تعبیر خواب جانماز
اگر کسی ببیند که بر جانماز و در مسجد نشسته، به سفر حج می رود. اگر دید که جانماز را تا کرده و زیر بغل نهاده، به سفر زیارتی می رود. اگر دید که جانماز را پشت و رو پهن کرده، فریب شیطان را می خورد و اگر ببیند که جانمازش سوخته یا سوراخ شده، عبادت وی از روی صدق نبوده و در پیشگاه خداوند مقبول قرار نگرفته است. گم کردن مهر یا تسبیح در خواب و یا دیدن جانماز ملیله دوزی شده، هشداری است برای اینکه شیطان به وسیله حیله ای، قصد فریب شما را دارد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Röya : سلام
معذرت میخام
این خواب درست قبلی یک چیز ازش انداخته بودم
----
مادرم خواب دیده
رفته خونه عمه اش
دخترش بهش جانماز داده
گفت بیا با این نماز بخون
جانماز رو که مامانم بلند کرده دیده سنگین جانمازه
بهش گفته جانمازشون چقدر سنگین
ومهر جانماز بقدر کف دست بوده
جنسش جانماز ترمه بوده
دختر عمه به مامانم گفته مال سلطان بن سلطان بن سلطان
بعد مامانم گفته
بقیه جهازشون چقدره وقتی جانماز انقدر سنگین
دختر عمه ب مامانم گفته تو با این نماز بخون
بقیش کارت نباشه
ممنونم
فریبا هراتی : دیدن ترمه در خواب، گول خوردن و گول زدن و ارتکاب کاری خلاف و از روی طمع، مانند گرفتن رشوه است. اگر خواب دیدید ترمه دارید یا لباسی از ترمه پوشیده اید، فریب می خورید و یا رشوه قبول می کنید. تعارف ترمه دعوت به انجام کار خلاف و بی عدالتی است. و جانماز ترمه هم همین تعبیر را دارد. تشکر از همراهیتون.
behnaz : سلام خانم هراتی عزیز، خواب دیدم خودم و
مادر و پدرم و خواهرم و مادرشوهرش داخل یک خونه ای هستیم یک خانم مسنی که نمیشناختم هم اونجا نشسته بود و جلوش چندتا مهر و تسبیح داشت، خواهرم همینجور که با مادرشوهرش گرم صحبت بود یک مهر و تسبیح از اون خانم گرفت و گفت انگار مثل فال صلاح کارمونو میگه من که دیدم سریع رفتم جلو گفتم منم از این مهر و تسبیح ها میخوام بعد دیدم مهر هاش کمه گفتم ببخشیدا من جوابمو گرفتم مهر و تسبیح رو براتون میارم، یک مهر و تسبیح توی جانماز سبز کوچولو هم به من داد، بعد مادرم هم یک جانماز کوچیک مهر و تسبیح گرفت یک خانمه چادری اومد گفت جانماز هاتون رو دادیم الان صلاح کارتون رو میگن و رو به مادرم گفت نگران نباش میگه دخترت کم کم خوب میشه بعد که میخواستیم بریم گفت جانماز ها برای خودتونه فقط هزینش 15 تومن میشه که بابام رفت هزینشو واریز کرد منم گفتم یادم باشه پول سهم خودم رو برای بابام واریز کنم و همینجور که میگفتم یادم باشه بیدار شدم
فریبا هراتی : سلام. دنیا به شما رو می آورد و زندگی همه شما به زودی خیلی خوب خواهد شد. پانزده بیانگر حل و فصل شرایط سخت است. مشکلات شما به زودی ناپدید خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
Mehrsa : سلام صبحتون بخیر و خوشی خواب دیدم میخواهم نماز ظهر و عصر بخونم سه تا جانماز کنار هم باز بود که یکی اش مهر نداشت ولی من میخواستم با یکی از جانمازهایی که مهر داشت نماز بخونم و بعد از نماز هم میخواستم دعای فرج و سلامتی امام زمان رو بخونم و تو خواب نسبت به این دعا ها خیلی کشش داشتم ممنون از زحمتاتون
فریبا هراتی : سلام. تشکر. شما می خواهید متوسل به امام زمان بشوید تا برایتان دعا کنند. خودتان احساس می کنید که بی واسطه امامان و معصومین قادر نیستید به حاجاتتان برسید. برای سلامت امام زمان ع هم همانطور که در خواب دیده اید دعای فرج را بخوانید انسالله حاجت روا خواهید شد. تشکر از همراهیتون.
Kimia : با عرض سلام و خسته نباشید دوستم خواب دیده من با دوستم جایی بودیم دوستم سجاده نمازش بسته بود من جانمازم باز بود بهش گفتم من همیشه جانمازمو باز میذارم هیچ وقت جمع نمی کنم تو هم همیشه جانماز تو باز بذار و جمع نکن و بعدم بهش گفتم همیشه ی جای ثابت نماز بخون ممنون میشم تعبیرشو بفرمایید
فریبا هراتی : سلام. شما همیشه آماده اطاعت از فرمان حق هستید و همیشه امیدوار به رحمت و بخشش خداوند. بنابراین همیشه مثبت اندیش هستید و از دوستتان هم می خواهید خدارا همیشه در همه حال بیاد آورد و هیچ وقت نا امید نشود. و در دین ثابت قدم باشد. تشکر از همراهیتون.
حمیده : با سلام من در خواب پسر عمویم که با هم در ارتباط بودیم و قرار بود با هم ازدواج کنیم ولی به دلیل مخالفت خانواده او این ازدواج به هم خورده را دیدم او می خواست نماز بخواند و به دنبال مهر نماز بود من هم در حال جستجو بودم تا یک مهر برایش پیدا کنم و در همین هنگام مادرم یک مهر نماز به او داد. من چندین بار در خواب او را در حال نماز خواندن دیده ام یا می خواسته نماز بخواند در حالی که او اصلا در واقعیت نماز نمی خواند. این تعبیر خواب جانماز که به نام حمیده ۱ ماه پیش برای من کرده اید هم به مربوط به من است.
فریبا هراتی : سلام. او می خواهد که کسی او را تایید کند و به او اجازه دهد که به خواسته اش برسد. شما سعی می کنید که او را کمک کنید. مادرتان او را تایید می کند. او می خواهد خودش را اثبات کند. شاید خانواده اش اجازه ازدواج شما را ندهند ولی او شما را دوست دارد. تشکر از همراهیتون.
حمیده : با سلام پسر عمویم بعد از مخالفت خانواده اش به من گفت که نمی تواند این مشگل را حل کند. و ما باید هر کدام به راه خود برویم. حالا این که شما می فرمایید او به دنبال تایید گرفتن از دیگران است و تلاش می کند تا اجازه ازدواج را بگیرد. یعنی او در حال تلاش کردن برای انجام دادن این کار است اما این را از من مخفی نگه می دارد؟ من خودم هم چنین احساسی از رفتارهای او دارم چون بسیار خودش را مشغول کار کرده و هیچ وقت خالی برای خودش نگذاشته است. چون او برای ازدواج با من مشگل مالی نیز داشت. و قادر به تامین هزینه ها نبود. و درعین حال رفتارش با من بسیار تغییر کرده و بسیار گرم تر از قبل شده است. اما در مورد ازدواج چیزی به من نمی گوید.
فریبا هراتی : خوب او باید دوباره همه چیز را بررسی کند و شرایط خودش و شما را خوب بسنجد تا جرات کند که دوباره از شما خواستگاری کند. در صورت جور نشدن شرایط شاید هرگز اینکار را نکند. و حرفی نمی زند که اوضاع خرابتر از اینکه هست نشود.
حمیده : با سلام من در خواب پسرعمویم که با او در ارتباط بودم و قرار ازدواج داشتیم ولی به دلیل مخالفت خانواده او این ارتباط به مشگل برخورد کرده است را دیدم. او را در خواب دیدم که سجاده ای را بر روی زمین پهن کرد ابتدا خود بر روی سجاده نشست بعد بلند شد و کنار سجاده نشست و من بر روی ان سجاده نشستم و شروع کردم به سر کردن چادر نمازم او در همین هنگام کنار من نشسته بود و با من شروع به حرف زدن کرد. البته او در واقعیت اصلا نماز نمی خواند. ولی یک بار دیگر هم او را در خواب در حال نماز خواندن دیده بودم.
فریبا هراتی : سلام. او شما را دوست دارد و می خواهد به شما برسد و کنارتان بماند. عزت و احترام شما زیاد خواهد شد و احتمال قوی او برای رسیدن به شما اصرار می کند تا شما را به دست بیاورد. تشکر از همراهیتون.
Neda : ممنونم.از نصایح ارزشمند پایینده باشید.و طاعات و عباداتتان مورد قبول درگاه حق
Neda : بله خانم هراتی نازنینم دقیقا درست میفرمایید اتفاقا دختر عموی من بسیار دختر مهربانی است.و چندین ساله داره از مادرش نگهداری میکنه ولی خواهرش دختری است که از نظر روحی مشکل داره و خیلی ازارشون میده زن عموم هم مجبوره سکوت کنه ولی دختر عموم میگه باید دفاع کنی چرا در برابر خواهرم سکوت میکنی البته ماهم بهش حق میدیم چون اون یکی خواهر خیلی ازار میده همه رو ولی بهش میگیم بخاطر مادرت صبر کن و سکوت کن دقیقا تعبیر درستی کردین چون خودش هم حاجتی داره که خیلی دعا میکنه.خانم هراتی شما که از نظر دینی بالا هستین اگه لطف کنید برای اینکه صبرش در برابر خواهرش زیاد بشه و سکوت کنه که انشالله هم مادرش ازش راضی باشه هم به حاجت قلبیش برسه چه ایه یا دعا یا ذکری برای زیاد شدن صبرش تلاوت کنه ممنون میشم و بزرگواری میکنید راهنمایی کنید باز هم عذرخواهی از مزاحمت من که برای شما ایجاد کزدم چون دختر عموم خیلی از خواهرش عصبانی است.ممنونم خدا نگهدارتون خدا حاجت رواتون کنه
فریبا هراتی : دوست خوبم در قرآن کریم به کرات در آیه های مختلف آمده است که در برابر سختی ها صبور باشید ولی صبر بیماری نیست که با خوردن قرص شفا یابد یا با خواندن آیه ی قران، کسی صبور شود! صبر ایمان قوی می خواهد و عشق خدا را باید در وجودتان پرورش دهید تا صبور باشید. دختر عموی شما باید به این فکر کند که الان که راحت به مادرش اعتراض می کند و می خواهد مادرش به دختر دیگرش اعتراض کند، در واقع دارد مادرش را به تنش عصبی وامی دارد. مثل اینکه کسی مثلا بچه ای دارد و می خواهد او را تربیت کند و بعد یک مشت قحش و بد بیراه به بچه یاد می دهد و می گوید پدر سوخته فلان فلان شده اگر این فحشها را از دهنت بشنوم بلایی سرت می آورم که روزگارت را سیاه کند!! یعنی هم به بچه فحش یاد می دهد هم به او ترس و وحشت را تلقین می کند. دوست شما می گوید پرستار مادرش است وبعد می خواهد مادرش را بیاندازد در هول و ترس و تکان عصبی!! این چه حور دوستی است؟ فرق او و خواهرش چیست؟؟ پرستاری جسمانی یک طرف ولی بیمار به رئوفت و عشق بیش از حد نیاز دارد. برای تقویت صبر استمرار ذکر لا حول ولا قوة إلا بالله (با توجه داشتن به معنای آن ) بسیار مفید می تواند باشد. تشکر از همراهیتون.
Neda : سلام خانم هراتی عزیزم دختر عموم خوابی دیده که از من خواست از شما تعبیر خوابشان رو بپرسم اگر مثل همیشه زحمت بکشید و بزرگواری کنید بسیار ممنون میشم.ایشون دیروز بعد از ظهر این خواب رو دیدن یعنی ساعتی که بیدار شدن از خواب پنج و نیم بود.خواب دیدن که همراه مادرشون در بیمارستان هستن.درواقعیت مادرشون دو هفته قبل بیمارستان بستری بودن.که خواهرشون جانماز و مهرشون رو برداشت و رفت که نماز بخونه.دختر عموم میگه در عالم خواب گویا قبلش نمازمو خونده بودم که به خواهرم جانماز دادم. وقتی برگشت خواهرشون دیگه مهرشونو نیوردن.که دختر عموم سراغ مهرنمازشو گرفت که خواهرشون میگفت نمیدونم کجا گذاشتم.دختر عموم ناراحت میشه و شروع میکنه بحث کردن با خواهرش.که من مهرمو میخوام باید بدیش.اونم هی میگه نمیدونم یادم نیست.که با زن عموم که بیمارستان بسترین دختر عموم میرن دنبال مهرش زن عموم هی میگن نمیتونم بیام ولی دختر عموم ایشون دستش و از پشت کمر میگیره و میرن دنبال مهر میرن ساختمان کناری که حالت شهر بازی بود میخواستن سوار وسیله ای مثل اسانسور یا یک وسیله ی بازی بشن برن زیر زمین دنبال مهر بگردن که اون وسیله جا نداشت و اقای که متصدی ا نجا بود به دختر عموم گفت مادرتو از این بیمارستان ببر که دختر عموم گفت نه اینجا امکاناتش و رسیدگیش از بیمارستان دولتی بیشتره.بعدش فک میکنم پیاده میرن سمت قسمت و طبقات پایین دنبال نماز خانه بگردن که مهرشو پیدا کنه که نماز خانه پیدا نمیشه و پیدا نمیکنن زن عموم میگه و کسایی دیگه به دختر عموم میگن این همه مهر نماز با اونهای دیگه نماز بخون.که دختر عموم میگه نه من فقط میخوام با مهر خودم نماز بخونم.اخر سر پیدا نمیکنن نماز خانه و مهر رو بر میگردن بالا یعنی یک جوارایی منصرف میشه از پیدا کردنش و میگه تو ذهنم میگم حالا با مهره دیگه نماز میخونم و وارد خیابان میشن با زن عمو.(مادرشون)به همون صورت هم دست مادرشون ودور کمرشونو از پشت مثل زمان واقعیت گرفت بودن چون در واقعیت زن عموم توی راه رفتن مشکل دارن و کمکشون میکنن.وارد خیابان اصلی میشن و مسیری را توی پیاده رو راه میرن و هی به مادرشون میگن خسته نشو الان میریم سوار ماشین میشیم از جلوی بیمارستان و میریم منزل.خانم هراتی در واقعیت دختر عموم و خواهرشون چند روز بود اختلاف شدید داشتن و دعواشون بود و دختز عموم هم بخاطر خواهرشون کمی با مادرشون بحث کردن.با این تفاسیر یا خوابشون تعبیر داره یا روی ذهنیت ناارامشون خواب رو دیدن چون کمی نگران بودن.بسیار سپاسگزارم و نماز و روزتون قبول درگاه حق
فریبا هراتی : سلام. دختر عموی شما عصبانی است و به خاطر شرایط مادرش و دعوایی که با خواهرش کرده، نمی تواند مثل قبل جایگاه آرامش خود را ( مهر) پیدا کند و احساس می کند که خواهر او آرامشش را از او گرفته است. دختر عموی شما با بد اخلاقی و بی تابی که می کند مادرش را پا به پای خودش آزار می دهد و مادرش که می داند که دختر عمویتان ناراحت است، نمی تواند به ارامش برسد. از این رو به او گفته اند مادرت را از این بیمارستان ببر که در خواب او، بیمارستان محل شفا و درگاه خداوند است. اگر دختر عمویتان بخواهد با تند اخلاقی خودش و آزار دادن مادرش در ادامه رفتار کند، دعای او مستجاب نخواهد شد و مادرش هم دیر شفا پیدا می کند. او به خاطر اینکه اعصابش خورد شده همه را می خواهد به بازی بگیرد و با خود به عمق فاجعه و تلخکامی بکشاند و ریشه یابی کند که چرا اعصابش خورد شد؛ در حالی که او باید سعی کند به راحتی مادرش فکر کند و خودش را کنترل کند و اینقدر بد اخلاقی نکند. مسئله ای پیش آمده و تمام شده و نباید اینقدر موضوع را کش بدهد. تشکر از همراهیتون.
چکاوک : سلام خانم هراتی عزیز شبتون بخیر و شادی ...همراه با کلی تشکر بابت زحماتی که می کشید ...لطفا این خوابم رو تعبیر بفرمایید ....من مدتی پیش خواب دیدم که در خانه ی دوران کودکیم هستم در خونه رو زدن و کسی برای من بسته ای رو فرستاده بود من حس میکردم از طرف مردی هست که منو دوست داره و جانبازه (در بیداری همچین کسی رو نداشتم)بسته رو گرفتم داخلش یه جانماز سبز کوچیک همراه با مهر و تسبیح بود و زیرش یه موبایل سیاه رنگ ....موبایل با وجود کوچکیش خیلی سنگین بود اونو به داییم که داشت خونمون رو رنگ سفید می زد دادم و گفتم بنظرت قیمتش چنده گفت عجب چیزیه !!!فکر کنم ۷۰ تومن باشه من گرفتمو گفتم نه بابا خیلی بیشتره دادم به برادر بزرگم اونم با تعجب نگاه کرد و همش میگفت چیز خوبیه ....با تشکر
فریبا هراتی : سلام. خواهش می کنم عزیزم. شما تمایل دارید که خانه و خانواده خودتان را داشته باشید و ایدئولوژی هایی را که از بچگی با آن بزرگ شدید و به آن اعتقاد دارید را در زندگی خودتان به کار ببرید. خبرهای خوش خواهید شنید و کسی که ایمانش قوی است جانش را هم برای شما حاضر است بدهد از شما خواستگاری خواهد کرد و عدد هفتاد بیانگر کامل بودن و کمال است. شما از زندگی لذت خواهید برد و ایمانتان هم قوی است. عشق و محبت و خوشدلی خواهید یافت. تشکر از همراهیتون.