تعبیر خواب گربه
دیدن گربه در خواب به انسانی فاسق تعبیر شده است. آمدن گربه به خانه، آمدن دزد است و خوردن چیزی از خانه توسط گربه، دزدیده شدن اموال تعبیر می شود. اگر کسی در خواب دید که گربه را گرفت و کشت، آن مال دزدیده شده به او بر خواهد گشت. گربه در تعبیری دیگر به زنی بی حیا گفته می شود که بی چشم و رو و هتاک است.
اگر در خواب بینید گربه ای دارید، زنی که دستش کج است در زندگی شما نقش می گیرد. اگر ببینید چندین گربه جایی جمع هستند، چند زن درباره شما حرف می زنند و تصمیم می گیرند و غیبت می کنند. اگر در خواب بینید گربه ای را در بغل گرفته اید و به سینه خود می فشارید، زنی فریبکار شما را می فریبد و گولتان میزند و اگر گربه را به دوش گرفته باشید، زنی حیله گر برشما مسلط می شود.

اگر در خواب بینید که به گربه غذا می دهید، پول خود را برای یک زن دروغگو و فریبکار خرج می کنید و اگر ببینید به دنبال یک گربه می دوید که او را بگیرید، زنی شما را به استیصال وا می دارد و سر گردان می کند. اگر ببینید گربه ای در خانه شما موش گرفته، زنی برای شما حسن خدمت انجام می دهد اما نباید فراموش کنید که خودش نسبت به شما صداقت ندارد.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن گربه بر پنج وجه است:
- دزد،
- غماز (فتنه گر و سخن چین)،
- بیماری،
- زنی مشفقه،
- جنگ و خصومت کردن.
محمد ابن سیرین می گوید: تعبیر دیدن گربه در خواب، دلیل بر مردی مفسد و دزد است. اگر دید گربه درخانه او آمد، دلیل که دزدی در آنجا رود. اگر دید گربه از خانه او چیزی خورد، دلیل که دزد از آنجا چیزی بدزدد. اگر ببیند گربه را بکشت، دلیل که دزدان را بکشد و قهر کند.
تعبیر خواب کشتن گربه
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند که گربه را کشت و پوست او بکند، دلیل که مال دزدی بستاند. اگر بعد از صبح گربه را در خواب دید، دلیل که شش روز بیمار شود.
تعبیر خواب گربه وحشی
اگر کسی در خواب دید گربه وحشی به شهر وارد شد، غریبه ای ثروتمند وارد آن شهر می شود و اگر کسی دید که اجزای گربه وحشی (صحرایی) مانند پوست آن را دارد، تعبیر آن مال و ثروت است. نزاع با گربه وحشی، ستیزه با آن غریبه ثروتمند است. اگر گربه وحشی را از پای درآورد، مال آن شخص غریبه را عده ای کلاش و چپاولگر، غارت می کنند.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
فرشته :
با سلام و عرض احترام خدمت بانو هراتی گرامی
من خواب دیدم یک گربه ی سیاه و یک سگ به شدت در حال دعوا بودند ( حس کردم روی صندلی عقب ماشین پدرم هستند ) بعد خودمو همونجا دیدم اما سگ و گربه دیگه اونجا نبودند اما انرژی دعواشون و آبی که احتمالا از دهانشون خارج شده بود در فضای اونجا حس میشد (محل دعوا) ، بعد در قسمت دیگر خوابم دیدم توی یک رختخواب نشستم اما اون رختخواب بیرون دم در منزل بود! توی پیاده رو ، فضای کل خوابمم شب بود .
این رو هم بگم که فردای اون روز متاسفانه یکی از آقایون در محل کارم بدجنسی کرد و باعث شد بینهایت عصبانی بشم طوری که محل کارم رو برای یک ساعت ترک کردم و تاثیر عصبانیت اون روز تا شب با من بود، برای تعبیر شما سپاسگزارم، در پناه عشق و نور خداوند باشید
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. پدر شما حامی و کنترل کننده ی زندگی شماست و دعوا یا مسئله ای در زندگی تان به وقوع می پیوندد که شما خیلی زود آن را پشت سر می گذارید. انرژی منفی حاصل از اعمال کسی که با بینش و روشنفکری شما در تضاد است موجبات تحقیر و توهین را در رابطه ی شما با کسی فراهم می کند. شما در تنهایی و خلوت خودتان به خاطر مسئله ای که ربطی به خانواده تان ندارد، فکر می کنید و از این افکار ناراحت می شوید. خوابتان فردای همانروز تعبیر شده و شما یک شب قبل ، از شرایط فردا با خبر شده اید. تشکر از همراهیتون.
arash : سلام،خواب ديدم خونه قبلي پدربزرگم هستم،چند تا گربه بودن كه ميومدن يك جاي خاصي از خونه و ميمردن و من جسد يكيشو هم ديدم،ممنون ميشم تعبيرش را بگيد،با سپاس
فریبا هراتی
: سلام. شما روحیه ای سنتی و مطابق با نظر پدربزرگتان دارید و در جایی از زندگی تان خودمختاری و استقلال ندارید و نمی توانید در مورد بعضی از مسائل به تنهایی تصمیم بگیرید. از این جهت روابط بعضی از خانمها با خانواده شما، منوط به تصمیم و نظرات دیگران است و این امر باعث خراب شدن رابطه ی شما می شود. تعبیر دیگر این است که معتقدید که گربه را باید لب حجله کشت و نباید به زن رو داد که حرفش را پیش ببرد. تشکر از همراهیتون.
فاطمه اصغری : سلام وقت بخیر.خواب دیدم کف حیاط خونمون روزمین من وخالم نشستیم بچه گربه ای پشت سرمن میادوناگهان باسن منوگازمیگیره که این گازدردنداشت فقط حالت مکش شدییییییییدداشت به هیچ وجه این بچه گربه رونمیتونستم ازخودم جداکنم خیلی آزاررهنده بودوفقط توخواب جیغ میکشیدم.هرچی ازخالم کمک میخواستم اصلاتوجهی نمیکردومیگفت بچه گربست وگازنمیگیره وخیلی بی تفاوت فقط نگاهش میکرد.درواقعیت خالم به شدددددت ازگربه میترسه.رنگ گربه هم روشن بود.ممنون ازراهنماییتون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما دارید متحول و مستقل می شوید و سعی می کنید که روی پای خودتان بایستید و خودتان را قوی کنید. شما احساس می کنید که در شرایط سختی قرار گرفته اید ( که در واقعیت خیلی هم سخت نیست) و می خواهید از مسئولیت های روزمره تان فرار کنید. نیاز به حمایت روحی و احساسی دارید. اعتماد به نفستان پایین است و حس می کنید که مجبورید آویزان کسی بشوید و از او کمک بگیرید ضمن اینکه شما احساس تهی بودن می کنید و در یک رابطه ی خاص، احساس می کنید که فقط دهنده هستید و از شما کار کشیده می شود ولی چیزی عایدتان نمی شود. خاله ی شما می داند که این احساس برای کسی که می خواهد زندگی اش را متحول و مستقل کند طبیعی است و می داند که شرایط خیلی هم سخت نیستند. تشکر از همراهیتون.
امین : سلام وقت بخیر
خواب دیدم گربه خیلی ظریف و کوچکی در خانه ام هست که در حال زایمان میباشد و دو تا بچه گربه خیلی کوچک بدنیا آورد. گربه مادر اینقد کوچک بود و در حد بچه گربه بود، به همین دلیل من تعجب کردم چطور بچه بدنیا آورده. من سعی کردم برای زایمان بهش کمک کنم و از خودش و بچه هاش مراقبت کنم چون خیلی کوچک بودن.
در ادامه خواب، متوجه شدم که سقف خانه مان که بالای کمد دیواری بود، سوراخ شده و از آن آب میچکد و بخشی از خانه کاملا خیس شده بود.
در خوابم، مادرم هم خانه ام بود و متوجه شدم لبهای بزرگ و قرمز شده اند، گویا لبهایش را تتو انجام داده بود.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. زندگی شما در حال متحول شدن است و شما استقلال بیشتری پیدا خواهید کرد. شما چیزهای جدیدی را در زندگی تان کشف می کنید و می خواهید به کسانی که در زندگی تان با شما خالصانه رفتار می کنند کمک کنید. شما تحت تاثیر احساساتی قرار گرفته اید که با زور به شما تحمیل شده و مادرتان سعی می کند که نظرات خودش را به صورتی خاص و متفاوت ابراز کند. او می خواهد توجه شما را به صحبت ها و حرفهایش جلب کند و سعی خواهد کرد که مسائل را پر رنگ تر و بزرگتر از چیزی که در واقعیت هست به شما بیان کند و نظرتان را به سمت خودش جلب کند. تشکر از همراهیتون.
khorshid : سلام،وقت بخیر، خواب دیدم تو حموم خونمون بودم به همراه آقا و گربه ی سفید که دو تا قسمت لکه تیره هم داشت بدنش و لاغر و زشت بود که اون گربه اول تو جمع چندین گربه با رنگای مختلف بود ولی فقط اون گربه سفیده دوست داشت بیاد تو حمام و من راضی نبودم ولی بزور خودشو از لای در وارد حموم کرد نمیدونم اونجا چخبر بود و یه دختر 12،13 ساله هم بود که همش میخواست کنارم باشه و بامن باشه ولی من خوشم نمیومد زیاد ازش و کلافم میکرد و ظاهرسازی میکردم تحملش میکردم و اونم پیش مامانم بهم میگفت میخوام یه چیز خوشگل بهت بدم میخواست منو راضی کنه با چیزی که دوست دارم،شاید میخواست لباس بهم بده و من خوشم اومد ، میخواست رضایت منو جلب کنه،و منم الکی نازشکردم.و یه آقایی بود که قد متوسطی داشت هم قد خودم بود ولی چهره خوبی داشت و همش خودشو میچسبوند بهم و میخواست که همه جا باهاش باشم من بی محلی میکردم ناراحت میشد و سعی میکردم دلشو بدست بیارم نمیدونم چرا تحملش میکردم انگار رودروایسی داشتم که ناراحت نشه و هی دلش میخواست که بغلش کنم و مرد عوضی و بی شخصیتی بود...و قبلش مامانمو برده بود یه مهمونی و از مامانمم خوشش میومد و به مادرمم نزدیک شده بود انگار. ممنون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما می خواهید نگرانی های خودتان را بشویید برود و شروعی تازه داشته باشید. اما زمانهای سخت و ناراحتی ها، برای شما فرا رسیده است و فکر می کنید که تقلب و حیله گری یا سیاستمدارانه رفتار کردن، شاید به نفعتان باشد. شما گاهی بی تجربگی از خودتان نشان می دهید و رفتارهای متناقضی از خودتان نشان می دهید که خودتان هم دوست ندارید اینطور باشید اما از جهتی هم شخصیتی مستقل و قوی دارید و روی حرف خودتان هستید و از این جهت گشایش کار خواهید یافت و وجهه ی خوبی نزد دیگران دارید. تغییر و تحولات متناقص و موانعی سر راه شما وجود دارد که باید بر آنها غلبه کنید. شما می خواهید تولدی دوباره و شروعی موفق و تازه برای خودتان بسازید. خصلت های اخلاقی شما و مادرتان از بعضی جهات خیلی شبیه هم است. تشکر از همراهیتون.
Irani : سلام بانو...سپاس از تعبیرهای خوب... من همین ربیع الاول خواب منزلی که الان ساکن هستم و اجاره ای هست؛ رو دیدم (البته موعد اجاره ما سراومده ولی هنوز جابجا نشدیم؛ شاید این به تعبیرش مربوط بشه). دیدم همه پنجره های خونه رو باز کردیم که هوای تازه بیاد؛ هوایی شبیه بهار بود یا اول پاییز. من و همسرم فقط بودیم. عجیب بود که کف سالن پذیرایی خونه ما که الان سرامیکه و فرش هم هست، کامل تغییر کرده بود، خبری از فرش و سرامیک نبود و فقط سنگریزه کف خونه بود!!! از همین پنجره های سالن پذیرایی که باز بود،؛دیدم چندین گربه تیره و سیاه ایستادن و میخوان بیان داخل خونه. خیلی ترسیدم و شروع کردم به جیغ زدن و شوهرمو صدا کردم که بیاد اینا رو بیرون کنه. شوهرم هاج و واج بود و کار زیادی نکرد؛ گربه ها وارد خونه شدن و من داد میزدم (واقعا روی تمیزی خونه حساسم و اصلا تحمل گربه اونم گربه خیابونی رو داخل خونه ندارم).
شوهرم از سالن رفت بیرون و ترس و جیغ من ادامه داشت. دیدم فایده نداره و گربه ها اومدن تو. خودم رفتم از خونه بیرون دنبال همسرم توی حیاط که بهش بگم چرا هیچ کاری نمیکنی برای بیرون کردن گربه ها؟ همسرم پشتش به من بود و داشت با ماشینش ور میرفت، برگشت؛ ناگهان با کمال تعجب دیدم چهره اش تغییر کرده و تکیده و مریض شده! ازش پرسیدم چت شده؟چی شده؟ توی همین چندتا کلمه؛ بازم چهره اش جلوی چشمم تکیده تر و بدتر شد! مدام داشت لاغرتر و مریضتر میشد، جوری که در چندثانیه همه گوشت تنش آب شد، جلوی چشمم استخون خالی شد؛ شبیه افراد پیری که درحال احتضارند!!! از فرط لاغری و فرتوتی سرش رو راست نتونست نگه داره و حالت افتادگی گردن پیداکرد مثل یک اسکلت! خیلی ترسیده بودم و داشتم سنگکوب میکردم. همینجاها بود که بیدار شدم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما به امکانات و موقعیت هایی که پیش رویتان هست فکر می کنید و دلتان شور می زند که مشکلات مالی برایتان پیش نیاید و بد شانسی و نگرانی به زندگی تان وارد نشود. شما به همسرتان برای حل مشکلاتتان خیلی وابسته هستید ولی او هم توانایی هایی دارد که محدود هستند و مثل شما نگران زندگی تان است و دارد غصه می خورد. شما نباید خیلی جلوی همسرتان ابراز نگرانی کنید یا ناله کنید چون او هم مثل شماست ولی ظاهرسازی می کند که شما نگران نباشید و او هم نیاز به حمایت شما دارد. به خدای بزرگ توکل کنید و با همسرتان مثل یک تیم رفتار کنید و مراقب همدیگر باشید. او سوپرمن یا یک موجود خارق العاده ی فضایی نیست! او هم انسان است و اگر خیلی جلوی او ناله کنید و از ترسهایتان بگویید او هم خودش را می بازد. تشکر از همراهیتون.
محسن : سلام وقت بخیر. این خواب رو یکی از دوستان دیدن من از زبان خودشون مینویسم. ایشون خانم هستند.
خواب دیدم من و یه بچه ای حدودا 5-6 ساله با هم تو یه دشت بزرگ داشتیم از یه چیزی فرار میکردیم. یه گربه هم
دنبالمون داشت میدویید. بعد یه جا نمیدونم چی شد که گربه رو لا به لای سبزه ها ندیدم و پام رفت روش. بچه گربه رو دید و فکر کرد خودش گربه رو کشته ولی من یادم اومد که خودم لگدش کردم. چیزی ک خیلی تو این خواب بد بود حالت مردن گربه بود که حالمو بد کرد. سرش به سمت من و رو به بالا بود. گردنش کج شده و شکسته بود. انگار دهنشم بیش از حد باز شده بود. با دهن باز مرده بود. من سریع بچه رو بغل کردم که این صحنه رو نبینه ولی خودم نمیتونستم چشم ازش بردارم. اینم دقیق یادم نیست که اولش داشتیم از دست این گربه فرار میکردیم یا از دست چیز دیگه ای و این گربه فقط همراهمون میومد.
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید به اهدافتان برسید و به آرامش و تعادل در زندگی رسیده و عشق و سعادت خانوادگی بدست آورید. شما خالصانه می خواهید که زندگی سرشار از خلوص و درستی را برای خودتان بسازید ولی برای شما سخت و مشکل است که نظر واقعی خودتان را در یک رابطه ی شخصی ابراز کنید و در این رابطه حس ناامیدی می کنید. شما با کسی که دوستش دارید ( یا دوستتان دارد) رودرواسی دارید و نظر واقعی تان را نسبت به ارتباطتان با او بیان نکرده اید و از این جهت ناراحتید. حس می کنید که او می خواهد به شما خیلی نزدیک شود و نظرش را به شما بگوید ولی شما کاری کرده اید که او نتواند متوجه شود که نیت و هدف شما چیست یا بین عقل و احساسش گیر کرده است. تشکر از همراهیتون.
نگار : سلام خانم هراتی عزیز
خواب دیده یه عده گربه در رنگهای مختلف هستن و من واستادم و نگاشون میکنم با فاصله. یکیشون پوستش از زیر شکمش قلفتی پاره شده بود و موهاش انگار که به یه پوست جداگانه چسبیده از هم واشده بود و زیرش پوست بدون مو دیده میشد. مثل این بود که داره میمیره و من از اینکه بمیره ناراحت نبودم اما از وون وضعی که پیدا کرده بود ناراحت بودم بعد یه مردی اومد برداشت بردش و چند تا از گربه ها هم با اون مرده رفتن دنبالش. و من همون جا سر جام واستادم نگاه کردم.
فریبا هراتی
: سلام. شما یا کسی از دوستانتان در جایی از زندگی تان استقلال و خودمختاری ندارید و به قدرت خودتان برای رسیدن به موفقیت واقف نیستید در حالیکه از این مسئله احساساتی شده و احساستان را بروز می دهید و از نگرانی هایتان صحبت می کنید. شما می خواهید که شرایط زندگی تان عوض شود. زندگی تان متحول خواهد شد و گشایش کار می یابید. تشکر از همراهیتون.
مریم محقق : سلام فریبا جونم امیدپارم مثل همیشه خوب و خوش و شاد باقلب ارام و مطمین باشی عزیزم
دختربرادرم این خواب رو در مورد من دیده میگه خواب دیدم تو حیاط خونتون دپتا گربه بود که یکیشو انکار با چوب زدی تو باغچه مرد وبعدش اب ریختی روش
ممنونم از تعبیرت
فریبا جون در واقعیت اصلا نمیتونم گربه رو بترسونم چه برسه بزنمش تا بمیره:(
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. تشکر همینطور شما. شما در روابط عمومی تان با دیگران که خانواده یا فامیل محسوب نمی شوند، چند نفر بدخواه و دشمن دارید که یکی از آنها را ناک آوت کرده اید رفته پی کارش و خاطرات مزخرف او را هم می شویید می رود و از زندگی تان بیرونش کرده اید. این گربه از اون گربه هاییه که پنجول دارن دندوناشون تیزه مسواکم نمی زنن بو هم می دن، فیف هم میکنن :)))))) تشکر از همراهیتون.
Fereshte : با درود وسپاس حضور شما
خواب دیدم ک با شوهرم ( در ضمن ۵ سال جدا از هم زندگی میکنیم) یه جایی ساحلی ک در واقع تو خواب ویلای ساحلی ما بود هستیم (در بیداری هم یک ویلای ساحلی نزدیک ساحل در اقدام ساخت داشتیم ک در اخر کار ک ب مشکل برق خورده بود و ناتمام گذاشته شده بود تا مشکلاتش حل بشه) با ویلای بیداری تفاوت داشت شب بود وساحل هم یخبندان تو خوای ی آقایی رو با شوهرم میدیم ک بیرون داشتند حرف میزدم الان یادم نیست کیه ولی در خواب احساس کردم آشنا است و من هم داشتم روی یخها سُر میخوردم یه جور تفریح اسکیت میکردم ودور تا دور ویلا اسکیت بازی میکردم و رو به ساحل میکردم ودریا رو نگاه میکردم وشکرگزاری میکردم وانگار داشته باشم ب چیزهای منفی دور رو برم فکر نکنم تو بیداری کتاب شکرگزاری رو خونده بودم وتو خواب هم همین حس رو داشتم ک داشتم نوشته های کتاب رو تمرین میکردم .. (قبلش شوهرم ی گربه زرد ک مثل حالت ماشین بهش زده باشه وبی حال باشه اورد ویلا من دم در نگاه میکردم وزیاد هم راضی نبودم ) در حین بازی ی صدایی مثل ضربه زدن محکم ب میز از ویلا اومد رفتیم ب سمت ویلا من واون آقا بیرون نگاه میکردیم شوهرم داخل بود ی گربه پلنگی از زیر مبل در حال ضربه زدن محکم به وسایل داشت میومد بیرون وشوهرم هم با ی چیزی ب اون و وسایل خونه ضربه میزد مبل ومیز همه خورد وخمیر شد در این حال اون پلنگی با صدای مردانه ب زبان ما ی چیزهایی گفت الان یادم نیست ولی اون ب قصد کشت اونو زد در این میان اون گربه زرد ک اونجا خوابیده بود زیر وسایل له شد و ولی زنده بود (از دم در ک وایستاده بودم نمای خونه اولین خونه اجاره ایی ازدواج ما بود )دیگه فقط یادمه ک داشتم ویرانه ها رو بدون اینکه دست بزنم تماشا میکردم. ببخشید طولانی شد. باتشکر از تعبیرتان
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما با موانع و مشکلاتی در راه رسیدن به اهدافتان مواجه شده اید و آینده برایتان مشخص و روشن نیست. از لحاظ احساسی، شما با سردی و رکود احساسی شدید مواجه شده اید و همسرتان به شما محبتی نشان نمی دهد و با این وجود شما سعی می کنید که تعادلتان را در زندگی حفظ کنید و در موقعیت لغزنده ای که در زندگی برایتان پیش آمده، کنترل تان را از دست ندهید. شما سعی می کنید که مثبت اندیش باشید و به خاطر داشته هایتان حتی در سخت ترین شرایط منفی فکر نکنید. همسرتان به شما ظلم کرده و استقلال شما را گرفته است. او گشایش کارش را از دست می دهد و حالا او با کسی آشنا شده که حرفش حرف است!! و به هیچ وجه شخصیت خودش را به خاطر همسرتان عوض نمی کند و او انتقام شما را از همسرتان خواهد گرفت. شما احساس می کنید که در این میان قربانی شرایط شده اید ولی اعصاب همسرتان به خاطر این شخص خودرای به حدی خورد خواهد شد که برایش ترمیم روحیه اش جبران ناپذیر خواهد بود. شما بعدا شاهد ماجرا خواهید بود. تشکر از همراهیتون.