تعبیر خواب حمام
علامه مجلسی ( ره) می گوید: اگر کسی خواب ببیند که به حمام می رود، توفیق زیارت حاصل می کند و گناهانش پاک می شوند و روحش از آلودگی رهایی می یابد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
علی : سلام و عرض احترام
من به دختر خانمی علاقه مند بودم که مرا قبول نکرد او اکنون ازدواج کرده است. خواب دیدم او در خانه ما است مثل همیشه با چادر است و پشت میزی نشسته ایم او هیچ آرایشی نداشت و از حمام آمده بود.
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. او از اشتباهات گذشته اش توبه کرده و می خواهد شروعی تازه داشته باشد. نسبت به شرایط شما به دلائلی کنجکاو است و شما را مورد قضاوت و بررسی قرار می دهد. او نمی خواهد که افکارش را با کسی مطرح کند و شخصیتی رازدار و محترم دارد. او سعی می کند که صداقت داشته باشد. تشکر از همراهیتون
محمد : سلام.برادرم خواب دیده من از حمام بیرون اومدم در حالیکه یک حوله آبی نو پوشیده بودم مثل حوله قدیمی آبی خودم که نو شده بود.با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. شما نگرانی ها و مشکلاتتان را از ذهنتان پاک می کنید و نشان می دهید که خردمند و آرام هستید. تشکر از همراهیتون.
sepidar : سلام وقتون بخیر.نزدیکای صبح بود فک کنم خوابایی دیدم خیلی درهم بودو فقط همون لحظه بیدار شدن یادم میموند؛افراد زیادی از خانواده و حتی فامیل تو خواب بودن.خوابم تو فضایی بود که حالت سالن بودو انگار کانکس کانکس یا اتاقای بدون در بود تو این سالن؛تاریک بود تقریبا.توی یکی ازینها حتی مادربزرگ مهربون و مرحومم بود داشت بعد نمازش دعا میکردو چیزایی میگفت برای کشور و برحسب اطلاعاتو باورای قدیمی خودش که از نظر من اشتباه بود هم تو خواب هم تو بیداری.از جلوی اینا رد میشدم،تو یه کانکس دیگه که شبیه دستشویی بود پدرم بود درحال نوشتنو انجام کارهاش و من رفتاری کردم که یادم نماید ولی باعث نارضایتی یا اخم بابا شدم(دقیقا در بیداری همیشه روی تخت یا مبل درحال نوشتنه).تو یه قسمت دیگه جدا ازونا بودمثل یه حمام تنگ و کوچیکو تاریک بود(شبیه حمام های بین راهی)پسر مورد علاقه ام بود(که رابطمون به جایی نرسید)اون حمام درحد یه دوش گرفتن بود اما من دوشو آبو ... ندیدم.خودم دقیقا روبرو و نزدیکش تو حمام بودم شایدم حضور نداشتم و فقط تصویرش میدیدم؛اون از دوش گرفتن گویا امتناع میکردو چیزایی میگفت به حالت شوخی و اینکه خودشو لوس کنه و دستاشو جلو صورتش بگیره(مثل زمانی که تازه آشنا شده بودیم و توی چت یه ایموجی به اون شکل میفرستادو گفته بود اون ایموجی رو خیلی دوس داره)این حالاتشو دیدم احساس کردم حتی داره چیزیو پنهان میکنه از بقیه و نمیخواد روراست باشه!یه صحنه بالاتنه اش بدون لباس بود،ولی یه صحنه آخر حوله بزرگ تیره رنگی رو روی خودش انداخته بود تا نصف صورتشم اومده بودو هنوز دوش نگرفته بود اما تو خواب من انتظار داشتم که باید بگیره و احتمالا اخم کرده بودمو گیج که این چه رفتاریه.انگار روراست نبودو خواست یه عده رو به بازی میگفت!
فریبا هراتی
: سلام. افراد خانواده ی شما سعی می کنند که شخصیت هایی مقاوم و قوی از خودشان نشان دهند ولی همه در کار هم دخالت می کنند و از رازهای هم با خبر هستند و کسی حریم خصوصی برای دیگری قائل نیست. روح مادربزرگتان شاد. او هم از جریانات زندگی شما با خبر است و دعایتان می کند و حرفهای او، به خاطر بازتاب افکارتان راجع به رفتار او در زمان حیاتش است. پدرتان سعی می کند که افکار منفی را از ذهن خودش خارج کند و دوست ندارد که در کارش دخالت کنید. پسر مورد علاقه ی شما به این فکر می کند که آیا باید اشتباهات گذشته اش را پاک کند یا خیر و آیا حق با اوست یا خیر و ذهنش ناراحت است و به او سخت می گذرد. شاید فکر می کند که اگر در ظاهر بگوید از رفتارش پشیمان است شما خوشتان می آید ولی در عمل پشیمان نیست. او چون الان کسی را ندارد که از او حمایت کند، نمی خواهد که تنها باشد. او برای ارضای تمایلاتش به شما دروغ می گوید و وجهه ی واقعی خودش را نشانتان نمی دهد. تشکر از همراهیتون
ف، ق : سلام،این خواب رو شب آخر ماه صفر،درحالیکه اسباب منزلم رو جمع کرده بودم تافرداش جابجا بشم،دیدم، درخواب دیدم که یه راهرو به اون خونه اضافه شده و سه ردیف حمام درکنار راهرو هست و یه توالت درآخر راهرو، حمام اول رو بازکردم بسیار روشن وشیک ولاکچری بود، آینه های مجلل، انواع واقسام مسواکها در رنگها وسایزهای مختلف،انواع اسپری، شامپو، صابون،انواع قفسه های شیک مخصوص جای لوازم شوینده،چندتا ادکلون هم بود که جنبه زیبایی داشتن دیدم یکم عطر فقط تهش مونده و بنظر ادکلون اصل نبود بخودم گفتم عطرها روباخودم ازاین خونه میبرم حمام دوم وسوم، حمامهای خالی ولی تمیزی بودن،به توالت ته راهرو که رسیدم در راباز کردم پر ازسوسکهای چندش و قهوه ای روشن باسایزمتوسط وجود داشت بخصوص در سنگ دستشویی خیلی زیادبودن ترسیده بودم وفورا در توالت رو بستم،ممنون از تعبیرتون.
فریبا هراتی
: سلام. شما تحولات تازه ای را در زندگی تان تجربه خواهید کرد و سعی می کنید که شروعی ترو تازه برای خودتان بسازید، خاطرات بد قدیمی را دور خواهید ریخت و سعی می کنید که از اشتباهات قدیمی دست بکشید، افکارتان را مرتب می کنید، و خاطرات قدیمی و منفی را به گذشته می سپارید. شما نسبت به بعضی مسائل جبهه گرفته اید ولی تلاش می کنید که از تجارب گذشته تان در آینده استفاده کنید تا زندگی موفق تری داشته باشید. تشکر از همراهیتون
آرام : سلام عرض كردم.من خواب ديدم كه با دخترم رفتم تو حمام صداوسيما و ميخام بشورمش از قبلم ديوارهاشو شسته بودم يه تشت كرم رنگ نه خيلى نو با برس و وسايل شستشو حمام وسط حمام بود كه نشون ميداد من ديواره هاروشستم فقط يه تكه ازديوار حمام مونده يه لحظه ژيلتمم ديدم گفتم إ اينم اينجاست با خودم ببرم كسى يوقت استفاده نكنه حمام خيلى نويي نبود.بعد يهو ديدم خونه مادرشوهرم هستم تو خواب ميدونستم ازشون ناراحتم گفتم به خودم اين پيرزنه فقط نوه اشو اوردم ببينه اونم ازمون پذيرايي ميكرددر اخر پدرهمسرم اومد قيافه اشو گرفته بود من رفتم باهاش دست دادم و خداحافظى كردم تمام مدت اونجا كه بودم يه تخت خيلى بزرگ بود گوشه سالن و گرفته بود يه مردجوان سيبيل دار لبخند به لب هى ميمود از زير پتو نگاه ميكرد و ميرفت زير پتو و مثل اينكه اونجا مهمان بود(همسرم به رحمت خدا رفته)
فریبا هراتی
: سلام. شما تلاش می کنید که دخترتان را متقاعد کنید که اخبار صدا و سیما درست هستند و او را مجاب کنید که با باور به این اخبار، از نگرانی و دلشوره بیخود، دست بردارد و افکار منفی را از ذهنش پاک کند. موقعیت یا مسئله ای هست که شما می خواهید آن را صاف و هموار کنید و تلاش می کنید که دقت و صحت مسئله ای را اثبات کنید. روح همسرتان شاد. شما به مادر شوهرتان فکر می کنید و سعی می کنید که با آنان حفظ ظاهر کنید و ارتباطی سطحی با آنان برقرار کنید. شما عزم و اراده تان را جزم کرده اید که احساسات واقعی تان را از آنان مخفی کنید و صرفا به منافع خودتان و امنیت و آرامش خودتان فکر می کنید. تشکر از همراهیتون
Katusha : سلام وعرض احترام بانو هراتی نازنین این خواب رو خواهرم دیشب دیدن: خواب دیدم که در یک خانه هستیم خانه متروکه وبیروح بوداصلا خانه دلپذیری نبود با اونجا آشنایی نداشتیم. با آنکه مقداری وسایل باخودمون برده بودیم اما کمی وسایل افراد دیگر هم که آنجا بودن مانده بود .من با شوهرم داخل شدیم ودر یک اتاق بزرگ که حمام هم داشت حمام کردم موقع حمام از شامپویی که جا مانده بود استفاده کردم و وقتی حوله رو گذاشتم روی سرم تمام موهای سرم ریخت وکوتاه شد(در واقعیت پارسال موهامو که خیلی بلند بود کوتاه کردم) و روی زمین افتاد و خیلی گریه کردم و شوهرم را صدا زدم با ناراحتی زیاد گفتم ببین موهام همش ریخت ولی شوهرم هیچی نمیگفت فقط نگاه میکرد چیزی نگفت ومن خیلی پشیمان بودم که از شامپوی آنها استفاده کردم یک عده هم آمدند گفتند موهات چیشده منم براشون تعریف کردم،؛تشکر ازشما
فریبا هراتی
: سلام. شما و همسرتان گذشته را پشت سر گذاشته اید و می خواهید به سمت آینده به پیش بروید. باید سعی کنید که افکارتان را به روز کنید و زیاد در مشکلات قدیمی باقی نمانید. بخشی از زندگی شما شلوغ پلوغ است و از درهم برهمی عاطفی رنج می برید. می خواهید نگرانیهایتان را از بین ببرید ولی به نصایح اشخاصی گوش می دهید که بیشتر باعث می شوند که شما احساس تنهایی کنید و فکر می کنید که همسرتان نسبت به نگرانی های شما بی تفاوت است. شما از زندگی خودتان غافل شده اید و خودتان را کاملا فراموش کرده اید. شما به سلامتی خود وخانواده خود اهمیتی نمی دهید یا به روابط تان با شوهرتان زیاد اهمیت نمی دهید و این رفتارها به ضرر شماست. تشکر از همراهیتون
راهله : سلام این خواب رو مادر شوهرم دیدن به زبون خود ایشون هست. خواب دیدم خودمو توی یک حمام عمومی میبینم حمام کردن خودم ندیدم ولی حمام کرده بودم چون تمیز دیدم ولباس تنم بود بعد میبینم شوهرم میاد وبه من میگه هنوز که موقع نشده که بریم تو چرا چمدانها را بستی گفتم وسایل اضافه جم کردم بعد نگاه میکنم میبینم دو تا چمدان پر کردم از لباس ولی زیپ چمدانها رو نبستم بعد شوهرم داره میاد تو حمام من از حمام دارم میزنم بیرون برمیگردم پشت سرم نگاه میکنم میبینم یه پیرزنه خیلی آرام نشسته ولباس تنش نیست بعد شوهرم شروع میکنه به بوسیدن اون پیرزن ولی اون پیرزن ساکت همان جا نشسته بعد من میام خودم توی حیاط یه خونه ای که هر هفته برای حضرت رقیه مراسم میگیرن میبینم که قرآنم تو دستمه و زیر درخت توی حیاط نشستم وصاحب اون خونه هم پیشم نشسته وقرآن من تو دستشه میخواد یه چیزی از تو قرآن من نگاه کنه این خونه ساختمان است ولی تو خواب من همش حیاط بود بعد میبینم شوهرم میاد من بش میگم همه این مردم دارن برای حضرت رقیه زحمت میکشن بعد اون خانم یک عدد شیرینی رنگارنگ میده به شوهرم بعد شوهرم بش میگه میشه دوباره بم بدی بعد اون خانم دست میکنه تو جیبش ودو عد سیب گلاب بش میده من تو تابستان این خوابو دیدم ولی اون خانم تو خواب من یه لباس زمستانه سبز تنش بود . با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که شما گناهانتان را می شویید می رود، به زیارت می روید و از اشتباهاتتان توبه می کنید. شما می خواهید مسئولیت ها و بارهای زندگی تان را بخوبی تقبل کرده و آماده باشید که هر وقت لازم شد، اثبات کنید که شخصیتی قوی و درستکار دارید. عمر شما به دنیاست و همسر شما برایتان نقشه های مادی زیادی دارد. او می خواهد نگرانیهای مالیش را از بین ببرد. دنیا به او رو می آورد و به شدت پولدار خواهید شد. شما شخصیتی برونگرا و اجتماعی دارید و ایمانتان قویست و کسی که مراسم برای حضرت رقیه می گیرد؛ سعی می کند که گاهی از شما بیاموزد و ایمان شما را از خودش قویتر می داند. انشالله حاجت روا خواهید شد و شادی و خوشی و آرامش زیادی را در زندگی تان تجربه خواهید کرد. سلامتی و امنیت و رفاه تان زیاد می شود. این خانم سعی می کند که با استفاده از ایمان و عملکرد صالح خودش، از خودش در مقابل سختی ها و گناهان بشدت حمایت کند. تشکر از همراهیتون
فرشته : با سلام خواب دیدم واحدی در اسمان هست مادرم ورودی روی صندلی بود و داخلش روح های مختلف هستن مثل بادکنک سفید چاق و بقیه ارواح شبیه ادمها هستن درب های حمام کنار هم هست و روح ها صف کشیده اند برای حمام کردن، میگم ایا شما همه مرده اید کسی زنده نیست و روح چاق بمن میخنده میگه تو هم مرده ای اما من میدونستم زنده ام و‌میگم این چکاریه دوش چرا میگیرید.میگم خدایا من سطح بالایی دارم اخه ارتباطم با خداوند متعالو خیلی والا میدونستم واون‌مکان رو شایسته خودم نمی دونستم. انجا قدیمی و روح های معمولی بودن. پدر مرحومم را صدا میزنم چون میگم دعای پدر قبول میشه، مردی میانسال پدرم رو از اسمان میاره لب واحد، دسته گل زیبایی پدرم بمن میده اما پدرم چشمای درشت ملتماسانه و پر رمز داشت ولی لال بود. بابا بابامیگم و سوال میپرسم تو لالی ؟در صورتش چند تا خال سیاه داشت. ممنون
فریبا هراتی
: سلام. با پوزش از تاخیر در تعبیر بخاطر مشکل فنی در سایت. تعبیر خوابتان این است که شما بینشی قوی و شخصیتی خردمند دارید. مادرتان در زندگی تان جایگاه خاصی دارد. زندگی شما متحول می شود و از نظر احساسی قویتر می شوید. شما سعی می کنید که از گذشته فرار کنید و جاه طلبی هایتان را عملی کنید. می خواهید نگرانیهایتان را بشویید برود و شروعی تازه داشته باشید ولی در عین حال به چیزهایی که دست نیافتنی هستند چسبیده اید. به خاطر مسئله ای فکرتان ناراحت شده و از خداوند انتظار دارید که به خاطر ایمانتان، همه ی مشکلات را از شما دور کند. دعاهای خیر پدرتان پشت سر شماست ( روحش شاد). پدرتان نمی تواند از اسرار دنیای باقی مستقیما با شما صحبت کند ولی نگاه و خالهای او گویای این هستند که باید خردمندانه تر از گذشته رفتار کنید و مراقب باشید تا تکبر نداشته باشید و مرتکب گناه نشوید. تشکر از همراهیتون
Kaver : شب بخیر
ببخشید دایم مزاحم میشم
دوشب پیش خواب دیدم حولم برداشتم برم حمام دوش بگیرم دوش حمام در واقع داخل آشپزخونه(يه طرف اشپزخونه بود يه طرف دوش حمام) بود واشپرخانه خونه خاله م بود یهو متوجه شدم پریودم ولکه خون از لباس و...بیرون زده ویه نقطه قرمز روی شلوار سفیدم هستش گفتم من می خواستم حمام کنم اشکال نداره بزار پریودیم تموم بشه بعدش حمام می کنم بعد گفتم چون خواستم برم حمام بقیه الان از عمد می خوان حمام کنن (دخترخاله هام)ونوبت منو بگيرن از پنجره داخل حیاط نگاه کردم حس کردم خاله م داخل حیاط حولم انداختم روی دوش حمام تا کسی نوبتم نگيره يه لحظه حس کردم يه زن غریبه تکیه زده به کابینت وذل زده به من حس خوبی بهش نداشتم اولش فک کردم خالم ولی بعدش نگاه کردم خالم نبود غریبه بود واونم می خواست حمام کنه نگاهمون به هم خوب نبود بیشتر از روی حسد بود
تشکر
فریبا هراتی
: سلام. استدعا می کنم. تحولات تازه ای در زندگی شما در جریان است و شما می خواهید نگرانیهایتان را بشویید برود و شروعی تازه داشته باشید. امکانات مالی شما بهبود خواهد یافت و وضوح و شفافیت بیشتری در مورد بعضی از مسائل احساسی تان بدست می آورید. در رابطه با نیازهای شخصی و حریم خصوصی تان اتفاقات خوبی در شرف وقوع هستند و شما از غم رها خواهید شد و مشکلاتتان تمام می شوند. باید برای دفع شر و رفع چشم زخم صدقه بدهید چون دیگران به شما حسادت خواهند کرد. تشکر از همراهیتون
sara : سلام.متن پنهان بماند دیشب خواب دیدم
فریبا هراتی
: سلام. اگر شما برای استخدام در آژانس اقدام کرده اید، احتمال زیاد شما را قبول خواهند کرد و تاثیر مثبتی روی کارفرمایان تان خواهید داشت. شاید خودتان تصمیم بگیرید که با آنان همکاری نکنید. شما تجربه ای خوشایند و شیرین بدست می آورید و باید سعی کنید که بی خیالتر و خونسردتر باشید. شما سعی می کنید که خردمندانه فکر کنید، شور و شوقتان را حفظ کرده و به کارتان متعهد باقی بمانید. مشکلاتتان تمام خواهد شد و نور و امید بیشتری در زندگی تان جاری خواهد شد. شما از موقعیت تان تعاریف مثبت و خوشایندی خواهید کرد. تشکر از همراهیتون