کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب گربه

دیدن گربه در خواب به انسانی فاسق تعبیر شده است. آمدن گربه به خانه، آمدن دزد است و خوردن چیزی از خانه توسط گربه، دزدیده شدن اموال تعبیر می شود. اگر کسی در خواب دید که گربه را گرفت و کشت، آن مال دزدیده شده به او بر خواهد گشت. گربه در تعبیری دیگر به زنی بی حیا گفته می شود که بی چشم و رو و هتاک است.

اگر در خواب بینید گربه ای دارید، زنی که دستش کج است در زندگی شما نقش می گیرد. اگر ببینید چندین گربه جایی جمع هستند، چند زن درباره شما حرف می زنند و تصمیم می گیرند و غیبت می کنند. اگر در خواب بینید گربه ای را در بغل گرفته اید و به سینه خود می فشارید، زنی فریبکار شما را می فریبد و گولتان میزند و اگر گربه را به دوش گرفته باشید، زنی حیله گر برشما مسلط می شود.

تعبیر خواب گربه

اگر در خواب بینید که به گربه غذا می دهید، پول خود را برای یک زن دروغگو و فریبکار خرج می کنید و اگر ببینید به دنبال یک گربه می دوید که او را بگیرید، زنی شما را به استیصال وا می دارد و سر گردان می کند. اگر ببینید گربه ای در خانه شما موش گرفته، زنی برای شما حسن خدمت انجام می دهد اما نباید فراموش کنید که خودش نسبت به شما صداقت ندارد.

    امام صادق (ع) می فرماید: دیدن گربه بر پنج وجه است:
  1. دزد،
  2. غماز (فتنه گر و سخن چین)،
  3. بیماری،
  4. زنی مشفقه،
  5. جنگ و خصومت کردن.

محمد ابن سیرین می گوید: تعبیر دیدن گربه در خواب، دلیل بر مردی مفسد و دزد است. اگر دید گربه درخانه او آمد، دلیل که دزدی در آنجا رود. اگر دید گربه از خانه او چیزی خورد، دلیل که دزد از آنجا چیزی بدزدد. اگر ببیند گربه را بکشت، دلیل که دزدان را بکشد و قهر کند.

تعبیر خواب کشتن گربه

ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند که گربه را کشت و پوست او بکند، دلیل که مال دزدی بستاند. اگر بعد از صبح گربه را در خواب دید، دلیل که شش روز بیمار شود.

تعبیر خواب گربه وحشی

اگر کسی در خواب دید گربه وحشی به شهر وارد شد، غریبه ای ثروتمند وارد آن شهر می شود و اگر کسی دید که اجزای گربه وحشی (صحرایی) مانند پوست آن را دارد، تعبیر آن مال و ثروت است. نزاع با گربه وحشی، ستیزه با آن غریبه ثروتمند است. اگر گربه وحشی را از پای درآورد، مال آن شخص غریبه را عده ای کلاش و چپاولگر، غارت می کنند.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

584 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

Bahar

Bahar : با خواهرم رفتم داخل حیاط گربه ای که بزرگ شده بود را دیدیم من و خواهرم نزدیک گربه شدیم گربه طرف خواهرم نیامد ولی تا مرا دید طرف من آمد و سرش را جلو آورد تا نوازشش کنم من تا به سرش دست کشیدم بسیار خوشحال شد و آرام آرام مو های آن کنار رفت پوست سفید گربه نمایان شد که روی پوستش نوشته شده بود یا الله البته به رنگ آبی حالت خال کوبی داشت من همون زمان شروع کردم به قرآن خواندم نمیدانم کدام آیه بود و بعد یا الله یا الله می گفتم و گربه را نوازش می کردم و آن هم به حالت تشکر منو نگاه می کرد. رفتم داخل خانه دیدم مامانم مهمانی که داخل خانه هست را با کتک و دعوا از خانه بیرون می کند انگار حرفی به مادرم گفته بود که عصبانی شده بود بعد من خانمی که مهمان ما بود را بغل کردم و معذرت خواهی کردم و خانم هم گفت چقدر گردنبندانت قشنگ هستند یکی از طلا البته فکر می کنم با نگین عقیق و دومین گردنبندم حالت تزئینی داشت (یعنی نه طلا ونه بدل گردنبند هایی که با مونجوق و پولک درست می شود حالت تزئینی دارد)بعد من عصای مادربزرگم را گرفتم وکنار دیوار گذاشتم دیدم چندین عصای دیگر قیمتی هم هست که سر عصا ها از سنگهایی مثل عقیق تراشیده شده بکار رفته است.
خانم هراتی گرامی مادربزرگ من اصلا خانم ساده ای نیست و رابطه ایشان با مادرم و من اصلا خوب نیست و من ایشان را روی مبل به طوری که با حالت تحکم و غرور آمیز یعنی مانند بیداری ایشان را دیدم.
شب قبل از این خواب من با خانمی صحبت کردم و حرفهای به من گفتند که خیلی ناراحت شدم که به خدا و حضرت سجاد متوسل شدم و این خواب رادیدم.
بسیار متشکرم از این که وقت می گذارید و دقیق و سنجیده شده تعبیر می کنید امیدوارم ثواب اینکار را خداوند چندین برابر به شما بدهد.
با تشکر

پاسخ
لینک۲۴ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۰۱:۴۰:۵۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. اینکه فرمودید مادر بزرگتان آدم خوبی نیست، اما در یک خانه زندگی می کنید، به این مسئله اشاره می کند که صفا و صمیمیتی که در خانه تان دیده اید، شرایطی است که مادرتان سعی می کند آن را به وجود آورد و جوی دوستانه بسازد. مادر بزرگ شما خیال می کند که شما نیاز به حمایت و نصیحت دارید و به نظر او نصایحی که می کند بسیار هم ارزشمند است ولی این نصایح را شما دوست ندارید و نمی خواهید که دقیقه به دقیقه به شما چه بکن چه نکن بگویند. کسی سعی می کند در مقابل شما خودش را خیلی با ایمان و مذهبی نشان دهد و نشان دهد که شخصیتی مهربان و وفادار و از خودگذشته دارد. از نظر مادرتان او آدم خوبی نیست و با او غیر دوستانه برخورد خواهد کرد. بچه گربه ای که بزرگ شده همان دختر فامیلتان است که ذاتی ظاهرساز و باطنی خراب دارد. شما معقول فکر می کنید و احساسی رفتار نمی کنید و این دختر فامیلتان ته دلش، از طرز فکر شما تعریف و تمجید می کند و شما را آدمی عاقل و منطقی می داند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۴ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۱۱:۱۷
Bahar

Bahar : با سلام خدمت خانم هراتی گرامی
خوابی دیدم که من و مادرم و مادر بزرگم داخل یک خانه ای زندگی می کنیم که با این خانه ای الان هستیم فرق می کند وسایلش ساده تر و خانه کوچکتر است ولی خیلی باصفا و گرم بود همه چیز نو و تمیز بود چندین روز بود که مهمان داشتیم رفتم داخل حیاط آن خانه گربه ای رادیدم که تازه بدنیا آمده بود و پشت وسایلهای آنجا خودش راپنهان کرده بود با سختی بیرونش آوردم و تمیزاش کردم مادرش داشت منو میدید ولی اصلا به بچه اش اهمیت نمیداد چندین بچه دیگر هم داشت رفتم داخل خانه، دیدم مادرم دارد با دختر این خانمی که مهمان ما بودند دعوا می کند ‌و از موهایش آن را داشت بیرون می انداخت من با دیدن این صحنه خیلی ناراحت شدم و مادرش را بغل کردم ومعذرت خواهی کردم و گفت چقدر گردنبندانت قشنگ است یکی از طلا و دیگری حالت تزئنی داشت مادربزرگم عصا یش راداد به من دیدم کنار دیوار چندین عصای قیمتی هم هست که از سنگ های مانند عقیق یک دست کار شده. رفتم داخل حیاط دیدم آن گربه بزرگ شده حتی از مادرش هم بزرگتر، خواهرم کنار من بود به آن محل نگذاشت وقتی مرا دید آمد جلو و خیلی خوشحال شد یکباره دیدم موهایش کنار رفت و پوست سفیدی نمایان شد که روی آن نوشته بود یا الله به رنگ آبی من هم داشتم یک تیکه ای از قرآن را می خواندم و یا الله می گفتم انگار داشت از من تشکر می کرد.
با تشکر

پاسخ
لینک۲۳ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۲۱:۳۴:۰۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما و مادر و مادر بزرگتان روحی ساده و بی آلایش دارید و قلبتان پاک و با صفاست. شما سعی می کنید که به دیگران کمک کنید و در زندگی شما خلوص و بی گناهی وجود دارد و زندگی تان متحول خواهد شد. کسانی که شما به آنها کمک می کنید بدذات خواهند شد و قصد سو استفاده از شما را خواهند داشت. دوست خوبم من باقی خوابتان را اصلا متوجه نشدم.خواهرم کنار من بود به آن محل نگذاشت یعنی به کی؟ بدختری که کتک خورده بود یا به گربه؟ روی کی نوشته شده بود الله روی گربه؟ لطفا متوجه باشید که من در ذهن شما نیستم و از نوشتن ضمیر آن این و او به جای کلمات اصلی خوابتان پرهیز کنید. توضیحات بیشتر شما به تعبیر خواب کمک خواهد کرد والا باقی تعبیر قطعا اشتباه خواهد بود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۳ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۲۳:۴۴:۳۰
behnaz

behnaz : سلام خانم هراتی عزیزم
من خواب دیدم که یک راهرو هستش از پشت خانه ما که درهاش رو من میبندم و قفل میکنم و انگار چندین در بود که پشت سرهم میبستم و این راهرو به برزخ وصل بود،وشوهر عمم که فوت شده رو به خانه خودمون اوردیم،چون این قسمت خوابم رو به درستی یاد ندارم،ولی در جای دیگه خوابم دیدم که یک گربه رو گرفتم که از خونه بیرون کنم و درحالی که سگم در دست دیگم بود و گربه در دست دیگه به سمت در میرفتم که سگم بهم ادرار کرد(در بیداری هیچ وقت این کار رو انجام نداده و خیلی حیوون تمیزی هست)ولی در خواب بهم ادرار کرد،من گربه رو به بیرون از خانه انداختم و یک عالمه دررو به روش بستم،درها پشت سر هم بودن و‌من قفل میکردم،گربه به شدت ناله و سر وصدا میکرد که دوباره وارد خونه بشه ،وقتی داشتم درها رو میبستم متوجه شدم درهای داخلی خونه که به بیرون راه نداشتن قفل نمیشدن،ولی درهای اولیه که جلو ورود گربه رو میتونست بگیره کاملا قفل شدن
پیشایش ممنونم از تعبیر زیباتون

پاسخ
لینک۱۴ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۲۴:۴۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام عزیزم. عمر شما طولانی است و مرحله گذار به تاریکی ها را از زندگی تان دور کرده اید. روحشان شاد. شما کسانی که می خواهند از زندگی تان سو استفاده کنند را تا ابد از زندگیتان بیرون کرده اید و دوستانتان را حفظ می کنیدو بهترین دوستتان برایتان درددل می کند یا پول خرجتان می کند. شما با خانواده تان همیشه صمیمی خواهید بود ولی غریبه های بد ذات را هرگز به زندگی تان راه نمی دهید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۴ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۳۴:۲۸
ماهور

ماهور : سلام. وقت بخیر
خواب من بیشتر شبیه کابوس بود از بس فضای زجر اوری برخوابم حاکم بود ونمیدونم تعبیر داره یا نه. خواب دیدم زدم توی سر یه زنبور واونو کشتم وخیالم راحت شداما براساس تجربه قبلیم حتی وقتی بی جون روی زمین افتاده بود بهش دست نزدم چون ترسیدم درهمین حال بهم نیش بزنه. بعد دیدم توی اتاق خونمون هستم ویه گربه سیاه که گاهی خیلی بزرگتراز حد طبیعی وبسیار پشمالو دیده میشد وگاهی خیر، توی حیاط خونمون پرسه میزنه ودومرتبه خیز گرفت تا چیزی رو ازتوی حیاطمون بگیره، یه بارش یه ماهی کوچک بود یه بارشم یه موش لاغرمردنی بود، ندیدم موفق به اینکاربشه چون از داخل اتاق زدم به شیشه که منو ببینه وفرار کنه ولی گربه خیلی بیحیاتر وبی باک تر ازاین حرفابود تازه چشمهاشو که وحشتناک بود رو گرد ودرشت کرد وبه سمت شیشه حرکت کرد، ابدا صدایی ازش در نمی امد فقط چهره اش وچشماش زشت ووحشی بود. به سمت شیشه که اومد ترسيدم شیشه رو بشکونه بیاد توخونه ومن وبچم تنهابودیم. بعد دیدم گربه الان خودشو به پالتوی سیاهی که مال شوهرم بود وتوی ایوان بود میماله، برای همین در رو کمی باز کردم که پالتو رو بیارم تو،گربه راحت از لای در اومد توی خونه، به خودم گفتم چه زوره، صحنه بعد دیدم گربه باز توی حیاط پرسه میزنه در حالیکه بسیار پشمالو وبزرگ بود وپتوی بچمم هم روی پشتش بود. بعد دیدم فضای حیاط تاریکه ودر حیاطمون خودبه خود باز شد ویه پسر بچه که شبیه بچگیهای یه بازیگری بود که توی بچگی فیلم بازی میکرد(مهدی باقربیگی) بایه توپ اومد توی خونه وزد به شیشه اتاق، انگار برای بازی بابچم اومده بود. من فقط از دیدن این صحنه ها میترسیدم. ممنون

پاسخ
لینک۲۱ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۴۶:۳۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. خواب شما باطل است و هیچ معنی ای ندارد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۱ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۲۳:۲۲:۳۱
Sara gharani

Sara gharani : سلام. خواب دیدم توی خونه ی خودم روی تخت هم خونه ایم نشسته بودم که صدای جیغ اومد... بعد دیدم دوتا گربه با یه عالمه بچه گربه ی ریز اومدن و بچه گربه ها پریدن روی تخت منم اونا رو انداختم پایین بعد دوستم همه شونو گرفت و کرد توی کیسه بعد بوی گربه مرده بلند شد و بعد رفتیم ناهار خوردیم‌. عجیب واسه من اینه که من تو واقعیت اصلا از گربه ها نمیترسم اما توی خواب از بچه گربه ها میترسیدم... خواب رو ۱۰ صبح دیدم تقریبا. تعبیرش چی میتونه باشه؟ ممنون

پاسخ
لینک۱ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۰۱:۵۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما احساس می کنید که دوستانتان در کارتان دخالت می کنند و خودمختاری و استقلالتان را گرفته اند. زندگی شما دارد متحول می شود و شما می خواهید که مستقل تر رفتار کنید. نمی خواهید که روابط شخصی خودتان را با دیگران در میان بگذارید یا کسی در کارتان دخالت کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۴۴:۱۷
مريم

مريم : سلام وقت بخیر. خواب دیدم که یک گربه ملوس و زیبا روی تخت کنار من خوابیده و مدام شیطنت و بازیگوشی می کنه. من همش می ترسیدم گازم بگیره و یا چنگم بزنه. برای همین صورتش رو محکم می گرفتم که بهم نزدیک نشه. خلاصه اینکه باهاش هم بازی می کردم و هم در نزاع بودم. یبار هم ظاهرا به شکل دراز کشیده کنار من، رو به بالا ادرار کرد، که کمی به اطراف پاشیده شد و من خودم رو جمع و جور می کردم که بهم نپاشه. ممنون میشم تعبیر بفرمایید.

پاسخ
لینک۲۴ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۴۲:۰۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما روحیه ای مستقل، زنانه، خلاق و قوی دارید. می توانید دیگران را فریب دهید یا خدای نکرده بنا به مصلحت خودتان از کسی استفاده کنید اگر اجازه دهید که این اتفاق بیافتد بارگناه و انرژی منفی را به دوش خواهید کشید ولی شما خودتان را از این اتفاق مصون نگه می دارید و نمی خواهید که صفت خودخواهی در وجودتان تجلی کند و شما را به گناه بکشاند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۴ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۲۳:۴۷:۲۷
Mozhgan

Mozhgan : سلام و عرض ادب
دیشب خواب دیدم که رفتم دفتر محل کارم منتهی خارج از وقت وارد دفتر که شدم وسط سالن چند تا گربه دیدم خیلی ترسیدم یهو متوجه یه حفره ای تو سالن شدم که به بیرون راه داشت و گربه ها از اونجا میومدنو میرفتن گربه هارا داد زدم که برن یه گربه ی خاکستری و زرد بودن که زل زده بودن به من گربه ی خاکستریو هرکاری کردم نرفت از ترس رفتم تو اتاق شریکم دیدم یه دختر حدود ۱۶ ساله با لوندی نشسته پشت میز گفتم تو کی هستی گفت دختر آقای ماکانی گفتم ماکانی کیه گفت شریک آقای طاهری(که شریک من هست)گفتم هرکی هستی حق نداشتی پشت میز بشینی ترسید و رفت اونور یهو دیدم از اتاق کنفرانس سر و صدا میاد رفتم دیدم چند تا آخوند بدون عمامه نشستن و مثل عربها خیلی بدجور غذا میخورنو بلند بلند میخندن اصلا متوجه حضور من نبودن یکیشون گفت ببینید تو کابینتهای اینجا مشروب نیست اون یکی گفت نه داریم میریم جایی بوش از دهنمون میاد میفهمن چند تا هم خانم نشسته بودن باهاشون غذا میخوردن

پاسخ
لینک۲۳ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۲۴:۵۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. در کار شما خللی وجود دارد که باعث می شود دشمنانتان بتوانند از شما سو استفاده کنند. اگر شما نظرتان را واضح بگویید خیلی ها نخواهند توانست از شما ایراد بگیرند و بعد آن را بگذارند به پای اینکه نمی دانستند نظر شما چیست و با سو تفاهم ناخواسته شما را رنجانده اند. اما دو نفر هستند که اصلا نظرتان برایشان مهم نیست و حرفتان برایشان به حساب نمی آید. یکی هست که خیلی مغرور و متکبر است و با هر کسی هم حرف نمی زند. دومی کسی است ذات مریض و خبیثی دارد. شریک شما بسیار ثروتمند است و او توانسته با شجاعت ( ماکان) به ثروتی برسد. حالا او شما را قضاوت می کند! و خودش را اختیاردار شما می داند. عده ای به اسم ( کاره ای بودن در حکومت و قدرت داشتن) می خواهند به شما حکمفرمایی کنند و با شما دشمنی می کنند. احساسات منفی به کارتان وارد می کنند و از دست شما حرص می خورند و اعصابشان هم خورد می شود. آنها هم ثروتمند هستند و هم مال حرام خوار!! اما از ترس آبرو ظاهرسازی می کنند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۳ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۵۰:۵۲
امید

امید : سلام، وقت بخیر . من خواب دیدم در میان تعداد زیادی کبوتر به صورت ایستاده که رنگ و تعداد انها برایم مشخص نبود ، احتمالا در یک محطیی مثل مرغداری قرار دارم منظورم محصور، البته من هم حصار و یا سقفی ندیدم. در حالی که من گیج بودم که چرا در میان این همه کبوتر و اینجا قرا دارم متعجب و شگفت زده، و از حالت ایستاده و منفعلانه نگاهشان میکردم که احساسم اینست گربه ای به قصد کبوترها و یا دور کردن من ، مرا شوکه کرده ترساند و حتی گویا پایم را گاز گرفت که از ترس بیدار شدم. ساعت خواب 5 تا 6 صبح

پاسخ
لینک۴ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۳۵:۱۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما احساس می کنید که آزادیتان کم شده و نمی توانید به طور کمال و تمام خودتان را ابراز کنید. کسی در حال گرفتن خدمات و انرژی از شماست بدون اینکه به شما چیزی بدهد ( احتمالا خانم) و شما احساس می کنید که ناامید یا تهدید شده اید. شما خودتان را به خاطر کارهای دیگران مقصر می دانید و خیلی ها هستند که غیبت شما را می کنند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۴ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۴۳:۵۸
شیما

شیما : خواب دیدم سه نفر با سه تا اسب تو کوهستان دارن به تاخت میرن، نزدیک شدم دیدم یکیش پسر خردسالمه و کسی سوار دو تا اسب دیگه نبود شاید من و خانمم بودیم حس کردم. پسرم رو تشویق کردم سوار اسب بشه ولی اون بازیگوشی کرد رفت لبه پرتگاه و افتاد پایین. در ضمن ما یه خانواده سه نفره هستیم

پاسخ
لینک۳۰ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۴۸:۲۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دوست خوبم قبل از هر چیز به شما یادآوری مجدد میکنم ( در هنگام ثبت نام و در تمام صفحات تعبیر خواب در کادر زرد رنگ آمده است) که شما باید هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مربوط به خودش که ار روی لیست الفبای تعبیر خواب سایت پیدا می کنید، ثبت کنید. شما الان خواب اسب دیده اید و در تعبیر خواب گربه خوابتان را ثبت کرده اید. چنانچه در دفعات بعد خوابتان را در صفحه تعبیر خواب نامرتبط با خودش ثبت کنید خوابتان از سایت حذف شده و تعبیر نخواهد شد. اما تعبیر خوابتان این است که شما و خانواده تان شخصیت هایی قوی و آزاد و مغرور دارید. رنگ اسب در تعابیر مهم است که ذکر نکرده اید. احساسات شما غیر قابل کنترل است و گاهی متکبر می شوید. پسر شما به خاطر این ذات درونی اش احساس می کند که در جایگاه قدرت قرار دارد و هر کاری که خودش دوست دارد را انحام می دهد و به حرف شما گوش نمی دهد و این باعث می شود که او متضرر شود. خواب شما به شما می گوید که باید خیلی روی فرزندتان کار کنید که قدرت خودش را دلیل بر این نداند که نصیحت پذیر نباشد و همینطور برای دفع شر صدقه بدهید که از چشم زخم و خطرات به دور باشید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳۰ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۳۸:۵۰
شیما

شیما : سلام، خواب دیدم دختر خاله ام که در حال حاضر باردار است دارد گربه می‌خورد، یه آقایی هم یه قسمت از گوشت گربه رو آورد و بهش گفت اینو بخور مثل موز مقویه برات. دختر خالم تو خواب هم باردار بود. در ضمن ایشون عاشق گربه است آیا میتونه ربطی به خوابم داشته باشه؟

پاسخ
لینک۲۷ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۴۲:۲۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دختر خاله تان به خاطر مسئله ای ناراحت است و بر مشکلاتش غلبه خواهد کرد و گشایش کار می یابد. چون در خواب هم حامله بوده ربطی به اینکه عاشق گربه است ندارد. اما اگر خوابتان را شب ندیده اید و بعد از ناهار دیده اید احتمال زیادی دارد که خوابتان باطل باشد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۷ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۳۴:۳۹
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.