندزدن توخواب بهم گفتن ایشون پیامبره بعدشم باترس ازخواب بیدارشدم این خوابوساعت3نیم صبح دیدم نیم ساعت قبل اذون.من یه حاجتم دارم که خیلی بابتش گریه میکنم وباخداحرف میزنم اون اقاپسرتوخوابمم کسی بودکه خیلی دوسش دارم به ایشون ربطی داره؟

پاسخ
لینک۱ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۵۲:۲۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما در مسیری قدم گذاشته اید که پیامبر قدم می گذاشت و آن مسیر، توکل به خداوند و راه درست را انتخاب کردن است. شما باید برای موفقیت در زندگی تان مثل پیامبر توکل به خدای بزرگ کنید و به جای گریه و ناراحتی به خدای بزرگ بگویید من می دانم که تو از همه ی کسانی که مرا دوست دارند، مرا بیشتر دوست داری پس ای خدای بزرگ توکل می کنم به مصلحت و قدرت و حکمت تو. اگر این پسر برای من می تواند همسر خوبی باشد خودت شرایطی فراهم کن که به حق رسول خدا، او با من ازدواج کند و اگر نمی تواند برای من همسر خوبی باشد خودت مهر او را از دل من بکن و مرا با کسی آشنا کن که خیر تو در آن است. هرگز به دنبال کسی که هیچ احساسی به شما ندارد گریه نکنید چون عشق را بازور نمی دهند!! خداوند هم عشق کسی را با زور نمی خواهد برای همین می گوید لا اکراه فی الدین. اما اگر این پسر شما را دوست داشته باشد راهش همین است که عرض کردم. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۲۳:۲۵:۱۴
لیلاگنج نما

لیلاگنج نما : ببخشید خواب قبلیم که درمورد حضرت رسول الله بود ادامه داشت و نتونستم یکجا بفرستم و ادامه اش اینه که
و آقارسول الله که فرمودند همون لقاء الله و فنا فی الله رو باید ازم‌بخوای در ادامه نشونم دادند که :
آقای محسن قرائتی پیشم نشسته و یک کاسه ی آب دست آقای قرائتی بود و چیزی به آب خوندند و آقای قرائتی کاسه آب رو دادند بهم و گفتند آب داخل اونو بخور و من هم آب رو خوردم
آقای قرائتی بهم گفتند که بگو ببینم داخل کاسه چی میبینی؟من نگاه کردم چیزی ندیدم،سرمو بلند کردم دیدم جلوی درب دو آقا ایستادند که بقیه ی مردم اونها رو نمیبینند،بعد به آقای قرائتی گفتم تواین کاسه چیزی نمیبینم ولی جلوی درب دوتا مرد ایستادند، آقای قرائتی به اون دو مرد نگاه کردند و به اونها گفتند شما دونفر میتونید بروید هروقت خواستم صداتون میکنم بیاید.ومن در خواب ازاینجا فهمیدم اون دو مرد ماءمور مخصوص آقای قرائتی هستند و هرکسی هم نمیتونه اونهارو ببینه، بعد آقای قرائتی به من گفتند تو کاسه چیزی ندیدی ولی یه چیزی دیدی که هرکسی نمیبینه......بعد منو ازجایی که بودم بلند کرد و خودآقای قرائتی هم ازجای خودشون بلند شدند و منو نشوندند جای خودشون و خودشون رفتند جای پائین تر نشست و آقای قرائتی به من گفتند شما بالا نشینین هستین خانم.
دوباره گفتند دوباره داخل کاسه رو نگاه کن و من نگاه کردم و گفتند چی میبینی ؟دیدم که تو یه کاسه ی کوچیک دریا رو دیدم و کشتی بزرگ و یه پرچم خیلی بزرگ رو من دست گرفتم و از آقای قرائتی پرسیدم این که پرچم داره ته کشتی ایستاده وآخرین نفرهستش من هستم؟؟؟آقای قرائتی گفتند بله شمائید
و من به آقای قرائتی گفتم قبلا خواب همچین چیزی رو دیده بودم و آقای قرائتی گفتند بله این آینده ی شماست.

بعد آقای قرائتی گفتند دوباره نگاه کن دیدم بین حق و باطل جنگه و من سمت حق هستم و مثل سردار سپاه هم میمونم و رییس اون جنگ هستم.بعدش شنیدم درب و دیوار و چند بچه ی دختر و پسر کوچک سه چهار ساله که اونجا هستند مرتب میگفتند هی هی هی و رقص سما میکردند.
(منظورشون نام خداوند بود)

من دیدم بقیه ی مردم نمیشنوند منم گفتم هوهو هوهو هوهو

بعدآقای قرائتی نشونم داد که اینکه تو میبینی و میشنوی و دیگران نمیبینند و نمیشنوند اول راه توهست.

توی خواب به خودم گفتم پس آقای قرائتی هم مکاشفات دارند و صاحب سرّ هستند و فرد ملکوتی هستند.....و من دیگه از خواب پریدم.

پاسخ
لینک۶ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۰۰:۱۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دوست خوبم لطفا هنگام نوشتن خوابتان همه ی خواب را پشت سر هم بنویسید و بین خطوط فاصله نیاندازید چون هنگام تعبیر خوابتان در باکس تعبیر من نمی توانم همه ی خوابتان را یکجا مشاهده کنم. بین خطها اصلا فاصله و پاراگراف نیاندازید. رسول خدا از شما خواسته اند که همه ی حواستان باشد که جز خدا را نخواهید و او باشد که برای شما هدف است و نه بندگان خدا حتی اگر رسول خدا باشند. دیدن آقای قرائتی حاوی درسهایی از قرآن کریم و مذهب برای شماست. شما باید سعی کنید که معلوماتتان را بالا ببرید و دیدی وسیعتر و فراتر از این داشته باشید که دیگران دارند. باید بصیرت تان را افزایش دهید و این بصیرت حاصل نمی شود جز با درک درستی از قران کریم. اینکه دعا یا قرآن خوانده و به آب فوت کرده به همین معنی است چون قرآن است که باعث بصیرت و درک وسیعتر شما می شود و منظور از خوردن ( نوشیدن نیست) در تعبیر، درک کردن است. حمایت و پشتیبانی دریافت کردن است و نه آب نوشیدن. سهم شما از بصیرت بالاتر داشتن به این دلیل است که شما بعدا باید بتوانید خودتان به دیگران درس بدهید و مسائل را با دیده ی ژرفتری نگاه کنید. قران را صرفا نخوانید درک کنید. در قرآن مرتب آمده است این برای آنان است که می بینند، این برای آنهاست که می خوانند، این برای آنان است که تعقل می کنند. شما نباید بخوانید باید تعقل کنید. به دیده ی عقلانیت بیشتر به مسائل نگاه کنید. شما قرار است بتوانید مردم را به دین تشویق کنید و همیشه حق را بگویید. حق گفتن به همان ابتدای خوابتان هم مربوط می شود یعنی حق را بگویید!!! به خاطر خدا حق را بگویید نه از روی عشق به بنده ی خدا و از روی تملق و به خطر خانواده شدن با کسی چیزی را بگویید!! از خدا بترسید و حق را بگویید حتی اگر به ضررتان باشد. شما باید از همان بچه ها شروع کنید و به بزرگترها ختم کنید و خدا را به ایشان بشناسانید. انسانیت و معنویت را درست به مردم بفهمانید تا فقط نخوانند و مرید و مطیع نباشند بلکه تعقل کنند و با دیده ی بصیرت بپذیرند. در نهایت 2 مورد باید خدمتتان عرض کنم. شب اولی که شما خواب ارسال کردید 2 آیه متفاوت و 2 خواب متفاوت در یک شب دیده بودید و بنده به احترام قرآن کریم، هر دو را یک خواب برایتان حساب کردم و از شما چیزی کسر نکردم. روز دوم خواهرتان خواب دیده بودند و این خواب را ارسال کردید که عرض کردم طولانی است نصفش را فرستادید و نصف دیگرش را با علم به اینکه شما فقط حق ثبت یک خواب در 24 ساعت را دارید ( و شما هم این را می دانستید و نوشتید جسارتا دو خواب را ارسال کردم) باز دو خواب را ارسال کردید و عرض کردم که یک خواب شما تعبیر شده روز سوم بفرستید. امروز باز در یک کامنت مربوط به خواستگارتان یک خواب از امام خمینی هم دیده بودید ارسال کردید و باز این خواب را فرستادید. من به حرمت رسول الله خواب شما را به احترام ایشان تعبیر کردم ولی یادتان باشد شما 2 خواب اضافه فرستاده اید لطفا این مسئله را به عنوان عشق من به خدای بزرگ در نظر بگیرید و نه به عنوان حق خودتان بر گردن بنده . شما مطلقا نباید خلاف مقررات سایت عمل کنید و مستثنی بر هیچ کسی نیستید مدیون سایت هم خواهید بود و این کار برای کسی که می خواهد دین را ترویج کند صحیح نیست. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۶ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۴۴:۳۶
لیلاگنج نما

لیلاگنج نما : ببخشید خواب قبلیم که درمورد حضرت رسول الله بود ادامه داشت و نتونستم یکجا بفرستم و ادامه اش اینه که
و آقارسول الله نشونم دادند که :
آقای محسن قرائتی پیشم نشسته و یک کاسه ی آب دست آقای قرائتی بود و چیزی به آب خوندند و آقای قرائتی کاسه آب رو دادند بهم و گفتند آب داخل اونو بخور و من هم آب رو خوردم
آقای قرائتی بهم گفتند که بگو ببینم داخل کاسه چی میبینی؟من نگاه کردم چیزی ندیدم،سرمو بلند کردم دیدم جلوی درب دو آقا ایستادند که بقیه ی مردم اونها رو نمیبینند،بعد به آقای قرائتی گفتم تواین کاسه چیزی نمیبینم ولی جلوی درب دوتا مرد ایستادند، آقای قرائتی به اون دو مرد نگاه کردند و به اونها گفتند شما دونفر میتونید بروید هروقت خواستم صداتون میکنم بیاید.ومن در خواب ازاینجا فهمیدم اون دو مرد ماءمور مخصوص آقای قرائتی هستند و هرکسی هم نمیتونه اونهارو ببینه، بعد آقای قرائتی به من گفتند تو کاسه چیزی ندیدی ولی یه چیزی دیدی که هرکسی نمیبینه......بعد منو ازجایی که بودم بلند کرد و خودآقای قرائتی هم ازجای خودشون بلند شدند و منو نشوندند جای خودشون و خودشون رفتند جای پائین تر نشست و آقای قرائتی به من گفتند شما بالا نشینین هستین خانم.
دوباره گفتند دوباره داخل کاسه رو نگاه کن و من نگاه کردم و گفتند چی میبینی ؟دیدم که تو یه کاسه ی کوچیک دریا رو دیدم و کشتی بزرگ و یه پرچم خیلی بزرگ رو من دست گرفتم و از آقای قرائتی پرسیدم این که پرچم داره ته کشتی ایستاده وآخرین نفرهستش من هستم؟؟؟آقای قرائتی گفتند بله شمائید
و من به آقای قرائتی گفتم قبلا خواب همچین چیزی رو دیده بودم و آقای قرائتی گفتند بله این آینده ی شماست.

بعد آقای قرائتی گفتند دوباره نگاه کن دیدم بین حق و باطل جنگه و من سمت حق هستم و مثل سردار سپاه هم میمونم و رییس اون جنگ هستم.بعدش شنیدم درب و دیوار و چند بچه ی دختر و پسر کوچک سه چهار ساله که اونجا هستند مرتب میگفتند هی هی هی و رقص سما میکردند.
(منظورشون نام خداوند بود)

من دیدم بقیه ی مردم نمیشنوند منم گفتم هوهو هوهو هوهو

بعدآقای قرائتی نشونم داد که اینکه تو میبینی و میشنوی و دیگران نمیبینند و نمیشنوند اول راه توهست.

توی خواب به خودم گفتم پس آقای قرائتی هم مکاشفات دارند و صاحب سرّ هستند و فرد ملکوتی هستند.....و من دیگه از خواب پریدم.

پاسخ
لینک۳ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۲۵:۳۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب :
سلام. طبق قوانین سایت که شما آن را هنگام ثبت نام در سایت اخیرا مشاهده فرمودید، و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بسیار بالای تعابیری که فرستاده می شود، هر کاربر فقط مجاز به ثبت یک خواب در 24 ساعت است. در صفحه پرداخت قسمتی که که تیک می زنید قوانین رو قبول دارم بالای اون قسمت قوانین نوشته شده. و یک خواب شما امروز تعبیر شد. لطفا مجددا خواب خود را پس فردا ارسال کنید. سایت روزهای دوشنبه و پنج شنبه تعطیل است . تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۳۷:۰۹
لیلاگنج نما

لیلاگنج نما : خواب دیدم جایی هستم متوجه هستم کسی در سمت راستم هست..وسمت چپم دربی بود که بهم خیلی نزدیک بود و ان شخص سمت راست رو حواسم نبود چه کسیه
دیدم‌ان درب بازشد یا شاید پرده ای بود،خانم عربی با نغمه ی سگاه سرود صلی الله علی محمد صلی الله علی النبی رو میخواند و به دست خود را دراز کرد و گفت تفصل یا نبی بعنایتک و هیجان زیادی داشت و مرتب این جمله ی تفضل بعنایتک یا نبی رو تکرار میکرد و آن خانم سمت راست منو نگاه میکنه....برگشتم ببینم کنار سمت راست من کیه که این خانم اینگونه باایشان حرف میزنه ،دیدم بغل دستم سمت راستم حضرت رسول الله با لباس سفید سرتاسر نشسته اند؛
بعد به خاطر حرف اون خانم چند برگ‌اسکناس پول ازجیب مبارکشون درآوردند که تاشده بود و دسته ی پولو دوقسمت کردند نصفش رو دادند، به اون خانم ، من که این صحنه رو دیدم نشستم پای آقا رسول الله رو دیدم و همان قسمت پای آقا لخت و بدون لباس بود،و نشستم روی دو زانو و عرض کردم تفضل بعنایتک یا نبی (یعنی به منم چیزی بده ؛اون‌چیزی که میخوام رو بده)
آقا رسول الله که دسته ی دوم پول رو گذاشته بودند روی زانوی چپشون همون جا که من دستم رو گذاشته بودم ،پول رو از ونجا برداشتند تا بدند به من،
من عرض کردم آقا من که پول نمیخوام؛ آقا رسول الله نیم نگاهی به من کردند و کمی صورتشونو یک ذره به من کردند که یعنی چی میخوای؟؟ و من سریع در خواب یاد داستان پیرزنی که در زمان زندگی حضرت رسول صلی الله علیه وآله بود افتادم .......که طولانیه و من به حضرت رسول عرض کردم که هم جواری با شما و آقا امیرالمومنین و حضرت زهرا سلام الله علیهما رو میخوام،
بعد آقا رسول الله روشونو کمی از من برگردوندند که بروند که حالا این خواسته رو که میگیری و توقع بیشتری ازت دارم از خواسته ات......من گفتم آقا صبر کنید صبر کنید فقط همین نیست،دوباره برگشتند یه نیم‌ نگاهی کردند که من حرفمو بزنم من عرض کردم لقاء خدا و فناء فی الله میخوام در دنیا و آخرت، و آقا رسول الله لبخندی زدندو سر تکون دادند که آها یه همچین چیزی باید بخوای ،سر تکون دادند که یعنی من این خواسته رو میدم بهت.
و ایشان صحنه های دیگه ای نشونم دادند که چون خیلی زیلد میشه ادامه نمیدم....ممنون از لطفتون

پاسخ
لینک۳ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۴۷:۴۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما هم ایمانتان قوی است و هم ثروتمند خواهید شد و ثروتتان را در جهت ایمانتان و برای رضای خداوند خرج خواهید کرد. برای شما اطاعت اوامر رسول خدا اولین هدفتان در زندگی است و با توسل به حضرت محمد ص شما حاجت روا خواهید شد. ایشان محب شماست. حاجات شما فراتر از مسائل مادی و موفقیت های دنیوی است و شما از او می خواهید که برایتان دعا کند تا خداوند شما را از خانواده ایشان و هم جوار با ایشان قرار دهد. ولی رسول خدا به شما می گویند که نزدیکی و قربت به بهترین انسان ها هم نباید اولین آرزوی شما باشد. اولین آرزوی شما باید رضای خدا باشد ! عشق به خدا زندگی در راه خدا و مرگ در راه خدا. این چیزی است که آرزوی درست و سودمند برای شماست. این خواب بار و مفهومی مهم برایتان دارد و آن این است که شما نباید وابسته به اشخاص باشید و برای خوشامد آنها کارهایی را انجام دهید. بلکه هر کاری انجام می دهید باید برای رضای خداوند باشد. شما حتی رسول خدا را نباید در مقام اول برای خودتان و آرزویتان قرار دهید، چه برسد که مثلا جایی استخدام شوید و برای خوشامد رئیس اداره تان، یا مقامات کشورتان .... کاری را انجام دهید. شما در مقابل هر چه که در دل دارید و هر چه که به زبان می آورید مسئول هستید. این همیشه در ذهنتان باقی بماند فقط خدا. در غیر اینصورت هیچ کدام از کارها و رفتارهایی که از روی عادات مذهبی انجام دهید هیچ ارزشی ندارد اگر هدفتان قربت و نزدیکی به "هر کسی" غیر از خدای بزرگ باشد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۴۰:۱۷
لیلاگنج نما

لیلاگنج نما : سلام علیکم...لیلا هستم و ازطرف خواهرم ژیلا این خواب خدمتتون گفته میشه جهت تعبیر شدنش....باتشکر........خواب دیدم جایی هستم متوجه هستم کسی در سمت راستم هست..وسمت چپم دربی بود که بهم خیلی نزدیک بود و ان شخص سمت راست رو حواسم نبود چه کسیه
دیدم‌ان درب بازشد یا شاید پرده ای بود،خانم عربی با نغمه ی سگاه سرود صلی الله علی محمد صلی الله علی النبی رو میخواند و به دست خود را دراز کرد و گفت تفصل یا نبی بعنایتک و هیجان زیادی داشت و مرتب این جمله ی تفضل بعنایتک یا نبی رو تکرار میکرد و آن خانم سمت راست منو نگاه میکنه....برگشتم ببینم کنار سمت راست من کیه که این خانم اینگونه باایشان حرف میزنه ،دیدم بغل دستم سمت راستم حضرت رسول الله با لباس سفید سرتاسر نشسته اند؛
بعد به خاطر حرف اون خانم چند برگ‌اسکناس پول ازجیب مبارکشون درآوردند که تاشده بود و دسته ی پولو دوقسمت کردند نصفش رو دادند، به اون خانم ، من که این صحنه رو دیدم نشستم پای آقا رسول الله رو دیدم و همان قسمت پای آقا لخت و بدون لباس بود،و نشستم روی دو زانو و عرض کردم تفضل بعنایتک یا نبی (یعنی به منم چیزی بده ؛اون‌چیزی که میخوام رو بده)
آقا رسول الله که دسته ی دوم پول رو گذاشته بودند روی زانوی چپشون همون جا که من دستم رو گذاشته بودم ،پول رو از ونجا برداشتند تا بدند به من،
من عرض کردم آقا من که پول نمیخوام؛ آقا رسول الله نیم نگاهی به من کردند و کمی صورتشونو یک ذره به من کردند که یعنی چی میخوای؟؟ و من سریع در خواب یاد داستان پیرزنی که در زمان زندگی حضرت رسول صلی الله علیه وآله بود افتادم .......که طولانیه و من به حضرت رسول عرض کردم که هم جواری با شما و آقا امیرالمومنین و حضرت زهرا سلام الله علیهما رو میخوام،
بعد آقا رسول الله روشونو کمی از من برگردوندند که بروند که حالا این خواسته رو که میگیری و توقع بیشتری ازت دارم از خواسته ات......من گفتم آقا صبر کنید صبر کنید فقط همین نیست،دوباره برگشتند یه نیم‌ نگاهی کردند که من حرفمو بزنم من عرض کردم لقاء خدا و فناء فی الله میخوام در دنیا و آخرت، و آقا رسول الله لبخندی زدندو سر تکون دادند که آها یه همچین چیزی باید بخوای ،سر تکون دادند که یعنی من این خواسته رو میدم بهت.
و آقارسول الله نشونم دادند که :
آقای محسن قرائتی پیشم نشسته و یک کاسه ی آب دست آقای قرائتی بود و چیزی به آب خوندند و آقای قرائتی کاسه آب رو دادند بهم و گفتند آب داخل اونو بخور و من هم آب رو خوردم
آقای قرائتی بهم گفتند که بگو ببینم داخل کاسه چی میبینی؟من نگاه کردم چیزی ندیدم،سرمو بلند کردم دیدم جلوی درب دو آقا ایستادند که بقیه ی مردم اونها رو نمیبینند،بعد به آقای قرائتی گفتم تواین کاسه چیزی نمیبینم ولی جلوی درب دوتا مرد ایستادند، آقای قرائتی به اون دو مرد نگاه کردند و به اونها گفتند شما دونفر میتونید بروید هروقت خواستم صداتون میکنم بیاید.ومن در خواب ازاینجا فهمیدم اون دو مرد ماءمور مخصوص آقای قرائتی هستند و هرکسی هم نمیتونه اونهارو ببینه، بعد آقای قرائتی به من گفتند تو کاسه چیزی ندیدی ولی یه چیزی دیدی که هرکسی نمیبینه......بعد منو ازجایی که بودم بلند کرد و خودآقای قرائتی هم ازجای خودشون بلند شدند و منو نشوندند جای خودشون و خودشون رفتند جای پائین تر نشست و آقای قرائتی به من گفتند شما بالا نشینین هستین خانم.
دوباره گفتند دوباره داخل کاسه رو نگاه کن و من نگاه کردم و گفتند چی میبینی ؟دیدم که تو یه کاسه ی کوچیک دریا رو دیدم و کشتی بزرگ و یه پرچم خیلی بزرگ رو من دست گرفتم و از آقای قرائتی پرسیدم این که پرچم داره ته کشتی ایستاده وآخرین نفرهستش من هستم؟؟؟آقای قرائتی گفتند بله شمائید
و من به آقای قرائتی گفتم قبلا خواب همچین چیزی رو دیده بودم و آقای قرائتی گفتند بله این آینده ی شماست.

بعد آقای قرائتی گفتند دوباره نگاه کن دیدم بین حق و باطل جنگه و من سمت حق هستم و مثل سردار سپاه هم میمونم و رییس اون جنگ هستم.بعدش شنیدم درب و دیوار و چند بچه ی دختر و پسر کوچک سه چهار ساله که اونجا هستند مرتب میگفتند هی هی هی و رقص سما میکردند.
(منظورشون نام خداوند بود)

من دیدم بقیه ی مردم نمیشنوند منم گفتم هوهو هوهو هوهو

بعدآقای قرائتی نشونم داد که اینکه تو میبینی و میشنوی و دیگران نمیبینند و نمیشنوند اول راه توهست.

توی خواب به خودم گفتم پس آقای قرائتی هم مکاشفات دارند و صاحب سرّ هستند و فرد ملکوتی هستند.....و من دیگه از خواب پریدم.

پاسخ
لینک۳ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۰۴:۴۹:۲۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. با توجه به کثرت کاربران و حجم بالای خوابها از پاسخگویی به خوابهای بالاتر از نهایتا 10-15 خط مغذوریم. لطفا خوابتان را خلاصه بنویسید.

پاسخ
لینک۳ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۵۳:۳۷
محمد حسین

محمد حسین : سلام بانو.خواب دیدم اطرافیان بهم اصرار میکردند که باید زن بخواهی ولی من میزدم تو سرم میگفتم نمیخوام.ناگهان دیدم بهم میگفتند این زنت هست باردار هم هست.توی خواب با گریه میگفتم یا رسول الله یا رحمه للعالمین به دادم برس من هنوز یک جوان بی سر و پا هستم که هنوز به اهدافم نرسیدم اخه حالا چجور از پس این بربیام.تعبیرش چیه؟

پاسخ
لینک۲۴ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۱۲:۴۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. اطرافیان شما امیدوار هستند که شما بتوانید به ثروت برسید و برای رسیدن به ثروت خیلی تلاش کنید و در کارتان متعهد باشید. شما شخصیتی احساساتی دارید و دوست دارید که رابطه ای متعهدانه هم داشته باشید ولی با توجه به مشکلاتی که در رسیدن به ثروت و امرار معاش و تشکیل خانواده هست، از این که دیگران چنین انتظاراتی از شما داشته باشند وحشت می کنید. حاملگی زنی که در خواب دیده اید مشکلاتی است که برای رسیدن به ثروت با آن مواجه هستید و یا مشکلاتی که برای تشکیل خانواده با آن مواجه خواهید بود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۴ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۲۶:۴۹
atrinV

atrinV : سلام عیدتون مبارک. تعبیر کلمه پیامک رو پیدا نکردم و این قسمت چون نزدیک ترین مفهوم رو داشت اینجا تایپ کردم. خواب دیدم در حال چت با بیمارانم در تلگرام هستم که متوجه شدم لا به لای پیام های ارسالی یکی از بیماران، پیام صوتی‌ای ارسال شده بود. پیام را گوش کردم و صدا متعلق به مردی بود که مدت زیادیست کات کرده ایم. در خواب با خود میگفتم چطور ممکن است که اون ازطریق شماره بیماران به من پیام بفرستد؟اینگونه حدس میزدم که آن مرد به بهانه‌ی برقراری ارتباط با من موبایلم را هک کرده و توانسته خود را بیمارم جا بزند و بمن پیام بفرستد. از شنیدن صدایش احساس خوبی داشتم و همینطور مشخص بود که اون نیز سرحال است.

پاسخ
لینک۲۹ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۵۹:۲۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عید شما هم مبارک. کسی که با او کات کرده اید به شما فکر می کند و اعصابش ناراحت است و امیدوار است که بتواند با شما تماس بگیرد. از نظر او،، شما کسی هستید که می توانید مشکل او را حل کنید و او را شفای روحی بدهید. شما هم خوشحال خواهید شد اگر این اتفاق بیافتد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۹ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۲۲:۲۹:۵۲
ص

ص : با سلام
من متاسفانه در تایپ خواب اشتباه کردم:
مادرم پریشب خواب دیده در ارتفاعی به یک ستونی یا چیزی شبیه آن وصل "بوده" و میترسیده که سقوط کند و در این حال میگفته یا حضرت خضر

کلمه "بوده" را "بودم" تایپ کردم. در واقع خواب صرفا به مادرم مربوط است.
همچنین مادرم صرفا نام خضر را قدیم شنیده بوده و اصلا شناختی نداشته است و از این بابت خواب عجیب است.

پاسخ
لینک۲۵ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۰۷:۵۹:۵۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. مادر شما وصل به ایمان خودش است و خداوند را تکیه گاه خودش می داند. اما در عین حال از اینکه عمرش کوتاه باشد نگران است. اما این که ایشان نمی دانسته حضرت خضر کیست و او را صدا می کرده، مدعایی بر این است که او طلب طول عمر از خداوند می کند. برای حاجت روایی از حضرت خضر می توانید نماز ایشان را بخوانید: نماز خضر(عليه السلام) چهار ركعت است به دو سلام، و در هر ركعت سوره فاتحه يك مرتبه مى خوانى و صد مرتبه مى خوانى:
(وَاُفَوِّضُ اَمْري اِلَى اللّهِ اِنَّ اللّهَ بَصيرٌ بِالْعِبادِ فَوَقَاهُ اللّهُ سَيِّئاتِ مَا مَكَرُوا وَحاقَ بِـآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذابِ) را، چون از نماز فارغ شوى صد مرتبه بگو: لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّهِ الْعَلِيِّ الْعَظيمِ، پس حاجت خود را بطلب كه برآورده است إن شاء اللّه. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۵ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۰۴:۰۴
ستایش

ستایش : سلام . پدرم خواب دیده اند که در روستایمان بوده اند و نزدیک خانه خودشان جایی که استخر است و در قدیم آب در آن بود شخصی در حال بنایی بوده و به اصطلاح دیوارچینی می کرده که پدرم ایشان را به پیامبر«ص» شناخته اند و ایشان در حال بنایی بوده اند و فردی لاغر اندام و ضعیف بوده اند. فردی از آنجا رد می شده که پیامبر را صدا می زند ولی ایشان متوجه نمی شدند و جواب نمی دهند و پدر من به آن فرد می گوید: ایشان صدای تو را نمی شنوند وگرنه جوابت را می دادند. بعد پدرم پیامبر را صدا می زنند و ایشان جواب می دهند. ولی حرفی بینشان رد و بدل نشده. بعد دیدند که فرد دیگری هم آمده و به پیامبر کمک می کرده است که به نظر پدرم ایشان حضرت علی «ع» بوده اند. در این هنگام این فرد جدید (حضرت علی «ع») لاغر و ضعیف بوده و پیامبر درشت هیکل شده اند. (توضیح اینکه پدر من چندین سال است در روستایمان خانه پدری را خراب و ساختمان جدید بنا کرده اند و بیشتر ایام تابستان به آنجا می روند)

پاسخ
لینک۵ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۰۰:۵۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تعبیر خواب ایشان این است که مردم به خاطر فقر، ایمانشان ضعیف شده و باید بنای ایمانشان قویتر شود و رسول خدا ص از این مسئله نگران هستند. پدر شما ایمانشان قوی است و از این رو دیده اند که حضرت محمد ص پاسخ ایشان را داده است. همینطور کسانی که خود را پیروان حضرت علی ع می دانند در حق شیعه بودنشان کوتاهی کرده اند و هر چند که می گویند که مسلمان هستند ولی رفتارشان جوری منصفانه نیست که حضرت علی ع آنها را شیعه ی واقعی خودش بداند. حضرت علی ع فرموده اند که از جایی که فقر بیاید، ایمان می رود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۵ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۴۴:۵۶
Sodabeh

Sodabeh : سلام خانم هراتی عزیز دوسال قبل خواب دیدم وتا اکنون همیشه تعبیرش برایم سوال بوده .لطفا خواب مخفی بماند بسیار ممنونم . (تا وقتی که چنین خوابی دیدم اصلا نمیدونستم ذوالقرنین چی هست ویا کیست و بعداز خواب با تحقیق در اینترنت فهمیدم اسم یکی از بنده های برگزیده بوده ).پیشاپیش از وقتی که برای تعبیر میگذارید تشکر میکنم .

پاسخ
لینک۹ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۴۰:۰۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به تخت جمشید و آرامگاه کوروش کبیر رفته اید و ذوالقرنین را مشاهده کرده اید و علمی که به شما داده شده ( کتاب) همین هست که بنده الان خدمتتان عرض می کنم تا دانشتان بالا برود. شما به فرهنگ و تاریخ غنی خودتان افتخار خواهید کرد و خودتان را موفق و ثروتمند خواهید دانست مضافا به اینکه اگر قدردان حضرت ذوالقرنین ( صاحب دو شاخ- کلاهی که کوروش کبیر در سرش می گذاشت و اعراب او را به ذوالقرنین می شناسند یعنی صاحب دو شاخ) باشید، شما به دعای خیر او به ثروت و زندگی مرفه ای خواهید رسید. لطفا این مطلب را با دقت مطالعه کنید. پس زدن پدر شما به این دلیل است که شما رسالت دارید تا این موضوع را خوب بررسی کنید چون جوان هستید و باید ریشه های خودتان را خوب بشناسید. علامه طباطبایی در بخشی از کتاب تفسیر المیزان با عنوان «داستان ذوالقرنین در قرآن» آورده که طبق آیات قرآن، ذوالقرنین کسی بود که سد بسیار مستحکمی ساخت.
ذوالقرنین یکی از شخصیت‌های قرآن و انجیل است. بر اساس قرآن، ذوالقرنین، سه لشکرکشی مهم داشت نخست به باختر، سپس به خاور، و سرانجام منطقه‌ای که در آن یک تنگه کوهستانی وجود داشت، او انسان یکتا پرست و مهربانی بود واز طریق دادگری منحرف نمی‌شد و به همین جهت مشمول لطف خدا بود، او یار نیکوکاران و دشمن ستمگران و ظالمان بود و به مال و ثروت دنیا علاقه‌ای نداشت، او هم به خدا ایمان داشت و هم به روز رستاخیز، او سازنده سدی بود، که در آن به جای آجر و سنگ از آهن و مس استفاده شده‌است و هدف او از ساختن این سد کمک به گروهی مستضعف در مقابل ظلم و ستم قوم یاجوج و ماجوج بوده‌است.
داستان ذوالقرنین در قرآن در سوره کهف به این شرح آمده‌است:
و از تو در باره ذو القرنین می‌پرسند. بگو: برای شما از او چیزی می‌خوانم. (۸۳) ما او را در زمین مکانت دادیم و راه رسیدن به هر چیزی را به او نشان دادیم. (۸۴) او نیز راه را پی گرفت. (۸۵) تا به غروبگاه خورشید رسید. دید که در چشمه‌ای گِل‌آلود و سیاه غروب می‌کند و در آنجا مردمی یافت. گفتیم: ای ذو القرنین، می‌خواهی عقوبتشان کن و می‌خواهی با آنها به نیکی رفتار کن. (۸۶) ....... ( ادامه)----- برای من تکه‌های آهن بیاورید. چون میان آن دو کوه انباشته شد، گفت: بدمید. تا آن آهن را بگداخت. و گفت: مس گداخته بیاورید تا بر آن ریزم. (۹۶) نه توانستند از آن بالا روند و نه در آن سوراخ کنند. (۹۷)
گفت: این رحمتی بود از جانب پروردگار من و چون وعده پروردگار من در رسد، آن را زیر و زبر کند و وعده پروردگار من راست است.
سد ذوالقرنین
این سد در محلی بین دریای خزر و دریای سیاه واقع شده است و جایی است که سلسله کوه‌های قفقاز مثل یک دیوار طبیعی راه بین جنوب و شمال را قطع می‌کند و فقط یک راه در تنگه میان این سلسله کوه‌ها وجود دارد، این راه را امروز به نام تنگه داریال می‌خوانند و در ناحیه ولادی کیوکز و تفلیس واقع شده است.
هم اکنون نیز بقایای دیوار آهنی در این نواحی هست. در سد ذوالقرنین گفته می‌شود که آهن زیاد به کار رفته و بین دو کوه نیز ساخته شده است، معبر داریال بین دو کوه بلند واقع شده و این سد نیز که آهن زیادی در آن دیده می‌شود در همین دره وجود دارد. از کتب ارمنی بهتر می‌توان شهادت گرفت زیرا بیشتر به وقایع از نزدیک آشنا بوده‌اند. این سد را در کتب ارمنی از زمان قدیم به «بهاک گورایی» خوانده‌اند و «کابان گورایی» هم می گویند معنی هر دو کلمه یکی است و همان معنی «دربند کوروش» یا «گذرگاه کوروش» می‌دهد. زیرا کور قسمتی از نام کوروش است. در زبان گرجستان از قدیم این دروازه را به نام «دروازه آهنین» میانه خوانده‌اند و ترک‌ها آن را به دامر کپو (قاپو) ترجمه کرده‌اند و امروز هم به همین نام مشهور است. یکی از سیاحان یهودی مشهور موسوم به یوسف که در قرن اول میلادی می زیسته است از این سد نام می‌برد، پس از او «پروکوپیوس» مورخ در قرن ششم میلادی آن را دیده است و سپس یکی از همراهان سردار رومی «بلی سارس» نیز وقتی به این نقطه حمله برد (پانصد و بیست وهشت میلادی) این سد را به چشم دیده است.
یکی از رودهایی که از جبال قفقاز سرچشمه می‌گیرد به نام «کُر» خوانده می‌شود. در کتب ارمنی و حتی یادداشت‌های آنتونی جان کینسن که در سال ۱۵۵۷ میلادی به ایران آمد، این رود، رود سائرس(= کوروش) خوانده می‌شود.
تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۹ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۲۱:۲۹:۵۶
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.